جستجو
< همه موضوعات

گنجینه گیاهشناسی

اسفناج‏

در كتب طب سنتى با نامهاى «اسفاناخ»، «اسپناج»، «اسفاناج» نامبرده شده و به فارسى اسفناج گفته مى‏شود. به زبان فرانسوى آن راEpinard و به انگليسى‏Spinach گويند. گياهى است از خانواده غازپايان‏Chenopodiaceae جنس‏Spinacia داراى گونه‏هاى مختلفى است و نام علمى گونه خوراكى آن‏Spinacia Oleracea L . می ‏باشد.

مشخصات‏

گياهى است يكساله و دوساله كه به احتمال قوى بومى ايران است و در روزگاران كهن در اوايل قرن پانزدهم ميلادى به اروپا راه يافته است. كوتاه است و پربرگ، برگهاى آن كمى گوشتى و پهن و نرم به رنگ سبز تيره، مجتمع نزديك به زمين كه به مصرف خوراك مى ‏رسد و ضمنا مصارف دارويى دارد. در مناطق معتدله مى ‏رويد در سرماى زمستان خوب مقاومت می ‏كند و به‏ طور كلى دو نوع است نوع بهاره و نوع پاييزه.

نوع بهاره آن داراى بذر خاردار گوشه‏ دار تيز و به اسفناج انگليسى معروف است و در اوايل بهار كاشته می ‏شود و نوع ديگر كه به هلندى معروف است داراى بذر گرد كروى است و خاك بسيار غنى مى‏ خواهد و در پاييز كاشته می ‏شود. اسفناج چون مواد زيادى از خاك مى‏ گيرد لذا خاك مزرعه بايد بسيار غنى و پرقوت باشد و بايد كود

بوته اسفناج‏

كافى داده شود. گياه اسفناج در مقابل خشكى و حرارت زياد محيط عاجز است و نامتحمل لذا معمول است كه بيشتر اسفناج را در پاييز مى‏ كارند يعنى از تخم اسفناج پاييزه استفاده مى‏ شود، زيرا در اين صورت كمى رطوبت خاك ديگر مسئله ‏اى نيست بلكه بايد خاك مزرعه زهكش‏دار باشد كه رطوبت زياد زمستان لطمه‏ اى به گياه نزند و اگر در مواردى از اسفناج تابستانه استفاده مى ‏شود بايد بذر را در زمين سايه‏ دار تازه و مرطوب كاشت و خيلى سنگين مرتبا آبيارى كرد كه خشكى به گياه لطمه نزند. در ايران اسفناج بهاره را از اسفند تا خرداد مى‏توان كاشت و بى‏درنگ هر 30- 15 روز كشت را در قطعات مختلفه انجام داد تا مرتبا برگ تازه اسفناج براى برداشت در مزرعه آماده باشد. اسفناج پاييزه را معمولا در ماههاى مرداد تا آبان و اغلب پس از برداشت گندم مى كارند و برگ دادن آن از اوائل آذر شروع مى ‏شود و تا فروردين ادامه خواهد داشت.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در برگ اسفناج مقدار قابل ملاحظه ‏اى ويتامين‏PP [1] يا نيكوتين آميد[2] وجود دارد (ويتامين‏PP كه نياسين‏[3] نيز گفته می ‏شود از گروه ويتامينهاى‏B است).

بنابراين داروى شفابخش براى بيمارى پلاگر است، يعنى آنتى‏پلاگروز[4] خوبى است. پلاگرا بيمارى است كه در اثر فقر يا كمى اسيد نيكوتى‏نيك‏[5] يا نياسين در بدن انسان عارض مى‏شود و به صورت ضعف، تشنج، اختلال گوارش و ايجاد لكه‏ هاى قرمزى روى پوست بدن ظاهر می ‏گردد. به علاوه در اسفناج يد[6] و لسيتين‏[7] و كلروفيل‏[8] و كاروتن‏[9] وجود دارد. در برگهاى اسفناج در حدود 009/ 0 ميلى‏گرم در هريك صد گرم برگ ارسنيك وجود دارد. و همچنين 31/ 0 درصد اكساليك اسيد[10] و مقدارى ساپونين‏[11] در آن يافت مى ‏شود. بارانهاى ممتد مقدار ساپونين اسفناج را كاهش مى‏ دهد. در گياه تازه، مقدار اسيد اكساليك بيشتر است. در اسفناج تازه 934/ 0 درصد و در گياه خشك اسفناج در حدود 2/ 8 درصد اسيد اكساليك وجود دارد و با توجه به اينكه اسفناج تازه در حدود 90 درصد آب دارد، زياد بودن مقدار اسيد اكساليك در گياه تازه روشن مى‏شود.

در تخم جوانه زده اسفناج و در جوانه ‏هاى آن مقدارى آنزيمهاى جنتيوبياز[12] و سلوبياز[13] و ليكناز[14] يافت مى‏شود در

ترشحات مربوط به هاضمه را تحريك مى‏كند و به علاوه داراى فوليك اسيد[15] و اسيد فسفوريك و مواد معدنى كلسيم و آهن و فسفر است.

در هريك صد گرم برگ اسفناج خام مواد زير وجود دارد:

آب 90 گرم پروتئين 3 گرم، چربى 3/ 0 گرم، هيدراتهاى كربن 5/ 3 گرم، خاكستر 5/ 1 گرم، كلسيم 93 ميلى‏گرم، فسفر 51 ميلى‏گرم، آهن 1/ 3 ميلى‏گرم، سديم 71 ميلى‏گرم، پتاسيم 470 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 8100 واحد بين المللى، تيامين‏[16] 1/. ميلى‏گرم، رايبوفلاوين‏[17] 2/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 6/ 0 ميلى‏گرم و ويتامين‏C [18] 51 ميلى‏گرم. به‏طورى كه ملاحظه مى‏شود اسفناج از نظر ويتامين‏B ,C ,A ، و مقدار آهن غنى است.

خواص- كاربرد

طبق نظر حكماى طب سنتى اسفناج از نظر طبيعت كمى سرد و تر و تا حدى مى‏توان گفت كه نه سرد است و نه گرم، بلكه معتدل است. برگ آن خنك ‏كننده است و براى كاهش تب و ورم ريه و روده كوچك نافع است. تخم آن ملين، خنك‏ كننده و براى ورم كبد و يرقان مفيد است.

اگر برگ اسفناج با جو پوست ‏كنده و به اصطلاح جو سفيد و روغن بادام شيرين پخته شود، براى سرفه‏ هاى خشك و تبهاى گرم اشخاص گرم‏ مزاج مفيد است و اما در مورد سردمزاجان توصيه اين است كه اسفناج پخته با گوشت پرنده چاق و چرب و برنج و ادويه نظير زنجبيل و هل و دارچين خورده شود.

اسفناج رفع تشنگى می ‏نمايد و سريع ‏الهضم ‏تر از ساير سبزى‏هاست و براى درد گلو و ورم ملاز يا ورم لهات (گوشت پاره‏اى كه از وسط انتهاى كام آويخته است و آن را اوولا[19] نامند) نافع است و آب تخم آن براى درد ناحيه قلب و درد احشا (اعضاى داخل شكم) مفيد است. عصاره آن با شكر براى يرقان و سنگ مثانه و اشكال در ترشح ادرار و سوزش مجراى ادرار و درد كمر و سوزاندن اخلاط صفراوى مؤثر و نافع است. ضماد پخته آن براى ورمهاى گرم و بيمارى شاش‏بند كه از حرارت باشد و

ضماد آن براى ورمهاى حاصل از گزش زنبور و سرباز كردن دمل مفيد است. مقدار مصرف عصاره اسفناج 10 گرم است. اسفناج چون داراى اكسالات است براى بيماران مبتلا به ورم مفاصل و سنگ‏هاى صفراوى مناسب نيست.

در چين و مناطق خاور دور از اسفناج به عنوان بادشكن [روا] و ملين [ايچى مورا] استفاده مى‏شود و ماده اسپنياسين ترشحات مربوط به هاضمه را تحريك مى‏كند [كاريون و كيمورا].

غذاهاى اسفناج به منزله دارو

آش اسفناج كه گشنيز تازه در آن ريخته شده باشد براى سردردهايى كه حادث از اختلال گوارشى و سوء مزاج باشد مفيد است و اگر با آب‏ليمو يا آب سماق يا آب‏غوره ترش شود براى سردردهاى ناشى از اختلالات صفراوى خيلى مفيد است. اسفناج پخته كه در كره گاو يا روغن بادام سرخ شده باشد نيز براى سردردهاى حاصله از اختلالات صفراوى خوب است. براى اشخاص مبتلا به سرسامهاى صفراوى پس از 3 روز پرهيز غذايى از شروع بيمارى خوردن اسفناج كه با آب پخته و با روغن بادام شيرين آغشته شده باشد نافع است. همچنين براى بيماران مبتلا به سرسام صفراوى اسفناج پخته با كمى شكر و سركه و يا آلو و يا تمر هندى كه ترش شود، بسيار مفيد است. اگر آش اسفناج با ماش پوست ‏گرفته و جو سفيد پوست‏ گرفته و روغن بادام شيرين و شيره تخم خشخاش پخته شود براى سرسامهاى سوداوى بسيار مفيد است. در مورد اشخاصى كه از بى‏خوابى رنج مى‏برند اسفناج را با كدو و برگ كاهو و يك دو برگ خشخاش با گوشت مرغ چاق يا گوشت بزغاله پخته و كمى شيره تخم خشخاش و شيره بادام شيرين يا كره گاو مخلوط كرده ميل كنند، براى بى‏خوابى حاصل از خشكى دماغ مفيد است.

اگر اسفناج را در آب پخته با روغن بادام شيرين يا كره گاو و گوشت بره پخته بخورند براى ماليخوليا مفيد است. اگر ماليخوليا ناشى از گرفتگی ‏هاى كبد باشد اسفناج را به تنهايى و يا با كرفس پخته و بخورند و يا آب اسفناج را گرفته و بياشامند خيلى مفيد است.

اگر اسفناج را با جو سفيد و ماش بى‏پوست پخته بخورند براى اوايل ابتلاى به ذات الجنب و بيمارى‏هاى سينه و ريه و سرفه نافع است.

اگر اسفناج را با آب پخته با كره گاو يا روغن بادام شيرين سرخ كرده و ميل نمايند، غذاى بسيار مناسبى براى اشخاص مبتلا به جنون و قطرب (نوعى ماليخوليا كه مبتلايان)

(به آن از مردم گريزانند و در گوشه‏اى منزوى مى‏نشينند) و مانياى حادث از سوداى صفراوى كه با حرارت شديد مى‏باشد، مفيد است.

اسفناج پخته ساده را اگر با روغن بادام شيرين آغشته و ميل كنند براى تشنجهاى ناشى از يبوست مفيد است.

نظرى به تحقيقات علمى جديد در مورد خواص درمانى اسفناج‏

اسفناج طبق نظر اغلب دانشمندان يكى از گياهانى است كه ظرفيت ضد سرطانى آن خيلى بالا و براى پيشگيرى ابتلاى به سرطان به سلطان گياهان معروف است. بنابراين اشخاصى كه سالها اعتياد به سيگار و دخانيات داشته‏اند از نظر اين خاصيت بايد به خوردن اسفناج توجه خاص مبذول دارند. اسفناج كه از سبزيهاى داراى رنگ سبز تيره است، همراه با هويج در صدر ليست خوراكى‏هاى ضد سرطان جاى دارد و طبق تحقيقات دانشمندان در كاهش نرخ ابتلاى به سرطان مؤثر است، بخصوص در پيشگيرى سرطان كولون، سرطان ركتوم، سرطان معده، سرطان پروستات و سرطان حنجره و حلق و سرطان مخاط رحم و سرطان گردن و سرطان مرى و به‏ويژه سرطان ريه نقش والايى دارد. مطالعات علمى نشان مى‏دهد اشخاصى كه در حد بسيار كم و بندرت از سبزيجات به رنگ سبز تيره كه داراى مقدار زيادى ماده معروف كاروتنوئيد[20] هستند و در اين گروه اسفناج در صدر آنها قرار دارد، مى‏خورند دو برابر بيشتر از سايرين در معرض خطر ابتلاى به سرطان هستند. و درعين‏حال تحقيقات علمى نشان مى‏دهد اشخاصى كه هر روز يك خوراك اسفناجى مى‏خورند حتى معتادين به دخانيات خيلى كمتر از ديگران در معرض اين خطر قرار دارند. در هر ده مورد از يازده تحقيق علمى كه در مورد سرطان ريه به عمل آمده است حقايق فوق تأييد شده است. از جمله تحقيقاتى كه توسط دكتر ريشارد شكل‏[21] كه از نسج‏شناسان دانشگاه تكزاس است، به عمل آمده نشان مى‏دهد كه خوراكى‏هاى داراى ماده كاروتن به‏طور مؤثرى در نجات معتادان به دخانيات از سرطان دخيل است. دانشمند ديگرى از محققان دانشگاه جان هاپكينز[22] در تحقيقات خود نشان مى‏دهد اشخاصى كه مقدار بتاكاروتن خون آنها زياد است در مقابل ابتلاى به سرطان بسيار مقاوم‏تر از سايرين هستند. در آزمايش ديگرى كه بتازگى محققان در امريكا انجام داده ‏اند، اسفناج را از

نظر مواد شيميايى موجود در آن تجزيه كرده ‏اند، مقدار كاروتنوئيد در اسفناج خام 36 ميلى‏گرم در هر 100 ميلى‏گرم- مى‏باشد درحالى‏كه در هويج خام در هر 100 گرم داراى 14 ميلى‏گرم مواد كاروتنوئيد است با اين تفاوت كه در هويج قسمت عمده بتاكاروتن است. با اينكه ماده بتاكاروتن ماده قطعى مؤثر ضد سرطان است ولى با اين حال مواد كاروتنوئيد موجود در اسفناج عملا نقش بسيار مؤثرى در اين ماجرا دارند- به علاوه اسفناج داراى مقدار زيادى كلروفيل‏[23] است كه آن هم از مواد داراى ظرفيت بالاى ضد سرطان است.

عده ‏اى از دانشمندان دليل ضد سرطان بودن كلروفيل را به سبب خاصيت آن در متوقف كردن يا به ‏هرحال كند كردن موتاسيونهاى سلولى مى‏دانند كه از اين طريق از شروع سرطانى شدن سلولها جلوگيرى مى‏شود. در يك مطالعه علمى كه دانشمندان در ايتاليا بعمل آورده‏اند، مشاهده شده است كه اسفناج قدرت چشم‏گيرى در سد كردن و متوقف نمودن پيشروى يكى از مقتدرترين عوامل سرطانزا به نام نيتروزامين‏[24] دارد و بين چند خوراك نظير هويج، گل‏ كلم، كاهو، تمشك، عصاره اسفناج خام از همه در امر مقابله با نيتروزامين قدرت بيشترى نشان داده است.

دانشمندان ژاپنى در سال 1969 نتيجه تحقيقاتى را انتشار دادند كه در آن آمده است اسفناج در كاهش كلسترول خون در جانوران اثرى زيادى نشان داده و در مطالعات ديگرى متعاقب آن دريافتند كه برگ اسفناج موجب تسريع تبديل كلسترول به كوپروستانول‏[25] در بدن مى‏شود كه بعدا اين ماده دفع خواهد شد.

البته توجه شود مصرف اسفناج در رژيم غذايى براى بهره‏گيرى از خواص فوق و ساير خواص آن براى هر شخص مستلزم مشاوره با پزشك و كارشناس گياه درمانى است. زيرا ممكن است براى عده‏ اى خوردن اسفناج به علل خاص فيزيولوژيكى معارض با برخى اختلالات جسمى آنها باشد.

بادنجان‏

در كتب طب سنتى با نامهاى «بادنجان»، «مغد»، «وغد» و در كتب فارسى قديم «پاتنگان» آمده است. به فرانسوى‏Melongine وAubergine وMelongene و به انگليسى‏Eggplant ناميده مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Solanaceae نام علمى آن‏Solanum melongena L . و مترادف آن:Solanum melongena Var esculentum Nees . است.

مشخصات‏

بادنجان گياهى است يكساله ساقه آن استوانه‏اى، پوشيده از كرك و پرشاخه.

برگهاى آن بيضى، نوك باريك، با كركهاى پنبه‏اى. گلهاى آن بنفش، ميوه آن اغلب دراز با رنگ بنفش تيره و سياه. بعضى از ارقام آن زرد يا سفيد است.

واريته سياه آن خوردنى است و ساير واريته‏ها زينتى هستند. تكثير آن از طريق كاشت بذر آن در خزانه در زير شاسى در اسفند انجام مى‏گيرد. يك ماه بعد نهالهاى كوچك را در خزانه ديگرى در زير شاسى با فواصل بيشترى مى‏كارند و آن را در اواخر ارديبهشت به مزرعه منتقل مى‏كنند. بادنجان بومى هند است و از آن ديار برخاسته و به ساير مناطق رفته است و در حال حاضر در اغلب كشورها كاشته مى‏شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در برگ و شاخه‏ها و گل بادنجان الكالوئيدسولانين‏[26] وجود دارد و همچنين در ميوه نارس آن نيز مشخص شده است. ولى در ميوه رسيده آن مقدارش خيلى كم است و فقط ميوه رسيده بادنجان خوراكى است و با توجه به اين كه در معده‏هاى ضعيف حتى وجود مقدار كم الكالوئيدسولانين نيز ممكن است اختلالات مسموميت ضعيفى ايجاد نمايد، لذا در مصرف و خوردن بادنجان بايد رعايت احتياط به عمل آيد. براى اين كار بادنجان را قبل از طبخ بايد به برشهايى با پوست يا بى‏پوست تقسيم و داخل و خارج آن را نمك پاشيد 3- 2 ساعت بگذارند كه زردآب و آب سياهى كه محتوى الكالوئيد است از آن خارج شود و در خلال اين 3- 2 ساعت چند بار آب آن را عوض كنند و آب تازه بريزند تا بكلى سياه‏آب از آن خارج شود و پس از آن پخته و مصرف كنند.

گزارش ديگرى نشان مى‏دهد كه در ميوه بادنجان وجود ترى‏گونلين‏[27] و كولين‏[28] و پروتئين‏[29] و كلسيم و فسفر و آهن و ويتامينهاى‏A وB وC تأييد شده است.

از نظر مواد معدنى و ويتامينها در هريك صد گرم بادنجان رسيده مواد زير موجود است (ارقام بالا مربوط به بادنجان خام و ارقام زير مربوط به بادنجان پخته با آب كم است):

آب 94/ 92 گرم، پروتئين 1؟؟؟؟ 2/ 1 گرم، چربى 2/ 0؟؟؟؟ 2/ 0 گرم، هيدراتهاى كربن 2/ 3؟؟؟؟ 7/ 4 گرم، كلسيم 11/ 12 ميلى‏گرم، فسفر 21/ 26 ميلى‏گرم، آهن 7/ 0؟؟؟؟ 6/ 0 ميلى‏گرم، سديم 1/ 2 ميلى‏گرم، پتاسيم 150/ 214 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 10/ 10 واحد بين المللى، تيامين 5/ 0؟؟؟؟ 5/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 04/ 0؟؟؟؟ 05/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 5/ 0؟؟؟؟ 6/ 0 ميلى‏گرم، ويتامين‏C 3/ 5 ميلى‏گرم.

خواص- كاربرد

ريشه بادنجان و شاخه‏هاى خشك شده و برگهاى آن و گرد دم ميوه آن‏همه قابض و بندآورنده خون است و براى معالجه احتلام در شب و خون‏ريزيهاى روده‏اى‏

انواعى از بادنجان سياه‏

و ساير انواع خون‏ريزيها مفيد است [استوارت‏].

ميوه بادنجان در موارد مسموميتهاى حاصل از خوردن قارچ سمى پادزهر خوبى است و آن را خنثى مى‏كند.

گياه بادنجان بازكننده انسداد و گرفتگى‏هاى مجارى عروق است [هاو].

در هندوچين از بادنجان به عنوان يك داروى ملين استفاده مى‏شود [مى‏نات‏] و قابض است. برگها و پوست سياه ميوه ضد اسهال خونى است [پروت و هررير]. در فيليپين جوشانده ريشه بادنجان به عنوان محرك و ضد آسم خورده مى‏شود. [گررو و كوى زمبينگ‏].

از نظر طبيعت بادنجان طبق نظر حكماى طب سنتى گرم و خيلى خشك است و از نظر خواص معتقدند كه مقوى معده و بازكننده انسداد و گرفتگى‏هاى مجارى عروق است البته نه آن دسته گرفتگى‏ها كه خود بادنجان عامل ايجاد آن است زيرا خود بادنجان در بيمارى كبد و طحال ايجاد انسداد مى‏كند. اگر با روغن سرخ شود كمى لينت دارد و با سركه قابض و مدر است و مسكن دردهاى گرم مى‏باشد. بدبويى زير

بغل و كنج ران را رفع مى‏نمايد. خوردن بادنجان به تنهايى ممكن است درد پهلو، زهار، و بواسير و درد چشم سوداوى ايجاد كند به همين علت معمولا آن را با گوشت و روغن و گاهى با سركه طبخ و مى‏خورند. آب سياهى كه قبل از طبخ در موقع خيسانيدن از بادنجان بريده شده، خارج مى‏شود براى رفع و خشك كردن عرق دست و پا مفيد است و اگر دست و پا را چند بار با آن آب بشويند عرق بكلى زايل مى‏شود.

اگر بادنجان را بسوزانند و خاكستر آن را با سركه خمير نمايند و به زگيل بمالند زگيل كنده مى‏شود. و اگر بادنجان را زير آتش بگذارند تا نيم‏پخته شود و سپس آن را بيرون آورده و با فشار آب بگيرند و 75- 50 گرم از آب آن را با 30- 25 گرم شكر قهوه‏اى مخلوط كرده بياشامند براى تسكين درد استخوان شكسته و ضرب‏خورده مفيد و جانشين موميايى است.

از بادنجان در برخى مناطق افريقا به عنوان ضد تشنج استفاده مى‏شود. موشهاى آزمايشگاهى كه تحت رژيم داروهاى تشنج‏زا قرار داده شده در مواردى كه در عين حال در رژيم غذايى آنها عصاره بادنجان نيز وارد شده است خيلى كمتر تشنج داشته‏اند. در بادنجان تركيبات شيميايى به نام‏Scopoletin وScoparone وجود دارد كه ظاهرا تشنج را متوقف مى‏كند به اين دليل بيمارى صرع و ساير ناراحتى‏هايى كه تشنجزا هستند بادنجان تجويز مى‏شود.

پيماز

گونه ديگرى از بادنجان كه نام علمى آن-Solanum Xanthocapum Schrad .Wendl . و مترادف آن‏S .diffusum Roxb . است. مخصوص مناطق حاره است ميوه‏اش خوراكى نيست و فقط از نظر خواص طبى مورد توجه مى‏باشد. در بلوچستان ايران مى‏رويد و نام محلى آن در بلوچستان «پيماز» است و در جلالوان كه با اين نام شناخته مى‏شود از جوشانده برگهاى آن با شستن و كمپرس براى كاهش تب بچه‏ ها استفاده مى‏شود.

اين گياه كه بلندى ساقه آن تا يك متر مى‏رسد و خاردار است برگهاى آن خاردار به رنگ سبز براق و بيضى يا تخم‏ مرغى. گلهاى آن آبى و ميوه ‏هاى آن ريز و كوچكتر از زيتون است.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در ميوه‏ هاى آن كارپسترال‏[30] و در حدود 3/ 1 درصد از يك گلوكوالكالوئيد به نام سولانوكارپين‏[31] وجود دارد. الكالوئيد گلوكوزيدى به نام سولانوكارپين كه از تخم آن گرفته مى‏شود شبيه سولانين- اس‏[32] است [G .I .M .P].

گزارش ديگرى نشان مى‏دهد كه در اين گياه گلوكوزيد[33] و سولاسودين‏[34] وجود دارد [پتلو]. روغنى كه از تخم آن گرفته مى‏شود داراى اولئيك اسيد[35]، لينولئيك اسيد[36]، پالمى‏تيك اسيد[37]، استآريك اسيد[38]، آراشيديك اسيد[39] و مخلوطى از دو استرول‏[40] است [گوپتا و دوت‏]. و به علاوه بررسى ديگرى نشان مى‏دهد كه گياه داراى در حدود 1 درصد الكالوئيدهايى است كه منبع توليد كورتيزون و هورمونهاى جنسى است.

خواص- كاربرد

ريشه گياه ملين و نرم ‏كننده سينه است و براى تسكين سرفه و آسم و رفع درد سينه به كار مى‏رود. له‏ شده آن را اگر با شراب مخلوط و كمى بخورند براى قطع تهوع و قى مفيد است. عصاره ميوه‏ هاى آن براى رفع جراحت گلو مصرف مى‏شود و مفيد است ساقه و گلها و ميوه آن تلخ است و بادشكن و در موارد سوختگى پا با آب جوش كه تاولهاى آبدار به كار مى‏رود و خيلى نافع است. برگهاى آن به صورت ضماد براى رفع دردهاى موضعى استعمال مى‏شود و عصاره برگ مخلوط با فلفل در موارد روماتيسم تجويز مى‏شود.

غنچه‏ هاى گلهاى آن با محلول آب نمك براى رفع آب كه از چشم مى ‏آيد مفيد است. در تايوان از اين گياه براى معالجه كم‏خونى و كلوروز استفاده مى‏شود.

بادنجان برى‏

گونه ديگرى نيز در بلوچستان مى‏رويد كه بادنجان برى ناميده مى‏شود، نام علمى آن‏Solanum incanum L . و ياSolanum melongena Var incanum است.

مشخصات گياه‏

اين گياه در جنوب شرقى در بلوچستان بخش هوديان درده‏زيق و در جنوب كشور در لار، بندرعباس، جزيره قشم، جزيره خارك، مكران و چاه‏بهار مى‏رويد.

تخم اين گياه اثر انعقاد شير دارد. و از غرغره جوشانده گياه به عنوان دارو براى تسكين درد دندان و التيام زخمهاى حلق و براى رفع ناراحتى سينه استفاده مى‏شود و در استعمال خارجى جوشانده ميوه آن براى رفع ناراحتى‏هاى جلدى خارش و كورك مفيد است ميوه‏هاى نارس اين گياه سمى است.

گياهى است چندساله پوشيده از تار و خارهاى سفت زردرنگ شفاف. برگها تخم‏مرغى پوشيده از تار، گلها ارغوانى روشن ميوه تخم‏مرغى، زردرنگ كه در آن دانه‏هاى كوچكى به قطر 2 ميلى‏متر قرار دارد.

باميه‏

در كتب طب سنتى فارسى، باميه مى‏نويسند به فرانسوى‏Gimbo وGombaud وKetmie comestible و به انگليسى‏Okra وGumbo گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده پنيرك‏Malvaceae نام علمى آن‏Abelmoschus esculentus Moench . و مترادف آن‏Hibiscus esculentus L . است.

مشخصات‏

باميه گياهى است از خويشان نزديك پنبه و كنف. ظاهرا موطن اصلى آن افريقا و يا مناطق گرم آسيا است، ولى به‏ هرحال به ساير مناطق دنيا رفته و در حال حاضر در اغلب كشورها و مناطق معتدله و حتى سرد كاشته مى‏شود. باميه اصولا يك گياه گرمسيرى است و در شرايط مناسب اقليم گرم، گياه چند ساله است، ولى در مناطق معتدل و سرد كه كاشته شود چون تحمل سرماى زمستان را ندارد به صورت گياه يكساله درمى‏آيد.

باميه گياهى است بلند برگهاى آن داراى بريدگى و چاك‏دار كه برگ را به چند قسمت تقسيم مى‏كند و هر قسمت از برگ نوك‏تيز است، شبيه برگ پنبه، گلهاى آن درشت شبيه گلهاى خانواده پنيرك به رنگ زرد يا سفيد، كبسول ميوه دراز نوك‏تيز سبزرنگ و لعاب‏دار. دانه‏ هاى آن بى‏بو.

معمولا ميوه‏ هاى نارس و سبز باميه چيده شده و مصرف مى‏شود هم از نظر غذايى و هم براى مصارف دارويى. تكثير باميه از طريق كاشت بذر آن صورت مى‏گيرد كه در نواحى معتدل ايران بين اواخر فروردين تا خرداد كاشته مى‏شود.

معمولا بذر را يك شبانه ‏روز خيس مى‏ كنند و به اين ترتيب سبز شدن آن تسريع مى‏شود فاصله بين خطوط كاشت را در حدود يك متر مى‏گيرند و پس از اينكه گياه سبز شد تنك كرده و فاصله بين بوته ‏هاى باميه روى خط را حدود 40- 30 سانتى‏متر مى‏گذارند. بذر بايد در عمق 2- 1 سانتى‏متر بسته به نوع خاك زير خاك كاشته شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى غلاف يا ميوه باميه منبع غنى از لعاب وPectin است و از نظر آهن و كلسيم نيز قابل توجه است در غلاف ميوه تازه سبز باميه در حدود 520 واحد بين المللى ويتامين‏A مى‏باشد و به علاوه داراى تيامين، رايبوفلاوين، نياسين و سرانجام ويتامين‏C يا اسكوربيك اسيد است.

در هندوستان بررسى‏هاى شيميايى در مورد استعمال لعاب ميوه نارس باميه به عنوان جانشين پلاسما انجام گرفته است و اين بررسى‏ها در مورد حيوانات شده و از لعاب ميوه باميه كه به طريق آزمايشگاهى تهيه مى‏شود براى افزايش حجم خون حيوان استفاده شده و نتايج رضايت‏بخشى داده است. براى تسريع در اين جانشينى مقدارى كم از خون حيوان به محلول تهيه شده اضافه شده و نتيجه سريع‏تر و بهتر گرفته شده است. در اين محلول كه از لعاب ميوه نارس باميه براى جانشينى پلاسما تهيه مى‏شود مواد دى- گالاگتوز[41]، ال- رامنوز[42] و دى- گالاكتو- رونيك اسيد[43] [ولث اف انديا] وجود دارد.

تمام گياه باميه معطر است و عطرى شبيه عطر ميخك از آن متصاعد مى‏شود و برگ و ساقه‏هاى باميه داراى‏Iodine است. دانه‏هاى رسيده آن در حدود 22- 16 درصد روغن دارد كه خوراكى است. در گلهاى آن دو نوع فلاونول پيگمان‏[44] به نام گوسى‏پتين‏[45] و كوورستين‏[46] وجود دارد.

در هريك صد گرم باميه خام نارس مواد زير موجود است:

آب 9/ 88 گرم، پروتئين 4/ 2 گرم، مواد قندى و ساير هيدراتهاى كربن 6/ 7 گرم، خاكستر 8/ 0 گرم، كلسيم 92 ميلى‏گرم، فسفر 51 ميلى‏گرم، آهن 6/ 0 ميلى‏گرم، سديم 3 ميلى‏گرم، پتاسيم 249 ميلى‏گرم، تيامين 17/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 21/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 1 ميلى‏گرم، ويتامين‏C 31 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 520 واحد بين المللى.

خواص- كاربرد

باميه نارس پخته به عنوان سبزى لذيذ و مقوى است. جوشانده ميوه نارس باميه مقوى و نرم‏كننده و لطيف‏كننده پوست و مدر است. در ناراحتى‏هاى نزله‏اى كه منجر به التهاب يك غشاى مخاطى همراه ترشح است و همچنين در موارد سوزش مجراى ادرار در موقع ادرار كردن و احساس درد در موقع ادرار و بالاخره در موارد سوزاك مفيد است. لعاب حاصل از ميوه و تخم آن نيز نرم‏كننده است و براى سوزاك مفيد است. از برگهاى آن به عنوان ضماد نرم‏كننده استفاده مى‏شود. تخم باميه معرق است و محرك قلبى و ضد اسپاسم است.

در چين از گل و تخم و ريشه و ميوه آن به عنوان دارو استفاده مى‏شود و نرم كننده و مدر است و براى تسهيل زايمانهاى مشكل تجويز مى‏شود. در استعمال خارجى ضماد آن روى انواع زخمها گذارده مى‏شود و التيام‏دهنده است. از جوشانده ميوه آن براى معالجه سوزاك و سوزش مجراى ادرار استفاده مى‏شود و از جوشانده ريشه آن براى معالجه سيفيليس استفاده مى‏شود. در هندوچين از ريشه باميه مانند جانشين خطمى استفاده مى‏شود. ميوه سبز تازه باميه منبع غنى ويتامين‏B است. شربتى از جوشاندن آن در فيليپين تهيه مى‏شود و براى زخم گلو و گرفتگى صدا بسيار مفيد است.

باميه از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى سرد و تر و ترى آن از ساير بقول بيشتر است، از نظر خواص باميه براى مزاجهاى گرم خوب است. ميوه نارس آن را با گوشت پخته مى‏خورند و در هندوستان معتقدند كه مقوى باه است. در صورتى كه اشخاص سردمزاج بخواهند باميه بخورند براى اينكه سردى آن ضرر نرساند و عوارضى ايجاد نكند بايد با ادويه گرم ميل كنند.

پونه‏

به فارسى پونه و پودنه و در كتب طب سنتى و به عربى فودنج و فوتنج و حبق و فليحا نامبرده مى‏شود. به فرانسوى‏Pouliot وMenthe Pouliot و به انگليسى‏European Penny royal وPudding Grass گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده نعناLabiatae نام علمى آن‏Mentha Puleguim L . و مترادفهاى آن‏Mentha exigua وPulegium Vulgaris Mill . از طرف گياه‏شناسان مختلف نامگذارى شده است.

مشخصات‏

پونه گياهى است علفى چندساله ساقه آن استوانه‏اى، بلندى آن در حدود 5/ 0 متر برگهاى آن تقريبا بدون دمبرگ، سبز، تيره، بيضی ى‏شكل، نوك‏ تيز، با دندانه و در اثر فشردن بوى قوى اسانس پونه از آن استشمام مى‏شود. در پايه ‏هايى از گياه كه در آب مى‏رويند اين بو خيلى كم و در مواردى وجود ندارد. گلهاى آن به رنگ صورتى يا بنفش به صورت گروهى از گلهاى كوچك در بغل برگ و ساقه در تابستان ظاهر مى‏شود.

پونه در نقاط و دشتهاى مرطوب و در كنار نهرها و يا داخل جوى‏ها و چشمه‏ ها و كنار باطلاقها مى‏رويد. در اروپا، افريقاى شمالى، حبشه و مناطق مختلفه آسيا به‏ طور وحشى مى‏رويد. در ايران در مناطق شمالى ايران در مازندران و گيلان در اطراف‏ رشت و در ماسه‏ زارهاى غازيان و نقاط مرطوب لاهيجان به‏طور خودرو ديده مى‏شود.

در مازندران نوعى از آنكه پونه آبى است با نام محلى سرسم خوانده مى‏شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در گياه وجود اسانس روغنى فرار يا روغن مانتول‏[47] گزارش شده است كه مقدار آن در حدود 9/ 0- 8/ 0 درصد مى‏باشد. (در نمونه‏هايى كه در كشمير روييده است). اسانس روغنى فرار پونه شامل 80 درصد ماده پولگون‏[48] است. از اسانس روغنى پونه در اثر احياى ماده دى- پولگون و نوعى مانتول به نام راسميك مانتول‏[49] مى‏گيرند. به علاوه در اعضاى اين گياه مقدارى تانن، مواد رزينى و قند نيز وجود دارد]S .C .I .M .P[ .

خواص- كاربرد

پونه از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى گرم و خشك است. خواص آن بسيار لطيف‏   كننده است براى پاك كردن اخلاط سينه و كنترل سياه ‏سرفه و رفع سوزش خراش سينه و براى جلوگيرى از سكسكه و آشفتگى و دل بهم خوردگی نافع است.

بادشكن است و ضد نفخ و براى استسقا و يرقان و خارج كردن مشيمه و ازدياد ترشح عرق مفيد است. مدر است و قاعده‏ آور. به عنوان ترياق و ضد سم جانوران گزنده سمى بسيار نافع است.

اگر شياف آن در مهبل استعمال شود براى تسهيل اخراج جنين و مشيمه مؤثر است. ماليدن دم‏كرده آن براى رفع خارش و دفع گازهاى رحم و رفع سستى رحم مفيد است. ماليدن سوخته گياه براى تقويت لثه‏هاى دندان نافع است. استشمام بوى آن براى رفع غشى مفيد است. پونه مضر روده‏ها است و از اين نظر بايد با كتيرا خورده شود. مقدار خوراك پونه تا 8 گرم. نوع مصرف معمولا شاخه‏هاى گلدار و برگ آن را به صورت دم‏كرده و ساير انواع دارويى مانند نعنا تهيه و خورده مى‏شود.

به گياهان ديگرى از خانواده نعنا نيز پونه گفته مى‏شود كه چند نوع معروف آنها را در اينجا ذكر مى‏كنيم.

1.Calamintha acinos Clairv به فارسى زيباپونه و به فرانسوى‏Calament Acinos و به‏

انگليسى‏Wild basil گفته مى‏شود. گياهى است يكساله يا دوساله كه در اواخر بهار كاشته مى‏شود. برگها پوشيده از كرك، باريكى آن كمتر از 8 ميلى‏متر. نيمه بالاى برگ دندانه‏دار، گلها 4- 2 تايى به رنگ ارغوانى يا سفيد، بلندى گياه 40- 10 سانتى‏متر است. اين گياه در قزوين در كوههاى الموت به‏طور خودرو ديده مى‏شود.

2.Calamintha officinalis Moench . مترادف آن‏Melissa calamintha L . است به فارسى زيبا پونه طبى و به عربى قلمنت معروف است. در كتب طب سنتى با نام قلمنت آمده است، به فرانسوى‏Calament officinal و به انگليسى‏Mountain calamint وCat -mint گفته مى‏شود گياهى است دوساله در مناطق جنگلى مى‏رويد. در ايران در شمال ايران در اطراف رشت در بندر گز، گرگان و مازندران انتشار دارد.

از نظر خواص كم‏وبيش شبيه پونه مى‏باشد و خواص پونه كوهى تحت نام «فودنج جبلى» به‏طور مشروح در اين كتاب آمده است.

توضيح: در امريكا به گياه ديگرى از همين خانواده به نام علمى‏Nepeta cataria نيزCat -mint گفته مى‏شود.

پياز رسمى‏

در كتب طب سنتى با نام عربى آن «بصل» آمده است، به فرانسوى‏Oignon وOgnon و به انگليسى‏Onion گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Liliaceae نام علمى آن‏Allium cepa L . است.

نام پياز به گياه و به غده متورم ورقه ورقه گوشتى زيرزمين آن نيز گفته مى‏شود.

مشخصات‏

پياز گياهى است دوساله برگهاى آن لوله‏اى استوانه‏اى و توخالى ساقه گل‏دهنده آن به ارتفاع 3/ 1- 1 متر كه آن هم استوانه‏اى خالى است و قسمت پايين آن متورم است. گلهاى آن گروهى به صورت چتر مدور و حجيم به رنگ سفيد يا بنفش در تابستان در انتهاى ساقه گل‏دهنده ظاهر مى‏شود. دانه‏هاى آن ريز و سياه است كه در كپسول قرار دارند.

به‏طور كلى دو نوع پياز هست، پياز نوع سفيد و پياز نوع رنگى (قرمز، بنفش يا مخلوط) پياز نوع سفيد شامل ارقامى است كه براى كاشت بهاره و برداشت اوايل پاييز مناسب هستند.

كاشت پياز سفيد يا نوع پاييزه: معمولا بذر آن را در اواخر تابستان در خزانه مى‏كارند و گياهان حاصله را در آبان‏ماه و يا در اوايل فروردين سال بعد به مزرعه‏

منتقل مى‏كنند، به اين ترتيب غده‏هاى پياز محصول اين كاشت را مى‏توان در خرداد ماه برداشت كرد. (نوع پياز سفيد زودرس).

كاشت پياز رنگى: هدف برداشت محصول پياز در مرداد و شهريور است كه در دوران زمستان مصرف شود، براى اين كار مطمئن‏ترين طريق اين است كه پيازهاى كوچكى كه از كاشت بذر در سال قبل به دست آمده است در بهار در خاك مزرعه با فاصله 25 سانتى‏متر فاصله خطوط و 15 سانتى‏متر فاصله بوته‏ها كاشته شود و اين پيازها معمولا پس از 4- 3 ماه قابل برداشت هستند و پيازهاى درشت خوبى در اواخر تابستان برداشت مى‏شود كه آنها را پهن مى‏كنند كه خشك شوند و به اصطلاح پياز انبارى خشك تهيه شود و در دوره زمستان نگهدارى و مصرف مى‏شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در پياز اسانس و سولفيدهاى آلى يافت مى‏شود. در فلسها و ورقه‏هاى پياز مواد كاتچول‏[50] و پروتوكاتچوئيك اسيد[51] وجود دارد.

مقدار اسانس پياز در حدود 05/ 0 درصد تمام گياه است. در پياز يك ماده محرك قلب وجود دارد. خوردن پياز قند خون را كاهش مى‏دهد و ترشح صفرا را زياد مى‏كند جزء عمده اسانس خام پياز ماده آليل پروپيل دى سولفيد[52] است. شيره پياز تازه تا حدودى باكترى‏كش است.

تزريق زيرجلدى 2 ميلى‏ليتر عصاره پياز براى هر كيلوگرم وزن خرگوش مقدار ترشح ادرار آن را از 13 به 26 ميلى‏ليتر در روز افزايش داده است. در پياز ماده عاملى به نام گلى‏كوليك اسيد[53] وجود دارد. از پوست پياز كوورستين خالص گرفته شده است.

از پوسته‏ها و ورقه‏هاى قهوه‏اى خشك خارجى پياز فلاونوئيد[54] و ساير تركيبات فنلى گرفته شده و از پوسته‏هاى گوشتى وسط آن نيز مواد فوق الذكر به دست آمده است.

در اعضاى مختلفه گياه اسيدهاى فنلى از جمله فنوليك اسيد[55] و تركيبات قندى‏ وجود دارد.

در هريك صد گرم پياز خام رسيده مواد زير موجود است:

آب 89 گرم، پروتئين 5/ 1 گرم، هيدراتهاى كربن 7/ 8 گرم، خاكستر 6/ 0 گرم، كلسيم 27 ميلى‏گرم، فسفر 36 ميلى‏گرم، آهن 5/ 0 ميلى‏گرم، پطاسيم 157 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 40 واحد بين المللى، تيامين 03/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 04/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 2/ 0 ميلى‏گرم، ويتامين‏C 10 ميلى‏گرم، انرژى غذايى 38 كالرى.

خواص- كاربرد

پياز محرك و نرم‏كننده سينه و مقوى نيروى جنسى و قاعده‏آور است و پخته آن در موارد نفخ و اسهال خونى مصرف مى‏شود [در هند].

[مى‏نات مى‏گويد كه پياز ضد سرفه و قاعده‏آور و مدر است. در شيره تازه پياز يك عامل هايپوگلى‏سيميك‏[56] يعنى عاملى كه موجب پايين آمدن قند خون مى‏شود يافته‏اند كه در اثر بخار فرار است و فعاليت خود را از دست مى‏دهد حتى اگر از ضدعفونى‏كننده‏ها به آن اضافه شود و خنك و سرد شده باشد.

پيازچه و موسير داراى خواصى مشابه پياز هستند. پياز و پيازچه و موسير محلل و ضدعفونى‏كننده و التيام‏دهنده زخم هستند. اگر آب آنها با عسل مخلوط شود براى محل سوختگى مفيد است.

پياز از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى خيلى گرم و خيلى خشك است و در ضمن رطوبت نيز دارد. بازكننده گرفتگى‏ها و انسداد مجارى است و اشتهاآور است و براى تقويت نيروى جنسى بسيار مؤثر مى‏باشد.

خوردن خام آن با نان در مسافرت و در مواقع عوض شدن آب و هوا مفيد و سلامت‏بخش است. مدر است و خردكننده سنگ كليه و در بيمارى‏هاى استسقا يا اناساركا[57] كه مايع در زير بافت جلدى جمع مى‏شود پياز كه مدر است خيلى مؤثر است، در اين مورد سابقا معمول بوده كه رژيم شير و پياز داده شود به اين ترتيب كه غذاى مريض مبتلا به استسقا لحمى منحصر به سه بار در شبانه‏روز شير با قدرى قند و پس از آشاميدن شير يك دانه پياز خام، اين رژيم در رفع استسقا بسيار مؤثر است البته در مواردى كه مريض بتواند پياز بخورد و عوارضى نداشته باشد. پخته آن ملين است و پخته آن در سركه و يا پرورده آن در سركه براى يرقان و طحال و برانگيختن اشتها و

تقويت هاضمه و جلوگيرى از حال به‏هم‏خوردگى صفراوى و بلغمى نافع است و خوردن پخته آن در شير براى رفع درد دل به كار مى‏رود. خوردن پياز بتنهايى مانع تأثير داروهاى بد و سموم است و براى رفع ضرر گاز گرفتن سگ هار مفيد مى‏باشد، براى اين كار بايد تا سه روز هر روز در حدود سيصد گرم خورده شود. ريختن قطره آب آن در چشم براى خارش و جرب پلك و آغاز نزول آب (آب سفيد) و با عسل براى زخم چشم و ضعف بينايى نافع است. ريختن آن در بينى پاك‏كننده دماغ و بوييدن آن براى رفع ضرر تعفن هوا مفيد است. چكانيدن آب آن در گوش براى رفع سنگينى شنوايى و طنين در گوش و پاك كردن چرك و تحليل باد آن مفيد است.

خوردن آب و عصاره آنكه با كوبيده شدن پياز به دست آيد در حدود 100- 50 گرم براى عقرب‏گزيده مفيد است و ضماد كوبيده پياز كه در محل نيشزدگى عقرب گذارده شود، خيلى نافع است. ضماد آن روى پوست اصولا خون را به طرف پوست جلب مى‏كند و رنگ چهره را درخشان مى‏نمايد.

ضماد پياز پخته بتنهايى يا با داروهاى مناسب براى نرم كردن ورمهاى سرد و با زرده تخم‏مرغ و يا روغن تازه يا پيه براى دفع دردهاى مقعده و خارش و تحليل ورم مقعده مفيد است. در تمام موارد مصرف، پياز سفيد بزرگ مؤثرتر است تا ساير انواع.

پياز براى گرم‏مزاجان مضر است و اسراف در خوردن آن موجب ايجاد فراموشى و نفخ و بادهاى غليظ و خلط غليظ و تشنگى و سردرد است، براى اين كار بايد پياز را با آب و نمك شست و با سركه خورد و بعد از خوردن پياز براى اجتناب از ناراحتى‏هاى جانبى آن آب انار و كاسنى ميل شود. براى رفع بدبويى پياز مى‏توان باقلا و يا گردوى پخته و يا نان سوخته خورد و پيازداغ يا پياز سرخ شده اين ناراحتى‏ها را ندارد و بو نيز ندارد.

تخم پياز خشك و گرم است و براى ازدياد نيروى جنسى مفيد است. ضماد تخم پياز براى جلوگيرى از ريختن مو نافع است، مقدار خوراك آن تا 5 گرم است.

اشخاصى كه در مقابل پياز حساسيت دارند و اشخاصى كه سابقه خون‏روى و ناراحتى‏هاى پوستى دارند بايد از خوردن پياز احتراز كنند.

نظرى به يافته‏هاى تحقيقات علمى جهان در دو دهه 80- 70

در مورد خواص درمانى پياز: پياز گياه معجزه‏گرى است كه در رژيمهاى غذا درمانى از مهمترين عناصر براى مقابله و درمان بيماريها است. دانشمندى به نام دكتر

انواع پياز و در وسط بوته گلدار پياز ويكتورگرويچ‏[58]، استاد پزشكى در دانشگاه‏Tufts نسخه معروفى براى بيماران قلبى خود دارد «پياز بخوريد». تحقيقات علمى و تجربيات دكتر گرويچ او را قانع كرده است كه پياز در بالا بردن جزء مفيدHDL در كلسترول خون نقش مؤثرى دارد.

طبق نظر اين دانشمند مقدار خوراك مؤثر پياز مصرف روزانه نصف يك پياز متوسط خام يا معادل آن عصاره پياز است و اثر آن پس از دو ماه محسوس است. دكتر گرويچ در بررسى‏هايى كه در آزمايشگاه با تجزيه پياز براى يافتن مواد مختلف آن نموده تا به حال حدود 150 نوع مواد مختلف شيميايى در پياز يافته است، ولى هنوز ماده مؤثرى كه در پياز موجب بالا رفتن جزء مفيدHDL كلسترول خون مى‏شود پيدا نكرده است. ولى تجربيات او نشان مى‏دهد كه پياز خام به‏هرحال اثرش بيشتر است و حرارت معمولا خاصيت‏HDL افزايى پياز را كاهش مى‏دهد. مع هذا معتقد است پياز پخته نيز بكلى بدون خاصيت نيست و براى عروق قلبى از طرق ديگرى آثار مفيد دارد.

يافته ديگر در مورد پياز اين است كه در بدن به عنوان يك ماده ضد انعقاد خون عمل مى‏كند و سيستم حمايتى بدن در مورد ضد لخته شدن خون را تقويت و تحريك مى‏كند.

دانشمندان و محققان هند نيز در مورد پياز به نتايج مشابهى رسيده‏اند و هر دو گروه معتقدند كه پياز از راههاى مختلفى در كاهش خطر بيمارى‏هاى قلبى مؤثر است.

از سال 1960 كه نظريه اثر چربى‏هاى اشباع شده در كثيف كردن خون و ايجاد بيمارى‏هاى عروقى قلب مطرح گرديد تركيبات مختلف دارويى و خوراكى و استروژنها[59] و ساليسيلات‏ها[60] و انواع داروهاى شيميايى ضد بيمارى‏هاى قلبى مورد آزمايش قرار گرفت ولى اغلب آنها قدرت كافى براى مقابله با خطر بيمارى‏هاى قلبى از خود نشان ندادند و بتدريج از صحنه كنار گذارده شدند. تا سرانجام روزى دكتر گوپتا[61] استاد پزشكى دانشكده پزشكى لوكنا[62] و هندوستان، اعلام كرد «چرا بين خوراكى‏ها پياز را از اين نقطه‏نظر آزمايش نكنيم» و او يك سلسله تحقيقات علمى را در اين زمينه آغاز كرد و نتيجه گرفت كه خوردن روزانه حدود 60 گرم پياز كامل خام‏

مقدار كلسترول خون را محسوسا كاهش مى‏دهد. و آزمايشهاى ديگر او نشان داد كه اين خاصيت در پياز پخته يا خشك نيز كم‏وبيش وجود دارد. آزمايش‏هاى ديگرى نشان مى‏دهد كه پياز به علت داشتن ماده‏اى به نام پروستاگلاندين‏[63] در كاهش فشار خون نيز مؤثر است. در طب سنتى كهن از پياز در بيماريهاى قند استفاده مى‏شده است در 1923 تحقيقات دانشمندان نشان داده است كه در پياز ماده‏اى است كه قند خون را كاهش مى‏دهد و در 1960 دانشمندان در تحقيقات خود به ماده‏اى در پياز برخورد كرده‏اند كه از نظر خواص معادل 77 درصد مقدار مصرف استاندارد تولبوتاميد[64] يا اوريناز[65] است و با خوردن پياز ساخت و ترشح انسولين در بدن را تحريك مى‏نمايد بدون اينكه عوارض جانبى آن را داشته باشد.

تحقيقات ديگرى نشان مى‏دهد كه پياز يك آنتى‏بيوتيك قوى است. اولين بار اواسط سال 1800 لويى پاستور پياز را از اين نظر مورد آزمايش قرار داد و اعلام نمود كه پياز نوعى ضد باكترى قوى است. تحقيقات بعدى نشان داد كه پياز و اسانس پياز براى كشتن و انهدام باكتريهاى بيمارى‏زا مؤثر است. از جمله ضد سالمونلا[66] و اشريچيا كولى‏[67] كه از باسيلهاى كولون است، مى‏باشد. در آزمايشى اثر پياز بر ضد عامل سل مشاهده شده است. دانشمندان روسى بين 150 گياه كه از نظر ضد باكترى بودن آزمايش نموده‏اند سير و پياز قوى‏ترين بوده است. اگر 8- 3 دقيقه مقدارى پياز خام جويده شود مخاط دهان به كلى استريل مى‏شود.

دكتر اروين زيمنت‏[68] كه از صاحب‏نظران و كارشناسان معروف بيمارى‏هاى ريه است پياز را داروى مؤثرى براى سرماخوردگى مى‏داند، زيرا پياز بسيار خلطآور است و با تحريك مخاط اخلاط را از ريه‏ها به گلو آورده و با سرفه موجب اخراج آن را فراهم مى‏سازد. پياز به علت تركيبات گوگردى كه دارد از مواد ضد سرطان نيز مى‏باشد. محققان در مركز تحقيقات بيمارستان اندرسن و موسسه تومور[69] ماده‏اى به نام پروپيل‏سولفايد[70] در پياز يافته‏اند كه از فعال شدن مواد سرطان‏زا جلوگيرى مى‏كند.

دانشمندان دندان‏پزشكى هاروارد و همچنين موسسه ملى سرطان نيز در تحقيقات به آثار مشابهى در مورد خواص ضد سرطانى پياز رسيده‏اند.

دو گونه ديگر از جنس‏Allium به عنوان سبزى خوردنى و يا نوعى ادويه تازه مصرف مى‏شود كه در زير به‏طور مختصر شرح داده مى‏شود.

  1. پيازچه: به فرانسوى‏Cive وCivette وCiboulette و به انگليسى‏Chive گويند گياهى است چندساله از خانواده‏Liliaceae نام علمى آن‏Allium Schoenoprasum L . و نوع ديگرى از آن‏Allium Fistulosum L . است كه به فرانسوى‏Ciboule ناميده مى‏شود.

خواص پيازچه شبيه پياز است.

  1. موسير: به فارسى «سير كوهى» نيز مى‏گويند در كتب طب سنتى «ثوم جبلى» آمده است طعم آن كمى تلخ است به همين جهت آن را «تلخ پياز» هم مى‏گويند [مخزن‏] در برخى مدارك طب سنتى «اسقورديون» هم آورده شده است. به فرانسوى‏Echalo te و به انگليسى‏Shallot وascalonian garlic وScallion گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Liliaceae نام علمى آن‏Allium ascalonicum L . است.

خواص آن شبيه پياز و سير است. جوشانده 150 گرم پياز يا موسير در يك ليتر آب عسل به عنوان جوشانده مدر مصرف مى‏شود و در مواردى كه دفع ادرار با مشكل مواجه است بسيار اثر مفيد دارد. در هندوستان موسير را به عنوان افزايش دهنده نيروى جنسى تجويز مى‏كنند و قطره آن را براى تسكين درد گوش مصرف مى‏كنند.

در فرهنگ مخزن الادويه موسير را به فارسى «بصل الزيز» نيز گفته است ولى در ساير مدارك طب سنتى بصل الزيز را نامى براى‏Muscari Comosum يا زاغك و موسير ذكر مى‏كنند، ولى اكثريت مدارك معتبر موسير را نام فارسى براى‏Echalote وA .Ascalonicum مى‏دانند.

مختصرى از سوابق تاريخى شناخت و مصرف سير و پياز

سير و پياز از قديمى‏ترين گياهانى است كه بشر شناخته و مصرف مى‏كرده است و در مصر و چين شايد قرنها قبل از ثبت تاريخ نيز كاشته مى‏شده است. تعداد زيادى نمونه‏هاى سير در قبر توتان خامن‏Tutankhamen در مصر يافت شده است كه از آثار تاريخى 1358 قبل از ميلاد مسيح مى‏باشد.

قوم اسرائيل در زمانى كه از مصر به ارض موعود كوچ مى‏كردند از دورى و در اختيار نداشتن تعدادى از ميوه‏ها و سبزى‏ها از جمله سير شكوه داشتند و در تورات‏

آمده است كه ما به ياد مى‏آوريم ماهى‏ها را كه در مصر مى‏خورديم همچنين خيارها، خربزه‏ها، تره، پياز و سير را.

سير غذاى عمومى كارگران رومى بوده و براى اينكه سربازان قوى‏تر شده و شجاعت بيشترى از خود نشان دهند نيز به آنها سير داده مى‏شده است. سقراط در حدود 400 سال قبل از ميلاد به خواص طبى سير اشاره كرده و 500 سال بعد [ديوسكوريدس‏] از دانشمندان يونان، نيز به تأثير آن براى معالجه بواسير و به عنوان مدر پى برده است.

سير و پياز توسط رومى‏ها به مصر آورده شده است و در زمان شكسپير اديب و شاعر معروف انگليسى نيز شناخته بوده است. در نمايشنامه روياى نيمه‏شب تابستان آمده است كه اغلب هنرمندان نمايشنامه براى اينكه بوى خوبى از دهان آنها خارج شود، ناچار بودند از خوردن سير و پياز خوددارى نمايند.

در روزگاران كهن خواص شفابخش متعددى به سير نسبت داده مى‏شده است و سير به عنوان تقويت معده، ضدعفونى‏كننده، معالجه آسم و سرفه و برونشيت و معالجه صرع، روماتيسم و جذام و سرماخوردگى تجويز مى‏شده است. ضمنا از دواهاى ضد كرم و نرم‏كننده سينه نيز به شمار مى‏رفته است. در قرن اخير در 1916 در جريان جنگهاى اول جهانى ارتش انگليس از سير به عنوان ضدعفونى‏كننده در التيام زخمهاى سربازان استفاده وسيع مى‏كرده است.

در مورد ورود پياز به امريكاى شمالى آنچه كه تاريخ نشان مى‏دهد اين است كه پياز يكى از گياهانى بوده كه‏Colombus به دنياى جديد وارد كرد و او در مسافرت دوم خود در ژانويه سال 1494 پياز را در شهرIsabela در جمهورى دومينيكن كاشته است. پس از آن بسرعت پياز از آنجا به مكزيكو و امريكاى مركزى و جنوبى و شمالى انتشار يافته است. در قرن شانزدهم ميلادى‏Ambroise Pare جراح معروف فرانسوى مدعى شد كه پياز براى معالجه بيمارى‏Powder burns مفيد است.

ترب‏

در كتب طب سنتى با نام «فجل» و «فجل مزروع» نامبرده مى‏شود. به فرانسوى‏Radis و به انگليسى‏Radish گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Cruciferae نام علمى آن‏Raphanus Sativus L . مى‏باشد.

مشخصات‏

ترب و تربچه گياهى است يكساله برگهاى آن پهن با بريدگى‏هاى بسيار نامنظم، ناصاف، زبر، سبز خاكسترى در بعضى ارقام بى‏كرك و در برخى ارقام با كرك زبر.

برگها ريشه‏ اى است يعنى مستقيما از يقه ريشه گياه خارج مى‏شود. ساقه ‏هاى گل‏دهنده آن خيلى منشعب و بلندى گياه تا 60 سانتى‏متر مى‏رسد. گلهاى آن به رنگ سفيد، سفيد مايل به زرد و بنفش در انتهاى شاخه گل‏دهنده ظاهر مى‏شود. ميوه آن خورجين(Silique) است كه در آن دانه‏ هاى ترب به رنگ زرد يا سياه قرار دارد قوه ناميه بذرها از 4 سال كمتر است و اگر بيش از 4 سال بماند نسبت درصد تخم‏هاى بدون نيروى ناميه در آن افزايش پيدا مى‏كند.

بطور كلى دو قسم ترب اهلى يا فجل مزروع معمول است:

  1. تربچه يا ترب تابستانه‏
  2. ترب سياه يا ترب زمستانه‏
  3. تربچه به رنگهاى مختلفه قرمز، قرمز و سفيد، قرمز كه در يك انتها سفيد است و زرد، با اشكال مدور و دراز وجود دارد. اين تربچه را در تمام فصول مى‏توان كاشت البته به استثناى ماههاى زمستان كه به علت سردى هوا در هواى آزاد كشت آن ميسر نيست. ارقام زودرس آن پس از يك ماه مى‏رسد و قابل برداشت است.
  4. ترب سياه يا ترب زمستان كه بين آنها چند رقم ترب سياه دراز زمستان، ترب سياه گرد تابستان و ترب قرمز زمستان چينى در زراعت مورد توجه است. اين نوع ترب ريشه درشت زمستانه در اواسط تابستان كاشته مى‏شود و محصول آن در پاييز برداشت مى‏شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى بررسى‏هايى نشان مى‏دهد كه در تخم ترب اسانس روغنى فرار وجود دارد و به علاوه در هريك صد گرم ريشه و يا غده ترب در حدود 01/ 0 ميلى‏گرم ارسنيك يافت مى‏شود و همچنين در ريشه آن وجود گلوكوزيد و آنزيم‏[71] و متيل مركاپتان‏[72] گزارش شده است. بررسى ديگرى نشان مى‏دهد كه از واريته قرمز- بنفش ترب ماده سى‏نين‏[73] و از واريته قرمز- زرد آن ماده پلارگونين‏[74] جدا شده است.

گزارش ديگرى مبين آن است كه ماده رنگى بنفش رنگ كه قسمت قابل خوردن ترب را رنگين مى‏نمايد، ماده‏اى به نام مالوين كلرايد[75] است. گلوكوزيد موجود در ريشه ترب مزروع در اثر انزيم به اسانس و ماده‏اى به نام رافانول‏[76] تبديل مى‏شود. طعم تند ترب مربوط به وجود ماده‏اى به نام سنوول‏[77] در ترب است. سنوول نام كلى و يا ژنريك يك دسته موادى است كه ايزومرهاى اترسولفوسيانيك‏[78] هستند.

در هريك صد گرم ترب خام مواد زير موجود است:

آب 94 گرم، پروتئين 1 گرم، مواد چرب 1/ 0 گرم، هيداتهاى كربن 6/ 3 گرم،

خاكستر 8/ 0 گرم، كلسيم 30 ميلى‏گرم، فسفر 31 ميلى‏گرم، آهن 1 ميلى‏گرم، سديم 18 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 10 واحد بين المللى، پتاسيم 322 ميلى‏گرم، تيامين 03/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 03/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 3/ 0 ميلى‏گرم و ويتامين‏C 26 ميلى‏گرم‏

خواص- كاربرد

كاربرد دارويى ترب در مناطق خاور دور براساس آنچه كه در كتب گياهى طبى انتشار يافته در امريكا و اروپا درج شده، عبارت است از:

ترب مزروع به منظور كاربرد دارويى آن در چين، ژاپن، هند، هندوچين به كار مى‏رود. له‏شده ريشه و برگ و گل و تخم آن‏همه مصارف دارويى دارند.

در ژاپن: له‏شده آن به شكل ضماد براى تسكين درد روماتيسم به كار مى‏رود.

عصاره له‏شده ريشه يا له‏شده ريشه براى تسكين سرفه خورده مى‏شود. عصاره له‏شده ريشه به عنوان معرق و ضد اسهال نيز خورده مى‏شود و به سبب دياستازى كه دارد به هضم غذاهاى نشاسته‏اى كمك مى‏كند. جوشانده گلهاى خشك آن و يا تخم بريان شده آن براى قطع اسهال ساده مفيد است. شست‏وشوى بدن با آب جوشانده برگهاى آن براى تسكين درد كمر نافع است.

در چين: ريشه ترب بادشكن و نيرودهنده است. له‏شده ريشه آن را به صورت ضماد براى سوختگى پوست در اثر آتش و ضرب‏خوردگى و كوفتگى و سوختگى پوست در اثر آب جوش و تعفن پا مصرف مى‏كنند. پس از اينكه گياه به ميوه نشست و ميوه آن رسيد، جوشانده‏اى كه از غده‏هاى مغزدار ترب (پوك نشده باشد) تهيه شود براى قطع اسهال خونى مى‏خورند، بسيار نافع است. اين جوشانده را در چين با گوشت قرمز مى‏پزند و سوپ آن را مى‏خورند، براى قطع سرفه و استسقا مصرف مى‏شود.

تخم ترب عينا مانند ريشه آن بادشكن و نيرودهنده است و همچنين براى نرم كردن سينه و ازدياد ترشح ادرار و تقويت معده مفيد است. تخم ترب را براى رفع كمى اشتها و در موارد سوءهاضمه مى‏خورند و بسيار نافع است و براى قطع تب و سرفه و در موارد فلجهاى ناگهانى ناشى از سكته مغزى مفيد است.

در هندوچين: در تمام موارد فوق ترب و تخم ترب را مصرف مى‏كنند و به علاوه از خوردن تخم آن در موارد سرطانهاى معده نيز استفاده مى‏شود و در استعمال خارجى در موارد ورم پستان در مادران شيرده بسيار مفيد و مؤثر است [M .P .E .SE .A .]

طبق نظر حكماى طب سنتى مشرق ‏زمين كه در كتب سنتى منتشرشده ايرانى‏

انواع تربچه‏

مندرج است، ترب مزروع از نظر طبيعت گرم و خشك است تخم آن از ساير قسمتهاى گياه گرمتر و خشك‏تر است و ريشه آن گرم و خشك است ولى كمتر از تخم آن. در موارد خواص آن معتقدند كه ترب ايجاد گاز و نفخ و آروغ مى‏كند و تخم آن گاز و نفخ را تحليل مى‏برد. در بعضى از اشخاص برگ آن به هضم غذا كمك مى‏كند و در مورد بعضى ديگر كه در معده آنها رطوبت بسيار باشد، ترب مانع هضم غذا مى‏شود. اگر روغن ترب چند قطره در گوش ريخته شود براى تحليل بادهاى گوش بسيار نافع است. اگر داخل ترب را خالى كرده روغن گل سرخ در آن بريزند و بر آتش گذارند كه جوش بخورد و نيم‏قطره از آن در گوش بريزند براى تحليل باد و رفع درد گوش بسيار نافع است. آب برگ ترب براى افزايش بينايى چشم نافع است و خوردن دم‏كرده آن براى قطع سرفه كهنه مزمن و دفع اخلاط غليظه حادث در سينه و غرغره با آب دم‏كرده آن با سكنجبين براى ديفترى نافع است. به نظر ابن ماسويه طبيب معروف خوردن آب ترب براى هضم غذا و باز كردن انسداد و گرفتگى‏هاى كبد و طحال نافع و براى استسقا و طحال و يرقان مفيد است. تخم آن نفح را تحليل مى‏برد و اشتها را

زياد مى‏كند و درد كبد را تسكين مى‏دهد. خوردن 2 گرم از تخم آن بعد از غذا براى هضم غذا بسيار نافع است. اگر با سكنجبين خورده شود قى ‏آور است و معده را پاك مى‏كند. خوردن تخم ترب و ريشه ترب براى درد مفاصل و سياتيك و درد سرين و خارش حادث از بلغم مفيد است. ضماد ترب با عسل براى زخمهاى جراحات بد و ضماد تخم آن با سركه براى از بين بردن آثار غانغرايا نافع است. خوردن دم‏كرده ترب مدر است و براى ازدياد ترشح ادرار و باز شدن ادرار مفيد است. خوردن آب سرشاخه ‏هاى بدون برگ ترب بقدر 30 گرم براى اخراج سنگ مثانه مفيد است خصوصا اگر با سكنجبين خورده شود.

اگر آب برگ و شاخه‏ هاى ترب بقدر 100 گرم با شكر خورده شود براى اخراج زردآب و استسقا مفيد است و اگر با نمك خورده شود براى طحال و باز كردن انسداد و گرفتگى‏هاى كبد و يرقان نافع است.

اگر داخل ترب را خالى كرده و با تخم شلغم پر نمايند و سر آن را با قطعه‏ اى شلغم مسدود كنند و در خمير گرفته و در آتش بپزند و آن را با عسل بخورند براى اخراج سنگ مثانه بسيار نافع است. و اين كار را تا سه روز پى‏درپى بايد ادامه دهند. خوردن تخم ترب مدر است و قاعده ‏آور و ترشح ادرار و حيض و شير را زياد مى‏كند. محرك نيروى جنسى است و قى‏آور و براى درد كبد سرد و ورم طحال نافع است. ضماد تخم ترب با سركه براى دفع سم مار شاخدار و سم ساير گزندگان نافع است. ماليدن آب ترب به بدن موجب گريز حشرات مى‏شود. خوردن ترب رنگ صورت را باز مى‏كند و ضماد ترب با آرد شيلم (گندم ديوانه يا چچم، به فصل مربوط به آن در ساير جلدهاى اين كتاب مراجعه شود) براى روييدن مو و جلوگيرى از ريزش مو نافع است و ضماد آن با عسل براى تحليل ورم زير چشم. ضماد تخم آن با عسل براى رفع آثار ضربه و كوفتگى و خون‏مردگى و لكه‏ هاى پوست بدن مفيد است.

اسراف در خوردن آن موجب دل‏پيچه و متعفن شدن اخلاط است و مضر سر و حلق و دندان مى‏باشد در اين مورد بايد نمك و عسل و زيره كه در سركه انگورى خيسانده و پرورده شده باشد، خورد. مقدار خوراك از تخم ترب تا 4 گرم و از آب آن تا 100 گرم است.

گونه ديگرى از جنس‏Raphanus وجود دارد كه نام علمى آن‏Raphanus raphanistrum L . است اين گياه كه نوعى ترب وحشى يا به عبارتى اجداد ترب اهلى است به فرانسوى-Ravenelle des champs وRaifort sauvage وRaveluque وRaveluche و به انگليسى‏Charlock گفته مى‏شود.

گياهى است يكساله، ريشه آن عمودى و مخروطى كمى ضخيم و منشعب. بلندى ساقه آن 60- 40 سانتى‏متر پوشيده از كرك زبر كه در موقع لمس كردن زبرى آن احساس مى‏شود. برگهاى آن پوشيده از كرك، گلهاى آن سفيد يا كمى مايل به زرد با رگه ‏هاى بنفش. ميوه آن خورجين(Silique) ، متورم كه در موقع رسيدن ميوه شكافته مى‏شود. اين گياه به‏طور فراوان در مزارع و زراعتهايى كه مراقبت نشده و وجين نمى‏شوند، بخصوص در خاكهاى سيليسى، ديده مى‏شود و پرورش نيز داده مى‏شود.

از نظر شباهتى كه اندام و اعضاى خارجى گياه با خردل وحشى دارد اين گياه اغلب با خردل وحشى‏Moutarde sauvage كه نام علمى آن‏Sinapis arvensis است اشتباه مى‏شود. گياه‏Ravenelle يك گياه آهك گريز است يعنى در خاكهاى آهكى خوب رشد نمى‏كند در صورتى كه خردل وحشى يك گياه آهك‏دوست است و در خاكهاى آهكى خوب رشد مى‏كند، به علاوه گلهاى خردل وحشى زرد زنده است در صورتى كه گلهاى‏Ravenelle معمولا سفيد است.

تخم اين‏گونه ترب نيز تند و گس است و به جاى خردل مى‏توان آن را مصرف كرد. از نظر خواص درمانى نيز مشابه آن است البته ضعيف‏تر از خردل است. و براى كنترل روماتيسم مفيد است. در تخم اين گياه در حدود 35 درصد روغن قابل استخراج وجود دارد.

ترشكها

به‏طور كلى گياهان جنس‏Rumex كه ترشكها از آن هستند و در كتب طب سنتى «حمّاض» نامبرده مى‏شود دو گروه مى‏باشند. گروه اول گونه‏هايى از گياهان با برگهاى ترش‏مزه كه معروف‏ترين آنها كه از نظر طبى و خوراكى مورد توجه هستند با نام ترشك در اين كتاب آمده است. به فرانسوى‏Oseille و به انگليسى‏dock sorrel وSheep sorrel گفته مى‏شود.

گروه دوم گونه ‏هايى هستند كه به فارسى آنها را «ترشك اسفناجى» مى‏نامند به فرانسوى به‏ طور كلى‏Patience و به انگليسى‏Spinach -dock گويند و در كتب سنتى با نامهاى «حماض البقر» و «حماض الماء» نامبرده شده است اين گروه در حقيقت حماض يعنى ترش نيستند و جزء گروه حماضهاى شيرين قرار دارند، ولى نظر به اينكه با ترشكها در يك جنس قرار دارند در كتب طب سنتى آنها را نيز نوعى حماض گفته ‏اند.

در هريك صد گرم برگ خام ترشكهاى ترش مواد زير يافت مى‏شود. آب 90 گرم، پروتئين 2 گرم، چربى 3/ 0 گرم، نشاسته و مواد ازته 5/ 4 گرم، كلسيم 66 ميلى‏گرم، فسفر 41 ميلى‏گرم، آهن 6/ 1 ميلى‏گرم، سديم 5 ميلى‏گرم، پتاسيم 338 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 12900 واحد بين المللى، تيامين 09/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 22/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 5/ 0 ميلى‏گرم و ويتامين‏C 119 ميلى‏گرم.

ترشك كوچك‏

گياهى است از گروه ترشك‏هاى با برگ ترش به فارسى ترشه و ترشك و در كتب طب سنتى با نام حماض صغير نامبرده شده است. به فرانسوى‏Vinette وOseillette وPetite oseille وOseille de brebis و به انگليسى‏Sheep sorrel وDock Sorrel گفته مى‏شود.

گياهى است از خانواده‏Polygonaceae نام علمى آن‏Rumex acetosella L . است.

دو نوع ترشك 1. ترشك كبير يا حماض الماء با برگ شيرين‏

  1. ترشك كوچك با برگ ترش‏

مشخصات‏

گياهى است چندساله از نظر شكل گياه شبيه به ترشك درشت است با اين اختلاف كه بلندى آن كمتر است (10- 50 سانتى‏متر) و گوشه‏ هاى قاعده برگ آن نيز به طرف بالا برگشته است در صورتى كه در مورد ترشك درشت كه در جاى خود شرح‏

داده شده گوشه ‏هاى قاعده برگ به طرف دمبرگ برگشته است. تخم آن كوچك، براق، مثلثى سياه‏رنگ تكثير آن از طريق كاشت بذر يا كاشت قسمتى از بوته آن انجام مى‏شود. شكل برگ و گل و رنگ آنها مانند ترشك درشت است، اين گياه به حالت وحشى در چمنزارها و زمينهاى سيليسى و اراضى حاصلخيز مى‏رويد. در ايران در مناطق شمال غربى در قره ‏داغ ديده مى‏شود. در هندوستان در ارتفاعات 3- 2 هزار مترى هيماليا مى‏رويد.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در گياه وجود اسيد پتاسيم اكسالات‏[79] و تارتاريك اسيد[80] تأييد شده است. اين گياه در مراتعى كه وجود دارد مورد علاقه گوسفند است و اگر زياد باشد و تعليف شديدى توسط گوسفند انجام شود به علت املاح اكسالات زيادى كه در آن هست، موجب بروز اسهال در گوسفندان مى‏شود.

خواص- كاربرد

عصاره تازه گياه خنك‏ كننده، معرق، مدر و براى جبران كاهش ويتامين‏C مفيد است، چون تمام ترشكها داراى ويتامين‏C زياد هستند. در اروپا از اين گياه براى رفع ناراحتى‏هاى ادرار و كليه استفاده مى‏شود.

گونه ديگرى از ترشكهاى كوچك كه در ايران مى‏رويد نام علمى آن‏Rumex scutatus L . مى‏باشد. گياهى است چندساله به بلندى حد اكثر تا 50 سانتى‏متر و ساقه‏هاى آن نسبتا چوبى، به انگليسى‏French Sorrel گفته مى‏شود. اين گياه در اراضى سنگلاخ و اماكن متروك دامنه ‏هاى البرز و شميرانات، پشند، گچسر و در شمال ايران بين لنگرود و قزوين و آذربايجان در ميشوداغ مى‏رويد. از نظر خواص و كاربرد خنك‏ كننده و قابض است و در مورد اسهال خونى خورده مى‏شود و مفيد مى‏باشد.

ترشك درشت‏

از ترشكهاى با برگهاى ترش است به فارسى «ترشك» و در كتب طب سنتى با نام «حمّاض» نام برده شده است. به فرانسوى‏Grande oseille وOseille وL’oseille Commune و به انگليسى،Common sorrel وSorrel وDock sorrel وSour grass گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Polygonaceae نام علمى آن‏Rumex acetosa L . مى‏باشد.

مشخصات‏

گياهى است چندساله ارتفاع ساقه آن 100- 50 سانتى‏متر برگهاى آن به شكل مثلث دراز يا تيركمانى كه قاعده آن به طرف دم‏برگ و نوك آن به طرف بالا و گوشه‏هاى قاعده برگ به طرف دمبرگ برگشته است. گلهاى آن كوچك به رنگ سبز كثيف يا سبز مايل قرمز در امتداد محور قسمت فوقانى شاخه گل‏دهنده در بهار ظاهر مى‏شود. تخم آن سياه كوچك براق مثلثى شكل و ريشه آن ضخيم به رنگ قرمز. اين گياه در چمنزارها و اراضى حاصلخيز و كنار مسير آبهاى جارى مى‏رويد. در سبزيكارى آن را اهلى كرده و ارقامى از آن را به دست آورده و مى‏كارند كه برگ پهن آنها تنها و يا با اسفناج مصرف غذايى دارد. تكثير آن از طريق بذر و يا كاشت قسمتى از بوته گياه مى‏باشد.

اين گياه در مناطق مختلف اروپا و آسيا وجود دارد. در ايران نيز به‏طور خودرو

در اطراف تهران در باغها و در غرب ايران در قصرشيرين و رزاب و در شمال ايران در گيلان، منجيل ديده مى‏شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در اين گياه وجود املاح اكسالات و اسيد اكساليك آزاد گزارش شده است و همچنين در گياه وجود اسيد پتاسيم اكسالات و تارتاريك اسيد و پتاسيم بينوكسالات‏[81] و در برگ و ريشه گياه اكسى متيل انتراكينون‏[82] تأييد شده است [مورن‏]. از برگهاى خشك آن در حدود 05/ 0 درصد كوئرستين- 3- دى گالاكتوزيد[83] (هايپروزيد) مى‏توان گرفت در بررسى‏هاى ديگر آزمايشگاهى وجود مواد هايپرين‏[84] و كريزوفانيك اسيد[85] و ويتامين‏C وA در گياه گونه‏R .acetosa گزارش شده است. از نظر مقدار ويتامينها به ابتداى بخش ترشك مراجعه شود.

خواص- كاربرد

از برگ و ريشه گياه براى مقابله با بيمارى‏هاى كمى ويتامين‏C استفاده مى‏شود. از برگهاى آن در اروپا به عنوان مدر و خنك‏ كننده و براى قطع تب استفاده مى‏شود. از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى اين گياه سرد و خشك است و قابض، برگهاى آن داراى طعمى ترش است كه مربوط به وجود اسيد پتاسيم اكسالات در آن است.

خوردن برگ آن بخصوص اگر به‏ طور مستمر تا مدتى انجام شود براى يرقان و تقويت معده و كبد و تسكين التهاب و تشنگى و آوردن اشتهاى طعام و رفع سميت گزيدگى عقرب نافع است. پخته آن ملين است و با سماق براى درد معده و زخم روده ‏ها مفيد است. اگر برگ آن را پخته و با روغن زيتون سرخ نموده و كمى گشنيز و زيره و آب انار در آن بريزند و بخورند شكم را بند مى‏آورد. ضماد پخته آن با سركه براى سپرز نافع است. ترشك درشت مضر باه است و از اين نظر بايد با شربت شيرين خورده شود، به علاوه براى اشخاص مبتلا به درد مفاصل، نقرس، سنگهاى صفراوى، مسلولين و مبتلايان به سوءهاضمه مضر است و بايد از خوردن آن پرهيز شود. در ساير

موارد مقدار خوراك آن تا 70 گرم است.

تخم ترشك درشت نيز سرد و خشك است و براى بيمارى‏هاى قلب و معده و كبد و روده‏ها مفيد است و ضد سم مى‏باشد و براى التهاب معده و يرقان و زخم روده و گزيدن عقرب نافع است و كمى سرخ‏كرده آن براى اسهال خونى و صفراوى مفيد است و خيلى سرخ‏كرده آن بكلى شكم را بند مى‏آورد. در مورد مقابله با سم عقرب تا آن حد مفيد است كه گفته‏اند اگر كسى آن را بخورد و عقرب او را بگزد سم عقرب بى‏تأثير خواهد بود. براى كليه و سپرز مضر است و از اين نظر بايد با رازيانه و قند خورده شود مقدار خوراك آن تا 8 گرم است.

ريشه ترشك نيز سرد و خشك است و از عوامل مدر مى‏باشد و براى اين كار 20 گرم از آن را در 1000 گرم آب‏جوش دم‏كرده مصرف مى‏كنند.

گونه ديگرى به نام ترشك در ايران مى‏رويد كه به فرانسوى‏Oseille d’Amerique و به انگليسى به‏ طور كلى مانند ساير ترشك‏هاSorrel گفته مى‏شود. به هندى آن را «چوكا» مى‏نامند نام علمى آن‏Rumex vesicariusl L . است.

نوع پرورشى ترشك برگ درشت ترش‏

  1. acetosa

مشخصات‏

گياهى است يكساله خيلى كوچك به بلندى يك وجب، برگها سبز روشن، تخم‏ مرغى نوك‏ تيز نيزه ‏اى كه دو زائده افقى در قاعده برگ ديده مى‏شود. گلها خوشه ‏اى در انتهاى شاخه گل‏دهنده، ميوه آن به رنگ سفيد مايل به صورتى در ابعاد يك سانتى‏متر. اين گياه در هندوستان در غرب پنجاب به‏ طور وحشى و در ساير

مناطق هند كاشته مى‏شود در افغانستان نيز به‏طور خودرو مى‏رويد در ايران در مناطق وسيعى به‏ طور خودرو انتشار دارد در فارس بين شيراز و بوشهر- دالكى- كازرون- در كرمان جبال بارز، جيرفت، لار، بندرعباس، در بلوچستان در خاش بين خاش و ايرانشهر و تيس ديده مى‏شود.

خواص- كاربرد

در هندوستان از برگهاى اين گياه به عنوان خنك‏ كننده، مدر، قابض و در موارد گزش مار استفاده مى‏شود تخم آن خنك ‏كننده است و از بو داده آن در موارد اسهال خونى مى‏خورند. شيره گياه خنك‏ كننده است و براى رفع و تسكين التهاب معده و درد دندان مفيد است و چون قابض است براى تسكين و فرونشاندن آشفتگى و تهوع مى‏خورند.

ترشكهاى شيرين- پاسيانسها

ترشكهاى شيرين ترشكهايى هستند از جنس‏Rumex ولى برگهاى آن شيرين و ريشه آنها تلخ است. سه ‏گونه از اين گروه كه در ايران نيز مى‏رويند و در طب سنتى مصرف دارند، شرح داده مى‏شود:

  1. در كتب طب سنتى با نام حماض الماء آمده است، به فرانسوى‏Patience وPatience officinale وGrande Patience وOseille epinard و به انگليسى‏Patience وSpinach -dock گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Polygonaceae جنس‏Rumex نام علمى آن‏Rumex patientia L . و مترادف آن‏Rumex olympicus Boiss . مى‏باشد.

اين گياه در ايران در مناطق مختلف در اراك، تفرش، اشتران‏كوه، قلعه رستم، و در آذربايجان و افشار به ‏طور خودرو مى‏رويد.

  1. نوع ديگرى از حماض شيرين كه به فرانسوى‏Patience وRumex crepu و به انگليسى‏Curled dock وNarrow dock وGarden Patience وSour dock وYellow dock ناميده مى‏شود گياهى است از خانواده‏Polygonaceae جنس‏Rumex نام علمى آن‏Rumex crispus L . مى‏باشد.

اين گياه در ايران در دامنه ‏هاى البرز، كندوان، سواحل بندر گز، آذربايجان در اردبيل، اراك، كردستان و مناطق جنوب غرب در ازنا مى‏رويد.

  1. نوع ديگرى از حماض شيرين به فرانسوى‏La parelle وRumex a feuilles obtuses

و به انگليسى‏Bitter dock گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Polygonaceae جنس‏Rumex نام علمى آن‏Rumex obtusifolius L . و مترادف آن‏Rumes syriacus Meisn .DC . مى‏باشد.

اين گياه در ايران در اطراف تهران، كنار چشمه‏ هاى دربند، گچسر، كرج در شمال ايران و در مناطق مركزى در قم و در آذربايجان به‏ طور خودرو مى‏رويد.

مشخصات‏

پاسيانسها يعنى 3 گونه فوق الذكر عموما از ترشكهاى برگ شيرين هستند و همه آنها داراى ريشه ‏هاى عمودى كمى ضخيم در حد ضخامت يك انگشت و يا كمى بيشتر و درازاى 40- 15 سانتى‏متر، عموما تلخ و تونيك و مقوى و ملين هستند.

بلندى ساقه آنها 2- 5/ 1 متر عموما علفى چند ساله برگهاى آنها دراز، تخم‏مرغى، نوك‏تيز و موج‏دار هستند. گلها به رنگ سبز مايل به قرمز به‏ طور گروهى در امتداد قسمت فوقانى شاخه گل‏دهنده ظاهر مى‏شود. معمولا در نقاط سايه‏دار در جنگلها و زير سايه درختان و در دشتها و گودالها و گونه پاسيانس كبيرياRumex Patientia در كنار جريانهاى آب و نقاط بسيار مرطوب مى‏رويد.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در ريشه گونه‏Rumex Crispus مقدارى املاح آهن و امودين‏[86] و كريزوفانيك اسيد و اسانس روغنى فرار وجود دارد.

خواص- كاربرد

از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى به‏طور كلى سرد و خشك هستند.

خوردن آب گياه و خوردن برگ پخته آنكه خيلى شبيه برگ چغندر است براى ناراحتى‏هاى معده صفراوى و رفع يبوست مفيد است. ريشه آن قوى‏تر از ريشه ترشكهاى برگ ترش است. خوردن گرد ريشه آن با نبات براى سرفه نافع است و ضماد آن براى درد مفاصل و كوفتگى اعضا و نقرس حاد مفيد مى‏باشد.

حماض مائى كه نام علمى آن(Rumex Patientia) است، برگ آن شبيه برگ كاسنى و ريشه آن شبيه چغندر و باريكتر، تخم آن سياه كمى مايل به سرخ است، براى خفقان و آشفتگى و به ‏هم‏خوردگى حال نافع است. ضماد آن براى جرب و زخمهاى بد و انواع ترشكها (پاسيانس‏ها)

  1. رومكس كرپو يا ترشك شيرين‏
  2. پاسيانس درشت‏

3.Rumex a feuilles obtuses نوع ديگرى از ترشكهاى شيرين‏

ورمهاى گرم نافع است و اگر تخم و برگ آن در دهان جويده شود درد دندان را ساكت مى‏كند و لثه‏ ها را محكم مى‏سازد.

جوشانده 50 گرم ريشه پاسيانس كبير در هزار گرم آب معرق است و ضد كمبود ويتامين‏C عمل مى‏كند.

گونه‏R .Crispus به علت آهن بيشترى كه در ريشه دارد از گرد ريشه آن براى رفع كم‏خونى استفاده مى‏شود و خوردن روزانه تا 3 گرم آن در اين‏باره مفيد است. در تايوان و چين از بخور دم‏كرده گياه براى رفع ناراحتى چشم استفاده مى‏شود [ليو] و براى التيام زخم نيز مفيد است [استوارت‏]. در چين در استعمال داخلى ازR .Crispus به عنوان ملين [هو] و تب‏بر [استوارت‏] و بادشكن استفاده مى‏شود. در استعمال داخلى بايد احتياط شود زيرا گونه‏R .Crispus پوست و همچنين غشاى مخاطى سيستم را تحريك مى‏كند.

ريشه تمام پاسيانسها به ‏طور كلى مدر، قابض، ملين و اشتهاآور است. در رفع اسهال و خون‏روى از رحم، قطع اخلاط خونى، بواسير، قطع ترشحات رحمى مؤثر است.

دم‏كرده پاسيانسها: مقدار 20 گرم پاسيانس را در هزار گرم آب‏جوش دم‏كرده صاف نمايند. اين دم‏كرده در رفع انواع بيمارى‏هاى پوستى نوع پسوريازيس‏[87] و جرب و سيفيليس نافع است.

جوشانده ضد هرپس‏[88]: ريشه فيل‏گوش 4 گرم، ريشه پاسيانس 4 گرم، ريشه اشنان 4 گرم، پوست نارون 4 گرم، ساقه ياسمن برى 4 گرم، آب هزار گرم بجوشانند تا يك پنجم آن تبخير شود بعد صاف كنند و به آن 100 گرم شربت شاهتره بيفزايند و در مورد بيمارى‏هاى جلدى در يك شبانه‏روز فنجان فنجان بخورند.

تره‏

به فارسى به‏طور كلى تره و در بعضى مناطق «گندنا» گويند نامهاى محلى آن در كرمانشاه و در غرب ايران «كور»، در گيلان شمال ايران «كوار»، در كتب طب سنتى با نامهاى عربى آن «كراث»، «كراث رومى»، «گندنا» و «كراث البقل» و «كراث المائده» آمده است و نوع برى آن را «كراث الثوم» نامبرده‏اند. به فرانسوى‏Poireau وPoirreau و به انگليسى‏Garden leek گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Liliaceae نام علمى آن‏Allium porrum L . مى‏باشد و مترادف آن‏Allium ampeloprasum L . گفته شده است.

مشخصات‏

گياهى است دوساله و پايا برگهاى آن دراز باريك اغلب خميده و افتاده به رنگ سبز تيره، قسمت پايين ساقه سفيد است كه منتهى به يك پياز كوچكى در داخل خاك مى‏شود. گلهاى آن مجتمع و گروهى به شكل يك گلوله مدور در انتهاى ساقه گل‏دهنده رنگ هريك از گلها سفيد مايل به سبز يا گلى كه از آنها دانه ‏هاى سياه و پهن و ناصاف تره به دست مى‏آيد. به ‏طور كلى دو نوع است، يكى نوع كوتاه و نازك تابستانه و ديگرى تره ‏فرنگى كه نوع زمستانه خيلى بلند (تا يك متر) و برگها پهن و قوى مى‏شود.

تكثير تابستانه آن از طريق كشت بذر آن در اوايل بهار صورت مى‏گيرد و كشت‏

نوع زمستانه آن در اواخر زمستان بذر در شاسى كاشته مى‏شود و گياههاى حاصله كه چندبرگه و به ارتفاع 15- 10 سانتى‏متر و ساقه آن به قطر حدود يك مداد رسيد در اواخر فروردين و اوايل ارديبهشت به محل اصلى منتقل مى‏شود و فاصله خطوط را 25 و فاصله بوته‏ ها روى خطوط را 15 سانتى‏متر بايد گرفت.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در تره كمى ارسنيك وجود دارد و به علاوه اسانس روغنى فرار دارد كه جزء عمده و اصلى آن را اليل دى سولفيد[89] تشكيل مى‏دهد. در پياز آن در حدود 4/ 0 درصد آليئين‏[90] وجود دارد و به علاوه وجود آلانين‏[91]، آرژى‏نين‏[92]، آسپارتيك اسيد[93]، آسپاراژين‏[94]، هيستيدين‏[95]، لوسين‏[96]، متيونين‏[97]، تريپتوفان‏[98]، والين‏[99]، فنيل‏آلانين‏[100]، پرولين‏[101]، سرين‏[102]، وترئونين‏[103] در آن گزارش شده است [S .G .I .M .P].

در هريك صد گرم از قسمت پايين سفيد تره ‏فرنگى و پياز تره‏ فرنگى خام به‏ طور متوسط مواد زير وجود دارد.

آب 85 گرم، پروتئين 2/ 2 گرم، هيدراتهاى كربن 11 گرم، خاكستر 9/ 0 گرم، كلسيم 52 ميلى‏گرم، فسفر 50 ميلى‏گرم، آهن 1/ 1 ميلى‏گرم، سديم 5 ميلى‏گرم، پتاسيم 347 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 40 واحد بين المللى، تيامين 11/ 0 ميلى‏گرم،

تره و شاخه گلدار

رايبوفلاوين 06/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 5/ 0 ميلى‏گرم، ويتامين‏C 17 ميلى‏گرم.

خواص- كاربرد

تره سبزى خوردنى برگى است كه خوردن آن منافع فراوانى دارد. ضد عفونى كننده روده‏ها و مدر است و براى معالجه روماتيسم و بيمارى‏هاى كبدى مفيد است.

ضماد آن براى نرم كردن ورمها مفيد است [مى‏نات و پتلو].

تره از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى خيلى گرم و به‏طور متوسط خشك است خواص آن گرم‏كننده و بازكننده انسدادها و گرفتگى‏ها و لطيف‏ كننده است. اگر برگ آن را با سركه مخلوط و در آن له كرده و به پيشانى بمالند خون‏ريزى از بينى را قطع مى‏كند. خوردن تره پاك‏ كننده قصبه ريه و بازكننده گرفتگى‏هاى كبد و مقوى هاضمه و كمر و ملين است.

ترشح ادرار و حيض را زياد مى‏كند يعنى مدر است و قاعده ‏آور اگر با طعام و بعد از طعام خورده شود كمك به هضم غذا كرده مانع ترش شدن غذا مى‏شود و مزاج را لينت مى‏دهد و نيروى جنسى را تقويت مى‏كند. خوردن آب تره به قدر 15 گرم خون بواسير را قطع مى‏كند و اگر با عسل خورده شود محرك نيروى جنسى است. براى بيمارى‏هاى سرد و ترسينه و ورمهاى ريه و نرم كردن آنها مفيد است و با آب‏

جوشانده جو و يا پخته تره با جو براى درد سر، سينه، تنگى‏ نفس و پرورده تره در سركه بازكننده گرفتگى كبد و طحال و خوردن برگ پخته آن براى بواسير مفيد است. شياف برگ كوبيده آن به تنهايى يا با داروهاى مناسب براى خشك كردن رطوبتهاى رحم نافع است. ماليدن پخته آن براى بواسير و قطره آنكه با روغن گل و سركه مخلوط شده باشد در گوش براى كاهش درد گوش مفيد است. اگر تره را با كندر و سركه ماليده و در بينى بريزند براى بند آمدن خون‏ريزى از بينى نافع است. ضماد تره براى گزيدن افعى و خوردن آن با آب عسل نيز براى خنثى كردن سموم جانوران نافع است.

ضماد تره با سماق براى مخملك و زگيل و با نمك براى التيام زخمهاى بد مفيد است. تره از پياز ديرهضم ‏تر و نفاختر است و خون را مى‏سوزاند و بينايى چشم را كاهش مى‏دهد و لثه را خراب مى‏كند و براى گرم‏ مزاجان مضر است از اين نظر بايد با گشنيز و كاسنى تازه خورد.

تخم تره گرم و خشك است. خوردن 10 گرم از تخم تره با 10 گرم تخم مورد براى رفع امراض سرد نافع است، خون‏ريزى از سينه و به‏طور كلى خون‏ريزى از هر عضوى را قطع مى‏كند، بازكننده گرفتگى‏هاى بلغمى مجارى كبد و محرك اشتها و مقوى كليه و مثانه است. بوداده تخم تره با تخم تره ‏تيزك اسهال مزمن را قطع مى‏كند و شكم‏ روش را بند مى‏آورد و گازهاى روده ‏ها را تحليل مى‏برد.

ضماد عصاره تخم تره براى گزيدگى افعى و رفع لكه‏ هاى پوست نافع است. تخم تره مضر ريه و كليه و مثانه است از اين نظر بايد با عسل خورد.

تره ‏تيزك‏

در مازندران «تره ‏تيزك» و در ساير مناطق ايران تره‏ تيزك و «شاهى» گفته مى‏شود در كتب طب سنتى با نامهاى «جرجيربستانى» و «رشاد» نامبرده شده است و تخم آن را «حب الرشاد»، «حرف ابيض» و «حرف» گويند. به فرانسوى‏Nasitor وCresson des jardins وCresson alenois وPasserage و به انگليسى‏garden cress گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Cruciferae نام علمى آن‏Lepidium Sativum L . مى‏باشد.

مشخصات‏

تره ‏تيزك مزروع گياهى است علفى يكساله برگهاى آن سبز شاداب، لطيف، كمى تند. ارتفاع بوته كم در حدود يك وجب گاهى كمى بيشتر. گلهاى آن به رنگ سفيد يا قرمز ارغوانى، كوچك كه به‏طور گروهى در انتهاى شاخه گل‏دهنده ظاهر مى‏شود.

تخم آن ريز و قرمز و كمى دراز است.

تكثير تره ‏تيزك از طريق كاشت بذر آن به محض برطرف شدن سرماى زمستان آغاز و در تمام طول فصل بهار در هواى آزاد مى‏توان به فواصل زمانى براى برداشتهاى متناوب كاشت.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى بررسيهاى متعددى در مدارك فنى مختلف منتشر شده كه از نظر اهميتى كه اين گياه در طب سنتى دارد انواع بررسى‏ها در اينجا ذكر مى‏شود.

در يك بررسى وجود اسانس روغنى فرار در گياه تأييد شده است و به علاوه گزارش شده است كه گياه حاوى گلوكوزيد گلوكوتروپئولين‏[104] است. در بررسى ديگرى گلوكوزيدى به اسم تروپئولوزيد[105] را ذكر كرده است، از نظر ويتامينها نيز گياه غنى از ويتامينهاى‏A وC مى‏باشد.

در هريك صد گرم از گياه (قسمت قابل خوردن) خام و تازه تره ‏تيزك مواد زير وجود دارد:

آب 4/ 89 درصد، پروتئين 6/ 2 درصد، چربى 7/ 0 درصد، هيدراتهاى كربن 5/ 5 درصد، كلسيم 81 ميلى‏گرم، فسفر 76 ميلى‏گرم، آهن 3/ 1 ميلى‏گرم، سديم 14 ميلى‏گرم، پتاسيم 606 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 9300 واحد بين المللى، ويتامين‏C 69 ميلى‏گرم، نياسين 1 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 26/ 0 ميلى‏گرم و تيامين 08/ 0 ميلى‏گرم.

در گزارش علمى ديگرى تركيبات شيميايى گياه را به شرح زير اعلام كرده است:

اسانس روغنى فرار در حدود 115/ 0 درصد. فرآورده ‏هاى فرار حاصل از برگ تره‏تيزك داراى خاصيت و فعاليت ضد باكترى در مقابل ميكروب باسيلوس سبتى‏ليس‏[106] و مايكرو كوكوس پيوژنس واريته ارئوس‏[107] است. تخم تره ‏تيزك داراى يك الكالوئيد (19/ 0 درصد)، سيناپيك اسيد[108]، كولين اتر[109] و يك اسانس روغنى است. اسانس روغنى تره ‏تيزك خاصيت فعاليت اوئستروژن‏[110] (تحريك جنسى در زنان) دارد. تخم تره ‏تيزك در حدود 5/ 25 درصد روغن نيم‏خشك دارد. لعاب تخم تره ‏تيزك از نظر خواص جانشين صمغ عربى و كتيرا است.

تره ‏تيزك برگ درشت‏

خواص- كاربرد

از گياه تره ‏تيزك در موارد آسم و سرفه و بواسيرهاى خونى استفاده مى‏شود و بسيار نافع است. ضد كم‏بود ويتامين‏C است و براى بيماريهاى كمى ويتامين‏C در بدن اثر شفابخش دارد. يعنى انتى‏سكوربوتيك‏[111] است. از ريشه تره ‏تيزك براى مرحله دوم سيفيليس استفاده مى‏شود. تخم تره ‏تيزك ترشح شير را زياد مى‏كند و به اصطلاح گالاكتاگوگ‏[112] است. جوشانيده تخم تره ‏تيزك در شير براى سقط جنين به كار مى‏رود [G .I .M .P].

به صورت ضماد براى تسكين درد ضربه به كار مى‏رود. برگهاى آن نيروبخش محرك، مدر و ضد كمى ويتامين‏C مى‏باشد.

تره ‏تيزك از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى گرم و نسبتا خشك است. باز كننده گرفتگى‏ها و انسداد مجارى كبد و طحال و صاف‏كننده و مدر بول و خردكننده سنگ مثانه است. مقوى باه و محرك جماع و مولد اسپرم است و موجب تحريك جنسى در زنان مى‏شود. در تسريع هضم غذا و تحليل باد و گاز و نفخ مفيد است.

اگر ساقه و برگ و تخم آن را در هاون بكوبند و در بشقابى پهن كنند تا خشك شود بعد مجددا در هاون انداخته و بكوبند و سپس كمى شير تازه داخل آن كرده و مجددا قدرى تخم تره ‏تيزك داخل آن كرده و بكوبند و اين كار را به دفعات تكرار

______________________________
(1).Antiscorlutic

(2).Galactagogue

نمايند تا مانند خمير شود و از آن حب درست كنند از نظر جميع خواص فوق خوردن حب آن بسيار مفيد است. و اگر آب آن را گرفته و با نخود خشك كوبيده شده پرورده نمايند و بياشامند در افزايش توليد اسپرم بسيار مؤثر است.

گونه وحشى تره ‏تيزك كه داراى تخم ريزتر است در خواص فوق الذكر از نوع پرورشى و مزروع آن قوى‏تر است.

تهيه عصاره تره‏تيزك‏

ساقه و برگ تره ‏تيزك تازه را در هاون مى‏كوبند و يا با وسيله ديگرى با فشار عصاره آن را مى‏گيرند و صاف مى‏كنند با اين روش كه بايد بدون دخالت آتش صورت گيرد عصاره بسيار مؤثر و نافعى تهيه مى‏شود. كه مصرف آن در شربت تره ‏تيزك و ساير تركيبات خواص آن را در حد اعلا منعكس مى‏كند.

شربت تره ‏تيزك‏

عصاره تره ‏تيزك 16 واحد، قند 30 واحد، در حمام مارى با حرارت كافى حل كنند و شربت تهيه ‏شده را براى مصرف آماده سازند.

حرف‏

از خانواده شب‏بوCruciferae و گياه ديگرى از گياهان دارويى است كه شبيه تره‏ تيزك و ترب مى‏باشد، با اين اختلاف كه گل آن سفيد مايل به زرد و تخم آن سفيد است. در كتب سنتى با نام‏هاى «حرف بابلى» و «اسفند سفيد» آمده است در مازندران با نامهاى محلى «كلمه تره»، «شاه‏تره» و «كورتره» و در تنكابن با نام «خاص‏تره» شناخته مى‏شود. به فرانسوى‏Cardamine و به انگليسى به‏طور كلى‏Cress گفته مى‏شود.

داراى چندگونه در ايران است كه نامهاى علمى آنها:

Cardamine impatiens L.

(دوساله) وCardamine ulignosa (چندساله)Cardamine hirsuta L . (يكساله) مى‏باشد.

گونه‏C .hirsuta L . در كندوان، سواحل شمال ايران، ميان‏پشته و بندر گز.

گونه‏C .impatiens در دامنه ‏هاى البرز.

گونه‏C .ulignosa كه مترادف آن‏C .amara هست در كندوان، دره شهرستانك، جاهاى مرطوب غرب ايران در كوه الوند در گنج‏نامه و سرانجام در شمال ايران مى‏رويند.

گونه‏ هاى فوق از نظر خواص: مدر، مقوى و محرك هستند، از خاكستر ريشه و برگهاى گونه‏C .hirsuta براى كنترل اسهال خونى مصرف مى‏شود و به صورت سبزى برگى نيز مصرف خوراكى دارد و از شيره‏اى كه از له كردن و فشار ريشه ‏هاى جديد و نوگياه به دست آيد براى معالجه بيمارى‏هاى چشم مصرف مى‏شود [كروست و پتلو].

از نظر طبيعت تخم آن گرمتر و خشك‏تر از تره ‏تيزك است. قاعده ‏آور است و براى رسانيدن و سرباز كردن دمل مفيد مى‏باشد. ضمنا خوردن آن براى بيماريهاى سرد و سياتيك نافع است مقدار خوراك از تخم آن تا 5 گرم است.

جعفرى‏

گياهى است كه در كتب فارسى به نام «دينار رويه» و در كتب طب سنتى با نام‏هاى «حزاء» و نوعى «فطراساليون» و «كرفس مغدونس» و «مغدونس» و «مغدانوس» و «بغدونس» نامبرده مى‏شود. به فرانسوى‏Persil و به انگليسى‏Parsley گفته مى‏شود. از خانواده چتريان‏Umbelliferae و نام علمى آن‏

Petroselinum crispum( Mill ). Nym. eX A. W. Hill

و مترادفهاى آن‏Apium petroselinum L . وPetroselinum sativum Hoffm . وpetroselinum hortense Hoffm . وPetroselinum vulgare Hill از طرف گياه‏شناسان مختلف نامگذارى شده است.

مشخصات‏

جعفرى گياهى است علفى دوساله ادويه ‏اى، بسيار معطر داراى برگهاى با بريدگى به رنگ سبز و پرپشت كه در قسمت فوقانى ساقه به شكل نوارهاى بريده باريك درمى‏آيد. ساقه‏ هاى گل‏دهنده آن به بلندى 70- 60 سانتى‏متر كه در انتهاى آنها گلهاى ريز سبزرنگ به صورت چتر مركب ظاهر مى‏شود. ميوه آن خاكسترى داراى سه پهلو است. قدرت ناميه آن حد اكثر 4- 3 سال دوام دارد.

تكثير آن از طريق كاشت بذر صورت مى‏گيرد. به اين ترتيب كه اگر منظور برداشت برگ سبز آن باشد در اسفند يا اوايل بهار بذر كاشته مى‏شود و تا مرداد هم مى‏توان‏

كاشت كه در اين صورت حصول برگ آن به تأخير مى‏افتد و اگر منظور برداشت دانه آن است معمولا در شهريور كاشته مى‏شود كه گياه دوره سرماى زمستان را ديده و ظرف بهار و تابستان سال بعد به بذر بنشيند و ثمر آن برداشت شود. در مناطق خيلى سرد در زمستان به برگ آن لطمه وارد مى‏شود. مزرعه بايد شخم عميق خورده و خوب كود داده شود. بذر را روى خطوطى به فاصله 60- 50 سانتى‏متر و در عمق 1 سانتى‏متر مى‏كارند. فاصله بوته ‏ها روى خطوط بعدا بايد با تنك كردن به 30- 20 سانتى‏متر برسد.

جعفرى معمولا در سال دوم بذر مى‏دهد. محصول زمستانى برگ جعفرى چون خيلى كم كاشته مى‏شود، بسيار طرف توجه است. بذر جعفرى خيلى سخت است و به اين علت در شروع كاشت خيلى دير جوانه مى‏زند شايد تا 20 روز طول بكشد بنابراين معمول است قبل از كاشت به منظور تسريع در جوانه زدن بذر را براى مدت 24 ساعت در آب خيس مى‏كنند و پس از آن از آب بيرون آورده پهن مى‏كنند كه بادى بخورد و رطوبت سطحى آن برود كه پخش آن براى كاشت ممكن شود و آن را مى‏كارند.

در بعضى كشورها تخم جعفرى را در اوايل بهار در خزانه مى‏كارند و پس از 6 هفته نهالهاى جوان كه چندبرگه شده ‏اند در مزرعه اصلى روى خطوطى به فاصله 40- 30 سانتى‏متر و فاصله بوته‏ ها روى خطوط 15- 10 سانتى‏متر مى‏كارند به اين ترتيب در حدود 6 كيلوگرم بذر براى هر هكتار كافى خواهد بود.

جعفرى در اغلب مناطق دنيا كاشته مى‏شود. در ايران نيز عملا در تمام مناطق كشور مى‏كارند. در شاهرود نيز به‏طور خودرو مى‏رويد.

تركيبات شيميايى‏

برگ جعفرى و تخم جعفرى هر دو داراى اسانس مى‏باشند كه از طريق تقطير با بخار گرفته مى‏شود. اسانس برگ جعفرى اسانس بسيار مطبوع و معطر است و در مواردى كه منظور استفاده از عطر جعفرى براى غذاها مى‏باشد به كار مى‏رود ولى اسانس تخم آن كمى بوى تلخ دارد و با اسانس برگ جعفرى كمى متفاوت است.

متأسفانه اسانس برگ جعفرى كه خيلى مرغوب و مورد توجه است، خيلى كم است و در حدود 25/ 0- 06/ 0 درصد برگ مى‏باشد به همين دليل گران است ولى اسانس تخم جعفرى كه زياد مرغوب نيست و كمى بوى تلخى دارد مقدارش زياد و از 3- 2 درصد تخم را تشكيل مى‏دهد و معمولا در بازار تجارت غذايى از آن در

صنعت عطرسازى و در بسته ‏بندى گوشت كنسرو استفاده مى‏شود.

اسانس تخم جعفرى شامل‏Apiol و يك الكالوئيد است. به علاوه در تخم جعفرى گلوكوزيدApiin وجود دارد. و در ميوه آن ماده‏Coumarin مشخص شده است. در ريشه جعفرى نيز در حدود 08/ 0- 05/ 0 درصد اسانس يافت مى‏شود.

Apiol

كه ماده عامل موجود در اسانس ميوه جعفرى است، سمى است و ايجاد عوارضى در كبد و كليه مى‏نمايد لذا بايد تخم جعفرى و اسانس آن هميشه با رعايت اعتدال طبق ميزان محدود و مجاز مصرف شود و اسراف در مصرف آن زيان‏آور است و بدون دستور و اطلاع پزشك نبايد مصرف شود. وجود ماده عامل در اسانس تخم جعفرى خواص دارويى را به تخم جعفرى مى‏دهد كه آثار مدر و قاعده ‏آور دارد، ولى درعين‏ حال كه قاعده ‏آور است مصرف آن در حدى معين موجب سقط جنين نيز مى‏شود. در هريك صد گرم برگ جعفرى خام مواد زير موجود است.

آب 85 درصد، پروتئين 6/ 3 درصد، چربى 6/ 0 درصد، هيدراتهاى كربن 7 درصد، خاكستر 2 درصد، كلسيم 203 ميلى‏گرم، فسفر 63 ميلى‏گرم، آهن 2/ 6 ميلى‏گرم، سديم 25 ميلى‏گرم، پتاسيم 727 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 8500 واحد بين المللى، تيامين 12/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 26/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 2/ 1 ميلى‏گرم و ويتامين‏C 172 ميلى‏گرم.

به‏ طورى كه ملاحظه مى‏شود برگ جعفرى از نظر مقدار ويتامين‏C و ويتامين‏A بسيار غنى و تا حدودى از نظر ساير ويتامينها نيز غنى است و به علاوه از نظر آهن و پتاسيم نيز خيلى غنى است و درعين‏حال از نظر ساير مواد معدنى نيز خوب است و به علاوه منبع خوبى از يد نيز مى‏باشد.

خواص- كاربرد

تخم جعفرى طبق نظر حكماى طب سنتى خيلى گرم و خشك است، مواد و اخلاط لزج را قطع مى‏كند و نفخ را كاهش مى‏دهد و گرفتگى مجارى عروق را باز مى‏كند. مدر و قاعده ‏آور است و براى تسريع و تسهيل در اخراج جنين نيز مؤثر است. در جميع موارد به جاى تخم جعفرى مى‏توان از دو برابر آن تخم كرفس پرورشى استفاده كرد. خوردن دم‏كرده برگ آن براى بواسير بادى و خونى و سنگ كليه مفيد است. شياف تخم جعفرى در مهبل براى سقط جنين‏[113] به كار مى‏رود.

ريشه جعفرى اشتهاآور، مدر و قاعده ‏آور است و در موارد قاعدگى‏ هاى دردناك اثر مفيد دارد و براى سنگ كليه، نفخ، زردى، ناراحتى كبد و طحال و استسقا نيز مفيد

______________________________
(1). مصرف تخم جعفرى براى سقط جنين در رحم ممكن است ايجاد خراش و حتى خون‏ريزى نمايد بنابراين در موارد لزوم بايد زير نظر پزشك مصرف شود.

است. اگر دم‏كرده 20 گرم ريشه جعفرى در يك ليتر آب را تا حد نصف آن حقنه كنند براى كنترل اسهال مفيد است. و ضماد كوبيده برگ تازه جعفرى براى رفع تهييجات خارجى بخصوص تهييج پستان در مواردى كه ورم زياد نباشد مؤثر است.

جوشانده 10- 5 گرم تخم جعفرى در حدود 200 گرم آب مدر است و خوردن جوشانده 30 گرم تخم جعفرى در 250 گرم آب قاعده‏ آور است.

ريشه جعفرى يكى از پنج ريشه مدر و اشتهاآور است و مصرف آن به اين ترتيب است كه:

تهيه پنج ريشه مدر اشتهاآور: ريشه خشك رازيانه 1 واحد، ريشه هوكس صغير 1 واحد، ريشه كرفس 1 واحد، ريشه مارچوبه 1 واحد و ريشه جعفرى 1 واحد، كوبيده و مخلوط كنند.

دم‏كرده مدر و بازكننده دهانه عروق: پنج ريشه 12 گرم آب‏جوش 1000 گرم مدت يك ربع ساعت دم كنند و صاف نمايند و به آن 100 گرم شربت پنج ريشه بيافزايند و در عرض روز بتدريج بخورند.

جعفرى‏

شربت پنج ريشه: ريشه كرفس 100 واحد، ريشه رازيانه 100 واحد، ريشه مارچوبه 100 واحد، ريشه جعفرى 100 واحد، ريشه هوكس صغير 100 واحد، قند 2000 واحد و آب 3000 واحد مخلوط كرده طبق معمول شربت تهيه شود و معمولا 100 گرم از اين شربت را در جوشانده ‏هاى مدر داخل مى‏كنند و براى زياد كردن اثر مدر آن گاهى در مقابل هر 20 گرم شربت يك گرم استات‏پطاس اضافه مى‏كنند، مدر و بازكننده بسيار مؤثر است.

چاى برگ جعفرى معروف است كه دم‏كرده مدر و بادشكن خوبى است و براى هضم غذا نيز بسيار مؤثر است.

برگ جعفرى به علت مواد معدنى و ويتامينهايى كه دارد بسيار مفيد است. عطر آن بسيار مطبوع است و با كليه غذاها به استثناى غذاهاى شيرين معمولا به عنوان معطر كننده مصرف مى‏شود. برگ جعفرى مانند دارچين تنفس را مطبوع و براى رفع بوى بد تنفس حتى شديدترين بوى سير بسيار مؤثر است.

جعفرى فرنگى- سرفويل‏

اين گياه در ايران نام خاصى ندارد ولى عده‏اى آن را «جعفرى فرنگى» و نوع با برگهاى موج‏دار و فردار آن را «جعفرى فرى» مى‏گويند. به فرانسوى‏Cerfeuil وcerfeuil commun وCerfeuil frise و به انگليسى‏Chervil وGarden Chervil گفته مى‏شود.

گياهى است از خانواده‏Umbelliferae نام علمى آن‏Anthriscus cerefolium Hoffm . و با نامهاى مترادف ديگرى از جمله‏Chaerophyllum cerefolium Lam . وChaerophyllum sativum Lam . وSelenium cerefolium نيز از طرف گياه‏شناسان مختلف نامگذارى شده است.

مشخصات‏

گياهى است يكساله ساقه آن به ارتفاع 50- 30 سانتى‏متر با مقطع مربع برگهاى آن سبز روشن مثلث شكل و با بريدگى‏هاى عميق به‏ طورى كه به صورت رشته ‏هاى باريك درمى‏آيد. گلهاى آن كوچك سفيد و به صورت گروهى و چترى ‏شكل در انتهاى ساقه گل‏دهنده ديده مى‏شود. نوع چتردار آن داراى برگهاى سبز تيره و موج‏دار و فردار و پرپشت است. ميوه آن از زيره كمى بلندتر باريك با رنگ تيره و در نژادهاى وحشى پوشيده از مو مى‏باشد.

تكثير گياه از طريق كاشت تخم آن صورت مى‏گيرد كه معمولا در ماههاى‏

فروردين و ارديبهشت در زمين با خاك غنى و مرطوب و با زهكش خوب كاشته مى‏شود. معمولا بذر آن بايد تنك كاشته شود و فاصله بين خطوط كاشت 70 سانتى‏متر و فاصله بين بوته‏ها در حدود 15 سانتى‏متر گرفته شود. چون گياه گرما و خشكى را كم تحمل مى‏كند بايد مرتبا آبيارى شود. محصول برگ آن معمولا پس از 90 روز پس از كاشت آماده برداشت است و براى اينكه هرچه بيشتر محصول برگ برداشته شود قاعده اين است كه مرتبا بايد برگها را چيد تا از گل دادن آن جلوگيرى شود و در مواردى كه منظور استفاده از خواص دارويى آن است كه سرشاخه‏ هاى گلدار آن مورد نظر است از برگهاى آن بايد كمتر استفاده شود.

اين گياه بومى آسيا و جنوب شوروى سابق است و توسط رومى‏ها به اروپا و به فرانسه و انگلستان برده شده است و در حال حاضر در اغلب مناطق اروپا و امريكا كاشته مى‏شود در ايران در مناطق شمال ايران در ديلمان به‏طور خودرو شناسايى شده است.

از نظر تركيبات شيميايى گياه داراى اسانس روغنى فرار و گلوكوزيدى به نام آپى‏ئين‏[114] است و از نظر ويتامين‏C نسبتا غنى است و در هريك صد گرم خام آن در حدود 9 ميلى‏گرم ويتامين‏C وجود دارد.

دو گونه سرفويل يا جعفرى فرنگى‏

خواص- كاربرد

برگهاى جعفرى فرنگى شيرين‏تر و معطرتر از برگهاى جعفرى است و عطر آن‏

شبيه عطر رازيانه با كمى بوى تند فلفل و براى تزئين غذاهاى گوشتى به عنوان يك سبزى معطر و خوشمزه به كار مى‏رود. در اروپا از خوردن برگهاى آن غالبا براى آرام كردن سكسكه استفاده مى‏شود. برگهاى آن از نظر خواص دارويى كمى مدر و مقوى معده و اشتهاآور است. خوردن عصاره برگ و سرشاخه ‏هاى گلدار آن براى تصفيه خون و استسقا و يرقان و نقرس مفيد است و ضماد له‏شده برگهاى آن التيام زخم و جراحت را تسريع مى‏كند.

مقدار خوراك آن: برگهاى آن به صورت دم‏كرده 50 گرم در هزار گرم آب كه در هر روز 300- 200 گرم از آن خورده شود. در استعمال خارج از جوشانده 50 گرم برگ در هزار گرم آب براى ريختن روى جراحت و شستن زخمها مى‏توان استفاده كرد.

چغندر

در كتب طب سنتى با نام عربى آن «سلق»، «سلق» و «سلق» آمده است به فرانسوى‏Bette و به انگليسى‏Beet گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Chenopodiaceae نام علمى آن‏Beta Vulgaris L . است.

واريته‏اى كه براى برگهاى پهن آن كاشته مى‏شودBeta Vulgaris Var cicla كه به آن‏Swiss chard وChard هم مى‏گويند.

مشخصات‏

به‏ طور كلى گياه چغندر چند نوع است:

  1. چغندرى كه برگ آن مصرف مى‏شود و معمولا برگ چغندر گفته مى‏شود به فرانسوى‏Poiree و به انگليسى‏Chard گويند.
  2. چغندرى كه معمولا ريشه آن مصرف مى‏شود و برگ آن جنبه علوفه دام دارد و در مصرف غذاى انسانى كاربرد ندارد و به فرانسوى‏Betterave گويند و سه رقم است:

الف) چغندر لبو كه ريشه آن غده گرد و شلغمى شكل است و به رنگهاى سرخ تيره مايل به سياه و يا سفيد مى‏باشد كمى شيرين است (8- 5 درصد) قند دارد و به مصرف غذايى به عنوان سبزى مى‏رسد و يا پخته آن به نام لبو خورده مى‏شود.

ب) چغندر علوفه‏اى كه ريشه آن دراز حجيم و شيرينى آن كم و محصول در

هكتار آن زياد و به مصرف علوفه دامى مى‏رسد.

ج) چغندرقند كه ريشه آن مخروطى حجيم به رنگ زرد روشن و داراى مقدار زيادى قند است (20- 15 درصد) و از آن در كارخانجات قند براى قندگيرى استفاده مى‏شود. از برگ تمام انواع چغندرهاى ريشه ‏اى نيز به عنوان علوفه استفاده مى‏شود.

بوته چغندر

ب) سال دوم الف) سال اول‏

مشخصات‏

چغندر گياهى است دوساله داراى برگهاى پهن چيندار سبز تيره كه مستقيما از ريشه خارج مى‏شوند، ساقه گل ‏دهنده در سال دوم يا به‏ طور كلى پس از ديدن يك دوره سرماى زمستانه به گل مى‏نشيند و ميوه مى‏دهد. دانه ‏هاى آن در اطراف شاخه گل دهنده مى‏رسند و در هر ميوه چند دانه وجود دارد. ميوه‏ هايى هستند كه فقط يك دانه بيشتر نمى‏دهند اين نوع را مونوژرم نامند.

اين گياه بطور وحشى در مناطق شمال غرب ايران ديده شده است و به‏طور پرورشى در اغلب مناطق ايران كاشته مى‏شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى و مواد عامله در گياه و برگ چغندر ويتامين‏B 1 وC به مقدار خوبى يافت مى‏شود. ريشه غده‏اى نارس چغندر از نظر مقدار آهن و ويتامينها به خصوص ويتامين‏A غنى‏تر است.

بررسى‏هاى شيميايى ديگرى نشان مى‏دهد كه گياه چغندر داراى ساپونى‏زيد[115] و فيتوسترول‏[116] و مواد چرب و بتائين‏[117] و لوسين و تايروزين‏[118] و ايزولوسين‏[119] و آرژى‏نين و هيستيدين و فنيل آلانين و اورآز[120] و سرانجام تايروزيناز[121] [روا] مى‏باشد.

در هريك صد گرم قسمت قابل خوردن ريشه چغندر لبو مواد زير موجود است (اعداد بالا مربوط به خام و اعداد پايين مربوط به پخته با آب كم است).

آب 90/ 87 گرم، پروتئين 1/ 1؟؟؟؟ 6/ 1 گرم، مواد چرب 1/ 0؟؟؟؟ 1/ 0 گرم، مواد قندى و ساير هيدراتهاى كربن 2/ 7؟؟؟؟ 9/ 9 گرم، خاكستر 7/ 0؟؟؟؟ 1/ 1 گرم، كلسيم 14/ 16 ميلى‏گرم، فسفر 23/ 33 ميلى‏گرم، آهن 5/ 0؟؟؟؟ 7/ 0 ميلى‏گرم، سديم 43/ 60 ميلى‏گرم، پتاسيم 208/ 335 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 20/ 20 واحد بين المللى، تيامين 03/ 0؟؟؟؟ 03/ 0 ميلى‏گرم و رايبوفلاوين 04/ 0؟؟؟؟ 05/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 3/ 0؟؟؟؟ 4/ 0 ميلى‏گرم و ويتامين‏C 6/ 10 ميلى‏گرم.

و در هريك صد گرم برگ چغندر برگى مواد زير موجود است (اعداد بالا مربوط به برگ چغندر خام و اعداد زير مربوط به برگ چغندر پخته با آب كم مى‏باشد).

آب 93/ 91 گرم، پروتئين 2/ 1؟؟؟؟ 4/ 2 گرم، چربى 2/ 0؟؟؟؟ 3/ 0 گرم، هيدراتهاى كربن 6/ 2؟؟؟؟ 8/ 3 گرم، كلسيم 73/ 88 ميلى‏گرم، فسفر 24/ 39 ميلى‏گرم، آهن 8/ 1؟؟؟؟ 2/ 3 ميلى‏گرم، سديم 86/ 147 ميلى‏گرم، پتاسيم 321/ 550 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 5400/ 6500Iu ، تيامين 04/ 0؟؟؟؟ 06/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 12/ 0؟؟؟؟ 17/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 4/ 0؟؟؟؟ 5/ 0 ميلى‏گرم و ويتامين‏C 16/ 32 ميلى‏گرم و كمى اسيد فوليك‏[122].

شاخه گلدار چغندر

خواص- كاربرد

چغندر به‏طور كلى بندآورنده خون و مقوى معده و براى معالجه اسهال خونى مفيد است. ريشه چغندر ضد سرفه است.

چينى‏هاى قديم ريشه چغندر را به عنوان مقوى براى زنان به كار مى‏بردند و معتقد بودند كه در ريشه چغندر هورمنهاى جنسى زن يافت مى‏شود. [ريد].

انواع چغندر لبو و چغندر آشى‏

در هندوچين شيره برگهاى تازه چغندر براى معالجه اسهال خونى به كار مى‏رود [كروست و پتلو]. در هندوستان از بذر چغندر به عنوان خنك‏ كننده و معرق استفاده مى‏شود. برگهاى له‏شده چغندر براى التيام سوختگى پوست به كار مى‏رود.

ريشه چغندر از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى معتدل است و حرارت آن كمى مى‏چربد و كمى قابض. نوع سياه آن با قبض بيشتر و نوع سفيد آن محلل است. خواص آن محلل است و بازكننده گرفتگى‏ها و انسداد مجارى. خوردن ريشه چغندر شكم را بند مى ‏آورد و نفاخ است و ملين و بهترين قسمتهاى چغندر از نظر دارويى برگ آن است و دمهاى برگ آن از غده ريشه آن بهتر و نافعتر است.

خوردن برگ پخته آن براى رفع رعشه و تحريك قواى جنسى نافع است، بخصوص اگر برگها با دنباله قرمزرنگ آن خورده شود و اگر با سركه و خردل خورده شود براى بازكردن گرفتگى ‏هاى طحال و تحليل ورم طحال مؤثر است و درد كليه و مثانه و امراض مقعد را تسكين مى‏دهد و آب برگ آن اگر با داروهاى مسهل خورده شود.

براى خارج ساختن بلغم كمك مى‏كند و درد مفاصل و نقرس را تسكين مى‏دهد و اگر آب برگ نيم‏گرم آن را با عسل و روغن بادام مخلوط و چند قطره آن را در گوش بريزند درد گوش را تسكين دهد. ضماد آب برگ نيم‏گرم آن با بوره ارمنى براى جلوگيرى از ريختن مو و استسقا مفيد است و اگر با آب برگ آن و يا با آب برگ پخته آن حقنه شود براى درد روده و بيرون آمدن مقعد نافع است و گذاردن دست و پا در آب پخته برگ آن به ‏طور مكرر براى رفع ترك و شقاق كه در اثر سرما به دست و پا عارض شود مفيد است. ماليدن برگ پخته آن پس از سرد شدن روى پوست براى سوختگى آتش و سوختگى در اثر آب‏جوش و بادسرخ نافع است.

چغندر و برگ آن مضر معده است و اسراف در خوردن آن قى ‏آور و موجب سوزاندن خون است و دل‏پيچه ايجاد مى‏كند، از اين نظر بهتر است با عدس پخته شود و با خردل و يا آب‏غوره خورده شود.

خرفه‏

به فارسى «تورك» و «خرفه» و در كتب طب سنتى با نامهاى «بقلة الحمقاء» و «بقلة اللينه» و «بقله مباركه» و «بقله فاطمه» و «بقلة الزهرا» ناميده مى‏شود. به فرانسوى آن راPourpier وPourpier Commun و به انگليسى‏Common Purslane ,Purslane گفته مى‏شود.

گياهى است از خانواده‏Portulacaceae نام علمى آن‏Portulaca oleracea L . مى‏باشد.

مشخصات گياه‏

گياهى است يكساله كه وحشى آن خزنده با ساقه‏هاى خوابيده كمى قرمز و با برگهاى دايره‏اى گوشتى كه دور گلهاى كوچك زردرنگ آن ظاهر مى‏شوند نوع پرورشى آن با ساقه‏هاى ضخيم گوشتى سرخ‏رنگ قايم كه بلندى آن 40- 10 سانتى متر است برگهاى آن گوشتى كلفت با كركهاى كوتاه تخم آن سياه كوچك. وحشى آن معمولا در مناطق معتدله دنيا همه جا و در نواحى سايه‏دار مرطوب در مزارع و موستانها و حاشيه درياچه ‏ها مى‏رويد. در ايران معمولا كاشته مى‏شود، ولى به‏ طور وحشى نيز در مناطق شمالى ايران در اطراف رشت، لاهيجان، اطراف تهران، تفرش، اراك و ساير نواحى مى‏رويد تكثير آن از طريق كاشت بذر آن صورت مى‏گيرد و بذر آن را مستقيما در مزرعه اصلى در ماههاى ارديبهشت تا تيرماه مى‏كارند خاك مزرعه بايد غنى باشد و چون احتياج به آب زياد دارد آبيارى آن بايد مرتبا صورت‏

گيرد.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى در برگهاى گوشتى خرفه كه ضخيم و كلفت است علاوه بر مقدار زيادى آب (حدود 90 درصد) مواد لعابى لزج وPectin و كمى مواد چرب وجود دارد. در گياه تازه در حدود يك درصد و در گياه خشك در حدود 70 در صدK 2 O مى‏باشد كه اثر مدر بودن را به گياه خشك مى‏بخشد. در گزارش تجزيه ديگرى آمده است [M .P .E .SE .A] كه در خرفه تانن و املاح فسفات و مقدار خرفه سبز خرفه طلايى‏ قابل ملاحظه ‏اى منيزيم، آهن، آلومينيوم، منگنز، كلسيم، پتاسيم و سديم و يوريا[123] يافت مى‏شود.

در هريك صد گرم شاخه و برگ خرفه مواد زير وجود دارد (اعداد بالا مربوط به خام و اعداد پائين مربوط به خرفه پخته با آب كم است):

آب 94/ 92 گرم، پروتئين 2/ 2؟؟؟؟ 7/ 1 گرم، چربى 3/ 0؟؟؟؟ 4/ 0 گرم، هيدراتهاى كربن 2؟؟؟؟ 5/ 2 گرم، كلسيم 86/ 103 ميلى‏گرم، فسفر 24/ 39 ميلى‏گرم، آهن 2/ 1؟؟؟؟ 5/ 3 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 2100/ 2500Iu ، تيامين 02/ 0؟؟؟؟ 03/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 06/ 0؟؟؟؟ 1/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 4/ 0؟؟؟؟ 5/ 0 و ويتامين‏C 12/ 25 ميلى‏گرم.

خواص- كاربرد

خرفه از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى خيلى سرد و تر و داراى نيروى قابضه است و مدر مى‏باشد و معتقدند كه برگ و ساقه آن مسكن صفرا است و آن را قمع مى‏كند و حرارت خون و كبد و معده را تسكين مى‏دهد و براى تسكين حدت تبهاى گرم و صفراوى و تسكين عطش و كنترل ترشح ادرار در مورد بيمارى ديابت و رفع سردردهاى گرم مفيد است و خون‏روى از سينه و به‏ طور كلى خونريزى از هر عضوى را قطع مى‏كند و همچنين در مواردى كه چرك از سينه آيد قطع مى‏كند و براى خرد كردن سنگ مثانه و ازدياد ترشح بول مفيد است، يعنى مدر است و براى سرفه و سوزش مجراى ادرار و مثانه و روده ‏ها و بواسير و نواسير و همچنين تسكين حرارت رحم و سوزش و درد آن مفيد است. حيض را قطع مى‏كند و براى بادسرخ نافع است تخم آن ضد كرم كدو مى‏باشد و عصاره ساقه و برگ آن براى بيمارى‏هاى كبد و بيمارى‏هاى كمى ويتامين‏C بسيار مفيد است البته كمتر از شاهى زيرا در خرفه تا حد 25 ميلى‏گرم در 100 گرم برگ ويتامين‏C وجود دارد و به عنوان رژيم غذايى اشخاص مبتلا به اسكوروى‏[124] تجويز مى‏شود. مقدار خوراك از آب برگ و ساقه آن 40 گرم كه با 8 گرم نبات يا شكر مخلوط كرده و خورده مى‏شود. اگر آن را پخته و با كمى پياز و روغن سرخ نموده و بخورند براى قطع اسهال صفراوى و تقويت روده‏ ها و تبهاى گرم بسيار نافع است بخصوص در فصلهاى گرم سال و براى اشخاص گرم‏مزاج.

اگر برگ و ساقه سبز آن را مانند سالاد و با سركه بخورند براى درد كليه بسيار نافع است.

جويدن برگ آن به مقدار كم كندى دندان را رفع مى‏كند (كه مثلا از خوردن ميوه ترش و يا علت ديگرى ايجاد شده باشد) و زياد جويدن آن كندى دندان ايجاد مى‏نمايد. از عصاره آن براى التهابهاى گرم چشم با ماليدن در محل ملتهب استفاده‏

مى‏شود. ضماد برگ و ساقه آن با روغن گل‏سرخ براى تسكين سردردهاى گرم و سوختگى آتش و ورمهاى گرم نافع است و با آرد جو براى جرب و حكه و ورم بيضه ‏ها و تخمك نافع است. ضماد برگ و ساقه آن بتنهايى براى تسكين حرارت اعضا و سوختگى آتش مفيد است و اگر بر معده و كبد گذارند براى تسكين حرارت آنها مفيد است و اگر با حنا تهيه شود و بر كف دست و پا گذارده شود براى حرارت و پيسى‏ هاى دست و پا در صورت تكرار مفيد خواهد بود. ضماد ريشه آن براى زگيل قوى‏تر از ضماد گياه است. برگ و ساقه آن مقوى باه محرورين و اشخاص گرم ‏مزاج است و درعين‏حال در مورد اشخاص سردمزاج قوه باه را كم مى‏كند و اشتها را كاهش مى‏دهد و اسراف در خوردن آن نور چشم را نقصان مى‏دهد، اين قبيل افراد سردمزاج اگر بخواهند بخورند بايد با نعناع و كرفس و مصطكى باشد. مقدار خوراك از آب آن تا 100 گرم است و خاصيت تخم خرفه مانند آب خرفه است و گرد برگ و ساقه خشك آن براى زخمهاى دهان اطفال و زخمهاى نظاير آن نافع است و گرد آن براى طحال و معده اشخاص سردمزاج مضر است اگر 20 گرم برگ خشك آن را نرم كوبيده با شكر و جلپ بخورند براى تبها و سرفه‏ هاى گرم بسيار نافع است، مقدار خوراك گرد آن تا 20 گرم است. مشابه آن در اكثر موارد فوق اسفرزه است.

در مورد خواص خرفه در مدارك فنى منتشره در مغرب‏زمين چنين آمده است:

خرفه در چين و هندوچين مصارف دارويى وسيعى دارد. از خرفه به عنوان خنك كننده، نرم‏كننده، جبران‏كننده كمى ويتامين‏C و نيروبخش، التيام ‏دهنده زخم و محلل ورم استفاده مى‏شود.

در مدارك زيادى خرفه به عنوان مدر معرفى شده است، ولى بررسى‏هاى دقيق‏تر حكما نشان مى‏دهد كه:

1: در مورد اشخاص سالم و اشخاصى كه كليه نرمال دارند، اثر مدر دارد.

2: در مورد اشخاص با كليه‏ هاى ناراحت نيز در مواردى تا حدودى مدر است از جمله در مورد نفرى‏تيس‏[125] يا (ورم كليه) و پى‏ى‏لى‏تيس‏[126] (ورم كاليس كليه‏[127]) تا حدودى مدر است.

در ده مدرك از مدارك طب سنتى معتبر آمده است كه مصرف خرفه براى معالجه اسهال خونى نافع است.

چى‏يو معتقد است كه خرفه براى سه نوع اسهال خونى كه در اثر باكترى ايجاد شده مفيد است ولى در مورد اسهال خونى آميبى يا آموبيك ديسانترى‏[128] بى‏اثر است.

[ليو] معتقد است كه مصرف جوشانده خرفه كه كاملا خوب پخته شده و آب آن گرفته شده باشد براى معالجه اسهال خونى باسيلى يا باسيلرى ديسانترى‏[129] بدون هيچ عوارض جانبى مفيد است.

خواص ديگر استعمال داخلى خرفه: براى اسهال مفيد است [رواوفوكود] و براى سوزاك و ترشحات سفيد مهبل نافع مى‏باشد. به عنوان ضد كرم براى معالجه اوكسيو ريس‏[130] يا كرمهاى سفيد مفيد مى‏باشد [ريد]. مسهل ملايم است [اوكابه‏]. براى بچه‏ ها مسهل است. [بركيل و هانيف‏]. تصفيه ‏كننده خون است [هو] تب‏بر است و ضد سم مى‏باشد [هاو].

در استعمال خارجى شيره گياه يا له‏شده گياه براى تحليل ورم و تومور و التيام زخمهاى شديد سوختگى، بواسير، بيماريهاى پوستى (نظير خارش- جرب) تحليل آبسه، گزيدگى نيش حشرات، عقرب‏گزيدگى و مارگزيدگى مفيد است. در موارد نيش حشرات و جانوران مصرف داخلى آن هم مؤثر است ولى البته در مورد زنان حامله نبايد مصرف شود. [چونك‏يائوچى و اوكابه‏]. در شبه‏ جزيره مالايا از عصاره گياه به عنوان مايعى براى شست‏وشوى چشم استفاده مى‏شود [هولمز و ريدلى‏]. در اندونزى از گياه براى ناراحتى سينه استفاده مى‏شود [بارلت‏]. در فيلى‏پين از برگها و سرشاخه ‏هاى آن به عنوان ضد خونريزى و براى قطع خون‏ريزى استفاده مى‏شود [گررو و كوى زمبينگ‏]. گياه خرفه نوعى حشره‏كش نيز مى‏باشد.

تحقيقات جديد دانشمندان نشان داده است كه در خرفه ماده شيميايى بسيار جالب بنام اسيد چرب اومگا- 3 وجود دارد. اين همان چربى معروف است كه در روغن ماهى يافت مى‏شود و عامل مؤثّرى براى كاهش كلسترول و فشارخون است و از اين نظر كه اين گياه را در رديف گياهان ارزشمند ضد سرطان و ضد فشارخون قرار مى‏دهد و بعلاوه داراى مقدار قابل ملاحظه ‏اى ويتامين‏C مى‏باشد كه آنهم از ضد اكسيدكننده ‏هاست و ضد عوامل سرطان‏زا مى‏باشد.

خيار

به فارسى «خيار» و در كتب طب سنتى و به عربى «قثّاء» گفته مى‏شود به فرانسوى‏Concombre وCornichon و به انگليسى‏Cucumber ناميده مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Cucurbitaceae نام علمى آن‏Cucumis sativus L . مى‏باشد.

مشخصات‏

خيار گياهى است علفى يكساله با ساقه خزنده و پوشيده از تارهاى سفت و خشن و برگهاى بزرگ پيچك‏دار. گلهاى آن زردرنگ بزرگ نر و ماده جداگانه روى يك پايه قرار دارند. ميوه آن سبز و سفيد و كوچك و بزرگ كه مربوط به نژادهاى مختلف آن است. ميوه سبز نرسيده كوچك ارقام ميوه ريز به عنوان خيار سبز چيده و خورده مى‏شود و ميوه‏هاى درشت آن در صنايع عطرسازى مصرف دارد.

در ايران در سطح وسيعى نژادهاى مختلف خيار كاشته و توليد مى‏شود، لذا از روش كشت آن صرفنظر مى‏شود.

تركيبات شيميايى‏

از نظر تركيبات شيميايى ميوه خيار داراى مقدار كمى ساپونين [گرشوف‏] و يك‏

آنزيم به نام پروتئولى‏تيك‏[131] آنزيم [وان‏استى‏نيس كروزمان‏] و ماده گلوتاتيون‏[132] مى‏باشد [گاناپاتى و شاسترى‏].

بررسى ديگرى نشان مى‏دهد كه در خيار يعنى در ميوه خيار پروتئولى‏تيك آنزيم و آسكوربيك‏اسيد اكسيداز[133] و سوكسى‏نيك دهايدروژناز[134] و ماليك دهايدروژناز[135] يافت مى‏شود و ماده معطر عامل آن با الكل قابل استخراج است. به علاوه در خيار آنزيم ارپسين‏[136] وجود دارد. و همچنين ويتامين‏B 1 وC در آن يافت مى‏شود.

در هريك صد گرم خيار مواد زير موجود است:

آب 95 گرم، پروتئين 9/ 0 گرم، مواد چرب 1/ 0 گرم، هيدراتهاى كربن 5/ 2 گرم، خاكستر 5/ 0 گرم، فسفر 27 ميلى‏گرم، آهن 1/ 1 ميلى‏گرم، كلسيم 25 ميلى‏گرم، پتاسيم 160 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 250 واحد بين المللى، سديم 6 ميلى‏گرم، تيامين 03/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين 04/ 0 ميلى‏گرم، نياسين 2/ 0 ميلى‏گرم، ويتامين‏C 11 ميلى‏گرم.

خواص- كاربرد

تخم خيار خنك‏كننده و مقوى و مدر است [روا]. خوردن سوپ خيار گرفتگى و بند آمدن ادرار را باز مى‏كند.

مرهم له‏شده خيار براى ناراحتى‏هاى پوست و سوختگى از آتش و سوختگى در اثر آب‏جوش بسيار مفيد است.

جوشانده ريشه خشك خيار مدر است و براى معالجه بيماريهاى برى‏برى‏[137] مفيد است [ايچى‏مورا]. عصاره برگهاى له‏شده خيار به عنوان قى‏آور كودكان در مواردى كه اختلال هضم داشته باشند، مصرف مى‏شود [استوارت‏]. در هندوچين خيار سبز و نرسيده كه با شكر پخته شود براى اسهال خونى بچه‏ها داده مى‏شود.

در اندونزى ميوه و عصاره آن در موارد بيمارى اسپرو[138] داده مى‏شود و مفيد است‏

______________________________
(1).Proteolytic

(2).Glutathione

(3).Ascorbic aeid oxidase

(4).Succinic dehydrogenase

(5).Malic dehydrogenase

(6).Enzyme erepsin

(7).Beri -beri

(8).Sprue

[هين‏]. اسپرو بيمارى نادرى است كه در اغلب كشورهاى مناطق حاره و گاهى در مناطق معتدله دنيا هم يافت مى‏شود. علامت مشخصه آن: لاغرى، ضعف، از دست دادن وزن، انواع بى‏نظمى و اختلال در هاضمه بخصوص وجود اشكال در جذب چربى، گلوكز و ويتامينها است. تا به حال عامل اصلى و سبب بيمارى مشخص نشده است. عصاره ميوه خيار براى معالجه سنگ مثانه مفيد است [وان‏استى‏نيس كروزمان‏].

از نظر حكماى طب سنتى طبيعت خيار نسبتا سرد و تر است و مغز آن مرطوبتر از پوست آن است. توصيه اين است كه خيار از قسمت پايين آن يعنى محل اتصال به گياه خورده شود. عطش را تسكين مى‏دهد و حرارت خون و صفرا و التهاب را نيز تسكين مى‏دهد. براى معده‏هاى گرم و دردهاى مثانه مفيد است. ملين است و مدر و براى اخراج سنگ مثانه و سنگ كليه نافع است. در اين موارد مغز تلخ خيار مفيدتر است.

خيار نفاخ است و در معده سريعا فاسد مى‏شود و بطى الهضم مى‏باشد، اگر پخته شود زودتر در معده فاسد مى‏شود تا خام آن، به اين دليل خيار را بايد با نمك خورد.

تخم خيار مدر است و بازكننده و پاك‏كننده عروق از مواد لزج است. در استعمال خارج ماليدن آب خيار روى پوست بدن رفع خارش و تحريكات پوست مى‏نمايد. از آب خيار در تهيه تعدادى از لوازم آرايش استفاده مى‏شود. از آب خيار، موم و عسل پمادى تهيه مى‏شود كه در صاف و لطيف كردن پوست و رفع جوش بسيار مؤثر است.

تخم خيار اثر ضد كرم دارد.

توضيح: نوعى از خيار به نام چنبر را كه دراز، نازك، خميده، سفيد مايل به سبز و مخطط و شياردار مى‏باشد به فرانسوى‏Concombre serpent گويند به فارسى «خيار چنبر» و «خيار نيشابورى» و «خيار كازرونى» و خواص آن مشابه خواص خيار معمولى است.

معارف گياهى، ج‏1، ص: 80

دنبلان‏

به فارسى «دنبلان» و «دمبلان» و به آذربايجانى «طملان» و در كتب طب سنتى با نامهاى «نبات الرعد» و نوعى «سماروغ» و «شحم الارض» و «نوعى فطر» آمده است. از قارچهاى خوراكى زيرزمينى است كه به فرانسوى انواع آن را به‏طور كلى‏Truffe و به انگليسى‏Truffle گويند.

انواعى از اين نوع قارچ دمبلان بيشتر در اروپا بخصوص در فرانسه مى‏رويند.

انواعى از دمبلان نيز در مناطق مختلفه ايران مى‏رويند. اين دو دسته دمبلان از لحاظ جنس مختلف هستند كه شرح آنها در زير داده مى‏شود.

دمبلانهاى اروپايى‏

اين دمبلانها از راسته‏Tuberale طبقه‏Ascomycetes خانواده‏Tuberaceae هستند و اغلب آنها از رستنى‏هاى دارويى مى‏باشند.

مشخصات‏

قارچى است كروى‏شكل مانند غده كه معمولا در زير خاك رشد مى‏كند. پوسته خارجى آن ناصاف و زگيلدار است. از نظر ابعاد برحسب گونه‏هاى مختلفه متفاوت است و از يك فندق تا حجم يك مشت دست فرق مى‏كند. اين قارچ در گونه‏هاى‏

مختلف به رنگهاى قرمز تيره، خاكسترى، سفيد، بنفش و سياه ديده مى‏شود ولى لذيذترين و بهترين آنها معمولا داراى رنگ پوسته خارجى سياه است. اين قارچها نوعا در عمق حدود سى سانتيمترى خاك به‏طور گروهى و نزديك ريشه‏هاى گياهان و درختها بخصوص درخت بلوط مى‏رويند.

سابقا در فرانسه مرسوم بود كه زارعين توسط سگهاى تربيت‏شده، محل وجود اين قارچها را در زير خاك يافته و بيرون مى‏آوردند.

معمولا هر دمبلان اروپايى شامل دو قسمت است. يكى پوسته ناصاف و زگيلى آنكه رنگين و سخت و محتوى اسپرهاى قارچ است و ديگرى گوشت آنكه اغلب سفيدرنگ مى‏باشد ولى رنگهاى تيره هم دارد.

دمبلانهاى اروپايى داراى گونه‏هاى خوراكى اهلى و گونه‏هاى وحشى غير خوراكى ولى درعين‏حال غير سمى است.

دنبلانهاى خوراكى‏

  1. دمبلان سياه‏Tuber Melanosporum : پوسته آن ناصاف زگيلدار به رنگ تيره حنايى و رنگ گوشت آن پس از رسيدن بنفش تيره مايل به سياه است. بزرگى آن در حدود يك تخم‏مرغ است. اين دمبلان در پاييز مى‏رسد و از بهترين و لذيذترين نوع دمبلان است.

2.Tuber uncinatum : بزرگى آن متوسط، پوسته خارجى سياه خيلى ناصاف و ناهموار و رنگ گوشت آن قهوه‏اى است. اين‏گونه نيز لذيذ و خوش‏طعم و خوش‏بو است و معمولا در پاييز مى‏رسد.

3.Tuber hiemale : پوسته خارجى مايل به سياه، غده آن كروى‏شكل، بزرگى آن در حدود يك گردو مى‏باشد اين نوع نيز خيلى لطيف و لذيذ است و در رديف دو گونه فوق مى‏باشد.

  1. دمبلان تابستانى‏Tuber aestivum : شكل غده‏ها متغير، بزرگى آنها در حد يك گردو رنگ پوست سياه و زگيلهاى آن درشت است و سرانجام دمبلان كوهى‏tuber Montanum . به‏طورى كه گفته شد دمبلانهاى اروپايى اغلب در نزديكى ريشه درختان و گياهان خاصى مى‏رويند اين گياهان را گياهان دمبلان‏زا مى‏نامند. از جمله درختانى كه بيشتر مورد علاقه دمبلان است دو نوع بلوط است.

يكى به نام علمى‏Quercus Pubescens كه واريته‏اى از:Quercus robur sessiliflora مى‏باشد و ديگرى‏Quercus ilex و همچنين شاه‏بلوطCastanea vulgaris و فندق به نام‏

علمى‏Corylus avellana و به‏طور كلى طبق مطالعاتى كه شاتن‏[139] گياه‏شناس فرانسوى نموده است، يكى از روشها براى شناسايى اراضى كه دمبلان در آن وجود دارد، وجود درختانى كه فوقا ذكر شد و همچنين گياهان و درختانى نظير زالزالك و سرو كوهى و ارس و گوجه وحشى و خمان صغير يا آقطى و گل‏سنگها و بوصير و بومادران و حلبوب و آبرون صغير و نوعى سى‏سنبر يا سرپوله و آزربه و اكليل كوهى است.

به علاوه شاتن معتقد است: خاكى كه غنى از مواد آلى، آهك، پطاس، اسيد سولفوريك و پروكسيات دوفر[140] باشد مناسبترين خاك براى رويش دمبلان است.

گونه ‏هايى از دنبلان‏

  1. بلوط دمبلان‏زاQuercus Pubescens در جنگلهاى جنوب فرانسه و ساير مناطق اروپا مى‏رويد و واريته‏اى از آن به نام:

Quercus Pbescens Brot. var iberica Wenzig

در جنگلهاى شمال ايران مى‏رويد. اين بلوط كه به فرانسوى‏Chene Pubescent وChene blanc گفته مى‏شود، در دره تالار و در ارتفاعات گدوك و در نور و كجور و سياه‏بيشه و در جنگلهاى هرزويل انتشار دارد.

درخت بزرگى است با شاخه‏هاى خزى، برگهاى چرمى با تضاريس قوسى در كناره برگها. روى برگ صاف و براق به رنگ سبز تيره و پشت برگ سبز روشن پوشيده از كرك سفيد است. نام محلى آن در حسن‏آباد دشت نظير «سفيد مازو» و «سفيد بلوط» است. ملاحظه مى‏شود كه نام محلى آن نيز ترجمه طبيعى از نام فرانسه است.

بلوطهاى دنبلان‏زا

2.Quercus ilex . كه آن را بلوط سبزChene Vert مى‏نامند در اروپا مى‏رويد و در ايران فقط در باغها به عنوان زينت كاشته مى‏شود. برگها با دندانه‏هاى تيز و ريز كه در انتهاى دندانه‏ها خار كوچكى است. روى برگ سبز تيره براق و پشت برگها كركدار سفيد است و معمولا تا سه سالگى خزان نمى‏كند. اغلب به صورت درختچه است ولى در خاكهاى قوى بلندى آن به 15- 10 متر مى‏رسد. شرح و تفصيل ساير انواع درختان و گياهانى كه نامبرده شد به صورت جداگانه در بخشهايى از اين كتاب آمده است كه در صورت نياز بتوان به آن مراجعه كرد.

[1] .Vitamin PP

[2] .Nicotinamide -Vitamin PP

[3] .Niacin

[4] .Antipellagreuse

[5] .Nicontinic acid

[6] .Iodine

[7] .Iecithin

[8] .Chlorophyll

[9] .Carotin -Carotene

[10] .Oxalic acid

[11] .Saponin

[12] .Gentiobiase

[13] .Cellobiase

[14] .Lichenase

[15] .Folic acid

[16] .Thiamine

[17] .Riboflavin

[18] .Ascorbicacld

[19] .Uvula

[20] .Carotenoid

[21] .Dr Rishard Shekelle

[22] .John Hopkins

[23] .Chlorophyll

[24] .Nitrosamines

[25] .Coprostanol

[26] .Solanine

[27] .Trigonelline

[28] .Choline

[29] .Protein

[30] .Carpesteral

[31] .Solanocarpine

[32] .Solanine -S

[33] .Glucosid

[34] .Solasodine

[35] .Oleic acid

[36] .Linoleic acid

[37] .Palmitic acid

[38] .Stearic acid

[39] .Arachidic acid

[40] .Sterol

[41] .d -Galactose

[42] .l -Rhamnos

[43] .d -Galacturonic acid

[44] .Flavonol Pigments

[45] .Gossypetin

[46] .Quercetin

[47] .Menthol Oil

[48] .Pulegone

[49] .Racemic Mentnol

[50] .Catechol

[51] .Protocatechuic acid

[52] .Allylpropyl Disulphide

[53] .Glycollic acid

[54] .Flavonoid

[55] .Phenolic acid

[56] .Hypoglycemic

[57] .Anasarca

[58] .Dr Victor Gurewich

[59] .Estrogens

[60] .Salicylates

[61] .Dr .N .N .Gupta

[62] .K .G .Medical college in Lucknow

[63] .Prostaglandin

[64] .Tolbutamide

[65] .Orinase

[66] .Salmonella

[67] .Escherichia coli

[68] .Dr Irwin Ziment

[69] .M .D .Anderson Hospital and Tumor Institute

[70] .Propylsulfide

[71] .Enzyme

[72] .Methyl mercaptan

[73] .Cynin

[74] .pelargonin

[75] .Malvin chloride

[76] .Raphanol

[77] .Senevol

[78] .Ether Sulfocyanique

[79] .Acid Potassium Oxalate

[80] .Tartaric acid

[81] .Potassium binoxalate

[82] .Oxymet hylanthraquinone

[83] .Quercetin -3 -D -galactoside

[84] .Hyperin

[85] .Chrysophanic acid

[86] .Emodin

[87] .Psoriasis

[88] .Herpes

[89] .Allyl disulphide

[90] .Alliin

[91] .Alanine

[92] .Arginine

[93] .Aspartic acid

[94] .Asparagine

[95] .Histidine

[96] .Leucine

[97] .Methionine

[98] .Tryptophan

[99] .Valine

[100] .Phenylalanine

[101] .Proline

[102] .Serine

[103] .Threonine

[104] .Glucotropeolin

[105] .Tropeoloside

[106] .Bacillussubtilis

[107] .Micrococcus pyogenes var aureus

[108] .Sinapic acid

[109] .Choline ether

[110] .Oestrogen

[111] .Antiscorlutic

[112] .Galactagogue

[113] . مصرف تخم جعفرى براى سقط جنين در رحم ممكن است ايجاد خراش و حتى خون‏ريزى نمايد بنابراين در موارد لزوم بايد زير نظر پزشك مصرف شود.

[114] .Apinn

[115] .Saponiside

[116] .Phytosterol

[117] .Betaine

[118] .Tyrosine

[119] .Isoleucine

[120] .Urease

[121] .Tyrosinase

[122] .Folicacid

[123] .Ureea

[124] .Scurvy

[125] .Nephritis

[126] .Pyelitis

[127] .Colix -Calice

[128] .Amoebicdysentery

[129] .Bacillary dysentery

[130] .Oxyuris

[131] .Proteolytic

[132] .Glutathione

[133] .Ascorbic aeid oxidase

[134] .Succinic dehydrogenase

[135] .Malic dehydrogenase

[136] .Enzyme erepsin

[137] .Beri -beri

[138] .Sprue

[139] .Chatin

[140] .Peroxyate defer

بابونه BABOONEH

اشكال دارويي :
قطره 15 ميلي ليتري
موارد مصرف :
قطره بابونه براي درمان التهاب بافت مخاطي دهان وساير قسمتهاي دستگاه گوارش بكار مي رود علاوه بر اين داراي اثرات ضد اسپاسم و ضد نفخ مي باشد . اين فرآورده به صورت دهانشويه جخت رفع التهابات مخاطي دهان نيز بكار مي رود .
اجزاء فرآورده :
قطره بابونه از عصاره هيدرو الكلي گياه بابونه Matrivaria chamomilla تهيه شده است كه هر 100 ميلي ليتر از قطره حاوي 10 ميلي گرم كامازولن و حداقل 2 ميلي گرم آپي ژنين مي باشد .
مواد موثره :
روغن هاي فرار نظير كامازولن ، بيزابولول و فلانوييد آپي ژنين
آثار فارماكولوژيك و مكانيسم اثر :
فعاليت ضد التهابي عصاره بابونه بيشتر بواسطه تركيبات ماتريسين (پيشاز كامازولن ) ، بيزابولول و اكسيدهاي آن بوده كه عمده ترين تركيبات موجود در عصاره را تشكيل مي دهند و اين فعاليت به عمل آنتي اكسيدان آنها نسبت داده شده است . مطالعات در آزمايشگاه نشان داده است كه عصاره بابونه موجب وقفه سيكلواكسيژناز و ليپواكسيژناز شده در نتيجه توليد پروستاگلاندين ها و لوكوترين ها را متوقف مي نمايد و آپي ژنين موجود در عصاره بابونه علاوه بر وقفه در ايجاد محصولات 5- ليپو اكسيژناز و سيكلو اكسيژناز ( نظير 12- ليپو اكسيژناز ) موجب مهار آزاد سازي هيستامين نيز مي گردد . اثرات آنتي اسپاسموديك بابونه به آپي ژنين نسبت داده ميشود كه يمزان اين اثر نسبت به پاپاورين 3/92 برابر قويتر است .
مقدارمصرف :
براي مصرف خوراكي در بزرگسالان روزي 3 بار هر بار 30 قطره و رد اطفال روزي 3 بار هر بار 20-10 قطره در يك فنجان آب ولرم ميل نمايئد .
به عنوان دهانشويه : روزي سه بار هر بار يك قاشق مرباخوري از قطره با نصف ليوان آب ولرم مخلوط و غرغره شود .
عوارض جانبي :
در افراد حساس احتمال بروز واكنشهاي آلرژيك مانند درماتيت و آنافيلاكسي وجود دارد .
موارد منع مصرف :
اين فرآورده در افراد حساس به بابونه و بيماران مبتلا به آسم منع منصرف دارد .
مصرف در حاملگي وشيردهي :
ايمني مصرف اين فرآورده در دوران بارداري و شيردهي به اثبات نرسيده است با اين وجود منافع آن در برابر مضار بايد سنجيده شود .
نكات قابل توصيه :
در كاربرد دارو به عنوان ضد التهاب و سوزش مخاط معده و روده نيم ساعت قبل از غذا مصرف شود
و به عنوان ضد اسپاسم و ضد نفخ بايد دارو يك ساعت بعد از غذا مصرف شود

آلو

طريقه مصرف:
خوردني بهتر است صبح ناشتا باشد
توضيحات:
آلوي تازه حرارت را خاموش ميكند و صفرا را فرو مي نشاند و خشكش خون را آرام ميكند و دردهاي بدن را بيرون ميكشد همچنين ضماد برگش با سركه كرمها را در شكم ميكشد – اگر خودش را بخورند ناشتا خون را تصفيه ميكند
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

چاي كوهي

طريقه مصرف:
به صورت دم كرده و در گاهي از اوقات براي مرحم زخمها به كار ميرود.
توضيحات:
چاي كوهي St.johns Wort
نام علمي Hypericum perfratum
گياه شناسي
چاي كوهي بمقدر زياد در آمريكا و اروپا پرورش مي يايد و معمولا بصورت خودرو در ميان مزارع گندم و ذرت يافت مي شود . چاي كوهي در اروپاو آمريكا بنام سنت جونز شهرت دارد و مدتي است كه بسيار معروف شده است .
جالب است بدانيد كه روغن چاي كوهي براي مدت سه قرن در انگلستان تنها داروي زخم ها بوده است .
چاي كوهي در ايران در دامنه كوههاي البرز كرج چالوس و مازندران و نقاظ غرب ايران به حد زياد مي رويد .
در اروپا نانوائيها اين گياه را خوب مي شناسند زيرا كمي از آنرا به در اضافه مي كنند كه نان را بهتر و خوش طعم تر مي كند .
گلهاي چاي كوهي برنگ سفيد يا زرد مي باشند كه در بالاي ساقه بصورت مجتمع بچشم مي خورد . اين گلها كمي معطر و داراي بوي مخصوصي مي باشد . ميوه چاي كوهي بشكل كپسول است .
خواص داروئي:
از نظر طب قديم ايران اين گياه گرم و خشك است . ماده قرمز رنگي كه در برگهاي چاي كوهي وجود دارد وبا فشار دادن برگها از آن استخراج مي شود براي التيام زخم ها و درمان سوختگي ها بكار مي رود .
براي تهيه جوشانده و يا دم كرده اين گياه بايد حدود يك قاشق چايخوري برگ و گل خشك گياه را در دو فنجان آب جوش ريخته و آنرا آنقدر بجوشانيد تا يك فنجان باقي بماند سپس آنرا مصرف كنيد .
بطور خلاصه مي توان به مورد زير اشاره كرد :
1)ضد كرم معده و روده مي باشد.
2)ادرار آور وقاعده آور است .
3)گرفتگي صدا را باز مي كند و خلط آور است.
4)براي درمان مرض كزاز بكار مي رود.
5)اگر برگ آنرا بصورت پودر داروريد و روي زخم هاي عميق و متعفن بپاشيد اين نوع زخم ها را خوب مي كند.
6)درمان كننده اسهال و اسهال خوني است .
7)براي درد دنبالچه بهترين دارو است .
8)اگر مشكوك به خونريزي مغزي هستيد و يا احتمال خونريزي مغزي وجود دارد حتما از اين دارو استفاده كنيد .
9)ضعف جنسي را درمان مي كند.
10)درمان كننده بيماري مننژيت است .
11)براي درمان فلج بكار مي رود .
12)سياه سرفه را از بين مي برد.
13)درد پشت و گردن و خشكي گردن را درمان مي كند .
14)براي كم خوني مفيد است .
15)چاي كوهي اشتها را باز مي كند بنابراين مي توان آنرا به بچه ها و افراد مسن كه اشتها ندارند داد.
16)ضد افسردگي مي باشد .
17)درمان كننده بيخوابي است .
18)در درمان سرمخوردگي معجزه مي كند .
19)براي درمان تب و اثر نيش سمي حشرات بكار ميرود.
و بالاخره با تحقيقات جديدي كه دانشمندان روي اين گياه معجزه آسا انجام داده اند و دريافته اند دريافته اند كه چاي كوهي مي تواند ويروسها را از بين ببرد و حتي روي ويروس بيماري AIDS نيز اثر درد .مدتي است كه بيماران مبتلا به ايدز ازاين گياه استفاده ميكنند كه سيستم دفاعي بدن آنها را تقويت كرده وبيماري را تخفيف مي دهد .
دانشمندان مدتي است كه روي اثر چاي كوهي بر ريو سرطان خون تحقيقات دامنه دري راشروع كرده اند و به نتايج درخشاني دست يافته اند .
همانطوريكه قبل گفته شد اين دارو اثر بسيار خوبي بر روي افسردگي درد البته اگر سه متوالي از اين دارو استفاده شود حالات افسردگي را از بين برده بيخوابي را مداوا مي كند و بيماران اعتماد بنفس خود را باز مي يابند .

باد روج ( نوعی تره )

طريقه مصرف:
در اول غذا و آخر غذا شايسته است مصرف شود
توضيحات:
باد گلو، بوي دهان را خوشبو ميكند و اگر غذا را با آن شروع كنند اشتها آور و اگر با آن تمام كنند گوارا است درد را بيرون ميكشد سل را بهبود ميبخشد و همينكه در جوف (شكم ) انسان جا گرفت تمام دردها را فرو مينشاند اما سبب ز
ياد شدن كرمها ميشود
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

خربزه (بطيخ)

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
خربزه داراي مقدار زيادي ويتامين A,C و سلولز است. به طوركلي خانواده خربزه شامل انواع گرمك و طالبي نيز مي شود كه البته اين دو نوع كم آب تر از خربزه هستند. و بهترين نوع آنها شيرين ترين و كم تفاله ترين آنهاست به طوري كه به راحتي در دهان آب شوند. طالبي شيرين براي اغلب بيماري ها تجويز و خوردن آن به هضم غذا كمك مي كند و گرمك براي يرقان و يبوست مفيد است.
خواص خربزه ـ رفع كننده يبوست و كمك كننده به هضم غذا، افزاينده ادرار و دفع كننده كم خوني و سنگ مثانه و توليدكننده عرق در بدن.
تقويت كننده مثانه و دفع كننده زخمهاي داخلي براي درمان كك و مك و لكهاي صورت، گوشت خربزه را له كنيد و روي صورت بماليد.
برعكس آنچه كه در ايران مرسوم است و خربزه را با غذا يا بعد از غذا به عنوان دسر مي خورند، بهتر است با فاصله زيادي قبل از غذا آن را خورد.
خوردن خربزه كال در كساني كه معده اي ضعيف دارند ممكن است توليد اسهال كند و خلط را افزايش دهد. اين ميوه براي سينه درد و سرماخوردگي بسيار مضر است و باعث تب هاي صفراوي مي شود. زياد خوردن آن هم توليد گرمي مي كند.
خوردن خربزه به همراه عسل خطرناك و مضر است. افراط در خوردن خربزه توليد ورم روده مي كند.
خواص خربزه از نظر احاديث :
در آن درد و ناراحتي نيست طعام، نوشابه، ميوه، گياه خوشبو ، اشنان ، خوشبو كننده و نان خورشت است.
بر باه مي افزايد مثانه را ميشويد در روايتي وارد شده خربزه سنگ مثانه را ذوب ميكند.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

بنفشه

طريقه مصرف:
ضماد كردني ، خوردني
توضيحات:
طبيعت را معتدل ميكند و روغنش بهترين روغنهاست سردرد و چشم درد را آرام ميكند در تابستان سرد و در زمستان گرم است براي شيعه نرم و براي دشمنان خشك است مغز را سنگين ميكند و كشيدنش در بيني گرمي تب را ميكشد و چرب كردن ابرو ها با آن سردرد را از بين ميبرد
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

تخم مرغ (بيض)

طريقه مصرف:
خوراكي ميباشد و مصارف ديگري هم دارد كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد.
توضيحات:
اسيد پانتوتينك در آن زياد بوده و خوردن آن مانع ريزش مو و داراي هورمونهاي جنسي و هرموني شبيه انسولين بوده و خوردن آن براي مبتلايان به مرض قند خوب است .
سينه را نرم كرده و از سرفه هاي خشك جلوگيري مي كند.
مانع از خونريزي از سينه معده مي شود .
براي كسانيكه كه خون زيادي از آنها رفته و دچار ضعف شده پخته تخم مرغ با سركه شكم را جمع مي كند و براي معده مفيد است .
ماليدن زرده و سفيده بر صورت جهت در آمدن ريش و بر سر جهت تقويت مو مخصوصاً موهاي خشك سودمند مي باشد.
سفيده تخم مرغ غذاييت زيادي داشته كمي دير هضم است و خوردن آن با آرد جو براي جلوگيري از خونريزي معده و سينه مفيد است .
ماليدن تخم مرغ مانع آفتابزدگي مي شود .
پوست سخت آن را اگر كوبيده بر روي زخم بپاشيد آنرا ضد عفوني مي كند و اگر در سوراخ بيني بريزيد خون دماغ را بند مي آورد .
براي شناسايي تازگي و كهنگي تخم مرغ كافي است يك محلول دوازده درصد آب نمك را در يك ليوان ريخته و آن را در آن بيندازيد اگر در ته ليوان عمودي ايستاد تخم مرغ روز بوده و تازه است اگر وسط محلول معلق ماند دوسه روز از عمر آن مي گذرد و اگر بالا آمد بيش از چهار روز از عمر آن مي گذرد و اگر روي محلول افقي افتاد بسيار كهنه و فاسد است
سيتن كلسترول و تري گليسريد را كاهش مي دهد .
سنگ كيسه صفرا را كوچك مي كند و در برخي موارد حل و حذف مي كند.
براي ترميم حافظه و كاهش فراموشي در اشخاص سالخورده و حتي در جوانان كمك مي كند .
براي درمان تصلب شرايين حتي در مراحل پيشرفته بسيار مقدي است.
انرژي صدري را آرام مي كند و در برخي موارد كاملاً درمان مي نمايد .
خونريزيهاي مفرط را كاهش مي دهد .
براي كم خوني و ضعف عضلاني اثر شفابخش دارد .
در بيماري M.S اثر مفيدي نشان داده است .
در ناراحتي هاي مربوط به داء الرقرص و ناراحتي (Syndrome Gilles de tourette) آثار مثبت نشان داده است .
براي اختلالات عصبي مغز و در مورد اختلالات اعصاب كنترل و اعصاب محيطي مفيد است .
لسيتين در روغن سويا – زرده تخم مرغ بميزان قابل استخراج وجود دارد . ارزشمند ترين خاصيت لسيتين توانايي آن براي كاهش جزء مضر كلسترول همين LDL است زيرا كلسترول تنها با بودن در مجاورت لسيتين و اسيد لينولئيك در خون حل مي شود . به ا صطلاح فني لسيتين در خون مانند يك امولسي فاير عمل مي كند موجب مي شود كه مولكولهاي درشت چربي شكسته و به مولكولهاي خيلي ريز تبديل شود و به آساني از داخل رگها عبور كند و رسوب ننمايد . لسيتين يك ماده روغني از فسفر است و فسفر از نظر توانايي كه براي كاهش جزء بد كلسترول LDL دارد مورد توجه خاص است . لسيتن به ترميم ضعف حافظه وهمچنين براي ضعف شدت يادگيري و قواي فكري در اشخاص سالخورده و رقيق كردن و به جريان انداختن كلسترول در رگها كمك مي كند.
خواص تخم مرغ از نظر احاديث :
زياد خوردن آن سبب زيادي فرزند است بخصوص اگر با آن پياز بخورند و در هنگام خوردن استغفار كنند سبك است احتياج زياد به خوردن گوشت را كم ميكند و درد سرهاي گوشت را ندارد و همراه با گوشت نسل انسان را زياد ميكند زرده اش سبك و سفيدهاش سنگين است.
مرجع: كتب طب سنتي

تربت امام حسين(ع)

طريقه مصرف:
بايد همراه انسان باشد خوردني به مقدار خيلي خيلي كم محلول در اب و خوردن هر خاكي حرام است و موجب مرگ مگر تربت امام حسين (ع) كه در آن شفاست
توضيحات:
شفاي از هر درد است و ايمن از هر ترس از داروهاي مفرد است و تربت سرخي كه در نزد سر ابي عبدالله است شفاي هر دردي است مگر مرگ و هيچكس از آن نمي خورد مگر اينكه ميبيند كه خدا به وسيله آن سودي به او رسانده و دارويي بزرگ براي هر بيماري است كه به نيت آن خورده شود . دعايي دارد و اگر آن دعا را نخوانند سودي از آن نميبرند آنرا پيش از هر چيز به كار ببر و آن را برچشم بگذار و بگو : اللهم اني اسالك بحق الملك الذي قبضها و اسالك بحق النبي الذي خزنها و اسالك بحق الوصي الذي حل فيها ان تصلي علي محمد و آل محمد و ان تجعلها لي شفعا من كل داء و امانا من كل خوف و حفظا من كل سوء وچون اينها را گفتي آنرا در چيزي بپيچ و سوره قدر (انا انزلنا) بر آن بخوان و اين بر حكم مهري است كه به آن بزنند و اگر در ظرفي كه در آن است چيزي به آن مخلوط گردد و يا اينكه كسيكه از آن ميخورد به شفايي كه خدا در آن قرار داده يقين نداشته باشد بي اثر ميگردد

خرما (تمر)

طريقه مصرف:
به صورت رسيده و خام خورده ميشود و دانه و ديگر قسمتهاي آن هم مصارفي دارند كه در ذيل به آن اشاره خواهيم كرد :
توضيحات:
خرما Date
نام علمي Phoenix dactylitera
گياه شناسي
خرما ميوه اي بسيار قديمي است. اين ميوه پرخاصيت براي مردم كشورهاي اروپايي و آمريكايي تا حدي ناآشنا است و آنرا فقط در كيك و شيريني مصرف مي كنند ولي در خاورميانه و مخصوصا در كشورهاي عربي بعنوان يك غذاي اصلي بكار مي رود .
خواص داروئي:
درخت خرما خواص بيشماري دارد و مي توان گفت كه از تمام قسمتهاي اين درخت مي توان استفاده كرد و يك ضرب المثل عربي مي گويد كه خواص درخت خرما باندازه روزهاي سال است.
از برگ و شاخه درخت خرما سبد و فرش تهيه مي كنند . از هسته آن نان و از ميوه خرما عسل. همانطور كه مي دانيم خرما تنها ميوه ايست كه در صحرا وجود دارد و طبيعت اين درخت را به مردم صحرا داده است كه تمام احتياجات خود را از آن رفع مي كنند .
مردم صحرا هسته درخت خرما را در كرده و از آن نان مي پزند يا در اين هسته را بو داده و از آن بعنوان قهوه استفاده مي كنند زيرا دم كرده آن بسيار مطبوع است و يا حتي اين در را در آب براي چند روز خيس كرده و بعنوان غذاي مقوي به شترهاي خود مي دهند و معتقدند كه اين غذا از گندم و جو مقوي تر است .
اعراب از قديم اعتقاد داشتند كه خرما انرژي خورشيد را گرفته و در خود ذخيره مي كنند و اين انرژي با خوردن خرما به بدن آنها منتقل مي شود .
اعراب از خرماي كال نيز استفاده مي كنند و معتقدند كه اثرات درماني بسياري دارد من جمله خرماي سبز تقويت كننده اعمال جنسي و انرژي زا ميباشد . حتي هسته خرماي سبز را نيز در كرده و پمادي از آن تهيه مي كنند كه براي زخمهاي آلات تناسلي بكار ميرود .
اثر ديگر معجزه آساي هسته خرما از بين بردن تورم پلك هاي چشم است براي اين منظور پمادي از در هسته خرما درست كرده و آنرا روي چشم مي گذارند اين پماد براي رشد مژه هاي چشم نيز بهترين دارو است .
زندگي پرمشغله و ناراحتي هاي رواني كه ميل جنسي را در بعضي از اشخاص از بين مي برد بهترين علاجش خوردن مداوم خرما است كه ميل جنسي را باين اشخاص باز مي گرداند . در زمانهاي قديم همواره خرما را براي قدرت و انرژي بكار مي برده اند و هنوز بهترين ميوه براي بازيافتن انرژي و قدرت جواني است .
گلهاي درخت خرما نيز خاصيت دارويي دارند . طعم گلهاي درخت خرما تلخ است و اثر مسهلي دارد .
خرما از نظر احاديث :
ناشتا خوردن آن كرمها را در شكم ميكشد و در هنگام تب بايد از آن پرهيز كرد خوردن خرماي نارس ناشتا و نوشيدن آب پس از آن بدن را فربه و اگر آب ننوشند لاغر ميكند و در آن شفاي دردهاست.
مرجع: كتب طب سنتي

بابا آدم

باباآدم را به عربى «رأس الجامه» و در كتاب‏هاى طبى قديم به نامهاى آراقيطون، ارقيطون كه معرب آرگيتوم است نوشته شده است. ميوه آن به صورت فندق و داراى سه تا چهار سطح مشخص است. ماليدن جوشانده غليظ ريشه آن بر روى موى سر مقوى مو بوده، و از ريزش آن جلوگيرى مى‏كند.[1]

باباآدم با نام علمى‏arctium lappal به تيره گياهى مركبان تعلق دارد. بوته گياه باباآدم گاهى يك و نيم تا دو متر بلندى دارد، گياهى است دو ساله با برگ‏هاى سبز تيره و درشت و سر شاخه قهوه‏اى رنگ كه انتهايش كم و بيش به رنگ بنفش روشن است. اين گياه معمولا در باغات كنار جاده و بالاخص در جاهائى كه تركيبات آمونياكى خاك زياد است مى‏رويد.

گياهى از تيره مركبات كه داراى برگهاى پهن است و در كنار جاده‏ها و زمينهاى علفزار مى‏رويد. اين گياه پاياست و گلهايش داراى خارهاى قلاب مانندى است كه به لباس مى‏چسبد.

بارادان گياهى علفى بزرگ، دوساله و از تيره كاسنى‏compositae است. ساقه منشعب آن به ارتفاع 5/ 1 متر و حتى بيشتر مى‏رسد. برگهايى متناوب با پهنك بسيار بزرگ (در قاعده ساقه) و به ابعاد مختلف از قاعده ساقه تا ناحيه رأس دارد. برداشت محصول يعنى خارج كردن ريشه گياه از زمين معمولا هنگامى صورت مى‏گيرد كه گياه 18 ماهه باشد.

اين گياه در منطقه وسيعى از مناطق كوهستانى و يا در ارتفاعات كم شمال ايران مانند گيلان، مازندران، گرگان، آذربايجان، همچنين در خراسان و بعضى از نواحى جنوب ايران پراكندگى دارد. بهره‏بردارى از آن در ايران چندان معمول نيست.[2]

فارسى: باباآدم عربى: آراقيطون، راعى الحمامه.

فرانسه:

bardanglouteron, rdan coupeau, graterau, peignerolle,

انگليسى:

hur bur, cocrle butterau, bur, clotbur, burdocr

آلمانى:

grosse klette, lederlappen, klisse, hopfenklette, klette

ايتاليايى:[3]

lappola maggiore, lappa bardana, lappola, bardana

علاوه بر ريشه از برگهاى گياه استفاده‏هاى درمانى مختلف به عمل مى‏آيد و حتى در تغذيه نيز از آنها استفاده مى‏شود.

قطعات خشك شده ريشه گياه، رنگ خاكسترى يا قهوه‏اى روشن و شيارهاى طولى نسبتا عميق دارد. فاقد بو يا داراى بوى ضعيف و نسبتا نامطبوع است. طعم آنها ناپسند و كمى لعابى مى‏باشد.

نوشيدن جوشانده يا دم كرده برگ باباآدم براى پايين آوردن قند خون اثر فورى دارد.[4]

باباآدم را به عربى: رأس الجامه و در كتابهاى طبى قديم به نامهاى: آراقيطون و ارقيطون كه تغيير يافته آرگيتوم است، نوشته‏اند.

مزاج:

مزاج بابا آدم‏ گرم و خشك در درجه دوم مى‏باشد.

باباآدم نافع: سياتيك، سختى ادرار، درد مفاصل، زخم سرانگشتان و زانو، سوختگى به وسيله آتش، سرمازدگى، چرك ريه، قند خون، ريزش موى سر، نقرس، جوشهاى صورت، سنگ كليه، روماتيسم، قولنج‏هاى كبدى و التهاب مخاط دهان و گلو مى‏باشد.

باباآدم داراى مواد: اينولين، چربى، كربنات، نيترات پتاسيم و گلوكزيدى به نام لاپين يا لاپوزيد مى‏باشد.

مضر كليه است و مصلحش روغنها مى‏باشد. مقدار خوراك تا 6 درم است. باباآدم در گيلان، مازندران، گرگان، آذربايجان، خراسان و بعضى از مناطق جنوب مى‏رويد.

تركيبات شيميائى:

ريشه باباآدم داراى اينولين، ماده چرب به مقدار كم، كربنات و نيترات پتاسيم، رزين‏هاى مختلف و يك گلوكزيد به نام لاپين‏loppine يا لاپوزيدlapposside است.

ماده اخير در سال 1888 توسطtrimdle از گياه استخراج گرديد. از ريشه خشك شده گياه در مجاورت هوا معادل 50 تا 70 درصد اينولين توسطc .carr ,j .krontz در سال 1931 به دست آمد.

برگ باباآدم داراى اكسيدازهاى فعال و دانه‏اش علاوه بر گلوكزيد مذكور، داراى 18 درصد روغن زرد رنگ خشك شونده با طعم تلخ، مركب از 58 درصد اسيد لينولئيك و 10 درصد اسيد اولئيك است.[5]

خواص:

ضماد تازه و كوبيده شده آن جهت درد مفاصل كه با خارش باشد، بى‏مانند است و چون دو درهم ريشه آن را با دو درهم حب صنوبر بنوشند، جهت پاك نمودن چرك ريه مفيد است.[6]

ريشه باباآدم تصفيه كننده خون، ادرارآور و عرق‏آور است و مصرف آن نيز از

قديم ‏الايام براى رفع نقرس، روماتيسم، رفع عوارض سيفليس و امراض جلدى مختلف بين مردم معمول بوده است.

ريشه باباآدم به علت اثر ادرارآور و تصفيه كننده خونى كه دارد، رفع خيز عمومى بدن، نقرس، سنگ كليه، رفع جوشهاى صورت و جوشهاى غرور، بيماريهاى پوستى مختلف، سرخك و به طور كلى تبهاى دانه‏اى، روماتيسم، قولنج‏هاى كبدى و نزله‏ هاى ششى مزمن اثر معالج دارد. با بكار بردن آن در معالجه زخمهاى مزمن، زخم زانو، سوختگى‏ها، التهاب مخاط دهان و گلو (طبق بررسيهاى‏Kneipp ، اختلالات ناشى از جذب تركيبات جيوه، اسكوربوت (بيمارى كمبود ويتامين)، آب آوردن انساج و غيره نتايج خوبى ظاهر مى‏گردد.

Dr. N. Leclerc

بكار بردن برگهاى له‏شده باباآدم را در موارد گزش مار توصيه نموده است. برگ باباآدم اگر به بيماران مبتلا به مرض قند داده شود، مقدار قند خون را در آنها پائين مى‏آورد. ريشه تازه يا استابيليزه باباآدم از نظر خواص درمانى به مراتب بر ريشه خشك شده آن مزيت دارد. برگ باباآدم براى اخراج سنگ و حبس البول مفيد است.[7]

ريشه باباآدم سى گرم، هزار چشم بيست گرم، ريشه شيرين‏بيان پانزده گرم، كاكاتى ده گرم، گل گاوزبان ده گرم همه اينها را خوب مخلوط كنيد و يك قاشق سوپخورى آن را با يك ليوان آب پنج دقيقه جوشانيده، 15 دقيقه دم كنيد، يك ربع مانده به غذاى ظهر و شام يك فنجان ميل كنيد خون را تصفيه مى‏كند.[8]

برگ باباآدم را در زير رختخواب پهن كنيد تا ساس را به خود جلب كرده، آنها را بكشد.[9]

دم‏كرده و جوشانده:

دم‏كرده و جوشانده گياه تازه به منظور استعمال داخلى جهت درمان كورك، آكنه و

جوشهاى پوست بكار مى‏رود. يك مشت از ريشه قطعه قطعه شده و يك مشت از برگ‏هاى تازه آن را در يك ليتر آب دم مى‏كنند و روزانه دو تا سه فنجان مى‏نوشند.

چنانچه مصرف اين دم‏كرده با استعمال خارجى فرآورده‏هائى كه در زير ذكر مى‏شود همراه باشد تأثير بيشترى خواهد داشت.

شربت:

دو مشت از ريشه تازه و خرد شده گياه را در مخلوطى از 800 گرم آب و 800 گرم شكر مى‏ريزند. روزانه يك فنجان از اين شربت را جهت رفع اگزما مى‏نوشند.

تنطور:

تنطور باباآدم جهت استعمال خارجى تهيه مى‏شود، براى اين منظور هم ده گرم از ريشه آن بازاى 50 گرم الكل بكار برده مى‏شود.

حمام پوست:

يك و نيم مشت از ريشه تازه يا خشك شده و برگهاى باباآدم را در يك ليتر آب گرم ريخته محلول شستشو تهيه مى‏كنند. با اين محلول روزانه دو تا سه بار حمام پوست مى‏گيرند.

لوسيون مخصوص:

لوسيون مخصوص، جهت جلوگيرى از ريزش مو بكار مى‏رود. جهت تهيه آن دو مشت از ريشه‏هاى تازه باباآدم و يك مشت ريشه گزنه را خرد كرده در يك و نيم ليتر الكل (روم) مى‏ريزند، پوست سر را با اين مخلوط مدت زيادى ماساژ مى‏دهند.[10]

باباآدم گياهى است كه در اطراف تهران در تمام نواحى البرز، راه چالوس و كوه‏هاى هراز، ولى‏آباد، رودبار، زير درختان زيتون، تفرش كوههاى فراهان و كرمان به صورت خودرو مى‏رويند.

ريشه گياه براى درمان چاقى، ورم عمومى بدن كه در اثر خرابى كليه و سنگ مثانه مى‏باشد، استفاده مى‏شود.

مضمضه جوشانده بيخ آن مسكن درد دندان است و لثه را محكم مى‏كند و جهت امراض دهان و دندان و سينه مفيد بوده و از خونريزى جلوگيرى مى‏كند.

اثر ريشه و برگ تازه آن بهتر از خشك شده آنهاست و براى تصفيه خون 30 گرم ريشه باباآدم و سى گرم ريشه شيرين بيان و سى گرم تاجريزى در يك ليتر آب به مدت بيست دقيقه جوشانده، نصف آن را در روز به بيمار بدهند.[11]

دم كرده ريشه باباآدم در درمان اگزما، خارش، جوشهاى صورت، واريس و خنازير هم اثر شفابخش دارد. از اين دارو براى درمان احتباس بول، سنگ كليه، سرخك، مخملك، ديابت هم استفاده مى‏شود.[12]

اسم ديگر فارسى اين گياه فيل گوش است كه مردم تهران آن را برگ باباآدم مى‏گويند.

در كشور فرانسه اسامى مختلفى دارد كه گياه كچلى و گياه ساس از جمله آن اسامى است، زيرا سابقا جوشانده اين گياه را در معالجه كچلى بكار مى‏بردند.

دكتر هيل‏dr .hill پزشك معروف انگليسى در يكى از كتابهاى خويش در باره آثار شفا بخش ريشه برگ باباآدم اطلاعات خوبى ارايه مى‏دهد.

«من مبتلا به نقرس شدم و تب كردم، خودم دم‏كرده برگ باباآدم را به مقدار دو برابر آنچه تجويز شده است مصرف كردم، با مصرف اين دم‏كرده مقدار زيادى شن از ادرار من خارج گرديد و درد و تب قطع گرديد و هشت روز بعد توانستم از خانه خارج شوم و كارهاى عادى خود را از سر بگيرم».

دكتر هيل مصرف ريشه برگ باباآدم را براى اشخاصى كه مبتلا به نقرس هستند تجويز كرده و دستور مى‏دهد كه چهل و دو گرم ريشه برگ باباآدم را قطعه قطعه كنند و روى آن سه ربع ليتر آب جوش بريزند و بگذارند تا مدتى كه آب سرد و خنك مى‏شود دم بكشد و بعد آن را صاف كنند اين دم‏كرده براى دو دفعه مصرف كافى است و بايد نصف دم‏كرده را مجددا گرم كنند و يك ربع ليتر شير و پانزده گرم عسل به آن اضافه‏

نمايند و با نان هنگام صرف صبحانه و به عنوان صبحانه و نصف ديگر آن را هم به همين ترتيب درست كرده موقع شام بخورند. اين آشاميدنى را مثل چاى عصر هم مى‏توان مصرف كرد. چون ريشه باباآدم براى امراض جلدى نيز بسيار مفيد و مؤثر است.

دكتر پرسى‏dr .percy از مرهمى كه با شيره برگ باباآدم و روغن نباتى درست كرده خيلى تعريف مى‏كند و مدعى است با اين مرهم انواع زخمهاى جلدى و اولسرهاى جلدى سرطانى را معالجه مى‏كند.[13]

ارقيطون‏[14] معرب ارقسون يونانى است و فروسوقيون نيز نامند. نگاهداشتن آن در دهان مسكن درد دندان است و ريختن آب پخته شده آن بر شقاق عارض از سردى هوا و سوختگى آتش نافع است. نوشيدن نيم رطل آب پخته شده آن جهت سختى بول و سياتيك و درد مفاصل و ضماد تازه آن جهت شقاق زخم سر انگشتان و درد مفاصل مفيد است. مضر كليه است و مصلح آن روغنها، مقدار شربت آن تا شش درم مشابه برگش بيخ آن است.[15] تخم ارقيطون به قدر زيره و از آن كوچكتر و سياه و تند طعم و بيخش نرم و سفيد و شيرين مزاج آن گرم و خشك در درجه دوم و لطيف و جالى و مجفف است.

ضماد تازه آن و مالش كوبيده شده آن جهت درد مفاصل كه با خارش باشد بى مانند است. و چون دو درهم بيخ آن را به اندازه همان با حب صنوبر بنوشند جهت پاك نمودن چرك شش نافع است.[16]

خواص داروئي:
از نظر طب قديم ايران ريشه بابا آدم سرد و خشك است .
1) بهترين تصفيه كننده خون است و خون را تميز كرده و سموم را از بدن خارج مي كند .
2)جوشهاي صورت و كورك را برطرف مي كند .
3)ادرار آور و معرق است .
4)سيستم لنف بدن را تميز مي كند .
5)بيماريهاي پوستي نظير اگزما ، گل مژه و زخم ها را برطرف مي كند .
6)تورم را از بين ميبرد .
7) تقويت كننده بدن است .
8)جوشانده برگهاي بابا آدم را در معالجه سرگيجه و رماتيسم بكار مي برند .
9)براي تنظيم قند خون و معالجه بيماري قند از جوشانده برگهاي بابا آدم بمقدر سه فنجان در روز استفاده كنيد
10)براي معالجه سرخك ، برگهاي بابا آدم را با كمي شكر بجوشانيد و به مريض بدهيد .
11)جوشانده تخم بابا آدم ضد عفوني كننده است .
12)تخم بابا آدم ضد كرم معده و روده است .
13)در ناراحتي هاي ريوي و گلو درد از جوشانده تخم بابا آدم استفاده كنيد .
14)در معالجه ذات الريه بكار مي رود .
15)ريشه بابا آدم در برطرف كردن سرماخوردگي موثر است .
16)تب حاصل از بيماري مخملك را برطرف مي كند.
17)در معالجه يبوست موثر است .
18)بعنوان ضد سم در هنگام نيش زدن جانوران سمي استفاده مي شود.
19) براي معالجه كچلي برگ بابا آدم را دم كرده و روي پوست سر بماليد .
20)براي معالجه زخم ها و التيام جراحات ، جوشانده برگ بابا آدم را با مقدر مساوي روغن زيتون مخلوط كرده و روي زخم ها و جراحات بماليد .
21) ريشه بابا آدم علاج كم خوني و رنگ پريدگي است زيرا داراي مقدر زيادي آهن است .
22)براي معالجه رماتيسم و آرتروز مفيد است .
23) نقرس را برطرف مي كند .
24)در معالجه بيماريهاي عفوني موثر است .
25)درد سياتيك را آرام مي كند .
26)در برطرف كردن كمر درد موثر است .
27)آب آوردن بدن را درمان مي كند .
28) هضم غذا را تسريع مي كند .
29)ورم كليه را دفع مي كند .
30)آنهائيكه ميل زيادي بخوردن شيريني و شكر دارند اگر صبح ناشتا از دم كرده اين گياه بنوشيد بزودي اين عادت رفع خواهد شد .
31)براي ترك قهوه مفيد است.
32)كهير را برطرف مي كند.
33)ريشه بابا آدم را له كرده و يا بجوشانيد و آنرا روي كورك و يا اگزما بماليد تا آنرا برطرف كند .
34) براي جلوگيري از ريزش مو و تقويت آن جوشانده غليظ ريشه بابا آدم را به سر ماليد .
35)براي برطرف كردن سوزش و درد گزيدگي زنبور با حشرات برگ بابا آدم را له كرده و به محل گزيدگي بماليد .

[1] – زبان خوراكيها، ج 3، ص 9.

[2] – گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ص 510.

[3] – همان، ج 2، ص 88.

[4] – زبان خوراكيها ج 3، ص 9.

[5] – گياهان دارويى دكتر زرگرى، ج 2، ص 9.

[6] – تحفه حكيم مومن، ص 18.

[7] – گلها و گياهان شفابخش، ص 63.

[8] – همان، ص 245.

[9] – ميوه ‏ها و سبزيهاى شفابخش، ص 58؛ گلها و گياهان شفابخش، ص 61.

[10] – صد گياه و هزار درمان، دكتر حسين عرفانى، ص 47.

[11] – مجموعه طب سنتى و گياهى، اسماعيل اژدرى، ص 57.

[12] – خواص ميوه‏ها و خوراكيها، مهرداد مهرين، ص 78.

[13] – گلها و گياهان شفابخش، مهدى نراقى، ص 64.

پنير

طريقه مصرف:
خوردني
توضيحات:
بامداد زيان آور و در شب سودمند است ، آب پشت ( مني ) را زياد ميكند و دهان را خوشمزه و خوشبو ميكند روايت شده كه زيان آن در پوسته روي آن است و اصلاح كننده آن گردو است و اگر اين دو با هم باشند در هر دو اينها شفا است و اگر جدا باشند هر يك از آنها دردي ميآورد فراموشي مي آورد
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

شاهي (جرجير – ترتيزك)

طريقه مصرف:
خوردني
توضيحات:
كسيكه پس از شام آنرا بخورد از جذام بر او بايد ترسيد. سبزي بني اميه ( لعنة الله )است

گوجه فرنگي

طريقه مصرف:
به شيوه هاي مختلف در غذا مصرف ميشود
توضيحات:
گوجه فرنگي Tomato
نام علمي Lycopersicum esculentum
كليات گياه شناسي
گوجه فرنگي از هزاران سال پيش وجود داشته است ولي البته باندازه يك گيلاس بوده است و كم كم در اثر پرورش درشت تر شده است .
وطن اصلي اين گياه از آمريكاي جنوبي است . درقرن شانزدهم در كشور پرو به مقدر زياد كشت مي شده است . در قرن هفدهم گوجه فرنگي به انگلستان و هلند راه يافت و چون بسيار گران بود فقط مردم ثروتمند مي توانستند از آن استفاده كنند و بنام سيب عشق معروف شد .
گوجه فرنگي در حال حاضر در تمام مناطق دنيا كشت مي شود و تقريبا در تمام فصول سال وجود دارد گوجه فرنگي انواع مختلف دارد و در حدود شانزده نوع آن در بازار بفروش مي رسد .
يك نوع آن گوجه فرنگي سفيد است كه داراي اسيد نمي باشد
گوجه فرنگي را بايد هنگاميكه كاملا رسيده است از بوته چيد و مصرف كرد زيرا گوجه فرنگي نارس و سبز است و براي بدن مخصوصا كليه ها مضر است البته در كشورهاي صنعتي گوجه فرنگي را كال مي چينند تا هنگاميكه به مقصد مي رسد و يا در انبار مي رسد و قرمز مي شود . اگر گوجه فرنگي كاملا قرمز باشد ولي هنگاميكه آنرا باز مي كنند تخم آن سبز باشد نشانه اين است كه گوجه فرنگي را كال چيده اند و بعدا رسيده است .
گوجه فرنگي گياهي است يكساله داراي شاخه هاي زياد كه ارتفاع آن تا حدود يك متر مي رسد
گلهاي آن زرد رنگ است كه از كنار شاخه ها و يا ساقه آن بيرون مي آيد . مويه آن گرد و يا تخم مرغي و برنگ زرد و يا قرمز ديده مي شود .
خواص داروئي:
گوجه فرنگي گر چه داراي اسيد سيتريك است اما بدن را قليايي مي كند
1)گوجه فرنگي درجه قليايي بودن خون را بالا برده و به دفع مواد سمي خون كمك مي كند بطور كلي تصفيه كننده خون است
2)به دفع سايد اوريك كمك مي كند
3)گوجه فرنگي ملين است
4)براي درمان ورم ملتحمه چشم مفيد است
5)سنگ كليه را دفع مي كند
6)آقايان با خوردن مرتب گوجه فرنگي مي توانند خود را در مقابل سرطان پروستات بيمه كنند
7)گوجه فرنگي از ورم آپانديس جلوگيري مي كند
8)براي رفع دندان درد ، ريشه و شاخه برگهاي گوجه فرنگي را با آب بجوشانيد و اين جوشانده را مضمضه كنيد .
9)از جوشانده برگ گوجه فرنگي براي دفع شته و حشرات مي توانيد استفاده كنيد . بدين منظور بايد يك كيلو گرم برگ تازه گوجه فرنگي را در يك ليتر سركه خيس كرده و در داخل ظرفي كه 2 ليتر آب جوش دارد بريزيد و ظرف را روي چراغ قرار داده وبمدت 15 دقيقه بجوشانيد ظرف را از روي چراغ برداشته بگذاريد تا مدت دو روز بماند و گاهگاهي آنرا هم بزنديد سپس آنرا با فشار صاف كنيد
10)گوجه فرنگي براي مبتلايان به نقرس و رماتيسم مفيد است
11)گوجه فرنگي ورم مفاصل را برطرف مي كند
12)از تصلب شرائين جلوگيري مي كند و حتي مصرف آن براي اين مرض مفيد است
13)اوره خون را پائين مي آورد
14)ورم مخاط روده را رفع مي كند
15)براي تميز كردن خون بايد ازآب گوجه فرنگي و كرفس به نسبت مساوي و بمقدر سه فنجان در روز قبل از غذا و بمدت سه هفته استفاده كنيد .
16)براي تميز كردن لكه جوهر بر روي لباس يك تكه پنبه را در داخل آب گوجه فرنگي برده و لكه جوهر را با آن مالش دهيد و سپس آنرا بشوئيد
17)اگر پوست شما كك و مك درد هر روز آنرا با آب گوجه فرنگي تميز كنيد كم كم كك و مك ها را از بين مي برد

سياه دانه

سياهدانه‏، تخم گياهى است شبيه رازيانه سياه و تندبو، گياه آن داراى برگهايى شبيه به برگ زبان در قفا است، گلهايش زرد و بنفش مى‏باشد، در ميان كردها آن را براى رفع عقب افتادگى قاعده زنانه و افزايش شير مادر به مصرف مى‏رسانند.[1]

سياه دانه كه شونيز و سياه تخمه نيز ناميده مى‏شود، دانه ‏هاى آن سياه رنگ و

خوشبوى مى‏باشد ولى گياه آن سمى است، دانه گياه مدر و مقوى، قاعده‏آور و ضد كرم مى‏باشد.[2]

اين گياه را روى نان مى‏ريزند و اعراب مى‏گويند: سياه دانه داروى هر بيمارى است غير از مرگ. يكى از دانشمندان مى‏گويد: در دانه سياه دانه وجود دو آلكالوئيد معروف به نام نيژل لين و كونيژل‏لين را محقق نموده كه مشابه داماس‏سنين و متيل داماس سنين به نظر مى‏رسد.

اندامهاى سبز اين گياه و نيز دانه گياه قبلى فاقد اين گلوكزيد تشخيص داده شده، دانه اين گياه داراى اثر قاعده ‏آور كاملًا بارز است، به ‏علاوه ضد كرم نيز مى‏باشد. سياه دانه براى رفع سرماخوردگى، زكام، دندان درد و درد رحم نيز مفيد است.

سياه دانه در نواحى مختلف جنوب اروپا و بعضى نقاط آسيا و ايران مى‏رويد به ‏علاوه پرورش مى‏يابد. دانه ‏اش تيره رنگ، سه گوش و داراى بوى مخصوص است، له‏شده آن بويى شبيه بوى زيره دارد، زمان گل دادن آن آخر ارديبهشت تا تير ماه است. زنبور عسل علاقه مفرط به نوش آن دارد، استفاده از اين گياه از قديم الايام بين ملل مختلف معمول بوده است. دانه ‏اش داراى اثر مسهل و زياد كننده ترشحات شير است از دانه‏ هاى آن هنوز هم براى مصارف مذكور و دفع گازهاى معدى و بيماريهاى نزله ‏اى دستگاه تنفس استفاده مى‏شود. گياه در اراك مى‏رويد و در اصفهان و نواحى مختلفى از ايران پرورش مى‏يابد به ‏علاوه هنوز هم در نانوايى‏ها سياه دانه را بر روى نان جهت معطر ساختن آن مى‏پاشند.[3]

سياه دانه در رفع درد سر مفيد مى‏باشد.[4]

سياه‏دانه و عناب تب‏بر است، تب را زايل مى‏گرداند.[5]

مواد مؤثر موجود در سياه دانه بيش از آنكه جنبه غذايى داشته باشد از لحاظ درمانى و دارويى واجد اهميت و ارزش است ماده ‏هاى معدنى سياه دانه عبارت است از يد، گوگرد، منگنز، منيزيم، پتاسيم و كبالت كه در بسيارى از بيماريهايش اسامى درمانى را بازى مى‏كند. سياه دانه در ناراحتى‏ها و نارسايى‏هاى كبد حكم يك داروى مؤثر را دارد به‏طورى كه تلخى دهان و حتى يرقان ايكتر را درمان مى‏بخشد.[6]

به فارسى سياه دانه و سياه تخمه و در كتب قديم طب سنتى با نامهاى شونيز و شونوز آمده است و به عربى آن را حب السودا و كمون اسود مى‏نامند.[7]

سه نوع سياهدانه در ايران

يك نوع آن تلخ است.

خواص دو نوع ديگر يكى عادت ماهانه بانوان را باز مى‏كند، نوع سوم كشتن كرمهاى معدى است. در دانه‏هاى سياه دانه جوهر روغنى همراه با مواد معطر و فرار ويتامين‏E و هورمونهاى جنسى است و ويتامين «آ» و «د» هم دارد، پيشاب‏آور است و شير و عرق را زياد مى‏كند و جنين را ساقط مى‏كند. خوردن سياه دانه صبح ناشتا باعث سرخى گونه و باز شدن رخسار است، با عسل جهت انداختن كرمهاى معده و خوردن آن با موم براى از بين بردن خال مفيد مى‏باشد.[8]

اگر 7- 8 عدد از دانه آن را در شير تازه بخيسانند و پس از يك ساعت آن را بسايند و در بينى كسى كه زردى دارد و چشمهاى او زرد شده بچكانند، بسيار مفيد است و زردى را رفع مى‏نمايد و اگر دم‏كرده آن با سركه مضمضه شود براى درد دندان نافع است. و اگر با عسل و روغن خورده شود، براى تسكين درد رحم و دردهاى پس از زايمان نافع است.[9]

زيستگاه اين گياه:

در نواحى مختلف جنوب اروپا و بعضى نقاط آسيا مى‏رويد. سياه دانه در اراك، اصفهان و نواحى مختلف ايران نيز پرورش مى‏يابد.[10]

مصرف:

از پودر يا دانه خيسانده آن استفاده مى‏شود ولى نبايد آن را دم كرد، زيرا اسانس آن از بين مى‏رود. براى استفاده از خاصيت ضد آسم اين گياه از جوشانده دانه آن استفاده مى‏شود.[11]

سياه دانه به ‏علاوه بادشكن، مسكن و ملين هم هست و اگر با عسل خورده شود براى دفع سنگ كليه و مثانه نافع است. سياه‏دانه در بيماريهاى يرقان، استسقاء، ورم طحال، سرفه و درد سينه اثر شفابخش دارد و ضماد آن با سركه براى معالجه لكه‏ هاى پوستى مورد استفاده قرار مى‏گيرد.[12]

در دانه گياه ماده‏اى به نام نيژل لين موجود است كه ماده‏اى تلخ و غير قابل تبلور بوده، رنگ آن زرد و در آب و الكل حل مى‏شود. و ماده ديگرى به نام ملانتين وجود دارد كه در آب حل نمى‏شود.

خواص درمانى:

دانه ‏اش قاعده ‏آور، مسهل و ضد كرم مى‏باشد و اغلب بادشكن بوده، نباتش شبيه به رازيانه بوده و از آن درازتر و باريك‏تر است. در اول گرم و در سوم خشك در حيض و بول و شير باشد.

مقطع اخلاط، سقط جنين و بخور آن باعث فرار حشرات مى‏شود، جهت قولنج، درد سينه سرفه، قى و يرقان مفيد است.[13]

در تحفه ص 168 گويد: به فارسى سياه دانه مى‏نامند، نباتش شبيه به رازيان و از آن‏

درازتر و باريكتر و گلش زرد مايل به سفيدى و تخمش سياه و مغزش سفيد است.

در اغراض 599 گويد: شونيز گرم و خشك است، به درجه سيم تيزى او بلغم را مى‏برد.

در مايروف م/ 365 گويد: شونيز لغتى است فارسى كه گاه به صورت شميز معرب شده و يونانيان آن را ملانيتون مى‏گفتند.

بهمنيار/ 199 گويد: سياه دانه كه معروف است و روى نان مى‏پاشند و آن را شونيز هم مى‏نوشته‏اند.

شونيز (سياه دانه) گياهى است از تيره آلالگان جزء دسته خريقها كه پوشيده از كركهاى ظريف است، و برخى از گونه‏هاى آن ممكن است فاقد كرك باشد. اين گياه به‏طور خودرو و در اكثر نقاط و از جمله ايران مى‏رويد. برگهايش داراى تقسيمات باريك و گلهايش منفرد و دانه‏اش تيره رنگ و سه گوش و داراى بويى مخصوص است. ارتفاع آن تا 40 سانتيمتر مى‏رسد و گلهايش آبى رنگند. سياه دانه را نانوايان براى خوشمزگى نان در موقع پخت روى آن مى‏ريزند (فرهنگ فارسى، دكتر معين، ج 2، 1969).

black cumin

همان دانه هست كه ذكر آن در انجيل شده است. بوته آن مانند بوته باديان مى‏ماند و لكن ساقه ‏هايش خيلى باريك، بر آن يك ميوه طويل مانند باقلا مى‏رويد كه وقتى كه برسد از آن تخمهايى مانند تخم پياز سه پهلويى درمى‏آيد. رنگ بيرون آن سياه و مغزش سفيد و روغن‏دار.

بادشكن، مقوى معده، مدر بول و حيض، قاتل كرم شكم و بو كردن آن نافع زكام مى‏باشد و در مرض صرع آن را در آب ساييده در بينى چكانند، مفيد مى‏باشد. قولنج رياحى را مفيد مى‏باشد، جوشانده آن جنين مرده را از شكم فورا درمى‏آورد.[14]

مخزن المفردات آن را گرم و خشك 2 درجه نوشته است. بو كردن آن رطوبت دماغ را جذب مى‏كند، خوردن آن منفث بلغم است، آن مقوى معده و قاتل كرم شكم مى‏باشد، آن را با سركه ساييده در مرض بهق و برص و داء الثعلب و زگيلها مى‏گذارند مفيد است، در سركه مى‏خيسانند و بعد ساييده در مرض شقيقه آن را سعوط مى‏كنند. در شير زن ساييده در دماغ قطور مى‏كنند، نافع مرض يرقان مى‏باشد، سفوف آن نافع يرقان استسقا و امراض بلغمى مى‏باشد، از آن روغنى درست مى‏كنند كه نافع فلج و لقوه مى‏باشد.

خناق‏آور است و دوران سر به‏ وجود مى‏آورد. مصلحش كتيرا و اشياى سرد است.

مخرج جنين و مدر بول و حيض، مقدار خوراك: براى گرم مزاج‏ها 2 گرم و براى سرد مزاج‏ها 7 گرم، ماليدن آن بر صورت رنگ؛ صورت را باز مى‏كند، دافع سنگ مثانه مى‏باشد، قرقره آن درد دندان را مفيد مى‏باشد.[15]

در كتاب و يدك اسم سنسكريت آن را كالاجى نوشته است و نيز آن را كمون هندى مى‏گويند و در لاتينى آن را رنگيلا استيوا مى‏گويند و مى‏گويد كه روغن لطيف در آن از نيم تا 5/ 1% مى‏باشد و گلوكسايد مانند: سيپونين، ميلانتين، سيپوجنين، ميلانتن و ميلانتيجينن مى‏باشد و آنها 1% مى‏باشند و نيز روغن رزين، البومين، شكر و تيتنيز دارد و در طب و يدك آن را مشهى و زود هضم و قابض نوشته‏اند، تب را دور مى‏كند، مولّد منى است، مشهّى است و دافع بلغم و اسهال مى‏باشد، قى را مفيد مى‏باشد روغن آن را با روغن زيتون خوردن قوت باه را قوى مى‏گرداند ماليدن روغن آن مقوى اعضاى تناسلى مى‏باشد.

و خوراك آن با فلفل دراز و نمك مسكن درد زايمان مى‏باشد و نيز گردانه ‏ها را در لباسهاى پنبه‏ اى بگذارند كرمها را دافع مى‏باشد.

نافع تب‏لرزه است، جوارش شونيز، مقوى معده و نافع مرض فراموشى مى‏باشد.[16]

در كتاب همدرد اسم آن را نيجيلاساتيوا نوشته است و آن را در مرض لقوه و صرع و صفيق النفث و كم اشتهايى و ضعف باه با ديگر ادويه‏ جات استعمال كرده است و روغنى به اسم روغن شفا، سياه دانه، تخم شنبليله را با روغن كنجد شامل كرده نافع امراض لقوه و فلج و مسكن دردها توصيف كرده است و در ضيق النفس و آسم و در امراض جلدى و ضعف اعصاب و درد شكم و بواسير و استسقا و امراض بول و كليه استعمال شده است.[17]

در دستور بريتانى روغن سياه دانه ذكر شده كه آن از تخم:nigella sativa fam ranunculaceae به دست مى‏آيد و مى‏گويد كه آن در اروپاى شرقى حاصل مى‏شود و آن داراى 35% روغن مى‏باشد دستور بريتانى اين را در فهرست ادويه‏جات متروك نوشته است و در حال حاضر از آن استفاده نمى‏شود.[18]

ذائقه:

بى مزه‏

مزاج:

گرم و خشك 3 درجه.

مقدار خوراك:

از 1 تا 3 گرم مى‏باشد.

محل حصول:

هند و بعضى جاهاى ديگر.

متضاد آن:

انيسون، مقدار خوراك از 1 تا 2 گرم مى‏باشد.[19]

بستان المفردات، گل آن را سفيد مايل به زردى نوشته است، برگهايش سبز و تخمش سياه است.

مضر:

گرم است و اسهال‏ آور و دوران سر مى‏آورد، مصلحش اشياى سرد و خيسانده در سركه مى‏باشد.

طريقه مصرف:

به صورت خام همراه با نان و غذا و عسل و روغن آن براي ضماد و چرب كردن مفيد است

[1] – طب سنتى در ميان كردان، ص 113

[2] – فوائد سبزيها و ميوه‏ ها، تاليف دكتر سيد نور اللّه ستوده؛ خواص خوراكيها، ص 126.

[3] – گياهان دارويى، دكتر على زرگرى، ج 1، ص 43.

[4] – حلية المتقين، ص 55.

[5] – همان، ص 197.

[6] – فرهنگ خوردنى‏ها، ص 304.

[7] – معارف گياهى، ج 5، ص 211

[8] – مجموعه طب سنتى و گياهى، ص 227.

[9] – معارف گياهى، ج 5، ص 214.

[10] – گياهان دارويى، ص 190.

[11] – همان، ص 190.

[12] – خواص ميوه‏ ها خوراكيها، ص 108.

[13] – راز گياهان شفابخش، ص 176.

[14] – المفردات، ص 377.

[15] – بستان المفردات، ص 224.

[16] – طب ويدك، ص 522.

[17] – همدرد، ص 73- 100- 146- 290- 149.

[18] – دستور بريتانى، ص 1129.

[19] – مخزن المفردات، ص 310.

سپنج (حرمل)

طريقه مصرف:
دود كردن و خوردن
توضيحات:
شفاي هفتاد درد است كه كمترين آن جذام است و شيطان رو ميآورد به هفتاد خانه به جز خانه اي كه اسپند در آن است و به هر برگ و دانه اش فرشته اي موكل است اما در ريشه و شاخه هايش بدي نهفته است و در شاخه هايش شفاي هفتاد و دو درد پس با آن و كندر خود را درمان كن
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

شنبليله (حلبه)

طريقه مصرف:
خوردن خود شنبليله و دانه آن
توضيحات:
براي بادي كه در شكم در گرفته و نيز براي گوشت آوردن و چيزهاي سردي كه در بندها است مفيد ميباشد
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

حنا

طريقه مصرف:
با آب خمير كرده بر سر و پوست بدن ميگذارند و بعد از مدتي ميشويند
توضيحات:
براي لكه هاي سفيد پوست و بهق ( لك و پيسي ) همانطور كه خواهد آمد همراه با نوره مفيد است، خضاب با حنا چشم را پر نور ميكند مو را مي روياند بو را خوش مينمايد و زوجه را آرام مينمايد و قوه باه ( نرديكي ) را زياد ميكند
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

هندوانه ابوجهل(حنظل)

طريقه مصرف:
روغن و ميوه آن مصرف خوراكي دارد اما بسيار تلخ ميباشند.
توضيحات:
روغنش براي كرم خوردگي دندان مفيد است وهمراه با سركه براي درد دهان و خوني كه از دندان ميآيد و ضربان و قرمزي دهان سودمند است.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

خس

طريقه مصرف:
خوراكي است
توضيحات:
خون را صاف ميكند

سركه

طريقه مصرف:
همراه غذا و بعد از غذا خورده شود شايسته است
توضيحات:
صفرا شكن است قلب را زنده و عقل را محكم ميكند شهوت زنا را قطع ميكند و حيوانات شكم را ميكشد سركه اي كه از شراب بدست آمده باشد لثه را محكم ميكند و خداوند و ملائكه اش برسفره اي كه سركه و نمك در آن است درود ميفرستند و سزاوار آن است كه در آغاز خوردن با نمك شروع و پس از آن با سركه تمام كنند و شايسته است به عنوان نان خورشت خورده شود
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

كدو (دبا)

طريقه مصرف:
خوراكي به عنوان غذا
توضيحات:
كدو Squash
نام علمي Lagenaria vulgaris
گياه شناسي
كدو گياهي است يكساله و خزنده كه برگهاي آن بشكل قلب و پهن و پوشيده از كرك ريز مي باشد . گلهاي زرد رنگ است و گل نر و گل ماده آن روي يك پايه قرار دارد . ريشه آن باريك و بلند ، كمي شيرين است . كدو انواع مختلف دارد مانند كدوي حلوايي ، كدوي تنبل يا كدوي زرد ،كدوي خورشي يا كدوي سبز .
نوعي از كدوي حلوايي در كانادا و آمريكا و بعضي نقاط دنيا مي رويد كه بسيار بزرگ مي شود و گاهي وزن آن مرباتا 60 كيلوگرم نيز مي رسد . در آمريكا و كانادا اين كدوها را براي شب هالوين بكار ميبرند و با آن رو كيك درست مي كنند .
خواص داروئي:
خواص كدو و تخم كدو :
كدو از لحاظ طب قديم ايران سرد و تر يعني خنك كننده و مرطوب كننده است و از لحاظ شيميايي بدن را قليايي مي كند . كدو هم مانند بادمجان چون داراي كالري است بنابراين مهمترين غذا براي كساني است كه مي خواهند وزن كم كنند .
1)تخم كدوي خام اثر دفع كرم روده دارد و چون سمي نيست اطفال نيز مي توانند از آن استفاده كنند . براي اين منظور بايد مقدر 50 گرم تخم كدو را پودر كرده و با عسل مخلوط نموده و مصرف كنيد و بايد بعد از چهار ساعت يك مسهل مانند روغن كرچك بخوريد كه كرمها را دفع كند .
2)كدو اثر ملين ، مدر و رفع يبوست و رفع سوء هاضمه را دارد
3)به اشخاصي كه تب دارند كدو مي دهند تب را پائين مي آورد
4)كدو براي اشخاص گرم مزاج و صفراوي غذاي خوبي است
5)كدو خونساز است و براي استفاده از اين خاصيت كدو بايد آنرا همراه با آب غوره و يا سركه در روغن زيتون پخت و مصرف نمود
6)براي رفع دندان درد آب كدو قرقره كنيد
7)براي درمان گوش درد چند قطره آب كدو در گوش بچكانيد
8)براي برطرف كردن التهاب معده ، كبد و كليه كدوي پخته را روي اين اعضاء بگذاريد
9)پوست كدو را خشك كنيد خوردن آن درمان بواسير و خونريزي معده و روده است
10)تخم كدو درمان كنننده سرفه و برطرف كننده اخلاط خون است
11)براي زخم روده ها و مثانه و سوزش مجراي ادرار تخم كدو مصرف كنيد
12)روغن تخم كدو براي رفع تب و دل پيچه مفيد است
13)كدو و تخم كدو هر دو براي پيشگيري سرطان مفيد مي باشند
14)تخم كدو علاج كننده سرطان پروستات و برطرف كننده ورم پروستات مي باشد در مادران بالاتر از سن چهل معمولا غده پروستات شروع به بزرگ شدن مي كند و بنابراين اين اشخاص بايد چند روز در هفته كدو حلوايي يا تخم كدو بخورند .
15)كدو و تخم كدو در پيشگيري سرطان ريه بسيار موثر است و اشخاص سيگاري و حتي آنهائيكه با اين اشخاص زندگي مي كنند و باصطلاح سيگاري دست دوم هستند براي اينكه مريض نشوند بايد از كدو استفاده كنند .
خواص كدو از نظر احاديث :
بر مغز و عقل مي افزايد ، قلب غمگين را محكم ميكند و براي درد قولنج مفيد است.
مرجع: كتب طب سنتي

خون (دم)

طريقه مصرف:
نبايد مصرف شود
توضيحات:
خوردن خون سبب فساد بدن و زرد آب است، دهان را بخار دار و باد را بدبو و خلق را بد ميكند قساوت قلب آورده و مهرباني و ترحم را كم ميكند تا آنجا كه ايمن از كشتن فرزند و پدر و مادر و همسر نيست و انچه از خوره به انسان ميرسد از خوردن خون است و از اين حديث روشن ميشود كه چرا گوشت ميته ( حيوان مرده ) حرام است زيرا خون در آن منعقد گرديده

روغن (دهن)

طريقه مصرف:
روغن انواع مختلف دارد و به گونه هاي مختلف به مصرف ميرسد.
توضيحات:
بدي را ميبرد پوست را نرم ميكند ، بر مغز مي افزايد و در مجراي آب سهولت مي آورد و رنگ را خوش و بي نيازي را ظاهر ميكند و تنگ دستي را ميبرد بهترين روغنها روغن بنفشه است و باروغن مالي در شب، خون در رگها جريان مييابد و پوست را آبياري و رو را سفيد ميكند روغن مالي با روغن بنفشه سردرد و چشم درد را ميبرد و در تابستان سرد و در زمستان گرم و نرم است بر شيعه نرم و براي دشمنان خشك است و مغز را سنگين ميكند و بيني كشيدن بنفشه حرارت تب را ميكشند و چرب كردن ابروها با روغن مالي سردرد را آرام ميكند ، روغن مالي بر ناف با روغن بان براي شقاق ( شكافتگي ) دستها و پاها مفيد است روغن درخت بان حرز و امان از هر بلا است و ضرر سلطان را دفع ميكند و روغن زنبق شفاي هفتاد درد است وسعوط روغن جلجلان ( گشنيز ) براي سر مفيد است.
به شكم چيزي بهتر از روغن وارد نميشود مگر اينكه براي سالخوردگان چندان خوب نيست ولي روغن گاو شفا است ودرحديثي ازپيغمبر(صلي الله عليه واله وسلم)روايت شده كه همينكه مرد به پنجاه سالگي برسد البته سزاوار نيست شب را به روز برساند در حاليكه روغن گاو در شكمش نباشد.

انار (رمان)

طريقه مصرف:
خوردن انار هم صبح مفيد است هم شام
توضيحات:
انار Pomegranate
نام علمي Punica
انار يكي از ميوه هايي است كه از قديم وجود داشته است حتي در كتب مقدس چندين بار نام آن ذكر شده است . هومر شاعر معروف يونان در كتاب خود ( اوديسه ) از آن نام برده است . معروف ايت كه حضرت سليمان باغ بزري پر از درخت هاي انار داشته كه به ان عشق مي ورزيده است .
درخت انار بومي ايران و مناطق مجاور آن است . كلمه انگليسي Pomegranate از زبان يوناني مشتق شده كه به معني ( سيب با هسته هاي زياد ) مي باشد .
انار درخت كوچكي است كه ارتفاع آن تا 6 متر مي رسد و در مناطق نيمه گرمسيري مي رويد . شاخه هاي آن كمي تيغدر و برگهاي آن متقابل ، شفاف و ساده است .
گلهاي انار درشت برنگ قرمز اناري ولي بي بو مي باشد . ميوه آن كروي با اندازه هاي مختلف داراي پوستي قرمز رنگ و يا زرد رنگ مي باشد .
رويهمرفته در حدود بيست نوع مختلف انار در دنيا موجود است
خواص ميوه انار
از نظر طب قديم ايران ميوه انار سرد ف تر و قابض است . آب انار سرد و تر و پوست انار سرد و خشك و بسيار قابض مي باشد .
پوست ريشه درخت انار از بقيه قسمت هاي اين درخت قابض تر است .
كليه قسمت هاي درخت انار داراي تان مي باشد كه بسيار قابض است . براي مصارف دارويي از گل ، برگ ، پوست درخت ، پوست ريشه و دانه انار استفاده مي شود .
1)انار شيرين ادرار آور است .
2)ملين مزاج است .
3) آب انار شيرين براي بيماريهاي مجاري ادرار مفيد است .
4)ترشح صفرا را زياد مي كند.
5)آب انار اسهال را برطرف مي كند.
6)اگر آّ انار را با عسل مخلوط كرده و هر روز چند قطره در بيني بچكانيد از رشد پوليپ در بيني جلوگيري مي كنيد .
7) خون ساز است .
8)خون را تصفيه مي كند .
10)براي سالمندان بهترين دارو براي تقويت كليه است .
11)آب انار خنك كننده است .
12)رنگ صورت را شاداب مي كند .
13)صدا را باز كرده و گرفتگي صدا را برطرف مي كند .
14)براي وزن اضافه كردن انار بخوريد .
15)آب انار مقوي قلب و معده است .
خواص ديگر قسمت هاي درخت انار
1. جوشانده پوست ريشه درخت انار كرم معده و روده را از بين مي برد .
2. جوشانده پوست درخت انار نيز اثر ضد كرم دارد .
3. براي برطرف كردن گلو درد و زخم گلو از جوشانده پوست انار و يا جوشانده برگهاي انار استفاده كنند .
4.خانم هائيكه عادت ماهيانه شان منظم نيست مي توانند از جوشانده برگهاي انار استفاده كنند.
5.برگهاي له شده انار را اگر روي پوست بگذاريد خارش را از بين مي برد .
6.براي برطرف كردن سوختگي پوست ، گلهاي انار را له كرده و با روغن كنجد مخلوط كنيد و اين پماد را روي قسمت سوختگي بماليد .
7. جوشانده پوست درخت و پوست ريشه درخت انار كرم كش است .
8.دم كرده گل انار اسهال مزمن را برطرف مي كند .
9.دم كرده گلهاي انار را بصورت غرغره براي از بين بردن زخمهاي دهان بكار ببريد .
10.براي برطرف كردن دندان درد ، دم كرده ريشه درخت انار را در دهان مضمضه كنيد .
11.انار ترش و شيرين (ميخوش )ادرار را زياد مي كند .
12. براي برطرف كردن بواسير بايد معقد را با جوشانده پوست انار شستشو داد .
13.اگر شيرين باشد بر آب مرد ( مني ) مي افزايد و بچه را نيكو ميكند و اگر ملس باشد براي شكم خوب است و دود درخت انار حشرات را دور ميكند و خلال كردن با سيخهاي آن آكله را به حركت در ميآورد. انار سوراني طبيعت را معتدل ميكند و خوردنش با پوست كرم خوردگي دندان و بخار را ميزدايد و نفس را خوشبو و آن را روشن و قلب را زنده ميكند و هر كس به هنگام خواب اناري بخورد تا صبح كند از خودش در امان است انار شيرين با پيه آن معده را دباغي ميكند و تخمه را درمان ميكند و غذا را هضم مينمايد و در بدن تسبيح ميكند و كسي كه اناري را كامل بخورد خداوند شيطان را از سوزاندن دل او تا چهل روز باز ميدارد و كسي كه دو انار كامل بخورد خداوند شيطان را از سوزاندن دل او تا صد روز باز ميدارد و كسي كه سه انار كامل بخورد خداوند شيطان را تا يك سال از سوزاندن دل او باز ميدارد و كسي كه يك سال گناه نكند وارد بهشت ميشود و در هر انار دانه اي از بهشت است . شايسته است كه انار را ناشتا بخورند و بخصوص در پنجشنبه و جمعه به تنهايي بخورند و براي همه چيز سودمند است و هيچ چيز زياني به آن نميرساند.

مويز (زبيب)

طريقه مصرف:
هر روز صبح ناشتا 20 دانه خورده ميشود.
توضيحات:
كسي كه با بيست دانه مويز قرمز صبح كند انشاء الله بيمار نميشود مگر بيماري مرگ، سودا را ميزدايد و بلغم را دفع ميكند

سعد

طريقه مصرف:
ضماد كردني
توضيحات:
ماليدن آن براي دندانها و بيماري هاي دهان مفيد است و اگر با آن استنجا كنند براي بادهاي بواسير مفيد است و دهن را خوشبو كرده و نيروي نزديكي را زياد ميكند

به (سفرجل)

طريقه مصرف:
خوردني تازه و مرباي آن و آب به و …
توضيحات:
به Quince
نام علمي Cydonia
به درخت كوچكي است كه پوست ساقه و تنه آن قهو هاي بوده و در اكثر نقاط اروپا ، نواحي مديترانه ، آسيا و آفريقاي شمالي مي رويد .
برگهاي آن پوشيده از كرك و صاف است . گلهاي آن درشت ، برنگ سفيد و يا صورتي و داراي پنج گلبرگ مي باشد . ميوه رسيده زردرنگ ، گرد و يا بشكل گلابي است و در سطح آن پوشيده از كرك بوده و دريا طعمي مطبوع ، شيرين و يا كمي ترش است .
خواص داروئي ميوه به :
از نظر طب قديم ايران به شيرين كيم گرم و تر و ترش و سرد و خشك است . روغن به سرد ، تر و قابض و به دانه سرد و تر است .
1)به تقويت كنده قلب است .
2)ادرار آور است.
3)نرم كننده سينه است .
4)مقوي معده و دستگاه هاضمه است .
5)قابض است .
6)خونريزي را بند مي آرود .
7)به ترش مسهل است .
8)به ترش براي تنگي نفس مفيد است .
9)به ترش استفراغ را بند مي آورد .
10)اسهال هاي ساده و اسهال خوني را درمان مي كند .
11)به بهترين و مفيد ترين ميوه براي مسلولين است .
12)خونريزي از رحم را متوقف مي كند .
13)اثر مفيد روي بواسير درد .
14)براي هضم غذا مفيد است .
خواص به دانه
1- لعاب به دانه را روي زخم ها و سوختگي ها بگذاريد تا باعث شفاي سريع آنها شود .
2-ضد تب است .
3-اسهال خوني و ساده را درمان مي كند .
4- براي درمان جراحات گلو موثر است .
5-سرفه را برطرف مي كند .
6- براي درمان تورم هاي داخلي بدن مفيد است .
7-براي التيام ترك پوست دست وبدن ، نوك پستان ، لب و بواسير لعاب به دانه را روي موضع بماليد .
8-براي درمان خشكي زبان و دهان مفيد است .
9-آفتاب زدگي را با ماليدن لعاب به دانه بر روي پوست درمان كنيد .
10-جويدن به دانه براي تقويت نيروي جنسي مفيد است .
خواص دم كرده گل و شكوفه به
1-سردرد را برطرف مي كند.
2- مقوي معده است .
3-سينه را صاف و تقويت مي كند.
4-سرفه كودكان را برطرف مي سازد .
5-براي درمان بي خوابي دم كرده گل را با آّب بهار نارنج مخلوط كرده و قبل از رفتن به رختخواب بنوشيد .
خواص روغن به
1)براي برطرف كردن زنگ زدن در گوش مفيد است
2)سرگيجه را برطف مي كند
3)براي مداواي زخم هاي دهان مفيد است .
4)خونريزي ريوي را درمان مي كند .
5)اسهال مزمن را برطرف مي كند.
6)دوست كبد است و روم كبد را رفع مي كند .
7)زخم روده ها را درمان مي كند .
خواص برگ وشاخه هاي به
1)جوشانده برگ درخت به ورم چشم را مداوا مي كند .
2)زخم ها را با جوشانده برگ به بشوئيد .
3)قابض است .
4)ضماد برگ درخت به براي ورم چشم مفيد است .
خواص به از نظر قرآن و احاديث
عقل را زياد ، قلب ضعيف را نيرومند و معده را تميز ميكند بر نيروي دل مي افزايد و ترسو را شجاع و فرزند را نيكو ميكند و كسي كه آن را بخورد خداوند تا چهل روز حكمت را به زبان او جاري ميكند و همّ ( نگراني ) را ميبرد بخيل را بخشنده ميكند و كسي كه سه روز ناشتا آن را بخورد ذهنش صاف ميشود و بر حلم و علم او مي افزايد و از كيد شيطان و لشكريان او حفظ مينمايد.

شكر

طريقه مصرف:
شكر خام و نيشكر در روز و شب
توضيحات:
براي همه چيز سودمند است و از چيزي زياني به او نميرسد و اگر هنگامي كه به رختخواب ميروند شكر بخورند سودمند است و براي تب مفيد است و خالص آن بلغم را ميخورد و نيشكر هيچگاه ضرر ندارد روش خوراندن شكر به بيمار اين است كه شكر سفيد را بكوبي بر آن آب سرد بريزي و به بيمار بنوشاني زيرا كسي كه در چيزهاي تلخ شفا قرار داده ميتواند كه آن را در شيريني نيز قرار بدهد
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

چغندر (سلق)

طريقه مصرف:
خوردن پخته ان هم به تنهايي و هم به همراه گوشت گاو و خوردن برگ آن
توضيحات:
چغندر BEETS
نام علمي Beta vulgaris
گياه شناسي
چغندر را از قديم شناختند و حتي در حدود چهار قرن قبل از ميلاد بخواص درماني آن آَشنا بوده و از آن استفاده مي كرده اند .
چغندر بطور بومي در ناحيه مديترانه و شرق اروپا وجود داشته است و در حال حاضر در بيشتر نقاط دنيا كشت مي شود .
چغند دو نوع مي باشد يك نوع آن چغندر معمولي است برنگ بنفش تيره و يا قرمز است و نوع ديگر آن چغندر قند است برنگ زرد روشن مي باشد كه بمقدربسيار زياد در نقاط مختلف دنيا براي استفاده از شكر آن كشت مي شود .
چغندر خوب آن است كه زياد در خاك نمانده باشد و يا باصطلاح جوان باشد زيرا چغندري كه زياد رسيده باشد سفت مي شود .چغند پير معمولا گردني باريك درد و شيارهايي روي آن بوجود مي آيد .
خواص داروئي:
برگ چغندر خواص درماني بسياري درد
1-بعنوان ملين و رفع يبوست بكار مي رود
2-تقويت كننده كليه است
3-درمان كننده التهاب مجاري ادرار است
4-بعنوان مصرف خارجي براي پانسمان زخم و درمان تاول مصرف مي شود.
چغندر مخلوط با آ ب هويج دفع كننده سنگ كيسه صفرا نيز هست .
شربت چغندر بهترين نوشابه و تقويت كننده بدن و دافع سموم بدن است .
خواص چغندر از نظر احاديث :
بر ساحل بهشت روئيده است و در آن شفاي دردهاست استخوان را كلفت ميكند و گوشت ميروياند و برگ آن صالح است كه غذاي بيمار باشد زيرا كه در آن شفا است و دردي و دردسري ندارد خواب را براي بيمار آرام ميكند اما بايد از ريشه آن بپرهيزند زيرا سودا را زياد ميكندچغندر ريشه جزام را از بن مي كند و چيزي داخل شكم بيمار برسام ( آماس پرده هاي حجاب حاجز ) دارد نشده و همراه با گوشت گاو براي سفيدي ( ظاهرا سفيدي چشم ) مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

ماهي (سمك)

طريقه مصرف:
هم پخته شده همراه با نان تجويز شده هم سرخ شده آن
توضيحات:
نقش ماهي در جلوگيري از بيماري هاي قلب و عروق
بيماري عروق كرونر چيست؟
قلب انسان، عضله اي است كه در تمام دوران زندگي، هرگز فعاليتش متوقف نمي شود و براي اين تلاش بدون وقفه، نياز به اكسيژن دارد. اكسيژن از طريق جريان خون سرخرگي حمل مي شود و سرخرگ هايي كه اكسيژن را براي عضله ي قلب تامين مي كنند، “عروق كرونر” نام دارند.
در بيماري انسداد عروق كرونر، سرخرگ هاي هاي مذكور با تجمع رسوبات چربي مسدود شده و عضله ي قلب از وجود اكسيژن محروم مي ماند كه شروع اين روند از آغاز كودكي است. به تدريج با افزايش سن، رسوبات چربي جدار رگ ها خوني بيشتر شده تا جايي كه ممكن است در داخل رگ هاي خوني برآمده شوند و رگ ها را مسدود كنند كه اين روند در نهايت به كم خوني عضله ي قلب منجر مي شود. درهمين حال هر چه انسداد رگ بيشتر باشد، عضله ي قلب، كم خون تر خواهد شد و در نتيجه مقدار اكسيژني كه دريافت مي كند، بسيار كاهش خواهد يافت.
با انجام فعاليت بدني، نياز اندام ها و عضوهايي كه مشغول فعاليت هستند به اكسيژن افزايش مي يابد. در اين حال قلب بايستي عمل خود را طوري تنظيم كند كه بتواند اكسيژن مورد نياز عضوهاي فعال را فراهم سازد. اما اگر عروق كرونر مسدود شده باشند، به دليل كاهش جريان خون به عضله ، مقدار اكسيژني كه قلب دريافت مي كند، كم خواهد شد؛ لذا قادر به افزايش فعاليت خود در جهت رفع نياز عضوها و اندام هاي محيطي نخواهد بود. در عين حال، كاهش جريان خون به عضله قلب ممكن است باعث احساس ناراحتي در قفسه سينه (احساس درد، خواب رفتگي، فشار شديد روي قفسه سينه با تنگي نفس و درد در دست ها به هنگام فعاليت) مبتلا شود و اگر انسداد عروق كرونر قابل توجه باشد، احتمال دارد حمله ي قلبي رخ دهد و قسمتي از عضله ي قلب نيز از بين برود.
لازم است ذكر كنيم كه رسوب چربي در سرخرگ ها احساس نمي شود و انسداد پيشرفته ي رگ ها، به بيماري منجر مي شود. حتي گاهي اوقات در مراحل پيشرفته نيز علامتي ندارد و ناگهان فرد دچار يك حمله ي شديد قلبي مي شود.
در عين حال روش هايي وجود دارد كه نشان دهد، آيا فرد در معرض خطر اين بيماري هست يا خير؟ يا اگر به اين بيماري مبتلا است، در چه مرحله اي از پيشرفت آن قرار دارد؟
چه عواملي موجب افزايش احتمال خطر بيماري عروق كرونر مي شوند؟
عوامل خطر متعددي وجود دارند كه فرد را در معرض خطر بيماري عروق كرونر قرار مي دهند كه اين عوامل به طور كلي به دو دسته تقسيم مي شوند:
1- عواملي كه مي توان آنها را تغيير داد و اصلاح كرد و شامل موارد زير هستند:
* سطح بالاي چربي خون ( كلسترول بالا، LDL- كلسترول بالا، تري گليسيريد بالا)
* فشار خون بالا
* مصرف دخانيات
* ديابت
* تغذيه نامناسب ( مصرف بيش از حد چربي هاي اشباع و نمك)
* اضافه وزن و چاقي
* كمي تحرك و فعاليت بدني
2- عواملي كه قابل تغيير يا اصلاح نيستند. اين عوامل عبارتند از:
* سابقه بيماري عروق كرونر در افراد نزديك خانواده (پدر، مادر، برادر و خواهر) كه عوامل ژنتيكي نام دارند.
* سن بالا؛ با افزايش سن، احتمال ابتلا به بيماري عروق كرونر نيز زياد مي شود.
* هورمون هاي زنانه كه نقش حفاظتي در مقابل بيماري عروق كرونر دارند. حداقل تا زماني كه زن ها به يائسگي برسند، مردها بيش از زن ها در معرض خطر بيماري عروق كرونر هستند.
اگر چه اين عوامل خطر قابل اصلاح نيستند، اما تلاش در جهت كاهش و اصلاح عوامل خطر گروه يك مي تواند از پيشرفت بيماري عروق كرونر در افراد گروه دوم نيز كم كند.
نقش ماهي در سلامتي قلب
همان طور كه اشاره شد، يكي از عوامل خطر زمينه ساز بيماري عروق كرونر، تغذيه نامناسب است كه به تدريج باعث افزايش كلسترول، تري گليسيريد،LDL- كلسترول ، چاقي، اضافه وزن و فشار خون مي شود. پس يكي از روش هاي مقابله با اين عوامل خطر، تغيير و اصلاح الگوهاي غذايي و ترويج آن در جامعه است.
ماهي يكي از انواع غذاهاي سالمي است كه مصرف آن در جامعه ي ما بسيار كم است و در سبد خانوار كمتر ديده مي شود( مصرف سرانه ي ماهي در كشور ما 5 كيلو گرم است در حاليكه مصرف سرانه ي آن در كشور ژاپن 50 كيلوگرم است)كه با رواج فرهنگ مصرف اين ماده ي غذايي غني و با ارزش، مي توان به سلامت افراد جامعه كمك كرد.
ماهي با داشتن چربي غير اشباع “امگا-3” ، پروتئين و اسيد آمينه ي تورين نقش مهمي در حفظ و ارتقاي سلامتي افراد جامعه دارد. بيشترين تاثير ماهي بر سيستم قلب و عروق از طريق چربي غير اشباع آن يعني “امگا-3” و اسيد آمينه ي تورين است.
از انواع ماهي هايي كه به مقدار زياد، چربي “امگا-3” دارند ، ماهي تون، ساردين و سالمون (ماهي آزاد) را مي توان نام برد. البته ديگر ماهي ها نيز حاوي اين چربي غير اشباع مفيد هستند.
طبق توصيه انجمن قلب آمريكا افرادي كه داراي بيماري هاي قلبي هستند بايستي هفته اي 180 گرم ( دو بار درهفته و هر بار 90 گرم) ماهي مصرف كنند كه به علت داشتن اسيدهاي چرب امگا-3 باعث كاهش كلسترول خون شده و احتمال ابتلا به سكته هاي قلبي را كاهش مي دهد.
تاثيرماهي بر فشار خون بالا
چربي غير اشباع “امگا-3” موجب كاهش فشار خون در افراد مبتلا به فشار خون بالا مي شود و فشار خون ماكزيمم يا سيستولي را تا 8 ميليمتر جيوه كاهش مي دهد ولي روي فشار خون طبيعي بي تاثير است.
در افرادي كه مبتلا به فشار خون بالا هستند، مقاومت به انسولين وجود دارد و عقيده بر اين است كه اين ناهنجاري باعث افزايش فشار خون مي شود. چربي غير اشباع “امگا-3” مقاومت به انسولين را كاهش مي دهد و از اين طريق فشار خون را پايين مي آورد.
تاثير ماهي بر چربي هاي خون
تري گليسيريد كه يكي از انواع چربي هاي موجود در خون است، مي تواند زمينه ساز بيماري عروق كرونر به ويژه در خانم ها شود. چربي غير اشباع “امگا-3” سطح تري گليسيريد خون را در افرادي كه تري گليسيريد خونشان بسيار بالاست، كاهش مي دهد. مي توان گفت اگر درمان هاي دارويي در اين افراد موثر نبوده است، “امگا-3” مي تواند به عنوان مكمل دارويي در كاهش تري گليسيريد موثر باشد.
LDL- كلسترول بالا نيز كه از چربي هاي بسيار بد است و رسوب آن در جدار عروق كرونر، آن ها را مسدود مي سازد، مي تواند توسط “امگا-3” كاهش يابد. “امگا-3” مقدارVLDL- كلسترول را نيز كه از جمله چربي هاي نامطلوب است، كاهش مي دهد.
اما اشاره به اين نكته ضروري است كه “امگا-3” زماني بر روي كاهش اين چربي هاي مضر موثر است كه مصرف چربي هاي اشباع (روغن هاي جامد و مايع، غذاهاي پر چرب) در برنامه غذايي فرد محدود شده باشد.
تاثير ماهي روي انعقاد خون و پيش گيري از لخته شدن خون (ترومبوز)
“امگا-3” بر روي پلاكت ها و سلول هايي كه سطح داخلي رگ ها را مي پوشانند و نقش عمده اي در انعقاد خون و تشكيل لخته دارند، تاثير به سزايي دارد. همچنين از تجمع پلاكت ها كه از مراحل ابتدايي تشكيل لخته است، پيشگيري مي كند و مانع از ترشح بعضي مواد منعقد كننده از پلاكت ها مي شود.
اين عملكرد “امگا-3” در كساني كه جراحي قلب باز و باي پاس(by pass) شده اند، بسيار مفيد است؛ زيرا از انسداد رگ هاي پيوند شده پيشگيري مي كند و مانع از حوادث قلبي جديد در اين افراد مي شود.
اثر مصرف ماهي روي سكته هاي مغزي ناشي از لخته در رگ هاي مغز
“امگا-3” موجود در ماهي و نقشي كه در مهار تشكيل لخته دارد، احتمال سكته هاي مغزي را كم مي كند كه اين آثار مطلوب را در خانم ها بيشتر مي توان مشاهده كرد.در كساني كه هفتهاي يك بار ماهي مصرف مي كنند، تا 7 درصد احتمال سكته مغزي كاهش مي يابد. اگر دفعات مصرف ماهي به هفته اي 5 بار برسد، احتمال سكته ي مغزي تا 50 درصد نيز كاهش خواهديافت.
مصرف ماهي و بيماري عروق كرونر
رژيم غذايي عمده اسكيموها از غذاهاي دريايي تامين مي شود. طي مطالعات گوناگون ثابت شده است كه مقدار كلسترول، تري گليسيريد،LDL- كلسترول وVLDL- كلسترول در خون اسكيموها كم است و سطحHDL- كلسترول كه از چربي هاي مفيد خون و از عوامل پيشگيري كننده ي بيماري عروق كرونر است، بالاست. به همين دليل اسكيموها كمتر دچار بيماري عروق كرونر و مرگ ناشي از اين بيماري مي شوند.
اين تحقيقات نشان مي دهد كه مصرف ماهي مي تواند احتمال خطر ابتلا به بيماري عروق كرونر و سكته هاي قلبي را كاهش دهد.
طي مطالعات گوناگون ثابت شده است كه با مصرف 35 گرم يا بيشتر ماهي در روز خطر سكته ي قلبي و سكته مغزي، به طور چشمگيري كاهش مي يابد و در بعضي موارد نشان داده تا 44 درصد از حملات قلبي پيش گيري مي كند.
يك ارتباط معكوس بين مقدار و دفعات مصرف ماهي با كاهش عوامل زمينه ساز بيماري عروق كرونر يعني چاقي، فشارخون بالا، چربي خون بالا و غلظت خون وجود دارد، يعني هر چه مصرف ماهي بيشتر باشد، عوامل مذكور بيشتر كاهش خواهند يافت.
ماهي به دليل داشتن “امگا-3″ از ضربان هاي نامنظم قلبي (آريتمي قلبي) پيشگيري مي كند. يكي از اين آريتمي هاي خطرناك به نام ” تاكيكاردي بطني” است كه موجب ايست قلبي مي شود و “امگا-3″ ازوقوع آن جلوگيري مي كند.
تاثير ماهي بر افرادي كه دخانيات مصرف مي كنند
استعمال سيگار و دخانيات به عملكرد لايه ي سلولي كه سطح داخلي رگ هاي خوني را مي پوشاند و ” اندوتليال” ناميده مي شود، آسيب مي رساند و مانع از انعطاف پذيري آنها مي شود. در نتيجه در مواقع ضروري رگ ها نمي توانند گشاد شوند و به مرور سفت و سخت مي شوند. اختلال عملكرد اين لايه ي سلولي يكي از مهم ترين علائم پيشرفت رسوب چربي در جدار رگ هاست (آترواسكلروز يا تصلب شريان ها).
افراد سيگاري با مصرف ماهي مي توانند با اين تغييرات خطرناك مقابله كنند، به شرط آن كه ابتدا مصرف دخانيات را ترك كنند.
اسيد آمينه تورين كه به مقدار زياد در انواع ماهي ها وجود دارد، مي تواند عملكرد لايه سلولي داخل رگ ها را بهبود بخشد و مانع از آسيب آنها شود و در نهايت احتمال بيماري عروق كرونر را كاهش مي دهد.
با توجه به فوايد بي شمار و با ارزش ماهي و تاثير آن بر سلامتي سيستم قلب و عروق، بايد فرهنگ مصرف آن گسترش يابد و با حذف و كاهش نارسايي هايي كه در مسير دسترسي خانواده ها به اين ماده ي غذايي مهم وجود دارد، براي آن جاي مناسبي در سبد و سفره ي غذايي خانوار ايراني باز كنيم.
خواص ماهي از نظر احاديث :
خوردن ماهي بدن را ذوب و بلغم را زياد نفَس را سنگين جسم را كهنه ميكند خوردنش با نان گوارا است و كسي كه پس از آن خرما نخورد و بر آن بخوابد تا صبح در معرض فلج است كسي كه پس از حجامت گرفتار صفرا ميشود بايد پس از آن ماهي تازه كباب شده همراه با آب و نمك بخورد ماهي تازه پيه چشم را آب ميكند و خوردن زياد ماهي سبب پيدايش سل است.

سويق (آرد بوداده)

طريقه مصرف:
بصورت غذا و وعده هاي غذايي
توضيحات:
بهترين غذا در هنگام گرسنگي است اما امساك كن اگر سير باشي تا غذايت هضم شود، براي برسام (ورم پرده حجاب حاجز) مفيد است و صالح براي آن است كه غذاي بيمار باشد گوشت را ميروياند و استخوان را محكم ميكند و اگر كسي چهل روز از آن بخورد شانه هايش پر از نيرو ميشود سودا و بلغم را از معده ميكند و هفتاد نوع بلا را دفع ميكند و مغز حيوانات را هضم ميكند و شفاي كسي است كه آن را خورده .سه كف دست ارد بو داده اگر صبح ناشتا بخورند سودا و بلغم را ميخشكاند و چيزي از آن باقي نميگذارد و اگر پدر و مادر بخورند بپه انها قوي ميشود اگر سه بار شسته شود و از ظرفي به ظرفي ريخته شود تب را ميبرد . ارد بوداده همراه روغن زيتون گوشت را ميروياند و استخوان را سخت پوست را نازك و بر باه مي افزايد

آويشن (صعتر)

طريقه مصرف:
خوراكي است و به صورت جوشانده مصرف ميشود.
بخور آن براي سرماخوردگي مفيد ميباشد.
توضيحات:
آويشن يكي از قديمي ترين گياهان دارويي و ادويه اي است . تيموس كلمه اي يوناني و به معناي شجاع مي باشد و به طوري كه زنان يونان باستان اين گياه را به لباس شوهرانشان كه عازم جنگ بودند مي دوختند . زيرا آنها معتقد بودند آويشن سبب شجاعت و در نتيجه پيروزي آنها در جنگ مي شود . آويشن گياهي است خشبي و چند ساله . منشأ آن نواجي مديترانه گزارش شده است و در جنوب اروپا در سطوح وسيعي كشت مي شود .ريشه آويشن مستقيم ، كم و بيش چوبس و انشعابهاي فراواني دارد و سافه آن مستقيم و چهار گوش است . ارتفاع اين گياه متفاوت و بين 20 تا 50 سانتي متر مي باشد . برگها كوچك ، متقابل و كم وبيش نيزه اي شكل ، بدون نوك و دمبرگ ، پوشيده از كركهاي خاكستري رنگ و حاوي اسانس هستند . گلها كوچك و به صورت مجتمع در قسمت فوقاني ساقه هايي كه از بغل برگها خارج مي شوند روي چرخه هايي مجتمع پديدار مي شوند . ميوه چهار بذر به رنگ قهوه اي تيره وجود دارد . بذر آويشن بسيار ريز بوده و وزن هزار دانه آن 25/0 تا 28/0 گرم است .
قسمت دارويي :
پيكر رويشي آويشن حاوي اسانس است . از اين رو داراي بويي مطبوع مي باشد . پيكر رويشي در مرحله گلدهي از بيشترين مقدار اسانس برخوردار است .
خواص درماني :
اسانس آويشن خاصيت ضد باكتري و ضد قارچي دارد . مجموعه مواد موثر آويشن خلط آور است و ار آن براي معالجه سرفه استفاده مي شود .
خواص آويشن از نظر ائمه :
داروي امير المومنين (ع) است و ميفرمود كه آويشن براي معده خملي مي آورد مانند خمل (پرز) قطيفه و سفوف آن پيش از غذاي صبح براي رطوبت مفيد است

عدس

طريقه مصرف:
هم به صورت غذا و هم ارد ان خورده ميشود
توضيحات:
عدس Lentil
نام علمي Lens culinaris medic
عدس يكي از حبوبات است كه از قديم الايام در اكثر نقاط دنيا كشت مي شده است . گياه شناسان اعتقاد دارند كه عدس حتي قبل از تاريخ نيز وجود داشته است . عدس از نظر مقدر پروتئين بسيار غني است و دربين گياهان فقط لوبياي سويا بيشتر از عدس پروتئين دارد .
عدس گياهي است يكساله كه ارتفاع آن بيش از 30 سانتيمتر نيست . برگهاي آن داراي 6 تا 14 برگچه مي باشد كه در انتهاي آن پيچك قرار دارد . گلهاي عدس رنگ سفيد و داراي رگه هايي به رنگ بنفش است . ميوه آن غلاف كوچكي است و معمولا در هر غلاف 1 تا 3 عدس وجود دارد .
عدس دو نوع است :
عدس رسمي كه دانه آن گرد و نسبتا درشت است و رنگ آن سبز مايل به زرد است .
عدس ريز يا عدس قرمز كه دانه هاي آن ريز و به رنگ قرمز مي باشد .
خواص داروئي:
عدس از نظر طب قديم ايران معتدل و خشك است و مانند ديگر گياهان پوست و دانه آن داراي اثرات متضاد يكديگر مي باشد . يعني پوست عدس گرم و خود عدس قابض است . بعبارت ديگر پوست آن ملين و مغز آن ضد اسهال مي باشد .
عدس يك غذاي كامل است و انرژي لازم را براي كارهاي بدني براي انسان تامين مي كند .
عدس داراي خواص زير است
1)عدس زياد كننده ترشحات شير است و مادران شيدره حتما بايد از آن استفاده كنند .
2)عدس را در كنيد و روي پوست ملتهب بگذاريد التهاب را برطرف مي كند .
3)براي درمان زخم هاي دهان و گلو و ديفتري عدس را پخته و آب آنرا غرغره كنيد .
4)براي تقويت معده و برطرف كردن گاز معده عدس پخته را با سركه ميل كنيد .
5)آش عدس با روغن بادام براي دوران نقاهت بهترين غذاست.
6)پماد در عدس با سركه براي ترك دست و پا كه بعلت سرما عارض شده سودمند است .
7)عدس را مي توان بعنوان مسهل هم مصرف كرد چون داراي لعاب زيادي است كه در درمان ناراحتي هاي روده نيز موثر است .
8)عدس پخته را بعنوان مرهم براي زخم نيز مي توان بكار برد .
9)آرد عدس بوداده تشنگي را قطع ميكند ، معده را نيرو ميبخشد صفرا را خاموش و هيجان خون را فرو مينشاند و حرارت را خاموش ميكند. قاعدگي دائمي را قطع ميكند ، مبارك است دل را نازك و اشك را زياد ميكند عدس در نرد آل محمّد (ع) نخود و براي هر درد پشت مفيد است

عسل

طريقه مصرف:
خوراكي ميباشد و خواص درماني زيادي دارد كه در زير به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
عسل
درباره فوايد عسل چه مي دانيم؟
خواص و مواد موجود در عسل
همانطور كه مي دانيد عسل از قديمي ترين و نخستين شيرين كننده هايي است كه انسان استفاده كرده است و شامل قندهايي چون گلوكز، فروكتوز، مواد معدني همچون منيزيم، پتاسيم، كلسيم، كلريدسديم، گوگرد، آهن و فسفات است. در ضمن اينكه ويتامين هايي همچون B1 ، B2 ، B6 ، B3 ، B5 و C نيز براساس كيفيت و نوع عسل به نسبت هاي متفاوت در آن ديده مي شود.
علاوه بر موارد ذكر شده در حد كمي مس، يد و روي نيز در عسل وجود دارد. عسل يك ضدعفوني كننده طبيعي است.
ويژگي منحصر به فرد
1_ به راحتي هضم مي شود: مولكول هاي قند موجود در آن مي توانند به راحتي به ساير قندها تبديل شوند، به همين جهت حتي حساس ترين معده ها نيز مي تواند آن را به سادگي هضم كند.
2_ منبع بسيار خوبي از آنتي اكسيدان است: نقش بزرگي در جلوگيري از سرطان و همچنين بيماريهاي قلبي دارد.
3_ سطح كالري آن پايين است: در مقايسه با ساير مواد قندي ??% كمتر كالري دارد، هرچند انرژي آن بسيار بالاست، اما به وزن بدن شخص اضافه نمي كند.
4_ به سرعت در خون پخش مي شود: وقتي با ميزان مناسبي آب مخلوط شود. پس از ? دقيقه در جريان خون پخش مي شود و با آزادسازي ملكول قند به عملكرد بهتر مغزكه اصلي ترين مصرف كننده قند در بدن است، كمك مي كند و مانع بروز خستگي مي شود.
5_ در سلامت و ساخت عوامل خوني مؤثر است: به علاوه باعث تميز شدن خون مي شود
و جريان خون را تنظيم و آسان مي كند و مانع بروز مشكلات عروقي و تصلب شرايين مي شود.
چند ويژگي جالب ديگر
1_ عسل هرگز فاسد نمي شود، جهت نگهداري احتياج به يخچال ندارد و مي توان در دماي اتاق آن را نگهداري كرد.
2_ به خاطر ميزان بالاي فروكتوز ??% شيرين تر از قند است.
3_ در درمان آلرژي هاي فصلي براي ساكنين مناطقي كه عسل از گلهاي همان منطقه به دست آمده است، بسيار مفيد است.
4_ تنها غذايي است كه استفاده از آن باعث نابودي چرخه طبيعت نمي شود.
ساخت چند داروي خانگي ساده و مؤثر
1_ براي درمان گلودرد، مي توان آن را با چاي و ليموترش مخلوط كرد و نوشيد.
2_ براي جلوگيري از خشكي پوست دست، آرنج و پاشنه پا هم يك قاشق چايخوري عسل را با يك قاشق چايخوري روغن زيتون و يك دوم قاشق چايخوري آب ليمو تركيب كنيد و ?? دقيقه بر روي محل مورد نظر قرار دهيد. نتيجه را بزودي خواهيد ديد.
3_حتي مي توانيد از آن به عنوان دهان شويه هم استفاده كنيد: يك قاشق عسل را با يك فنجان آب گرم تركيب كنيد و دهان خود را با آن بشوييد.
عسل از نظر احاديث :
خوردن عسل شفاي هر درد است خوردن عسل همراه با خواندن قرآن و جويدن كندر بلغم را ذوب ميكند و در كتب پزشكان از حضرت رضا نقل شده كه عسل شير تازه را مانند پنير مايه منعقد ميكند و مردم از چيزي بهتر از خوردن عسل درمان نيافته اند براي دل درد مومن سود مند است و براي منافق اين چنين نيست و همراه سياه دانه مفيد است
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

انگور (عنب)

طريقه مصرف:
خوردني است
توضيحات:
انگور ( Grape (Vine
نام علمي Vitis
درخت انگور كه درخت مو نيز ناميده ميشود درختچه اي است بالا رونده كه از ديوار و درختان مجاور بالا مي رود . ساقه آن گره دار و داراي برگهاي متناوب است . برگهاي انگور داراي پنج لوب دندانه دار و برنگ سبز تيره مي باشد . گلهاي آن كوچك ، مجتمع و بصورت خوشه ظاهر مي شود . ميوه درخت انگور ، گوشتدار و شيرين و برنگهاي مختلف است .
خواص درماني ميوه انگور
انگور بر طبق طب قديم ايران گرم و تر است .
1) اخلاط بدن را متعادل مي كند .
2)بسيار مقوي و مغذي است .
3)خون را تصفيه مي كند .
4)سينه و ريه را صاف و تميز مي كند .
5)برطرف كننده يبوست است .
6)انگور براي درمان ورم معده و روده مفيد است .
7)در درمان سل ريوي و سياه سرفه موثر است .
8)براي درمان اسهال خوني از انگور استفاده مي شود .
9)براي درمان نقرس بسيار مفيد است .
10)آنهايي كه معده ضعيف دارند بايد انگور را بدون پوست بخورند زيرا پوست آن دير هضم است و موجب دل درد ، نفخ و عوارض ديگر مي گردد .
11)انگور بهترين ميوه براي كساني است كه مي خواهند لاغر شوند و بدن خود را از سايد اوريك ، سنگ هاي صفراوي و مسموميت هاي مزمن (مسموميت از سرب يا جيوه ) پاك كنند . اينگونه اشخاص بايد در هر فهته بمدت 2 روز فقط آب انگور بخورند و رژيم آب انگور بگيرند بدين ترتيب كه هر دو ساعت يكبار آب انگور تازه را گرفته و بنوشند . مقدر مصرف روزانه تقريبا 2 كيلو گرم است و در اين دو روز نبايد غذاي ديگري مصرف كنند فقط مي توانند آب بنوشند .
12)رژيم آب انگور براي مبتلايان به سل ريوي و واسير نيز مفيد است .
13)براي تقويت و طراوت پوست و همچنين روشن كردن رنگ پوست ، آب انگور تازه را با يك تكه پنبه بصورت بماليد و پس از ده دقيقه با آب نيمگرم محتوي كمي جوش شيرين بشوئيد .
14)زياده روي در مصرف آّب انگور بطور مداوم ايجاد سنگ كليه مي كند .
خواص طبي روغن هسته انگور
روغن هسته انگور گرم كننده بدن است ، اين روغن ضد يبوست مي باشد . از آن براي نقاشي و تهيه صابون نيز استفاده مي شود.
خواص طبي هسته انگور
هسته انگور از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است :
1)داراي تانن است بنابراين قابض است .
2) اسهال را برطرف مي كند .
3)ترشح ادرار و اسپرم را كم مي كند .
4) گرد هسته انگور را براي درمان به مسلولين مي دهند .
5)هسته انگور براي آنهايي كه مثانه و كليه ضعيف دارند مضر است .
خواص طبي پوست انگور
پوست انگور از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است :
1- پوست انگور را خشك كرده و مي سوزانند خاكستر بدست آمده را براي درمان اكثر زخم ها استفاده مي شود .
2- پوست انگور دير هضم است و بهتر است كه در موقع خوردن پوست آنرا بيرون آرود .
خواص طبي غوره
غوره كه بانگليسي Un-ripe grape ناميده مي شود از نظر طب قديم ايران سردو قابض است :
1.در درمان ورم مخاط دهان و نرمي لثه ها موثر است .
2.آب غوره براي درمان چاقي مفرط مفيد است .
3.بيماري اسكوربوت كه بعلت كمي ويتامين C در بدن مي باشد با آب غوره درمان مي شود .
4. آب غوره چون داراي تارتارات پتاسيم است براي درمان سياتيك و رماتيسم حاد بسيار مفيد است .
5.در دفع زردي موثر است .
6.خوردن آب غوره بلوغ دختران را جلو مي اندازد و قاعده را باز مي كند .
7.حرارت و صفراي بدن را دفع مي كند و روده ها را ضد عفوني مي كند .
8.آب غوره تقويت كننده كبد است .
9.براي برطرف كردن ورم گلو آب غوره قرقره كنيد .
10.براي دفع كرم و روده و تقويت معده بايد بمدت پنج روز آش آب غوره همراه با زيره سياه مصرف كنيد البته در اينمدت بايد از خوردن غذاهاي سنگين اجتناب نمائيد .
11.آب غوره درمان كننده پا درد و كمر درد مي باشد . براي معالجه ميتوان بمدت دهروز آش آب غوره مصرف نمود . البته از خوردن غذاهاي سنگين در اينمدت اجتناب كرد .
12.ترشي غوره نيز معالجه رماتيسم و سياتيك است .
خواص طبي برگ مو
1.برگ مو قابض است .
2.دم كرده برگهاي جوان مو اسهال خوني را برطرف مي كند .
3.براي خونريزيها مفيد است .
4.در رفع نقرس و زردي موثر است .
5.استفراغ را برطرف مي كند .
6.در رفع اختلالات گردش خون مربوطه به دوره بلوغ و يائسگي موثر است .
7.هنگاميكه پوست صورت قرمز مي شود و ملتهب است خوردن دم كرده آن اثر مفيد درد .
8.گرد برگهاي جوان و خشك شده مو ، اثر خوبي در رفع خونريزيهاي رحيم و خون آمدن از بيني درد .
9.براي برطرف كردن سرمازدگي دست و پا جوشانده برگ مو را تهيه كرده و دست و پا را بمدت 15 دقيقه در آن قرار دهيد .
10.براي تهيه دم كرده برگ مو ، مقدر 15 تا 20 گرم برگ مو را در يك ليتر آب جوش ريخته و بگذاريد 10 دقيقه بماند .
11) از دم كرده برگ مو مي توان براي شستشوي چشم در مورد ورم ملتحمه استفاده كرد .
12.دم كرده برگ مو براي رفع واريس مفيد است .
دانه دانه خوردن آن گواراتر است و اندوه را ميزدايد بخصوص سياه آن بهتر است.
مرجع: كتب طب سنتي

سنجد (غبيرا)

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
نام علمي سنجد «Elaeagnusan gastifolial» است و رويشگاه اين درخت بدليل سازگاري آن با محيط‌هاي مختلف در اغلب نقاط كره زمين از جمله آمريكاي شمالي، اروپاي شرقي و غربي، آسياي مركزي و شمالي و … است. به گزارش سرويس «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، به طور كلي 3 نوع درخت سنجد در دنيا وجود دارد كه 2 نوع هلاگنوس و هيپوفار در ايران موجودست. درخت سنجد هلاگنوس به دليل درشتي ميوه قامت بلند، نداشتن خار و برگهاي پهن به درخت سنجد هيپورفيا برتري دارد. خواص درخت سنجد در تمام اندامهاي آن منتشر شده است و ريشه، چوب، پوست و ميوه آن داراي خواص دارويي و صنعتي متفاوتي است از پوست درخت سنجد يك ماده شيميايي دارويي مهم به نام تتراهيدروآرمور – متيل – N استخراج مي‌شود. از برگ درخت سنجد آلكانوييد استخراج مي‌شود كه در صنايع داروسازي كاربرد دارد. اسانس گل سنجد در صنايع داروسازي و آرايشي و عطرسازي بكار مي‌رود. درخت سنجد داراي 3 قسمت برون بر (پوست قهوه‌اي رنگ)، ميان‌بر (آردي شكل) و درون بر (هسته چوبي و سفت آن) است كه قسمت ميان‌بر و درون بر آن داراي ارزش غذايي فراوان است. در قسمت ميان‌بر 2 نوع قند گلوكز و فروكتوز، 7 نوع چربي اشباع شده و اشباع نشده وجود دارد. در قسمت درون بر سنجد 17 نوع آمينواسيد و مقداري پروتئين وجود دارد كه هر يك از اين آمينواسيدها خواص دارويي بسيار مفيدي دارند بطوري كه مي‌توان گفت ميوه سنجد يك ميوه دارويي صفراست. اين ميوه در طب سنتي به عنوان تانن قابض است بنابراين در معالجه بيماريهاي دندان، لثه و اسهال و در درمان زخم معده موثر است و مي‌تواند از خونريزي جلوگيري كند. اگر آرد و هسته ميوه سنجد با هم آسياب شود مصرف خوراكي آن بيماري آرتروز را درمان مي‌كند.
خواص سنجد از نظر احاديث :
گوشتش گوشت مي آورد استخوانش استخوان ميروياند و پوستش پوست آور است كليه ها را گرم و معده را دباغي ميكند و ايمن از بواسير و ادرار قطره قطره است. ساقها را نيرو ميبخشد ، جذام را ريشه كن ميكند و براي تب سودمند است.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

كبك (قبح)

طريقه مصرف:
گوشت كبك غذاي لذيذي است
توضيحات:
روايت شده به اشخاصي كه تب دارند گوشت كبك بدهيد زيرا به پاها قوت ميدهد و تب را قطع ميكند
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

خرفه (فرفخ)

طريقه مصرف:
مانند ساير سبزيجان خواص خوراك دارد اما سبزي حضرت فاطمه بوده است.
شيوه هاي درماني هم دارد كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
قطع كننده خونريزي و چرك ميباشد، گياهي است يك ساله كه وحشي آن خزنده، با ساقه هاي خوابيده كمي قرمز و با برگهاي دايره اي گوشتي كه دور گلهاي كوچك زرد رنگ آن ظاهر مي شوند. نوع پرورشي آن با برگهاي ضخيم گوشتي سرخ رنگ كه بلندي آن 40 ـ 10 سانتي متر است، برگهاي آن گوشتي كلفت با كركهاي كوتاه، تخم آن سياه كوچك. وحشي آن معمولا ً‌در مناطق معتدله دنيا همه جا و در نواحي سايه دار مرطوب در مزارع و بوستانها و حاشيه درياچه ها مي رويد.
در ايران معمولاً كاشته مي شود، ولي به طور وحشي نيز در مناطق شمالي ايران در اطراف رشت، لاهيجان، اطراف تهران، تفرش، اراك و ساير نواحي مي رويد. تكثير آن از طريق كاشت بذر آن صورت مي گيرد و بذر آن را به طور مستقيم در مزرعه اصلي در ماه هاي ارديبهشت تا تيرماه مي كارند. خاك مزرعه بايد غني باشد و چون احتياج به آب زياد دارد آبياري آن بايد مرتباً صورت گيرد.
خرفه از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي خيلي سرد و تر و داراي نيروي قابضه است و مدر است و معتقدند كه برگ و ساقه آن مسكن صفرا است و آن را قمع مي كند و حرارت خون و كبد و معده را تسكين مي دهد و براي تسكين حدت تبهاي گرم و صفراوي و تسكين عطش و كنترل ترشح ادرار در مورد بيماري ديابت و رفع سردرد هاي گرم مفيد است و خونريزي از هر عضوي را قطع مي كند و همچنين در مواردي كه چرك از سينه آيد قطع مي كند و براي خرد كردن سنگ مثانه و ازدياد ترشح بول مفيد است، يعني مدر است و براي سرفه و سوزش مجراي ادرار و مثانه و روده ها و بواسير و همچنين تسكين حرارت رحم و سوزش و درد آن مفيد است.
تخم آن ضد كرم كدو است و عصاره ساقه و برگ آن براي بيماريهاي كبد و بيماريهاي كمي ويتامين c بسيار مفيد است، البته كمتر از شاهي. زيرا در خرفه تا حد 25 گرم در 100 گرم برگ ويتامينc دارد و به عنوان رژيم غذايي اشخاص مبتلا به اسكوروي تجويز مي شود.
مقدار خوراك از آب برگ ساقه آن 40 گرم كه با 8 گرم نبات يا شكر مخلوط كرده و خورده مي شود.
اگر آن را پخته و با كمي پياز و روغن سرخ كرده و بخورند براي قطع اسهال صفراوي و تقويت روده ها و تبهاي گرم بسيار نافع است به خصوص در فصل هاي گرم سال و براي اشخاص گرم مزاج.
اگر برگ و ساقه آن را مانند سالاد و با سركه بخورند براي درد كليه بسيار نافع است.
جويدن برگ آن به مقدار كم، كندي دندان را رفع مي كند(كه از خوردن ميوه ترش و يا علت ديگري ايجاد شده باشد)و زياد جويدن آن كندي دندان ايجاد مي كند.
از عصاره آن براي التهابهاي گرم چشم با ماليدن در محل ملتهب استفاده مي شود.
ضماد برگ و ساقه آن با روغن گل سرخ براي تسكين سردردهاي گرم و ورمهاي گرم نافع است و با آرد جو براي جرب نافع است.ضماد برگ و ساقه آن به تنهايي براي تسكين حرارت اعضا و سوختگي آتش مفيد است و اگر بر معده و كبد گذارند براي تسكين حرارت آنها مفيد است و اگر با حنا تهيه شود و بر كف دست و پا گذارده شود براي حرارت و پيسي هاي دست و پا در صورت تكرار مفيد خواهد بود.
ضماد ريشه آن براي زگيل قوي تر از ضماد گياه است. اشتها را كاهش مي دهد و اسراف در خوردن آن نور چشم را نقصان مي دهد. اين قبيل افراد سرد مزاج اگر بخواهند بخورند بايد با نعناع و كرفس باشد، مقدار خوراك از آب آن تا 100 گرم است.
خاصيت تخم خرفه مانند آب خرفه است و گرد برگ و ساقه خشك آن براي زخمهاي دهان اطفال و زخمهاي نظاير آن نافع است و گرد آن براي طحال و معده اشخاص سرد مزاج مضر است.
اگر بيست گرم برگ خشك آن را كوبيده با شكر و جلپ بخورند براي تبها و سرفه هاي گرم بسيار نافع است، مقدار خوراك گرد آن تا 20 گرم است. مشابه آن در اكثر موارد فوق اسفرزه است.
در مورد خواص خرفه در مدارك فني منتشره در مغرب زمين چنين آمده است:
خرفه در چين و هندوچين مصارف دارويي وسيعي دارد. از خرفه به عنوان خنك كننده، نرم كننده، جبران كننده كمي ويتامينC و نيروبخش، التيام دهنده زخم و محلل ورم استفاده مي شود.
در مدارك زيادي خرفه به عنوان مدر معرفي شده است، ولي بررسي هاي دقيق تر حكما نشان مي دهد كه:
1 ـ در مورد اشخاص سالم و اشخاصي كه كليه نرمال دارند، اثر مدر دارد.
2ـ در مورد اشخاص با كليه هاي ناراحت نيز در مواردي تا حدودي مدر است از جمله در مورد نفري تيس (يا ورم كليه) و پي لي تيس (ورم كاليس كليه) تا حدودي مدر است.
در ده مدرك از مدارك طب سنتي معتبر آمده است كه مصرف خرفه براي معالجه خوني نافع است.
چي يو معتقد است كه خرفه براي سه نوع اسهال خوني كه در اثر باكتري ايجاد شده مفيد است ولي در مورد اسهال خوني آميبي يا آموبيك ديسانتري بي اثر است.
اليو معتقد است كه مصرف جوشانده خرفه كه كاملاً‌خوب پخته شده و آب آن گرفته شده باشد براي معالجه اسهال خوني باسيلي يا باسيلري ديسانتري بدون هيچ عوارض جانبي مفيد است.
خواص ديگر استعمال داخلي خرفه:
براي اسهال مفيد است به عنوان ضد كرم براي معالجه اوكسيوريس يا كرمهاي سفيد مفيد است و مسهل ملايم است براي بچه ها مسهل است تصفيه كننده خون است، تب بر و ضد سم است.
در استعمال خارجي:
شيره گياه يا له شده گياه براي تحليل ورم و تومور و التيام زخمهاي شديد سوختگي، بواسير بيماريهاي پوستي، تحليل آبسه، گزيدگي نيش حشرات، عقرب گزيدگي مفيد است.
در موارد نيش حشرات و جانوران مصرف داخلي آن هم مؤثر است ولي البته در مورد زنان حامله نبايد مصرف شود.
تحقيقات جديد دانشمندان نشان داده است كه در خرفه ماده شيميايي بسيار جالب به نام اسيد چرب امگا 3 وجود دارد. اين همان چربي معروفي است كه در روغن ماهي يافت مي شود و عامل مؤثري براي كاهش كلسترول و فشار خون است و از اين نظر كه اين گياه را در رديف گياهان ارزشمند ضد سرطان و ضد فشار خون قرار مي دهد و به علاوه داراي مقدار قابل ملاحظه اي ويتامين c است كه آن هم از ضد اكسيد كننده ها است و ضد عوامل سرطان زا است.
خواص خرفه از نظر احاديث :
بر روي زمين سبزي خوردني شريفتر از آن نيست و سبزي خوردني حضرت فاطمه (ع) است و عقل را زياد ميكند
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

گوشت خشك شده (قديد)

طريقه مصرف:
نبايد خورده شود و از خوردن آن نهي شده
توضيحات:
روايت شده كه دو چيز فاسد هستند كه به شكم تندرستي وارد نميشود الا ان كه آن را فاسد ميكنند و آن دو چيز گوشت خشك شده و پنير خشك شده است و دو چيز صالح هستند كه به شكم فاسد وارد نميشوند الا آن كه آن را اصلاح ميكنند و آن دو انار و آب نيمه گرم است. گوشت خشك شده بدن را لاغر و منهدم ميكند و چه بسا ميكشد و بيماري را برمي انگيزد و اين گوشت بدي است و به همه چيز زيان ميرساند و چيزي برايش فايده ندارد
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

كافور

طريقه مصرف:
براي سرمه و مصارف ديگر
توضيحات:
اگر از صبر، مُر و كافور به اندازه مساوي سرمه بكنند براي ضعف چشم مفيد است و روايت شده كافور رياحي و صبر سقوطري را به يك اندازه با هم ميكوبند و از پاچه حريري ميبريزند و سرمه ميكنند و يك بار سرمه در ماه هر دردي را كه در سر باشد فرو مينشاند و آن را از بدن بيرون ميراند
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

تره (كراث – گندنا)

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
براي درد طحال اگر سه روز آن را بخورند سودمند است و بوي دهن را خوش ميكند ،بادها را ميراند ، بواسير را قطع ميكند و براي كسي كه هميشه از آن بخورد ايمني از جذام است و روايت شده آن را با روغن عربي خوب سرخ كن و به كسي كه درد طحال دارد سه روز بخوران شايسته است آن را بشويند ريشه اش را قطع كنند و سرش را بزنند و سيد سبزيهاست و سبزي رسول الله(ص) و هفت قطره از بهشت بر آن ميچكد و روايت شده براي بواسير مفيد است.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

گشنيز (كنز بره)

طريقه مصرف:
سبزي آن به صورت خوراكي به مصرف ميرسد و تخم آن نيز خواص دارويي دارد
توضيحات:
گشنيز Coriander
نام علمي Coriangrum sativum
گياه شناسي
گشنيز گياه بومي جنوب اروپا و مناطق مديترانه است . در بيشتر نقاط ايران نيز مي رويد . از زمانهاي قديم وجود داشته و حتي مورد مصرف مصري ها بوده است .
بقراط اين گياه را مي شناخته و براي درمان بيماريهاي مختلف از آن استفاده مي كرده است . در قرون وسطي ضعف جنسي را با گشنيز درمان مي كردند .
گشنيز گياهي است علفي و يكساله ، برنگ سبز كه ارتفاع آن تا 80 سانتيمتر نيز مي رسد . برگهاي آن به دو شكل ظاهر مي شود آنهائي كه در قاعده ساقه وجود دارد بشكل دندانه دار و ديگري در طول ساقه كه باريك و نخي شكل مي باشند .
قسمت مورد استفاده گياه ساقه و برگ و ميوه آن است . ميوه گشنيز گرد و برنگ زرد مي باشد . بوي تازه آن مطبوع نبوده و تقريبا بد بو است ولي بر اثر خشك شدن اين بو از بين رفته و خوشبو مي شود . حتي نام لاتين گشنيز از لغت يوناني Korio مشتق شده كه به معني بد بو است .
خواص طبي گشنيز
گشنيز و تخم گشنيز از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است
خواص تخم گشنيز از قرار زير است
1)تخم گشنيز را پودر كرده و با نسبت مساوي با شكر و يا عسل مخلوط كنيد براي تقويت بدن بسيار مفيد است
2)معده را تقويت مي كند
3)خوذن تخم گشنيز با غذا به هضم غذا كمك مي كند
4)ادرار آور است
5)قاعده آور است
6)كرم هاي معده و روده را از بين مي برد
7)براي برطرف كردن تب تيفوئيد مفيد است
8)خاصيت ضد باكتري درد و بيماريهاي عفوني روده را برطرف مي كند
9)تب هاي نوبه اي را از بين مي برد
10)براي نرم كردن سينه از جوشانده تخم گشنيز استفاده كنيد
11)جوشانده تخم گشنيز خواب آور است
12)زكام را برطرف مي كند
12)تخم گشنيز شير را در مادران شير ده زياد مي كند
13)براي تسكين درد دندان تخم گشنيز بجويد
14)تقويت كننده قلب است
15)جوشانده تخم گشنيز يا خوردن تخم گشنيز بوداده اسهال خوني را برطرف مي كند
خواص برگ وساقه گشنيز
1) گشنيز خواب آور است
2)مسكن و آرام كننده است
3)مسموميت هاي حاصله از مواد پروتئيني را برطرف مي كند
4)با غذا گشنيز بخوريد تا از ترش شدن غذا جلوگيري كند
5)تشنگي را برطرف مي كند
6)طحال را تميز و تقويت مي كند
7)براي فتق مفيد است
8)براي برطرف كردن بوب بد دهان سوپ گشنيز بخوريد
9)دل درد را برطرف مي كند
طرز استفاده:
براي برطرف كردن دندان درد
حدود 10 گرم تخم شگنيز را در چهار ليتر آب ريخته و بگذاريدبجوشد تا حجم آن به يك ليتر برسد آنرا كمي سرد كنيد و در دهان مضمضه كنيد تا درد دندان برطرف شود
براي شستن دهان و دندان
يك قاشق چايخوري پودر تخم گشنيز را در يك ليوان آّب جوش ريخته و بمدت 5 دقيقه دم كنيد سپس آنرا براي شستن دهان دندان و گلو غرغره كنيد
مرجع: كتب طب سنتي

گلابي ( كمثري )

طريقه مصرف:
خوردني به صورت ميوه و آب ميوه
توضيحات:
گلابي Pear
نام علمي Pirus communis
گياه شناسي
گلابي درختي است كه بلندي آن به حدود 10 متر مي رسد و بيشتر در مناطق سردسير و كوهستاني مي ريود . اين درخت بومي مناطق جنوبي درياي خزر مي باشد .
ريشه گلابي عميق است برگهاي آن صاف و دندانه دارمي باشدگلهاي گلابي سفيد رنگ مايل به صورتي و بصورت خوشه اي است . ميوه درخت گلابي مخروطي شكل ، گوشتدار ، شيرين و يا ترش و شيرين و برد است از تمام قسمتهاي گلابي مانند برگهاي جوان پوست وس اقه ميوه آن استفاده طبي بعمل مي آيد .
خواص ميوه گلابي
گلابي از نظر طب قديم ايران گرم و تر است
1)گلابي سنگ مجاري ادرار را دفع مي كند
2)آرام بخش و تب بر است
3)در رفع عفونت مجراي ادرار موثر است
4)مقوي بدن است
5)تشنگي را برطرف مي كند
6)سوزش مثانه و مجراي ادرار را رفع مي كند
7)چون قند گلابي (لوز ) است بنبراين آنهايي كه مبتلا به مرض قند هستند مي توانند از آن استفاده كنند و براي آنها مضر نيست
8)براي دفع سموم بدن بسيار موثر است
9)براي پائين آوردن فشار خون بايد مدت چند روز فقط گلابي مصرف كنيد و غذاي ديگر نخوريد . البته اين رژيم بايد تحت نظر دكتر انجام گيرد و با اجازه پزشك متخصص باشد
خواص ديگر قسمت هاي درخت گلابي
برگ وشكوفه درخت گلابي از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است
1-شكوفه درخت گلابي مقوي معده است و خونريزي و اسهال را بند مي آورد
2-در مورد ورم چشم از ضماد شكوفه گلابي استفاده كنيد
3-تخم گلابي ضد كرم معده و روده لست
4-دم كرده برگ گلابي براي رفع اسهال مفيد است
5-براي دفع سنگ كليه 50 گرم برگ گلابي را با 50 گرم پوست سيب در يك ليتر آب جوش ريخته و بمدت 20 دقيقه دم كنيد و آنرا بتدريج بنوشيد
6-براي شستشوي زخم ها 50 رگم پوست ساقه درخت گلابي را در يك ليتر آب ريخته و بگذاري چند دقيقه بجوشد و سپس آنرا كم كم بنوشيد.
خواص گلابي از نظر احاديث :
روايت شده گلابي بخوريد زيرا دل را جلا ميدهد و به اذن خدا دردهاي درون را فرو مينشاند و معده را دباغي ميكند گلابي و به با هم برادرند و در هنگام سيري مفيدتر از ناشتا هستند و كسيكه سنگيني و غش به او برسد بايد ناشتا و قبل از غذاي صبح بخورد
مرجع: كتب طب سنتي

كندر

طريقه مصرف:
بهترين راه مصرف كندر
آنرا كوبيده و هر روز صبح ناشتا يك قاشق مربا خوري از آنرا در يك استكان آب حل كرده و مصرف نماييد.
همچنين ميتوانيد آنرا در دهان گذاشته و به صورت آدامس از آن استفاده نماييد اما كمي تلخ ميباشد.
توضيحات:
جويدنش لثه را محكم ميكند و بوي دهان را ميزدايدبراي حافظه مفيد است و روايت شده براي حفظ قرآن و قطع ادرار و بلغم از آن بخورند
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

شير

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
شير گوسفندان سياه بهتر از شير گوسفندان سرخ است اما شير گاو قرمز بهتر از شير گاو سياه ميباشد و كسي كه در آب پشتش ( مني ) دگرگوني رخ دهد شير تازه و عسل برايش مفيد است شير گوشت نو ميروياند استخوان را محكم ميكندو سر كشيدن شير شفاي هر دردي است الا مرگ و روايت شده كه بخدا قسم شير هيچ زياني ندارد و هيچ كس از نوشيدن شير گلو گير نميشود و كسيكه شير را به عشق رسول خدا (ص) بياشامد زيان نميبيند و در كل شير گاو بهتر از شير گوسفند ميباشد.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

گوشت (لحم)

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
گوشت گوشت ميروياند و كسيكه چهل روز آنرا ترك كند بد خلق ميشود و كسيكه بد خلق شد در گوشش اذان بگوييد و در روايت از زياد خوردن گوشت نهي شده و گوشت گاو با چغندر براي بيماري سفيد شدن چشم مفيد است و همچنين ابگوشت آن سفيدي را ميبرد و روايت شده كه اَردبوداده و شور باي گوشت گاو براي وضح (لكه هاي سفيد پوستي) سود مند است و روايت شده كه گوشت گاو درد است و گوشت مرده چنين است و كسي به خوردن آن عادت نميكند مگر آنكه بدنش ضعيف ميشود و جسمش ناتوان مي گردد و قوت اش را از دست ميدهد نسلش قطع مي گردد و مرده خوار نميميرد مگر به مرگ فجأه ( ناگهاني ) و گوشت سيد غذاهاي بهشت و سيد خوردنيهاي دنيا و آخرت است و بهترين گوشتها گوشت گوسفند است و روايت شده مرغوبترين گوشتها گوشت كبوتر بچه اي است كه تازه به پرواز در آمده يا نزديك پرواز است.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

لقاح (ناقه)

طريقه مصرف:
شير شتر
توضيحات:
شيرش شفاي هر درد و افتي و جسد است بدن را پاك ميكند و چيزهاي گنديده آنرا بيرون رانده و آنرا خوب ميشويد و پيشابش شفاي ربو ( تنگي نفس در حال ايستادن ) است
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

آب (ماء)

طريقه مصرف:
نوشيدني و ….
توضيحات:
روايت شده كه براي تب دارويي بهتر از آب سرد و دعا نيافتيم و زياد نوشيدن آب ماده هر درد است و آب زمزم براي هر دردي كه نوشيده شود شفا است و روايت شده كه شفاي هر درد است . اگر كسي آب باران را قبل از آنكه به زمين برسد را در ظرفي تميز جمع كند براي هر يك (ظا هرا منظور براي هر ظرف) هفتاد بار سوره هاي الحمد و قل هو الله و معوذتين (سوره هاي فلق و ناس) بخواند و هر روز يك جام و هر شب يك جام از آن بياشامد خداوند هر بيماري را از بدن ، استخوانها ، مخ ، و رگهاي او ميبرد. اب باران بدن را تطهير ميكند و بيماريها را دفع ميكند اب نيمه گرم براي هر چيز سود مند است و از چيزي زيان نميبيند ادرار كردن در آب راكد فراموشي مي آورد و آب ميزاب كعبه ( ناوداني كه بر بام كعبه در بالاي حجر اسمعيل نصب شده و معروف به ميزاب رحمت است) شفا است اب نيمخور مؤمن شفاي هفتاد درد است و اب سيد نوشابه هاي دنيا و آخرت است.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

ماست

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
كسي كه ميخواهد ماست بخورد و به او زيان نرساند بايد هاضوم يعني زنيان بر آن بريزد
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

ماش

طريقه مصرف:
خود ماش و آبي كه در آن پخته شود خوراكي ميباشد.
توضيحات:
ماش را ميپزند و كسيكه مبتلا به بهق ( لكه هاي پوستي ) باشد آبش را مينوشد و خود آن را در غذايش ميريزند
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

مر

طريقه مصرف:
سرمه به چشم ميشود
توضيحات:
سرمه كردن مر با كافور براي چشم مفيد است
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

نمك (ملح)

طريقه مصرف:
مصرف نمك قبل از خوردن غذا براي پيشگيري از بسياري بيماريها مفيد ميباشد.
توضيحات:
غذاي خود را با نمك آغاز كن زيرا شفاي هفتاد و دو درد در آن است. كه از آن جمله اند : جنون ، جذام ، برص ، گلودرد ، دندان درد ، دل درد ، لك و پيس چهره و گزش عقرب و براي اين منظور آنرا با آب خمير كرده و بر موضع مينهند و اگر مردم ميدانستند كه چه چيز در نمك است در بكار بردن آن بعنوان ترياق مبالغه ميكردند.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

شراب (نبيذ)

طريقه مصرف:
حرام است و نبايد مصرف شود.
توضيحات:
خداوند در حرام شفا قرار نداده و مصرف آن مضرات بسياري دارد كه از آن جمله ميتوان به كم شدن عقل انسان اشاره كرد.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

نوره (داروي نظافت)

طريقه مصرف:
ضماد كردني ميباشد
توضيحات:
نوره يكي از اقسام دارو است و بدن را فربه ميكند و اگر آنرا با حنا مخلوط كنند و در حمام برخود بمالند وضح (لكهاي سفيد پوست ) و بحق ( لكهاي سياه پوستي ) را ميزدايد . تنوير وسيله طهارت است و كسي كه با انگشت ان را بردارد و ببويد و بر سر بيني خود بگذارد و دعاي( الهم ارحم سليمان بن داود كما امرنا بالنوره) را بخواند او را نمسوزاند ،نوره اب صلب (مني) را زياد ميكند و بدن را نيرو ميدهد و بر پيه كليه مي افزايد و بدن را فربه ميكند و يك بار استعمال آن در تابستان مفيدتر از ده برابر آن در زمستان است موي بدن همين كه بلند شد آب پشت را قطع ميكند و مفاصل را سست ميكند و ضعف و سل ميآورد و كسي كه پس ماليدن آنها از فرق تا قدم خود را حنا بمالد از جنون ، جذام، برص و آكله در امان است
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

حليم (هريسه)

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
يكي از انبيا از ضعف و كمي نيروي نزديكي به خدا شكايت كرد خداوند به او امر فرمود كه حليم بخورد.
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

كاسني (هندبا)

طريقه مصرف:
دم كردني و خوراكي به عنوان سبزي
توضيحات:
سيد سبزي ها است مني را زياد ميكند و رخساره را خوشرنگ ميكند گرم و نرم است و پسر را زياد ميكند هر روز صبح قطره هايي ازبهشت بر آن ميچكد شايسته آن است كه هر وقت كاسني ميخورند آن را تكان ندهند كسي كه شب بخوابد و در شكمش هفت طاقه كاسني باشد در آن شب انشاءالله از قولنج در امان است در كاسني شفاي هزار درد است و دردي در اندون آدمي نيست مگر آنكه كاسني آن را ريشه كن ميكند براي تب و سردرد روغن آن تجويز شده
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

مورد (آس – مرسين)

طريقه مصرف:
خوراكي و ماليدني
توضيحات:
براي روياندن مو و جلوگيري از ريزش آن و همچنين تقويت اعصاب مفيد ميباشد.
مرجع: كتب طب سنتي

آجر

طريقه مصرف:
بخور دادن و نشستن بر آجر گرم
توضيحات:
اجر را اگر بگدازند و در آب بيندازند تا آنرا بخار كند و سر را با آن بخور دهند براي دفع مواد سرد مغزي ، نزله ها ، دردسر كهنه مفيد است ، نشستن بر آجر داغ براي اسهال و پيچ رطوبتي و سرد بادي و درد بواسير مفيد است .
مرجع: كتب طب سنتي

ابريشم

طريقه مصرف:
همراه با عسل خورده ميشود
توضيحات:
يك درهم از آن كه با قيچي تكه تكه شده باشد با سه درهم عسل شادي آور است
مرجع: كتب طب سنتي

ابقر (شوره)

طريقه مصرف:
با شكر خورده ميشود
توضيحات:
براي ناراحتي هاي طحالي و در پشت و كمر و بند امدن پيشاب مفيد است ، ربع تا دو درهم از آنرا با شكر ميخورند و به تجربه رسيده
مرجع: كتب طب سنتي

ابهل (سرو كوهي)

طريقه مصرف:
با روغن زيتون پخته ميشود تا سياه شود
توضيحات:
قطورش براي كري مفيد است و ماليدن آن همراه با سركه داءالثعلب را بهبود ميبخشد و براي ربو و بواسير نيز مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

اترج ( ترنج )

طريقه مصرف:
هم تخمش و هم خودش خورده ميشود
توضيحات:
تخمش بنا به تجربه براي دفع سموم حيوانات از تراق الكبريت مفيد تر است و اگر مرواريد را در ابش حل كنند ترياق سمها و بيماري اندام هاي رئيسه و اسهال شديد است
مرجع: كتب طب سنتي

اثل ( گزشور – شوره گز )

طريقه مصرف:
هم چوبش و هم ميوه اش مصرف ميشود
توضيحات:
خاكستر چوبش براي جلو گيري از خونريزي اعضاء مفيد است و دو و نيم درهم از ميوه اش با دو و نيم درهم گل انار فارسي را اگر دو يا سه بار بخورند اسهال را قطع ميكند پخته اش همراه با مازو و انار جانشين حبهاي جيوه اي و چوب چيني است و قرحه ها و زخمها سفليس و آكله و نمله(نوعي دانه كه به بدن ميزند) را بهبود ميبخشد
مرجع: كتب طب سنتي

سنگ سرمه (اثمد)

طريقه مصرف:
سرمه و مصارف ديگر
توضيحات:
با حضض و سماق براي اشكريزي و جرب چشم مفيد است و باحسن لبه در گوشت آوري و به هم آوردن زخم آدمي را از داروي ديگر بي نياز ميكند
مرجع: كتب طب سنتي

اخثا (سرگين)

طريقه مصرف:
ضماد و …
توضيحات:
سرگين گاو با پياز دشتي براي قوبا (لگ پيسي وخشونت پوست) سعفه ( كچلي و قرحه هاي سر) وداءالثعلب ( روزش موي بدن) مفيد است و ضمادش بر ورم و زنبور گزيدگي سودمند است
مرجع: كتب طب سنتي

ازاراقي ( كچله)

طريقه مصرف:
خوراك اين معجون يك با دو مثقال است
توضيحات:
معجونش براي فلج و سستي و دردهاي سرد مفيد است عادت ترياك را قطع ميكند و درد مفاصل و عرق النسا (سياتيك) ، ادرار بي اختيار را بهبود ميبخشد
مرجع: كتب طب سنتي

اذخر ( كاه مكه)

طريقه مصرف:
همراه با سكنجبين خورده ميشود
توضيحات:
همراه با سكنجبين در روزهاي آخر تب هاي بلغمي مفيد است و مخلوط با فلفل براي تهوع سودمند است
مرجع: كتب طب سنتي

ارغوان ( ارجوان)

طريقه مصرف:
چوب سوخته اش ضماد بر ابرو ميكنند
توضيحات:
براي سياه كردن موي ابرو مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

جو

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
جو Barley
نام علمي Hordeum vulgare
گياه شناسي
جو گياهي است علفي و يكساله كه ارتفاع آن بسته بانواع مختلف آن تا يك متر مي رسد . برگهاي آن متناوب و باريك و دراز و به رنگ سبز تيره مي باشد .
جو از نظر كاشت به دو دسته تقسيم مي شود : جو بهاره و جو پائيزه .
جو بهاره در بهار كشت مي شود و احتياج به سرماي زمستان ندارد و قبل از زمستان دانه مي دهد در حاليكه جو پائيزه در پائيز كشت مي شود و محتاج سرماي زمستان است .
خواص داروئي:
جو معمولا به سه صورت در بازار عرضه مي شود
1) جو پوست نكنده كه هنوز سبوس آن جدا نشده
2)جو پوست كنده كه پوست آن گرفته شده است
)3جو سفيد كه پوست وسبوس آن گرفته شده است و بنام جو مرواريدي معروف است .
جو از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است
1)غذايي بسيار مقوي است .
2)خاصيت نرم كننده دارد .
3)در قديم از جو زياد استفاده مي كردند .
4)براي نقرس مفيد است .
5)جوشانده جو داروي خوبي براي مبتلايان به تب و كم خوني و سوء هاضمه است .
6)ماء الشعير براي درمان سل زخم هاي ريوي و سردرد گرم مفيد است .
7)ماء الشعير خون ساز است و زود هضم مي شود.
8)ماء الشعير را با خشخاش كوبيده براي سردرد مفيد است .
9)براي درمان نقرس پماد در جو را با آب بر روي قسمت هاي دردناك بگذاريد .
10) جو را با شكر مخلوط كرده غذاي خوبي براي اطفال است .
11)بيسكوبيت جو بهترين دارو براي درمان يبوست است و حتي نفخ و شكم درد را از بين مي برد.
12)سرد مزاجان بايد جو را با شكر بخورند.
13)كشك الشعير براي مزاج هاي گرم و اسهال هاي صفراوي مفيد است .
14)براي برطرف كردن گلو درد و ورم گلو كشك الشعير را قرقره كنيد .
15)براي پائين آرودن كلسترول از جو استفاده كنيد .
16)جو چون داراي پروتئاز مي باشد بنابراين از سرطان جلوگيري مي كند .
مرجع: كتب طب سنتي

پسته

طريقه مصرف:
پسته و مغز آن خوراكي ميباشد و در آجيل مصرف ميشود و ديگر قسمتهاي پسته هم كاربرد دارويي دارند كه در ذيل به آن اشاره خواهيم كرد :
توضيحات:
پسته Pistachio
نام علمي Pistaca
گياه شناسي
پسته درخت دوپايه اي است كه ارتفاع آن به حدود پنج متر مي رسد و بحالت خودرو در ايران و افغانستان
مي رويد .
برگهاي درخت پسته متناوب و مركب از 2 يا 3 برگچه نوك تيز با يك برگچه انتهايي است وبرنگ سبز روشن مي باشد . گلهاي آن خوشه اي است گل نر آن فاقد گلبرگ است .
خواص داروئي:
خواص مغز پسته
مغز پسته از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است .
1)مغز پسته بعلت داشتن آهن خون ساز است و آنهائيكه مبتلا به كم خوني هستند بايد حتما روزانه مقداير پسته بخورند .
2)خوردن پسته نيروي جنسي را تقويت مي كند .
3)مغز و ذهن را تقويت مي كند .
4)براي آرامش قلب و آرام كردن اعصاب مفيد است .
5)براي باز كردن مجاري كبد مصرف پسته توصيه مي شود .
6)پسته معده را تقويت مي كند .
7)براي تسكين سرفه مفيد است .
8)اسهال معمولي و اسهال خوني را درمان مي كند .
9)جوشانده پوست درخت پسته براي برطرف كردن خارش اعضاي تناسلي زنان مفيد است .
10)جوشانده پوست و برگ درخت پسته براي رفع درد و خارش مقعد مفيد است
خواص پوست سبز پسته
پوست سبز پسته تازه از نظر طب قديم ايران سرد وخشك است و داراي خواص زير مي باشد :
1-براي رنگرزي بكار مي رود.
2-بهترين دارو راي رفع بوي بد دهان است .
3-جويدن آن باعث التيام زخم هاي داخل دهان مي شود.
4-براي استحكام لثه آنرا روي لثه بماليد و يا بجويد .
5-دم كرده پوست سبز پسته حالت دل بهم خوردگي و استفراغ را از بين مي برد.
6-دم كرده آن براي رفع اسهال مفيد است .
7-براي رفع سكسكه پوست سبز پسته را دم كنيد و يك فنجان از آنرا بنوشيد .
خواص پوست سفيد پسته
پوست سفيد پسته براي بواسير و بيرون زدن مقعد مفيد است . براي درمان اين بيماري بايد پوست سفيد پسته را در آب بجوشانيد و آنرا داخل لگني بريزيد و شخصي را كه اين بيماري را دارد براي چند دقيقه در آن بنشيند . باعث تسكين درد و تخفيف بيماري مي شود .
مرجع: كتب طب سنتي

اسفنج

طريقه مصرف:
ضماد ميشود
توضيحات:
فتيله اش زخم را وسعت مي بخشد و اگر آنرا بسوزانند و با روغن زيتون مرهم كنند و بر غده هاي خنازيري ضماد كنند آنها را حل مينمايد و سنگي كه در ميان ان است سنگ مثانه را خورد ميكند
مرجع: كتب طب سنتي

سفيد آب قلع (اسفيداج)

طريقه مصرف:
ضماد ميشود
توضيحات:
ضماد آن همراه با شير براي ورم گرم . مفاصل گرم و سفيد آب يزدي براي باد سرخ و ورمهاي گرم مفيد است و بايد با آب بر موضع ماليده شود
مرجع: كتب طب سنتي

اسقيل (عنصل – پباز دشتي)

طريقه مصرف:
هم خودش و هم تخمش خوراكي است
توضيحات:
ضمادش براي زگيل و شقاقي كه از سرما پديد آمده باشد مفيد است و اگر داخل آن را با سركه بسايند ماليدنش در حمام براي بحق (لكه هاي روي پوست) سود بخش ميباشد و اگر تخم آنرا با سركه انگور با اندازه نخود حب كنند و آنرا در انجيري كه در سركه خيسانده اند بگذارند و بخورند و بر روي آن آب گرم بياشامند قولنج را بهبود ميبخشد
مرجع: كتب طب سنتي

كما (اشق)

طريقه مصرف:
ضماد كردني
توضيحات:
براي زدودن گوشت زايد و آوردن گوشت مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

اشنان

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
يك درهم از آن ادرار آور است و موجب قاعدگي است و براي استسقاء مفيد ميباشد
مرجع: كتب طب سنتي

پاي كلاغ (اطريلال)

طريقه مصرف:
همراه با عسل و در داروهاي تركيبي متفاوت است
توضيحات:
يك درهم از آن با عسل باد شكن است و براي قولنج و تاب روده مفيد است و در معجوني ديگر براي پيسي مفيد است كه بيمار با يد نخست در آفتاب بنشيند و از آب بپرهيزد تا عرق كند و سه روز بايد اين كار را ادامه دهد تا موضع پيس تاول بزند و آب زردي از آن بيرون آيد سپس از معجون فوق بر ان مواضع بمالد و همچنين اگر پانزده روز هر روز سه درهم با عسل از آن بخورد مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

اظفار الطيب (ناخنهاي خوشبو)

طريقه مصرف:
بخور دادن با آن
توضيحات:
بخور آن در زير دامن زنان صرع را ميزدايد و موجب قاعدگي است
مرجع: كتب طب سنتي

افتيمون

طريقه مصرف:
در معجون بكار ميرود
توضيحات:
ده درهم از آن ر درنيم رطل شير ميخيسانند و ميفشارند و با پانزده مثقال سكنجبين مخلوط ميكنند و ميخورند تا يك هفته ادامه ميدهند براي تپش قلب و ترس از تنهايي ، ماليخوليا و تشنج مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

اقاقيا

طريقه مصرف:
خوردني
توضيحات:
همراه با لادن و روغن گل سرخ براي قطع اسهال بچه ها مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

كشك

طريقه مصرف:
ضماد كردني
توضيحات:
همراه با پشم سوخته و جو سوخته به اندازه مساوي براي حزاز (شوره سر) مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

املج (آمله)

طريقه مصرف:
خوردني
توضيحات:
سفوف آن با هموزنش قند به اندازه روزي پنج درهم با آب نيمه گرم براي خراش روده ماده بواسير و نواصير ، ضعف معده و بينايي و تاريكي چشم سودمند است و اگر آنرا همراه با افسنتين بخورند معده را تقويت ميكند خوردن مرباي آن هر روز براي تعادل بخشيدن به بدن مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

زرشك (انبر باريس)

طريقه مصرف:
هم خودش و هم شربتش خوردني است
توضيحات:
زرشك Barberry
نام علمي Berberis
گياه شناسي
زرشك درختچه اي است داراي ساقه اي خاردار كه ارتفاع آن تا 4 متر نيز ميرسد . چوب اين درخت قهوه اي ، قرمز و يا زرد رنگ مي باشد . برگهاي آن بيضي شكل با دندانه هاي اره اي و گلهاي آن خوشه اي و زرد رنگ است
شاخه هاي زرشك تيغ زيادي دارد . ميوه زرشك قرمز رنگ ، گوشتي بيضوي شكل و داراي طعمي ترش است
قسمت مورد استفاده اين گياه ريشه ، پوست رشه و ساقه ، برگ گل و ميوه آن است .
خواص داروئي:
خواص طبي زرشك
زرشك از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است ميوه زرشك خواص زير را دارد:
1)قابض است
2)تقويت كننده قلب و كبد است
3)بواسير خوني را درمان مي كند
4)خونريزي را برطرف مي كند
5)براي برطرف كردن بيماريهاي كبدي مفيد است
6)صفرا بر است
7)دم كرده زرشك را براي برطرف كردن ناراحتي هاي دهان غرغره كنيد .
خواص ريشه و پوست ساقه
1)صفرا بر و مسهل است
2)كبد را پاك و تقويت مي كند
3)اعمال دستگاه گوارش را منظم مي كند
4)سوء هاضمه را از بين مي برد
5)بي اشتهايي را برطرف مي كند
6)براي رفع يبوست مفيد است
7)در درمان يرقان و زردي موثر است
8)نقرس و روماتيسم را برطرف مي كند
9)خانم هائيكه بين دو عادت ماهيانه خونريزي دارند بايد براي برطرف كردن آن از ريشه و ساقه زرشك استفاده كنند .
10)آنهائيكه مبتلا به ورم طحال هستند مي توانند براي معالجه از اين گياه كمك بگيرند .
11)واريس را درمان مي كند .
12)براي معالجه بواسير نافع است .
13)براي برطرف كردن سوزش ادرار مفيد است .
14)فشار خون را پائين مي آورد
15)براي شست وشوي چشم مي توانيد از جوشانده ريشه و ساقه و زرشك استفاده كنيد .
خواص برگ زرشك
1-آب آوردگي بدن را برطرف مي كند .
2-اسهال هاي مزمن را درمان مي كند .
3-برگ زرشك داراي مقدار زيادي ويتامين C مي باشد بنابراين در درمان بيماري اسكوربوت اثر مفيد درد .
4-جويدن برگ زرشك باعث محكم شدن لثه و دندان مي شود .
5-در موقع آنژين و گلو درد ، دم كرده برگ زرشك را غرغره كنيد .
مرجع: كتب طب سنتي

گزنه(انجره)

طريقه مصرف:
خوردني و در مواردي به صورت ماليدني به مصرف ميرسد.
توضيحات:
گزنه Nettle
نام علمي Urtica dioica
كليات گياه شناسي
گزنه گياهي است كه از دوران ماقبل تاريخ نيز وجود داشته و مردم آن زمان از آن براي تغذيه استفاده مي كردند و از خواص درماني آن اطلاع داشته اند .
جالينوس حكيم كه در قرن دوم ميلادي زندگي مي كرده آنرا براي رفع سرماخوردگي و بيماري دستگاه تنفسي بكار مي برده است .
گزنه گياهي است علفي و چند ساله كه ساقه آن چهار گوش بوده و بطور قائم تا ارتفاع يك متر بالا مي رو د. اين گياه در خرابه ها باغها و نقاط مرطوب كه چهارپايان از آن عبور مي كنند بحالت خودرو مي روي ريشه اين گياه خزنده بوده و در ناحيه اي كه سبز مي شود كم كم تمام منطقه را فرا مي گيرد .
ساقه اين گياه را پرزها و تارهاي مخروطي شكل پوشانده كه در صورت لمس كردن ساقه بدست مي چسبد و پوست را مي گزد كه توليد خارش و سوزش مي كند و شايد بهمين دليل آنرا گزنه ناميده اند .
تخم آن نرم ، ريز و تيره رنگ و مانند تخم كتان است قسمت مورد استفاده اين گياه برگهاي تازه ، ريشه شيره و دانه آن است .
خواص داروئي:
گزنه از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است
1) گزنه مو را تقويت كرده و از ريزش موي سر جلوگيري مي كند ، حتي در بعضي از موارد موي سر دوباره مي رويد . براي استفاده از اين خاصيت 6 گرم سر شاخه ها و برگها و ريشه گزنه را بتنهايي و يا با 30 گرم چاي كوهي در يك ليتر آبجوش ريخته و آنقدر بجوشانيد تا حجم مايع به نصف برسد . شبها مقدري از اين مايع را به سر بماليد و صبح بشوئيد .
2)براي براق شدن و جلا دادن به موها بعد از شستشوي سر موها را با چاي گزنه ماساژ دهيد . بدين منظور يك قاشق چايخوري برگ گزنه خشك را در يك ليوان آب جوش ريخته و مدت نيمساعت بگذاريد بماند . ماساژ دادن با اين چاي ، شوره سر را برطرف مي كند.
3)دستگاه هاضمه را تقويت مي كند
4)ادرار را زياد مي كند
5)براي درمان بيماري قند مفيد است بدين منظور يك فنجان چاي گزنه را سه بار در روز ميل كنيد
6)ترشح شير را در زنان شيرده زياد مي كند
7)اخلاط خوني را برطرف مي كند
8)بيماريهاي پوستي را برطرف مي كند
9)براي باز كردن عادت ماهيانه از دانه گزنه استفاده كنيد
10)در درمان كم خوني موثر است و تعداد گلبولهاي قرمز را زياد مي كند
11)اگر در ادرار خون وجود داشته باشد گزنه آنرا برطرف مي كند
12)گزنه عرق آور است
13)پاك كننده اخلاط سينه ، ريه و معده است
14)نيروي جنسي را تقويت مي كند
15)گرفتيگي هاي كبدي را رفع مي كند
16)براي از بين بردن زگيل ، ضماد برگهاي تازه آنرا روي زگيل بماليد .
17)براي پاك كردن مثانه ، رفع عفونت مثانه و دفع سنگ از مثانه برگ گزنه را همراه با ريشه شيرين بيان دم كنيد و بنوشيد
18)براي التيام زخم ها و زخم هاي سرطاني از ضماد تخم گزنه مخلوط با عسل استفاده كنيد
19)براي برطرف كردن كهير از جوشانده گزنه بمقدار سه فنجان در روز بنوشيد
20)درد نقرس را كاهش مي دهد
21)براي برطرف كردن ناراحتي هاي زنانه قبل از عادت ماهيانه از چاي گزنه استفاده كنيد
22)ناراحتي هاي كليه را برطرف مي كند
23)ضماد آن درد عضلاني را برطرف مي كند
24)كرم معده و روده را مي كشد
25)درمان كننده بواسير است
26)براي برطرف كردن درد رماتيسم ، برگهاي تازه آنرا روي پوست بماليد .
مرجع: كتب طب سنتي

انزروت (عنزروت)

طريقه مصرف:
هم در سرمه به كار ميرود و هم براي سرما خوردگي خورده ميشود.
توضيحات:
همراه با مرواريد و مرجان سوخته و قند به اندازه مساوي براي سفيد شدن چشم و نيز مربايش براي اين بيماري و خرابي چشم مفيد است . يك درهم ، بلغم و صفرا را و خلطهاي نارس را بيرون ميكند.
مرجع: كتب طب سنتي

انيسون ( باديان رومي)

طريقه مصرف:
خوردني است
توضيحات:
براي بيماري سبل (ورم خون قرنيه) كهنه مفيد است و ادامه خوردن آن بادها را بتحليل ميبرد، ادرار آور ، موجب قاعدگي و عرق آور است و براي حرارت دست و پا و باز كردن گرفتگي هاي كبد سودمند ميباشد
مرجع: كتب شيعه و اسلامي

هليله زرد

طريقه مصرف:
هم خوراكي و هم براي سرمه چشم به كار ميرود
توضيحات:
اگر سرمه شود براي اشك ريزي چشم مفيد است و اگر يك در هم از را با قند بخورند معده و قلب را تقويت ميكند
مرجع: كتب طب سنتي

ايرسا (سوسن آسمان گوني زنبق آبي)

طريقه مصرف:
خوردني
توضيحات:
براي تنگي نفس و روبا (نوعي تنگي نفس كه در حالت ايستادن پيدا ميشود مفيد است)
مرجع: كتب طب سنتي

بز كوهي (ايل)

طريقه مصرف:
از شاخش استفاده ميشود
توضيحات:
بخور شاخش براي راندن حشرات و سوخته آن براي زخم معده وخون آمدن از سينه ، اسهال و قرحه هاي چشم و اشك ريزي چشم ، خارش ، جرب و شب كوري به صورت خوراكي و سرمه مفيداست
مرجع: كتب طب سنتي

باد زهر معدني

طريقه مصرف:
خوردني
توضيحات:
براي زدودن خفقان همراه با عرق بيد مشك مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

بارزد

اگر بارزد را در گلاب بر روي آتش خل كرده و غليظ كنند و بر پارچه اي ابريشمي بمالند و بروي پشت گذارند و صبر كنند تا خود را ول كند براي دردهاي پشت مفيد است و نيز اگر آن را بر عانه ببندند براي دردهاي رحم مفيد است و نيز خاصيت گوشت آوري دارد
توضيحات:
براي دردهاي پشت و رحم و براي گوشت تازه اوردن
مرجع: كتب طب سنتي

باشق

طريقه مصرف:
ماليدني
توضيحات:
باشق نام پرنده اي است كه فضله اش براي درمان لك و پيسي مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

باقالا (باقالي)

طريقه مصرف:
تازه و خشك شده آن را پخته و مصرف ميكنند.
توضيحات:
اگر پوست بروني و برگ ان را بر سوختگي از آتش گذارند براي درمان سوختگي مفيد است و نيز ارد پوست بيروني باقالا را با سكنجبين مخلوط ميكنند براي درمان ورم پستان تجويز ميشود.
خوردن باقالا معده را دباغي ميكند اما زياد خوردن آن باعث خرفي (احمق شدن) ميشود !
مرجع: كتب طب سنتي

بالنگ (بالنگو، بالنجو)

طريقه مصرف:
خوراكي است و مرباي آن بسيار خوشمزه ميباشد.
توضيحات:
رفع خونريزي لثه، تقويت كبد، خنك كننده و آرام بخش، رفع يبوست معده
همراه با گلاب براي اسهال خوني و نيز اسهال هاي روده اي سودمند است
مرجع: كتب طب سنتي

بخورالاكراد

طريقه مصرف:
نوعي بخور است
توضيحات:
تنگي نفس ودردهاي سينه را آرام ميزدايدودردسر را آرام ميكندوبراي بيماريهاي سردمفيداست.
مرجع: كتب طب سنتي

برطانقي(بستان افروز)

طريقه مصرف:
وارد نشده
توضيحات:
براي التيام زخمها هرچندكه كهنه باشدمفيداست
مرجع: كتب طب سنتي

بومادران (برنجاسف، قيصوم) يا Achillea millefolium

طريقه مصرف:
خوراكي ميباشد كه به صورت جوشانده به مصرف ميرسد و به طرق ديگر هم مصرف ميشود كه در ذيل به آن اشاره خواهد گرديد :
توضيحات:
نام علمي اين گياه Achillea millefolium ميباشد اين گياه را علف هزار برگ هم مي نامند. اين گياه معطر داراي اسانس، اينولين و كمي تانن است و در كشورهاي اروپايي به عنوان دارو براي قطع تب استفاده مي شود.
اين گياه بطور خاص تب بُر است. ضماد آن جهت درد سينه مفيد است. بُخور و جوشانده آن براي درمان زكام مفيد است، پس در زمان سرماخوردگي بسيار مفيد است.
ادرار را زياد مي كند، در نتيجه براي سنگ هاي كليه مفيد است.
باد شكن است.
ماساژ دادن محل درد با روغن بومادران يا گذاشتن سوخته آن بر روي محل زخم ، موجب تسكين درد و جلوگيري از خونريزي مي شود.
در قديم ضماد بومادران يعني برگ هاي تازه آن را كه با روغن ترمس ( باقلاي مصري ) مخلوط بوده ، بر روي محل كچلي يا روي صورت مردان جوان براي رويش مو قرار مي دادند.
جوشانده سرشاخه گلدار آن براي رفع دردهاي قاعدگي مفيد است.
ضماد بومادران براي درد سينه و انواع سردرد استفاده مي شود.
خوردن آن باعسل انواع كرمهاي معده رابيرون ميكند.
مرجع: كتب طب سنتي

بسباسه(پوست داخلي بلوط)

طريقه مصرف:
ضماد كردني
توضيحات:
همراه با مورد و كرسنه و سركه بدن رانرم كرده، عرق بدبو را قطع مينمايد و بوي زير بغل را ميزدايد.
مرجع: كتب طب سنتي

فندق (بندق)

طريقه مصرف:
خوراكي
در برخي موارد به صورت ضماد
همچنين روغن آن در بسياري از موارد مفيد ميباشد.
توضيحات:
فندق Hazelnut
نام علمي Corylus avellana
گياه شناسي
فندق درختچه اي است به ارتفاع تقريبا دو متر كه در نواحي مساعد تا ارتفاع 6متر نيز مي رسد .
درخت فندق بومي اروپا و آسياي صغير است
برگهاي درخت فندق پهن و نوك تيز با دو رديف دندانه ، برنگ سبز و يا دمبرگي بطول تقريبا يك سانتيمتر مي باشد فندق داراي دو نوع گل نر و ماده است كه بصورت سنبله آويخته در پائيز ظاهر مي شود .
فندق گرد 2/5-1/5 سانتيمتر است . داراي پوششي سبز رنگ بوده كه پس از خشك شدن تدريجا از آن جدا مي گردد.
خواص داروئي:
فندق از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است . برگ و شكوفه گل وپ وست آن (مخصوصا پوست ريشه آن )قابض است
1)فندق بدليل اينكه داراي مقدر كمي مواد نشاسته اي است ضمنا داراي مواد معدني زيادي مانند كلسيم پتاسيم ، فسفر منيزيوم سديم و آهن مي باشد غذاي بسيار خوبي باي مبتلايان به بيماري قند است
2)فندق غذاي مناسبي براي تقويت بدن و مخصوصا دوره نقاهت است .
3)فندق مقوي روده ها و معده است .
4)فندق سموم را از بدن خارج مي سازد
5)فندق فشار خون را بالا مي برد
6)خانم هائيكه در بين دو عادت ماهانه خونريزي دارند براي درمان آن بايد جوشانده پوست فندق بخورند .
7)روغن فندق براي از بين بردن سرفه و درد سينه مفيد است .
8)روغن فندق براي كبد نافع است
9)براي جلوگيري از ريزش مو پوست فندق رابسوزانيد و خاكستر آنرا با پيه مخلوط كرده و قسمت هايي را كه مو ريخته با آن ماساژ دهيد .
10)فندق بو داده مخلوط انيسون براي سوزش مجراي ادرار و تقويت نيروي جنسي مفيد است
11)آنهائيكه كارهاي فكري مي كنند بايد فندق بخورند زيرا بدليل داشتن فسفر زياد مغز را تقويت مي كند.
در احاديث وارد شده كه گذاردن فندق دراطراف خانه از گزند عقرب جلوگيري ميكند.
مرجع: كتب طب سنتي

بهمن

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
اگرهرروز صبح مقداري ازآنراباشربت سيب بخورندباه راتقويت ميكند
مرجع: كتب طب سنتي

جعفري

طريقه مصرف:
جعفري يك نوع سبزي محسوب ميشود اما ريشه و تخم آن هم خاصيت درماني دارد كه در زير خواهد آمد.
توضيحات:
جعفري Parslery
نام علمي Petroselinum sativum
گياه شناسي
جعفري گياهي است علفي ، دوساله و معطر كه ارتفاع آن تا 70 سانتيمتر مي رسد . برگهاي آن برنگ سبز تيره و داراي بريدگيهاي لوزي يا مثلث شكل با تقسيمات رفعي است .
گلهاي جعفري كوچك برنگ مايل به سبز و بصورت چتر يم باشد ميوه آن كوچك به درازاي 2 ميليمتر و به قطر يك ميليمتر و داراي بوئي معطر است
خواص داروئي:
خواص تخم جعفري
تخم جعفري از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است .
1)ضد نفخ شكم است .
2)شريان ها و رگ ها راتميز مي كند .
3)ادرار آور و قاعده آرو است .
4)براي درمان تب نوبه بكارمي رود .
خواص ريشه جعفري
1)ريشه جعفري اشتها آور است .
2)ادرار آور و قاعده آور است .
3)سنگ كليه را دفع مي كند .
4)براي درمان اسهال بايد 20 گرم ريشه جعفري را در يك ليتر آب دم كرده و تنقيه كنيد .
5)دم كرده ريشه جعفري براي درمان تنگي نفس بكار مي رود.
6)براي درمان سرخك مفيد است .
خواص برگ و ساقه جعفري
1- براي رفع لكه ها و جوش هاي صورت دم كرده جعفري را روي پوست صورت بماليد .
2-براي روشن شدن رنگ پوست مقدري جعفري را در نيم ليتر آب به مدت 5 دقيقه بجوشانيد و صبح وشب صورت خود را با آن بشوئيد بعد از يك هفته پوست صورت شما روشن مي شود.
3-دم كرده جعفري ضد تب است .
4-دم كرده برگ جعفري براي بواسير و سنگ كليه مفيد است .
5-خوردن چاي جعفري به هضم غذا كمك مي كند .
6-بعد از خوردن سير براي برطرف كردن بوي دهان جعفري بجويد.
7-جعفزي نفس را خوشبو مي كند.
8-براي درمان ضرب خوردگي و خون مدرگي له شده برگ و ساقه جعفري را روي عضو ضرب ديده بگذاريد .
مرجع: كتب طب سنتي

ذرت

طريقه مصرف:
كاكل و ريشه آن به صورت دم كردني و جوشانده و ميوه آن به صورت پخته شده
توضيحات:
ذرت از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است .
ساير خواص آن عبارتند از :
– پماد ذرت خشك كننده زخم ها مي باشد.
– ذرت غذاي خوبي براي پيشگيري ازسرطان است.
– استفاده مداوم از ذرت ازپوسيدگي دندان جلوگيري مي كند .
– روغن ذرت كلسترول خون را پائين مي آورد .
– روغن ذرت براي درمان اگزما و بيماري هاي پوستي مفيد است.
خواص درماني كاكل ذرت
كاكل ذرت را قبل از رسيدن كامل ميوه يعني قبل از پژمرده شدن آن مي چينند و به سرعت خشك مي كنند . كاكل ذرت بعد از خشك شدن رنگ قهوه اي پيدا مي كند .
براي درست كردن دم كرده كاكل ذرت مقدر 30 گرم از آ ن را در يك ليتر آب جوش
ريخته وبه مدت پنج دقيقه دم كنيد .
– كاكل ذرت داراي مقدار زيادي پتاسيم است، به همين دليل دم كرده آن ادرار آور است و
آرام كننده دستگاه ادراري است .
– درد وناراحتي هاي دستگاه ادرار را تسكين مي دهد .
– سنگ مثانه التهاب و درد مثانه را از بين مي برد .
– كاكل ذرت بطور كلي دستگاه ادراري را تميز مي كند .
به غير از كاكل ذرت از برگ ، ريشه وساقه بلال نيز استفاده طبي به عمل مي آيد .
– جوشانده ساقه وسط بلال خونريزي بيني را بند مي آورد.
– براي دفع سنگ مثانه از جوشانده برگ هاي ذرت استفاده كنيد .
– جوشانده ريشه ذرت براي سوزش مجاري ادرار مفيد است .
– جوشانده وسط ذرت درد شكم و معده را از بين مي برد .
– در قديم براي معالجه سوزاك از جوشانده ساقه بلال استفاده مي كردند .
مرجع: كتب طب سنتي

بادام

طريقه مصرف:
روغن بادام : براي بدست آوردن روغن بادام ، مغز بادام را پس از تميز كردن و خشك كردن خرد مي كنند و بصورت خمير در مي آورند و سپس آنرا تحت فشار قرار داده و روغن آن را استخراج مي كنند . اين روغن را فشار اول مي نامند .
تفاله بادام را كه از فشار اول باقيمانده تحت اثر حرارت و مواد شيميايي قرار داده و روغن فشار دوم را بدست مي آورند . بدليل اينكه روغن بادام گران است معمولا تقلب كرده و آنرا با روغن هاي ديگر مانند روغن مغز هسته زردآلو و هلو مخلوط كرده و بام روغن بادام مي فروشند .
همانطور كه گفته د اگر روغن بادام تلخ يا مغز زردآلو و يا هلو تحت اثر آّب قرار گيرند اسيد سيانيدريك و آلدئيد بنزوئيك توليد مي شود كه سمي است بنابراين براي گرفتن روغن از اين هسته ها نبايد از آب استفاده كرد .
اسانس بادام تلخ : اين اسانس مايعي زلال و بيرنگ است كه در اثر كهنه شدن برنگ زرد كمرنگ در مي آيد . بوي آن قوي ، طعمش سوزاننده و تلخ و بسيار سمي است . اسانس بادام تلخ بسهولت با اكسيژن هوا تركيب و اكسيد مي شود . بنابراين بايد هميشه محتوي آن كاملا پر و در بسته بوده و در جاي تاريك و سرد نگاهدري شود .
شكوفه و گل بادام : گل و شكوفه درخت بادام داراي بوي مطبوعي و طعم تلخ مي باشد .
پوست ميوه بادام : بصورت جوشانده مصرف مي شود . طرز تهيه آن به اين صورت است كه 50 گرم پوست بادام شيرين را در يك ليتر آب ريخته و مدت چند دقيقه آنرا مي جوشانند سپس آنرا صاف كرده و مصرف مي كنند .
برگ درخت بادام: براي تهيه جوشانده برگ درخت بادام 50 گرم برگ درخت را در يك ليتر آب مي جوشانند و سپس صاف مي كنند .
مغز بادام : معمولا بصورت خشك شده و خام و يا بوداده مصرف مي شود .
شير بادام : شير بادام را از مغز بادام بو نداده و خام تهيه مي كنند . براي تهيه آن 50 گرم مغز بادام را كاملا آسياب كرده كه بصورت پودر در آيد . سپس مقدر 50 گرم شكر يا قند به آن اضافه كرده و با يك ليتر آب مخلوط مي كنند مايعي مانند شي بدست مي آيد .
نوع ديگر شير بادام براي كودكان شير خوار و اطفال بسيار مفيد است و مي تواند جانشين شير مدر و يا مكمل آن باشد بدين ترتيب بدست مي آيد كه مقدر 50 گرم بادام را بمدت چند دقيقه در آب گرم قرار مي دهند تا پوست آن كنده شود سپس آنرا آسياب كرده و بصورت پودر در مي آيند و مقدر كمي آب را بان اضافه مي كنند و بهم مي زنند تا بشكل خمير در آيد سپس خمير حاصل را با يك ليتر آب مخلوط و بهم مي زنند و سپس مقدر 50 گرم عسل بآن اضافه مي كنند تا كاملا حل شود . اين مايع را از پارچه ململ مي گذرانند تا مايعي مانند شير از آن باقي بماند.
البته اگر اشخاص بالغ بخواهند از شير بادام استفاده كنند احتياجي به صاف كردن آن نخواهد بود .
طريقه ديگري كه آسان تر است بدين صورت مي باشد كه مقدر 50 گرم بادام پوست كنده يك ليتر آب و 50 گرم عسل يا شكر را در داخل مخلوط كن برقي بريزيد و تا مايعي مانند شير بدست آيد .
توضيحات:
درخت بادام به 8 متر مي رسد . درختي است زيبا كه از زمانهاي قديم در نواحي مركزي و غربي آسيا مخصوصا افغانستان و ايران ، سوريه و فلسطين پرورش مي يافته است.
نامهاي فارسي: بادام معمولي، درخت بادام، لوز، بادام آغاجي، درخت بادام شيرين، كهرو، ارچين، بايم، چغاله بادام، ديم دار، گواروم بوته
نام انگليسي: Almond – Sweet almond – Bitter almond
نام علمي: Amygdalus communis (syn.Prunus communis)
خانواده: Rosaseae
درخت بادام بومي منطقه مديترانه آسيا است. بلندي آن به 6تا8 متر مي رسد و برگهاي آم ساده، بيضي باريك، نوك تيز، كمي موج دار و گلهاي صورتي رنگ است. بادام داراي دو واريته اصلي مي باشد كه بادام شيرين و بادام تلخ مي باشد.
بادام حاوي گليكوزيد سيانوژنيك به نام آميگدالين (Amygladin)است. اين گليكوزيد در بادام شيرين به مقدار ناچيز ولي در بادام تلخ در حد سمي و به ميزان يك تا 3.5 درصد حضور دارد و مي تواند منشاء مسموميت دامها و يا انسان واقع شود.
هيدروليز آميگدالين، ينزالدئيد (enzaldehyde)، جنتوبيوز (Gentobiose) و اسيد سيانيدريك توليد مي كند.
ريشه درخت بادام بسيار قوي است . اين درخت مي تواند حتي با كمي رطوبت نيز رشد كند .برگهاي آن بيضي ، باريك ، نوك تيز و برنگ سبز مي باشد . گلهاي آن بسيار زيبا و برنگ صورتي است . در اوائل بهار شكوفه هاي بادام ظاهر مي شود .
بطور كلي دو نوع بادام وجود دارد :
1- بادام شيرين Sweet Almond
2- بادام تلخ Bitter Almond
ميوه درخت بادام بصورت شفت مي باشد كه قشر خارجي آن سبز رنگ و پوشيده از كرك است كه در داخل آن بادام با پوست سخت وجوددرد . در ابتداي تشكيل ميوه پوشش خارجي سبز رنگ و گوشت در است كه پوشيده از كرك است و هنوز بردستي رشد نكرده كه آنرا چغاله بادام Amandon مي نامند كه داراي خواص مخصوص مي باشد . پس از رسيدن بادام بتدريج پوشش خارجي سبز رنگ خشك شده و پوست آن نيز سفت و سخت مي شود و مغز بادام در داخل آن رشد كرده و آماده استفاده مي شود .
مغز بادام بيضي شكل و مسطح بوده كه يكطرف آن نوك تيز است . مغز بادام در داخل پوسته نارك قهوه اي رنگي مي باشد كه مي توان آنرا بكمك آب گرم از آن جدا كرد كه مغز بادام سفيدرنگ در داخل آن است .
مغز بادام شيرين و طعم ملايم و خوشمزه اي درد و بسهولت از بادام تلخ تشخيص داده مي شود .
از كليه قسمت هاي درخت بادام شيرين مانند شكوفه ، برگ و ميوه آن استفاده طبي مي شود
خواص داروئي:
بادام شيرين از نظر طب قديم ايران كمي گرم و تر است .
1) بادام ملين بوده و روغن بادام ضد يبوست است مخصوصا از روغن بادام مي توان رفع يبوست براي بچه ها استفاده كرد .
2)بادام سينه را نرم مي كند .
3)شير بادام براي رفع سرفه ، ناراحتي حنجره و تنگي نفغس مفيد بوده و خلط آور است .
4) بادام براي درمان زخم روده ها و مثانه و اسهال مفيد است .
5)بادام بو داده مقوي معده بوده و قابض است .
6)بادام تقويت كننده نيروي جنسي است و توليد اسپرم را زياد مي كند .
7)بادام را آسياب كرده و با عسل مخلوط كنيد براي درد كبد و سرفه مفيد است .
8)چغاله بادام لثه و ريشه دندان را تقويت مي كند .
9) چغاله بادام براي خشكي دهان مفيد است .
10)شكوفه بادام را دم كنيد و بعنوان مسهل براي اطفال استفاده كنيد .
11)دم كرده پوست قهوه اي رنگ مغز بادام بهترين دارو براي تسكين درد و التهاب مجاري تنفسي است .(مقدر مصرف 5 گرم در 100 گرم آب )
12)جوشانده برگ درخت بادام براي نارسائي كبد و كيسه صفرا مفيد است .
13)روغن بادام خواب آور است و بيخوابي را از بين مي برد .
14)براي صاف كردن سينه و نرم شدن روده ها و از بين بردن سرفه خشك بايد روغن بادام را با شكر و كتيرا مخلوط كرده و بخوريد .
15)روغن بادام را با آب گرم مخلو ط كنيد داروي خوبي براي رفع اسهال و دل پيچه بچه ها خواهد بود . ضمنا اين مخلوط سنگ مثانه را خارج كرده و ادرار كردن را آسان مي كند .
16)براي درمان نقرس و رفع خميدگي پيران ، مهره هاي پشت را با روغن بادام چرب كنيد .
17)برگ تازه درخت بادام مسهل و ضد كرم است .
18)برگ خشك شده درخت بدام قابض بوده و اسهال را از بين مي برد.
19)روغن بادام شيرين بدليل خاصيت نرم كنندگي و ضد التهاب در كرم ها و پمادها بكار مي رود.
20)براي رفع بيماريهاي سينه ، روغن بادام شيرين را با هموزن آن عسل و يك زرده تخم مرغ مخلوط كنيد كه بصورت خمير يكنواختي دارايد سپس به آن جوشانده گل ختمي اضافه كرده و يك قاشق چايخوري از انرا بفاصله هر سه ساعت بخوريد .
21)براي رفع خارش پوست بچه هائيكه كه سرخك و مخملك دارند روغن بادام را در تمام سطوح بدن آنها بماليد خارش را تسكين مي دهد .
22)ماليدن روغن بادام بر روي پوست التهاب را رفع كرده و سوختگي را درمان مي كند.
23) روغن بادام اگزما را رفع مي كند .
خواص بادام تلخ
مغز بادام تلخ ازنظر طب قديم ايران خيلي گرم و خشك است
1-بادام تلخ را آسياب كرده و با سركه مخلوط كنيد ضماد خوبي براي سر درد مي باشد همچنين ماليدن آن بر دور چشم براي تقويت بينايي مفيد است .
2- خوردن بادام تلخ براي تنگي نفس ، سرفه و ورم ريه مفيد است .
3-بادام تلخ رابا عسل بخوريد كبد و طحال را تميز مي كند .
4-براي رفع درد كليه ها بادام تلخ را با نشاسته و نعناع بخوريد .
5- بادام تلخ را با عسل براي قولنج مفيد است .
6-براي از بين بردن سنگ كليه و ناراحتي هاي كليه ، بادام تلخ را با شيره انگور مخلوط كرده و بخوريد .
7-اگر عادت ماهيانه خانم ها عقب مي افتد بهترين طرز درمان آن قرار دادن شياف بادام تلخ در مهبل است .
8-براي ازبين بردن لكه هاي صورت ، بادام تلخ را پودر كنيد و با سركه مخلوط كرده و ضمادي از آن درست كنيد و روي پوست بماليد .
9-ضماد بادام تلخ براي درمان زخم هاي كهنه خارش و مخملك بكار ميرود .
10- ضماد ريشه درخت بادام تلخ براي درمان انواع دردها مفيد است .
11-ضماد ريشه درخت بادام براي پاك كردن طحال ، كليه و دفع كرم روده بكار مي رود .
12-دم كرده ريشه درخت بادام تلخ براي پاك كردن طحال ، و دفع كرم روده بكار مي رود .
13-روغن بادام تلخ خاصيت مسهلي درد .
14-روغن بادام تلخ براي تنگي نفس ، درد كليه و خارج كردن سنگ مثانه مفيد است .
15-براي رفع زنگ زدن و صدا در گوش يك قطره از روغن بادام تلخ را در گوش بريزيد .
16-ماليدن روغن بادام تلخ روي صورت ، لكه ها و چين و چروك را از بين مي برد .
17-رغن بادام تلخ ترك دست و پا را كه از سرما ايجاد شده از بين مي برد .
18-آنهايي كه مبتلا به اگزما هستند اگر از بادام تلخ خميري درست كنند و از آن بجاي صابون براي شستن نقاطي كه مبتلا به اگزما است استفاده كنند بزودي بهبود مي يابند .
19-خمير بادام تلخ براي رفع بوي بد پا و زير بغل مفيد است .
20-روغن بادام تلخ براي درمان سياه سرفه مفيد است .
مضرات :
بادام از نظر اينكه داراي مواد مغذي بسياري است بنابراين غذاي بسيار خوبي است ولي چون سنگين و ثقيل الهضم مي باشد نبايد در خوردن آن افراط كرد و مقدر آن نبايد در روز بيش از ده دانه باشد . بادام همچنين براي معده هاي ضعيف و سرد خوب نيست و اشخاصي كه معده ضعيف دارند بهتر است بادام را با شكر بخورد
مرجع: كتب طب سنتي

سنبل الطيب (علف گربه)

طريقه مصرف:
خود گياه را به صورت دم كرده و گرد آنرا ميتوانيد بپاشيد
توضيحات:
سنبل الطيب (علف گربه) Valerian
نام علمي valeriana Officinalie
سنبل الطيب گياهي است علفي و چند ساله كه ساقه آن بطور عمودي تا ارتفاع دو متر بالا مي رود . اين گياه بصورت وحشي در جنگل هاي كم درخت ، در حاشيه جويبارها و گودال ها در بيشتر مناطق آسيا و ايران مي رويد .
سنبل الطيب داراي بويي مطبوع است و گربه بوي اين گياه را از فاصل دور تشخيص داده بطرف آن يم رود و در اطراف آن به جست و خيز مي پردازد و از بوي آن مست مي شود.
گلهاي سنبل الطيب برنگ سفيد يا صورتي و بصورت خوشه اي مي باشد .
قسمت مورد استفاده اين گياه ريشه آن است و معمولا از ريشه گياهي كه بيش از سه سال عمر دارد استفاده مي شود .
سنبل الطيب پس از خشك شدن برنگ قهوه اي در مي آيد . طعم آن تلخ ولي خوشبو و معطر است . عطر آن پس از خشك شدن بيشتر مي شود .
خواص داروئي:
ريشه سنبل الطيب از نظرطب قديم ايران گرم و خشك است خواص مهم آن به شرح زير مي باشد
1)اثر ضد تشنج دارد
2)در رفع ناراحتي هاي عصبي و هيستري مفيد است
3)ضد اسپاسم و آرام بخش است
4)تب بر است
5)در معالجه صرع اثر مفيد دارد
6)بيخوابي را درمان مي كند
7)ضد كرم معده و روده است
8)گاز معده را از بين مي برد
9)ضد هيجان است
10)ميگرن را برطرف مي كند
11)سرددرهاي ناشي از سيگار كشيدن و مصرف الكل را رفع مي كند
12)براي برطرف كردن دلهره، تشويش و نگراني مفيد است
13)در درمان بيماري ماليخوليا اثر مفيد دارد
14)در برطرف كردن درد سياتيك موثر است
15)درد معده را برطرف مي كند
16) سكسكه مداوم را از بين مي برد
17)تقويت كننده نيروي جنسي است
18)ترشح ادرار را زياد مي كند
19)درد سينه را برطرف مي كند
20)استفراغ را برطرف مي كند
21)دهان را خوشبو مي كند
22)در معالجه مرض قند موثر است
23)گرد سنبل الطيب را روي زخم ها بپاشيد التيام يابند .
مرجع: كتب طب سنتي

انبه

طريقه مصرف:
برگ، گل، ميوه و هسته آن مصارف خوراكي دارند
توضيحات:
انبه Mango
نام علمي Mangifera indica
انبه درختي است زيبا كه ارتفاع آن تا 10 متر مي رسد . منشا انبه هند و مالزي و برمه مي باشد ولي هم اكنون در تمام مناق استوايي و حاره كشت مي شود . انبه از 4000 سال پيش وجود داشته است .
برگهاي اين درخت نيزه اي شكل ، گلهاي آن زرد يا قرمز رنگ و بصورت خوشه اي وجود دارد . ميوه آن كه انبه يا منگو ناميده مي شود بيضوي شكل و داراي طعمي مطبوع وشيرين بوده و داراي هسته اي نسبتا بزرگ است . انبه در اوائل ماه مي مي رسد و تا اوائل سپتامبر موجود است .
انبه رسيده از نظر طب قديم ايران گرم و خشك و نارس آن سرد و خشك است . انبه نارس توليد كننده بلغم و سودا در بدن مي باشد .
1)انبه بسيار مقوي بوده و تقويت كننده بدن است .
2)انبه تقويت كننده قواي جنسي است .
3)رنگ صورت را درخشان مي كند .
4)دهان را خوشبو مي كند .
5)ادرار آور است .
6)يبوست را برطرف مي كند .
7)انبه داراي مقدر زيادي اسيد گاليك است . بنبراين سيستم هضم را ضد عفوني و تميز مي كند .
8)انبه تميز كننده خون مي باشد .
9)خوردن انبه بوي بد بدن را از بين مي برد .
10)انبه حرارت بدن را كاهش مي دهد و تب را پائين مي آرود .
11)براي رفع اسهال مفيد است .
12)خوردن انبه ، سردرد ، تنگي نفس و سرفه را از بين مي برد .
13)براي درمان بواسير مفيد است .
14)عطش را برطرف مي كند.
15)انبه چون گرم است براي گرم مزاجان مناسب نيست و اين اشخاص بايد آنرا با سكنجبين بخورند .
خواص مغز هسته انبه
انبه داراي هسته بزرگي است كه در وسط آن مغز آن قرار درد كه بجاي مغز بادام مي توان از آن در شيريني جات استفاده كرد .
مغز هسته انبه از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است .
1-خوردن مغز هسته اسهال را برطرف مي كند .
2-براي معالجه سرماخوردگي مصرف مي شود .
3-سرفه هاي سخت را درمان مي كند .
4-درمان كننده بواسير خوني است .
5-خانم هائيكه دچار خونريزي از رحم مي باشند و يا بين دو عادت ماهيانه خونريزي دارند براي رفع آن بايد از مغز انبه استفاده كنند .
6-مغز هسته انبه كرم كش و ضد اسهال است .
7-براي تسكين آسم و تنگي نفس مفيد است .
8-ضد استفراغ است .
ديگر خواص درخت انبه
1.گل انبه سرد و خشك است و اسهال را رفع مي كند .
2.اگر شكوفه درخت انبه را خشك كرده و هر روز حدود 3 گرم آنرا با 10 گرم شكر بخورند سرعت انزال را معالجه مي كند .
3.صمغ درخت انبه را با روغن و آبليمو مخلوط كنيد براي ناراحتي هاي پوست مفيد است .
4.براي برطرف كردن ريزش مو ، آب برگهاي درخت انبه را روي سر بماليد .
5.براي تقويت دندان و لثه دم كرده برگ درخت انبه را مضمضه كنيد .
مضرات :
هضم انبه براي بعضي از افراد سخت است و ممكن است ايجاد خارش و دمل نمائيد .
اگر خون انبه ايجاد نفخ بكند بايد آنرا با زنجبيل خورد .
مرجع: كتب طب سنتي

بابونه

طريقه مصرف:
دم كرده آن مصرف ميشود و بخور آن براي پوست مفيد ميباشد
توضيحات:
بابونه Chamomile
نام علمي Chamaemelum nobile
بابونه گياهي است دائمي و كوچك بارتفاع تقريبا 30 سانتيمتر داراي بوئي معطر كه در چمنزارها و اراضي شنيده مي رويد . ساقه آن برنگ سبز مايل به سفيد ، برگهاي آن كوچك متناوب و داراي بريدگيهاي باريك و نامنظم و پوشيده از كرك است . گلهاي آن مجتمع در يك طبق كه بطور منفدر در انتهاي ساقه گل دهنده در تابستان ظاهر مي شود . در هر طبق گلهاي سفيد در اطراف و گلهاي زرد در قسمت وسط قرار دارند .
خواص داروئي:
بابونه از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و از تقويت كننده هاي تلخ بحساب مي آيد .
جالينوس حكيم آنرا براي درمان تب و لرزهاي نوبه اي بكار مي برد .
1) يكي از مهمترين خواص بابونه درمان زخم معده و ورم معده است و اين گياه بآساني اين مرض را درمان مي كند و آنهائيكه سالهاست با اين مرض دست بگريبان هستند و از قرص هاي مختلف گران قيمت نظير Lozac و Zantac و غيره استفاده مي كنند مي توانند با استفاده از بابونه خرج داروي خود را پس انداز كنند و همچنين سلامتي خود را بازيابند .
براي درمان زخم معده يك ليوان چاي غليظ بابونه درست كنيد (4 قاشق چايخوري بابونه در يك ليوان آبجوش و يا چهار تا چاي كيسه اي بابونه در يك قاشق ليوان آب جوش ) و صبح ناشتا هستيد اين ليوان چاي را بنوشيد و سپس در رختخواب به پشت دراز بكشيد و بعد از چهار دقيقه بخوابيد و البته بعد از يكربع ساعت مي توانيد صبحانه خود را ميل كنيد . اين عمل را بمدت دو هفته ادامه دهيد تا زخم و ورم معده بكلي شفا يابد.
2) بابونه اعصاب و قواي جنسي را تقويت ميكند .
3) بابونه مقوي مغز است .
4)بابونه ادرار آور و قاعده آور است .
5)اين گياه ترشح شير را در مادران شير ده افزايش مي دهد .
6)درمان كننده سردرد و ميگرن است .
7)استفاده از بابونه سنگ مثانه را خرد و دفع مي كند .
8)اگر كسي قطره قطره ادرار مي كند به او چاي بابونه دهيد تا درمان شود .
9)بابونه درمان كننده كمي ترشحات عادت ماهيانه است .
10)براي درمان چشم درد ، بابونه را در سركه ريخته و بخور دهيد .
11)براي تسكين دردهاي عضلاني چاي بابونه بنوشيد .
12)جويدن بابونه براي التيام زخم هاي درمان مفيد است .
13)خوردن 5 گرم ريشه بابونه با سركه رقيق محرك نيروي جنسي است ( ريشه بابونه گرم تر و خشك تر از گل بابونه است )
14)بابونه تب بر و تسكين دهنده درد است .
15)بابونه تقويت كننده معده است .
16)براي تسكين درد در هنگام دندان درآوردن بچه ها ، به آنها چاي بابونه بدهيد .
17)براي رفع بيخوابي و داشتن يك خواب آرام و راحت ، كافي است ده دقيقه قبل از اينكه به رختخواب برويد يك فنجان چاي بابونه بنوشيد .
18)بابونه درمان كننده بي اشتهايي است .
19)بابونه براي رفع ورم روده موثر است .
20)چاي بابونه درمان كننده كم خوني است .
21)از بابونه براي رفع كرم معده و روده استفاده كنيد .
22)بابونه تسكين دهنده دردهاي عادت ماهيانه است .
23)بابونه براي رفع زردي مفيد است .
24)حمام بابونه اثر نيرو دهنده درد . براي اين منظور چند قطره اسانس بابونه را در وان حمام ريخته مدت يكربع ساعت در آن دراز بكشيد .
25)براي تسكين درد ، چند قطره اسانس بابونه را با يك قاشق روغن بادام مخلوطكرده و روي محل هاي دردناك بماليد درد را تخفيف مي دهد .
26)اسانس بابونه مخلوط با روغن بادام براي رفع ناراحتي هاي پوستي نظير اگزما ، كهير و خارش مفيد است .
27)براي رفع گوش درد و سنگيني گوش ، يك قطره روغن بابونه را در گوش بچكانيد .
28)اسانس بابونه چون اثر قي آور درد در مورد مسموميت هاي غذايي مصرف مي شود .
29)روغن بابونه را براي از بين بردن كمردرد ، درد مفاصل و نقرس روي محل درد بماليد .
30)با چاي بابونه اگر موهاي بلوند را بشوئيد آنها را روشن تر و شفاف تر مي كند .
31)آنهائيكه يائسه شده اند بهتر است همه روزه چاي بابونه بنوشند زيرا اختلالات يائسگي را برطرف مي كند .
32)بابونه ضد آلرژي است .
مرجع: كتب طب سنتي

بادام زميني

طريقه مصرف:
مانند آجيل مصرف ميشود
توضيحات:
بادام زميني Peanut
نام علمي Arachid
بادام زميني گياه بومي برزيل بوده و از آنجا به نقاط ديگر دنيا راه يافته است .آب و هواي گرم براي كشت اين گياه مناسب مي باشد . بادام زميني گياهي است يكساله داراي ساقه اي راست كه ارتفاع آن در حدود 30 سانتيمتر مي باشد . برگهاي آن مركب از دو زوج برگچه است گلهاي آن دو نوع متفاوت برنگ زرد مي باشد كه پس از تلقيح ، دم گل خم شده و به سطح خاك مي رسد و سپس بتدريج در خاك فرو رفته و ميوه در داخل خاك تشكيل مي شود .
ميوه بادام زميني بطول تقريبي 4 سانتيمتر است و دريا پوسته شكننده برنگ خاكستري مايل به زرد مي باشد .
بر روي پوسته يك تا سه برجستگي مشاهده مي شود كه هر يك محل دانه ها را نشان مي دهد .
دانه بادام زميني تقريبا مانند فندق برنگ سفيد مايل به زرد بوده ولي تخم مرغي شكل است .پوسته نازكي دانه را پوشانده كه برنگ قرمز قهوه اي است .
بادام زميني داراي موادي مانند آراشين Arachin ، كوناراشين Conarachin ، چربي ، پروتئين و ويتامين هاي مختلف است .
خواص داروئي:
بادام زميني از نظر طب قديم ايران متعادل است . چون بادام زميني دري پروتئين مي باشد بنابراين از نظر غذايي بسيار مهم است .
1-براي تقويت ريه و طحال مفيد است .
2-كلسترول خوب خون را بالا مي برد .
3-درد معده را از بين مي برد .
4-نرم كننده سينه است .
5-سرفه خشك را برطرف مي كند .
6-شير را در مادران شير ده زياد مي كند.
7-ملين است .
8-بسيار مقو ي است .
9-براي تقويت قواي دماغي مفيد است .
10-به هضم غذا كمك مي كند .
مضرات :
بادام زميني با اينكه غذاي بسيار مقوي و خوبي است بعلت اينكه داراي روغن هاي اشباع شده مي باشد كلسترول خون را بالا برده و باعث تصلب شرائين مي شود . بنبراين آنهائيكه داراي بيماري قلبي بوده و يا كلسترول خونشان بالا است بايد از خوردن آن خورددي كنند .
اگر كره بادام زميني ميخريد دقت كنيد كه تازه و از كارخانه مطمئن باشد زيرا در بعضي مواد بادام زميني و يا كره آن در اثر عدم دقت در توليد ، آلوده به قارچ سمي افلاتوكسين Aflatoxin مي شود كه سرطان زا بوده و باعث سرطان كبد مي شود .
مرجع: كتب طب سنتي

بادمجان

طريقه مصرف:
به صورت پخته يا سرخ شده مورد استفاده قرار ميگيرد.
توضيحات:
بادمجان Eggplant
نام علمي Solanum Melongena
اين گياه كه بعربي بادنجان ناميده مي شود گياهي است يكساله و داراي ساقه نسبتا ضخيم و پوشيده از كرك .ارتفاع ساقه آن تا 70 سانتيمتر مي رسد . برگهاي آن بيضي شكل با نوك باريك و گلهاي آن بنفش رنگ است . ميوه اين گياه دراز و باريك و يا گرد ، برنگهاي بنفش ، سياه ، زرد و سفيد ديده مي شود .
بادمجان متعلق به خانواده سيب زميني است از زمانهاي بسيار قديم در هند كشت مي شده است و از آنجا به نقاط ديگر جهان راه يافته است . چين از قرن نهم هجري شروع به كشت و زرع آن كرد . تجار انگليسي اين گياه را در قرن هفدهم ميلادي از گينه ودر انگلستان كردند و آنرا بنام كدوي گينه اي ميناميدند .
بادمجان در تمام مدت سال وجود دارد و در آمريكا ، ايالات فلوريدا ، تگزاس ، لويزيانا و نيوجرسي بيشتر محصول بدمجان آمريكا را كشت مي كنند .
خواص داروئي:
از نظر طب قديم بادمجان گرم و خيلي خشك است . بادمجان بر خلاف آنچه كه عوام اعتقاد دارند كه بي بو و خاصيت است داراي خواص زيادي است . مهمترين خاصيت آن كم كالري بودن آن است كه غذاي بسيار خوبي براي كساني است كه مي خواهند وزن كم كنند زيرا داراي ويتامين و مواد معدني نيز مي باشد .
1)بادمجان را حتما بايد بحالت كاملا رسيده مصرف كرد زيرا خام آن طعم تلخ درد و در آنهائيكه آسم و برونشيت دارند باعث تحريك اين بيماريها مي شود.
2)بادمجان اثر نرم كننده و مدر درد .
3)بادمجان بعلت درا بودن آهن در رفع كم خوني داروي موثري است .
4)بادمجان را مي توان براي از بين بردن ورم و التهاب روي عضو ملتهب گذاشت .
5)دانه بادمجان ايجاد يبوست مي كند .
6)ريشه بادمجان و شاخه هاي خشك شده و برگهاي آن اثر بند آورنده خون را دراست و قابض بوده و مي توان در آن براي درمان احتلام بانه و انواع خونريزيها استفاده كرد.
7)بادمجان پادزهر خوبي براي مسموميت هاي حاصل از خوردن قارچ سمي است .
8)خوردن بادمجان گرفتگي رگها را باز مي كند و شخص را از خطر سكته قلبي محفوظ مي درد .
9)بادمجان برطرف كننده يبوست است .
10)برگها و پوست سياه بادمجان را اگر بجوشانند اين جوشانده درمان اسهال خوني است .
11)جوشانده ريشه بادمجان درمان بيماري آسم است.
12)بادمجان مقوي معده است .
13)آب زردرنگي كه در موقع نمك زدن و گذاشتن بادمجان از آن خارج مي شود براي خشك كردن عرق دست و پا بهترين دارو است و اشخاصي كه دست و پايشان مرتب عرق مي كند بايد دست و پاي خود را با آن چند بار در روز بشويند تا از شر اين مرض آسوده شوند.
14)اگر بادمجان را بسوزانند و خاكستر آن را با سركه خمير كنند و به زگيل بمالند زگيل كنده خواهد شد .
15) از بادمجان مي توان به عنوان مسكن براي تسكين در استخوان شكسته و ضرب خورده استفاده كرد بدين طريق كه بايد بادمجان را در فر بگذاريد كه نيم پز شود و سپس آب آنرا با فشار بگيريد و بعد بمقدر نصف اين مقدر آب به آن شكر قهوه اي اضافه كنيد آنرا هم بزنيد و بنوشيد
16)با تحقيقاتي كه جديدا روي موشهاي آزمايشگاهي انجام شده نتيجه گرفته اند كه بادمجان داراي يك ماده ضد تشنج است كه در درمان بيماري صرع اثر بسيار خوبي درد . بنابراين اشخاصي كه تشنج دارند و يا مبتلا به اين بيماري مي باشند بهتر است كه از بادمجان استفاده كنند.
بهترين طريقه پخت بادمجان آب پز كردن و يا پختن در فر است زيرا سرخ شده آن سنگين شده و براي معده هاي ضعيف مناسب نيست .
مضرات :
بادمجان با همه خواصي كه گفته شد نبايد مورد استفاده اشخاصيكه بواسير و يا درد چشم دارند قرار گيرد زيرا بيماري آنها را تشديد مي كند . اينگونه اشخاص اگر مي خواهند بادمجان بخورند بهتر است آنرابا گوشت و روغن و يا سركه بپزند و بخورند .
مرجع: كتب طب سنتي

فلوس (خرنوب هندي)

طريقه مصرف:
به صورت جوشانده مصرف ميشود.
و در برخي مناطق از مرباي آن هم استفاده ميكنند كه شيوه ساختن آن در ذيل خواهد آمد
توضيحات:
فلوس Cassia
نام علمي Cassia Fistula
كليات گياه شناسي
فلوس درختي است به ارتفاع 10-15 متر كه به حالت خودرو در بشتر نقاط گرمسير دنيا مانند آفريقا ، هند و جنوب مي رويد . فلوس در بعضي از نواحي ايران به نام خرنوب هندي و خيار شنبر نيز معروف است .
ميوه فلوس يه طول 30 تا 50 سانتيمتر و به قطر 3-2 سانتيمتر است . اگر فلوس درقسمت طول آن شكافته شود تيغه هاي متعدد در آن ديده مي شود كه فلوس را به خانه هاي متعدد گاهي تا 100 خانه تقسيم مي كند
در داخل اين خانه ها مايع چسبنده تيره رنگي وجود دارد كه عسل خيار شنبر ناميده مي شود . طعم اين مايع كمي شيرين ولي نامطبوع است . براي استفاده از فلوس غلاف آنرا كمي روي آتش گرم مي كنند تا عسل خارج شود . معمولا اين عسل با روغن بادام مخلوط شده و به عنوان مسهل استفاده مي شود، البته مي توان مغز فلوس را با قند يا شكر مخلوط كرده و در درجه حرارت معتدلي پخت كه به آن فلوس پخته مي گويند .
صور دارويي فلوس
جوشانده فلوس : 10 گرم عسل فلوس را با يك ليتر آب جوش مخلوط كرده و آنرا صاف مي كنند و به مريض مي دهند . اين جوشانده مسهل خوبي است . مقدر عسل فلوس را مي تواندر مورد يبوستهاي سخت تا 60 گرم ني افزايش داد . البته براي بهتر كردن طعم آن مي توان مقدري شربت گيلاس يا انجير به آن اضافه كرد .
مرباي فلوس 5 گرم عسل فلوس را با همان مقدر آب مقطر مخلوط كرده و سپس مقدر 125 گرم قند كوبيده را به آن اضافه كنيد بعد آنرا حرارت دهيد تا به آرامي آب آن بخار شود و وزن آن به 100 گرم برسد و غليظ شود . اين مربا نيز مسهل بسيار خوبي است مقدر مصرف آن 50-100 گرم در روز است .
خواص داروئي:
فلوس از نظر طب قديم ايران كمي گرم و تر است
1)يكي از بهترين داروها براي رفع يبوست مي باشد زيرا مصرف آن عوارضي ندارد بنبراين حتي براي زنان حامله و اطفال مناسب نيست
2)براي درد مفاصل و نقرس فلوس را به موضع دردبماليد
3)براي كليه ها مفيد است مخصوصا آنهايي كه كليه شان سنگ ساز است درصورت استفاده از آن مبتلا به سنگ كليه نمي شوند
4)جوشانده پوست درخت فلوس اسهال خوني را رفع مي كند
5)نرم كننده سينه است
6)براي باز كردن گرفتگي روده و دل پيچه ، فلوس را مخلو ط با ريشه ختمي بكار بريد .
7)براي معالجه ديفتري ، فلوس را با آبّ گشنيز مخلوط كرده و به بيمار بدهيد تا غرغره كند .
مرجع: كتب طب سنتي

دارچين

طريقه مصرف:
به صورت دم كرده همراه با چاي مصرف ميشود و در ساختن بسياري از داروهاي گياهي كاربردهاي مهمي دارد.
توضيحات:
دارچين Cinnamon
نام علمي Cinnamomum zelanicum
كليات گياه شناسي
دارچين از قديم الايام در دنيا بكار ميرفته است در مصر حتي قبل از ساختمان اهرام ثلاثه مصر براي درمان امراض مختلفه مصرف مي شده است .
اسم دارچين Cinnamon از كلمه عربي Kinnamon مشتق شده و در مراسم مذهي يهوديان بكار مي رفته است .
دارچين پوست درختي است كه تا 10 متر ريشه مي كند برگ اين درخت سبز سير و داراي گلهاي برنگ سفيد مي باشد . پوست اين درخت را كنده و معمولا پودر مي كنند و در غذا يا بعنوان چاي از آن استفاده مي كنند .
خواص داروئي:
دارچين رمز جواني است و مصرف روزانه آن انسان را سلامت جوان نگه مي دارد .
دارچين براي زياد شدن و بازيافتن نيروي جنسي نيز بكار مي رود كليه را گرم مي كند و ضعف كمر و پاها راازبين مي برد و كم خوني را درمان مي كند .
دارچين بهترين دارو براي دردهاي عضلاني است و جديدا در آمريكاي شمالي و كانادا كرم هايي ببازار آمده كه داراي دارچين است و براي رفع درد بكار مي رود .
حتما تا بحال متوجه شده ايد كه بعد زا خوردن يك دونات دارچين در همه چيز را زيبا مي بينيد و چقدر آرام هستيد . اين خاصيت دارچين است زيرا دارچين اثر آرام كنده وشاد كننده درد و از بسياري از داروهاي آرام بخش بهتر است . و در حقيقت مي توان گفت دارچين واليوم گياهي است زيرا در دارچين ماده اي است بنام Cinnamodehyde كه روي حيوانات و انسان اثر آرام بخش درد .
اثر مهم ديگر دارچين پائين آوردن تب مي باشد و حتي امروزه دارچين را بصورت قرص و كپسول درآورده اندكه بعنوان تب بر بكار مي رود . دارچين رگها را باز مي كند و اثر خوبي در گردش خون دارد .
دارچين خاصيت عجيب ديگري دارد و آن قوي كردن مصونيت بدن در مقابل امراض است و حتي مي توان گفت كه اثر پني سيلين و آنتي بيوتيك را به مقدر زيادي دارا است . اگر حس كرديد كه ضعيف شده ايد و ممكن است مريض شويد چاي دارچين را فراموش نكنيد و حتي اگر سرما خورده ايد يا ضعف شديد داريد چاي دارچين بهترين دارو است .
يكي از دانشمندان انگليسي در كتابي كه قرن نهم تاليف نمود ادعا كرد كه دارچين معده را تميز و آرام و قوي مي كند . بنابراين اگر ناراحتي معده داريد حتما از دارچين استفاده كنيد دارچين با اين همه خواص طعم بسيار خوبي درد . حتي اگر چاي معمولي مي نوشيد آنرابا يك قطعه پوست دارچين بهم بزنيد كه طعم آنرا بهتر كند و ميتوانيد براي اينكه بيشتر از طعم و خاصيت داروئي دارچين بهره ببريد مقداري از پوست آن را در داخل قوري بريزيد تا همراه با چاي دم بكشد.
بي دليل نيست كه در گذشته سلماني ها كه در حقيقت دكترهاي طب قديم بودند به مشتريهاي خود چاي دارچين مي دادند!
ما هم مصرف آن را به شما توصيه ميكنيم
مرجع: كتب طب سنتي

گل گاو زبان (گاو زبان)

طريقه مصرف:
به صورت دم كرده مصرف ميشود و برخي مقداري فندق هم با آن مصرف ميكنند.
توضيحات:
گاوزبان Borage
نام علمي Borage officinalis
گياه شناسي
گاو زبان گياهي است علفي و يكساله كه ارتفاع ساقه آن تا 60 سانتيمتر مي رسد ساقه آن شيار دار و خاردار مي باشد . برگهاي اين گياه ساده و پوشيده از تارهاي خشن است . گلهاي آن برنگ آبي ، سفيد و بنفش مي باشد .
گاو زبان احتمالا از شمال آفريقا بنواحي ديگر راه يافته و امروزه در منطقه مديترانه ، نواحي شمال آفريقا و قسمت هايي از خاورميانه مي رويد . گل ، برگ و سرشاخه هاي گلدار آن بمصرف دارويي مي رسد .
خواص داروئي:
گاو زبان از نظر طب قديم ايران سرد است
1)گل گاو زبان و برگ هاي تصفيه كننده خون است
2)آرام كننده اعصاب است
3)عرق آور است
4)ادرار آور است
5)كليه ها را تقويت مي كند
6)سرماخوردگي را برطرف مي كند
7)براي از بين بردن سرفه از دم كرده گل گاو زبان استفاده كنيد
8)در درمان برونشيت موثر است
9)بي اختياري دفع ادرار را درمان مي كند
10)التهاب و ورم كليه را درمان مي كند
11) در درمان بيماري سرخك و مخملك مفيد است
12)ضماد برگ هاي گاو زبان براي رفع ورم موثر است
13)برگهاي گاوز بان را بپزيد و مانند اسفناج از آن استفاده كنيد
14)برگهاي تازه گل گاو زبان داراي مقدر زيادي ويتامين C مي باشد و در بعضي از كشورها آنرا داخل سالاد مي ريزند .
مرجع: كتب طب سنتي

هويج

طريقه مصرف:
به شيوه هاي مختلف به مصرف ميرسد كه در ادامه خواهد آمد.
توضيحات:
هويج Carrot
نام علمي Daucus carota
گياه شناسي
هويج گياهي است دو ساله داراي ريشه راست و ساقه بي كرك كه نوع پرورش يافته آن در اكثر نقاط زمين كشت مي شود . قسمت مورد استفاده گياه هويج ريشه ميوه و تخم آن است .
خواص داروئي:
در هويج يك نوع آنسولين گياهي وجود دارد كه اثر كم كننده قند خون را درا مي باشد بنابراين اين عقيده قديمي كه هويج براي مبتلايان به بيماري قند خوب نيست كاملا غلط است وبيماران قند مي توانند به مقدر كم از اين گياه استفاده كنند . هويج با داشتن مواد مقوي و ويتامين ها يكي از مهمترين و مفيدترين براي بدن مي باشد . خوردن هويج مقاومت بدن را در مقابل بيماريهاي عفوني بالا مي برد
مصرف هويج در برطرف كردن بيماريهاي آب آوردن انساج بدن ، عدم دفع ادرار تحريك مجاري هضم و تنفسي ، سرفه هاي مقاوم ، آسم اخلاط خوني و دفع كرم اثر معجزه آسائي درد
از هويج مي توان در مورد زير استفاده كرد
1)براي برطرف كردن يبوست يك كيلو هويج را رنده كنيد و در مقدري آب دو ساعت بجوشانيد تا مانند ژله در آيد صبح ناشتا چند قاشق بخوريد
2)سوپ هويج براي كودكان شير خوار كه معده حساس دارند : ابتدا 200 گرم هويج رنده شده را در ديگ بريزيد و روي آن يك ليتر آب اضافه كنيد و بجوشانيد تا كاملا هويج ها لهش ود . سپس آنرا صاف كرده و به نسبت مساوي باشير مخلوط كرده و در شيشه شير بچه ريخته و به او بدهيد .
3)تخم هويج را به مقدر يك قاشق غذا خوري در يك ليوان آب جوش ريخته و آنرا بمدت 5 دقيقه دم كنيد . اين دم كرده اثر نيروي دهنده، اشتها آور ف مدر ، زياد كننده شير خانم هاي شير ده و اثر قاعده آور درد
4)برگ هويج را با آب بجوشانيد اين جوشانده را غرغره كنيد براي آبسه مخاط دندان و دهان موثر است بعلاوه مي توان براي رفع ترك و خراش پوست استفاده كرد
5)هنگاميكه كودك شروع به دندان درآوردن مي كند يك قطعه هويج باريك را براي دندان زدن به او بدهيد .
6)آب هويج را اگر روي صورت بكشيد باعث روشن شدن و جلوه پوست صورت مي شود .
7)اگر بخواهيد لاغر شويد همه روزه با غذا هويج خام بخوريد
8)اگر مي خواهيد چاق شويد بعنوان صبحانه بايد آب هويج بخوريد
9)هويج ويياز را با هم بجوشانيد و به آن آب ليمو اضافه كنيد داروي موثري براي درمان بيماريهاي عصبي امراض كليوي و همچنين جوان كننده پوست مي باشد
10)خوردن هويج براي بيماريهاي بواسير موثر است
11)براي خارج كردن سنگ كيسه صفرا هويج اثر معجزه آسا درد
12)خوردن هويچ جوشهاي صورت را درمان مي كند
13)براي تقويت قواي جنسي و تحريك كبد و روده ها هويج داروي موثري است
14)در فرانسه بيمارستان معروفي وجود دارد كه براي درمان بيماريهاي كبدي فقط از سوپ هويج استفاده مي كنند و دستور تهيه اين سوپ بشرح زير است
حدود 750گرم هويج را رنده كنيد و آنرا در ظرفي كه مقدري آب نمك درد بريزيد سپس بان يك قاشق چايخوري جوش شيرين و يك قشلق سوپخوري كره اضافه كنيد آنرا بجوش آورده و با آتش ملايم بپزيد تا آب بخارشود و هر روز يك بشقاب از آن را ميل كنيد
15)هويج اعمال روده ها را منظم مي كند و كمبود الياف غذاهاي گوشتي را جبران مي كند بنابراين آنهايي كه گوشت زياد مصرف مي كنند حتما بايد هويج بخورند تا مشكل يبوست نداشته باشند .
16)براي برطرف كردن اسهال بچه ها بهترين دارو سوپ هويج است . براي اين منظور بايد 500 گرم هويج را رنده كرده و آنرا در يك ليتر آب بجوشانيد تا آنكه هويج كاملا پخته و نرم شود سپس آنرا در آسياب برقي ريخته تا آنكه بصورت شربت در آيد بعد بآن آّ اضافه كرده تا آنكه حجم آن يك ليتر شود .
براي بچه هايي كه معده حساس دارند سوپ هويج بهترين دارو است بدين ترتيب كه مي توان يك يا دو بار در روز بجاي شير به بچه سوپ هويج داد حتي براي بچه هايي كه كمتر از سه ماه دارند مي توان بطور متناوب سوپ هويج به طفل داد يعني يك وعده شير و يك وعده سوپ هويج و بعد از سه ماهگي اين روش تبديل به يك وعده سوپ و دو وعده شير مي شود .
17)آب هيج در صبح ناشتا مواد سمي را از خون خارج مي كند
18)اگر آسم يا گرفتگي صدا دريد آب هويج بخوريد
19)خانم هايي كه پوست حساس دارند حتما بايد پوست صورت و رگدن خود را با آّب هويج پاك كنند
20)دم كرده تخم هويج و يا جويدن تخم هويج گاز معده را خارج كرده و فعاليت روده ها را زياد مي كند
مرجع: كتب طب سنتي

هل

طريقه مصرف:
ادويه خوشبويي است و در غذاها و نوشيدنيها مصرف دارد كه در زير بيشتر به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
هل Cardamom
نام علمي Elettaria cardamomum
گياه شناسي
هل گياهي است كه در مناطق حاره و گرم مي رويد . وطن آن هندوستان مي باشد و حدود 80% مصرف هل دنيا از هندوستان صدر مي شود
اين گياه پايا و علفي است كه ريزوم آن ساقه هاي هوائي مانند برگ بهم پيچيده گاهي تا ارتفاع 4 متر خارج مي شود
يك يا دو ساقه گل دهنده از قاعده ساقه هاي هوائي خارج مي شود كه داراي گل هاي كوچك برنگ سفيد يا سبز روشن مي باشد
ميوه هل بيضي شكل ، مانند قلب و برنگ زرد يا سبز روشن بطول 1-2 سانتيمتر است . دانه هاي معطر و مطبوعي برنگ قهو هاي ماي به قرمز در آن وجود دارد كه به مصرف ادويه و خوشبو كردن مشروبات و غذاها يم رسد
خواص داروئي:
هل از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است
1)چون هل بشكل قلب مي باشد بنابراين تقويت كنده قلب است
2)بادشكن بوده و گاز معده و روده را خارج مي سازد
3)تقويت كننده بدن است
4)ادرار آور است
5)قاعده آور است
6)مقوي سيستم هضم است
7)باعث هضم غذا مي شود
8)زخم هاي دهان را برطرف مي كند بدين منظور دم كرده هل را در دهان مضمضه كنيد .
9)خوشبو كننده دهان است
10)براي تسكين گوش درد ، گرد هل را در گوش بريزيد
11)براي برطرف كردن دل بهم خوردگي و تهوع از دم كرده هل استفاده كنيد
12)اشتها آور است
13)تب را پائين مي آورد
14)معالج سرماخوردگي است
15)براي تسكين درد رماتيسم مفيد است
16)ترشي معده را برطرف مي كند
17)ضد مسموميت است
18)براي رفع بيماريهاي چشم مفيد است
مرجع: كتب طب سنتي

ريحان

طريقه مصرف:
در سبزيجات به كار ميرود و در گاهي از اوقات به صورت دم كرده هم كاربرد دارد.
توضيحات:
ريحان Basil
نام علمي Ocimum basilicum
گياه شناسي
ريحان گياهي است علفي يكساله و معطر كه ارتفاع ساقه آن تا 60 سانتيمتر مي رسد . برگهاي آن بصورت متقابل بيضوي و نوك تيز با كناره هاي دندانه دار مي باشد . گلهاي آن معطر و كوچك به رنگهاي سفيد، قرمز و گاهي بنفش مشاهده مي شود .
تخم آن سياه و ريز است . برگ ريحان و سرشاخه هاي جوان آن بمصرف تغذيه مي رسد ريحان در ايران و افغانستان بطور خودرو مي رويد در اكثر نقاط دنيا كاشته مي شود
خواص داروئي:
چون ريحان بسيار معطر است بنابراين براي معطر ساختن غذاها از آن استفاده مي شود ريحان از لحاظ قديم ايران كمي گرم و خشك است .
)1دم كرده برگ ريحان اثر ضد تشنج درد مقوي و مدر است .
2)دم كرده برگ ريحان معالج سردردهاي ميگرن و عصبي است .
3)خوردن ريحان دستگاه هاضمه راتقويت مي كند .
4)نوشيدن يك فنجان دم كرده ريحان نفخ و گاز معده را از بين ميبرد .
5)برگ ريحان درمان كننده ناراحتي هاي حاصل از نيش حشرات است كافي است كه محل گزش حشرات را با برگ ريحان ماساژ دهيد خارش و درد را برطرف مي كند.
6)جويدن برگ ريحان براي زخم هاي دهان مفيد است .
7)جوشانده ريحان تب بر است .
8)دم كرده تخم ريحان مسكن است .
9)اگر تخم ريحان را بكوبيد و با صمغ عربي مخلوط كنيد داروي خوبي براي درمان اسهال است .
10)تخم ريحان براي رفع دل درد مفيد است .
11)برگ ريحان اثر زياد كننده شير دارد و مادران شير ده حتما بايد از اين گياه استفاده كنند .
12)دم كرده دانه ريحان براي درمان ورم كليه و ترشحات زنانه بكار مي رود .
13)دم كرده برگ ريحان درمان كننده سرگيجه است .
14)برگ ريحان را همراه غذا بخوريد در هضم غذا موثر است .
15)اگر گلدان ريحان را جلوي پنجره بگذاريد حشرات و مگس را فراري مي دهد و آنها و داخل خانه نخواهند شد .
مرجع: كتب طب سنتي

كاهو

طريقه مصرف:
كاهو به طرق مختلف در سالادها و بعضي غذاها مصرف دارد و ميتوان آنرا همراه با سكنجبين به علت طعم لذيذ مصرف كرد.
توضيحات:
كاهو Lettuce
نام علمي lactuca sativa
گياه شناسي
كاهو يكي از قديميترين سبزيجات دنيا است منشاء آن در هندوستان و آسياي مركزي مي باشد . كاهو طبق مداركي كه بدست آمده از شش قرن قبل از ميلاد در ايران مصرف مي شده است و يك قرن قبل از ميلاد به روم راه يافته و غذاي مهمي براي روميان بوده است . كريستف كلمب تخم كاهو را به دنياي جديد برد بطوريكه از اوائل قرن پانزدهم ميلادي كاهو در هائيتي و باهاما كشت مي شده است . كاهو گياهي است يكساله كه داراي برگهاي پهن و دراز و سبز روش مي باشد و با طعم كمي شيرين .
انواع مختلف كاهو كه در حال حاضر در آمريكا كشت مي شود حدود 16 نوع مي باشد كه در تمام طول سال وجود دارد، روي هم رفته دو دسته كاهو وجود دارد :
1-كاهوي پرورشي و اهلي كه در سالاد استفاده مي شود كه كاهوي گرد Head Lettuce و كاهوي ايراني Romano Lettuce از انواع مهم آن است .
2- كاهوي وحشي يا كاهوي خودرو
كاهوي ايراني از نظر مواد غذايي از كاهوي گرد بهتر است . كاهوي گرد ارزش غذايي چنداني ندارد زيرا داراي مقدر زيادي الياف است كه توليد گاز و نفخ در معده مي كند .
خواص داروئي:
خواص گياه كاهو
كاهو از نظر طب قديم ايران سرد و مرطوب است
1)كاهو تميز كننده خون است
2)كاهو بعلت داشتن آهن خونساز است
3)ضد تورم است
4)كاهو خواب آور و آرام بخش است
5)كاهو براي ضعف اعصاب مفيد است
6) كاهو ملين و ادرار آور است
7)خوردن كاهو براي ماليخوليا مفيد است
8)كاهو زخم هاي مجاري ادرار و مثانه را درمان مي كند
9)اگر كاهو را با سكنجبين و يا سركه بخورند اشتها آور است
10)كاهو اثر ضد تشنج دارد
11)درد معده را تسكين مي دهد
12)كاهو قواي جنسي را تقويت مي كند
13)براي برطرف كردن درد سينه كاهو را بپزيد و بخوريد
14)زنان شيرده اگر مي خواهند كه شيرشان زياد شود بايد كاهوي پخته بخورند
15)ورم غدد لنفاوي را برطرف مي كند
خواص تخم كاهو
تخم كاهو از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است
1-تخم كاهو مخرب و خواب آور است
2-خوردن تخم كاهو زكام را برطرف مي كند
3-تخم كاهو براي درد سينه مفيد است
4-خوردن تخم كاهو براي دستگاه ادراري نافع است و آنهائيكه قطره قطره ادرار مي كنند بايد تخم كاهو بخورند
( در حدود 10 گرم روزانه ) تا اين مرض برطرف شود .
مرجع: كتب طب سنتي

گل ختمي (ختمي)

طريقه مصرف:
ختمي بنفش را ميتوانيد در آب به مدت 5 الي 6 ساعت خيس كرده سپس آنرا صاف كرده و گلهاي آنرا فشار داده تا عصاره آنها هم داخل شربت شود سپس كمي شكر به آن اضافه كرده و از شربت آن استفاده كنيد كه خاصيت درماني زيادي دارد و براي رفع حرارت بدن و موارد ديگر موثر ميباشد كه در كل بهترين و ساده ترين راه براي استفاده از بيشترين خواص ختمي بنفش اين راه ميباشد.
توضيحات:
ختمي Marshmallow
نام علمي Althaea officinalis
گياه شناسي
ختمي گياه بومي مناطق شرق مديترانه است .
گياهي است علفي و چند ساله كه ارتفاع آن به حدود 2 متر مي رسد ساقه آن از كركهاي ريز كه به رنگ خاكستري مي باشد پوشيده شده است .
برگهاي ختمي دندانه دار ، پهن و مانند قلب مي باشد . گلهاي آن درشت به رنگ سفيد مايل به قرمز يا ارغواني است كه بصورت دسته هاي سه تايي در اواخر تابستان ظاهر مي شود .
ختمي به علت داتشن گلهاي زيبا به صورت گياه زينتي در باغچه ها كاشته مي شود . تمام قسمتهاي اين گياه استفاده طبي دارد
ختمي چند نوع مي باشد :
ختمي بنفش
ختمي سفيد
ختمي سياه
كه خواص ختمي بنفش بيشتر ميباشد .
خواص داروئي:
ختمي از نظر طب قديم ايران سرد و تر است و بطور كلي روي تمام اعضاي بدن مخصوصا روده ها ، ريه ها ، معده ، كليه ها و مثانه موثر است .
خواص گل ختمي
1)ملين و برطرف كننده يبوست است .
2)بيماريهاي تنفسي را برطرف مي كند.
3)سرفه هاي خشك را از بين مي برد .
4)براي رفع گلو درد جوشانده گل ختمي را غرغره كنيد .
5)عادت ماهيانه را منظم مي كند .
خواص ريشه ختمي
1)ناراحتي هاي پوستي را برطرف مي كند و پوست را نرم مي سازد .
2)سرفه هاي خشك را از بين مي برد.
3)تب راپائين مي آرود .
4)اسهال خوني را شفا مي بخشد .
5)ادرار را زياد مي كند.
6)كمي ترشحات عادت ماهيانه را برطرف مي كند.
7)تورم را رفع مي كند.
8)ناراحتي هاي دستگاه ادراري را برطرف مي كند.
9)قند خون را تنظيم مي كند.
خواص برگ ختمي
1-ضماد برگ ختمي در برطرف كردن دمل ها و ورم پستان و روم معده موثر است .
2-براي التيام شكستگي ها ، برگ ختمي را بصورت ضماد درآورده و روي محل شكستگي بگذاريد .
3-ضماد برگ ختمي در برطرف كردن درد سياتيك مفيد است .
4-رعشه را برطرف مي كند.
5-ورم بناگوش را با ضماد برگ ختمي درمان كنيد.
مرجع: كتب طب سنتي

خاكشير

طريقه مصرف:
شربت خاكشير علاوه بر اينكه طعم بسيار خوبي دارد براي رفع عطش نيز ميتوان از آن استفاده كرد.
از اين گياه به شيوه هاي ديگر هم ميتوان استفاده نمود كه در زير به آن اشاره خواهيم كرد.
توضيحات:
خاكشير FLixweld
نام علمي Descurainia sophia
گياه شناسي
خاكشير گياهي است علفي يكساله يا دو ساله كه ارتفاع ساقه آن تا يك متر نيز مي رسد . پائين گياه كرك دراست در حاليكه بالاي آن بدون كرك مي باشد .
تخم اين گياه كه همان خاكشير است ريز و كمي دراز و معمولا به دو رنگ وجود دارد يكي از آنها قرمز كه داراي طعم كمي تلخ است و ديگري برنگ قرمز تيره مي باشد .
خواص داروئي:
خاكشير از نظر طب قديم ايران گرم و تر است .
1)التيام دهنده زخم و جراحات است .
2)جوشانده خاكشير براي رفع اسهال هاي ساده و رفع ترشحات زنانگي مفيد است .
3)خاكشير ادرار آور است .
4)خاكشير تب بر است .
5)براي دفع كرم مفيد است .
6)التهاب كليه را برطرف مي كند.
7)سرخك و مخملك را دوا مي كند .
8)خاكشير صدا را باز مي كند .
9)براي از بين بردن كهير و التهابات پوستي از خاكشير استفاده كنيد .
10)از گلها و برگهاي گياه مي توان براي رفع بيماري ناشي از كمبود ويتامين C استفاده كرد .
11)سنگ كليه را دفع مي كند.
12)براي برطرف كردن جوشهاي صورت كه بعلت خوردن چربي و شيريني زياد ايجاد مي شود بايد جوشانده يك قاشق ترنجبين را با دو قاشق غذاخوري خاكشير مخلوط كرده و هر روز صبح ناشتا بمدت دو هفته آنرا ميل ميل كنيد تا جوشها از بين برود.
مرجع: كتب طب سنتي

خيار

طريقه مصرف:
به صورت خوراكي در ميوه ها مصرف ميشود و از آن به شيوه هاي ديگر هم مصرف ميكنند كه در ذيل خواهد آمد :
توضيحات:
خيار Cucumber
نام علمي Cucumis sativus
گياه شناسي
خيار گياه بومي هندوستان است و از آنجا به نقاط ديگر جهان راه يافته است . حدود بيست قرن قبل از ميلاد مسيح مصريان قديم از آن استفاده مي كرده اند .
ايالت فلوريدا مهمترين توليد كننده خيار در آمريكا است و حدود يك سو م خيار كل آمريكا را توليد مي كند .
خيار گياهي است علفي و يكساله داراي ساقه خزنده وپوشيده از خارهاي نازك و خشن است . برگهاي آن بزرگ و داراي زاويه و دندانه دار است . گلهاي آن زرد رنگ كه به دو صورت نر و ماده روي يك پايه قرار دارند ميوه آن سبز رنگ و بسته به نوع و نژادهاي مختلف ممكن است كوچك و يا دراز باشد .
خواص داروئي:
خيار از نظر طب قديم ايران سرد و تر است و خنك كننده بدن مي باشد و به هضم غذا كمك مي كند .
1)خيار حل كننده اورات و اسيد اوريك است بنابراين مرض نقرس را درمان مي كند .
2)خيار ادرار آور است ..
4)خيار خون را تصفيه مي كند.
5)سوپ خيار حبس البول را از بين مي برد .
6)عصاره برگهاي له شده خيار ايجاد تهوع مي كند بنابراين در مسموميت ها و اختلالات دستگاه جهاز هاضمه مصرف مي شود .
7)خيار عطش را تسكين مي دهد .
8)خيار ملين است .
9)خيار را حلقه حلقه كرده و روي پوست صورت بگذاريد چين و چروكهاي صورت را از بين يم برد و صورت را جوان مي كند.
10)اگر پوست شما چرب است خيار را با آب مقطر بپزيد و با اين آب صورت خود را شستشو دهيد .
مرجع: كتب طب سنتي

ليمو

طريقه مصرف:
آب ليمو رادر غذا به عنوان طعم دهنده و چاشني استفاده ميكنند و خود ليمو هم مصرف هايي دارد كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
ليمو ترش Lemon
نام علمي Citrus limon
گياه شناسي
خواص داروئي:
ليمو ترش بعلت داشتن خواص اسيدي ضد عفوني كننده قوي است . حتي اگر در مسافرتها به آب آشاميدني مشكوك هستيد و مي ترسيد از آن بنوشيد كافي است چند قطره آب ليمو ترش را در آن بريزيد . آب ر ا كاملا استرليزه كرده و ميكربهاي موجود در آب را از بين مي برد
كسانيكه مي خواهند خود را لاغر كنند اگر صبح ناشتا آب ليمو ترش را با يك ليوان آب مخلوط كنند و مقدر كمي عسل بآن اضافه نمايند و آنرا بنوشند تا ظهر گرسنه نخواهند شد و بدين ترتيب از شر چربيهاي اضافي راحت خواهند شد .
بهترين كلسيم آن است كه از پوست تخم مرغ و آب ليمو تهيه مي كنند . براي تهيه كلسيم طبيعي يك تخم مرغ را تميز شسته و در يك ليوان بگذاريد و روي آن يك ليمو ترش را بريزيد و آنرا مدت دو سه ساعت در جاي خنكي بگذاريد سپس تخم مرغ را در آورده و آب ليمو را كه داراي مقدر زيادي كلسيم است مي توانيد روي سالاد ريخته و يا با عسل يا شكر شيرين كرده بنوشيد از تخم مرغ هم كه پوست آن نرم شده مي توانيد هنوز استفاده كنيد .
براي گلو درد بهترين دارو ليمو ترش است . يك قاشق چايخوري آب ليمو ترش را در آب نيم گرم بريزيد و با آن غرغره كنيد ورم گلو و گلو درد را بررطف خواهد كرد .
براي گرفتگي بيني و زكام كافي است چند قطره آب ليمو را با يك قاشق چايخوري آب مخلوط كرده و در بيني بچكانيد . براي رفع كم معده و روده بايد يك ليمو ترش را با پوست و هسته له كنيد و آنرا با يك ليوان آب سرد و يك قاشق عسل مخلوط كده و بمدت يك ساعت قبل از خواب نوشيد .
براي جلوگيري از خونريزي بيني كافي است كه يك تكه پنبه را آغشته به آب ليمو كرده و در سوراخ بيني بگذاريد خون دماغ را برطرف خواهد كرد .
اگر در صورت شما لكه و جوش قرمز رنگ وجود دارد درمان آن با آب ليمو و نمك است . بدين ترتيب كه در مقداري آب ليمو نمك بزنيد و آنرا با پنبه روي صورت خود بماليد لكه ها و جوشها را برطرف مي كند .
بهترين دارو براي پوست دست شما مخلوط گليسيرين و آب ليمو است . آب ليمو و گليسرين را به نسبت مساوي مخلوط كنيد و بدستهاي خود بماليد ببينيد كه چقدر پوست دستها صاف مي شود . در زمستان براي جلوگيري از سرما زدگي دستهاي خود را با آب ليمو ماساژ دهيد .
مرجع: كتب طب سنتي

كنجد

طريقه مصرف:
ميتوان گفت تمامي بخشهاي كنجد خاصيت درماني دارند كه در ذيل به آن اشاره خواهيم كرد، اگر بخواهيد دانه كنجد را به صورت خام مصرف كنيد و از مزه بهتر آن لذت ببريد، بايد ابتدا آن را تف داده تا رنگ آن طلايي شود سپس استفاده نماييد.
توضيحات:
كنجد Sesame
نام علمي Sesamus indicum
گياه شناسي
كنجد گياهي است يكساله با ارتفاع حدود يك متر كه قسمت انتهايي ساقه آن پوشيده از كرك است . برگهاي آن يبضي ، باريك و نوك تيز است . گلهاي آن برنگ سفيد و يا قرمز بطور تك تك در كناره برگ هاي قسمت انتهايي ساقه ظاهر مي شود .
ميوه اين گياه بصورت كپسول و محتوي دانه هاي كوچك و مسطح و بيضوي است كه دانه كنجد ناميده مي شود و قسمت مورد استفاده اين گياه است .
وطن اصلي كنجد هندوستان است كه از آنجا به نقاط ديگر دنيا راه يافته است . در حال حاضر چين بزرگترين توليد كننده كنجد در دنيا مي باشد . هندوستان و حبشه از نظر توليد بعد از چين قرار دارند . در ايران نيز مقدري كنجد توليد مي شود كه بيشتر آن به مصرف تهيه روغن و حلوارده مي رسد
خواص داروئي:
از نظر طب قديم ايران كنجد گرم و تر است . كنجد بسيار مغذي است و در اكثر كشورهاي فقير بعنوان جانشين گوشت بكار مي رود .
1)براي چاق شدن و تقويت نيروي جنسي موثر است
2)براي رفع قولنج كنجد را آسياب كرده و با سركه مخلوط كنيد و بمقدر نصف وزن كنجد ، مغز بادام پوست كنده را بآن اضافه كنيد آنها را پودر كنيد و هر روز بمقدر يك قاشق سوپخوري از آن بخوريد .
3) كنجد گرفتگي صدا را از بين مي برد .
4)نرم كننده معده و روده است
5)كره كنجد كه در كانادا بنام تاهيتي معروف است و شبيه دره مي باشد غذاي خوبي براي رشد بچه هاست .
6)برگ كنجد را اگر به سر بماليد باعث رشد و سياهي موي سر مي شود
7)دره نرم كننده معده و روده هاست
8)كنجد فشار خون را كاهش مي دهد
9)كنجد ضد رماتيسم است
10)براي رفع ناراحتي كيسه صفرا مفيد است
11)دم كرده برگ كنجد اسهال خوني را برطرف مي كند
12)روغن كنجد براي رفع تنگي نفس و سرفه خشك و زخم ريه مفيد است
13)روغن كنجد سوزش ادرار را رفع مي كند
14)از روغن كنجد بجاي روغن زيتون در سالاد استفاده كنيد
15)كنجد با همه خواصي كه دارد براي معده اي ضعيف مناسب نيست زيرا ثقيل الهضم است . اينگونه اشخاص بايد آنرا با عسل وسركه بخورند .
مرجع: كتب طب سنتي

لوبيا

طريقه مصرف:
در برنج و نوع خورشتها مصرف ميشود و مصارف ديگر هم دارد كه در ذيل خواهد آمد :
توضيحات:
لوبيا Kidney bean
نام علمي Phasaeolous vulgaris
گياه شناسي
لوبيا گياهي است از تيره بقولات ، علفي وبالا رونده كه بدور درختان و يا گياهان ديگر مي پيچد . برگهاي آن سبز رنگ ، پهن ، بزرگ و نوك تيز است كه شامل سه برگچه بشكل قلب مي باشد .
گلهاي آن سفيد مايل به زرد يا بنفش و ميوه آن باريك و غلاف مانند است كه دانه هاي لوبيا در آن قرار دارد .
از پوست و دانه هاي لوبيا هنگامكيه لوبيا سبز است استفاده مي شود كه بنام لوبياي سبز معروف است ولي هنگاميكه پوست غلف سفت مي شود دانه هاي داخل آن بصورت لوبياي خشك كه برنگ قرمز يا سفيد مي باشد مورد استفاده غذايي قرار مي گيرد .
خواص داروئي:
لوبيا قرمز از نظر طب قديم ايران گرم و تر است و لوبياي سفيد معتدل است
1)ادرار آور است و حجم ادرار را زياد مي كند
2)درمان كننده بيماريهاي دستگاه ادراري است
3)سنگ كليه را برطرف مي كند
4)سينه و ريه را نرم مي كند
5)آب را از بدن خارج مي سازد
6)لوبياي سبز مقوي قلب است
7)نيروي جنسي را تحريك مي كند
8)قاعده آور است
9)كلسترول خون را پائين مي آورد
10)ضد سرطان است
11)براي رفع بيماريهاي قلبي مفيد است
12)بدليل داشتن مقدرزيادي الياف روده ها را تميز مي كند
13)فشار خون را پائين مي آورد
14)يبوست را برطرف مي كند
15)در استعمال خارجي لوبيا را خمير كرده و روي زخم هاي اگزما بگذاريد تا آنها را التيام دهد .
مرجع: كتب طب سنتي

مار چوبه

طريقه مصرف:
در غذا مصرف ميشود
توضيحات:
مارچوبه Asparagus
نام علمي Asparagus officinalis
گياه شناسي
مارچوبه گياهي است علفي و چند ساله كه ارتفاع آن تا چند متر مي رسد و داراي شاخه هاي نسبتا چوبي و صاف مي باشد .
مارچوبه بصورت وحشي در اكثر نقاط دنيا مي رويد برگهاي آن فلسي شكل بوده كه از كنار آنها شاخه هايي باريك و دراز و سبز رنگ بصورت دسته هاي 3 تا 8 تائي خارج مي شود .
بعلت زيبا بودن اين گياه را بصورت تزئيني در باغچه ها مي كارند مار چوبه را در اوائل پائيز مي چينند .
اين گياه از قديم الايام مورد استفاده بشر بوده است و حتي در اهرام ثلاثه مصر نقاشي هايي وجود دارد كه مارچوبه را نشان مي دهد .
مارچوبه را مي توان بصورت مختلف مصرف كرد . بايد مارچوبه را با كمي آب و حرارات كم در ظرف هاي ضد زنگ پخت و تقريبا نيمه خام آنرا برداشت . آب مارچوبه را دور نريزيد و از آن براي سوپ استفاده كنيد زيرا داراي ويتامين و املاح مي باشد . وقتيكه مارچوبه مي خريد دقت كنيد تازه باشد .
شاخه هاي مارچوبه تازه راست و نرم بوده و نوك آن نبايد باز شده باشد و اگر فلسهاي نوك آن باز باشد نشانه اين است كه گياه مدت زيادي مانده و كهنه شده است .
خواص داروئي:
از نظرطب قديم ايران مارچوبه گرم و خشك است بنابراين آنهايي كه سرد مزاج هستند بايد آنرا با عسل بخورند و آنهايي كه گرم مزاج هستند بايد آنرا با سركه بخورند .
مارچوبه گياهي است ادرار آور و داراي خواص زيادي است
1)خوردن آن ديد چشم را تقويت مي كند
2)براي تقويت نيروي جنسي مفيد است
3)ضعف مثانه را برطرف مي كند
4)براي تقويت قلب مفيد است
5)ملين است و يبوست را برطرف مي كند
6)تب بر است
7)مارچوبه بعلت داشتن كلروفيل خونساز است و كسانيكه كم خون هستند بايد از آن استفاده كنند .
8)مارچوبه به ساختن گلبولهاي قرمز خون كمك مي كند
مرجع: كتب طب سنتي

موز

طريقه مصرف:
به صورت خوراكي مصرف ميشود كه يشيوه هاي مصرف آن در زير خواهد آمد :
توضيحات:
موز Banana
نام علمي Musa sapientum
گياه شناسي
موز گياهي است علفي كه مانند درختچه است . برگهاي آن بسيار بزرگ و پهن و گاهي تا 2 متر مي رسد . گلهاي آن مجتمع و بصورت سنبله است ميوه آن ابتدا سبز و بعد از رسيدن برنگ زرد در مي آيد .
موز از چهار هزار سال قبل در هندوستان كشت مي شده است . در سال 1482 پرتغاليها موز را در سواحل گينه پيدا كردند و به جزائر قناري بردند و سپس بوسيله ميسيونر مذهبي اسپانيولي به نواحي قاره آمريكا برده شد و اكنون موز در تمام مناطق گرمسير دنيا كشت مي شود .
موز را هنگاميكه هنوز سبز است از درخت مي چينند و به مناطق مختلف مي فرستند و در آنجا بوسيله گرما دادن آنرا مي رسانند .
موز انواع مختلف دارد يك نوع آن بسيار درشت و نوعي از آن هم خيلي ريز است كه مزه شيريني دارد .
در كشورهاي استوايي معمولا موز را مي پزند و همراه با برنج و لوبيا مي خورند در كشورهاي آمريكاي لاتين موز را ورقه ورقه كرده و در آفتاب خشك مي كنند
هنگاميكه موز انتخاب مي كنيد بايد پوست آن زرد و سفت و روي آن لكه هاي سياه وجود داشته باشد و اين نشانه موز رسيده است . موز نارس بدليل داشتن نشاسته زياد هضمش سنگين است .
در موز چند ماده شيميايي بسيار مهم مانند سروتونين ، نوروپي تفرين ، دوپامين و كاته چولامين وجود دارد .
خواص داروئي:
موز از نظر طب قديم ايران معتدل و تر است و خون را غليظ مي كند . موز انرژي زيادي دارد و چون نرم هست غذاي خوبي براي كودكان و اشخاص مسن مي باشد
1)بدليل داشتن پتاسيم زياد ضد سرطان بوده و غذاي خوبي براي ماهيچه ها مي باشد
2)موز ملين بوده و همچنين درمان اسهال و اسهال خوني است
3)موز خونساز است بنابراين اشخاص لاغر و كم خون حتما بايد موز بخورند
4)موز تقويت كننده معده و نيروي جنسي است
5)موز درمان زخم معده و روده مي باشد
6)گرد موز همچنين داروي خوبي براي پائين آوردن كلسترول است
7)شيره گلهاي موز درمان كننده اسهال خوني است
8)جوشانده موز اثر قطع خونريزي دارد
9)ضماد برگ درخت موز براي درمان و سوختگي مفيد است
10)ريشه موز دفع كننده كرم معده است
11)موز نفاخ است و زيادخوردن آن خصوصا در سرد مزاجان توليد گاز معده مي كند براي رفع اين عارضه بايد پس از موز كمي نمك خورد
12)موز تاثير خوبي در تامين رشد و تعادل سيستم اعصاب دارد.
13)براي درمان ضعف بدن موز را با عسل بخوريد
14)موز مدر است
15)موز بعلت دارا بودن قند زياد براي مبتلايان به مرض قند مضر است و نبايد در خوردن آن افراط كنند.
مرجع: كتب طب سنتي

نعناع

طريقه مصرف:
علاوه بر سبزيجات در غذا و … هم از آن استفاده ميشود كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد.
توضيحات:
نعناع Peppermint
نام علمي Mentha Piperita
گياه شناسي
نعناع گياهي است علفي و چند ساله كه علاوه بر ساقه زير زميني كه گياه را در خاك مستقر مي سازد داراي ساقه هوايي نيز هست . تز محل گره هاي ساقه كه در تماس با زمين است ريشه هاي خارج شده كه ساقه جديد را درست مي كند بنابراين اگر شما فقط يك ساقه نعناع در باغچه خود بكاريد بزودي تمام باغچه شما پر از نعناع مي شود .
برگهاي نعناع بيضي شكل ، نوك تيز و دندانه دار مي باشند . گلهاي آن بسته به نوع نعناع ممكن است قرمز ارغواني يا سفيد باشد . نعناع در مناطق معتدل و آفتاب گير بخوبي رشد مي كند .
نعناع از قديم الايام بعنوان يك گياه معطر و اشتها آور و براي ناراحتي هاي دستگاه گوارش بكار رفته است بقراط پدر علم طب از نعناع در نوشته هاي خود ياد كرده است در قرون وسطي از نعناع در معالجه بيماريها و براي التيام زخم ها و درمان درد گزيدگي زنبور و سگ هار استفاده مي شود
خواص داروئي:
نعناع از نظر طب قديم ايران نسبتا گرم و خشك است و از نظر خواص دارويي از پونه قوي تر است . از نعناع اسانس ، روغن و تنتور تهيه مي كنند كه مصارف طبي مختلفي درد
1)نعناع باد شكن است و گاز معده و روده را از بين مي برد
2)نعناع تقويت كننده معده وبدن است
3)نعناع ضد تشنج و ضد سرفه است
4)يك فنجان چاي گرم نعناع سينه را آرام مي كند
5)نعناع مسكن آرام بخش و قاعده آور است
6)استفاده از نعناع درد شكم را برطرف مي كند
7)نعناع درمان سرماخوردگي و آنفوانزا مي باشد
8)نعناع ناراحتي هاي عصبي را برطرف مي كند
9)براي تسكين درد دندان نعناع را دردهان گذاشته و بجويد
10)آشاميدن چاي نعناع و يا عصارع نعناع خونريزي سينه را قطع مي كند
11)كمپرس نعناع درد سينه و پهلو را از بين مي برد
12)نعناع كرم هاي روده و معده را مي كشد
13)براي از بين بردن سكسكه و دل بهم خوردگي و استفراغ نعناع را با انار ترش بخوريد
14)نعناع ادرار را زياد مي كند
15)براي رفع قولنح و دردهاي روده معده و هضم نشدن غذا چاي نعناع بنوشيد
16)براي از بين بردن گلو درد چاي نعناع غرغره كنيد
17)نعناع معرق است بنابراين تب را پائين مي آورد
18)در هنگام سرماخوردگي بيني را با چاي نعناع بشوئيد
19)اگر بدن شما خارش درد مقدر 2 گرم اسانس نعناع را در 50 گرم وازلين ريخته ، خوب با هم مخلوط كرده و در محل خارش بماليد
اگر از بيماري رماتيسم و آرتروز رنج مي بريد از روغن نعناع استفاده كنيد طرز استفاده از آن به اين صورت است كه 2 قطره روغن نعناع را با يك قاشق سوپخوري روغن بادام مخلوط كرده و محل هاي دردناك را با آن ماساژ دهيد .
20)براي رفع سردرد از كمپرس نعناع استفاده كنيد بدين ترتيب كه 10قطره روغن نعناع را با يك ليوان آب سرد مخلوط كرده و در يك كاسه بريزيد سپس يك پارچه كه باندازه پيشاني باشد در آن فرو برده آب اضافي آنرا بگيريد و روي پيشاني و شقيقه ها بگذاريد تا سردرد برطرف شود.
21)نعناع بهترين دوست كبد است . كبد را تميز كرده وص فرا را رقيق مي كند و كلسترول خون را پائين مي آورد .براي اين مورد چاي نعناع را قبل از غذا بنوشيد
22)نعناع با تمام خواصي كه گفته شد اگر زيادمصرف شود سيستم گوارشي را تحريك مي كند اگر شما دو تا سه فنجان چاي نعناع در روز بنوشيد بهتر است كه بعد از دو هفته چند روزي آنرا قطع كرده و دوباره شروع كنيد
مرجع: كتب طب سنتي

نخود

طريقه مصرف:
يكي از حبوبات مهم در آش رشته ميباشد و خواص درماني زيادي دارد كه در زير به آن اشاره خواهد شد.
توضيحات:
نخود Chickpea
نام علمي Cicer arietinum
گياه شناسي
نخود گياهي است يكساله و از خانواده حبوبات كه بلندي بوته آن به حدود 30 سانتيمتر مي رسد .
ساقه اين گياهپ پوشيده از تارهاي غده اي است . برگهاي آن مركب از 13 تا 17 برگچه كوچك و دندانه دار مي باشد . گلهاي آن سفيد رنگ مايل به قرمز يا آبي بطورتك تك بر روي ساقه قرار درد . ميوه آن بصورت نيام و غلاف آن كوچك متورم و نوك تيز بطول 2 تا 3 سانتيمتر است كه در آن يك دانه نخود به رنگ نخودي يا سياه قرار دارد .
نخود يكي از حبوبات مغذي و انرژي زا و پر مصرف است
خواص داروئي:
نخود بعلت دارا بودن اسيد هاي آمينه مختلف ويتامين ها و مواد معدني غذاي بسيار خوبي است .
نخود از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و با همه خواص بيشماري كه درد نفاخ و دير هضم مي باشد و نبايد در خوردن آن افراط كرد .
1)نخود كمي ملين است
2)نخود اثر ادرار آور و قاعده آور دارد
3)نخود كرم كش است
4)براي برطرف كردن درد سينه و ريه باي نخود را با كمي نمك پخت و آب ژله مانند آنرا خورد .
5)روغن نخود براي تقويت مو موثر است شب ها آن را به سر بماليد و صبح مو را بشوئيد
6)روغن نخود را اگر به سر بماليد سردرد را شفا مي دهد .
7)روغن نخود را بر روي دنداني كه درد مي كند بماليد درد را برطرف خواهد كرد .
8)روغن نخود را اگر به زيرشكم بماليد براي تقويت نيروي جنسي موثر است
9)افراد گرم مزاج بايد نخود را با سكنجبين بخورند تا از نفخ شكم جلوگيري كند
10) نخود را مي توان براي دفع رسوبات دري و درمان زردي بكار برد
11)نخود درمان كننده قولنج هاي كليوي است
12)نخود را بصورت در در آوريد و روي رخم هاي چركين بگذاريد آنها را باز كرده و اليتام مي دهد
13)يكي از غذاهاي مغذي كه سرشار از پروتيئن هاي گياهي ، ويتامين ها و مواد معدني است هموس مي باشد كه در كشورهاي عربي جزو غذاهاي اصلي آنهاست .گياه خواران هموس را جانشين گوشت مي كنند اين غذا از نخود پخته و كره كنجد كه تاهيني ناميده مي شود درست مي شود
مرجع: كتب طب سنتي

نارگيل

طريقه مصرف:
در ذيل به آن اشاره خواهد شد
توضيحات:
نارگيل Coconut
نام علمي Cocos nucifera
گياه شناسي
نارگيل در حدود سه هزار سال پيش در جنوب آُسيا كشت مي شده است . در حال حاضر درخت نارگيل در تمام مناطق استوائي وجود دارد .
مردم اقيانس آرام نارگيل را بعنوان يك غذاي اصلي مصرف مي كنند و از تمام قسمت هاي اين درخت استفاده مي برند . ضرب المثلي در اين مناطق وجود دارد كه مي گويد هر كس كه درخت نارگيل مي كارد براي خودش و براي بچه هايش لباس ظرف نوشابه غذا و خانه درست مي كند .
نارگيل معمولا از هندوراس ، پاناما و جمهوري دومينيكين به كانادا وارد مي شود .مقدر بسيار كمي نارگيل در فلوريدا توليد مي شود كه به مصرف داخلي مي رسد
نارگيل درختي است كه بطور قائم بالا مي رود . ارتفاع آن به 30 متر و قطر تنه آن تا يك متر مي رسد
برگهاي آن دراز و بطول 4 تا 5 متر و مركب از چند برگچه باريك و دراز است . طول برگچه ها حدود يك متر مي باشد . رنگ ها سبز روشن است
ميوه نارگيل مانند خوشه ، شامل چندين نارگيل با اندازه هاي مختلف است .
ميوه نارگيل كروي شكل است كه قسمت خارجي آن ضخيم و سفت و متشكل از الياف نباتي و داخل آن نيز صاف و سخت مي باشد . در قاعده نارگيل سه سوراخ ديده مي شود كه چشم هاي نارگيل ناميده مي شود . براي استفاده از مايع داخل نارگيل كه شير نارگيل ناميده مي شود اين سوراخها را بايد با جسم نوك تيزي باز كرد و مايع دارون آنرا بيرون آورد . سپس با چكش آنرا بشكنيد و ا گوشت داخل آن استفاده كنيد . البته مي توانيد بعد از بيرون كشيدن شير ، نارگيل را در داخل فر در درجه حرارت 350 درجه فارنهايت بمدت نيمساعت قرار دهيد تا نارگيل خود را بشكند .
درخت نارگيل در هر سال حدود پنجاه عد نارگيل مي دهد . نارگيل هنگاميكه نارس است مقدر يبشتري شير دردولي بتدريج ميوه مي رسد مقدرشير آن كمتر مي شود .
براي خريد نارگيل هميشه ميوه اي را انتخاب كنيد كه سنگين باشد ضمنا آنرا تكان دهيد كه صداي شير داخل آنرا بشنوئيد زيرا نارگيل اگر بدون شير باشد حتما كهنه است و يا اينكه شيرش بيرون آمده و هوا كشيده و خراب شده است .
خواص داروئي:
گوشت سفيد نارگيل از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و شير نارگيل كمي گرم و مرطوب است
1)نارگيل بدليل داشتن چربي زياد و مواد مغذي چاق كننده است
2)حرارت داخلي بدن را افزايش مي دهد
3)براي خوشبو كردن دهان مفيد است
4)ضعف كبد را درمان مي كند
5)براي برطرف كردن بواسير مفيد است
6)ادرار را زياد مي كند
7)درد مثانه را رفع مي كند
8)زخم هاي بدن را مداوا مي كند
9)كرم معده و روده ، مخصوصا كرم كدو را از بين مي برد
10)براي تقويت دستگاه هاضمه مفيد است
11)ريشه درخت نارگيل ضد تب و ادرار آور است
12)ريشه درخت نارگيل براي ناراحتي هاي كبدي مانند يرقان مفيد است
13)دم كرده ريشه درخت نارگيل براي معالجه اسهال خوني مفيد است
14)براي دفع سنگ كليه شير نارگيل را با برگ سنا مخلوط كرده و بنوشيد
خواص شير نارگيل
1-شير نارگيل هم ملين و هم ضد اسهال است
2-براي رفع اسهال خوني مفيد است
3-براي برطرف كردن آب آوردگي بدن از شير نارگيل استفاده كنيد
4-شير نارگيل ضد سم است
5-براي پائين آوردن تب مفيد است
6-براي معالجه بيماريهاي پوستي مفيد است
خواص روغن گوشت نارگيل
روغن نارگيل از تقطير گوشت سفيد نارگيل بدست مي آيد
1-براي معالجه بيماريهاي پوستي بكار مي رود
2-حافظه و هوش را تقويت مي كند
3-درد مثانه را رفع مي كند
4-كرم كدو و كرمهاي ديگر روده را دفع مي كند
5-در درمان كمر درد موثر است
6-معالج بواسير است
7-محرك نيروي جنسي است
مرجع: كتب طب سنتي

اسطو خودوس

طريقه مصرف:
به شيوه هاي مختلف مصرف ميشود از جمله به صورت دم كرده كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
اسطوخودوس ( لاواندر ) Lavander
نام علمي Lavandula
گياه شناسي
اسطوخودوس در بيشتر نقاط دنيا بحالت خود مي رويد مخصوصا در جنوب فرانسه مناطق مديترانه و در تورنتو به مقدر زياد وجود دارد و بسته به شرايط محيط و خاك به انواع مختلفه ظاهر مي شود .
اسطوخودوس گياهي است چندين ساله به ارتفاع حدود نيم متر با برگهاي متقابل ، باريك ، دراز سبز رنگ و پوشيده از كركهاي سفيد پنبه اي . گلهاي آن برنگ بنفش و بصورت سنبله مي باشد .
قسمت مورد استفاده اين گياه ، گلها و سرشاخه هاي گلدار آن است . اسطوخودوس بوي بسيار مطبوعي درد . طعم آن تلخ است و بعلت بوي مطبوع آن در عطر سازي مصرف مي شود .
اسانس اسطوخودوس كه از تقطير گل و سرشاخه هاي گلدار اين گياه بدست مي آيد مايعي است زردرنگ يا زرد مايل به سبز كه داراي بوي مطبوعي است .
خواص داروئي:
اسطوخودوس از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است .
1)براي رفع خستگي و آرامش چند قطره روغن اسطوخودوس را در وان آب گرم ريخته و براي مدت يكربع ساعت در آن دراز بكشيد .
2)گرفتگي ها را باز مي كند .
3)مقوي معده است .
4)ادرار آور مي باشد .
5)معرق است و تب را پائين مي آورد .
6)صفرا بر بوده و كبد را بكار مي اندازد و بيماري هاي كبدي را برطرف مي كند .
7) ضد تشنج است .
8)براي تقويت عمومي بدن خوب است .
9)كرم هاي معده و روده را از بين مي برد .
10)بيماري هاي سينه و سرفه را برطرف مي كند .
11)در معالجه زكام موثر است .
12)از آن مي توان بعنوان مسهل و تميز كننده استفاده كرد.
13)براي رفع بيماريهاي مجاري و ادرار مفيد است .
14)براي برطرف كردن رعشه و سرگيجه حدود 5 گرم از پودر آنرا با عسل مخلوط كرده و هر شب بخوريد .
15)براي رفع فراموشي و تقويت حافظه از دم كرده اسطوخودوس استفاده كنيد .
16)براي رفع بيخوابي يك قطره از روغن اسطوخودوس را روي يك تكه پنبه بچكانيد و آنرا داخل بالش خود قرار دهيد خواب مطبوعي براي شما مي آورد .
17)براي برطرف كردن غم و اندوه هر روز دم كرده اسطوخودوس بنوشيد .
18)اگر دست و پاي شما خواب مي رود از اين گياه استفاده كنيد .
19)براي پيشگيري از آب آوردن بدن دم كرده اسطوخودوس بنوشيد .
20)زردي را برطرف مي كند .
21)براي رفع حالت تهوع و سرگيجه مفيد است .
22)سردرد و سردردهاي يكطرفه را درمان مي كند .
23)براي معالجه ضعف اعصاب مفيد است .
24)طپش قلب را از بين مي برد .
25) آسم را برطرف مي كند .
26)براي رفع ترشحات زنانه مي توانيد از اين گياه استفاده كنيد .
27)براي برطرف كرده سوء هاضمه يك قطره اسانس اسطوخودوس را در يك ليوان آب نيم گرم ريخته و يا يك فنجان از دم كرده آن را بنوشيد .
28)اسطوخودوس درمان كنده رماتيسم ، آرتروز و نقرس است . براي اين منظور كمپرس آنرا بر روي عضو مورد نظر بگذاريد و يا اينكه 2 قطره روغن آنرا با يك قاشق روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و عضو دردناك را با آن ماساژ دهيد .
29)زخم هاي كهنه را با ماليدن اسانس اسطوخودوس كه در الكل حل كرده ايد برطرف كنيد .
30)براي درمان بيماريهاي ريوي 2 تا 3 قطره روغن اسطوخودوس را با يك قاشق غذا خوري روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و سينه و پشت بيمار را ماساژ دهيد .
31) ماليدن پماد اسطوخودوس زخم ها را ضد عفوني كرده و التيام مي بخشد .
32)براي برطرف كردن بوهاي نامتناسب در منزل چند قطره روغن اسطوخودوس را در آب ريخته و بگذاريد به آرامي بجوشد عطر مطبوعي را در هوا پخش مي كند .
33)براي رفع بيخوابي يك قاشق چايخوري پودر اسطوخودوس را با يك قاشق چايخوري پودر سنبل الطيب مخلوط كرده و در يك ليوان آبجوش ريخته و بمدت 10 دقيقه دم كنيد . اين دم كرده را يكساعت قبل از رفتن برختخواب ميل كنيد تا بيخوابي شما برطرف شود .
مرجع: كتب طب سنتي

پياز

طريقه مصرف:
به صورت خوراكي مصرف ميشود كه در زير به صورت جامع تر به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
پياز Onion
نام علمي Allium cepa
گياه شناسي
پياز گياهي است دو ساله داراي برگهاي توخالي و استوانه اي شكل . ساقه پياز تا ارتفاع يك متر هم مي رسد كه آنهم استوانه اي و توخالي است . گلهاي پياز برنگ سفيد يا بنفش بصورت چتر در انتهاي ساقه ديده مي شود .
پياز انواع مختلف دارد مانند پياز سفيد پياز بنفش ، پياز قرمز و يا مخلوطي از قرمز و بنفش .
پياز در حال حاضر در تمام مناطق دنيا كشت مي شود ولي گفته مي شود كه منشاء آن از ايران و افغانستان بوده است و از آنجا به ديگر نقاط دنيا راه يافته است .
پياز از زمانهاي ماقبل تاريخ وجود داشته است . مردم مصر از آن در غذاهايشان استفاده مي كرده اند .
مخصوصا در مصر پياز در مراسم مذهبي بكار مي رفته و احترام خاصي داشته است . يونانيان و روميان نيز آنرا مي شناخته و مصرف مي كرده اند
خواص داروئي:
پياز از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و داراي خواص بسياري است كه در يك مقاله نمي توان گنجانيد .
1-پياز ادرار آوري قوي است و خام و پخته آن هر دو اين اثر را دارند .
2-براي رفع گاز معده از تنتور پياز مي توان ساتفاده كرد . مقدر مصرف آن 10تا 15قطره است كه بايد در آب حل كرده و مصرف نمود .
3-براي رفع دردهاي عصبي شربت پياز بهترين دارو است شربت پياز به اين صورت تهيه مي شود :
100 گرم پياز خام را با 400 گرم آب مخلوط كرده و بپزيد تا له شود سپس 400 گرم قند روي آن بريزيد و بگذاريد كه جوش بزند تا قند حل شود سپس آنرا صاف كنيد و در يخچال قرار دهيد .
4- همانوطر كه گفته شد پياز داراي انسولين گياهي است و استفاده از آن قند خون را پائين مي آورد . بيماران مبتلا به مرض قند بايد حتما هر روزه از آن استفاده كنيد .
5- اگر پياز را له كنيد و در زير شكم شخصي كه مبتلا به احتباس ادراري است قرار دهدي ادرار را باز مي كند .
6-پياز نيم پز براي سوختگي ها نيز موثر است .
7-پياز خام محرك قلب است .
8-پياز باكتري كش است .
9-پياز تقويت كننده و نرم كننده سينه است .براي اين منظور پياز را آب پز كرده و بخوريد .
10-پياز سنگ كليه را خرد مي كند .
11- پياز پخته ملين است .
12-براي رفع خارش چشم چند قطره آب پياز را در چشم بچكانيد .
13-براي درمان سنگيني گوش آب پياز را در گوش بچكانيد .
14-ماسك پياز روي صورت خون را بطرف صورت مي كشاند و رنگ صورت را درخشان مي كند .
15-پياز چون گرم است براي كسانيكه طبع گرم دارند مضر است و اسراف در خوردن آن موجب فراموشي و سردرد مي شود .
16-پياز لثه ها را محكم مي كند .
17-پياز كلسيم درد دندانها و استخوانها را تقويت مي كند و از نرمي استخوان جلوگيري مي كند .
18-پياز معالج عفونتهاي مجاري تنفسي از قبيل ورم گلو ، برنشيت ، گريپ و آسم مي باشد .
19-براي رفع سموم بدن پياز توصيه مي شود .
20- براي آنكه پياز زود هضم شود و آنهايي كه معده حساس دارند بتوانند آنرا بخورند و از خواص آن استفاده كنند بايد موقع پختن پياز مقداري شكر روي آن بريزيد و اين عمل هضم پياز را آسان تر خواهد كرد .
21- براي درمان اسهال از پوست پياز استفاده كنيد بدين صورت كه پوست پياز را بشوئيد و در مقدري آب به مدت ده دقيقه بجوشانيد ، سپس آنرا در داخل دستمالي ريخته و فشار دهيد تا شيره آن گرفته شود . بعدا اين شيره را با شكر شيرين كنيد و روز ي چند فنجان از آن را بشوئيد تا اسهال كاملا از بين برود .
22- اگر پشه يا زنبور شما را گزيد فورا يك پياز را بريده و روي محل گزيدگي بگذاريد درد و خارش فورا ساكت مي شود .
23- پياز ترشي را براي از بين بردن يرقان و تقويت معده و روده و زياد شدن اشتها مصرف مي كنند .
24-اگر از بوي پياز ناراحت مي شويد مي توانيد بعد از خوردن پياز براي رفع بوي آن باقلا پخته و يا گردوي پخته و يا نان سوخته بخوريد .
25-تخم پياز گرم و خشك است و براي ازدياد نيروي جنسي مصرف مي شود .
36-اگز از تخم پياز پمادي درست كنيد و روي سر ببنديد از ريختن مو جلوگيري مي كند .
37-حتما شنيده ايد كه در قديم براي اينكه كسي از اسرار علمي سر درنيآورد آنها را با مركب نامرئي مي نوشتند و مركب نامرئي چيزي غير ازآب پياز نيست .
38-در خاتمه براي اينكه بوي پياز شما را ناراحت نكند و اشك از چشمان شما جاري نشود مي توانيد پياز را زير آب شير پوست بگيريد يا اينكه پياز را در داخل ظرف بزرگ آب قرار دهيد و در آب آنرا پوست بكنيد .
مرجع: كتب طب سنتي

پرتقال

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
پرتقال Orange
نام علمي Citrus sinensis
گياه شناسي
پرتقال درخت كوچكي است داراي برگهاي سبز و گلهاي سفيد پوست پرتقال نارنجي رنگ ، كمي ناصاف و يموه آن بسته بانواع مختلف شيرين و ترش ، زرد رنگ و يا قرمز مي باشد .
پرتقال يكي از قديمي ترين ميوه هايي است كه بشر از آن استفاده مي كرده است و در حدود 500 سال قبل از ميلاد مسيح كنفوسيوس از آن نام برده است .
در حال حاضر بيشتر از 200 نوع پرتقال در آمريكا كشت مي شود و آمريكا نصف كل محصول پرتقال دنيا را توليد مي كند .
پرتقال اوليه ، كوچك ، تلخ و پر از هسته بوده است كه در اثر تربيت مهندسي ژنتيكي و همچنين انتخاب نوع بهتر و كود كافي درشت تر و شيرين تر شده است .
پرتقال ابتدا از چين به هندوستان برده شده و سپس از آنجا به نقاط ديگردنيا راه يافت .
خواص داروئي:
موسسه مبارزه با بيماري سرطان آمريكا چندين سال پيش در اثر مطالعات زياد دريافت كه علت اينكه سرطان معده در آمريكا كمتر از نقاط ديگر است اين است كه مردم آمريكا در تمام مدت سال پرتقال مصرف مي كنند . البته شايد علت آن وجود ويتامين C در پرتقال است .
1)دانشمندان سوئدي كشف كرده اند كه خوردن پرتقال از سرطان لوزالمعده جلوگيري مي كند .
2)خوردن پرتقال كلسترول را پائين مي آورد .
3)پوست سفيد پرتقال و ورقه هاي نازك بين قسمت هاي داخل پرتقال بهترين دارو براي كاهش كلسترول خون است .
4)اسانس پرتقال ضد عفونت هاي ميكربي است .
5)پرتقال مقوي معده و ضد گاز معده است .
6)پرتقال ضد سم ، ادرار آور و نرم كننده سينه و ضد استفراغ است .
7)جوشانده برگهاي پرتقال براي شست وشوي ورم ها و كاهش درد مفيد است .
8)خوردن پرتقال ضد اسپاسم و آرام بخش است .
9)اسانس پرتقال را براي ضد عفوني كردن بكار مي برند .
10)پرتقال خون را تميز مي كند .
11)براي برطرف كرده چين و چروك صورت وشادابي آن قسمت خوراكي پرتقال را روي صورت بماليد و بعد از 15 دقيقه با آب بشوئيد .
12)از پرتقال براي كم كردن وزن مي توانيد استفاده كنيد . طرز استفاده بدين صورت است كه يك عدد پرتقال و 3 عدد ليموترش را پوست كنده و به قطعات كوچك تقسيم كنيد بعد آنرا داخل ديگي ريخته و بان نيم ليتر آب اضافه كنيد و بمدت 10 دقيقه بجوشانيد . سپس سه قاشق عسل به آن اضافه كرده و مجددا بمدت 5 دقيقه بجوشانيد و آنرا صاف كنيد . از اين شربت 3فنجان در روز بنوشيد . تا وزن شما بمقدر ايده آل در آيد .
13)پرتقال گرچه اسيدي است ولي خاصي قليايي به بدن مي دهد و براي كسانيكه گوشت زياد مصرف مي كنند و بدنشان اسيدي شده است مفيد است .
14)براي استفاده بيشتر از مواد غذاي پرتقال بهتر است كه پوست زردرنگ آنرا بگيريد و با پوست سفيد و پره هاي داخل آن بخوريد زيرا در پوست سفيد آن مواد معدني زيادي وجود دارد كه اثر اسيد موجود در پرتقال را خنثي مي كند .
15)خواص گفته شده فقط منحصربه پرتقال رسيده مي باشد و آب پرتقال موجود در فروشگاهها و سوپر ماركت ها اين خواص را ندارند .
مرجع: كتب طب سنتي

رازيانه (باديان)

طريقه مصرف:
به صورت خشك، دم كرده و جوشانده كه در زير به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
رازيانه FENNEL
نام علمي Foeniculum vulgare
گياه شناسي
رازيانه گياهي است معطر ، علفي و دوساله كه ارتفاع آن تا 2 متر مي رسد ساقه آن داراي شيارهاي هم دريف و موازي مي باشد برگهاي آن نازك و نخي مانند شويد است گلهاي رازيانه زرد و بصورت خوشه در انتهاي ساقه ظاهر مي شود . ميوه رازيانه كوچك و بطول حدود 8 ميليمتر و عرض 3 ميليمتر بوده و داراي بوئي معطر و طعمي شيرين مي باشد .
رازيانه درمناطق مديترانه اي بخوبي رشد مي كند و در ايران در مناطق شمالي كشور در دامنه هاي كوههاي البرز بطور خورد مي رويد .
رازيانه از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است . ريشه رازيانه گرمتر از بقيه قسمت هاي گياه است .
1) رازيانه اثر زياد كنده شير را در زنان شير ده دارد و بدين منظور مي توان از دم كرده رازيانه استفاده كرد .
2 )اشتها آور و مقوي است .
3)نفخ و گاز معده رااز بين مي بر د .
4)قاعده آور است .
5)برگهاي رازيانه ادرار آور است .
6)جوشانده ريشه رازيانه ملين مسهل است .
7)روغن تخم رازيانه كرم روده را از بين ميبرد .
8)حالت تهوع رابر طرف مي كند .
9)براي برطرف كردن آُسم ، سرفه و تنگي نفس از دم كرده تخم رازيانه بمقدر سه فنجان در روز استفاده كنيد .
10)براي رفع اسهال رازيانه را با زيره سبز به نسبت مساوي دم كرده و به مريض بدهيد .
11)ميتوان از رازيانه داروي ضد نفخ بصورت زير تهيه كرد :
5 گرم پودر انيسون و 5 گرم پودر زيره كرمان ، 5 گرم پودر تخم گشنيز و 5 گرم پودر رازيانه را با هم مخلوط كرده در يك ليتر آب جوش بريزيد و آنرا بمدت 10 دقيقه دم كنيد سپس آنرا صاف كرده و كم كم بنوشيد .
12)رازيانه بعلت داشتن هورمون زنانه رشد دخترها را جلو مي اندازد .
13)رازيانه مغز را فعال مي كند .
14)ريشه رازيانه داراي كومارين Coumarin مي باشد . چون اين ماده رقيق كننده خون است بنابراين آنهايي كه مبتلا به تصلب شرائين يا انسداد رگها هسند مي توانند از جوشانده ريشه رازيانه استفاده كنند .
15)دردهاي مفاصل را برطرف مي كند .
16)اشتها را زياد مي كند .
17)براي از بين بردن درد آرتروز روغن رازيانه را در محل درد بماليد .
مرجع: كتب طب سنتي

روناس

طريقه مصرف:
در ذيل خواهد آمد :
توضيحات:
روناس Madder
نام علمي Rubia Tinctorum
گياه شناسي
گياهي است كه به حالت خودرو در مناطق مديترانه ، در شمال آفريقا و بعضي مناطق آسيا مي رويد . ساقه اين گياه پوشيده از خارهاي ريز مي باشد و ارتفاع آن تا حدود دو متر مي رسد .
روناس با استفاده از خارهاي ريزي كه دارد به ديوار و درختان مي چسبد و بالا مي رود .
برگهاي آن بيضي ، نوك تيز و دراز مي باشد . گلهاي روناس كوچك و به رنگ زرد مايل به سبز مي باشد . ميوه آن گشوتي و به رنگ تيره است .
ريشه آن به نام روناس معروف است به رنگ قرمز تيره و به صورت دراز ، باريك و استوانه اي مي باشد . داراي طعمي تلخ و گس بوده و قسمت مهم اين گياه از نظر طبي محسوب مي شود .
از ريشه روناس در قديم براي رنگرزي پارچه و نخ استفاده مي شده است .
خواص داروئي:
روناس از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است .
1)باز كننده گرفتگي ها در بدن است
2)ادرار آور است و حبس البول را درمان مي كند .
3)براي معالجه بيماري فلج آنرا با عسل مخلوط كرده و به بيمار بدهيد .
4)ترشح شير را زياد مي كند.
5)درد سياتيك را رفع مي كند.
6)يبوست هاي سخت را معالجه مي كند .
7)اشتها آور است.
8)قاعده آور است .
9)خارش پوست را برطرف مي كند بدين منظور مي توان از ضماد استفاده كرد و يا اينكه جوشانده آنرا در وان حمام بريزيد و مدتي در آن استراحت كنيد .
10)اوره خون را پائين مي آورد .
11)جوش خوردن استخوان شكسته را تسريع مي كند .
12)تورم را در بدن از بين مي برد .
13 از كمپرس جوشانده روناس براي رفع بيماريهاي پوستي استفاده كنيد .
مرجع: كتب طب سنتي

شلغم (لفت)

طريقه مصرف:
در صورتي كه معده ضعيف نباشد ميتوان آب شلغم خام را خورد اما بيشتر به صورت پخته از آن استفاده ميشود :
توضيحات:
شلغم TURNIP
نام علمي Brassica Napus
گياه شناسي
شلغم گياهي است با برگهاي ناصاف و بريدگيهاي زياد به رنگ سبز و سفيد . ريشه آن غده اي و به شكل هاي گرد و يا دراز به رنگ سفيد با لكه هاي بنفش مي باشد .
ميوه شلغم مانند غلافي باريك و دراز است كه در آن چند دانه سياه وجود دارد . شلغم در هواي سرد بسيار خوب رشد مي كند و شايد علت آن باشد كه براي درمان بيماريهايي كه در فصل سرما زياد است و بيماريهاي تنفسي بكار مي رود .
خواص داروئي:
شلغم از نظر طب قديم ايران گرم و تر است
خواص شلغم آنقدر زياد است كه مي توان گفت اين گياه براي هر دردي درمان است و اگر مردم مي دانستند كه اين گياه چقدر فايده درد تمام باغچه هاي خانه خود را شلغم ميكاشتند و هر روزه از آن استفاده مي كردند .
1)شلغم مقوي است
2)شلغم اشتها آور است
3)شلغم ضعف جنسي را درمان كرده و اسپرم را زياد مي كند
4)شلغم سرفه را تسكين مي دهد
5)ترشي شلغم بهترين نوع ترشي است زيرا مقوي معده و روده ها و اشتها آور است
6)آب شلغم قند خون را پائين مي آورد
7)تخم شلغم را اگر سرخ كرده و بخوريد براي ضعف جنسي موثر است
8)اگر گلو درد داريد آب پخته شلغم را قرقره كنيد
9)خوردن آب شلغم درمان كننده جوش صورت است
10)آنهايي كه حافظه ضعيف دارند حتما بايد شربت بخورند زيرا ثابت شده است كه شلغم حافظه را تقويت مي كند
11)شلغم شب كوري را درمان مي كند
12)شلغم بعلت داشتن ويتامين B1 علاج كم خوني است
13)شلغم براي رشد و نمو استخوانها مفيد است بنابراين زنان باردار وشيرده حتما بايد از آن استفاده كنند .
14)زن حامله اي كه در مدت بارداري شلغم خورده باشد بچه اش زودتر رشد كرده ، زودتر حرف مي زند و حتي زودتر راه مي افتد و در مقابل امراض مقاومت بيشتري خواهد داشت .
15)آنهايي كه غده تيروئيدشان كم ترشح مي كند بايد حتما شلغم بخورند زيرا شلغم بعلت داتشن يد فراوان ترشحات غده تيروئيد را تنظيم مي كند .
16)شلغم مهمترين گياه ضد سرطان است و حتي گسترش سرطان را متوقف مي كند .
17)شلغم درمان بسياري از بيماريهاي پوستي است
18)شلغم پخته بهترين دارو براي برونشيت است
و بالاخره سعي كنيد كه در فصل زمستان براي پيشگيري از سرماخوردگي و بيماريهاي تنفسي اقلا چند بار در هفته شلغم بخوريد شلغم پخته بهترين صبحانه است . بدن را تميز كرده و مواد سمي را ازبدن خارج مي سازد .همانطور كه در بالا گفته شد آب شلغم خام خواص بيشتري از شلغم پخته دارد بشرطي كه معده شما را ناراحت نكند .
خواص شلغم از نظر احاديث :
هيچكس نيست مگر آنكه رگي از جذام در او است و شلغم آنرا ذوب ميكند و روايت شده كه آن را در فصلش بخوريد كه هر دردي را از شما ميبرد
مرجع: كتب طب سنتي

شنبليله

طريقه مصرف:
گياه آن در سبزيجات و دانه اش به مصارف داروئي ميرسد :
توضيحات:
شنبليله Fenugreek
نام علمي Trigonella gracum
گياه شناسي
شنبليله سبزي اصلي قورمه سبزي ، غذاي مطبوع ايراني است . اين گياه در نواحي مختلف ايران ، مصرف هند و الجزيره ، ايتاليا و اسپانيا مي رويد . شنبليله داراي مواد چرب و مواد نشاسته اي ، مواد ازته ، مواد فسفره و مادهاي بنام گونل لين مي باشد .
خواص داروئي:
يكي از دانشمندان با تحقيقات زيادي كه روي شنبيليه انجام دارد دريافت كه شنبليله در رفع سل استخواني اطفال بسيار موثر است . شنبليله در طي قرون گذشته در ايران براي بسياري از بيماريها مصرف مي شده است . براي اين منظور حتي از دانه شنبليله استفاده شده است و بيماريها سريعا بهبود پيدا مي كند .
شنبليله چون داراي مواد فسفره آهن ازته و ياستازهاي مختلف مي باشد تقويت كننده لوزالمعده نيز مي باشد و بنابراين دستگاه هاضمه را بكار انداخته و لاغري هاي مفرط را از بين مي برد .
شنبليله بطور كلي شفادهنده بيماريهاي روحي و جسمي است وحتي اثرات مفيدي در اشخاص مبتلا به مرض قند و سل ريوي و استخواني دارد . در قديم شنبليله براي مداواي بيماري قند بكار مي رفته است دانه شنبليله با اين همه خواص مفيد داراي بوي ناپسند است بنابراين براي استفاده از آن دانه پودر شده آنرا با مواد معطر بايد مخلوط نمود كه بوي بد آن را تا اندازه اي برطرف كنند .
مرجع: كتب طب سنتي

شويد

طريقه مصرف:
گياه آن در سبزيجات مصرف ميشود و تخم آن خواص زيادي دارد كه در زير به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
شويد Dill
نام علمي Aniethum graveolens
گياه شناسي
شويد گياهي است يكساله يا دوساله كه گاهي ارتفاع آن به يك متر نيز ميرسد . ريشه آن راست و مخروطي شكل و سفيد است . اين گياه در اكثر نقاط دنا منجمله قسمتهاي جنوب اروپا مصر آمريكا و چين پرورش داده مي شود .
ميوه شويد بيضوي مسطح وب طول 4 ميليمتر و عرض 3 ميليمتر است . رنگ آن قهوه اي روشن و در سطح آن برجستگيهايي برنگ زرد و در كناره هاي آن لبه بال مانندي به رنگ زرد روشن ديده مي شود .
خواص داروئي:
تخم شويد اثرات درماني زيادي دارد منجمله بعنوان ضد تشنج ضد درد، نفخ شكم ، ادرار آور و براي تقويت معده بكار مي رود .
براي كسانيكه اشتهاي زيادي به غذا ندارند و لاغر هستند تخم شويد بهترين دارو است زيرا اشتها را زياد كرده معده را تقويت مي كند و انرژي به بدن مي دهد . تخم شويد را مي توان براي ناراحتي معده ، بي خوابي و ضد گاز معده بكار برد . خانمهاي شير ده كه شير آنها كم است بايد حتما روي چند بار دم كرده تخم شويد يا در تخم شويد بخورند و در غذاي خود مصرف كنند بطور معجزه آسائي شير آنها زياد خواهد شد .
طب گياهي ايران خواص زيادي را براي شويد قائل است مثلا در مورد درد شديد و ورم معده از دم كرده شويد استفاده مي كردند كه اثر تسكين فوري دارد .
از شويد براي دل درد در حيوانات نيز استفاده مي شود ودام داران قديم بخوبي به اين موضوع واقف بودند . مثلا براي گوسفند و بز كافي است كه مقدر 30 گرم تخم شويد به آنها داد كه نفخ و دل درد را ساكت كنند .
در مورد بيماراني كه مبتلا به استفراغ شديد هستند و هيچ غذايي حتي آب را نمي توانند در معده خود نگاهدارند بهترين درمان شويد است . اين نوع بيماران بايد دم كرده شويد را آهسته آهسته بنوشند .
در چين حتي شويد را براي كمردردهايي كه بعلت انقباض عضلاني باشد بكار ميبرند .
يك نسخه قديمي چيني براي باد فتق نيز از تخم شويد استفاده مي كنند
همچنين افرادي كه داراي بيماري چربي خون ميباشند از علف شويد و تخم آن براي درمان بيماري استفاده نمايند كه نحوا استفاده تخم شويد به صورت جوشانده ميباشد كه روزانه بايد به مقدار دو استكان مصرف نمايند و عرق شويد يك استكان بعد از نهار و شام.
مرجع: كتب طب سنتي

سيب زميني

طريقه مصرف:
به صورت خام و پخته به شيوه هاي زيادي مصرف ميشود كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
سيب زميني POTATO
نام علمي Solanum tuberosum
گياه شناسي
سيب زميني گياه بومي آمريكاي جنوبي است و هنوز هم بصورت وحشي در شيلي و آرژانتين يم رويد .
در قرن شانزدهم بوسيله اسپانيولي ها به اروپا برده شد و اكنون در اروپا و آمريكا از نظر مصرف اولين سبزي است .
سيب زميني درتمام طول سال وجود دارد .
سيب زميني بدليل داشتن مقدار ويتامين C ضد بيماري اسكوربيت است و كشورهائيكه از اين گياه استفاده مي كردند هيچگاه مردم آنجا به اين بيماري دچار نمي شدند .
ساقه هوايي سيب زميني داراي بريدگيهايي مركب از 7 تا 12 برگچه اصلي است و در فواصل اين برگچه نيز برگچه هايي كوچكتر وجود دارد .
انواع مختلف سيب زميني بر حسب رنگ گل و پوست غده هاي زير زميني آن تقسيم بندي مي شود .
در روي پوست سيب زميني سوراخهاي كوچكي وجود دارد كه داراي جوانه است و اين جوانه هاست كه منشاء گياه تازه است .
خواص داروئي:
1) برگ و ميوه سيب زميني بعلت داتشم سولانين مخدر و آرام بخش است ولي بعلت سمي نبودن نبايد مورد مصرف داخلي قرار گيرد و بايد فقط بعنوان ضماد و استعمال خارجي استفاده شود .
2)سيب زميني بعلت داشتن ويتامين C زياد براي مقابله با بيماري اسكوربيت بكار مي رود .
3) براي تسكين سوختگي ها ، سيب زميني خام را رنده كرده و به عنوان ضماد روي قسمت سوختگي بگذاريد و هر چند دقيقه آنرا عوض كنيد و ضماد تازه روي آن قرار دهيد .
4)سيب زميني داراي آنزيم مهار كننده مي باشد بنابراين ضد سرطان وضد ويروس است مخصوصا سيب زميني در اين مورد از شير يا سويا قوي تر است .
5)پوست سيب زميني ماننده پوست ميوه ها وسبزيجات داراي ماده آنتي اكسيدان است بنابراين از پير شدن سلولها و نيز از بوجود آمدن سلولهاي سرطاني جلوگيري مي كند .
6)سيب زميني بهترين دارو براي آنهايي است كه بدنشان اسيدي است و اينگونه اشخاص بايدسيب زميني را با پوست و با بخار پخته و بخورند زيرا سيب زميني آب پز وسرخ شده برعكس سيب زميني با بخار پخته شده توليد اسيد در بدن مي كند .
7)سيب زميني داروي خوبي براي از بين بردن تورم است . براي اين منظور سيب زميني را طبقه طبقه كرده و در سوپ بياندازيد و بگذاريد تقريبا نيم پز شده و سپس آنرابخوريد .
8)سيب زميني بعلت دارا بودن پتاسيم زياد تميز كننده كبد نيز مي باشد .
9)سيب زميني بدن را جوان مي كند .
10)سيب زميني داروي بيماريهاي قلب نيز مي باشد .
11)سيب زميني قرمز درمان كننده بواسير خوني و دردناك مي باشد . براي اين منظور سيب زميني رابه طور باريك بريده و بصورت شياف در آوريد و روي آن كمي روغن ويتامين E و يا وازلين ماليده و پس از قضاي حاجت بداخل معقد بگذاريد . اين عمل را اگر چند روز ادامه دهيد بواسير برطرف مي شود .
12)براي درمان اسهال سوپ سيب زميني را با شير بپزيد و آنرا ميل كنيد . اسهال سريع متوقف مي شود .
مرجع: كتب طب سنتي

سيب

طريقه مصرف:
به صورت خوراكي مصرف ميشود و براي ردمان به شيوه هاي ديگر هم به كار ميرود كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
سيب Apple
نام علمي Nigella Sativa
گياه شناسي
درخت سيب در بيشتر نقاط دنيا پرورش داده مي شود و سيب ميوه ايست كه مي توان گفت در هر جاي دنيا وجود دارد و همه مردم دنيا آنرا مي شناسند.
در كشور عزيز ما ايران اين درخت بصورت وحشي در جنگل هاي شمال وجود دارد در لاهيجان و رودسر آنرا آسيب ، هسي و هسيب و در مازندران به آن سه مي گويند .
سيب انواع مختلف دارد . انواع وحشي آن كوچك و پرورش يافته آن درشت و برد مي باشد . سيب نوع ترش و شيرين دارد .
خواص داروئي:
1)سيب يك ميوه قليايي است و تميز كننده بدن است و بعلت دارا بودن پكتين زياد آب اضافي بدن را خارج مي سازد
2)سيب را مي توان براي برطرف كردن اسهال حتي براي كودكان بكار برد . بدين منظور سيب را بايد رنده كرد و استفاده نمود .سيب را مي توان پخت و براي آنهايي كه روده تنبل دارند آن را روي آتش ملايمي بپزيد البته حتما ازظرف لعابي يا تفلون استفاده كنيد زيرا به اين طريق پكتين و ويتامين هاي آن حفظ مي شود.
3)شربت سيب بهترين دارو براي درمان سرفه و گرفتگي صدا مي باشد .براي تهيه شربت سيب يك كيلو سيب راشسته و با پوست قطعه قطعه كنيد و در يك ليتر آب بپزيد سپس آنرا با پارچه نازكي صاف كنيد و چند تكه قند به آن اضافه كنيد و دوباره روي آتش ملايم قرار دهيد تا قوام بيايد و آن را از روي آتش برداريد روزي سه تا چهار فنجان از اين شربت بنوشيد.
4)سيب داراي مقدر زيادي كلسيم است و كلسيم سيب به بدن كمك مي كند كه كلسيم غذاهاي ديگر را نيز جذب كند.
5)خوردن سيب يبوست را برطرف مي كند و براي خستگي مفرط مفيد است
6)دم كرده برگ درخت سيب ادرار آور است و درمان كننده التهاب كليه و مثانه ميباشد.
7)نوشيدن آب سيب داروي موثري براي درمان سرماخوردگي و گرفتگي صدا و سرفه است.
8)سيب مقوي كبد و اشتها آور است.
9)سيب براي درمان تنگي نفس بسيار مفيد است حتي بوئيدن سيب نيز اين خاصيت را دارد
10)سيب پخته تقويت كننده معده و كبد و دفع كننده سودا و سموم بدن است .
11)سيب حرارت را از بدن خارج مي سازد .
12)سيب را رنده كنيد و در دستمال بپيچيد و روي چشم بگذاريد درد چشم را برطرف مي كند.
13)خوردن سيب حتي براي آنهايي كه بيماري قند دارند مفيد است چون قند خون را بالا نمي برد.
14)كسانيكه مي خواهند لاغر شوند حتما بايد سيب را با پوست بخورند .
15)دم كرده گل سيب داروي سرفه و تورم مجراي تنفسي است
16)سيب داروي خوبي براي درمان زخم ها مي باشد
17)سيب بهترين دارو براي سوء هاضمه است زيرا داراي مقدر زيادي پكتين مي باشد
18)آب سيب را حتي مي توان براي تنقيه استفاده كرد . اين تنقيه براي بيماريهاي روده بسيار موثر است.
19)پوست سيب را مانند چاي دم كنيد و بياشاميد اين چاي بهترين دوست كليه است .
20)آب سيب را با آبميوه گيري در منزل تهيه كنيد و فورا آنرا بنوشيد زيرا در اثر ماندن آنزيم هاي خود را از دست مي دهد .
21)آب سيب براي زيبايي پوست استفاده زيادي دارد بخصوص براي از بين بردن چين و چروك پوست موثر است بدين منظور آب سيب را صبح و شب روي پوست گردن و صورت بماليد و ماساژ دهيد البته هميشه آب سيب تازه استفاده كنيد.
استفاده ديگر از سيب براي لطافت پوست سيب پخته است سيب رابپزيد و سپس له كنيد و با شير مخلوط كنيد و اين مخلوط را بصورت نيم گرم روي پوست بگذاريد و پس از چند دقيقه آنرا برداريد .
خواص سيب ترش
1-سيب ترش قابض است و حالت استفراغ و دل بهم خوردگي را از بين مي برد.
2-سيب ترش را بپزيد درمان اسهال خوني است
3-آب سيب ترش مخلوط با انار براي تقويت معده و درمان اسهال و دل بهم خوردگي بكار مي رود
4-رب سيب ترش علاج اسهال ، استفراغ و درد و غم است
5-مرباي شكوفه سيب براي ضعف معده و ازدياد نيروي جنسي مفيد است
6-سيب ترش براي آنهائيكه مزاج گرم دارند بسيار مفيد است بالعكس آنهائيكه مزاج سرد دارند بايد سيب شيرين بخورند
سيب در قديم معالج نقرس و بيماريهاي عصبي بوده است
مضرات :
همانطور كه قبلا گفته شد سعي كنيد هميشه سيب را با پوست بخوريد زيرا مقدر زيادي پكتين در پوست سيب وجود دارد سيب هايي كه در بازارهاي داخل ايران يا آمريكا و كانادا بفروش مي رسد روي آن داراي يك لايه چربي براي حفاظت آن مي باشد بنابراين حتما اين سيب ها را بدقت بشوئيد آنهائيكه دريا معده ضعيف هستند بايد سيب را بسيار نازك پوست بگيرند كه پكتين ها و ويتامين هاي آن از بين نرود .
مرجع: كتب طب سنتي

سويا (لوبياي سويا)

طريقه مصرف:
در ذيل خواهد آمد :
توضيحات:
لوبياي سويا Soy bean
نام علمي Soja hispida Moench
كليات گياه شناسي
سويا قرنهاست كه غذاي مردم آسيا مخصوصا چين بوده است و چيني آن را همراه با برنج بعنوان غذاي اصلي خود مصرف مي كنند . ايالات متحده آمريكا بزرگترين توليد كننده سويا مي باشد و تقريبا دو سوم محصول كل دنيا را توليد مي كند . سويا در ايران بنام (لوبيا روغني ) ( لوبيا چيني ) سويا و دانه سويا معروف است .
سويا گياهي است يكساله داراي ساقه پرشاخه ، برگهاي آن بيضي ، نوك تيز و سبز رنگ مي باشد . ميوه آن شبيه لوبيا است كه در هر غلاف آن سه تا پنج دانه جدا از يكديگر وجود دارد . رنگ دانه سويا بر حسب انواع مختلف متفاوت است و برنگهاي زرد ، سفيد سياه ، خاكستري و خالدار ديده مي شود .
دانه سويا به بزرگي يك نخود كمي مسطح و گرد است . دانه سياه سويا بشتر در طب گياهي مصرف دارد ولي از دانه زرد رنگ آن بيشتر براي روغن گيري استفاده مي كنند . سويا بعلت داشتن پروتئين و مواد مغذي در تغذيه انسان بكار مي رود .
سويا از چين به نقاط ديگر دنيا راه يافته است و بطور وحشي در آن كشور وجود دارد .
سويا در حدود 3500 نوع مختلف دارد كه هر كدام آب و هواي مخصوصي را مي خواهد .
خواص داروئي:
) سويا مقوي و باد شكن است
2)دانه سويا ، مدر ، تب بر و ضد سم است
3)در چين دانه سويا را بعنوان ضد سم مصرف مي كنند
4)شير سويا غذاي مفيدي براي كودكان است
5)نان سويا براي مبتلايان به بيماري قند بسيار مناسب است زيرا اولا ارزش غذايي زيادي دارد ثانيا مواد نشاسته اي كه تبديل به قند مي شود در آن كم است
6)دانه هاي سبز سويا را له كرده و بصورت ضماد در آوريد اين ضماد براي زخم هاي آبله و ساير زخم ها مفيد است همچنين براي رفع التهاب و قرمزي پاي بچه ها كه در اثر ادرار بوجود آمده مفيد است .
7)سويا براي مبتلايان به نقرس و روماتيسم و اشخاص ضعيف البنيه بسيار مفيد است
8)سس سويا براي تحريك اشتها بكار مي رود
9)سس سويا را براي از بين بردن بوي گوشت بكار مي برند
10)سس سويا را به غذاهايي كه ترديد داريد سالم باشد بزنيد سم آنرا خنثي مي كند
11)سوس سويا ملين ، خنك كننده و ضد سم است
12)اگر زن حامله در معرض خطر سقط جنين باشد به او سوس سويا بدهيد
13)اگر ادرار كسي بخون آلوده است سوس سويا درمان آن است
14)سوس سويا براي سوختگي پوست مفيد است
15)فرآورده هاي سويا براي پيشگيري سرطان مفيد است
16)سويا به فعاليت روده ها و دفع منظم سموم كمك مي كند
17)سويا مقدار تري گليسيدر خون را پائين مي آورد
18)براي تميز كردن شريانها از فرآورده هاي سويا استفاده كنيد حتي مبتلا به شرائين و در معرض خطر قلبي هستند اگر از سويا استفاده كنند و گوشت را از برنامه غذايي خود حذف كنند بزودي شريانهاي آنها تميز و جوان خواهد بود .
19)سويا سنگ كيسه صفرا را شكسته و خارج مي سازد و اگر از فرآورده هاي سويا استفاده كنيد در بدن شما سنگ كيسه صفرا توليد نخواهد شد اگر سنگ كيسه صفرا داريد رژيم خود رابه سويا تغيير دهيد
20)سويا براي سلامت روده بزرگ و تنظيم تخليه و دفع مواد زائد بسيار مفيد است
21)سويا موثر براي درمان سرطان كولون است
22)سويا از سرطان سينه جلوگيري مي كند
23)سويا منبع غني هورمون استروژن است بنابراين مي توان جانشين هورمونهاي مصنوعي در دوران يائسگي باشد . پس خانم ها در دوران يائسگي بهتر است از فرآورده هاي سويا استفاده كنند .
مرجع: كتب طب سنتي

كتان

طريقه مصرف:
از الياف آن در دوزندگي و از تخم و روغن آن در داروها استفاده ميشود كه در ذيل به طور كامل اشاره خواهد شد :
توضيحات:
تخم كتان FLAX SEED
نام علمي Linum usitatissimum
گياه شناسي
امروزه گياه كتان در منطقه وسيعي از اروپا و آسيا مي رويد . ازاين گياه استفاده هاي زيادي بعمل مي آيد . از الياف آن براي يافتن پارچه استفاده مي شود . پارچه كتان براي البسه مخصوصا در تابستان نوعي مناسب بشمار مي رود .
كتان گياهي است كه از قديم الايام شناخته شده و بكار ميرفته است . حتي پرورش آن در مصر در حدود پنج قرن قبل از ميلاد مسيح معمول بوده است .
خواص داروئي:
روغن تخم كتان علاوه بر داشتن Omega-3 داراي ويتامين E نيز مي باشد و حتي اگر بمقدار بيش از احتياج ( يك قاشق چايخوري در روز ) مصرف شود عوارض جانبي نخواهد داشت .
خاصيت مهم ديگر روغن كتان اثر ضد تورم آن مي باشد . ميگرنهاي دردناك را شفا داده و عادات ماهانه دردناك را از بين مي برد .
مطالعات جديد نشان داده است كه روغن تخم كتان حتي مي تواند مصونيت بدن را در مقابل بيماريها بالا ببرد . استفاده از اين روغن از سرطان جلوگيري مي كند .
تخم كتان بعلت داشتن موسيلاژ زياد نرم كننده بسيار خوبي است و در رفع يبوست مي توان از آن استفاده كرد . بدين منظور بايد تخم كتان را روي زبان ريخت و با مقدري آب آنرا بدون جويدن بلعيد و يا مي توان تخم كتان را در آب خيس كرده و صبح ناشتا خورد .
دم كرده تخم كتان نيز معجزه گر است . دم كرده آن علاج بيماريهاي مجاري ادرار ، زخم معده و وروم روده ، يبوست ، ورم مثانه ، سنگ كليه سرفه ، دردهاي پريود و حتي مرض قند مي باشد .
مي توان تخم كتان را با مقداري آب جوشانيد و سپس جوشانده آنرا در داخل وان حمام ريخت و در آن دراز كشيد . خارش پوست را فورا از بين مي برد .
مرجع: كتب طب سنتي

ترب و تربچه

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
ترب و تربچه Radish
نام علمي Raphanus sativus
گياه شناسي
ترب گياهي است يكساله كه ارتفاع ساقه آن تا يك متر مي رسد . برگهاي آن پهن ، ناصاف ، كرك دار و با بريدگيهاي نامنظم مي باشد . گلهاي آن برنگ سفيد ، زرد روشن ، آبي روشن و بنفش است كه درانتهاي شاخه ظاهر مي شود .
بطور كلي دو نوع ترب وجود دارد :
1- ترب سياه كه معمولا در پائيز برداشت مي شود .
2-تربچه كه به رنگهاي مختلف قرمز و وصورتي و بصورت هاي دراز و گرد وجود دارد .
خواص داروئي:
ترب از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و از زمانهاي بسيار قديم براي درمان بسياري از بيماريها بكار مي رفته است .
1)ترب براي دفع سنگهاي صفراوي مفيد است .
2)ترب در بعضي از اشخاص توليد گاز و آروغ مي كند و تخم آن گاز و نفخ را از بين مي برد .
3)ترب براي درمان نقرس و روماتيسم مفيد است .
4)برگ ترب اگر با غذا خورده شود به هضم غذا كمك مي كند .
5)آب برگ ترب براي تقويت چشم مفيد است .
6)ترب براي درمان يرقان مفيد است .
7)تخم ترب درد را تسكين مي دهد .
8)در صورت مسموميت غذايي مقداري تخم ترب را همراه با سكنجبين به بيمار بدهيد باعث استفراغ مي شود و معده را پاك مي كند .
9)براي مداواي زخم هاي بدن از ترب و عسل ضماد تهيه كرده و روي زخم بگذاريد .
10) دم كرده ترب ادرار آور است و براي درمان حبس البول بكار مي رود .
11)تخم ترب ادرار آور و قاعده آور است .
12)اگر دست يا پاي شما سرما زده است ترب را در آّب بجوشانيد و بگذاريد تا كمي سرد شود بطوريكه دست را نسوزاند سپس عضو سرما زده را چند بار در روز در اين جوشانده قرار دهيد .
13)دم كرده ريشه ترب تقويت كننده بدن است .
14)براي دفع سنگ كيسه صفرا و سرفه هاي تشنج آور از ترب بصورت زير استفاده كنيد :
در يك ترب بزرگ حفره اي ايجاد كرده و همچنين در ته آنهم سوراخ ريزي بوجود آوريد بطوريكه آّب قطره قطره از آن خارج شود . سپس مقداري شكر در حفره ريخته و آنرا با آب پر كنيد و ترب را در دهانه شيشه يا استكاني قرار دهيد كه آب آن قطره قطره از سوراخ ريز ته ترب خارج شده و در داخل شيشه يا استكان پر شود . اين آب را چند بار در روز بنوشيد .
15)خوردن تخم ترب ترشح شير را زياد مي كند .
16)جوشانده ترب براي درمان اسهال خوني مفيد است .
17)تخم ترب اشتها آور است.
18)براي از بين بردن تب، تخم ترب را دم كرده و به بيمار بدهيد .
19) تخم ترب بصورت ضماد براي ورم پستان در مادران شيرده استفاده مي شود .
مرجع: كتب طب سنتي

زعفران

طريقه مصرف:
در غذاها به عنوان طعم دهنده و رنگ دهنده بسيار عالي به كار ميرود و مصارف درماني هم دارد :
توضيحات:
زعفران Saffron
نام علمي Crocus sativus
گياه شناسي
زعفران گياهي است با ارتفاع تقريبا 30 سانتيمتر كه داراي برگهاي دراز و سبز مانند تره است . ساقه زير زميني آن از دو پياز تشكيل مي شود . اين پيازها سخت و مدور و گوشتدار و پوشيده از غشاء هاي نازك قهوه اي رنگ مي باشد . گلهاي زعفران ارغواني ، منظم و شامل لوله اي دراز است كه به سه گلبرگ و كاسبرگ منتهي مي شود .
زعفران خيلي مرغوب قسمت كلاله گل يعني قسمت انتهايي خامه است و ميله خامه ، زعفران درجه دو و نامرغوب را تشكيل مي دهد .
برداشت زعفران بدين ترتيب است كه قسمت كلاله هر گل را بر ميدارند و بين كاغذ قرار مي دهند تا خشك شود و سپس بسته بندي مي كنند . استاندارد زعفران كه در فرانسه صورت گرفته است اعلام مي دارد كه بايد 50 عدد از الياف زعفران بيشتر از0/277 گرم وزن داشته باشد و در صد رطوبت آن 13 درصد باشد . همچنين هر ميلي گرم آن بايد بتواند 700 سانتيمتر مكعب آب را بطور محسوس رنگي كند .
خواص داروئي:
زعفران از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است . مهمترين خاصيت زعفران كه از قديم الايام از آن استفاده مي شده است درمان افسردگي مي باشد . اين خاصيت مهم حتي در شعر شاعران نيز انعكاس يافته است . شاهد آن شعر خاقاني است كه مي گويد :
گر كسي را زعفران شايد فزايد گو فزاي
چون تو با غم خو گرفتي زعفران كس مخور
زعفران داراي بويي قوي و طعم تلخ مي باشد :
1)خوردن چاي زعفران باعث هضم غذا مي شود
2)اثر مسكن درد دارد
3) قاعده آور است .
4)باعث تحريك اعصاب مي شود
5)زعفران خون ساز است و گردش خون را آسان مي سازد
6)مصرف زعفران خونريزيهاي بعد از زايمان را از بين مي برد .
7)قواي جنسي را تقويت مي كند
8)كبد را تصفيه و قوي مي سازد
9)سرفه را رفع و اثر مفيد روي درمان برونشيت دارد
10)كليه و مثانه را پاك مي كند
11)آرام بخش و خواب آور است
12)زعفران ضد تشنج است
13)گاز معده را برطرف مي كند
14)ادرار آور است
15)و اگر بالاخره مي خواهيد هميشه شاد و خندان باشيد زعفران بخوريد
مرجع: كتب طب سنتي

زنجبيل (زنجفيل)

طريقه مصرف:
در غذاها به عنوان چاشني، و همچنين مصرفهاي داروئي زيادي دارد :
توضيحات:
زنجبيل Ginger
نام علمي Zingibar officinale
خواص داروئي:
اين گياه همراه با گياهان ديگر بعنوان تقويت كننده معده و بدن بادشكن و ضد نفخ بكار يم رود . همچنين پزشكان چيني جديدا كشف كرده اند كه شربت زنجبيل بهترين داروبراي معالجه زخم معده مي باشد.
زنجبيل تازه و شربت زنجبيل با چاي زنجبيل در بدن گرما توليد كرده و بدين وسيله مواد سمي و زائد بدن را بصورت عرق از بدن خارج مي سازد . اين گياه براي خانم هائيكه عادت ماهيانه آنها عقب مي افتند تجويز شده است .
زنجبيل بهترين داروي سرماخوردگي و گلو درد ميباشد . هنگامي كه حس كرديد دچار سرماخوردگي شده ايد چند بار چاي زنجبيل بنوشيد و اگر گلو درد داريد علاوه بر آنكه چاي آنرا ميل مي نمائيد با آن نيز قرقره كنيد .
زنجبيل را حتي براي كمپرس نيز مي توان استفاده كرد كه سموم بدن را خارج مي سازد . براي اين منظورابتدا چاي زنجبيل استفاده كنيد دستمالي را با آن آغشته و آب اضافي آنرا فشار داده در محل زخم يا درد بگذاريد .
شربت زنجبيل براي زخم معده بسيار مفيد است .مبتلايان به زخم معده بايد هر روز قبل از غذا يك قاشق چايخوري از اين شربت را همراه با كمي آب بنوشيد زخم معده آنهاپس از مدتي التيام خواهد يافت
مرجع: كتب طب سنتي

زوفا (گل زوفا)

طريقه مصرف:
در جوشانده هاي سرما خوردگي استفاده ميشود و خواص ديگري هم دارد كه در زير به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
گياه زوفا Hyssop
نام علمي Hyssopus Officinalis
گياه شناسي
زوفا درختچه اي است با ساقه هاي منشعب كه ارتفاع آن تا 60 سانتيمتر مي رسد اين گياه بحالت خودرو در نواحي جنوب اروپا، ايران ، هند ،تركيه و شوروي مي رويد . برگهاي آن كوچك، خط در ، نوك تيز و سبزرنگ است كه بسيار معطر مي باشد .گلهاي آن آبي و گاهي سفيد اند كه در انتهاي ساقه ظاهر مي شود .
خواص داروئي:
زوفا از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است
1)سرفه و ناراحتي هاي ريوي را برطرف مي كند .
2)نرم كننده سينه است
3)خلط آور است
4)معده را تقويت مي كند
5)نفخ شكم را برطرف مي كند
6)ادرار آور است
7)داروي مفيدي براي مداواي آسم است
8)اشتها را زياد مي كند
9)براي رفع كم خوني مفيد است
10)افسردگي را برطرف مي كند
11)براي درمان صرع مفيد است
12)براي التيام زخم برگهاي زوفا را له كرده و روي زخم بگذاريد
13)براي درمان تب خال مفيد است و كسانيكه تب خال مي زنند بايد از دم كرده زوفا استفاده كنند .
14)درد شكستگي را مي توان با كمپرس زوفا آرام كرد.
مرجع: كتب طب سنتي

زيتون

طريقه مصرف:
به عنوان سالاد و جانشين غذا استفاده ميگردد و خواص بسيار زيادي دارد كه در زير به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
زيتون Olive
نام علمي Olea europaea
گياه شناسي
زيتون درختچه اي است به ارتفاع تقريبا سه متر ولي هنگاميكه در شرايط مساعد پرورش مي يابد ارتفاع آن حدود 12متر و قطر تنه اش به 3 متر ميرسد .
چوب درخت زيتون بسيار سخت و مقاوم است . رنگ آن زرد است كه خطوطي قهوه اي رنگ در آن وجود دارد . از چوب زيتون براي تهيه اشياء چوبي ظريف استفاده مي شود . برگهاي آن سبز رنگ ، بيضوي و دراز و بوضع متقابل يكديگر بر روي ساقه قرار گرفته اند .
منشاء درخت زيتون احتمالا منطقه مديترانه بوده و از آنجا به نقاط ديگر دنيا راه يافته است .
زيتون معمولا در اوائل تابستان شروع به گل دادن مي كند و ميوه آن كم كم ظاهر مي شود . در اواخر تابستان ميوه آن به ثمر مي رسد . در اين هنگام زيتون سبز است و بتدريج تبديل به بنفش و قهوه اي و سپس سياه مي شود بطوريكه در اواخر پائيز كه موقع برداشت ميوه است رنگ آن بكلي تيره است .
خواص داروئي:
زيتون رسيده از نظر طب قديم ايران گرم و قابض است و ميوه نارس زيتون سرد و خشك است و روغن زيتون گرم و خشك است . برگ درخت زيتون نيز گرم و خشك مي باشد .
1)دم كرده برگ زيتون داروي خوبي براي پائين آوردن فشار خون مي باشد . بدين منظور بايد 20 عدد برگ زيتون را داخل 300 گرم آب ريخته و آنرا بمدت 15 دقيقه بجوشانيد . سپس كمي قند بآن اضافه كرده و بمقدر يك فنجان دوبار در روز از آن بنوشيد . بعد از دو هفته بايد بمدت 8 روز نوشيدن اين دم كرده را قطع كنيد و سپس ادامه دهيد .
2)روغن زيتون نرم كننده و صفرا بر است .
3)روغن زيتون دفع كننده سنگ كيسه صفرا است براي اين منظور بايد آنرا با آبليمو مصرف كرد .
4)روغن زيتون كرم كش است .
5)روغن زيتون براي رفع سرفه هاي خشك مفيد است .
6)براي رفع خارش گزيدگي حشرات ، روغن زيتون را به محل گزيدگي بماليد .
7)بدن بچه هايي را كه مبتلا به نرمي استخوان و كم خوني هستند با روغن زيتون ماساژ دهيد اثر مفيدي دارد
8)براي رفع خشكي لثه ، روغن زيتون را بر روي لثه بماليد .
9)براي برطرف كردن خراش و ترك پوست ، گليسيرين و روغن زيتون را بمقدر مساوي با هم مخلوط كرده و روي پوست بماليد .
10)دم كرده برگ درخت زيتون تب بر است .
11)جوشانده برگ درخت زيتون برطرف كننده نقرس و روماتيسم است .
12)براي سرباز كردن جوشها و كورك ها زيتون را له كرده و روي جوش يا كورك بماليد .
13)دم كرده و جوشانده پوست درخت زيتون تب بر و درمان كننده مالاريا است .
14)پماد ميوه نارس زيتون براي سوختگي مفيد است
15)جويدن برگ زيتون براي از بين بردن زخم هاي دهان مفيد است
16)براي رفع سستي فلج و لقوه و تقويت نيروي جنسي بايد 80 گرم روغن زيتون را با 14 گرم كندر و 16 گرم سياه دانه مخلوط كرده و بمدت سه روز از آن بخوريد
17)مصرف روغن زيتون از امراض قلبي و سرطان جلوگيري مي كند .
18)و بالاخره روغن زيتون بهترين روغن براي پخت و پز مي باشد زيرا در اثر حرارات خراب نمي شود.
مرجع: كتب طب سنتي

تمشك

طريقه مصرف:
مانند ساير ميوه ها مصرف خوراكي دارد كه در زير اشاره خواهيم كرد :
توضيحات:
تمشك
ميوه اي شبيه شاه توت و توت فرنگي است و به رنگ زرد يا سرخ مايل به سياه يافت مي شود. ميوه تمشك ترش مزه بوده و به صورت خام يا پخته، شربت، كمپوت و … خورده مي شود.
بوته تمشك در مناطق گرم و مرطوب، در جنگلها و صحراها مي رويد و گاهي آن را مي كارند. نامهاي ديگر تمشك، توت وحشي و سه گلي است. ساقه هاي تمشك نرم و به رنگ قرمز و داراي خارهاي دراز است. برگهاي آن متفاوت و بيضي شكل و اطراف آن كنگره كنگره و به شكل دندانه هاي اره اي است. گلهاي تمشك به رنگهاي سفيد، صورتي يا به صورت خوشه در ماههاي مرداد پديدار مي شود و تا مهر دوام مي آورد. قسمتهاي مورد استفاده بوته تمشك عبارتند از : ميوه ، برگ، تخم ، دانه و گل .
خواص
– جوشانده 25 گرم از برگهاي تمشك در يك ليتر آب براي درمان انسداد مجاري ادرار مفيد است.
– تمشك سرشار از ويتامينهاي C و K است و داراي خواص خنك، نرم كننده و ضد اسكوربوت مي باشد.
– تمشك خون را تصفيه مي كند و براي كساني كه به روماتيسم مبتلا هستند، بسيار مفيد است.
– تمشك يبوست مزاج را معالجه مي كند.
– تمشك براي تسكين درد سودمند است، زيرا تمشك داراي اسيد سالسيليك مي باشد.
– تمشك خون را قليائي مي كند و قند آن براي مبتلايان به مرض قند مفيد است.
– شربت تمشك براي بيماران مبتلا به سرخك و مخملك تجويز شده است.
– تخم و دانه اي كه درتمشك وجود دارد، اغلب با دندان نيز خرد نمي شود، ولي وقتي خورده شود درمعالجه ي يبوست و خشكي مزاج به طور طبيعي بسيارمؤثر است و سبب مي شود كه يبوست به كلي رفع گردد.
– شربت تمشك، مخلوط با آب براي رفع تب تجويز شده است.
– خوردن تمشك براي مبتلايان به مرض قند( ديابت)، تبهاي صفراوي، التهاب مجاري ادرار، گلو درد( آنژين ) مفيد است.
– تمشك داراي خاصيت ضد عفوني كننده است.
– تمشك به علت دارا بودن ويتامينهاي C و K براي اوره و فشار خون مفيد است.
– براي معالجه كك و مك، ابتدا صورت را خوب بشوئيد و سپس ورقه نازكي از تمشك به مدت يك ساعت روي صورت بماليد. اين كار را چند بار تكرار كنيد تا كك و مك صورت از بين برود.
– برگ تازه تمشك را اگر بپزند و روي محل بيماريهاي پوستي قرار دهند، بيماري را التيام مي دهد.
– گوشت پردانه تمشك، داراي خواص توت فرنگي است و ترشي خون را از بين مي برد
– تمشك،عرق آور است؛ لذا بهترين زهكش سوراخهاي پوست است.
– جوشانده گل يا برگ تمشك( به روشي كه گفته شد) در استعمال خارجي براي درمان زخمهاي دهان، ورم لثه، درد گلو و ورم لوزه ها بكار مي رود و بيمار با غرغره كردن اين جوشانده دهان را مي شويد.
– جوشانده برگ تمشك اسهال و ورم روده را معالجه مي كند، بدين منظور بايد 40 تا 50 گرم برگ خشك تمشك را در يك ليتر آب سرد بخيسانيد و به مدت 10 دقيقه آن را جوشانده و سپس بگذاريد 10 دقيقه دم بكشد. پس از صاف كردن، روزي سه بار، هر بار يك فنجان آن را بين غذاهاي اصلي بنوشيد.
13- جوشانده فوق براي تسكين درد معده از هر نوع كه باشد مانند ترشي معده، نفخ و گاز شكم و تشنج معده مؤثر است.
مرجع: كتب طب سنتي

توت سفيد

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
توت سفيد
ميوه اي آبدار ، ريز ، شيرين ، و لذيذ است .
درخت توت سفيد ، بزرگ تنومند و داراي برگهاي پهن است كه در تغذيه كرمهاي ابريشم مورد استفاده قرار مي گيرد. قسمتهايي كه در تغذيه و پزشكي مورد استفاده است عبارتند از :
ميوه
برگ
شيره
پوست شاخه هاي تازه
توت سفيد را تازه مي خورند و براي مصارف زمستان آن را خشك كرده و مانند كشمش مي خورند . در زبان عربي توت سفيد را « توت الاًبيض » گويند.
خواص :
توت سفيد سرشار از املاح معدني ،تانن ، ويتامين هاي A و C مواد چربي ميباشد.
جوشانده‌ً پوست خشك شاخه هاي جوان و تازه درخت توت براي لينت مزاج مفيد است .
مواد غذايي توت سفيد وقتي جذب بدن ميشود كه صبح ناشتا يا عصر در فاصله غذايي ظهر و شام خورده شود(يعني درست زماني كه شكم از غذا خالي است). قند موجود در توت سفيد به كساني كه مبتلا به مرض قند ميباشند ضرر ندارد و آنان غالباً به جاي قند سفيد مصنوعي ، چاي را با توت خشك ميخورند .
مرجع: كتب طب سنتي

كرفس

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
كرفس گياهي است علفي، به ارتفاع 20 تا 60 سانتي متر كه ساقه اي منشعب دارد .
قسمت مورد استفاده اين سبزي قسمتهاي مختلف آن به ويژه ريشه و برگ آن است .
در بسياري از مناطق ايران از جمله در سيستان ، خوي و بندر عباس مي رويد.
عصاره كرفس به عنوان ملين
براي اينكه به روده هاي خسته و پير كمك شود ، توصيه مي شود كه هر روز يك ليوان عصاره كرفس مصرف شود . از اين طريق روده به روش طبيعي تخليه مي شود ( برگها را هميشه مصرف كنيد )
كرفس مواد مضر را دفع مي كند
كرفس كليه و مثانه را تميز مي كند . از توليد سنگ كليه و مثانه جلوگيري مي كند و ملين است
دانشمندان بر اين عقيده اند كه كرفس بهترين ماده غذايي است براي عفونت مجاري ادرار و اسيد اوريك بالا از طريق تميز كردن كليه و مجاري ادرار.
ترپين ماده معطر كرفس كه مانع ماندن سنگ كليه در مجاري ادرار و يا آلودگي ميكروبي و درد مي شود .
علاوه بر آن پتاسيم در غده و تنه آن جريان ادرار را تحريك و كليه و مثانه را تميز مي كند. بيش ازهمه براي بيماران نقرسي مفيد است .
زيرا در خون اين افراد اسيد اوريك با غلظت بالا غالباً ديده مي شود . روغن اتري كه در كرفس وجود دارد باعث گشاد شدن مجاري كليه مي شود بطوريكه اسيد اوريك بهتر دفع ميگردد.
آلودگي ميكربي ضعيف درروده نيز در اثر ترپين از بين مي رود . كرفس باعث تحريك شديدتر روده شده و ساير ناراحتي هايي از اين قبيل دراثر خوردن كرفس بهبود مي يابند .
كرفس بوي بد دهان را ازبين مي برد
تجربه نشان داده است كه يك وعده غذا ي كرفس دار بوي بد دهان را از بين مي برد.
عصاره كرفس به عنوان ملين
براي اينكه به روده هاي خسته و پير كمك شود ، توصيه مي شود كه هر روز يك ليوان عصاره كرفس مصرف شود . از اين طريق روده به روش طبيعي تخليه مي شود ( برگها را هميشه مصرف كنيد ).
از ديگر خواص كرفس مي توان به موارد زير اشاره كرد:
– تقويت كننده معده
– تقويت كننده اعصاب
-آب كرفس خام در مان خوبي براي گرفتگي صداست .
– خوردن كرفس حافظه را زياد و قلب را پاك مي كند و ديوانگي ، جذام و پيسي را برطرف مي كند.
– كرفس به علت دارا بودن فسفر زياد ، در ازدياد هوش مؤثر است .
– كرفس در افزايش شير مادر مؤثر است .
مرجع: كتب طب سنتي

قارچ

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
در گذشته قارچ را از مراتع و جنگل ها جمع مي كردند. امروزه دركارگاه هاي صنعتي توليد و در تمام سال در اكثر مغازه ها وسوپرماركت ها عرضه مي گردد.
“قارچ استخوان ها را تقويت مي كند، خستگي را رفع مي كند وكمبود ويتامين D را جبران مي كند.” اكثر مواد غذايي در طبيعت به مقدار كافي ويتامين D دارند؛ مثل ماهي، قارچ و بعضي از انوع پنيرها.
افرادي كه مدت طولاني در تخت هستند و يا اصولاً بيرون نمي روند، غالباً ازكمبود ويتامين D رنج مي برند و اين امر به استخوان هاي آنها صدمه مي زند. ويتامين D باعث مي شود
كه كلسيم در روده جذب شده و بلافاصله در استخوانها بكار رود.
افراد مسن غالباً به مرض بي آهك شدن استخوان( پوكي استخوان ) مبتلا هستند. آنها بايستي
از رژيم غذائي استفاده كنند كه داراي ويتامين D مي باشد مثل قارچ. يك پرس قارچ(200 گرم) نياز روزانه به ويتامين D را تامين مي كند.
براي اينكه تمام مواد مغذي از موادغذائي به بهترين صورت جذب شوند، نياز به ويتامين هاي گروه B مي باشد. قارچ يك دسته از اين ويتامين هاي سوخت و ساز را تامين مي كند. هر سلول در بدن ما به ويتامين B2 موجود در قارچ نياز دارد تا بتواند انرژي كسب كند. براي اينكه انسان زود خسته و كم حوصله نشود، اعصاب هم نياز به ويتامين B2 دارند.
وظيفه بيوتين موجود در قارچ در سوخت و ساز بدن اين است كه انرژي را آماده نگه مي دارد و اسيد فوليك در سوخت و ساز پروتئين و مواد اصلي ژن ها نقش مهمي را بازي مي كند. خانم ها بطور متوسط 90% مقدار ويتامين B2 توصيه شده را دارا مي باشند و بندرت يك زن اسيد فوليك را به اندازه لازم جذب مي كند. بنابراين براي حل اين مشكل بايستي خانمها در رژيم غذائي خود غالباً از قارچ استفاده كنند.
معمولاً قارچ را بايستي فقط بصورت پخته ميل كرد. چون كه قارچ ها آلوده به موادي هستند
كه فقط در اثر پختن از بين مي روند. ولي قارچ هايي را كه در واحدهاي صنعتي توليد مي شوند، مي توان بدون هيچ مشكلي پس از تميز كردن مصرف كرد.
خواص قارچ از نظر احاديث :
قارچ از بهشت ميباشد و آبش شفاي چشم است.
مرجع: كتب طب سنتي

آناناس

طريقه مصرف:
ميوه و آبميوه آن نيز مصارف خوراكي دارند :
توضيحات:
آناناس
آناناس از آن دسته غذاهايي است كه خوردنش كمي مشكل است.
اما به شما تضمين مي دهيم كه همان لذتي را كه از خوردن يك قطعه شكلات مي بريد، بتوانيد از خوردن يك ليوان آب آناناس هم ببريد.
آناناس سرشار از ويتأمين ها و مواد مغذي مثل كلسيم، پتاسيم، فيبر و ويتامين ث است علاوه بر اينها بسيار كم چربي و كم كلسترول است.
اين خواص را مي توانيد از مصرف كمپوت آناناس، ميوه تازه آن، ميوه يخ زده يا حتي آب آناناس به دست آوريد.
يكي از خواص مهم آناناس كمك به ساخت استخوان هاي سالم و استحكام استخوان ها است.
آناناس غني از منيزيم ماده معدني اي است كه وجودش براي ساخت استخوان ها و ارتباط بافت ها ضروري است.
آناناس باعث رشد استخوان ها در بدن جوانان و استحكام استخوان ها در پسران مي شود.
يك فنجان آناناس حدود ?? درصد منيزيم مورد نياز روزانه بدن را تأمين مي كند، از ديگر خواص آناناس مي توان به نقش آن در بهبود سرماخوردگي و كاهش ميزان سرفه اشاره كرد. اكثر افراد هنگام سرماخوردگي ويتأمين ث يا آب پرتقال بيشتر مي خورند غافل از اين كه خواص آناناس نيز كمتر از آنها نيست.
«بروملين» موجود در آناناس باعث كاهش شديد سرفه يا توقف سرفه هاي شديد و كاهش ميزان لحاظ مي شود. پس هنگام سرماخوردگي خوردن آناناس را فراموش نكنيد.
مرجع: كتب طب سنتي

كلم

طريقه مصرف:
به صورت خوراكي در سالادها و در برخي غذاها مصرف ميشود كه مصرف آن در مناطق گوناگون مختلف ميباشد.
توضيحات:
كلم داراي كلروفيل، ويتامين E، C است. كلم يكي از ضد سرطان هاي قوي است كه با انواع سرطانها به ويژه سرطان روده بزرگ مبارزه مي كند. خواص كلم در درمان بعضي بيماري ها از جمله پيشگيري سرطان، عفونت و زخم معده به اثبات رسيده است.
علم جديد خواص كلم را در درمان بعضي بيماري ها از جمله پيشگيري سرطان، عفونت و زخم معده به اثبات رسانده است.
ضد سرطان قوي
كلم يكي از ضد سرطان هاي قوي است كه با انواع سرطانها به ويژه سرطان روده بزرگ مبارزه مي كند.
تحقيقات نشان مي دهد كه مصرف كلم به صورت خام، پخته و يا آبپز در سركه، براي يكبار در هفته حدود 66 درصد احتمال بروز سرطان روده بزرگ را كاهش مي دهد .
اين سبزي داراي يك ماده شيميايي به نام indole ايندول مي باشد كه راديكالهاي آزاد را كنترل مي كند. اين راديكالهاي آزاد طي فرايندي اكسيداسيون كرده و مي توانند ساختار سلولها را تغييرداده و يا حتي آنها را از بين ببرند.
مرجع: كتب طب سنتي

توت فرنگي

طريقه مصرف:
خوراكي ميباشد و قسمتهاي مختلف آن خواص درماني دارند كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
توت فرنگي، ميوه اي شبيه توت است ولي كمي درشت تر، رنگش قرمز و طعم آن ترش و مطبوع است.
بوته اش كوتاه و داراي برگهايي درشت و ساقه هايي باريك و خزنده است كه روي زمين مي خوابد و ريشه مي دواند.
قسمت هايي كه از بوته توت فرنگي مورد استفاده قرار مي گيرند، عبارتند از: ميوه ، برگ و ريشه .
توت فرنگي به صورت هاي گوناگون مورد استفاده قرار مي گيرد: خام، جوشانده، مربا، شربت و بستني.
خواص تغذيه اي توت فرنگي و اثر آن در سلامتي انسان :
توت فرنگي منبع خوبي از فيبر، ويتامين C، فولات، پتاسيم و آنتي اكسيدان ها مي باشد .
كه اين مواد مغذي باعث مي شوند توت فرنگي بعنوان يك جايگزين شيرين، باعث افزايش سلامت قلب، كاهش خطر ابتلا به انواع سرطان و در كل ارتقاء سلامتي بدن شود.
همچنين داراي املاح كلسيم، آهن و فسفر مي باشد. از مواد موثر مهم آن مي توان تانن، موسيلاژ، قندهاي مختلف، ساليسيلات ها و به خصوص اسيدهاي ميوه را نام برد.
توت فرنگي سرشار از ويتامين و فاقد چربي اشباع است و كالري كمي دارد.
يك واحد توت فرنگي معادل 8 عدد است كه 50 كالري انرژي دارد.
توت فرنگي مانند ساير توت ها مثل شاه توت، توت سفيد، تمشك و… پاك كننده روده و مثانه است.
تحقيقات اخير نشان داده است، دريافت روزانه يك واحد توت فرنگي باعث افزايش قابل توجهي در مقدار فولات خون شده و نيز فشار خون بالا را كاهش مي دهد .
از ديگر خواص توت فرنگي مي توان به موارد زير اشاره كرد :
– مصرف اين ميوه علاوه بر وجود انواع ويتامين، املاح و آب كه هر كدام اثرات خود را بر بدن اعمال مي كنند داراي خاصيت تقويت كننده، ملين و خنك كننده نيز مي باشد.
– توت فرنگي از تصلب شرائين جلوگيري مي نمايد.
– توت فرنگي اشتها آور است و ادرار را زياد مي كند.
– دم كرده برگ توت فرنگي در زياد كردن ادرار و شير بانوان مفيد است.
– دم كرده برگ توت فرنگي يا ميوه توت فرنگي مي تواند نقرس و سنگ هاي مثانه را معالجه كند.
– املاح معدني موجود در توت فرنگي خاصيت مسهلي به آن بخشيده است، زيرا اين املاح عضلات روده را به انبساط و انقباض وادار مي كند و به همين جهت توت فرنگي براي درمان يبوست مؤثر است.
– اگر توت فرنگي را له كنيد و در آب بريزيد، نوشابه اي به دست مي آيد كه براي درمان تب هايي كه با بيماريهاي التهابي همراه مي باشد، بسيار مفيد است.
– توت فرنگي به علت داشتن آهن و ويتامين C در خونسازي بدن مؤثر است.
– توت فرنگي به علت دارابودن مقادير كافي كلسيم و فسفر، در رشد و نمو كودكان و نوجوانان ، استحكام دندان ها و ترميم شكستگي استخوان ها بسيار مؤثر است.
– توت فرنگي حاوي موادي چون فسفر، كلسيم، منيزم، پتاسيم و مقداري آهن و هيدرات 2 كربن بوده و در بدن توليد انرژي كرده و خستگي را برطرف مي‌كند.
– توت فرنگي به دليل داشتن ويتامين C ، در درمان بيماري لثه مؤثر بوده و به هضم غذا كمك زيادي مي‌كند.
– دانشجويان و افرادي كه تمرينات فكري مي‌كنند، بهتر است حتما توت فرنگي ميل كنند چرا كه خوردن اين ميوه باعث تامين فسفر مورد نياز مغزشان ميشود.
– همچنين، توت فرنگي به علت داشتن ويتامين B در كاهش و رفع ترس، عصبانيت، خمودي، اضطراب، هيجان و سستي مؤثرست.
– توت فرنگي نقش مهمي در خونسازي بدن دارد و از خاصيت ضدعفوني كننده‌اي برخوردارست. علاوه بر اينها خوردن توت فرنگي باعث پاك شدن خون از مواد مضر و زايد مثل اوره، اسيداوريك و چربي مي‌شود و نيز درمان كننده نقرس است.
– ويتامين A موجود در توت باعث رشد ناخن‌ها و تقويت چشم مي‌شود.
براي بيماريهاي سنگ مثانه و نقرس مفيد است ، همچنين باعث رفع تب مي شود. با آنكه داراي قند است اما براي بيماران ديابتي مضر نيست ، باعث طول عمر مي شود از سكته جلوگيري مي كند و داراي ويتامينهاي C، B فسفر ، آهك،منيزيم ، پتاسيم ،سديم ، قند آهن ، يد و… است .
مرجع: كتب طب سنتي

كيوي

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
كيوي
ارزش غذايي
كيوي حلقه شده
كيوي سرشار از ويتامين ث مي باشد. مقدار پتاسيم آن از نظر وزني تاحدي كمتر از موز است. همچنين داراي ويتامينA ، ويتامين E ، كلسيم ، آهن و فوليك اسيد مي باشد.
كيوي خام نيز داراي مقادير زيادي آنزيم حل كننده پتاسيم به نام پاپايين است كه ازنظر تجاري براي نرم كردن گوشت مفيد است اما احتمال دارد براي بعضي از افراد آلرژي زا باشد. بويژه افرادي كه به پاپاياس ياآناناس حساسيت دارند مستعد حساسيت به اين ميوه هم هستند.
اين آنزيم كه براثر پختن ميوه به سرعت از بين مي رود استفاده از كيوي خام را در دسرهاي حاوي شير يا هر محصول لبني ديگرنامناسب مي كند.اين آنزيم در عرض چند دقيقه درحاليكه بوي بسيار بدي توليد مي نمايد شروع به حل كردن پروتئين شير مي كند.
كيوي ، سيستم حفاظتي بدن را تقويت مي كند و از بروز سرطان جلوگيري مي نمايد.
پادزهر سيگار
سيگاري ها نياز به ويتامين C بيشتري دارند. زيرا مواد سمي ، مخصوصاً راديكال هاي آزاد موجود در دود سيگار ويتامين ها را از بين مي برد . بنابراين سيگاري ها حدوداً بايد ، 40% ويتامين C بيشتري ، مصرف كنند.
اين مقدار با خوردن دو عدد كيوي تأمين مي شود.
كيوي با داشتن ويتامين C و اسيد قهوه، دو ماده اساسي ضد سرطان را در اختيار مي گذارد .
كيوي داراي آنزيمهائي است كه پروتئين ها را تجزيه مي كنند
متأسفانه اين آنزيم ها در معده به وسيله اسيد معده از بين مي روند، طوريكه در معده و روده اثري ندارد.
ولي اسيد معده بعد از خوردن غذاهاي گوشتي و لبني زياد، مقداري خنثي مي شود و آنزيم هاي كيوي مي توانند مدت كوتاهي فعاليت كنند و اين زمان كافي است كه مواد پروتئيني به وسيله اين آنزيم ها به قطعات كوچكتري تجزيه شوند و اين امر عمل هضم غذاهاي سنگين در معده و روده را آسانتر مي كند.
چهار مرتبه خوردن كيوي در روز توصيه مي شود
چهارعدد كيوي را در طول روز تقسيم كنيد. مثلاً صبح، ظهر، بعدازظهر، و عصر. چون بدن انسان نمي تواند ويتامين C را ذخيره كند ، بنابراين به جاي خوردن تنقلات مثل چيپس بهتر است كيوي ميل نمائيد !
مرجع: كتب طب سنتي

نارنگي

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
نارنگي
ارزش تغذيه اي:
نارنگي داراي ويتامين هاي A ، B1 ، B2 ،C پروتئين ، چربي ، قند، حاوي مقدار زيادي فسفر، كلسيم مي باشد.
تاثير در سلامتي :
اين ميوه خون را تصفيه و زياد مي كند.
به خاطر داشتن مقدار فسفر و كلسيم بالا، نارنگي يكي از ميوه هايي است كه در تشكيل استخوان و اسكلت بدن موثر است.
حاوي مقدار زيادي منيزيم است و از اين طريق در فعاليت عضلاني، دستگاه گوارش و سيستم عصبي موثر است.
سرد و تر ، مفرح قلب ،رافع خفقان، صفرا بر و فرونشاننده لهيب معده و كبد است .
نارنگي مسكن اعصاب است و براي كليه بيماران مفيد است .
اگر مي خواهيد شب راحت بخوابيد چند دانه نارنگي بخوريد .
مرجع: كتب طب سنتي

ليمو شيرين

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
خواص تغذيه اي:
-غني از عناصر قليايي است.
– ليمو حاوي مقدار زيادي اسيدسيتريك و ويتامين C مي باشد.
– مقدار زيادي فسفر، منيزيم، پتاسيم، سديم و كلسيم دارد.
– حالت تازه كنندگي داشته و در صورتي كه در چاي ريخته شود، طعم مطبوعي پيدا مي كند.
– عامل ضدعفوني كننده بدن است و به طور طبيعي از تخمير در معده جلوگيري مي كند.
– ليمو يك ماده شديدا قليايي است.
– مصرف ليموشيرين در آنفلوانزا و افرادي كه دچار تب ناشي از بيماري شده اند، توصيه مي شود. چرا كه اين ميوه خاصيت سم زدايي داخل بدن را از خود نشان داده است.
-ليمو باعث حفظ كلسيم بدن مي شود.
– مصرف ليمو در زمان زكام و گلودرد بسيار موثر است.
– در طب سنتي از ليمو شيرين به عنوان ميوه‌اي خنك كننده ياد مي‌كنند كه براي رفع التهاب و عطش بيماران تب‌دار توصيه مي‌شود.
ـ حجم زيادي از ليمو شيرين را آب تشكيل مي‌دهد و به همين دليل اين ميوه خاصيت ادرار آور و همين طور ملين دارد.
– مركبات و از جمله ليموشيرين، سرگيجه را بر طرف مي‌كند.
مرجع: كتب طب سنتي

چاي سبز (چاي)

طريقه مصرف:
به صورت دم كرده مصرف ميگردد
توضيحات:
چاي سبز خطر مرگ قلبي را كاهش مي‌دهد
چاي سبز خطر مرگ در اثر بيماري قلبي را بيش از بيست و پنج درصد كاهش مي‌دهد.
از فوايد بسيار چاي سبز صحبت هاي زيادي مي شود و حتي چاي را بهترين نوشيدني پس از آب مي دانند . چاي محتوي ميزان كمي از رنگدانه ها ، مثل كافئين و … است .
چاي سياه و چاي سبز هر دو از گياه واحدي به دست مي آيند.
تفاوت در اين است كه براي تهيه چاي سبز برگها را بخار داده ، گرد مي كنند و سپس آنرا خشك مي نمايند . ولي براي تهيه چاي سياه برگها ، خشك شده ، تخمير شده،در برخي اوقات مواد و رنگهاي شيميائي به آن اضافه ميگردد و برشته مي شود يعني فرآيند بيشتري به روي چاي صورت مي گيرد.
هم چاي سياه و هم چاي سبز داراي رنگدانه هايي مي باشند كه اثر كاهش ابتلا به سرطان هاي مختلف در آنها ديده شده است . زماني كه چاي با غلظتي مناسب دم بكشد ، تنها محتوي نيمي از كافئين يك فنجان قهوه است . با اين حال چاي بدون كافئين هم وجود دارد .
تركيب شيميايي برگ چاي
مواد متشكله برگ چاي عبارتند از مواد سلولزي ، مواد صمغي ، دكسترين ، پكتين ، مواد چربي ، مواد مومي ، نشاسته ، قند ، اسيد گاليك ، اسيد اگزاليك ، كورستين ، مواد پروتئيني ، الياف ، مواد معدني ، تانن ، كافئين يا تئين ، تركيبات معطر و بالاخره دياستاز.
مصرف دم‌كرده? چاي باعث تسريع حركات تنفسي، سرعت در گردش خون، رفع خواب‌آلودگي، احساس تجديد نيرو، تقويت نيروي فكري، گوارش بهتر غذا و تعريق مي‌شود از اينرو چاي را هنگام خستگي، ضعف عصبي، ميگرن، بيماري‌هاي قلبي و آسم مي‌توان تجويز نمود.
در پژوهشهاي امروزه مشخص شده چاي ممكن است در كاهش خطر برخي بيماريهاي مزمن عمده مثل سكته، حمله قلبي و بعضي سرطانها مفيد باشد،
نوشيدن چاي مي‌تواند از پوسيدگي دندانها جلوگيري كند؛ اينها اخبار بسيار خوبي براي مردم تمام دنياست چون چاي پس از آب پر مصرفترين نوشيدني در دنياست .
مصرف چاي تأمين كننده رنگدانه هايي است كه شما به طريق ديگر دريافت نمي كنيد، پس با مصرف متعادل اين نوشيدني مفيد زمينه هاي سلامتي را درخود فراهم آوريد .
صرفنظر از آب، چاي پرمصرف ترين نوشيدني در جهان است و هرساله سه ميليارد كيلوگرم چاي در جهان توليد مي‌شود.
بررسي‌هاي آماري نشان مي‌دهد در حدود 80 درصد مردم ژاپن چاي سبز مي‌نوشند به طوري كه بيش از نيمي از آنها روزانه سه فنجان يا بيشتر از آن مصرف مي كنند.
پژوهشگران همچنين از اين مطالعات دريافتند فوايد چاي سبز ظاهرا براي زنان بيشتر بود.
زناني كه روزانه پنج فنجان يا بيشتر چاي سبز مي‌نوشيدند در مقايسه با كساني كه يك فنجان يا كمتر مصرف مي كردند 31 درصد كمتر باخطر مرگ در اثر بيماري قلبي روبرو بودند.
چاي سبز طول عمر را مي‌افزايد
نتايج يك بررسي جديد در ژاپن نشان مي‌دهد كه اگر به طور مرتب چاي سبز بنوشيد، احتمال مرگ ناشي از بيماري‌هاي قلبي- عروقي 25 درصد كاهش پيدا مي‌كند.
تجزيه و تحليل اطلاعات ثبت شده نشان داد كه افرادي كه روزانه پنج فنجان يا بيشتر چاي سبز مي‌نوشيدند نسبت به افرادي كه چاي سبز نمي‌نوشيدند، 16 درصد كمتر در معرض مرگ به هر علت بودند. هنگامي كه مرگ به علت بيماري قلبي در نظر گرفته مي‌شد، نوشيدن چاي سبز 26 درصد خطر مرگ را كاهش مي‌داد، اما در مورد مرگ ناشي از سرطان نوشيدن چاي سبز تاثيري نداشت.
مرجع: كتب طب سنتي

فلفل (فلفل سبز)

طريقه مصرف:
در غذاها به عنوان چاشني از آن استفتده ميگردد و مصارف ديگر هم دارد كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
فلفل گياهي است كه در آب و هواي نيمه گرمسيري و گرمسيري مي رويد.
ميوه آن در پوششهاي غلافي بلند كه به موازات رسيدن، رنگ قرمز، نارنجي يا زرد به خود مي گيرد، مي رويد.
ميوه اين گياه به صورت خام، پخته شده، خشك يا در قالب چاشني پودري در صنايع غذايي و دارويي، مصرف ميشود.
تركيبات گياه
تحقيقات نشان داده است كه اسيد بيرنگ كپساسين به عنوان فعالترين عنصر موجود در فلفل ميباشد.
كپساسين، سبب كاهش ميزان كلسترول خون و كاهش شدت سيگنالهاي درد در بدن ميشود. اين ماده همچنين خاصيت ضد اكسيدي (كه سلولهاي شما ار از آسيب ديدن محافظت مي كند) و ضد باكتري دارد.
“كپساسين” ماده اي در فلفل است كه سبب گرم بودن اين گياه ميشود. هر چند كه فلفل گياهي گرم است، اما كپساسين موجود در آن در واقع سبب كاهش درجه حرارت بدن ميشود كه يكي از دلايل اصلي تمايل مردم مناطق آب و هوايي گرم به مصرف زياد فلفل محسوب ميشود.
اين ماده همچنين به بسياري از خواص درماني فلفل كمك مي كند تا سيستم قلبي – عروقي را تحريك، سيستم هاضمه را تقويت، درد موجود روي پوست يا مفاصل بدن را تسكين بخشد، و به مثابه “داروي ضد احتقاق و ضد باكتري” عمل مي كند.
فلفل ميزان كلسترول خون را پايين مي آورد. كه اين امر باعث پايين آمدن فشارخون ميشود.
اين گياه همچنين از انعقاد خون در رگهاي خوني جلوگيري مي كند، اين خواص فلفل به پيشگيري از بيماريهاي قلبي نظير آرترواسكلروز (سخت شدن رگها) كمك مي كند.
هر چند فلفل سبب سوزش زبان ميشود، اما اين گياه واقعاً مسكني قوي است.
اين گياه ابتدا سبب تحريك درد ميشود، اما سپس شدت علايم درد را در بدن كاهش مي دهد.
اين حالت، آنرا براي افرادي كه از درد مزمن رنج مي برند به طرز خاصي مؤثر كرده است چون چندين روز طول مي كشد كه نتايج قابل توجه آن معلوم گردد.
آنهايي كه از زونا، درد ناشي از ديابت، درد پس از برداشتن پستان (ماستكتومي) و ساير دردهاي پس از عمل جراحي رنج مي برند، مي توانند به ويژه از چندين نوع فلفل يا انواع “كرمهاي كپساسين” كه قابل دسترسي است، بهره ببرند.
كپساسين موجود درفلفل نه تنها درد آرتروز و آرتريت روماتيسمي را تسكين مي دهد، بلكه به كاهش ميزان ورم ناشي از اين حالات وقتي كه به عنوان پماد موضعي مورد استفاده قرار گيرد، كمك مي كند.
فلفل با تحريك توليد مايعات هاضمه در معده و نابودي باكتريهايي كه مي توانند عامل عفونت باشند، قدرت هضم را تقويت مي كند.
خاصيت ضد باكتري فلفل همچنين از اسهال ناشي از عفونت جلوگيري مي كند.
اين گياه به عنوان داروي ضد احتقان، سبب رقيق و نازك شدن خلط و خارج شدن آن از ريه ها ميشود. از آنجا كه اين گياه بافت ريه را تقويت مي كند، در نتيجه براي آنهايي كه مبتلا به آمفيزم هستند نيز مفيد است.
اشكال موجود
فلفل را مي توان با خوردن فلفل قرمز خام يا پخته شده مصرف كرد. پودر فلفل قرمز خشك نيز موجود است كه مي توان آنرا به غذا اضافه كرد، در مايعات، چاي يا شير مخلوط كرد يا كپسول آنرا مصرف كرد.
نحوه مصرف
چون فلفل براي قلب خيلي مفيد است، اضافه كردن مرتب ان به غذا يا مصرف كپسول آن مي تواند از بيماري قلبي پيشگيري كند. هر چند فلفل يك چاشني محسوب مي شود، اما اين ماده واقعاً به هضم بدن كمك مي كند و براي اغلب زخم ها تحريك آور نيست. اين ماده حتي در ميزان مصرف پايين نيز قوي است، لذا بهتر است كه بيشتر از مقداري با غذا ميل مي كنيد از اين ماده استفاده نكنيد.
كرم يا پودر فلفل به عنوان نوعي مسكن مي تواند در تسكين درد دندان، زونا، آرتريت، پسوريازيس و ساير انواع دردهاي مزمن مفيد باشد، هر چند ممكن است مصرف اين ماده سبب سوزش يا خارش نسبي گردد، اما اين عارضه به زودي از بين مي رود. چون فلفل ابتدا با تحريك و سپس كاهش شدت سيگنالهاي درد در بدن مؤثر واقع ميشود، لذا ممكن است درد كمي شدت پيدا كند، سپس بايد ظرف چند روز اول مصرف، اين اثر تا حد زيادي از بين برود.
مرجع: كتب طب سنتي

گندم

طريقه مصرف:
در نان مصرف ميشود و مصارف ديگري هم دارد كه در ذيل به آن اشاره خواهد گرديد :
توضيحات:
گندم پر از املاح معدني است. اگر طالب كسب ويتامين هاي گوناگون هستيد، به سراغ گندم برويد.حريره گندم با شكر و بادام براي خونريزي سينه مفيد است.گندم، جلوي سرطان روده را مي‌گيرد.
تركيبات شيميايي
هر چند مواد متشكله گندم در انواع مختلف فرق مي كند، ولي بطور متوسط
در صد قسمت گندم، مواد زير ديده مي شود:
– آب 13.65 درصد
– سلولز 2.53 درصد
– نشاسته و دكسترين 66.77 درصد
– مواد قندي 1.45 درصد
– مواد معطر 1.85 درصد
– مواد سفيده اي و گلوتن 12.58 درصد
– چربي 1.75 درصد
– ضمنا مقدار كافي املاح معدني و ويتامين هاي گوناگون داشته و براي انسان غذاي نسبتا كاملي است. علاوه بر مصرف تغذيه ، گندم داراي اثر درماني بسيار مي باشد .
اگر آرد گندم بر روي پوست مالش دهيد، التهاب و ورم آنرا از بين مي بردو به همين منظور، از قديم گندم را در تسكين التهاب ، باد سرخ بكار مي بردند و براي اين منظور با مقداري مواد ضد عفوني كننده همراه مي نمودند تا ميكرب آنرا نيز از بين ببرد .
در صنعت از آرد گندم نشاسته مي گيرند. ضماد سوخته ي گندم با موم و روغن جهت جلاي رخسار بي نظير است – گندم چاق كننده و مقوي غرايز جنسي است و بين غذاهايي كه با گندم ساخته مي شود، سمنو از همه قوي تر است، پخته گندم با شكر و بادام به صورت حريره ،
چنانكه كم كم خورده شود، درمان خونريزي سينه است .
ضماد پخته گندم با روغن زيتون جهت فروبردن ورمهاي گرم و آب پياز جهت ورمهاي سرد مفيد است ، و با آب گشنيز جهت تحليل ورمهاي گرم و خنازير و غدد مجرب است .
پخته گندم با سكنجبين جهت بثورات آبكي سودمند مي باشد.
روغن گندم كه از جوشاندن و پختن گندم در روغن زيتون بدست مي آيد. جهت رفع قوبا (زخم هاي جلدي كه منشاء عصبي دارد) مخصوصا قوباي اطفال و همچنين پاك شدن كك و مك و معالجه كچلي و ريزش طبقات شاخي پوست مفيد است .
جوشانده سبوس گندم درمان سرفه و زكام هاي سخت است . جوشانده ي سبوس گندم كه با عسل شيرين شده باشد، بعد از غذا يبوست هايي را كه منشاء آنها تنبلي كبد و تحريكات روده باشد درمان مي كند. از سبوس گندم مي توان نان سياه هم تهيه كرد، ولي سنگين بوده ترشي معده را زياد
مي كند.
مبتلايان به زخم معده -سرطان دستگاه هاضمه و آپانديس بايستي از سبوس گندم پرهيز نمايند.
به زنان حامله توصيه كنيد كه از سوپ گندم كه داراي املاح كلسيم – فلوئور و سيليس و ويتامين هاي ((ب و پ )) مي باشد حتما استفاده كنند.
مرجع: كتب طب سنتي

جوانه گندم

طريقه مصرف:
هم مصرف خوراكي دارد و هم از ماسك آن استفاده ميگردد.
توضيحات:
پودر جوانه گندم يك مكمل غذايي پر ارزش و سرشار از ويتامينE و ويتامين هاي گروه B است.
ويتامين E امروز به عنوان معجزه گر و اكسير جواني معرفي مي شود.
سلنيوم و منيزيوم وجود در جوانه گندم ، در پيشگيري از ابتلا به انواع سرطان موثر شناخته شده است. به اعتقاد برخي از متخصصان پوست ، مو و زيبايي ، جوانه گندم در درمان ريزش مو، رفع شوره سر و رفع انواع جوش صورت و ناراحتي پوستي موثر است و بدين منظور ميتوانيد از ماسك جوانه گندم استفاده نمائيد به اين صورت كه پودر جوانه گندم را با ماست تازه خمير كرده و روي پوست صورت بگذاريد.
همچنين كساني كه از يبوست ، خستگي و بي حالي ، كلسترول بالا و دردهاي عضلاني رنج مي برند، بايد از اين ماده غذايي كمك بگيرند. اگر مي خواهيد لاغر شويد، پودر جوانه گندم را همراه با ماست يا سالاد كاهو 10 دقيقه قبل از صرف غذا و اگر مي خواهيد چاق شويد، آن را 10 دقيقه بعد از غذا ميل كنيد.
در واقع جوانه ها موادغذايي هستند كه با روند طبيعي رشد و توليدشان، در گروه سبزي ها، آن هم با ارزش غذايي بالا از نظر ويتامين ها و املاح محسوب مي شوند.
در سنين مختلف، مردان بين 10 تا 30 درصد بيشتر از زنان به پروتئين و ويتامين هاي B6، A، B12 و اسيد فوليك و املاح كلسيم، فسفر، روي و يد نياز دارند. اما در خصوص زنان باردار و خانم هاي شيرده، بالاترين نيازهاي غذايي، در نظر گرفته شده و حتي در مواردي از مقدار مصرف مردان نيز به مراتب بيشتر است
در سنين بالا به علت تحرك كمتر، نياز بدن به انرژي كاسته شده، ولي درمقابل نياز به ويتامين ها ، املاح و پروتئين افزايش مي يابد. با مصرف جوانه هاي مختلف مي توانيد مقدار قابل توجهي از ويتامين هاي B را به بدن برسانيد. توجه به اين موضوع كه تامين ويتامين هاي C و E، بتاكاروتن و سلنيوم مي تواند از اكسيداسيون چربي ها در بدن جلوگيري كند و نيز تأمين منيزيم مي تواند فشار خون را كنترل نمايد، به نقش مهم جوانه ها و گنجاندن آنها در برنامه غذايي روزانه بيشتر پي مي بريم.
مرجع: كتب طب سنتي

كشمش

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
كشمش براي تقويت طبيعي انرژي فوق العاده است.
100گرم كشمش شامل بيش از 25%مواد لازم توصيه شونده است .
همچنين فيبر زيادي در آن وجود دارد كه به كاهش كلسترول و بهبود عملكرد روده ها كمك مي كند .در كنار آن پتاسيم را مي توان نام برد كه موجب كاهش فشار خون و جلوگيري از دفع مايعات بدن مي شود . همچنين سلنيوم در كشمش وجود دارد كه براي پوست عالي است .
به علاوه در كشمش مقادير كمي از ويتامين A و مقادير مناسبي ويتامين B يافت مي شود.
چون اين ماده غني از كالري است، براي كساني كه مبتلا به افسردگي -دلشوره – تشويش و مشكلات عصبي هستند بسيار مناسب است .
مرجع: كتب طب سنتي

كنگر

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
كنگر
در عربي به اين گياه عكوب، سلبين، خربع ميگويند.
اين گياه خود رو بوده و در صحراهاي ايران به عمل ميآيد
1- داراي ويتامينهاي ,A ,B ,E ميباشد
2- داراي هورمونهاي گياهي بوده و ترشحات غده را تقويت مينمايد
3- محرك شهوت است و آنرا لذتبخشتر مينمايد.
4-باد شكن و پيشاب آور است.
5- از اسهال جلوگيري مينمايد.
6- براي درمان مرض قند مفيد است.
7- در هضم غذا موثر است.
8- كليه و مثانه را گرم ميكند.
9- براي زخم ريه و جراحات روده مفيد است.
10- ضماد آن جهت خوشبو كردن عرق بدن توصيه شده است.
11- مرهم آن براي درمان ورمهاي سخت و خارشهاي پوستي توصيه شده است.
12- ضماد ريشه آن براي سوختگي آتش و پيچيدگي عصب مفيد ميباشد.
13- صمغ بوته ي آن ايجاد قي ميكند و همراه با آن بلغم و صفراي اضافي بدن را دفع ميكند.
مرجع: كتب طب سنتي

اكاليپتوس

طريقه مصرف:
براي انواع بخورهاي سر استفاده مي شود و مصارف ديگري هم دارد كه در زير به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
از برگهاي اكاليپتوس براي درمان جراحات و پايين آوردن تب استفاده مي گردد. مردمان استراليا مي دانستند اگر در منطقه بياباني استراليا به نام “آتبك” (Outpack) با بي آبي مواجه شوند، مي توانند ريشه هاي اكاليپتوس را، كه آكنده از آب است، از زمين براي رفع تشنگي بيرون بياورند.
برگهاي اكاليپتوس و روغني كه آنها توليد مي كنند سبب كشتن باكتريها و رفع ناراحتيهاي تنفسي افراد مبتلا به خناق، آسم و برونشيت ميشود. اگر سابقه مصرف ويكس داريد، آنگاه احتمالاً خنكي و احساس سوزش ناشي از مرهم روي پوست و پاك شدن سينوس ها در اثر رايحة نعناعي و معطر را به ياد خواهيد آورد. در واقع اين اثرات روغن اصيل اكاليپتوس است. اكاليپتوس به انواع عطر، صابون و برخي از مواد غذايي و نوشيدنيها اضافه ميشود. از اين گياه همچنين به عنوان عامل دفع حشرات نيز استفاده و به روغن شمع و افشانه هاي حشره كش نيز اضافه ميشود. اگر به هيره ها (حشرات) و گرد و غبار آلرژي داريد، مي توانيد اضافه كردن چند قطره روغن اصلي اكاليپتوس به مايع شستشوي لباسهايتان را مورد توجه قرار دهيد. تحقيقات اخير مؤيد اين است كه اين گياه دارويي تعداد هيره ها (حشرات)ي گرد و خاك را تا حد زيادي كاهش مي دهد و راه تنفس شما را بازتر مي كند.
اگر در خانة خود شاهد سوسك هستيد، اضافه كردن چندين قطره روغن اصيل اكاليپتوس بر لباسهاي مندرس و گذاشتن آنها را در كمد لباسهايتان امتحان كنيد (دقت كنيد لباسهاي مزبور را از مواد غذايي يا ظروف دور نگهداريد). به خاطر داشته باشيد كه روغن اكاليپتوس فوق العاده براي انسان سمي است و در مصرف آن بايد دقت كنيد.
مرجع: كتب طب سنتي

گردو (جوز)

طريقه مصرف:
به طرق مختلف مصرف ميشود كه در زير به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
گردو WALNUT
نام علمي Juglans regia
گياه شناسي
گردو درختي است زيبا و سايه افكن كه بعنوان درخت زينتي بكار مي رود . اين درخت در مناطق معتدل دنيا رشد و پرورش مي يابد .
گلهاي نر و ماده روي يك پايه قرار دارند سنبله گلهاي نر بصورت آويخته است ولي گلهاي ماده آن بوضع قائم روي شاخه قرار دارد .
ميوه گردو ، گرد و در درون مغز قرار دارد و در فاصله هاي پدره هاي نازكي قرار گرفته است . قشري كه روي مغز گردو است سبز رنگ و كمي گوشتي مي باشد
درخت گردو هنگاميكه به سن بيست سالگي مي رسد شروع به ميوه دادن مي كند و بالاترين باروري خود را در سنين پنجاه سالگي دارد .
از تمام قسمتهاي درخت گردو استفاده طبي به عمل مي آيد .
خواص داروئي:
گردو از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است روغن گردو كه از قديم براي پختن غذاها از آن استفاده مي شد است روغني است به رنگ زرد روشن كه داراي طعم مطبوع و ملايم است و باساني تند (اكسيده ) مي شود.
1)گردو خون ساز و تصفيه كننده خون است
2)گردو درمان كننده بيماريهاي ريوي است
3)گردو مسكن دل پيچه است
4)اگر از گردو و عسل و مربا درست كنيد براي اشخاص لاغر وتقويت و تحريك نيروي جنسي مفيد است.
5)مرباي گردو ملين بوده و آپانديس را تقويت مي كند
6)خوردن گردو از تشكيل سنگ كليه و سنگ كيسه صفرا جلوگيري مي كند
7)پوست درخت گردو و پوست سبز گردو قابض است
8)خوردن گردو براي تقويت جنسي مفيد است
9)گردو را با انجير و موز بخوريد مقوي حواس و مغز است
10)اگر پوست تاز گردو را به دندان و لثه بماليد لثه و دندان را تقويت مي كند
11)دم كرده برگ درخت گردو براي درمان ورم مفاصل مفيد است
12)50 گرم برگ گردو را در يك ليتر آبجوش ريخته و بمدت چند دققيه بجوشانيد اين جوشانده براي شست و شوي زخم ها و التيام انها بسيار مفيد است .
13) دم كرده برگ درخت گردو براي درمان ترشحات زنانه و بيماري سل مفيد است
14)جوشانده برگ درخت گردو درمان كننده سر درد ، سرمازدگي و بيماريهاي پوستي است
15)شيره قسمت سبز ميوه را اگر چند بار روي زگيل بماليد آنرا از بين مي برد
16)قسمت سبز و تازه ميوه گردو را اگر با آب بجوشانيد و موهاي خود را با آن رنگ كنيد رنگ قهو ه اي به مو مي دهد .
17)برگ تازه درخت گردو حشرات موذي مانند بيد و ساس را از بين مي برد.
18)اگر زن حامله روزي يك عدد گردو بخورد پس از زايمان پوست شكمش زيبايي خود را حفظ خواهد كرد
19)چون گردو داراي مس مي باشد بنابراين به جذب آهن در بدن كمك مي كند
مضرات :
گردو با داشتن مواد مغذي زياد غذاي بسيار خوبي است ولي نبايد در خوردن آن اسراف كرد زيرا زياده روي آن باعث ورم لوزه و زخم دهان مي شود . مخصوصا گردو براي گرم مزاج ها خوب نيست و معمولا بهتر است اينگونه افراد بعد از خوردن گردو دهان خود را بشويند و يا انار ترش و يا كمي سكنجبين يا سركه بخورند . مغز گردو لطيف است و در اثر ماندن كهنه مي شود ورنگ آن زرد يا قهو ه اي و طعمش تند مي شود و باعث مسموميت خواهد شد و نبايد از آن استفاده شود .
مرجع: كتب طب سنتي

اسفناج(اسفاناج)

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
اسفناج Spinach
نام علمي Spinacia oleracea
گياه شناسي
اسفناج گياه بومي ايران است و از اوائل قرن اول ميلادي كم كم به نقاط ديگر دنيا راه يافت . بطوريكه در تاريخ مسطور است اسفناج در قرن هفتم در چين و در قرن دوازدهم در اسپانيا كشت ميشده است . كشت اسفناج در سال 1806 در آمريكا شروع شد .
اسفناج گياهي است يكساله داراي ساقه اي راست به ارتفاع نيم متر كه برگهاي آن پهن و نرم مثلثي شكل برنگ سبز مي باشد . اسفناج نسبت به سرماي زمستان مقاوم است .
دو نوع اسفناج وجود دارد كه بنام پائيزه و بهاره ناميده مي شود . اسفناج بهاره در فصل بهار كاشته مي شود و به اسفناج انگليسي معروف است . نوع پائيزه آن كه به خاك بسيار غني احتياج دارد در پائيز كاشته مي شود . گلهاي اسفناج برنگ سبز كمرنگ مي باشد .
اسفناج چون داراي مواد غذايي فراواني است كشت آن امروز در تمام نقاط دنيا معمول است .
خواص داروئي:
برگ اسفناج از نظر طب قديم ايران كمي سرد و تر است و برخي عقيده دارند كه متعادل است يعني نه سرد است و نه گرم .
1) برگ اسفناج منبع غني ويتامين A ، B3 ، C و آهن و پتاسيم مي باشد .
2) بدن را قليايي مي كند .
3) خنك كننده است و براي پائين آوردن تب مفيد است .
4) ورم روده كوچك را رفع مي كند .
5)براي ورم ريه مفيد است .
6)ملين است و يبوست را برطرف مي كند .
7)براي لاغر شدن و وزن كم كردن مفيد است .
8) اسفناج بدليل داشتن ماده اي بنام اسپيناسين هضم غذا را تسريع مي كند . اين ماده باعث تحريك معده و ازدياد ترشحات آن مي شود .
9) خوردن اسفناج در رفع تشنگي موثر است .
10)براي از بين بردن ورم و درد گلو مفيد است .
11) براي رفع سرفه هاي خشك برگ اسفناج را با جو پوست كنده و روغن بادام بپزيد و بخوريد .
12)آش اسفناج با گشنيز براي سردردهايي كه ناشي از سوء هاضمه و اختلال دستگاه گوارشي است مفيد مي باشد .
13)اگر آش اسفناج را با آب ليمو و سماق و يا آب غوره بخوريد سردردهاي ناشي از اختلال كيسه صفرا را برطرف مي كند .
14) خوردن اسفناج از سرطان جلوگيري مي كند مخصوصا در افرادي كه به مصرف سيگار دست دارند .
15)حقيقات دانشمندان نشان داده است كه اسفناج در پيشگيري سرطان روده بزرگ ، معده ، پروستات حنجره و رحم موثر است .
16)اسفناج كلسترول خون را پائين مي آورد .
17)بهترين دارو براي كساني است كه مبتلا به كم خوني هستند .
18) اسفناج مانند جارو روده بزرگ را تميز مي كند .
19)ترشحات لوزالمعده را افزايش مي دهد .
20)اسفناح سبزي مفيد براي تقويت اعصاب است .
21)اسفناج پته براي رفع بيماري آسم و گرفتگي صدا بسيار موثر است .
22)روماتيسم و نقرس را درمان مي كند .
23)براي زياد كردن شير در مادران شير ده موثر است .
24) سابقا نوعي شربت از اسفناج تهيه شد كه در معالجه خونريزيها و كم خوني از آن استفاده مي كردند .
25) تخم اسفناج ملين و خنك كننده است .
26)تخم اسفناج براي برطرف كردن ورم كبد و يرقان مفيد است .
27)اسفناج تعداد گلبولهاي قرمز خون را افزايش مي دهد .
28) اسفناج چون داراي كلروفيل است عضلات روده را تحريك كرده و تخليه مدفوع را آسان مي كند .
29) اگر كسي مبتلا به حبس البول يعني بند آمدن ادرار است مي تواند با مخلوط نصف فنجان آب اسفناج اين ناراحتي را درمان كند . با همان مقدر روغن بادام يا روغن زيتون مخلوط كرده و باو بدهيد .
30)اسفناج را در سالاد خود بريزيد و ميل كنيد .
مرجع: كتب طب سنتي

ميخك

طريقه مصرف:
در ذيل خواهد آمد :
توضيحات:
ميخك Clove
نام علمي caryophillium aromaticus
گياه شناسي
درخت ميخك بومي جزائر اندونزي و اقيانوسيه است و بعلت زيبايي خاصي كه دارد امروز در بيشتر نقاط دينا بعنوان درخت زينتي پرورش داده مي شود . البته در مناطق سردسير اين گياه در گلخانه و گرم خانه نگهداري مي شود .در قديم الايام ميخك ادويه اي گران قيمت بوده كه تنها پادشاهان و ثروتمندان مكي مي توانستند از آن استفاده كنند
ميخك درختي است كوچك و مخروطي شكل كه برگهاي آن هيچ وقت زرد نمي شود ودر تمام طول سال سبز است . ارتفاع اين درخت تا 10 متر مي رسد . برگهاي آن نوك تيز و بيضوي و دم برگهاي آن قرمز رنگ است و به درخت زيبايي مخصوصي مي دهد
گلهاي ميخك كوچك و مجتمع بصورت خوش هايي شامل 10 تا 25 گل مي باشد .
وجه تسميه اين درخت بدين دليل است كه غنچه هاي خشك شده آن كه كوچك و بطول يك سانتي متر است بشكل ميخ كوچك مي باشد .
خواص داروئي:
ميخك يعني خشك شده غنچه درخت ميخك از دو هزار سال پيش بعوان ادويه بكار مي رفته است . ميخك از نظر طب قديم ايران خيلي گرم و خشك است و داراي خواص بسياري است .
1)براي رفع دندان درد و گوش درد يك قطره از اسانس ميخك و يا روغن آنرا روي دندان بماليد و يا در گوش بچكانيد .
2)ميخك تقويت كننده مغز مي باشد و كسانيكه حافظه ضعيف دارند بايد از دم كرده ميخك استفاده كنند.
3)ميخك از سرطان جلوگيري كرده و حتي درمان كننده سرطان مي باشد .
4)براي رفع سردرد مفيد است
5)در برطرف كردن فلج و لقوه موثر است
6)ضعف اعصاب را درمان مي كند
7)براي رفع تنگي نفس مفيد است
8)كسانيكه مبتلا به بيماري وسواس هستند براي درمان آن بايد ميخك بخورند
9)مقوي معده و جهاز هاضمه است
10)كبد و كليه را تقويت مي كند
11)سكسكه را برطرف مي كند
12)براي تقويت نيروي جنسي سرد مزاجان مفيد است بدين منظور بايد 2 گرم از پودر ميخك را با شير مخلوط كرده و هر روز بمدت يك هفته از آن استفاده كرد
13)كسانيكه قطره قطره ادرار مي كنند براي درمان آن بايد چاي ميخك بنوشند
14)ميخك اشتهاآرو است
15)بدن را تقويت مي كند
16)براي ترميم قرنيه چشم و برطرف كردن لكه در چشم ، مي توان چند قطره از محلول آبي ميخك در چشم بچكانيد .
17)ميخك تب بر است
18)ميخك كرم كش است و داروهاي كرم كش داراي ميخك مي باشند
19)براي گردش خون و قلب مفيد است
20)اسهال و دل درد را تقويت مي كند
21)براي درمان كمردرد ، چاي ميخك و يا دو قطره اسانس ميخك را با آب گرم و يا چاي مخلوط كرده و بنوشيد .
22)نوشيدن يك فنجان چاي ميخك بعد از غذا گاز و درد معده را از بين مي برد
23)استفاده از ميخك گرفتگي عضله را از بين مي برد
مرجع: كتب طب سنتي

صبر زرد

طريقه مصرف:
درذيل به آن اشاره خواهد شد :
توضيحات:
صبرزرد Aloe
نام علمي Aloe vera
گياه شناسي
صبر زرد يكي از گياهاني است كه قبل از ميلاد مورد مصرف مردم بوده است . كلئوپاترا ملكه مصر پوست خود را هر روزه با آن ماساژ مي داد كه از شر آتاب مصر در امان باشد وحتي مصريان آنرا براي موميائي مدرگان خود بكار مي بردند . .
صبر زرد فاقد ساقه بوده ولي برگهاي آن دراز و تا ارتفاع 30 سانتيمتر مي رسد . گلهاي اين گياه برنگ زرد مي باشد كه در انتهاي ساقه اي كه از وسط برگها خارج مي شود مي رويد .
خواص داروئي:
صبر زرد از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است شيرابه آن به مصرف طبي مي رسد .
1)تقويت كننده بدن است
2)يبوست را برطرف مي كند و روده ها را تميز مي كند
3)براي معالجه آسم مفيد است
4)سوء هاضمه را برطرف مي كند
5)در معالجه صرع مفيد است
6)اثر ضد كرم دارد
7)خون را تصفيه مي كند
8)براي برطرف كردن خارش ناشي از گزيدگي حشرات شيرابه آنرا روي پوست بماليد
9)اگزما را درمان مي كند
10)براي معالجه اسهال خوني مفيد است
11)براي رفع ريزش مو ، شيرابه آنرا به سر ماليده و موها را با آن ماساژ دهيد
12)گرفتگي كبدي را برطرف مي كند
13)براي التيام زخم ها شيرابه آنرا روي زخم بماليد
14)صبر زرد بهترين كرم مرطوب كننده است برگها را بشكنيد و ژله آنرا به پوست بماليد
15)مبتلايان به بيماري قند مي توانند با مصرف اين گياه قند خون خود را كنترل كنند اما بايد توجه داشته باشيد كه اين گياه بسيار تلخ ميباشد.
16)براي شستن چشم و زخم ها شيرابه صبر زرد را با آب مخلوط كرده و استفاده كنيد
مضرات :
صبر زرد اگر باندازه مصرف شود خطري ندارد ولي مقدر زياد آن باعث اسهال خوني مي شود ضمنا زنان شيدره نبايد از آن استفاده كنند زيرا صبر زرد از طريق شير وارد بدن طفل مي شود و ايجاد اسهال مي كند . اين گياه نيز براي زنان حامله خوب نيست زيرا ممكن است باعث سقط جنين شود.
مرجع: كتب طب سنتي

شيرين بيان

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
شيرين بيان Liquorice – Licorice
نام علمي Glycyrrhiza globra
گياه شناسي
شيرين بيان گياه بومي ناطق مديترانه است و در ايران در اكثر نقاط كشور مي رويد . شيرين بيان گياهي است چند ساله و داراي ساقه اي بطول يك متر كه در نواحي معتدل تا ارتفاع دو متر مي رسد . برگهاي آن مركب از تعدادي برگچه هاي فدر و سبزرنگ مي باشد . گلهاي آن برنگ بنفش ، سفيد . زرد است ميوه آن مانند نيام و محتوي 5 تا 6 دانه مي باشد .
ريشه شيرين بيان بطور خيلي عميق در زمين فرو مي رود . پوست ريشه قهوه اي سير وسياه است . مغز ريشه زرد رنگ بوده و طعم آن بسته بانواع مختلف تغيير مي كند . مثلا شيرين بيان اسپانيا طعم ملايم دارد در حاليكه شيرين بيان يونان داراي طعم تلخ است .
خواص داروئي:
شيرين بيان از منظر طب قديم ايران معتدل است .
شيرين بيان را بصورت قطعات كوچك به قطر 0/5 سانتيمتر و طول 1/5 سانتيمتر بفروش مي رسانند .
1)مهمترين خاصيت شرين بيان كه جديدا كشف شده است و در آلمان و اروپا و آمريكا استفاده مي شود درمان كننده زخم معده و سرطان معده است براي اين منظور شربت شيرين بيان را تهيه كرده و هر روز بمقدار يك قاشق غذا خوري قبل از غذا به مريض بدهيد و اگر اين عمل را تا 4 ماه تكرار كنيد شخص معالجه خواهد شد .
2)براي تقويت عمومي بدن مفيد است
3)خوردن آن از پيري جلوگيري مي كند
4)براي نرم كردن سينه موثر است
5)زخم ها و تاول هاي پوست را با چاي شيرين بيان شستشو دهيد تا زود خوب شود .
6)ملين است و معمولا آنرا با گياهان ديگر مخلوط مي كنند كه انقباضات را كم مي كند
7)مدر و عرق آور است
8)براي برطرف كردن زخم و التهاب دهان ريشه شيرين بيان را بمكيد .
9)سرفه را برطرف مي كند
10)ورم معده را برطرف مي كند
11)تنگي نفس را تسكين مي دهد
12)براي درمان سوء هاضمه مفيد است
13)براي از بين بردن نفخ شكم مفيد است
14)چشم را تقويت كرده و رفع سردرد مي كند براي اين منظو از فرمول زير استفاده كنيد :
2 گرم ريشه شيرين بيان را پودر كرده و با يك گرم شكر و يك گرم رازيانه مخلوط كنيد سپس آنرا در آب خيس كرده و هر روز بخوريد.
15)براي درمان موخوره چاي شيرين بيان را به سر بماليد .
16)براي رفع بوي بد زير بغل و پا از برگ هاي شيرين بيان پماد درست كرده و در اين قسمت ها بگذاريد .
17)شيرين بيان را اگر قبل از غذا مصرف كنيد براي لاغري موثر است.
مرجع: كتب طب سنتي

تمبر هندي

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
تمبر هندي Tamarind
نام علمي Tamarindus indica
گياه شناسي
تمبر هندي كه از Tamaria Hindi مشتق شده و به معناي ميوه هندي مي باشد . تمبر هندي درختي است بلند كه منشا آن از هند و آفريقاي شمالي بوده است ولي امروزه در بيشتر مناطق گرمسير دنيا پرورش مي يابد .
برگهاي آن متناوب و مركب شامل 10 تا 20 جفت برگچه فشرده و نزديك بهم است . گلهاي آن به رنگ زرد مايل به قرمز و به شكل خوشه در انتهاي ساقه ظاهر مي شود .
ميوه آن شبيه باقلا به شكل غلاف و نيام و با كمي خميدگي است . اين غلاف به طول 10 سانتيمتر مي باشد كه در آن بين 3 تا 10 دانه قرار دارد .
براي تهيه تمبر هندي ها ميوه ها را شكافته و قسمت گوشتدار آنها را با هسته بيرون آورده و خشك مي كنند .
خشك كردن تمبر هندي طرق مختلفي دارد و در هر منطقه فرق مي كند . مثلا در جزاير آنتيل قسمت گوشتدار آنرا در ظرف بزرگي كه داراي شربت غليظي در حال جوش است وارد مي كنند تا شربت در منافذ ميوه نفوذ كرده و آنرا حل كند .
. خواص داروئي:
تمبر هندي از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است .
1)خوردن تمبر هندي باعث پائين آمدن تب مي شود .
2) به هضم غذا كمك مي كند .
3)تمبر هندي خنك كننده بدن است .
4)براي رفع تشنگي مفيد است .
5)دل بهم خوردگي و تهوع را برطرف مي كند .
6)پوست تمبر هندي قابض و رفع كننده اسهال است .
7)پوست تمبر هندي قابض و رفع كننده اسهال است .
8)بهترين طريقه استفاده از تمبر هندي اين است كه اين ماده را درآب خيس كنيد و سپس آنرا صاف كرده و با نبات بخوريد .
9)دم كرده تمبر هندي نيز اثر ملين دارد . براي تهيه دم كرده يك قاشق غذا خوري تمبر هندي را با نيم ليتر آب جوش مخلوط كرده و به مدت يك ساعت بگذاريد بماند سپس اين دم كرده را در طول روز مصرف كنيد .
10)تمبر هندي را بپزيد و ضماد از آن درست كنيد . اين ضماد را روي ورم و قسمتهاي دردناك بدن بگذاريد .
مضرات :
تمبر هندي براي ريه و طحال خوب نيست و در اشخاصي كه ريه و طحال ضعيف دارند ممكن است توليد اشكال كند . اينگونه اشخاص بهتر است كه تمبر هندي را با كتيرا و يا خشخاش بخورند .
مرجع: كتب طب سنتي

زرد آلو

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
زردآلو Apricot
نام علمي Armeniaca bulgar
گياه شناسي
درخت زرد آلو بومي نواحي چين مي باشد و هنوز هم بصورت وحشي در اين مناطق مي رويد اين درخت در اوائل قرن اول ميلادي به آسيا و اروپا راه يافت .
درخت زردآلو تا ارتفاع 6 متر مي رسد برگهاي آن مانند قلب نوك تيز و برنگ سبز روشن مايل به زرد مي باشد . گلهاي زردآلو درشت و برنگ سفيد متمايل به قرمز است .
ميوه آن گوشتي و زرد رنگ با طعمي مطبوع و شيرين بوده كه در اواسط تابستان ميرسد.
هسته زردآلو صاف ، قهو هاي و بيضي شكل است، مغز آن در داخل هسته قرار دارد كه طعم آن شيرين و گاهي تلخ مي باشد .
خواص داروئي:
خواص درماني زردآلو
زردآلو از نظر طب قديم ايران سرد و تر است
1)تصفيه كننده خون است
2)عروق را باز مي كند
3)ملين است
4)بوي بد دهان را رفع مي كند
5)تب بر است
6)بعلت داشتن كبالت براي كم خوني مفيد است
7) ورم مفاصل را برطرف مي كند
8) ضد نرمي استخوان است
9)براي قليايي كردن بدن مفيد است
خواص درماني هسته وبرگ زردآلو
مغز هسته از نظر طب قديم ايران گرم و خشك و برگ و گل آن سرد و خشك است .
1- مغز آن تقويت كننده قواي جنسي است
2-روغن مغز هسته زرد آلو را اگر در گوش بچكانيد صداهاي گوش را از بين برده و سنگيني گوش را درمان مي كند .
3-روغن مغز هسته براي نرم كردن پوست مفيد است
4-روغن مغز هسته اگر تلخ باشد كشنده كرم معده و روده است
5-روغن تلخ هسته ورم مقعد را از بين برده و سنگ مثانه را خرد مي كند.
6-دم كرده برگ زردآلو براي قطع اسهال مفيد است
7-براي تسكين گوش درد چند قطره از دم كرده برگ زردآلو را در گوش بچكانيد .
مضرات :
زردآلو بطور كلي دير هضم ، ثقيل و نفاخ است . اشخاص سالخورده و كودكان بايد از زياد خوردن آن احتراز كنند . هميشه بايد زردآلو را قبل از غذا خورد و همراه با آن هسته آنرا نيز تناول نمود زيرا هسته زردآلو ضد نفخ بوده و هضم آنرا آن آسان مي سازد
مرجع: كتب طب سنتي

گريپ فروت

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
گريپ فروت
فوايد : سرشار از ويتامين ‹‹ ث›› و پتاسيم است.
منبعي غني از فولات، آهن، كلسيم و ساير مواد معدني مي باشد انواع سرخ و صورتي آن انباشته از كاروتن يعني زمينه ساز ويتامين ‹‹ آ›› است.
فيبر گياهي اش فراوان ولي مقدار كالري اش جزئي است. داراي بيوفلاونويد و شماري ديگر از مواد گياهي است كه از انسان در مقابل بروز سرطان و بيماري هاي قلبي مراقبت مي كنند.
– ميوه ي گريپ فروت ، اشتها را تقويت مي كند .
– گريپ فروت ، عمل هضم را آسان مي كند و جريان عصير معدي و ترشح كيسه ي صفرا را سرعت مي بخشد .
ـ گريپ فروت داراي ويتامين هاي ‹‹ ث ›› و ‹‹ پ ›› است . اين دو ويتامين در حفظ سلامت قلب و عروق بدن مؤثرند .
ـ گريپ فروت به توليد قند و مواد حياتي دستگاه بدن كمك مي كند .
ـ گل هاي گريپ فروت ، خاصيت ضد تشنج و لرز را دارد و دم كرده ي آن را موقع تشنج زكام و تب مي نوشند .
ـ اگر گريپ فروت را صبح ناشتا بخورند ، خواص ادرارآور آن زياد مي شود و سموم را از بدن خارج مي كند.
ـ گريپ فروت ، خون را تصفيه مي كند و كليه و كبد را پاك مي سازد .
ـ گريپ فروت ، ضد خون ريزي بواسير است .
ـ گريپ فروت ، ميوه اي خنك است و عطش را رفع مي كند .
ـ گريپ فروت ، اختلالات مفصلي را درمان مي كند .
ـ گريپ فروت ، براي كساني كه موهاي سرشان مي شكند ، تجويز مي شود .
ـ گريپ فروت ، براي كساني كه عفونت هاي ريوي و تب خيز دارند مفيد است .
– گريپ فروت ، علاوه بر مواد معدني ( آهن و كلسيم ) داراي ويتامين هاي ‹‹ آ››، ‹‹ ب ـ1›› ،
‹‹ ب ـ2›› ، ‹‹ ث ›› و ‹‹ پ پ ›› است .
– گريپ فروت، ميوه اي توپر، خوش طعم و مغذي است.
– هم چنين 325 گرم پتاسيم، 25 ميكروگرم فولات، 40 ميلي گرم كلسيم و1 ميلي گرم آهن دارد.
يك فنجان حاوي گريپ فروت شيرين نشده( بدون شكر) به مقدار 95 ميلي گرم ويتامين ‹‹ ث››.
درگذشته، بسياري از مردم، ازخوردن گريپ فروت بدون شكر، به خاطره عصاره ي تلخ و ترش آن، خودداري مي كرده اند، ولي به طور معمول با آميختن آب گريپ فروت سرخ يا صورتي با سفيد، مزه ي شيرين حاصل مي شود.
اگر آب پرتقال يا گريپ فروت را با هم در آميزيم، نوشابه اي نيروبخشي پديد مي آيد كه نياز به شيرين كردن ندارد.
– گريپ فروت از قدرت بي نظيري براي سوزاندن و از بين بردن چربي ها برخوردار است.
چنان چه مي خواهيد از وزن تان بكاهيد، روزانه پيش ازهرخوراكي، آن را بخوريد تا جلوي پرخوري تان را بگيرد، در ضمن ميان وعده ي ايده آلي به شمار مي رود.
جالب اين كه گريپ فروت سرشار از پكتين (الياف گياهي حل شدني ) است كه به كاهش كلسترول خون كمك مي كند.
به عنوان مثال، گريپ فروت هاي سرخ وصورتي، سرشار از ليكوپن هستند واين ماده، يك ماده ي ضد اكسيد كننده است كه به نظر مي آيد خطر بزرگ شدن پروستات را تقليل مي دهد.
مضرات : امكان دارد در افراد حساس به مركبات، واكنش حساسيت زا ايجاد كند.
افرادي كه به مركبات حساسيت دارند ، احتمالا در برابر گريپ فروت نيز از خود حساسيت نشان مي دهند . اين حالت ممكن است به خاطر خود ميوه يا روغن موجود در پوست آن باشد.
مرجع: كتب طب سنتي

سير

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
سير Garlic
نام علمي Allium sativum
گياه شناسي
سير گياهي است علفي و دائمي كه ساقه آن تا ارتفاع 40 سانتيمتر نيز مي رسد . قسمت زير زميني آن متورم و مركب از 5 تا 12 قطعه و محصور در غشاهاي نازك و ظريف برنگ خاكستري مايل به سفيد مي باشد . برگهاي آن باريك و نواري شكل برنگ سب تيره و گلهاي آن كوچك و صورتي رنگ كه بصورت يك چتر در انتهاي ساقه ظاهر مي شود .
سير وپياز رابطه اي نزديك با هم دارند كه شايد بدليل بوي بد آنها مي باشد .
در مصر قديم براي موميائي مدرگان و خوش طعم كردن غذاها بكار مي رفته است . هومر شعر باستان در نوشته هاي خود از آن ياد برده است .
مردم در اروپا و اسپانيا از قبل از ميلاد مسيح آنرا مي شناختند و از آن استفاده مي كردند .
بقراط پدر علم طب در نوشته هاي خود از خواص آن ياد كرده و يكي ديگر از دانشمندان قديم 61 خاصيت مختلف براي سير قائل شده است .
سه نوع سير وجود دارد :
1-سير آمريكايي بنام Greole ناميده مي شود . اين نوع سير داراي پوست سفيد بوده و از انواع ديگر قوي تر است .
2-سير تاهيتي كه از بقيه درشت تر است و گاهي قطر آن به 8 سانتيمتر مي رسد .
حضرت محمد (ص) براي سير 70 خاصيت مختلف قائل شده اند و مي فرمايند :
از سبزي سير تا مي توانيد استفاده كنيد زيرا سير دواي هفتاد درد است اما آنكس كه سير وپياز خورده به مسجد نيايد و به مردم نزديك نشود .(به علت بوي بد دهان)
خواص داروئي:
سير از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است اسانس سير كه در اثر تقطير سير با بخار آب حاصل مي شود براي تغيير طعم غذا مصرف مي شود .
1)سير بادشكن وضد عفوني كننده است .
2)خوردن سير مصونيت بدن را در مقابل بيماريها افزايش مي دهد .
3)سير كرم كش است .
4)سير محرك و تقويت كننده بدن است .
، براي درد گلو ميتوانيد يك حبه از سير را رنده كرده و يك قاشق مربا خوري آبليمو به آن اضافه نماييد سپس ميل كنيد، اگر اين كار را چند بار انجام دهيد براي درد گلو داروي مفيدي ميباشد. سير داروي سرماخوردگي و زكام است .
6)سير اثر خوبي در معالجه سل دارد
7)سير خون را رقيق مي كند
8)سير اثر خوبي در تنگي نفس دارد
9)خوردن مداوم سير لقوه و رعشه را از بين مي برد .
10)سير چون گرم و خشك است بنابراين رطوبت معده را از بين مي برد و دردهاي مفاصل را خوب مي كند.
11)سير درمان كننده دردهاي مفاصل ، سياتيك و نقرس مي باشد .
12)سير براي تقويت نيروي جنسي و افزايش توليد اسپرم در اشخاص سرد مزاج بسيار مفيد است .
13)آنهائي كه قطره قطره ادرار مي كنند بايد حتما سير بخورند تا بيماري آنها درمان شود .
14)سير زخم هاي ريه و درد معده را از بين مي برد .
15)سير سنگ هاي كليه را شكسته و خارج مي سازد .
16)سير را با زيره بپزيد براي تقويت دندان مفيد است .
17)ماليدن سير پخته به دندان ، درد دندان را تسكين مي دهد .
18)سير را بسوزانيد وبا عسل مخلوط كنيد و ضمادي از آن درست كنيد اين ضماد براي رفع خون مدرگي زير پلك چشم مفيد است .
19)سير بعلت مدر بودن براي رفع آب آوردن انساج مفيد است .
20)براي از بين بردن ميخچه كف پا از ضماد سير استفاده كنيد .
21)جهت رفع دردهاي رماتيمسي و عصبي ضماد سير بسيار موثر است .
22)جهت ضد عفوني كردن دستگاه تنفسي در هنگام بيماريهاي مربوطه از شربت سير استفاده كنيد :
مقدر 100 گرم سير را با 200 گرم آب و 200 گرم شكر يا قند مخلوط كرده و آنرا بجوشانيد تا له شود . مقدر مصرف براي اين منظور سه قاشق سوپخوري در روز است .
23)جديدا در يكي از بيمارستان هاي آمريكا براي ضدعفوني كردن فضاي بيمارستان از سير استفاده ميكنند .
24)پاستور پزشك معروف فرانسوي آزمايشات زيادي روي سير انجام داد و اثر باكتري كشي سير را تائيد كرده است .
25)سير ضد انعقاد و لخته شدن خون است .
26) در شوروي سير بنام پني سيلين معروف است و معمولا هنگاميكه آنفولانزا شيوع دارد، مصرف آن بالا مي رود درچندسال پيش كه آنفلوانزا شيوع پيدا كرد مردم شوروي 500 تن سير مصرف كردند .
27)خوردن سير سلولهاي سرطاني را از بين مي برد .
28)يكي از دانشمندان آمريكايي كه در دانشگاه فلوريدا روي مرض ايدز تحققي مي كند معتقد است كه سير روي مرض ايدز اثر مثبت دارد .
29)مصرف سير مقدر كلسترول خون را پائين مي آورد . مقدار LDH را كاهش مي دهد . مقدر مصرف سير براي اين منظور 30 گرم در روز است . جالب است كه با مصرف سير در چند ماه اول مقدر كلسترول ممكن است بالا رود و اين بدين علت است كه كلسترول از داخل نسوج خارج شده و داخل خون مي شود كه از آنجا دفع گردد بعد از اينكه كلسترول بحالت نرمال رسيد بايد براي نگهداري آن روزي نصف سير خام مصرف كرد . گ
30)خوردن سير از سرطان جهاز هاضمه جلوگيري مي كند .
31)چيني ها قرن هاست كه براي پائين آوردن فشار خون از سير استفاده مي كنند .
مضرات :
سير با آنكه خواص بسياري دارد بايد بحد اعتدال مصرف شود زيرا استفاده زياد از آن در بعضي اشخاص موجب سردرد ، ضعف نيروي جنسي ، ضعف چشم و عوارض بواسير مي شود . سير براي آنهائيكه اسهال دارند مضر است .
آنهائيكه معده ضعيف دارند و بطور كلي سيستم هاضمه آنها ضعيف است نبايد در خوردن سير افراط كنند .
كسانيكه يبوست دارند نبايد سير بخورند و براي رفع مضرات آن سير را بايد با آب و نمك پخته و كمي به آن روغن بادام يا كره اضافه كنيد تا مضر نباشد .
مرجع: كتب طب سنتي

هندوانه

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
هندوانه Watermelon
نام علمي Citrullus vulgaris
گياه شناسي
هندوانه گياهي است يكساله و يك پايه ساقه آن خزنده و پيچك دارد و برگهاي آن پهن با بريدگيهاي عميق مي باشد . گلهاي آن كوچك و زردرنگ است . ميوه آن رگدار يا دراز . پوست آن سبز رنگ و داخل آن قرمز مي باشد . تخمه هندوانه بر حسب انواع مختلف آن ممكن است سياه ، قرمز ، سفيد و يا زرد باشد .
خواص داروئي:
هندوانه از نظر طب قديم ايران سرد و تر است . گرما را برطرف مي كند و بهترين ميوه تابستان است .
1)هندوانه مدر است و به پائين آوردن فشار خون كمك مي كند
2)هندوانه معده را تقويت مي كند
3)پوست سفيد داخل هندوانه براي زخم گلو و دهان بسيار موثر است
4)مغز تخمه هندوانه كرم هاي معده و روده را از بين مي برد
5)هندوانه براي ورم مثانه مفيد است
6)هندوانه بدن را تازه شاداب مي كند
7)هندوانه براي اشخاص گرم مزاج بسيار خوب است
8)آب هندوانه مخلوط با سكنجبين علاج كننده يرقان و دفع كننده سنگ كليه است
9)براي خنك كردن بدن در روزهاي گرم تابستان هندوانه را با شكر بخوريد
10)براي برطرف كردن تب و اخلاط بدن هندوانه را با شير خشت بخوريد
11)براي رفع خارش بدن هندوانه را با تمبر هندي بخوريد
12)هندوانه را بايد هميشه بين دو غذا خورد يعني تقريبا سه ساعت بعد از غذا و يكساعت قبل از غذا . زيرا اگر بلافاصله بعد از غذا خورده شود در هضم غذا اختلال ايجاد مي كند همچنين نبايد آنرا با ميوه هاي ديگر مخلوط كرد زيرا توليد نفخ شكم مي كند
مرجع: كتب طب سنتي

سمنو

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
سمنو را از عصاره جوانه گندم تازه و آرد كامل گندم تهيه مي كنند. سمنو خوشمزه وشيرين است و اين در حالي است كه به آن هيچ نوع ماده شيرين كننده اضافه نمي كنند. علت شيريني آن تركيب عصاره جوانه گندم با آرد كامل است كه طعم شيرين به آن مي دهد. مواد و ويتامين هاي موجود در گندم و جوانه آن ارزش غذايي فراواني دارد. سمنو به سلامت افراد و پيشگيري از پاره اي از بيماريها كمك مي كند. جدول زير به بررسي مواد مفيد آرد و عصاره و مقايسه آن با آرد تصفيه شده نشان مي پردازد.
سمنو داراي ويتامين هاي K-E-A و گروه ويتامين هاي B12,B8, B5, B3, B1 و مواد مهم ديگر مانند: فسفر، كروميوم، روي، سلنيوم، آهن و مس است.
سمنو مغذي و انرژي زا است و بويژه براي ورزشكاران پرورش اندام بسيار مفيد است.
سمنو داروي طول عمر و آرامش اعصاب است. سمنو شيرافزا است از اين رو هم براي مادران شيرده و هم به علت مقوي بودن براي زنان باردار بسيار مفيد است. از ديگر موارد مفيد درماني سمنو مي توان به اثرات شفابخش آن در درمان سوءهاضمه، نازايي، سختي زايمان، سنگ كيسه صفرا و اختلال صفرا، پادرد، كندي ضربان قلب، ريزش مو، لاغري، يبوست، واريس، قندخون و ديابت، رشد قد، بي خوابي عصبي، احتلام، تصلب شرائين و كلسترول، ضعف حافظه، بيماران دوره نقاهت، S.M، بهت زدگي، پركاري تيروئيد، اسكيزوفرنيا، سايكوز، فسفات در ادرار، خون ادراري، ترميم زخم ها، فلج مغزي، مقاومت در برابر عفونت، بهبودي زخم هاي قرنيه، بيماري رينود، اكروديني، كولي باسيلوز، بري بري، شاركو، هوابلعي، مخملك، كوريزاي مزمن، پيستوريازيس، ورم دستگاه تناسلي، تب برفكي، ورم ميزراه، سرگيجه هاي مني پر، كم خوني هيپوكروم، آرتروز، ورم زبان همراه بار، آرتريت پا و شبيكه، پاركينسون، عوراض يائسگي، پورپورا، اسپرو، اسكروفولوس، هپاتيت، يرقان، يرقان نوزادي، كمك به ترميم شكستگي استخوان و عقيم بودن، به عنوان غذا و كمك درماني مفيد و مؤثر است. در داخل اين غذاي بهشت كه تزئين بخش سفره هفت سين است، بادام هاي شيرين (سنگي) مي ريزند كه نماد و مايه بركت است. اين بادام ها را پس از پختن از سمنو خارج مي كنند، تعدادي از آنها را به عنوان بركت كيف پول در داخل كيف پول قرار مي دهند تا باعث فراواني پول و ثروت گردد.
بادام، حاوي ويتامين E و? B و مقدار فراواني از فسفر، پتاسيم، منيزيم، كلسيم، گوگرد، سديم، آهن، قند، مواد ازته و چربي است كه به هنگام طبخ سمنو، جذب آن شده و باعث مقوي شدن بيشتر اين غذا مي گردد. مصرف سمنو باعث تقويت عمومي بدن بويژه استخوان ها مي گردد و غذاي بسيار مفيدي براي زنان بويژه زنان باردار، بچه شيرده و يائسه محسوب مي شود.
مرجع: كتب طب سنتي

جوز هندي

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
منشا جوز هندي از از شرق اندونزي و شرق هند در جزاير ملوك است و در آن مناطق يكي از پايــــه هاي اقتصاد به شمار مي رود. از جوز هندي در اين مناطق به صورت خشك شده و بيشتر براي چاشني غذا استفاده مي شود. در واقع بايد گفت پوسته ي خشك شده ي اطراف دانه در جوز هندي لذيذترين چاشني براي غذا به كار مي رود كه البته مقادير زياد آن موجب ايجاد حالت رخوت و سستي و سپس اعتياد به ماده ي آلكالوئيدي آن مي شود.
جوز هندي درختي است دوپايه، به ارتفاع 8 تا10 متر و داراي برگهاي دائمي كه در جزائر ملوك به صورت وحشي مي رويد. شكل ظاهري آن بي شباهت به درخت نارنج نيست زيرا بر روي شاخه هاي متعدد آن برگهايي متناوب، ساده، كامل، موجدار، بيضوي، نوك تيز، بدون استيبول و چرمي شبيه برگ درخت نارنج به وجود مي آيد. سطح فوقاني پهنك برگ به رنگ سبز تيره ولي سطح تحتاني آن روشن تر و به رنگ سبز مايل به سفيد است. در طول شاخه هاي آن گلهاي نر و ماده بر روي دو پايه به وجود مي آيد.
گلهاي نر آن داراي پوششي ضخيم، گوشتدار و منقسم به سه قسمت نوك تيز اند و به صورت مجتمع بر روي شاخه قرار مي گيرند. در گلهاي ماده نيز پوششي شبيه گلهاي نر وجود داردو داراي يك تخمدان تك خانه است كه از لقاح آن يك ميوه ي سته شبيه هلو و محتوي دانه هاي بيضوي محصور در يك پوشش گوشتي و قرمز رنگ تبديل مي شود.
قسمت مورد استفاده ي اين درخت دانه و پوشش اطراف آن است. بهره برداري از اين درخت معمولاٌ از پايه هاي 7 ساله شروع مي شود و در سن 25 سالگي نيز حداكثر مقدار ميوه از آن به دست مي آيد و چون در تمام سال ميوه بر روي درخت وجود دارد در هر فصلي مي توان از درخت بهره برداري به عمل آورد. ولي بهترين موقع زماني است كه هنوز ميوه ها در حال باز شدن باشند. ميوه ي رسيده ي گياه پس از باز شدن دانه هايي خارج مي سازد كه درون محفظه اي به رنگ قرمز نهفته مي باشند. دقت در وضع دانه ي گياه نشان مي دهد كه ارتباط دانه با محفظه ي مذكور منحصراً از راه قاعده ي آن است. هر دانه را نيز از خارج پوسته ي سختي به رنگ قهوه اي كه داراي شيارهاي عميق منشعب از قاعده است، در بر مي گيرد.
اگر پوسته ي سخت دانه از آن جدا شود، مغز آن ظاهر مي گردد كه سطحي چين خورده دارد و وجموعاً به رنگ خاكستري جلوه مي نمايد. بوي آن مخصوص و طعمش تند روغني معطر و بسيار مطبوع است.
پس از چيدن ميوه ها دانه هاي محصور در پوشش خارجي را در آب نمك مي خيسانند و پس از آن كه با اين عمل پوشش خارجي دانه (Macis) از آن جدا گرديد، دانه ها را بر روي شاسي ها تحت اثر گرماي ملايم به نحوي كه به خوبي تهويه گردند قرار مي دهند و مرتباً هر دو روز يك بار آنها را زير و رو مي كنند. با اين روش در طي مدت دو ماه مغز درون دانه از پوسته ي آن ازاد مي گردد (بر اثر خشك شدن و از دست دادن آب). در اين هنگام با قطعه چوب سبك وزني ضربات ملايم بر روي پوسته ي آن وارد مي آورند و مغز دانه را از پوسته جدا مي سازند.
تركيبات شيميايي- دانه ي گياه كه موسكاد ناميده مي شود داراي آميدون، مواد آلبومينوئيدي، مواد چرب جامد به مقدار 35 تا 40 درصد، اسانس 8 تا 15 درصد و رزين است.
اسانس موسكاد مايعي بيرنگ با كمي تمايل به زردي داراي بوي معطر و طعم گرم و سوزاننده است. در تركيب آن نيز مخلوطي از پنين، كامفن راست (80درصد)، ديپانتن، الكلهاي ترپني، كمي اوژنول، سافرانين، ميريستين و… يافت مي شود.
بوردو موسكاد ماده ي چرب مغز دانه ي گياه است كه براي تهيه آن مغز دانه ها را به صورت گرد در آورده بر روي غربال مويي مي گسترانند و تحت اثر بخار آب قرار مي دهند تا مواد چرب آن به حالت مايع و قابل استخراج در آيد. سپس آن را به سرعت تحت اثر فشار صفحات آهني سفيد كه قبلاً به علت قرار گرفتن در آب جوش كاملاً داغ شده است قرار مي دهند. چون ماده ي روغني كه تحت اثر فشار صفحات آهني گرم از گرد دانه خارج مي شود مقداري آب همراه دارد. براي خارج شدن آب از روغن ظرف محتوي آنها را خنك مي نمايد به حدي كه آب درون آن سرد شده و جدا شدن روغن از آب ميسر مي شود. صاف كردن روغن به دست آمده نيز بايد در دماي 100 درجه صورت گيرد.
خواص درماني- دانه ي اين گياه و همچنين پوشش خارجي آن (Masic) از مواد محرك و مؤثر است. ولي ادامه ي مصرف آن خطرناك مي باشد و مصرف 7 تا 12 گرم آن موجب مسموميت مي شود. مصرف بي رويه ي اسانس موسكاد ايجاد رخوت و خواب عميق همراه با كاهش عمل رفلكس ها مي كند. سمي بودن آن براي انسان بيشتر از حيوانات است. با توجه به موارد مسموميت كه غالباً از مصرف موسكاد و اسانس آن پيش مي آيد، بايد همواره اين نكان مورد دقت قرار گيرد كه اولاً اگر مصرف آنها بي رويه و بيشتر از مقادير درماني نباشد و ثانياً ادامه پيدا نكند بي خطر است.
موسكاد و پوشش خارجي آن علاوه بر مصارف درماني در فرمول عده اي از فراورده هاي دارويي وارد مي شود و به علاوه از ان در تهيه ي بعضي ليكورهاي مقوي قلب و هضم كننده استفاده مي شود. بوردوموسكاد در استعمال خارج به صورت ماليدن بر روي عضو براي درمان رماتيسم به كار مي رود.
شكلهاي دارويي- موسكاد در فرمول الكلاي گاروس و همچنين آب مليس ده كارمس و الكلاي فيروراوانتي وارد مي شود.
بوردوموسكاد در تهيه ي بم نروال و لينيمال دوروزن و يا به طور خالص براي مالش دادن بر روي عضو در رماتيسم به كار برده مي شود.
محفظه ي بيرون دانه به مصارف درماني نمي رسد ولي از آن براي تهيه ي نوعي شراب استفاده مي شود.
اساني موسكاد به عنوان مقوي و به مقدار 25 قطره يا نصف قاشق چايخوري در يك فنجان آب گرم مصرف مي شود مشروط بر آن كه به طور مداوم به كار نرود.
توليد ادويه جوز هندي در اندونزي به عنوان يك حرفه محسوب مي شود و در تمام سال عده ي خاصي به خشك كردن و توليد آن مشغولند. همان طور كه گفته شد جوز هندي از طعم بسيار لذيذي برخوردار است و در كشورهاي گرمسيري به خصوص طرفداران خاص خود را دارد. جوز هندي به دليل دارا بودن آلكالوئيدهاي خاص تسكين دهنده ي دردهاي مفصلي و روماتيسمي است ولي افراط در مصرف آن بر روي بخش كنتل احساسات در مغز تأثير گذاشته و در واقع آن را تحريك مي كند و پس از مصرف آن احساس نشاط و رضايت به همراه سستي و رخوت در انسان پديد مي آيد.البته مصرف ان بستگي به طبع اشخاص دارد. (براي افراد سرد مزاج بسيار مفيد است.) .براي تهيه اين ميوه دارويي با ما تماس بگيريد.
مرجع: كتب طب سنتي

جينسنگ (jingseng)

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
هزاران سال است كه گياهان براي كسب انرژي ، دور كردن ارواح خبيثه و تقويت ارگان هاي خاصي از بدن به كار رفته اند ، امروزه نيروبخش هاي رايج در شرق چون جينسينگ و دانگ گويي (Dang gui) از نيروبخش هاي غربي چون رزماري و مريم گلي رايج تر و محبوب تر هستند. گياهان نيروبخش مي توانند به روش هاي متفاوتي طبقه بندي شوند. به عنوان افزايش دهنده انرژي يا كي (Qi) تغذيه كننده خون يا مايعات بدني ، تنظيم بين اخلاط در پزشكي ايورودايي و منبع انرژي توليد مثل و زاد و ولد مي باشد.
يكي از گياهان نيروبخش و مقوي كه مشهوريت زيادي در جهان دارد جينسينگ مي باشد كه بهتر است آن را گياه جواني يا نوشدارو بناميم. در كتب سنتي و به عربي ريشه گياه را «جنسه» و «جنسا» مي نامند. به فرانسوي و انگليسي Ginseng و Asiatie ginsengو Chinsese ginseng گفته مي شود. گياهي است از خانواد? عشقه Araliaceae مي باشد كه نام علمي آن Panax ginseng مي باشد.
اين گياه Panax ginseng كه بيش از 5000 سال است در چين به كار مي رود. براي پزشكان عرب قرن نهم ميلادي شناخته شده بود. ماركوپولو در مورد اين گياه شگفت كمياب نوشته است : «هنگامي كه هيئتي از سوي پادشاه سيام بالوئي چهاردهم ديدار كرد گياه جينسينگ را به او معرفي كردند. از آن پس ثروتمندان اروپايي براي رفع خستگي و ناتواني از جينسينگ استفاده مي كردند. همچنين اين گياه در قرن هجدهم ، در آمريكا هم شهرت يافت ، مخصوصاً وقتي كشف شد كه گياه پاناكس كينكفوليوس (Panax quonquefolius) در آن قاره بومي است.
مشخصات :
گياهي است چند ساله ، برگ هاي آن مركب داراي 7-5 برگچه كه به طور گروهي با دمبرگ هاي خود از يك نقطه خارج و تشكيل يك برگ مركب را مي دهند. هر برگچه ، بيضي با كنار? دندانه دار منظم ، نوك تيز و با گلبرگ هاي مشخص مي باشد. ريشه گياه كه در قسمت مستعمل آن مي باشد دراز، ضخيم يك شاخه يا منشعب و دو شاخه ، طول آن يك متر و بيشتر و قطر آن در ناحيه يقه گياه تا 10 سانتي متر مي رسد. پوست خارجي ريشه گياه به رنگ زرد ، طعم آن كمي شيرين ، شبيه مغز ريشه شيرين بيان است. البته در بعضي گونه ها اندكي تلخ مي باشد. اين گياه در كوهستان هاي چين و منچوري مي رويد و از داروهاي شفابخش معروف چيني است كه هم اكنون در تمام داروخانه هاي چين و اغلب داروفروشي هاي اروپا و آمريكا عرضه مي شود.
تركيبات شيميايي :
از نظر تركيبات شيميايي براي اينكه به اسرار خواص شفابخش اين ريشه پي برده شود ، مطالعات وسيعي صورت گرفته است و آنچه كه تا به حال گزارش شده است اين است كه اين گياه داراي گلوكوزيدهاي استروئيدي به نام پاناكيلون ، يك ساپونين به نام پاناكسوزيد يا پاناكسين ، مواد صابوني ، يك اساس روغني فرار به نام پاناسين و يك هورمون و ويتامين B و ويتامين D ، تركيبات استيلني ، استرول ها و سرانجام يك گلوكوزيد به نام جينسينگ مي باشد.
اين دارو تونيك ، محرك ، بازساز و مقوي است. مركز سيستم اعصاب و تنفس را تحريك مي كند و اين اثر دارو مربوط به وجود دو گلوكوزيد به نام هاي پانوكسيد آ و پانوكسيد ب آن جدا شده اند. از ريشه گياه 2-1 درصد كولين برحسب وزن و بتاسيتوسترول به دست مي آيد. از اين دارو براي تهي? داروهاي جواني كه در تركيبات داروهاي به كار مي رود استفاده مي شود.
از گزارش ديگري آمده است كه در سال 1974 ريشه اين گياه و ساير اعضاي اندام گياه براي يافتن اسرار شگفت انگيز شفابخش آن تحت بررسي دانشمندان قرار دارد و تاكنون چندين ماده عامل فيزيولوژيك از آن جدا شده است، از آن جمله عمده ترين آن عبارتند از پانكسين كه مقاومت عضلات را در برابر بي نظمي ها و ناراحتي ها افزايش مي دهد و پانكس اسيد كه متابوليسم و سيستم عروقي را اصلاح مي كند و پاناكولين يا پانكس ويلون كه روي سيستم غدد مترشحه داخلي يا آندوكرين اثر مي گذارد و پاناسن كه مركز اعصاب را تحريك مي كند و در آخر جينسينگ براي بيماري قند اثر مثبت دارد.
خواص و كاربرد:
ريشه جينسينگ شايد معروفترين داروهاي چيني باشد كه از دوران كهن تاريخ تا حال همواره آثار شفابخش آن مورد توجه حكماي طب سنتي قرار داشته است و دارد. از نظر خواص به طور كلي ، نيروبخش ، مقوي ، محرك ، بادشكن و نرم كننده مي باشد. بررسي هاي زيادي روي اين ريشه به عمل آمده كه به اسرار شفابخش آن در موارد معالجه قطعي بي نظمي هاي عصبي ، كم خوني ، ضعف ، كمبود تعرق و بي نظمي تنفس ، فراموشي و نسيان ، تشنگي مداوم ، بي ميلي جنسي ، خستگي شديد ، سوء هاضمه ، دردهاي ناحيه قلب و تهوع و … پي برده شود. خوردن آن به صورت جوشانده يا عصاره يا به صورت اسانس و يا مستقيماً از جرم گرد ريشه به صورت خام صورت مي گيرد. خوراك آن نيرو و توانايي ايجاد مي كند تا در دوران نقاهت پس از بيماري ، بي نظمي هاي غده هاي بدن و ضعف اعصاب از بين رود و كار طبيعي و شفادهنده آنها اعاده گردد. متابوليسم قندها و هيدراتهاي كربن در بدن را منظم مي كند و موجب مي شود كه مصرف اكسيژن به طور مداوم و عادي انجام گيرد و براي آرام كردن اشخاصي كه ناراحتي هاي رواني دارند ، بسيار نافع است و يك نوع مسكن موثر براي مغز مي باشد. چند نوع از Panax در بازار دنيا عرضه مي شود كه از نظر خواص و مرغوبيت در رديف هاي متفاوتي قرار مي گيرند.
انواع جينسينگ :
1- جينسينگ كره اي يا چيني(Pnax ginseng) :
در برخي مناطق كوهستاني هند و چين كاشته مي شود و از نظر ريشه غده اي آن مورد توجه مي باشد. در چين و ژاپن از جوشانده يا دم كرده غد? زيرزميني خشك آن براي نرم كردن سينه و به عنوان مقوي معده و تب بر استفاده مي شود. در هندوچين جوشانده ساقه ضخيم زيرزميني به عنوان تقويت و تجديد قوا در دوره نقاهت بيماران و زنان پس از وضع حمل داده مي شود. اين دارو به عنوان نوشدارو در آن مناطق براي انواع بيماري ها تجويز مي شود و اختصاص به يك بيماري خاص ندارد. جينسينگ چيني يا كره اي يكي از نادرترين و گرانترين گياهان مي باشد. يك تونيك تجديد كننده انرژي ، مخصوصاً در طحال و ريه . پژوهش هاي جديد ، وجود تركيبات استروئيدي شبيه هورمون هاي جنسي انسان را در آن نشان داده است. اين گياه باعث تقويت سيستم ايمني و كاهش خستگي هم مي شود. نحوه مصرف به صورت جوشانده و تنتور مي باشد كه در جوشانده به عنوان تونيك عمومي 3 تا 10 گرم آن را در 500 ميلي ليتر آب مي جوشانيم و در حالت تنتور كه در درمان اسهال ناشي از ضعف دستگاه گوارش مصرف مي شود و همچنين در درمان آسم و سرفه مزمن نيز استفاده مي شود.
مي توان از كپسول حاوي 500 ميلي گرم تا 4 گرم از پودر ريشه نيز به عنوان تقويت كننده استفاده نمود.
اگرچه پاناكس جينسينگ عموماً بي خطر است اما عوارض جانبي هم دارد. در دوران بارداري يا در صورت بالا بودن فشارخون از مصرف مقدار زياد يا به مدت طولاني بايد پرهيز كرد. همچنين از مصرف ساير محرك ها مانند چاي ، قهوه و نوشابه هاي كولادار همراه با پاناكس جينسينگ بايد خودداري نمود.
2- پاناكس نوتو جينسينگ (Panax noto ginsing) :
كه داراي ساقه زيرزميني ضخيم است و براي تقويت و جلوگيري از خونريزي ، بندآوري خونريزي خارجي يا داخلي، تف كردن با اخلاط خوني ، خونريزي از بيني ، عادات ماهيانه بيش از حد متعارف و وجود خون در ادرار و مدفوع به كار مي رود. عده اي از دانشمندان خواص آن را شبيه خواص گياه .Cynura pinnatifida Dc مي دانند و از نظر قابض بودن و بندآوردن خونريزي و جوش دادن زخمها مانند آن گياه تلقي مي شود. استوارت معتقد است كه براي جوش دادن زخمهاي پوست بسيار مؤثر است. دانشمند ديگري به نام چيو اصولاً اين دو گياه را تحت يك نام چيني آنها ذكر كرده است ولي به هر حال در عين حال كه شبيه هستند ولي دو گياه مختلف مي باشند و مؤثرترين آنها جنسه مي باشد كه نوشدارو به معناي واقعي مي باشد و در موقع خريد بايد دقت كرد كه ريشه گياه اصيل خريداري گردد. اين جينسينگ كه جينسينگ كاذب هم ناميده مي شود به عنوان ضد درد و براي قطع خونريزي ( داخلي و خارجي ) به كار مي رود. همچنين به داروهاي مربوط به بيماري هاي عروقي و قلبي و آنژين صدري اضافه مي شود. در دوران جنگ ويتنام سربازان ويت كنگ از اين گياه براي افزايش سرعت بهبودي زخم هاي گلوله استفاده مي كردند. قسمت مورد استفاده اين گياه ريشه آن مي باشد كه بصورت پودر مي باشد كه در كپسول ها و يا قرص هاي 2-1 گرمي براي درمان زخم و خونريزي ها و يا درد به كار مي رود و براي درد ناشي از زخم معده آن را با پوست درخت نارون مخلوط مي كنند. در دوران بارداري از پاناكس نوتو جينسينگ نبايد استفاده كرد ، زيرا ممكن است روي جنين اثر بدي داشته باشد.
3- پاناكس كينكفوليوس(Panax quinquefolius) :
در عده اي از مدارك علمي نيز اين گونه كه اصولاً بومي آمريكاي شمالي مي باشد و سابقاً از آنجا به چين برده و كاشته مي شده نام برده مي شود كه در حال حاضر تقريباً در بازار معروفيتي ندارد. اين جينسينگ آمريكايي هم يك تونيك مي باشد كه در چين براي تب و خستگي ناشي از بيماري هاي مزمن لاغر كننده ، مانند سل بكار ميرود و همچنين در درمان سرفه هاي ناشي از ضعف ريه هم مفيد است. قسمت مورد استفاده اين گياه نيز ريشه مي باشد كه به دو صورت تنتور و پودر مي باشد كه در تنتور به عنوان تونيك يا همراه گياهاني مثل زنجبيل شامي و پوست درخت توت براي سرفه مزمن و ضعف ريه استفاده مي شود. پودر ريشه پاناكس كينكفوليوس در كمبود انرژي به صورت قرص يا كپسول در دوزهاي 2-1 گرمي استفاده مي شود.
4- جينسينگ سيبري (Eleutherococcus Senticosus) :
بخش مورد استفاده اين گياه ريشه مي باشد (مانند بقيه گونه هاي جينسينگ) و بعنوان داروي ضد اسپاسم و ضد روماتوئيد است و توان انسان را در برابر استرس افزايش مي دهد و هيجان زايي آن كمتر از جينسينگ چيني و كره اي مي باشد و براي كساني كه به دنبال تحريك كننده قوي تري هستند روش مصرف آن به صورت تنتور يا كپسول حاوي 500 ميلي گرم پودر ريشه مي باشد ، البته بصورت قرص هاي دارويي نيز كاربرد دارد.
نظري به تحقيقات جديد علمي در مورد خواص درماني جينسينگ :
درباره جينسينگ تحقيقات علمي گسترده اي در جهان به عمل آمده است. تنها دانشمندان روسي بيش از 400 طرح تحقيقاتي در مورد آثار شفابخش جينسينگ سيبري انجام داده اند. نتايج تمام تحقيقات نشان داده است اشخاصي كه از دم كرده جينسينگ استفاده مي كنند معمولاَ سالمتر و شادابترند و در برخورد با ناملايمات زندگي استقامت بيشتري از خود نشان مي دهند ، انرژي بيشتري براي كار دارند و تمركز حواس آنها خيلي بهتر و بيشتر است.
دكتر فرانسورت(Dr.Norman Franworth) كه يكي از دانشمندان معروف گياهان دارويي است تجربيات روسها را در مورد جينسينگ كاملاً تأييد مي نمايد. نظريه دكتر فرانسورت در مورد خواص جينسينگ اين است كه جينسينگ يك آداپتوژن است. آداپتوژن يك اصطلاح فني و پزشكي مي باشد كه آن را اولين بار پزشك معروف روسي به نام برخمان (Dr.I.I.Berkhman) ، از آكادمي علمي شوروي ، تعريف كرده است و اين لقب را براي توضيح خواص شفابخش جين سنگ به كار برده است.
يك آداپتوژن ماده اي است بي ضرر كه نقش تعديل كننده در بدن را دارد ، يعني ورود آداپتوژن به بدن موجب مي شود هرچيزي كه در بدن در حالت عدم تعادل يا غير نرمال است عادي و نرمال شود. مثلاً اگر فشارخون خيلي زياد است تا حد عادي آن را كاهش مي دهد و اگر فشارخون پايين افتاده و كم است ؛ آن را تا حد عادي و طبيعي ، متناسب با فيزيولوژيي بدن افزايش مي دهد. به اين ترتيب وجود آداپتوژن در يك ماده غذايي و ورود آن به بدن آثار فيزيولوژيكي گسترده اي شبيه ضداكسيدكننده ها دارد. البته در جينسينگ مواد ضداكسيدكننده نيز وجود دارد كه خاصيت مفيد آداپتوژن جينسينگ را تشديد و تحريك مي كند.
تحقيقات علمي جديد ديگري نشان مي دهد كه فرايند تعديل كردن نه فقط در جينسينگ بلكه در اغلب مواد خوراكي نيز وجود دارد. مثلاً محققان وزارت كشاورزي آمريكا اخيراً كشف كرده اند كه عنصر كروم كه به مقدار خيلي كم براي بدن لازم است از عوامل آداپتوژن مي باشد و آثار دو بعدي دارد و در دو جهت مخالف براي تعديل اختلالات و عدم تعادل هاي فيزيولوژيكي بدن اثر مي گذارد. مثلاً قند خون را تعديل مي كند ، يعني اگر زايد برحد نرمال باشد تا حد نرمال كاهش مي دهد و اگر كمتر از حد نرمال شده است آن را تا حد نرمال و طبيعي بدن افزايش مي دهد. به نظر مي رسد اين خاصيت برقراري تعادل بيوشيمي در بدن كه اصل Yin-Yang معروف چيني ها را به خاطر مي آورد در اغلب گياهان شفابخش و مواد خوراكي طبيعي يافت مي شود.
از نظرمقدار و مدت مصرف ، عده اي از دانشمندان توصيه مي كنند كه روزانه 2/1-1 قاشق مربا خوري از گرد ريشه جينسينگ 6 ساله در مدت يك ماه خورده شود و سپس دو ماه بعد از آن خورده نشود ، ولي عده اي نيز معتقدند كه تا مدت ها هر روز از پودر جينسينگ مي توان خورد. جينسينگ را بصورت جوشانده نيز مي توان خورد. براي اين كار 2/1 قاشق مربا خوري گرد جينسينگ را در يك پيمانه آب جوش (220 گرم ) ريخته و بگذارند 10 دقيقه ريزريز بجوشد و 2 پيمانه در روز از اين جوشانده بخورند.
مقدار خوراك از گونه P.ginseng :
اين دارو بصورت عصاره آبي در شيشه هاي كوچك يا در كپسول عرضه مي شود.
1- شيشه ها به ظرفيت 50 سانتي متر مكعب است كه در آن 40 گرم از جرم ريشه گياه وجود دارد. از اين عصاره سه بار در روز و در هر بار 20-10 قطره بايد خورد.
2- كپسول ، در هر كپسول 700 ميلي گرم جرم ريشه گياه وجود دارد كه از اين كپسول ها روزي يك بار و دو كپسول بايد خورده شود.
3- آمپول ، در هر آمپول 2-1 گرم از جرم ريشه گياه موجود است و ظرفيت هر آمپول از نظر مايع و جرم ريشه گياه 10 سانتي متر مكعب مي باشد و آمپول ها در بسته بندي هايي كه در هر بسته 10 آمپول مي باشد ، عرضه مي شود كه حاوي 12000 ميلي گرم جرم ريشه گياه جينسينگ است ، از اين آمپول ها روزي بايد يك عدد خورد (اين آمپول ها براي تزريق نيست و فقط بايد خورده شود).
به طور كلي مقدار خوراك از جرم ريشه گياه در حدود 5/1-1 گرم در روز مي باشد كه علاوه بر موارد فوق مي توان به صورت جوشانده نيز تهيه كرد و خورد.
به طور كلي مي توان گفت كه جينسينگ گياهي است گرم ، خنك ، تمام گونه هاي آن شيرين و تا حدي اشتهاآور است و باعث ترشح شيره گوارشي مي شود و به عنوان تقويت كننده ، محرك ، كاهنده قند خون و كلسترول خون ، تقويت كننده و محرك دستگاه ايمني بدن به كار برده مي شود. اين گياه داروي خوبي براي ريه ها مي باشد و مشكلات و بيماري هاي مزمن ريه را به سرعت بهبود مي بخشد.
قرن هاست كه چيني ها سالمند از جينسينگ به عنوان داروي تقويتي استفاده مي كنند. سابقه استفاده چيني ها از اين گياه به 5000 سال پيش مي رسد. گرچه غربي ها جينسينگ را در زمان ماركوپولو شناختند ، اما استفاده وسيع آن را از قرن هيجدهم شروع كردند. امروزه از جينسينگ به عنوان بخش اصلي بسياري از داروهاي تركيبي گياهي استفاده مي كنند.
مرجع: كتب طب سنتي

خواص بادام زميني

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
اسمش، بادام زميني يك دانه روغني مثل بادام يا گردو نيست، بلكه جزو گروه حبوبات مثل عدس و لوبيا قرمز است. رزوراترول ( )resveratrolماده مفيدي براي سلامت قلب كه در انگور وجود دارد، در پوست قرمز بادام زميني نيز يافت مي‌شود.چون هر 30گرم بادام زميني حاوي 14گرم چربي است، آن را مي‌توان جزو گروه چربي در رژيم غذايي قرار داد. يك وعده بادام زميني حدود % 20از نياز روزانه ويتامين Eرا تأمين مي‌كند. بادام زميني همچنين منبع خوبي از فولات است. يك تحقيق انجام شده بر 30/000خانم نشان داده است كه خانمهايي كه بادام زميني و ديگر دانه‌هاي روغني را چهار بار در هفته مصرف مي‌كردند، نصف ريسك ابتلا به سكته قلبي را نسبت به خانمهايي كه بادام زميني و ديگر دانه‌هاي روغني را مصرف نمي‌كردند داشتند.
مرجع: كتب طب سنتي

رزماري

طريقه مصرف:
گياه آن خوراكي است و روغن آن ماليده مي شود
توضيحات:
رزماري، برگ و سرشاخه‌هاي گلدار خشك شد? گياه Rosmarinus officinalis از خانواد? نعناعيان (Lamiaceae) است كه حداقل داراي 1 درصد (حجم/وزن) روغن فرار مي‌باشد (1و2).
نامهاي گياه:
لاتين: Rosmarinus officinalis
فارسي: رزماري، رومارن
عربي: اكليل الجبل، حصالبان، حصالبان اكسير
انگليسي: Rosemary, Common Rosemary, Moorwort, Herb of memory
آلماني: Echter Rosmarin, Anthoskraut, krankrautblatter, kranzenkrautblatter
فرانسه: Romarin, Rose marine, Herbe aux couronnes, Feuilles de Rosmarin
ريخت شناسي: گياه معطر بوته‌اي و پايا، با شاخه‌هاي بالارونده، كه ارتفاع آن به 2 متر مي‌رسد. برگها باريك با انتهائي بدون نوك و سوزني‌شكل (نازك)، گلها به رنگ سبز تيره و به ندرت صورتي يا سفيدرنگ مي‌باشد (6و5).
اندام داروئي: برگ و سرشاخه‌هاي گلدار گياه، اندام داروئي رزماري را تشكيل مي‌دهد (1و2).
زمان جمع‌آوري: برگ و سرشاخه‌هاي گلدار گياه رزماري هنگام شروع باز شدن گلها و در فصول بهار و تابستان جمع‌آوري مي‌گردد (7).
دامن? انتشار: پرورش گياه رزماري در بيشتر نواحي ايران معمول مي‌باشد (1). پرورش‌دهندگان عمد? گياه رزماري را در دنيا كشورهاي شمال آفريقا خصوصاً مراكش و تونس و كشورهاي جنوب اروپا خصوصاً اسپانيا، فرانسه، ايتاليا، يوگسلاوي و آمريكا تشكيل مي‌دهند.
مواد متشكله: ماد? متشكل? اصلي برگ و سرشاخه‌هاي گياه رزماري را روغن فرار تشكيل مي‌دهد فارماكوپ? گياهي بريتانيا ميزان روغن فرار رزماري را 1% حجم در وزن ذكر كرده است، ولي ميزان روغن فرار اين گياه در نقاط مختلف دنيا بين 5/0 تا 5/2 درصد گزارش شده است (2و8).
عمده‌ترين تركيبات موجود در روغن فرار گياه را 1و8 ـ سينئول (1,8 – cineol)، بورنئول (Borneol)، كامفر (Campher)، بورنيل استات (Bornyl acetate)، آلفاپي‌نن (? – pinene) و –B پينن تشكيل مي‌دهند كه بسته به شرايط جغرافيائي محل كشت گياه، ميزان و درصد هريك از اين مواد متغير مي‌باشد (2و8).
ساير تركيبات طبيعي موجود در برگ و سرشاخه‌هاي گلدار رزماري شامل اين دسته‌ها مي‌شود:
فلاونوئيدها مانند جنكوانين (Genkwanin) و لوتئولين (Luteolin)، اسيدهاي فنلي مانند اسيد رزمارينيك (Rosmarinic acid)، دي‌ترپن‌ها، تري‌ترپن‌ها، تانن‌ها، مواد تلخ، رزين، ساپونين، پروتئين، چربي، كربوهيدرات، فيبر، برخي املاح و ويتامينها.
موارد استعمال: از رزماري به صورت خوراكي در درمان اضطراب، سردرد، ميگرن، فشار خون، نفخ و بي‌اشتهائي و به صورت موضعي بعنوان مسكن موضعي در درمان دردهاي عضلاني و بيماريهاي روماتيسمي استفاده مي‌شود. همچنين بعلت عطر و طعم مناسب در صنايع آرايشي ـ بهداشتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد (2و9). روغن رزماري يك روغن محرك است و از نظر رايحه و اثر، گرم و نافذ مي‌باشد. اثر محرك رزماري روي سيستم اعصاب مركزي بسيار برجسته است. مصرف رزماري چون موجب سهولت ترشح و دفع صفرا مي‌شود از اين جهت از آن در بيماريهاي يرقان و نارسائي اعمال كبد استفاده بعمل مي‌آورند. مصرف رومارن در موارد ضعف عمومي، خستگي مفرط و بيحالي بيمار در دوران نقاهت مفيد تشخيص داده شده است.
عوارض جانبي: مصرف داروئي موضعي گياه و يا كاربرد فرآورده‌هاي آرايشي ـ بهداشتي حاوي رزماري در برخي از افراد حساس، گهگاه ايجاد قرمزي پوست، درماتيت، حساسيت پوستي و حساسيت به نور ايجاد مي‌كند (11و10).
موارد احتياط: رزماري در دوران بارداري، شيردهي و در بيماران صرعي و فشار خون بالا بهتر است بكار نرود (2و11). روغن رزماري داراي 20ـ10 درصد كافور مي‌باشد كه اگر به مقدار زياد مصرف شود مي‌تواند موجب تشنجات صرع‌مانند شود.
موارد استعمال در پزشكي گذشته: در طب گذشته از رزماري به صورت خوراكي بعنوان مدر و ضدنفخ و به صورت موضعي بعنوان ضد التهاب و ضد درد استفاده مي‌كرده‌اند (1).
طي صدها سال از رزماري در مراقبت از پوست و مو استفاده شده و يكي از اجزاء ادكلن real و جزء اصلي آب تقطيري تهيه‌شده از الكل رقيق و گلهاي رزماري است كه نوعي مخلوط قابض گياهي در حامل سرك? سيب مي‌باشد و به پاكسازي، تقويت و سم‌زدائي پوست بويژه پوست‌هاي چرب و مستعد آكنه كمك نموده و به داشتن اثرات فوق‌العاده در ايجاد جواني مشهور است. رزماري براي آبكشي موهاي تيره و مالش‌دادن پوست سر مورد استفاده قرار مي‌گيرد كه براي تأمين سلامت موها و جلوگيري از ريزش بيش از حد آنها بويژه متعاقب بيماريها واقعاً ارزشمند است. رزماري به برگرداندن رنگ به موهاي خاكستري و حتي درمان طاسي مشهور است.
آثار فارماكولوژيكي: آثار ضد ميكروبي گياه و روغن فرار رزماري و تعدادي از مواد مؤثره اين گياه عليه ميكروبهاي زير تأييد گرديده است (11).
استافيلوكوكوس اورئوس، استافيلوكوكوس آلبوس، ويبريوكلرا، اشرشياكلي، لاكتوباسيلوس برويس، پسودوموناس فلورسنس، رودوتورولا گلوتينيس، كورينه باكتريا.
آثار آنتي‌اكسيداني فراكسيون‌هاي مختلفي از گياه رزماري نيز در شرايط برون‌تني و درون‌تني بررسي و تأييد شده است. در برخي از اين موارد، آثار فوق با آثار آنتي‌اكسيدان‌هاي شناخته شده‌اي نظير (Botylated Hydroxyanisole) BHA و (Botylated Hydroxytoluene) BHT برابري مي‌نمايد (12و15).
روغن فرار رزماري اثر مشخصي بر روي عضل? صاف ايلئوم خوكچه هندي دارد كه اين اثر مربوط به بورنئول موجود در روغن فرار بوده كه در شرايط آزمايشگاهي بعنوان يك آنتاگونيست استيل‌كولين عمل مي‌نمايد. همچنين در مطالع? ديگري اثر شل‌كنندگي روغن فرار رزماري بر روي اسفنكتر اودي (oddis sphincter) خوكچ? هندي كه قبلاً با مورفين منقبض شده بخوبي مشهود بوده است (13و11). آثار ضد التهاب، ضد كمپلماني، آنتي‌اكسيداني و آنتي‌گونادوتروپيك اسيد رزمارينيك كه يكي از مواد متشكل? اصلي گياه رزماري مي‌باشد نيز به اثبات رسيده است (11و4).
بر اثر مصرف خوراكي و يا استنشاق روغن فرار گياه رزماري در موش، تحريك فعاليت لكوموتور ديده شده است كه اين اثر را به 1و8 ـ سينئول مربوط مي‌دانند. اثر مهاركنندگي عصار? گياه رزماري عليه فعاليت آنزيم اوره آز و اثر فلاونوئيد ديوسمين موجود در رزماري در كاهش شكنندگي مويرگي از ساير خصوصيات مهم فارماكولوژيك گياه محسوب مي‌شوند (11).
مــراجع:
1. زرگري ع. گياهان داروئي. تهران، انتشارات دانشگاه، 1369 (ج 4): 6 ـ 71.
3. زاهدي.ا. واژه‌نام? گياهي. تهران: انتشارات دانشگاه 1373 : 158.
4ـ مظفريان و.ا. فرهنگ نامهاي گياهان ايران. تهران: نشر فرهنگ معاصر، 1375 : 158.
مرجع: كتب طب سنتي

اسارون

طريقه مصرف:
در ذيل به آن اشاره خواهد گرديد :
توضيحات:
بيخ گياهي است كه غلاف تخم آن مانند غلاف بذرالنبج است و بعضي گويند بيخ سنبل رومي است ، اگر آنرا بكوبند و با شير تازه بياميزند و بر زير خصيه بمالند نعوظ عجب آرد. (برهان ).
بيخ گياهي است برگ آن مانند برگ نبات لادن خُردتر و شكوفه وي ارغواني رنگ بود و تخم وي مانند خسك دانه بود. در كوههاي روم و در مصر و در همدان نيز ميباشد و آن دو نوع بود غليظ و دقيق و از يك بيخ ريشه ها بسيار بودبشكل ناردين اما ريشه ناردين باريكتر ميباشد و رنگناردين زرد بود مانند ماميران اما اسارون آنچه در ميان باريكي و ستبري بود نيكوتر بود و طبيعت آن گرم و خشك است در درجه دويم و گويند اسارون بيخ سنبل روميست و اين خلاف است .
ناردين بيخ سنبل روميست و گفته شود. اما منفعت اسارون ، سودمند بود جهت دردهاي اندرون و ملطف و مسخن بود.
مقوي معده بود و نسيان و امراض دماغي را سود دهد و شربتي از وي سه مثقال بود با ماءالعسل نافع بود جهت استسقاء و حيض براند و سودمند بود جهت صلابت سپرز و مثانه را قوت دهد و سنگ گرده بريزاند. و در خواص او آورده اند كه چون بكوبند و با شير تازه بسرشند و ضماد كنند ميان هر دو ورك ، باه را برانگيزاند و انعاظي تمام آورد و مجربست و گويند مضر است بشش و مجفف اعصاب بود و مصلح وي مويزج است و گويند مصلح آن مويز است كه در روغن بادام جوشانيده باشند. بدل آن يك وزن و نيم وج و دانگي وزن آن حماما و جالينوس گويد بدل آن زنجبيل است . (اختيارات بديعي )
بلغت سرياني بيخ گياهي است پرگره و دراز و باريك و كج و از زردچوبه باريكتر وبا اندك عطرية و تندي و سفيد مايل به زردي و بعضي اغبر مايل به زردي و منبت او جنگلها و گياه او منبسط بر روي زمين و برگش شبيه به برگ نبل و لبلاب و از آن كوچكتر و مايل به استداره و گلش بنفش و در زير برگ شبيه به گل بنج و تخمش مثل تخم كاجيره كه قرطم عبارت از اوست و قسمي از آنرا ساق بقدر ذرعي و مدور و برگش مثل برگ قنطوريون دقيق و اعلاء ساق پرشعبه بعضي بر بالاي بعضي و در اطراف شعبها مثل دانه گندم و در جوف آن چيزي زغبي و بيخش بسطبري خنصر و كم گره و خوشبو و خوش طعم و قسمي را برگ مثل قسم اول و اغبر و صلب و شاخهاي او پراكنده و باريك و گلش بزرگ و بنفش و ثمرش مثل ثمر كبر و در جوف او تخمي مثل تخم خطمي و بر اشجار مي پيچد و بيخش ساري در تحت ارض و پرگره و قوي الرايحه و تلخ و لذاع و اين قسم مخصوص است در رفع سموم و گزيدن مارها و قسمي را برگ از همه اقسام ريزه تر و شاخهاي او منبسط بر روي زمين و گلش بنفش و بيخش نرم و بي گره و زرد و تلخ و با عطرية و منبت او كوههاي ساده و اين قسم ضعيف ترين اقسام اربعه است و مجموع او در آخر دوم گرم و خشك و بهترين او قسم اول است كه از فرنگ و افريقيه و شام خيزد و ملطف و محلل و مدر و مفتح و منقي معده و جگر و سپرز و گرده از اخلاط بارده و با ماءالعسل مسهل قوي بلغم و جهت حصاة و عسر بول و احتباس حيض و درد ورك و مفاصل و عرقالنساء و نقرس نافع، خصوصاً كه دو ماه در آب انگور خيسانيده باشند و بايد به ازاء هر سه مثقال او آب انگور چهار رطل و نصف باشد و با شير شتر و گوسفند مبهي قوي مبرود و مرطوب است و جهت تسكين دردهاي باطني و استسقا و يرقان سددي و ورم رخو جگر و تنقيه آلات بول از رطوبات لزجة و امراض بارده دماغي و سدّه جگر و صلابت سپرز و اكتحال او جهت امراض طبقه قرنيه و دود آن جهت گريزاندن عقرب و ضماد او با شير تازه بر كنج ران و پشت زهار جهت نعوظ بسيار موثر و مضرّ ريه و مصلحش مويزج و قدر شربتش از يك مثقال تا سه مثقال و بدلش وج مثل وزن او يا زنجبيل است يا نصف او خولنجان و نصف او وج و حكماي هند را اعتقاد آنست كه چون قبل از آبله نيم درهم او را با نبيذ برنج بنوشند آبله بسيار كم برآيد و مجرب ميدانند. (تحفه حكيم مومن ).
حشيشة ذات بزور كثيرة عقد الاصول معوجة يشبه الثيل ، طيبةالرائحة، لذّاعةاللسان و لها زهر بين الورق عند اصولها، لونها فرفيري شبيهة بزهرالبنج . (مفردات قانون ص 157 س 2). گياهي است با تخمهاي بسيار با ريشه پرگره و پيچ پيچ ، شبيه به ثيل ، خوشبوي زبان گز، رنگ گلش ارغواني ماننده گل بنگ، بهندي تگر. (مويد الفضلاء). ناردين برّي . حرف بابلي . حرف السطوح . تلسفي .
مرجع: كتب طب سنتي

سيب

طريقه مصرف:
نحوه استفاده در زير خواهد آمد.
توضيحات:
در طب چيني اعتقاد بر اين است كه سيب حرارت را مي زدايد و اثر خنك كننده در ريه ها دارد. ” اسيد ماليك ” و” تار تاريك ” در سيب سبب مهار رشد باكتريهاي بيماريزا در لوله گوارش مي شود.
در هندوستان ، خوردن ميوه سيب براي جلوگيري از يبوست ، متداول مي باشد. سيب مانع تشكيل اسيد اوريك در بدن مي شود و خوردن آن براي نقرس، روماتيسم و تصلب شريانها مفيد است. ويتامينهاي سيب ، بيشتر در پوست آن قرار دارد ، بنابراين اگر سيب با پوست خورده شود (البته براي اشخاصي كه از لحاظ وضع معده، اجازه خوردن پوست سيب خام را داشته باشند) مفيدتر است. در مناطق خاور دور در جوشانده هاي برگ سيب از پوست ميوه سيب به صورت خشك شده يا تازه نيز مي ريزند تا آنرا مطبوع سازد.
مصرف سيب رسيده آبدار تازه براي ورم حاد روده اطفال، اسهال خوني و تبهاي حصبه اي مفيد است.
پوست سيب خشك شده به صورت جوشانده براي رفع ورم مفاصل، روماتيسم و ناراحتيهاي كليه كه منجر به كاهش ادرار مي شود بسيار مفيد است ، زيرا مدر بوده و دفع اسيد اوريك را تسهيل نموده و فعاليت دستگاه گوارش را تنظيم مي كند .
براي تهيه جوشانده پوست خشك ميوه سيب ، 10گرم پوست براي 100 گرم آب كه در 15 دقيقه جوشيده شود، مصرف مي شود.
خوردن سيب پس از صرف غذا، براي تقويت لثه ها مفيد است.
– مصارف ويژه:
– بيماري قلبي: تعداد زيادي از مطالعات نشان داده است كه غذاهاي حاوي مقادير زياد (كوئرستين) از قبيل سيب ، سبب بهبود فالعيت آنتي اكسيداني خون و كاهش ميزان تخريب كلسترول LDL به علت اكسيداسيون مي گردند. اين تحقيقات همچنين ثابت نموده اند كه افراد داراي مصرف بالاي كوئرستين، كمتر در خطر ابتلا به بيماري قلبي و سكته مغزي قرار دارند. اين مشاهدات به اثرات ضد تصلب شرايين و ضد لختگي خون در كوئرستين سيب تصريح نموده است.
– بالا بودن كسترول خون: سيب حاوي مقادير خوبي از نوعي فيبر به نام (پكتين) است پكتين از دسته فيبرهاي محلول است. يعني زماني كه مرطوب مي شود، چسبنده و غليظ مي گردد. مطالعات كنترل شده مختلف نشان داده است كه افزودن پكتين به رژيم غذايي منجر به كاهش متوسطي در سطح كلسترول خون مي شود. علت اين امر ممكن است اتصال يافتن پكتين سيب به اسيدهاي صفراوي باشد كه به كاهش كلسترول خون كمك مي كند.
البته بايد توجه شود كه تنها پكتين نمايانگر قدرت كاهش كلسترول سيب نيست و سيب صرف نظر از داشتن پكتين، با ساير موادي كه دارد، خود يك كاهنده نيرومند كلسترول است و حتي نيروي كلسترول زدايي آن ، از تمام پكتيني كه از يك سيب خارج مي شود بيشتر است.
– سرطان: مطالعات تجربي بر روي نمونه هاي سلول تومور انساني چنين پيشنهاد مي كند كه مقادير نسبتا” زياد كوئرستين مي تواند برخي از سرطانها را متوقف نمايد. مطالعات جمعيتي در دنيا، با اين وجود ، تاكنون تأثير حفاظتي رژيمهاي غني از اين ماده را برابر سرطانها نشان نداده است . در عين حال ، برخي تحقيقات چنين نشان مي دهد كه كوئرستين به طور خاصي مي تواند براي افراد سيگاري مفيد باشد مواد سرطان زاي تنباكو سبب تخريب ديواره مثانه مي شوند و بدين ترتيب موجب رشد سلولهاي سرطاني مي گردند. چنين كشف شده است كه افراد سيگاري كه مصرف كننده مقدار زيادي فلاونوئيدها از جمله كوئرستين موجود در سيب هستند ، از تخريب ديواره مثانه ناشي از تنباكو حفاظت مي شوند .
– ديابت: پكتين موجود در سيب مي تواند كمك به حفظ سطح قند خون به طور ثابت نمايد. قندهاي طبيعي موجود در سيب به آهستگي هضم و جذب مي شوند، بخشي از اين امر مي تواند ناشي از تأثير پكتين باشد كه در دستگاه گوارش تشكيل ژل مي دهد. افزايش آهسته در سطوح قند خون پس از مصرف سيب ، به اين معناست كه سيب “شاخص گليسميك” پاييني دارد. بنابراين براي افراد مبتلا به بيماري ديابت ، سيب به طور خاص مفيد است.
لازم به توضيح است كه شاخص گليسميك اندازه اي است كه تعيين مي كند، پس از خوردن غذا قند خون با چه سرعتي بالا مي رود. اين امر نشان مي دهد كه به رغم وجود قند طبيعي در سيب، خوردن سيب در افزايش سريع قند خون اثر نمي گذارد.
– فشار خون بالا: سيب در كاهش فشار خون نيز موثر است . يكي از مطالعات علمي جالب كه در اين زمينه به عمل آمده نشان مي دهد كه حتي بوييدن آن نيز فشار خون را كاهش مي دهد.
– سرماخوردگي: بررسيهاي علمي نشان داده است كه ويروسها نمي توانند در عصاره سيب مدت زيادي زنده بمانند. براي مقايسه قدرت ويروس كشي سيب با عصاره 18 نوع ميوه ديگر در آزمايشي معلوم شد كه عصاره سيب، انگور و چاي داراي قويترين امكان نابودي ويروسها هستند. پژوهشگران متوجه شده اند اشخاصي كه بيشتر از ديگران سيب مي خورند ، كمتر به سرماخوردگي و ناراحتيهاي قسمت فوقاني دستگاه تنفسي شامل عفونتهاي مربوط به بيني، حنجره و ناي مبتلا مي شوند.
– چاقي: خوردن سيب با پوست ، سطح قند خون را به آهستگي و براي مدتي بالا نگه مي دارد ، لذا پس از خوردن سيب كامل ، شخص احساس سيري بيشتري مي كند ، بنابراين براي كاهش وزن بهتر است خود سيب به طور كامل و طبيعي خورده شود .
مرجع: كتب طب سنتي

نارگيل

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
شير نارگيل سنگ كليه را دفع مي‌كند و براي پايين آوردن تب بسيار مفيد است.
نارگيل با نام علمي (Coeos nucifera) گياهي است كه در حدود سه هزار سال پيش در جنوب آسيا كشت مي‌شد در حال حاضر به صورت درخت نارگيل در تمام مناطق استوايي وجود دارد. مردم اقيانوس آرام از تمام قسمت‌هاي اين درخت استفاده مي‌كنند و آن را به عنوان يك غذاي اصلي مصرف مي‌كنند.
ميوه نارگيل كروي شكل است كه قسمت خارجي آن ضخيم و سفت و متشكل از الياف نباتي و داخل آن صاف و سخت است. درخت آن در هر سال حدود پنجاه عدد نارگيل مي‌دهد. نارگيل هنگامي كه نارس است مقدار بيشتري شير دارد ولي به تدريج كه ميوه مي‌رسد مقدار شير آن كمتر مي شود.
گوشت اين ميوه داراي آنزيم‌هاي مختلف انورتين، اكسيداز و كاتالاز است و در شير آن اسيدهاي آمينه مختلف موجود است.
گوشت سفيد نارگيل از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و شير آن كمي گرم و مرطوب است.
نارگيل به دليل داشتن چربي زياد و مواد مغذي چاق كننده است و حرارت داخلي بدن را افزايش مي‌دهد همچنين براي خوشبو كردن دهان نيز مفيد است.
اين ميوه ضعف كبد را درمان مي‌كند، ادرار را زياد كرده، درد مثانه را رفع مي‌كند و مداوا كننده زخم‌هاي بدن است.
ريشه درخت نارگيل براي ناراحتي‌هاي كبدي همانند يرقان مفيد است و دم كرده آن اسهال خوني را برطرف مي‌سازد.
شير اين ميوه ضد سم است و براي برطرف كردن آب آوردگي از آن استفاده مي‌شود همچنين براي معالجه پوستي مفيد است.
روغن نارگيل كه از تقطير گوشت سفيد آن به دست مي‌آيد حافظه و هوش را تقويت مي‌كند و در درمان كمر درد نيز موثر است.
نارگيل دير هضم است و در بدن توليد خلط مي‌كند بنابراين بهتر است با شكر خورده شود.
اين ميوه به دليل گرم بودن ممكن است در گرم مزاجان اشكالاتي توليد كند از اين نظر اين گونه افراد بايد آن را با ميوه‌هاي ترش، ليمو و يا هندوانه بخورند، خوردن آن براي سرد مزاجان و سالمندان بسيار مفيد است و اشكالي توليد نمي‌كند
مرجع: كتب طب سنتي

راوند (ريوند چيني)

طريقه مصرف:
مصارف دارويي و خوراكي دارد
توضيحات:
يك گياه علفي است كه در فصل بهارو اوايل تابستان ميرويد .به ساقه زير زميني گياه ريواس راوند ميگويند.
بهترين نوع ريواس آن است كه از كشور چين مي آورند و رنگ آن قرمز است و ميانه آن زرد رنگ است و به آن ريوند چيني ميگويند.
تركيبات غذايي:
ريوند غني از فيبر و ويتامين c بوده در آن آب-پروتئين-قند-كربو هيدرات-كلسيم-ويتامين هاي A و B سديم و پتاسيم وجود دارد.
خواص دارويي:
طبيعت آن سرد است
مقوي ملين و كرم كش است
لوز المعده را وادار به ترشح انسولين كرده و قند خون را كم ميكند
براي رفع جوش بدن مفيد است
براي بي اشتهايي-درد معده و بيماري هاي كبدي نافع است
باعث تقويت معده و روده شده و تنظيم كننده ترشحات و حركات معده است
سستي و خماري را بر طرف ميكند و مسرت بخش است
براي امراض وبايي و اسهال مفيد است
خون را تصفيه ميكند
چكاندن آب تازه ريواس در چشم سبب تقويت بينايي واز بين رفتن لكه هاي سفيد چشم ميگردد
تركيب ريواس با آبليمو و ماليدن آن به صورت باعث از بين رفتن جوش و لك ميشود
براي تقويت موي سر نافع است
اگر با حنا مخلوط شود رنگ مو را شرابي ميكند
جوشانده برگ هاي ريواس باعث تمييزي ظروف آلومينيومي ميشود
شربت كاملا طبيعي كه داراي تركيباتي افزوده مي باشد كه در درمان بسياري از بيماريها مفيد مي باشد
مرجع: كتب طب سنتي

چغندر

طريقه مصرف:
آن را پخته كه به پخته آن لبو مي گويند و مي خورند.
توضيحات:
چغندر گياهي است با فوايد بسيار كه پخته ي آن را لبو مي گويند . بخش هاي خوراكي اين گياه هم برگ آن است و ،هم ريشه آن. در برگ هاي اين گياه در طول روز قند توليد مي شود و هنگام عصر اگر برگ آن را خام بخوريد كاملاً شيرين است.
مصرف شيره ي چغندر نيز از قديم رواج داشته است و رنگ زيباي آن موجب مي شده كه آن را مانند خون انسان بدانند.
چغندر حاوي مقدار زيادي عنصر پتاسيم ، فسفر ، كلسيم ، گوگرد ، يد ، آهن و مس است و همچنين عناصر بسيار كميابي مثل روبيديوم (RUBIDIUM) و كاسيوم (CAESIUM) در آن وجود دارد. كربوهيدرات ، كمي پروتئين و ويتامين هايي چون B1 و B2 ، نياسين، B6 ، B12 و C در آن موجود است.
چغندر به دليل دار بودن مقدار زيادي آنتي اكسيدان براي درد مفاصل و نقرس مفيد است.
شيره ي چغندر سيستم گردش خون را بهبود مي بخشد و به عملكرد سيستم ايمني كمك مي كند.
از جمله خواص ديگر شيره ي چغندر :
* كمك به جذب آهن و توليد گلبول هاي قرمز خون (براي زناني كه از كم خوني رنج مي برند مفيد است)
* كمك به حفظ سلامت سلول ها
* كمك به حفظ سلامت كل بدن با كمك آنتي اكسيدان هاي موجود در آن
* كمك به جذب بهتر بسياري از مواد مغذي
* كمك به حفظ سلامت كبد(1) (پاك كننده ي عالي صفراست)
* افزايش باروري
خواص دارويي چغندر :
? خوردن چغندر پخته رعشه را معالجه مي كند و بسيار آرام بخش است.
? لبو به علت دارا بودن عناصر كمياب از بيماري جذام جلوگيري مي كند. فسفر دارد ، پس براي مغز و اعصاب مفيد است.
? براي استحكام استخوان ها مفيد است.
? لبو با اينكه 17 درصد قند دارد، ولي خنك است و اين خاصيت خنكي در برگ آن بيشتر است . از اين رو آب لبو براي التهاب مثانه، رفع يبوست و بيماري هاي پوست مفيد است.
? لبو ويتامين هاي A ، B و C دارد از اين رو اشتها آور است و بهتر است هميشه به سالاد افراد كم وزن اضافه شود.
مصرف چغندر لكه هاي سفيدي كه در پوست بدن پديد آمده و موجب مرض پيسي مي شود را از بين مي برد. از اين رو امام محمد باقر ( ع ) فرمودند : قوم بني اسرائيل از لكه هاي سفيدي كه در بدن خود مشاهده مي كردند ، به حضرت موسي شكايت نمودند. حضرت موسي اين مطلب را به خداوند عرضه كرد. به موسي وحي شد كه به بني اسرائيل فرمان ده تا گوشت گاو را با چغندر بخورند تا شفا يابند.
حتي برگ چغندر نيز خواص بسياري زيادي دارد كه از آن جمله؛
? برگ خام چغندر آرام بخش و خنك است و اگر پخته شود موجب نفخ نمي شود.
? برگ خام چغندر ورم طحال را بهبود مي بخشد.
? جهت درد مفاصل و نقرس سودمند است (چون مقدار زيادي آنتي اكسيدان دارد).
? شستشوي سر با جوشانده ي برگ چغندر شوره و چربي مو را از بين مي برد و ضد شپش است.
? قرار دادن دست و پاي ترك خورده در آب گرم شده ي برگ چغندر موجب بر طرف شدن عارضه مي شود.
? جوشانده ي برگ چغندر كلاً براي پوست و مو بسيار مفيد است و ضد جوش ، ضد ورم ، ضد ريزش مو ، ضد كك و مك و سوختگي با آفتاب است.
امام رضا ( ع ) فرمودند : به بيماران خود برگ چغندر بخورانيد ، زيرا در برگ چغندر شفاست و ضرري در آن نيست و موجب آرامش است.
مرجع: كتب طب سنتي

پنج انگشت

طريقه مصرف:
به صورت جوشانده مصرف مي شود.
توضيحات:
اين گياه را فلفل بياباني نيز مي نامند و در بسياري از مناطق ايران مي رويد. درختچه زيبايي به ارتفاع يك متر و نيم است كه به علت گل هاي زيبايي كه دارد گاه به عنوان گياه تزئيني كاشته مي شود. بدين علت به آن پنج انگشت گويند كه برگ هاي آن پنجه اي و پنج تايي است. گل هاي آن برنگ آبي و شبيه سنبله اي دراز است كه سپس تبديل به گل مي شود.
ميوه اين گياه قابض است و به بهبود عملكرد دستگاه گوارش كمك مي كند. افرادي كه دچار بواسير يا شقاق باشند مي توانند از اثرات درماني آن سود بجويند و در جوشانده اين گياه بنشينند تا عارضه برطرف شود.
ميوه اين گياه اثرات درماني زيادي براي رحم دارد. قاعدگي را تنظيم مي كند و برگ اين گياه ورم هاي رحمي را بهبود مي بخشد و عفونت را پاك مي سازد. فوايد آن به قدري زياد است كه از اين گياه در قرص هاي گياهي مورداستفاده براي تنظيم قاعدگي و كاهش خونريزي استفاده مي شود.
برگ اين گياه اثر كاهنده اي بر شهوت دارد و در قديم و پارسايان در فصل بهار اين گياه را زير خود فرش مي كردند تا شهوت بر آنها غلبه نكند.
ضماد ميوه و برگ آن ادرار را افزايش مي دهد و مقدار زياد آن براي كليه مضر است.
اين گياه در درمان سر درد هم مفيد است.
پنج انگشت، گياه بسيار مؤثري براي درمان اختلالات قاعدگي است
از گياه پنچ انگشت، دارويي به نام ويتاگنوس ( VITAGNUS ) تهيه كرده اند كه حاوي 90 ـ 80 ميلي گرم عصاره خشك اين گياه مي‌باشد.
اين دارو جهت رفع اختلالات قاعدگي و يائسگي به كار مي‌رود.
مكانيسم اثر دقيق اين فرآورده به اثبات نرسيده است ، ولي به نظرمي‌رسد گياه پنج انگشت با اثر بر محور هيپوتالاموس ـ هيپوفيز اثر خود را اعمال مي‌كند. اين گياه باعث كاهش آزاد شدن FSH* و افزايش آزاد شدن LH** و پرولاكتين از هيپوفيز مي‌گردد. هورمون هاي FSH و LH در توليد استروژن ( هورمون جنسي زنانه ) از تخمدان ها و دوره تخمك گذاري در خانم ها موثرند.
مطالعات نشان داده است كه گياه پنج‌انگشت حاوي تركيبات استروژنيك نمي‌باشد و مستقيماً بر روي تخمدان ها تاثير نمي‌گذارد.
با توجه به اثرات هورموني اين دارو، مصرف آن در دوران بارداري ممنوع است .
در اكثر مطالعات انجام شده با مصرف اين دارو عوارض جانبي مشاهده نگرديده است ولي به طور نادر گزارشاتي مبني بر بروز واكنش هاي آلرژيك ، سردرد و افزايش خونريزي دردوران قاعدگي وجود دارد.
اين دارو ممكن است با داروهاي ضد بارداري خوراكي وهورموني تداخل نمايد.
براي مصرف اين دارو ، روزانه 40 قطره از آن را در كمي آب يا آبميوه بريزيد و نيم ساعت قبل از صبحانه ( با معده خالي ) مصرف كنيد.
البته يادآوري مي كنم كه دارو را حتماً حتماً بايد تحت نظر پزشك و با تجويز ايشان مصرف كنيد و از مصرف خودسرانه آن خودداري كنيد.
مرجع: كتب طب سنتي

باميه

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
باميه سرشار از اسيد فوليك، ويتامين هاي A و C است. همچنين منبع خوبي از ويتامين هاي گروه B ، منيزيوم ، پتاسيم و فيبر غذايي مي باشد.
ارزش غذايي نصف ليوان باميه پخته:
25كالري دارد؛ پس كم كالري است.
2 گرم فيبر دارد؛ منبع خوبي از فيبر است.
460 واحد ويتامين A دارد؛ منبع خوبي از ويتامينA است.
130 ميلي گرم ويتامين C دارد.
50 ميلي گرم كلسيم دارد؛ منبع خوب كلسيم كه ضد پوكي استخوان است.
256ميلي گرم پتاسيم دارد؛ كه ضد فشار خون است.
اثرات مواد مغذي موجود در باميه بر سلامتي بدن:
1) فيبر موجود در باميه به حفظ قند خون كمك مي كند؛ بدين ترتيب كه سرعت جذب قند را كاهش مي دهد، پس براي افراد مبتلا به ديابت مفيد است.
2) موسيلاژ(يك نوع فيبر) موجود در باميه به كلسترول غذا متصل شده و جذب آنرا كاهش مي دهد. همچنين باعث دفع سموم از بدن مي شود. اثر باميه دركاهش كلسترول خون، يكي از خصوصيات بسيار مفيد اين سبزي است زيرا مثل داروهاي كاهنده كلسترول اثرات جانبي ندارد.
3) بسياري از متخصصان معتقدند كه بيشتر بيماري ها از روده شروع مي شوند. فيبر موجود در باميه با جذب آب كافي، از بروز يبوست جلوگيري كرده و ابتلا به بيماري هايي چون بواسير و ديورتيكوليت* را بشدت كاهش مي دهد.
معمولاً براي افزايش حجم مدفوع و رفع يبوست،مصرف سبوس گندم توصيه مي شود كه امكان دارد ديواره روده را حساس كند. ولي موسيلاژ موجود در باميه روده را نرم كرده و خروج مدفوع را آسان مي سازد.
4) اسيد فوليك باعث كاهش هموسيستئين خون مي شود كه اين ماده رگهاي خوني را مسدود مي كند. ويتامين C نيز يكي از آنتي اكسيدان هاي مهم مي باشد. در مجموع به علت دارا بودن اين مواد مغذي و نيز فيبرهاي محلول و املاح باعث پيشگيري از بيماري هاي قلبي نيز مي شود.
5) براي حفظ اثرات مفيد باميه و آنزيمهاي هضمي آن، بايد آن را خيلي كم بپزيد يعني با حرارت كم يا با بخار ملايم پخته شود. بعضي افراد باميه را خام مصرف مي كنند. ولي اگر خواستيد آن را سرخ كنيد، از مقدار كمي روغن زيتون يا روغن گياهي براي سرخ كردن آن استفاده كنيد.
* ديورتيكوليت : التهاب ديورتيكول ها( كيسه هاي گرد فتق مانند در ديواره مخاط روده بزرگ) است كه در اثر تجمع باكتري ها و ساير محرك هاي داخل ديورتيكول ها ايجاد مي شود و باعث درد، نفخ، تهوع، يبوست، اسهال و تب مي شود.
باميه سرشار از اسيد فوليك، ويتامين هاي A و C است. همچنين منبع خوبي از ويتامين هاي گروه B ، منيزيوم ، پتاسيم و فيبر غذايي مي باشد.
ارزش غذايي نصف ليوان باميه پخته:
25كالري دارد؛ پس كم كالري است.
2 گرم فيبر دارد؛ منبع خوبي از فيبر است.
460 واحد ويتامين A دارد؛ منبع خوبي از ويتامينA است.
130 ميلي گرم ويتامين C دارد.
50 ميلي گرم كلسيم دارد؛ منبع خوب كلسيم كه ضد پوكي استخوان است.
256ميلي گرم پتاسيم دارد؛ كه ضد فشار خون است.
اثرات مواد مغذي موجود در باميه بر سلامتي بدن:
1) فيبر موجود در باميه به حفظ قند خون كمك مي كند؛ بدين ترتيب كه سرعت جذب قند را كاهش مي دهد، پس براي افراد مبتلا به ديابت مفيد است.
2) موسيلاژ(يك نوع فيبر) موجود در باميه به كلسترول غذا متصل شده و جذب آنرا كاهش مي دهد. همچنين باعث دفع سموم از بدن مي شود. اثر باميه دركاهش كلسترول خون، يكي از خصوصيات بسيار مفيد اين سبزي است زيرا مثل داروهاي كاهنده كلسترول اثرات جانبي ندارد.
3) بسياري از متخصصان معتقدند كه بيشتر بيماري ها از روده شروع مي شوند. فيبر موجود در باميه با جذب آب كافي، از بروز يبوست جلوگيري كرده و ابتلا به بيماري هايي چون بواسير و ديورتيكوليت* را بشدت كاهش مي دهد.
معمولاً براي افزايش حجم مدفوع و رفع يبوست،مصرف سبوس گندم توصيه مي شود كه امكان دارد ديواره روده را حساس كند. ولي موسيلاژ موجود در باميه روده را نرم كرده و خروج مدفوع را آسان مي سازد.
4) اسيد فوليك باعث كاهش هموسيستئين خون مي شود كه اين ماده رگهاي خوني را مسدود مي كند. ويتامين C نيز يكي از آنتي اكسيدان هاي مهم مي باشد. در مجموع به علت دارا بودن اين مواد مغذي و نيز فيبرهاي محلول و املاح باعث پيشگيري از بيماري هاي قلبي نيز مي شود.
5) براي حفظ اثرات مفيد باميه و آنزيمهاي هضمي آن، بايد آن را خيلي كم بپزيد يعني با حرارت كم يا با بخار ملايم پخته شود. بعضي افراد باميه را خام مصرف مي كنند. ولي اگر خواستيد آن را سرخ كنيد، از مقدار كمي روغن زيتون يا روغن گياهي براي سرخ كردن آن استفاده كنيد.
* ديورتيكوليت : التهاب ديورتيكول ها( كيسه هاي گرد فتق مانند در ديواره مخاط روده بزرگ) است كه در اثر تجمع باكتري ها و ساير محرك هاي داخل ديورتيكول ها ايجاد مي شود و باعث درد، نفخ، تهوع، يبوست، اسهال و تب مي شود.
باميه سرشار از اسيد فوليك، ويتامين هاي A و C است. همچنين منبع خوبي از ويتامين هاي گروه B ، منيزيوم ، پتاسيم و فيبر غذايي مي باشد.
ارزش غذايي نصف ليوان باميه پخته:
25كالري دارد؛ پس كم كالري است.
2 گرم فيبر دارد؛ منبع خوبي از فيبر است.
460 واحد ويتامين A دارد؛ منبع خوبي از ويتامينA است.
130 ميلي گرم ويتامين C دارد.
50 ميلي گرم كلسيم دارد؛ منبع خوب كلسيم كه ضد پوكي استخوان است.
256ميلي گرم پتاسيم دارد؛ كه ضد فشار خون است.
اثرات مواد مغذي موجود در باميه بر سلامتي بدن:
1) فيبر موجود در باميه به حفظ قند خون كمك مي كند؛ بدين ترتيب كه سرعت جذب قند را كاهش مي دهد، پس براي افراد مبتلا به ديابت مفيد است.
2) موسيلاژ(يك نوع فيبر) موجود در باميه به كلسترول غذا متصل شده و جذب آنرا كاهش مي دهد. همچنين باعث دفع سموم از بدن مي شود. اثر باميه دركاهش كلسترول خون، يكي از خصوصيات بسيار مفيد اين سبزي است زيرا مثل داروهاي كاهنده كلسترول اثرات جانبي ندارد.
3) بسياري از متخصصان معتقدند كه بيشتر بيماري ها از روده شروع مي شوند. فيبر موجود در باميه با جذب آب كافي، از بروز يبوست جلوگيري كرده و ابتلا به بيماري هايي چون بواسير و ديورتيكوليت* را بشدت كاهش مي دهد.
معمولاً براي افزايش حجم مدفوع و رفع يبوست،مصرف سبوس گندم توصيه مي شود كه امكان دارد ديواره روده را حساس كند. ولي موسيلاژ موجود در باميه روده را نرم كرده و خروج مدفوع را آسان مي سازد.
4) اسيد فوليك باعث كاهش هموسيستئين خون مي شود كه اين ماده رگهاي خوني را مسدود مي كند. ويتامين C نيز يكي از آنتي اكسيدان هاي مهم مي باشد. در مجموع به علت دارا بودن اين مواد مغذي و نيز فيبرهاي محلول و املاح باعث پيشگيري از بيماري هاي قلبي نيز مي شود.
5) براي حفظ اثرات مفيد باميه و آنزيمهاي هضمي آن، بايد آن را خيلي كم بپزيد يعني با حرارت كم يا با بخار ملايم پخته شود. بعضي افراد باميه را خام مصرف مي كنند. ولي اگر خواستيد آن را سرخ كنيد، از مقدار كمي روغن زيتون يا روغن گياهي براي سرخ كردن آن استفاده كنيد.
* ديورتيكوليت : التهاب ديورتيكول ها( كيسه هاي گرد فتق مانند در ديواره مخاط روده بزرگ) است كه در اثر تجمع باكتري ها و ساير محرك هاي داخل ديورتيكول ها ايجاد مي شود و باعث درد، نفخ، تهوع، يبوست، اسهال و تب مي شود.
مرجع: كتب طب سنتي

ليمو ترش

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
ليمو ترش بعلت داشتن خواص اسيدي ضد عفوني كننده قوي است . حتي اگر در مسافرتها به آب آشاميدني مشكوك هستيد و مي ترسيد از آن بنوشيد كافي است چند قطره آب ليمو ترش را در آن بريزيد . آب ر ا كاملا استرليزه كرده و ميكربهاي موجود در آب را از بين مي برد
كسانيكه مي خواهند خود را لاغر كنند اگر صبح ناشتا آب ليمو ترش را با يك ليوان آب مخلوط كنند و مقدر كمي عسل بآن اضافه نمايند و آنرا بنوشند تا ظهر گرسنه نخواهند شد و بدين ترتيب از شر چربيهاي اضافي راحت خواهند شد .
بهترين كلسيم آن است كه از پوست تخم مرغ و آب ليمو تهيه مي كنند . براي تهيه كلسيم طبيعي يك تخم مرغ را تميز شسته و در يك ليوان بگذاريد و روي آن آّ يك ليمو ترش را بريزيد و آنرا مدت دو سه ساعت در جاي خنكي بگذاريد سپس تخم مرغ را در آورده و آب ليمو را كه داراي مقدار زيادي كلسيم است مي توانيد روي سالاد ريخته و يا با عسل يا شكر شيرين كرده بنوشيد از تخم مرغ هم كه پوست آن نرم شده مي توانيد هنوز استفاده كنيد .
براي گلو درد بهترين دارو ليمو ترش است . يك قاشق چايخوري آب ليمو ترش را در آب نيم گرم بريزيد و با آن غرغره كنيد ورم گلو و گلو درد را بر طرف خواهد كرد .
براي گرفتگي بيني و زكام كافي است چند قطرع آب ليمو را با يك قاشق چايخوري آب مخلوط كرده و در بيني بچكانيد . براي رفع ورم معده و روده بايد يك ليمو ترش را با پوست و هسته له كنيد و آنرا با يك ليوان آب سرد و يك قاشق عسل مخلوط كده و بمدت يك ساعت قبل از خواب نوشيد .
براي جلوگيري از خونريزي بيني كافي است كه يك تكه پنبه را آغشته به آ ب ليمو كرده و در سوراخ بيني بگذاريد خون دماغ را برطرف خواهد كرد .
اگر در صورت شما لكه و جوش قرمز رنگ وجود دارد درمان آن با آب ليمو و نمك است . بدين ترتيب كه در مقداري آب ليمو نمك بزنيد و آنرا با پنبه روي صورت خود بماليد لكه ها و جوشها را برطرف مي كند .
بهترين دارو براي پوست دست شما مخلوط گليسيرين و آ ب ليمو است . آب ليمو و گليسرين را به نسبت مساوي مخلوط كنيد و بدستهاي خود مباليد ببينيد كه چقدر پوست دستها صاف مي شود . در زمستان براي جلوگيري از سرما زدگي دستهاي خود را با آ ب ليمو ماساژ دهيد . خوردن آب ليمو سنگهاي كليه را نيز دفع مي كند.
مرجع: كتب طب سنتي

خرما

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
به گفته يك كارشناس تغذيه؛ آهن موجود در خرما در پيشگيري از بروز بيماري فقر آهن موثر است.
يوسف نقيايي با بيان اين مطلب، افزود: خرما در گروه ميوه‌ها قرار دارد و سرشار از انواع ويتامين‌ها و مواد مغذي مورد نياز بدن است.
وي با بيان اين كه هر يكصد گرم خرماي تازه حاوي 250 كيلوكالري انرژي است، افزود: عمده‌ترين مواد تشكيل دهنده خرما را كربوهيدراتها تشكيل مي‌دهند؛ به طوري كه 67 درصد از اجزاي تشكيل دهنده خرما را كربوهيدرات‌ها به ويژه ساكاروز و فروكتوز تشكيل مي‌دهد.
نقيايي همچنين 5/2 درصد پروتئين، 5/7 گرم فيبر خوراكي، يك ميلي‌گرم آهن، پتاسيم، ويتامين A ، بتاكاروتن، 41 ميليگرم كلسيم، 57 ميليگرم فسفر را از ديگر اجزاي تشكيل دهنده خرما عنوان كرد و يادآور شد: خرما با توجه به داشتن مقدار قابل توجه فيبر خوراكي در پيشگيري از سرطان‌هاي دستگاه گوارش به خصوص سرطان كولون و نيز كاهش چربي‌هاي خون موثر است.
وي تصريح كرد: امروزه خرما در پيشگيري از فقر آهن موثر شناخته شده است، چرا كه ميزان آهن موجود در خرما در هر يكصد گرم به يك ميليگرم مي‌رسد كه اين مقدار نسبت به ساير مواد غذايي مقدار قابل توجهي محسوب مي‌شود.
نقيايي با اشاره به مقدار پتاسيم موجود در خرما اظهار كرد: به همين دليل مصرف خرما، بيماري‌هاي قلبي-عروقي را نيز بهبود مي‌بخشد.
وي با بيان اين كه خرما داراي مقدار قابل توجهي ويتامين A و بتاكاروتن است، افزود: ويتامين A موجود درخرما از بروز بيماري‌هاي عفوني پيشگيري مي‌كند.
اين كارشناس تغذيه در پايان با تاكيد بر ارزش غذايي اين ماده غذايي، خرما را بهترين ماده غذايي هنگام شروع افطار در ماه رمضان دانست و خاطرنشان كرد: از آنجايي كه خرما داراي كالري زيادي است، مصرف بي رويه اين ماده غذايي نيز توصيه نمي‌شود، چرا كه مي‌تواند منجر به افزايش وزن و چاقي شود
مرجع: كتب طب سنتي

مريم گلي

طريقه مصرف:
نحوه استفاده در متن آمده است.
توضيحات:
گياه مريم گلي گياهي با قدمت بسيار طولاني است و در حدود ?000 سال پيش به وجود اين گياه پي برده و از آن استفاده مي كرده اند از جمله ابوعلي سينا در كتابهاي خود به اين گياه اشاره كرده و خواص آن را برشمرده و تأكيد بر مصرف آن كرده است.
اين گياه ضد درد، آرامش بخش و براي كاهش قند خون استفاده مي شود. اين گياه در تمام مناطق معتدله رويش دارد. گلهاي سفيد زيبايي مي دهد، بصورت خوشه اي است و جزء گياهان معطر و خوشبو است كه طعم بسيار تلخي دارد.
اين گياه آرام بخش و مقوي اعصاب است. همچنين يك داروي ضد عفوني كننده بسيار قوي است. اگر از جوشانده اين گياه بصورت قرقره استفاده شود، جوشهاي داخل دهان و بعضاً آفت دهان را درمان مي كند.
همچنين براي زخمهايي كه بر اثر واريس به وجود مي آيد بسيار مؤثر است.
در آنژيم و انواع گلو درد نيز از اين گياه استفاده مي شود. از جوشانده اين گياه براي ضماد و جوشهاي بدن استفاده مي شود. جوشانده غليظ اين گياه اگر با آب مخلوط شود براي دردهاي مفصلي، رماتيسم و حتي راشيتيسم كودكان بسيار مفيد و مؤثر است.
مرجع: كتب طب سنتي

انار

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
پيامبر خدا (ص):”انار مهتر همه ميوه هاست و هر كس يك انار بخورد ،چهل پگاه شيطان خويش را به خشم مي آورد .
امام صادق (ع):”ميوه صد وبيست گونه است و مهتر همه آنها انار است .”
خواص انار
پيامبر خدا (ص):” هر كس اناري را كامل بخورد ،خداوند قلب او را چهل شب نوراني مي دارد .
پيامبر خدا (ص):” انار بخوريد زيرا هيچ دانه اي از آن در معده جاي نمي گيرد ،مگر اين كه چهل روز قلب را نوراني مي سازد وشيطان را برون مي راند .
امام علي (ع):”درهر دانه انار چون درمعده جاي مي گيرد ،حياتي براي قلب و فروغي براي نفس است و شيطاني را كه وسواس نام دارد چهل شب بيمار مي كند .
امام صادق (ع):” چهار چيز ،طبع را اعتدال مي بخشد انارسوراني ،خرماي نارس پخته شده ،بنفشه و كاسني .
امام صادق (ع):”هركس در هنگام خفتن يك انار بخورد ،تا صبح جانش در امان است .
امام صادق (ع) :”برشما باد انار ؛چرا كه هيچ گرسنه اي آن را نمي خورد ،مگر اين كه وي را بسنده است و هيچ سيري آن را نمي خورد ،مگر اين كه غذا را بروي گوارا مي سازد .
امام صادق (ع):” هركس انار بخورد انار شيطان وسوسه را از او دور مي سازد . چ
امام صادق (ع):” هر كس يك دانه از انار بخورد ،آن يك دانه شيطان وسوسه را تا چهل روز زمينگير مي كند .
امام كاظم (ع):” هركس روز جمعه يك انار بخورد آن انار ،دل اورا تا چهل پگاه نوراني مي دارد اگر دو انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بيست روز و نيز وسوسه شيطان ازاو دور مي شود و هركس وسوسه شيطان از اودور شود ،خداوند را نافرماني نمي كند و هر كس خداوند را نافرماني نكند خداي اورا به بهشت در مي آورد .
امام كاظم (ع):” از جمله چيزهايي كه آدم به فرزندش سفارش كرد ،اين بود كه به وي فرمود :”برتوباد انار ،اگر گرسنه شدي و آن را بخوردي بسنده ات كند و اگر در حالي كه سير بودي آن را خوردي غذا رابرتو گوارا سازد . ”
خواص انار شيرين
امام صادق (ع):” برشما باد انار شيرين آن را بخوريد چرا كه هيچ دانه اي از آن به معده مؤمني در نمي آيد مگر اين كه بيماري اي از آن ريشه كن مي كند و شيطان وسوسه را از او دور مي سازد .
امام عسكري (ع):” انار بخور چراكه خون را فرو مي نشاند و آنرا در درون تصفيه مي كند .
خواص انار ترش وشيرين (ملس)
امام صادق از انار شيرين ياد كرد و فرمود :”ترش و شيرين در شكم سازگارتر است “.
امام رضا (ع):”انار شيرين و ترش بمك ؛چرا كه انسان را نيرو مي دهد و خون را زنده مي سازد .
خواص خوردن انار با پيه آن
پيامبر خدا (ص):”انار را با پيه آن بخوريد ؛چرا كه شست و شو دهنده معده است . ”
امام علي (ع):”اناررا با پيه بخور چرا كه معده را پاك مي كند و هيچ دانه اي د رمعده انسان مسلمان جاي نمي گيرد مگر اين كه آن را روشن مي سازد و تا چهل پگاه شيطان و وسوسه را از آن دور مي سازد .
امام علي (ع):”انار راباپيه اش بخور چرا كه زرد شدگي دندان و بدبويي دهان را از بين مي برد و انسان را پاك مي كند . ”
امام صادق (ع):” انار را با پيه اش بخور چرا كه معده را پاك مي كند و ذهن را افزون مي سازد . ”
مرجع: كتب طب سنتي

فندق

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
فندق درختچه اي است به ارتفاع تقرباً 2 متر كه برگ هاي آن پهن و نوك تيز است. فندق داراي پوششي سبز رنگ بوده كه پس از خشك شدن تدريجاً از آن جدا مي گردد.
مغز فندق در حدود 60 درصد روغن دارد كه به رنگ رزد روشن بوده و داراي طعم ملايم و بوي مطبوعي مي باشد.
از روغن فندق در تغذيه، عطر سازي و نقاشي استفاده مي شود. مغز فندق مقدار زيادي فسفر دارد.
فندق داراي خواص زيادي است و داراي پروتئين، مواد چرب، كلسيم، فسفر و پتاسيم مي باشد. فندق گرم و خشك است و براي بيماري قند مفيد است.
اين دانه روغني براي تقويت بدن، روده و معده، سرفه، درد سينه و كبد مفيد است. سموم را از بدن خارج كرده و براي ريزش مو و سوزش مجاري ادرار مفيد مي باشد ولي فشار خون را بالا مي برد.
اگر شما فعاليت فكري زيادي داريد بهتر است فندق بخوريد چون به دليل فسفر زياد مغز شما را تقويت مي كند. ولي به خاطر داشته باشيد افراط در خوردن اين دانه روغني باعث نفخ و گاز شكم و استفراغ مي شود. اگر سرد مزاج هستيد بهتر است فندق را با آب و عسل بخوريد و اگر گرم مزاجيد با سكنجبين ميل كنيد.
مرجع: كتب طب سنتي

زرشك

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
زرشك درختچه اي است كه علاوه بر ميوه آن از پوست و ريشه آن هم براي درمان برخي بيماري ها استفاده مي شود.
زرشك فوايد بسيار زيادي دارد و مي توان آن را همراه ژله يا به صورت پخته با ميوه هاي ديگر مصرف كرد.
مصرف آن در درمان تب، اسهال و اسهال خوني مؤثر است. از آب زرشك تازه به عنوان دهانشويه براي استحكام لثه ها استفاده مي شود.پوست و ريشه آن تلخ مزه است و در دفع صفرا و ناراحتي هاي كبدي مؤثر است. زرشك ملين و مسهل بوده و به هضم غذا كمك كرده و سوء هاضمه را برطرف مي كند و براي بيماري فشار خون نيز مفيد است.
زرشك در درمان ورم مفاصل و ناراحتي هاي رماتيسمي تدثير دارد و باعث كاهش ضربان قلب، تنگي نفس و تحريك حركت روده اي و نلراحتي برونشيتي است.
زرشك باكتري هاي سطح پوست را از بين برده و به درمان زخمها، كوفتگي ها، سوختگي ها، انواع جوشها و آكنه و خارش كمك مي كند (البته به ياد داشته باشيد كه در دوران بارداري از مصرف زياد آن خودداري كنيد.)
مرجع: كتب طب سنتي

زوفا

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
زوفا يكي از مهمترين گياهان دارويي و ادويه اي به شمار مي رود . از دم كرده پيكر رويشي اين گياه براي درمان بيماريهاي مربوط به دستگاه تنفس مانند سرفه، سياه سرفه، برونشيت و آسم استفاده ميشود. مواد موثره اين گياه سبب افزايش فشارخون، هضم غذا و همچينين كاهش تورم مي شود. زوفا اگر چه تلخ مزه است ولي به عنوان طعم دهنده مواد غذايي و همچنين در تهيه سس مورد استفاده قرار ميگرد.
اسانس زوفا :
خاصيت ضد قارچي و باكتريايي دارد. اين اسانس در صنايع كنسروسازي ، نوشابه سازي و همچنين در صنايع آرايشي و بهداشتي كاربرد فراواني دارد. به علت نوش فراواني كه در گلهاي اين گياه به وجود مي آيد در رديف گياهان مولد عسل قرار دارد. عسل حاصله از آن كيفيت بسيار مطلوبي دارد.
مشخصات گياه :
زوفا گياهي خشبي و چند ساله است. منشا اين گياه آسياي صغير گزارش داده شده و همچنين زوفا در سطح وسيعي در مركز و جنوب اروپا، عمدتا در روسيه، بلغارستان، مجارستان، ايتاليا و اسپانيا، فرانسه و كشمير و هند كشت ميشود. واز درياي خزر تا درياي سياه همچنين درمناطق شني نواحي مديترانه مي رويد.
ريشه زوفا مستقيم است و انشعابات فراواني دارد ساقه چهارگوش، مستقيم ارتفاع آن cm70- 50 است. قسمت تحتاني (پاي ساقه) چوبي و قهوه اي رنگ و از انشعابهاي فراواني برخوردار است ولي قسمت فوقاني آن نرم و سبز رنگ مي باشد. برگهاي صاف، فاقد دندانه، باريك، كشيده و كم و بيش نيزه اي شكل و رنگ آن سبز روشن است.
خواص دارويي :
نوشيدن زوفاي جوشيده با عسل و گياه سداب به كساني كمك ميكند كه به سرفه هاي شديد، تنگي نفس، افراد مبتلا به رماتيسم وكساني كه نفسشان با خس خس همراه است كمك ميكند . اين گياه همراه با عسل كرمهاي داخل شكم را ميكشد و كوبيده شده آن با انجير تازه به از خشكي در آمدن مزاج كمك ميكند اثر آن قويترهم مي شود اگر گل زنبق يا سوسن يا شاهي به آن اضافه شود اين گياه دارويي عالي براي ورم يا آماس لوزه در گلو است و اين تحت شرايطي است كه به عنوان غرغره ازآن استقاده شود ماليدن پماد آن به سر شپش را از بين مي برد اين گياه براي كاهش بيماري خلط بسيار مناسب است و در تمام مشكلات ناشي از سرما يا بيماريهاي قفسه سينه و يا ريه مناسب است و اين تاثير هنگامي است كه مثل شربت استفاده شود
مرجع: كتب طب سنتي

اكليل كوهي(رزماري)

طريقه مصرف:
نحوه استفاده در زير آمده است .
توضيحات:
اكليل كوهي بومي منطقه? مديترانه و كشور اوروگوئه است. گل‌هاي آن در رنگ‌هاي گوناگون سفيد، صورتي، بنفش يا آبي مي رويند.
استفاده در آشپزي
از برگهاي تازه و خرد شده اكليل كوهي به دليل وجود اسانس معطر و روغن فرار و همچنين تانن در سالاد و در تهيه خوراكهاي مرغ و ماهي استفاده مي شود. پودر برگهاي خشك شده اكليل كوهي به تنهايي يا همراه با ساير ادويه جات به عنوان چاشني جهت خوش طعم نمودن غذاها به خصوص سس سالاد به كار مي رود.
خواص دارويي
از نظر خواص طبي و دارويي اكليل كوهي اثر ضدعفوني كننده و معرق داشته و جريان خون را در اندامهاي شكمي افزايش مي دهد و در تحريك ميزان ترشح شيره هاي گوارشي و صفرا بسيار مفيد است. اين گياه شفا بخش براي معالجه رماتيسم، فلج، سستي اعضاء، تشنج، اختلالات عصبي و تنفسي و همچنين نارسايي كبد و كيسه صفرا مفيد و موثر است. اين گياه و سبزي در ايران كمتر مورد توجه طباخان و بانوان آشپز ايراني قرار گرفته ولي در كشورها ارو.پايي جايگاه ممتازي در آشپزخانه داشته و در تهيه سسها و هنگام خوردن گوشت كباب وجود آن ضروري است.
مصرف اكليل كوهي باعث گشادي رگ‌ها و تقويت گردش خون مي شود و بنابراين براي جلوگيري از ريزش موها مفيد است.
مرجع: كتب طب سنتي

سداب

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
سُداب (نام علمي: Ruta graveolens) از تيره مركبات (سُدابيان) (rutaceae) گياهي علفي پايا با ساقه‌هاي منشعب و چوبي، برگهاي متناوب دو تا سه قسمتي صاف و بي پرز است.
از گونه‌هاي سداب مي‌توان به سُداب كوهي (اسپند، wild rue) و سداب كهنه (wall rue) اشاره كرد.
خواص داروئي: خاصيت اصلي آن كم كردن فشار شهوت است (البته بايد توجه داشت كه مصرف زياد سداب سمي است و بايد پرهيز شود)، پائين آورنده فشار خون. تنظيم‌كننده كار قلب. ضدسردرد. ترشح صفرا را تحريك نموده و انگل‌هاي روده را دفع مي كند.
مرجع: كتب طب سنتي

بادرنجبويه

طريقه مصرف:
نحوه استفاده در متن آمده است.
توضيحات:
گياه «بادرنجبويه» سالهاست كه توسط پزشكان مشرق زمين، براي درمان مشكلات خلقي استفاده مي‌شود؛ همچنين مصرف آن جهت سردرد با منشاء عصبي، ضعف حافظه و خستگي روحي مفيدست.
دكتر علي زرگري در خصوص فوايد اين گياه مي‌گويد: «وارنگ بو» يا «بادرنجبويه» در طب عوام براي مصارفي از قبيل رفع دل پيچه ناشي از نفخ و تقويت معده به كار مي‌رود و از مصارف اصلي و ويژگي‌هاي خاص آن، آرام كردن اعصاب و تقويت قلب است.
او ادامه مي‌دهد: اين گياه به اشكال مختلفي از قبيل اسانس، عصاره روغني، روغن، پماد، كمپرس و دم كرده استفاده مي شود. اسانس اين گياه در آرام كردن درد معده با منشاء عصبي، احساس چنگ زدگي در معده، تپش قلب، سردردهاي يك طرفه، سرگيجه، عصبانيت، بي‌خوابي، استفراغهاي دوران بارداري، كم خوني دختران جوان، درد عصبي دندان و رفع تندخويي در دختران جوان و زنان بسيار مؤثرست.
برگ اين گياه، بهترين دارو براي كسي است كه هنگام نگراني واضطراب ناراحتي معده پيدا مي‌كند. دم كرده آن نيز جهت تهوع، مراحل اول سرماخوردگي، خستگي عصبي و افسردگي مفيدست.
گفتني است كمپرس، پماد و روغن حاصل از اين گياه جهت دفع حشرات و درمان زخم نيش آنها و رفع تنش عصبي، از زمان ابن سينا تجويز شده است.
مرجع: كتب طب سنتي

زردآلو

طريقه مصرف:
خوراكي
توضيحات:
درخت زردآلو بومي نواحي چين مي باشد و هنوز هم به صورت وحشي در اين مناطق مي رويد، اين درخت در اوايل قرن اول ميلادي به آسيا و اروپا راه يافت.
ميوه آن گوشتي و زرد رنگ با طعمي مطبوع و شيرين بوده كه در اواسط تابستان مي رسد.
هسته زردآلو صاف، قهوه اي و بيضي شكل است. در داخل هسته مغز آن قرار دارد كه طعم برخي از آن شيرين و برخي ديگر تلخ است.
خواص داروئي
خواص درماني زردآلو
1) تصفيه كننده خون است.
2) عروق را باز مي كند.
3) ملين است.
4) بوي بد دهان را رفع مي كند.
5) تب بر است.
6) به دليل داشتن كبالت براي كم خوني مفيد است.
7) ورم مفاصل را برطرف مي كند.
8) ضد نرمي استخوان است.
9) براي قليايي كردن بدن مفيد است.
خواص درماني هسته و برگ درخت زردآل
ومغز هسته از نظر طب قديم ايران گرم و خشك و برگ و گل آن سرد و خشك است.
1) مغز آن تقويت كننده قواي جنسي است.
2) روغن مغز هسته را اگر در گوش بچكانيد صداهاي گوش را از بين برده و سنگيني گوش را درمان مي كند.
3) روغن مغز هسته براي نرم كردن پوست مفيد است.
4)روغن تلخ مغز هسته اگر تلخ باشد كشنده كرم معده و روده است
مرجع: كتب طب سنتي

كنف

طريقه مصرف:
در ذيل به آن اشاره خواهد گرديد :
توضيحات:
گياهي بوته مانند و داراي ساقه هاي پوشيده از خار است منشأ اصلي آن نواحي مختلف آفريقا ذكر شده است از دانه آن روغن خوراكي استخراج و از الياف آن محصولات مختلف منجله كاغذ گوني و چتائي و … تهيه مي شود.
كنف گياهي است دو لپه و گلدار يكساله با ريشه هاي متراكم و عميق و سفيد رنگ ، ساقه اين گياه نسبتاً علفي و اكثراً بدون انشعاب و ارتفاع آن از يك تا 4 متر تغيير مي كند. ارتفاع متوسط ساقه كنف بين 4/2 تا 6/3 متر است. برگهاي كنف متناوب بادمبرگي نسبتاً بلند، رگبرگهاي پنجه اي و برگها ساده يا پنجه اي است كه هر دو نوع برگ ممكن است روي يك بوته وجود داشته باشد. برگها داراي لبه هاي دندانه دار بوده و در سطح برگ و ساقه كركهاي ريزي وجود دارد. گل بصورت منفرد نسبتاً بزرگ در روي ساقه در نقطه بين برگ و ساقه قرار دارد. گل كنف كامل و منظم ميباشد. كاسه گل از 5 كاسبرگ كه در قاعده كم و بيش به يكديگر چسبيده اند و جام گل از 5 گلبرگ غالباً متقارن كه در قاعده پيوسته هستند تشكيل يافته است. كاسه گل داراي كاسچه (كاسه فرعي) كه باريك و معمولاً داراي 8 لوب ميباشند. جام گل زرد ولي در وسط بنفش رنگ است و گلبرگهاسه تاچهار برابر بلندتر از كاسبرگها مي باشد. نافه كه از تعداد بسياري پرچم تشكيل يافته است. مادگي فوقاني از 5 برچه پيوسته تشكيل يافته و تمكن آن محوري است. تخمدان 5 خانه اي مجزا و در هر خانه دو رديف تخمك واژگون (آناتروپ) قرار دارد. ميوه كنف كپسول لوكوليسيد، تخم مرغي شكل، نوك تيز كرك دار و اندازه آنها تقريباً برابر نصف كاسبرگ است. هر كپسول داراي 5 برچه است. كه در داخل هر برچه حداقل يك دانه وجود دارد. دانه ها به رنگ سياه و خاكستري و در داخل هركپسول حدود 18 تا 20 دانه وجود دارد.اين گونه داراي چهار واريته به قرار زير مي باشد :
(1) Hici var. Viridis (2) H.c.var.vulgaris
(3) H.c. var purpurea (4) H.c. var sinplox
از ارقام مهم كنف مي توان از كوبا 108 و كوبا 2032 ، كوبانو ، مصري ، اورگلايد ، فلوريدا ، رودزين و سودان تر اديف نام برد.
نياز اكولوژيكي
آب و هوا : گياه براي رشد و نمو و توليد الياف بذر كافي بايد در مناطق گرم و نيمه گرمسيري كشت گردد. كنف در برابر سرما حساس بوده و يخبندان عامل مهم محدود كننده كاشت ، توليد جوانه و رشد آن است. حداقل درجه حرارت براي توليد جوانه كنف حدود 12 درجه سانتي گراد است مناسبترين درجه حرارت براي كنف در طول دوره رشد 25 تا 30 درجه سانتي گراد مي باشد در فصل تابستان مي تواند گرماي 35 تا 40 درجه را تحمل كرده به رشد خود ادامه دهد.هر گاه كنف در مناطق مرطوب و در زمين هايي كه در نزديكي دريا كاشته شود، رطوبت نسبي 68 تا 82 درصد را تحمل مي كند.
كنف گياهي روز بلند و در مناطقي كه روزانه كمتر از 5/12 ساعت روشنايي وجود دارد، بخوبي رشد نكرده با رور نشده و كشت آن موفقيت آميز نمي باشد. مناطق با ورزش باد شديد براي رشد كنف مناسب نيست زيرا باد شديد علاوه بر تبخير سريع باعث خوابيدگي (و رس) ساقه ها ميشود. كشت كتف بخصوص انواع وحشي آن در زمين هاي هم سطح دريا تا ارتفاع 1250 متري امكان پذير است لكن مناسب ترين ارتفاع براي انواع اصلاح شده كنف از سطح دريا حدود 600 متر مي باشد.
خاك : خاك محل كشت كنف بايد داراي عمق كافي و كاملاً قابل نفوذ و حاصلخيز باشد براي همين زمين هاي رسي براي كاشت اين گياه مناسب نمي باشند.بهترين خاك براي كاشت كنف زمين هاي رسي شني ، شني رسي لموني شني و يا لموني با مواد ارگانيكي كافي ميباشند.
زمين هايي كه سفره آب زيرزميني آنها بالا و بخوبي زه كشي نشده باشند و همچنين زمين هاي باتلاقي براي كاشت و رشد و نمو كنف مناسب نيستند. كنف نسبت به شوري كم و بيش مقاوم است.
pH مناسب براي رشد كامل كنف بين 7/4 تا 8/7 است ليكن در خاكهائي كه pH آنها بين 6 تا 8/6 و حداكثر 7 باشد بهتر رشد مي نمايد.
تناوب : كنف گياهي است كه در دوره رشد مواد غذائي زيادي را جذب و زمين را از وجود مواد غذايي بويژه ماده ازته و فسفره نسبتاً ضعيف مي نمايد. كاشت مداوم يا چند ساله آن در يك زمين سبب بروز بيماريهاي گياهي بخصوص بوته ميري شده و موجب نقصان محصول مي شود. علاوه بر اينها در مناطقي كه كاشت كنف و پنبه رواج دارد چون اين دو گياه از يك تيره هستند و داراي آفات و بيماريهاي مشترك مي باشند نبايد آنها را در تناوب بدنبال هم قرار داد و حتي در يك مزرعه حتي المقدور بايد اين دو را با فاصله نسبتاً زياد و دور از يكديگر كاشت در صورتي كه در گردش زراعي كنف بعد از گياهان تيره حبوبات كاشته شود،توليد الياف و بذر رضايت بخش خواهد بود.
كنف را مي توان در تناوب همراه با گياهاني مانند حبوبات ، بادام زميني ، گندم ، ذرت و حتي برنج قرار داده، تناوب دو يا سه ساله بر قرار نمود. در شمال ايران براي توليد كنف اغلب تناوب سه ساله شرح زير برقرار مي گردد:
سال اول: ذرت
سال دوم: حبوبات
سال سوم: كنف.
آماده سازي خاك
زمين كشت كنف بايد از لحاظ موادآلي غني باشد. لذا اگر براي تقويت و اصلاح زمين در سال قبل كود سبز داشته شده باشد بايد در اواسط پائيز زمين را شخم زد تا در اثر زير خاك رفتن كود سبز و پوسيدن آن مواد آلي زمين (هوموس) افزايش يابد يا با اضافه كردن كود دامي پوسيده در پائيز به مقدار 20 تا 30 تن در هكتار آنها با شخم عميق به زير خاك برد. عمق اين شخم بستگي به عمق خاك زراعتي دارد و حد متوسط آن 20 سانتي متر است در بهار پس از يخبندان و سرما بايد زمين را شخم سطحي و يا ديسك زد تا كلوخ ها كاملاً خرد شوند شخم و يا ديسك بهاره بايد عمود بر شخم پائيزه باشد در صورت وجود بقاياي محصول سال قبل از قبيل ريشه و ساقه يا علف هاي هرز در سطح زمين بايستي آنها را جمع آوري و از زمين خارج كرده و سپس به تسطيح زمين اقدام نمود.
مواد غذايي مورد نياز كنف.
براي آنكه كنف محصول كافي توليد نمايد با توجه به شرايط آب و هوايي و نوعي كه كاشته مي شود لازم است از كود هاي شيميائي بويژه ازت و فسفر و پتاس به مقدار مورد نياز استفاده شود.براي استفاده بيشتر گياه از مواد فسفره و پتاس بهتر است اين دوماده را قبل كاشت و به وسيله ديسك در عمق 4 يا 5 سانتي متري خاك قرارداد.ليكن اگر كود ازته (اوره) دردو مرحله و به صورت سرك به زمين اضافه شود نتيجه بهتر خواهد بود. مرحله اول پخش كود ازته همزمان با تنك كردن بوته هاي اضافي و مرحله دوم 30 روز بعد از مرحله اول است. هر گاه كنف به منظور توليد بذر كاشته شود مصرف بيش از حد مورد نياز ماده ازته سبب ديرسي گياه و علفي شدن آن گرديده و به ورس ساقه كمك مي كند.در شمال ميزان كود شيميائي به قرار زير است ازت 100 كيلوگرم در هكتار ، فسفر 60 كيلوگرم در هكتار و پتاس 30 كيلوگرم در هكتار.
كاشت
زمان كاشت بايد طوري انتخاب شود كه شرايط جوي و خاك از هر نظر براي كاشت و رويش بذر مناسب باشد و براي رسيدن به اين هدف تعيين مقدار بذر در هكتار نيز عامل مهمي براي توليد محصول خواهد بود. لذا پس از رفع سرما و افزايش درجه حرارت خاك در بهار هر چه زودتر اقدام به كشت شود زيرا كاشت به موقع داراي مزاياي زير است :
(1) كشت به موقع سبب مي گردد كه در موقع بارش باران هاي بهاري جوانه به سرعت از بذر خارج و رشد اوليه آن بهتر انجام مي شود.
(2) رشد گياه تا زمان برداشت كامل شده و مقدار محصول نيز افزايش يابد در مورد ارقامي كه نسبت به نور حساسيت كمتري دارند زمان كاشت آنها هر چه زودتر انجام گيرد مرحله توليد گل و رسيدن و در نتيجه برداشت محصول نيز زودتر انجام خواهد شد.
اگر موقع كاشت بذر رطوبت و حرارت خاك كافي و شرايط مناسب باشد بذر كاشته شده پس از 5 تا 6 و حداكثر 8 روز جوانه توليد مي نمايد از توليد جوانه تا ظهور اولين گل حدود 90 تا 105 روز و از گل دادن تا رسيدن كامل حدود 45 تا 50 روز طول مي كشد. زمان كاشت كنف در مازندران از حدود اواخر فروردين تا حدود اواخر ارديبهشت مطابق شرايط جوي تغيير مي كند. بهترين زمان كشت كنف در خوزستان ( دزفول) از اوايل اسفند تا اواسط ارديبهشت و در ايرانشهر از اواسط بهمن تا اواخر اسفند ماه است. در ورامين مناسب ترين زمان كاشت از حدود اوايل ارديبهشت تا اواخر خرداد ماه مي‌باشد.
مقدار بذر :
مقدار بذر براي هر هكتار تابع عواملي نظير درجه حرارت محيط در زمان كاشت،نوع زراعت(ديمي يا آبي)،هدف از توليد (تهيه بذر يا الياف) و همچنين روش كاشت (خطي يا كرتي دستپاش) تغيير مي كند.
در كاشت كنف به منظور تهيه الياف در زراعت هاي خطي كه با ماشين كاشته مي‌شود مقدار بذر مورد نياز حدود 20 تا 25 كيلوگرم در هكتار است و فاصله خطوط كاشت 15 تا20 و گاهي 25 سانتي متر و بين بوته ها 5 سانتي متر مي باشد هرگاه منظور از كاشت كنف توليد بذر باشد مقدار بذر مصرفي 10 تا 15 كيلوگرم و فاصله خطوط را بايد بين 40 تا 60 سانتي متر و فاصله بوته ها را بين 5 تا 7سانتي متر انتخاب كرد. در زراعت‌هاي دستپاش مقدار بذر مورد نياز بيشتر از زراعتهاي خطي و حدود 35 تا 40 كيلوگرم در هكتار است.
در زراعتهاي خطي كه كاشت بوسيله بذر پاش انجام ميشود معمولاً بذر را در وسط و يا كناره هاي خطوط كاشت ميكارند. عمق كاشت بذر كنف در شرايط مختلف بين 1 تا 3 سانتي متر تغيير كرده و مناسب ترين آن حدود 2 تا 3 سانتي متر است.
هنگام كاشت براي پيشگيري و از بين بردن پاره اي از بيماريهاي بذر زاد بهتر است قبل از كاشت بذر را با سموم سيستميك و يا سمومي بر مبناي P.C.N.B ضدعفوني نمود.
داشت
داشت،آبياري تنك كردن،وجين و مبارزه با آفات و بيماريها از ضروريات داغشت مي باشد.
آبياري :
مقدار آب مورد نياز كنف از زمان كاشت تا رسيدن كامل بستگي به تراكم بوته ها،جنس خاك ، درجه حرارت و رطوبت نسبي محيط و مقدار ريزش باران دارد در مناطقي كه حدود 500 تا 750 ميلي متر بارندگي ساليانه داشته باشد مي توان زراعت ديم كنف را انجام دهد در غير اين‌صورت آبياري الزامي است. در جنوب ايران به علت شور بودن زمينها بهتر است از كاشت كنف به صورت كرتي اجتناب كرده و اين گياه را به صورت خطي كشت كرد.
تنك كردن و وجين : پس از آنكه رشد اوليه كنف كامل شد و ارتفاع بوته ها حدود 10 تا 12 سانتي متر گرديد. بايستي بوته هاي اضافي را تنك و از بين خارج نمود عمل تنك كردن يا معمولاً با دست انجام ميشود پس از پايان آن بايد فاصله بوته ها در روي خطوط بين 5 تا 7 سانتي متر و فواصل خطوط در مورد كنف ليفي 20 تا 30 و در مورد كنف بذري 40 تا 60 سانتي متر باشد.براي جلوگيري از رشد علفهاي هرز لازم است در 2 تا 3 و حداكثر 4 مرتبه مزرعه را وجين كرد. مناسب ترين وسيله مبارزه استفاده از كولتيواتور است.
آفات و بيماريها :
مهمترين آفات كنف عبارتند از : آفات كرم خاردار ، كارادرينا ، تريپس ، آگروتيس و شته . كه سم مورد مصرف براي تريپس ، شته متاسيستوكس 5/1 در هزار ميباشد و براي كرم خاردار وكارادرينا و آگروتيس مي توان از سم سوين به نسبت 2 كيلو در هكتار استفاده كرد. از ديگر آفات سر پولك (Padagrica mentriesi) ميباشد كه با سم تيودان مي توان با آن مبارزه نمود. آفت ديگر كرم ريشه يا لارو پروانه (Agrotis segetum) كه براي مبارزه با آن بايد با علف هاي هرز مبارزه و با ليندين 25 درصد طعمه پاشي نمود.
آفت ديگر كرم ساقه كنف( pyrausta nubilalis )مي باشد كه با قطع و سوزاندن علفهاي هرز اطراف مزرعه در ماههاي تير و مرداد مي توان با آن مبارزه نمود.
از بيماريهاي مهم كنف عبار تند از :
(1) بيماري پوسيدگي طوقه و ريشه كنف (Fusarium bucharicum) كه عامل آن قارچ مي باشد كه براي مبارزه و پيشگيري آن كارهاي زير ضروري است:
(1) تهيه ارقام مقاوم، (2) رعايت اصول آيش و تناوب. (3) خود داري از كشت در زمين هاي باتلاقي و يازمين هائي كه داراي املاح كلسيم زياد مي باشند. (4) مبارزه شيميائي كه تا حدودي مشكل مي باشد.
2- بيماري لكه ارغواني برگ كنف
3- بيماري لكه دودي كنف
4- بيماري پوسيدگي خاكستري كنف مي باشد.
برداشت
زمان برداشت كنف در گيلان و مازندران از حدود اوايل مهر تا اواخر مهر و در خوزستان و فارس از اوايل تا اواخر آبان ماه و در ورامين اواسط آبان تا اواسط آذر مي باشد.
برداشت كنف زماني بايد انجام شود كه ساقه كاملاً خشك نشده باشند در غير اينصورت به علت چسبيدن الياف به جدار ساقه جدا كردن آنها مشكل و از كيفيت آنها كاسته مي شود. جهت مصرف در كارخانجات كاغذسازي موقعي به برداشت كنف اقدام مي شود كه مقدار محصول خشك ساقه حداكثر و كپسول ها رسيده باشد. اگر كشت كنف براي تهيه بذر باشد مي توان در اواخر مرحله زندگي كنف بتدريج كه كپسولها مي رسند آنها را از ساقه جدا و در محل مناسبي انبار نمود و يا زمان رسيدن دانه ها كه حدود 2 ماه پس از ظهور اولين گل در گياه مي باشد ساقه ها را به وسيله ماشين يا اره موتوري و با داس قطع كرده و در دسته هاي 20 تا 25 كيلوگرمي دسته بندي و در مزرعه در معرض جريان هوا قرار داده تا خشك شوند پس از 2 تا 3 و حداكثر 7 روز آنها را با وسايل مختلف كوبيده و دانه ها را از ساير مواد جدا كرده و در داخل گوني هاي كنفي ريخته و انبار مي كنند. عدم وجود رطوبت و جريان داشتن مناسب هوا در انبار بايد رعايت شود.
اگر هدف از كاشت كنف تهيه الياف باشد معمولاً قبل از آنكه ساقه ها بطور كامل برسند و قبل از چسبيدن الياف به جدار ساقه برداشت بايد انجام گيرد. هنگام برداشت ساقه ها را از ريشه از زمين خارج مي كنند در صورتيكه ساقه ها را از نزديك سطح زمين كف بر نمايند.كيفيت الياف بهتر مي باشد و ريشه ها و گل و لاي اطراف ريشه داخل ساقه ها نمي شوند. پس از برداشت براي كاهش رطوبت ساقه و افزايش سرعت تبخير،ساقه ها را در دسته هاي كوچك به شكل خاصي در مزرعه به حالت ايستاده قرار مي دهند كه به آن چاتمه كردن مي گويند. پس از چند روز دسته هاي ساقه را درون حوضچه هائي كه در آن ها آب جريان دارد قرار مي‌دهند و درجه حرارت آب داخل حوضچه ها بايد حدود 30 تا 32 درجه سانتي گراد باشد. عمل تخمير پوست ساقه توسط ميكروارگانيسم هاي موجود در آب صورت مي گيرد.
مدت زمان تخمير بستگي به درجه حرارت آب داشته و در شرايط مساعد بين 10 تا 20 روز است و در صورت نامساعد بودن شرايط ممكن است تا دو ماه به تعويق بيفتند. پس از پايان عمل تخمير و جدا كردن الياف و شستشو دادن و تميز كردن آنها الياف را آويزان كرده تا خشك شوند. حدود يك بيستم وزن ساقه ها را الياف خشك تشكيل مي دهد. رنگ معمولي ساقه كنف هيچگونه تاثيري در رنگ الياف نداشته و در صورتيكه تخمير و شستشوي آنها دقيق انجام شود الياف سفيد و شفاف حاصل خواهد شد.
دامنه انتشار
مناطق كاشت كنف در گيلان و مازندران : قائم شهر، بابل ، آمل ، محمود آباد ، بندپي ، سرخ رود ،نور ، لنگرود آستانه ، رشت – بندر انزلي
استان فارس : داراب ، كازرون. كرمان : بم، رفسنجان و جيرفت . تهران : ورامين. خوزستان : دزفول ايرانشهر ، بندرعباس ، ميناب ، مهران
مرجع: كتب طب سنتي

ريواس

طريقه مصرف:
نحوه استفاده در متن آمده است.
توضيحات:
ريواس يا ريباس يا ريواج يك گياه علفي است كه در فصل بهارو اوايل تابستان ميرويد .به ساقه زير زميني اين گياه راوند ميگويند.
بهترين نوع ريواس آن است كه از كشور چين مي آورند و رنگ آن قرمز است و ميانه آن زرد رنگ است و به آن ريوند چيني ميگويند.
تركيبات غذايي:
ريواس غني از فيبر و ويتامين c بوده در آن آب-پروتئين-قند-كربو هيدرات-كلسيم-ويتامين هاي A و B سديم و پتاسيم وجود دارد.
خواص دارويي:
طبيعت آن سرد است
مقوي ملين و كرم كش است
لوز المعده را وادار به ترشح انسولين كرده و قند خون را كم ميكند
براي رفع جوش بدن مفيد است
براي بي اشتهايي-درد معده و بيماري هاي كبدي نافع است
باعث تقويت معده و روده شده و تنظيم كننده ترشحات و حركات معده است
سستي و خماري را بر طرف ميكند و مسرت بخش است
براي امراض وبايي و اسهال مفيد است
خون را تصفيه ميكند
چكاندن آب تازه ريواس در چشم سبب تقويت بينايي واز بين رفتن لكه هاي سفيد چشم ميگردد
تركيب ريواس با آبليمو و ماليدن آن به صورت باعث از بين رفتن جوش و لك ميشود
براي تقويت موي سر نافع است
اگر با حنا مخلوط شود رنگ مو را شرابي ميكند
جوشانده برگ هاي ريواس باعث تمييزي ظروف آلومينيومي ميشود
مرجع: كتب طب سنتي

گوچه فرنگي

طريقه مصرف:
نحوه استفاده در مقاله ذكر شده است.
توضيحات:
به گزارش سرويس بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه مركزي، گوجه فرنگي ملين بوده و سنگ كليه را دفع مي‌كند.
مردان مي‌توانند با خوردن مداوم گوجه فرنگي خود را در مقابل سرطان پروستات محافظت كنند.
همچنين گوجه فرنگي از ورم آپانديس جلوگيري مي‌كند. از جوشانده برگ گوجه فرنگي نيز مي‌توان براي دفع شته و حشرات استفاده كرد.
گوجه فرنگي براي مبتلايان به نقرس و رماتيسم مفيد و ورم مفاصل را برطرف مي‌كند. همچنين از تصلب شرايين جلوگيري كرده و حتي مصرف آن براي اين مرض مفيد است.
گوجه فرنگي، اوره خون را پايين مي آورد. براي تميز كردن خون بايد از گوجه فرنگي و كرفس به نسبت مساوي و به مقدار سه فنجان در روز قبل از غذا و به مدت سه هفته استفاده كرد.
براي تميزي لكه جوهر بر روي لباس، يك تكه پنبه را در داخل آب گوجه فرنگي قرار داده و لكه جوهر را با آن مالش دهيد و سپس آنرا بشوييد.
اگر پوست شما كك و مك دارد، هر روز آنرا با گوجه فرنگي تميز كنيد كم كم كك و مك‌ها را از بين مي برد.
گفتني است، در بعضي از اشخاص هضم گوجه فرنگي با اشكال صورت مي گيرد. كساني كه معده حساس دارند، نبايد در خوردن گوجه فرنگي افراط كنند.
همچنين بعضي از افراد نسبت به گوجه فرنگي حساسيت دارند. اين نوع از افراد نيز نبايد گوجه فرنگي بخورند.
مرجع: كتب طب سنتي

جعفري

طريقه مصرف:
نحوه استفاده در زير آورده شده است.
توضيحات:
جعفري ضد نفخ شكم است و شريان‌ها و رگ‌ها را تميز مي‌كند.
دم كرده ريشه جعفري براي درمان تنگي نفس و درمان سرخك مفيد است.
براي رفع لك‌ها و جوش‌هاي صورت، دم كرده جعفري را روي پوست صورت بماليد. براي روشن شدن رنگ پوست، مقداري جعفري را در نيم ليتر آب به مدت 5 دقيقه بجوشانيد و صبح و شب صورت خود را با آن بشوئيد. بعد از يك هفته پوست صورت شما روشن مي‌شود.
دم كرده جعفري ضد تب بوده و براي بواسير و سنگ كليه مفيد است.
خوردن چاي جعفري به هضم غذا كمك مي‌كند.
بعد از خوردن سير براي برطرف كردن بوي دهان مي‌توانيد از جعفري استفاده كنيد. جعفري نفس را نيز خوشبو مي‌كند.
شايان ذكر است، براي درمان خون مردگي و له شدگي مي‌توان از برگ و ساقه جعفري براي بهبود عضو آسيب ديده استفاده كرد.

گل زوفا با نام علمي Hyssopus officinalis

طريقه مصرف:
در ذيل خواهد آمد
توضيحات:
گل زوفا با نام علمي Hyssopus officinalis
زوفا از كلمه يوناني آزوب به معناي گياه مقدس گرفته شده است و يكي از مهمترين ??? گونه گياهي است كه براي معطر كردن نوشابه ها در قديم بكار مي بردند . زوفا يكي از مهمترين گياهان دارويي و ادويه اي به شمار مي رود . در اكثر فارماكوپه هاي معتبر از پيكر رويشي زوفاي به عنوان دارو ياد شده است .
از دم كرده پيكر رويشي اين گياه براي درمان بيماريهاي مربوط به دستگاه تنفس مانند سرفه ، سياه سرفه ، برونشيت و آسم استفاده مي شود . مواد موثرة اين گياه سبب افزايش فشار خون ، هضم غذا و همچنين كاهش تورم مي شود . زوفا اگر چه كمي تلخ مزه است ولي به عنوان طعم دهندة مواد غذايي و همچنين در تهيه تهية سس مورد استفاده قرار مي گيرد .
اسانس زوفا خاصيّت ضد قارچي و باكتريايي دارد . اين اسانس در صنايع كنسرو سازي ، نوشابه سازي و همچنين در صنايع آرايشي و بهداشتي كاربرد فراواني دارد .به علت نوش فراواني كه در گلهاي اين گياه به وجود مي آيد در رديف گياهان مولّد عسل قرار دارد . عسل حاصله از آن كيفيت بسيار مطلوبي برخوردار است .
زوفا در سطوح وسيعي در مركز و جنوب اروپا عمدتاً در روسيه ، بلغارستان ، مجارستان ، ايتاليا ، اسپانيا ، فرانسه و در كشمير هند كشت مي شود . بقراط آن را براي پلوپزي تجويز مي كرد . ديوسكوريدس آن را همراه با سداب براي آسم و آبريزش مفيد مي دانست .
مشخصات گياه شناسي
زوفا گياهي خشبي و چند ساله است . منشأ اين گياه آسياي صغير گزارش شده و از درياي خزر تا درياي سياه و همچنين در مناطق شني نواحي مديترانه مي رويد . Hyssopus Officinalis چهار زير گونه دارد .مهمترين آنها زير گونه Officinalis و زيرگونه Subsp. Canescens مي باشند .
اين دو زيرگونه در اكثر نقاط جهان به خصوص در اروپاي مركزي مي رويند . سطح برگها و ساقه هاي زير گونه Officnalis كاملاً صاف چهارگوش ، مستقيم ، ارتفاع آن متفاوت و بين ?? تا ?? سانتي متر است . پاي ساقه ( قسمب تحتاني ) چوبي و قهوه اي رنگ و از انشعابهاي فراواني برخوردار است ، ولي قسمت فوقاني آن نرم و سبز رنگ مي باشد .
برگهاي صاف ، فاقد دندانه ، باريك ، كشيده و كم و بيش نيزه اي شكل و رنگ آن سبز روشن است . برگها به طول ? تا ? سانتي متر و به عرض ?/? تا ? سانتي متر كه در طول ساقه به صورت متقابل ( به شكل صليب ) قرار مي گيرند. هر دو طرف پهنك پوشيده از حفره هاي محتوي اسانس است . برگهاي حاوي كوتيكول نسبتاً ضخيمي مي باشند كه از خصوصيات گياهان مناطق گرم و خشك است .
گلعا در نواحي فوقاني ساقه هايي به طول ?? تا ?? سانتي متر به صورت چرخه هايي مجتمع كه هر چرخه مركب از هفت تا نه گل مي باشد تشكيل مي شوند . گلها آبي ، صورتي يا سفيد رنگ هستند . رنگ گل در تركيبات تشكيل دهندة اسانس هيچ گونه تاثيري ندارد . ميوه ، فندقة چهار قسمتي و رنگ آن سياه يا قهوه اي تيره و قسمت مياني آن كمي برجسته بوده و ميوه كم و بيش به شكل مثلث است .
مقدار اسانس در پيكر رويشي زوفا متفاوت و بين ?/? تا ? درصد مي باشد . مهمترين تركيبات تشكيل دهندة اسانس را (( پينوكامفن )) ( ?? درصد ) تشكيل مي دهد ، از تركيبات مهم ديگر اسانس مي توان از (( آلفا وبتاپينن )) ، (( كامفن )) والكلهاي سزكويي ترپن نام برد .
پيكر رويشي اين گياه همچنين حاوي فلاونوئيد ، تانن ( ? تا ? درصد ) مواد تلخ ( ? تا ? درصد ) و مواد ديگري مانند (( ديوزمين )) (( هيسوپين )) و تركيبات موسيلاژي است اسانس تلخ ، تند خشك و اندكي گرم كننده است . رويش بذر زوفا در خاكهاي مرطوب و در درجه حرارت مناسب امكان پذير است . اگر بذرها در اوايل بهار كشت شوند پس از دو تا سه هفته سبز مي شوند .
چون بذرها سبك و كوچك هستند ، پس از رسيدن در فصل تابستان از گياه جدا و به اطراف پراكنده مي شوند . تعدادي از اين بذرها ممكن است در فصل پائيز و تعدادي در فصل بهار سال بعد رشد كنند از اين رو گياهان از رشد و نمو يكساني برخوردار نخواهند بود و برداشت آنها توسط ماشين با مشكل مواجه خواهد شد .
رشد اولية زوفا كند است . در سال اول رويش ، اولين گلها در اواخر خرداد و اوايل تير ماه ظاهر مي شوند گياهان از سال دوم از اوايل خرداد به گل مي روند . اگر پس از اولين برداشت ، شرايط اقليمي مناسب باشد گياهان ممكن است در اواخر تابستان ( شهريور ) مجدداً به گل بروند .ابتدا ميوه هاي قسمت تحتاني گياه مي رسند و به تدريج به طرف قسمتهاي فوقاني ساقه ادامه مي يابند . زوفا پنج تا هفت سال عمر مي كند .

خواص درماني
عمدتاً به عنوان خلط آور در برونشيت ، سرفه هاي شديد و آسم مصرف مي شود . اما ضد نفخ و قولنج هم هست و در گذشته با انجير براي رفع يبوست بكار مي رفت ، محرك تعريق در انفلونزا و سرما خوردگي است گل ها در تابستان جمع آوري مي شود .
از عصاره روغني به عنوان مرهم سينه مقدار ?? قطره در ?? ميلي ليتر روغن بادام يا آفتابگردان ريخته و در برونشيت و سرفه هاي شديد بكار مي برند با آويشن و اكاليپتوس به خوبي قابل تركيب است
?. Txmus vulgaris
?. Eucalyptus glo bulus
روغن زوفا را در موارد خستگي عصبي،ماليخوليا يا اندوه شديد ? تا ?? قطره به آب وان اضافه مي كنند
خلط آور ، ضد نفخ ، شكل دهنده عروق محيطي ، محرك موضعي ، ضد ويروس ايدز Hiv ، ضد اسپالسم
از دم كرده بخش هوايي زوفا در مراحل اوليه سرماخوردگي و آنفلوانزا محلول داغ بنوشيد ، براي ناراحتي هاي گوارشي و اختلال عصبي كار معده مفيد است .
تنتور زوفا همراه با ساير گياهان خلط آور مانند شيرين بيان ، زنجيل شاهي و آنتيون براي برونشيت و سرفه هاي مقاوم مصزف مي شود .
?.Glycyrrhiza
?. inula spp
?.Pimpinella anisum
شربت زوفا براي سرفه از قسمت هوايي يا گل هاي زوفا تهيه مي شود و براي سرفه هاي مقاوم و ضعف ريه با شيرين بيان يا گل ماهور مخلوط مي كنند .
?.Ver bascum thpsus
نيازهاي اكولوژيكي
مناطق خشك و گرم و نواحي جنوبي تپه ها ، مناطق مناسبي براي كشت زوفا مي باشند . اين گياه به خشكي مقاوم است ولي در آغاز رويش و همچنين پس از اولين برداشت به آب كافي نياز دارد . پس از اولين برداشت چنانچه شرابط اقليمي مناسب باشد به خصوص اگر آب كافي در اختيار گياه باشد ( در اواخر تابستان ) گياهان مجدداً به گل مي روند .
زوفا به خاك خاصّي نياز ندارد و تقزيباً در هر نوع خاك حتي خاكهاي شني و تهي از مواد و عناصر غذايي رشد مي كند .
براي كشت اين گياه مي توان از مناطق بياباني استفاده كرد . در سطوح وسيع كشت از خاكهايي با بافت متوسط كه حاوي تركيبات كلسيم هستند بايد استفاده كرد . ماسه هاي بسيار نرم ( ماسه هاي بادي ) و خاكهاي اشباع از آب براي كشت زوفا مناسب نيستند .
(( PH )) خاك براي زوفا بين ? تا ?/? مناسب است .
تناوب كاشت
زوفا پنج تا هفت سال عمر دارد . در اين مدت تمام نيازهاي گياه توسط زميني كه در آن كشت مي شود بايد برطرف گردد . از اين رو انتخاب زميني مناسب براي كاشت اين گياه ضرورت دارد .
علفهاي هرز در رشد ، نموّ و مقدار مواد مؤثّره زوفا تاثير منفي بر جاي مي گذارد . مبارزه با علفهاي هرز در طول رويش گياه ضروري است . زوفا را با گياهاني مانند غلات ، خردل و ذرّت مي توان به تناوب كشت كرد . كاشت اين گياه در زمينهايي كه به مقدار زيادي از علف كشهاي يا ماده مؤثرة تريازين استفاده شده است مناسب نيست .
تناوب كشت زوفا با گياهاني كه بذر آنها پس از رسيدن به اطراف ريزش مي كنند ( مانند رازيانه ، گشنيز … ) و همچنين تناوب با گياهان ريشه اي ( مانند يونجه ، شبدر و … ) مناسب نيست . زيرا اين گياهان در گسترش بيماريها مؤثرند .
زوفا را مي توان چهار تا پنج سال متوالي در يك قطعه زمين كشت كرد . پس از اين مدت بايد با گياهان مناسب به تناوب كشت شود.
موادّ و عناصر غذايي مورد نياز
زوفا را مي توان در هر نوع خاكي حتي خاكهاي تهي از مواد و عناصر غذايي كشت كرد . ولي براي كشت در مقياس وسيع و افزايش مواد مؤثره عناصر و مواد غذايي كافي در خاك ضرورت دارد . افزودن كودهاي حيواني به زمينهايي كه زوفا كشت مي شود مناسب نيست ، ولي كتربردهاي كودهاي شيميايي به مقادير مناسب ، در توليد مواد موثره تاثير فراواني دارد . قبل از كاشت و در فصل پائيز همراه با شخم توصيه مي شود ?? تا ?? كيلوگرم در هكتار اكسيد فسفر ، ?? تا ?? كيلوگرم در هكتار اكسيد پتاس به خاك اضافه شود . فصل بهار قبل از كشت ?? تا ?? كيلوگرم در هكتار ازت بايد به خاك اضافه شود .
با افزايش سن گياه نياز آن به ازت زياد مي شود . به طوري كه افزودن كودهاي ازت به خاك گياهان چند ساله سبب بهبود رشد و افزايش كميّت و كيفيّت مواد مؤثرة زوفا مي شود . مقدار ازت به شرايط اقليمي رويش گياهان بستگي دارد از اين رو هر سال در فصل بهار ?? تا ?? كيلو گرم در هر هكتار ازت بايد به صورت سرك در اختيار گياهان قرار گيرد . محلولهاي غذايي سبب تسريع در رشد ، افزايش عملكرد پيكر رويشي ، و افزايش مواد مؤثرة زوفا مي شوند.
آماده سازي خاك
پس از برداشت گياهاني كه با زوفا تناوب كشت شده اند بايد بقاياي آنها را جمع آوري كرد . فصل پائيز پس از افزودن كودهاي شيميايي بايد شخم عميقي زده شود . در فصل بهار بستر خاك را بايد براي كشت گياه آماده كرد .
هنگام كاشت ، خاك بايد مرطوب و زمين فاقد هرگونه پستي و بلندي باشد . بدين جهت شخم در فصل بهار مناسب نيست زيرا از رطوبت خاك بشدت كاسته مي شود و رويش گياهان با مشكل مواجه مي سازد .
تاريخ و فواصل كاشت
اوايل بهار ( نيمه دوم اسفند ) زمان مناسبي براي كشت زوفاست . تأخير در كاشت مناسب نيست و سبب كاهش جوانه زني بذرها مي شود . فاصله بين رديفها به روش برداشت محصول و نوع ماشينهاي برداشت بستگي دارد و معمولاً بين ?? تا ?? سانتي متر مناسب است .
عمق بذر زوفا در موقع كاشت بايد يك تا دو سانتي متر باشد . كشت در اعماق بيشتر مناسب نيست ، زيرا نه تنها تمام بذرها سبز نمي شوند بلكه سبب عدم يكساني در جوانه زني آنها گشته و برداشت مكانيزه را با مشكل مواجه مي كند . تعداد بذر در هر متر طول رديف ??? تا ??? عدد و مقدار بذر براي هر هكتار زمين به كيفيت آن بستگي دارد و بين سه تا پنج كيلو گرم مناسب است . تراكم مطلوب ?? هزار بوته در هكتار است .
روش كاشت
از آن جايي كه بذرهاي زوفا قوة رويشي مناسبي دارند ، كشت مستقيم در زمين اصلي نتايج مطلوبي داشته و در اكثر كشورها براي كشت زوفا از اين روش استفاده مي شود . كشت زوفا به صورت رديفي و با استفاده از رديف كار انجام مي گيرد پس از كاشت ، زمين را بايد آبياري كرد .
چنانچه اين گياه در شيبها كشت مي شود ، جهت رديفها بايد برخلاف جهت شيب زمين باشد . در گذشته در برخي از كشورها تكثير زوفا به روشهاي غير مستقيم ( كشت در خزانه ) و يا حتي به روش رويشي انجام مي گرفته است . ولي در حال حاضر در اكثر كشورهايي كه اين گياه كشت مي شود براي تكثير ، از روش مستقيم استفاده مي شود .
مراقبت و نگهداري
مبارزه شيميايي با علفهاي هرز به تنهايي كافي نيست و وجين مكانيكي به همراه استفاده از علف كشها بسيار مناسب است . قبل از كاشت و يا پس از كاشت و قبل از رويش بذر مي توان از علف كش مركازين به مقدار سه تا چهار كيلوگرم در هكتار به صورت محلول پاشي استفاده كرد . اين علف كش پس از دو ماه اكثر علفهاي هرز زمين را از بين مي برد .
چنانچه فصل بهار هوا گرم و كم باران باشد كاربرد علف كش مركازين مناسب نيست و تاثير نامناسبي روي زوفا خواهد داشت . در اين صورت قبل از رويش گياهان مي توان از علف كش يك درصد گلون و يا گراماكسون به صورت محلول پاشي عليه علفهاي هرز استفاده نمود .
در سال اوّل رويش هنگامي كه ارتفاع گياهان به ?? تا ?? سانتي متر برسد ، مي توان از علف كش آفالون به مقدار ? تا ?/? كيلوگرم در هكتار يا مركازين به مقدار ?/? تا ? كيلوگرم در هكتار استفاده كرد .
براي مبارزه با علفهاي هرز گياهان چند ساله ( از سال دوم به بعد ) در اوايل بهار ، قبل از رويش مجدد گياهان مي توان از لف كش مركازين به مقدار پنج تا شش كيلوگرم در هكتار استفاده نمود .
سانتي متر مي رسد مي توان از علف كش آفالون به مقدار ?/? تا ?/? و يا مركازين به مقدار دو تا چهار كيلوگرم در هكتار به صورت محلول پاشي استفاده كرد .
كاربرد علف كش سيس ?? به مقدار ?? كيلوگرم در هكتار يا كاراگارد به مقدار پنج تا هفت كيلوگرم در هكتار عليه علفهاي هرز چند ساله كه داراي ريزوم ، پياز يا غده هستند نتايج مطلوبي به دنبال دارد . پس از استفاده از اين علف كش ممكن است رشد و نمو زوفا كمي كند شود . ولي گياهان پس از مدتي به رشد مطلوب و عادي خود ادامه مي دهند . در زمينهايي كه زوفا كشت مي شود ممكن است .
گياهاني مقاوم به علف كشها وجود داشته باشند . اين گياهان نه تنها رشد زوفا را دچار مشكل مي سازند بلكه بر كيفيّت اسانس زوفا تاثير منفي مي گذارد . از اين رو لازم است خاك فواصل بين رديفها و حتي المقدور گياهان را برگردان كرد ، تا علاوه بر وجين علفهاي هرز مقاوم ، تهويه خاك نيز انجام گيرد . اين عمل سبب تسريع در رشد و نمو زوفا مي شود .
اخيراً براي مبارزه با علفهاي هرزي كه به علف كشها مقاوم شده اند پس از اولين برداشت از محلول رگلون يك درصد استفاده مي شود ( از اين علف كش براي علفهاي هرز زوفاهاي چند ساله استفاده مي شود ) . چنانچه استفاده از مركازين در فصل بهار امكان پذير نباشد اوايل اُرديبهشت ماه مي توان از داكتال به مقدار ?? كيلوگرم در هكتار استفاده كرد.زمان مناسب راي وجين مكانيكي علفهاي هرز ايام گلدهي است.سوزاندن علفهاي هرز نيز در بعضي مواقع نتايج مطلوبي به همراه دارد سفيدك پودري يكي از بيماريهاي قارچي است كه خسارت سنگيني را به محصول وارد مي كند . از نشانه هاي اين بيماري سفيد شدن سطح برگهاست كه در نهايت منجر به مرگ گياه مي شود .
برخي آفتها ( مانند تريپس ) ممكن است صدمه هاي سنگيني به گياه وارد آورند . اين آفتها سبب چروكيده شدن برگها و كاهش محصول مي شوند . براي مبارزه با آنها قبل از گلدهي از آفت كشهايي كه موادّ مؤثرة آنها را ديكلرفوس ( ?/? درصد ) ، دي متوات ( ?/? درصد ) و يا موينفوس ( ?/? – ? درصد ) تشكيل مي دهند مي توان استفاده نمود .
برداشت محصول
اگر هدف از كاشت زوفا استفاده از پيكر رويشي آن براي ادويه باشد ، اوايل گلدهي بايد برداشت شوند . اگر به منظور استخراج اسانس كشت شده باشند ، گياهان را در مرحلة گلدهي كامل ( اوايل تابستان ) بايد برداشت كرد .
برداشت اندامهاي مورد نظر گياه بايد از ناحيه فوقاني ساقه هاي چوبي صورت گيرد . چنانچه ساقه هاي چوبي با ساير قسمتهاي مورد نظر مخلوط شوند نقش موثري در كاهش كيفيت اسانس زوفا دارد . اگر هنگام برداشت ، هوا خشك باشد و آفتاب شديد نتابد ، پيكر رويشي برداشت شده را مي توان براي مدتي روي زمين قرار داد و پس از كاهش رطوبت ، آنها را به خشك كن منتقل كرد . دماي مناسب براي خشك كردن پيكر رويشي با استفاده از خشك كنهاي الكتريكي ?? تا ?? درجه سانتيگراد است . اندامهاي خشك شده را بايد بسته بندي و در مكان مناسب انبار كرد .
عملكرد پيكر رويشي در سال اول دو تا سه تن در هكتار و در سال دوم شش تا ده تن در هكتار ( وزن تازه گياه ) كه از آن به ترتيب ?/? تا ?/? و ?/? تا ? تن پيكر رويشي خشك حاصل مي شود . از هر هكتار زوفاي كشت شده ? تا ?? كيلوگرم اسانس استحصال مي شود .
جمع آوري بذر
در اواخر تابستان ( اوايل شهريور ) هنگامي كه بيش از ?? تا ?? درصد بذرها رسيدند زمان مناسبي براي جمع آوري بذر زوفاست . خشك كردن بذرها با استفاده از خشك كنهاي الكتريكي بايد با دقت انجام گيرد .
زيرا غفلت ( درجة حرارت زياد يا باقي ماندن بذرها براي مدت زيادي در خشك كن ) به شدت سبب كاهش قوّة رويشي بذرها مي شود . از اين رو توصيه مي شود يذرها به همراه پيكر رويشي خشك شوند سپس بذرها را بوجاري ، تميز و بسته بندي كرده و در جاي خشك و خنك نگهداري شوند (? ).
عملكرد بذر متفاوت است و به شرايط اقليمي محل رويش گياه بستگي داشته و بين ?/? تا ?/? تن در هكتار مي باشد.
مرجع: كتب طب کهن

اكليل الجبل

طريقه مصرف:
استعمال خارجي، جوشانده خوراكي
توضيحات:
اكليل الجبل مقوي ، محرك ، قاعده آور و مقوي جهاز هاضمه و براي درمان ضعف اعصاب ، ميگرن ( درد نيمه سر ) استسقاء يرقان ، ورم كليتين و تپش قلب مفيد است . استعمال خارجي تنطور آن براي رفع شوره سر نافع است . ماساژ سر با جوشانده آن نيز براي اين منظور مفيد است . جوشانده آن معده را پاك مي كند و اشتها آور است . از شدت بيماري استسقاء مي كاهد و مقوي براي معده و كم خوني زنان است ، بطور كلي اكليل الجبل داروي قوي معرق و قابض است و جوشانده اش اعصاب را تقويت و سر درد را برطرف مي كند .
مرجع: كتب طب سنتي

روغن زيتون – خواص، نكات و مزايا

انتخاب روغن زيتون خالص و استفاده از آن در رژيم غذاييروزانه موجب مي شود كه ريسك ابتلا به بيماريهاي قلبي – عروقي و ديـابت تـا حـد بسيـار زيـادي كـاهش پـيـدا كـند.
ميزان متعادلي روغن زيتون نيز مي تواند از برجسته شدنشـكم جلوگيري نمايد. البته ميبايست دقت داشته باشيـد كه همـيشه بـايـد از روغـن زيـتون در كـنار يـك رژيم غذايي گياهي بهره بگيريد.
جايگاه روغن زيتون در رژيم غذايي مديترانه اي
در دهه 70 ميلادي محققان به اين نتيجه دست پيدا كردند كه ساكنان يونان در رژيم غذايي خود از مقدار بسيار زيادي نمك و چربي استفاده مي كنند، و در عين حال از گياهان نيز به وفور استفاده مي نمايند. در اين ميان ژاپني ها نيز جزء افرادي بودند كه در رژيم غذايي خود از نمك استفاده مي كردند، اما در مصرف چربي و گياهان مانند يوناني ها فعال نبودند. متوسط طول عمر اين افراد در مقايسه با يوناني ها خيلي پايين تر بود.
طول عمر يوناني ها به اين دليل بالاتر بود كه در آنها ميزان سكته، سرطان هاي شكمي، بيماري هاي قلبي، و ساير سرطان ها بسيار پايين بود. پژوهش ها گوياي اين مطلب بودند كه مردماني كه در اطراف مديترانه زندگي مي كردند، با اينكه از چربي هاي تك اشباعي مانند روغن زيتون به شدت استفاده مي كردند، اما باز هم عمر طولاني تري نسبت به ساير افراد داشتند. اين امر باعث شد كه دانشمندان يك سري تحقيات منظم را در مورد آداب غذايي اين دست از افراد تهيه و تنظيم نمايند كه با نام “رژيم مديترانه اي” شهرت پيدا كرد. در اين نوع رژيم غذايي “روغن زيتون” جزء يكي از مهمترين تركيبات تشكيل دهنده رژيم غذايي مي باشد.
تحقيقات متععد خواص روغن زيتون را تثبيت كرده اند
پژوهش هاي اخير نشان مي دهند كه روغن زيتون اين قابليت را دارد كه كلسترول خون را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد. اين امر سبب مي شود كه ريسك ابتلا به بيماري انسداد شرائين كاهش بسيار زيادي پيدا كند.
در يك تحقيق كه رژيم مديترانه اي را مورد تحقيق و بررسي قرار داده بود، محققان به اين نتيجه دست پيدا كردند كه ريسك ابتلا به بيماري هاي قلبي در افراد مورد مطالعه، تنها پس از 1 تا دو سال استفاده از اين رژيم غذايي به نصف كاهش پيدا كرد. اين افراد به طور مرتب از روغن زيتون استفاده مي كردند و ميزان مصرف ميوه و سبزيجات را نيز در رژيم غذايي روزانه خود افزايش داده بودند.
برخي از پژوهشگران معتقدند كه روغن زيتون مي تواند بر روي نحوه توزيع چربي در بدن نيز مؤثر باشد؛ به اين ترتيب كه مقدار چربي ذخيره شده در اطراف شكم را كنترل كرده و آنرا در تمام نقاط بدن پخش مي كند.
چربي هاي رژيمي
به طور كلي مي توان چربي ها را به سه دسته تقسيم كرد: چربي هاي اشباع شده، چربي هاي اشباع نشده ي تكي و گروهي. (اين عبارات به نوع پيوند هاي شيميايي موجود بين اتم هاي چربي ها نسبت داده مي شود)
هر يك از اين چربي ها حاوي اسيدهاي چرب مي باشد كه از رشته اي از كربن و هيدروژن ساخته شده اند و فقط نحوه تركيب آنها با يكديگر در هر نوع چربي متفاوت است. در اين ميان چربي هاي اشباع نشده مي توانند به كاهش ميزان كلسترول بدن كمك كنند.
روغن زيتون حاوي چربي هاي اشباع نشده است. چربي هاي اشباع نشده در آووكادو، روغن كانولا (كه از كلم قمري بدست مي آيد) و بادام زميني نيز وجود دارند.
انواع مختلف روغن زيتون
عموماً روغن زيتون از فشردن زيتون بدست مي آيد. با توجه به مراحل مختلفي كه براي بدست آوردن اين ماده طي مي شود، روغن هاي مختلفي بدست مي آيد. در اين ميان مي توان به موارد زير اشاره كرد:
• فوق خالص – بهترين نوع روغن زيتون است و از فشردن زيتون براي اولين بار بدست مي آيد.
• خالص – از دومين فشردن بدست مي آيد.
• تصفيه شده – چندين مرحله صنعتي را پشت سر مي گذارد، مانند تصفيه و پالايش.
• رقيق – مراحل شيمياي بسيار زيادي را طي مي كند و فقط يك طعم بسيار ملايمي از زيتون را مي دهد.
كلسترول و تصلب شرائين
ليپو پروتئين هاي كم چگال (LDL) به عنوان كلسترول “بد” شناخته مي شوند. دليلش هم اين است كه به راحتي به ديواره هاي رگ هاي خوني مي چسبند و سبب انسداد شرائين مي شوند. اين امر به نوبه خود باعث افزايش ريسك ابتلا به بيماري قلبي – عروقي و سكته نيز مي شود.
تحقيقاتي كه بر روي كلسترول LDL انجام شده اند، اثبات كرده اند كه عمل اكسيداسيون نيز به نوبه خود يكي از عوامل كليدي در ايجاد تصلب شرائين است. به نظر مي رسد كه چربي هاي اشباع نشده قابليت اكسيداسيون كلسترول هاي LDL را تا حد بسيار زيادي كاهش مي دهند؛ اين امر به راحتي مي تواند خصوصيت ويژه روغن زيتون را تشريح كند. علاوه بر همه ي اين مزايا بايد گفت كه روغن زيتون فوق خالص حاوي حدود 40 فيتو كميكال ضد اكسنده نيز مي باشد. همانطور كه قبلاً نيز به آن اشاره كرديم، آنتي اكسيدان ها مي توانند ميزان كلسترول LDL را كاهش داده و از اكسيد شدن آن جلوگيري بعمل آورند. در حقيقت نقش اين فيتوكميكال ها در حفظ سلامت افراد از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد.
چربي خون
زماني كه يك غذاي پرچرب خورده مي شود، 6 تا 12 ساعت طول مي كشد كه كبد آنها را به تركيباتي نظير LDL و يا HDL (ليپوپروتئين هاي پر چگال) تبديل كند و تركيبات آنرا از خون پاك كند.
تحقيقات نشان مي دهند كه اين 6 تا 12 ساعت در تضمين سلامت افراد از اهميت بسيار بالايي برخورار است. چربي هاي اشباع نشده، مانند روغن زيتون خيلي سريع تر و آسان تر از خون پاك مي شوند. اين امر سبب مي شود كه احتمال گرفتگي رگ ها افزايش پيدا كند. چربي هاي اشباع نشده همچنين باعث مي شوند كه خون پس از مصرف يك غذاي چرب حالت چسبنده پيدا نكند و از ايجاد لخته هاي خطرناك نيز جلوگيري مي نمايند.
مزاياي كاهش وزن
در يك تحقيق دو رژيم غذايي مختلف مورد بررسي قرار گرفتند. گروه اول از رژيم مديترانه اي استفاده كردند و گروه دوم از رژيمي كه مصرف چربي در آن پايين بود و كربوهيدارت بالا. نتايج حاكي از اين امر بود كه افراد گروه اول، كيلو كيلو وزن، هم از قسمت بالايي و هم از قسمت پاييني بدن خود را دست دادند.
افرادي كه چربي هاي اضافه اغلب دور شكم و كمر آنها را ذخيره مي شود (شكل سيب) در مقايسه با افرديكه چربي هاي بيشتري دور باسن و ران هاي خود دارند ( گلابي شكل)، ريسك بيشتري در ابتلا به بيماري هاي قلبي دارند.
ساير مزايا
به نظر مي رسد كه روغن زيتون شامل يك سري فوايد ديگر هم مي باشد كه از ميان آنها مي توان به اين موارد اشاره كوتاهي داشت: كاهش ريسك ابتلا به برخي از سرطان ها مانند سرطان سينه، كاهش خطر ابتلا به ديابت، و نهايتاً به تعويق انداختن رشد ديابت در افراديكه در حال حاضر دچار اين بيماري مي باشند.
از چه كسي راهنمايي بگيريد:
• پزشك متخصص
• متخصص تغذيه
نكاتي كه بايد به خاطر داشته باشيد
• استفاده از روغن زيتون به عنوان منبع اصلي چربي در رژيم غذايي و در كنار آن استفاده از مقادير زيادي ميوه و سبزي مي تواند تا حد بسيار زيادي از ابتلا به بمياري هاي قلبي و ديابت پيشگيري كند.
• استفاده از روغن زيتون در كنار يك رژيم غذايي سالم مي تواند از ميزان چربي هاي اضافي بدن به ويژه در اطراف شكم كم كند.
روغن زيتون هاي خالص از مزايا و فوايد بيشتري نسبت به انواع مختلف روغن زيتون برخوردار مي باشد.

اسفناج

نويسنده:آرمند
سبزيجات برگ داري مثل اسفناج با بافت لطيف و رنگ سبزيشـمي بيشتر از هـر ماده غذايي ديگر، مواد مغذي در خوددارد. گـرچه اسفنـاج در همـه فـصول ســال موجود است امابهترين فصل آن پاييز مي باشد.
فوايد اسفناج بر سلامتي
هـمه ما در تلويزيون ديده ايم كه چطور ملوان زبل با خوردناسـفناج خـود را به قــوي ترين مرد جهان تبديل مي كرد اما
جـالب است بدانيد كه علاوه بر اين، او خود را در برابر پوكياستخوان، بيماري هاي قلبي، سرطان روده بزرگ، ورم مفاصل، و ساير مشكلات و بيماري ها هم بيمه مي كرده است.
فلاونوييد، ماده مغذي گياهي براي سلامتي
محققان حداقل 13 تركيب مختلف فلاونوييد را در اسفناچ پيدا كرده اند كه بعنوان آنتي اكسيدان و عامل ضد سرطان عمل مي كند. فوايد و خواص ضد سرطاني اين فلاونوييدهاي اسفناج آنقدر قابل توجه بوده است كه محققان را بر آن داشت تا عصاره هايي از اسفناج درست كنند تا بتوانند از آن در تحقيقات استفاده كنند. تحقيقات نشان داده است كه اين عصاره هاي اسفناج، تقسيم سلولي سلول هاي سرطاني را در شكم كندتر مي كند و در تحقيقي كه روي حيوانات آزمايشگاهي انجام گرفت مشخص شد كه اين عصاره ها، سرطان پوست را نيز كاهش مي دهند. در تحقيقي كه روي خانم هاي بزرگسال مقيم انگلستان در اواخر دهه هشتاد انجام گرفت نيز نشان مي دهد كه مصرف اسفناج از بروز سرطان سينه نيز جلوگيري مي كند.
كاروتينوييدهاي اسفناج با سرطان پروستات مقابله مي كند
براساس تحقيقي كه در مجله تغذيه به چاپ رسيد، مشخص شد كه كاروتينوئيد موجود در اسفناج و ساير سبزيجات برگ دار، به دو طريق با سرطان پروستات مقابله مي كند. اين كاروتينوييد كه نئوكسانتين نام دارد، نه تنها سلول هاي سرطاني پروستات را به خود تخريبي وا مي دارد بلكه در روده به تركيبات اضافي به نام نئوكروم تبديل مي شود كه سلول هاي سرطاني پروستات را به حالت سكون در مي آورد و از تكثير شدن آنها جلوگيري مي كند.
فلاونوئيدهاي اسفناج با سرطان تخمدان مقابله مي كند
تحقيق روي مصرف فلاونوئيد گروهي از خانم هايي كه بين سالهاي 1984 تا 2002 در مركز تحقيقاتي نرسس نگهداري مي شدند، نشان داد كه خانم هايي كه رژيم غذاييشان بيشترين ميزان kaempferol را در خود داشته است، درمقايسه با خانم هايي كه كمتر از اين ماده در برنامه غذايي خود استفاده مي كردند، تا %40 كمتر در خطر ابتلا به سرطان تخمدان قرار داشتند. علاوه بر اسفناج، موادغذايي سرشار از kaempferol شامل چاي (غيرگياهي)، پياز، كلم پيچ، تره فرنگي، كلم بروكلي، و زغال اخته مي باشد.
همچنين %34 كاهش ابتلا به سرطان تخمدان در خانم هايي كه بيشترين ميزان فلاون لوتئولين (موجود در مركبات) را در برنامه غذايي خود داشته اند، مشاهده شده است.
كمك به تقويت استخوان ها
ويتامين K موجود در اسفناج—تقريباً %200 از ارزش روزانه در يك فنجان اسفناج تازه و بيش از %1000 از ارزش غذايي روزانه در يك فنجان اسفناج بخارپزشده—در سلامت استخوانها اهميت بسياري دارد. ويتامين K1، اوستئوكالسين را فعال مي سازد كه اصلي ترين پروتئين غير كلاژني در استخوانهاست. اوستئوكاسين، مولكول هاي كلسيم را در داخل استخونها محكم ميكند. از اينرو، بدون ويتامين K1 كافي، سطح اوستئوكالسين در بدن به مقدار لازم نخواهد بود و تامين موادمعدني مورد نياز بدن ناقص مي شود. اسفناج همچنين منبع بسيار خوبي از ساير موادمغذي استخوان ساز ازجمله كلسيم و منيزيم مي باشد.
اسفناج و محافظت قلبي-عروقي
براي تصلب شريان و بيماري هاي قلبي ديابتي، موادغذايي معدودي درمقايسه با اسفناج مفيد و كمك كننده هستند. اسفناج منبعي عالي از ويتامين C و ويتامين A مي باشد كه دومي از بتا كاروتين موجود در آن سرچشمه مي گيرد. اين دو ماده غذايي آنتي اكسيدان هايي بسيار مهم هستند كه ميزان راديكال هاي آزاد موجود در بدن را كاهش ميدهند. ويتامين C به شكل آنتي اكسيداني محلول در آب و بتا كاروتين آنتي اكسيداني محلول در چربي عمل مي كند. اين گروه آنتي اكسيدان هاي محلول در آب به جلوگيري از اكسيده شدن كلسترول كمك مي كند. كلسترول اكسيده شده مي تواند به ديواره هاي رگ هاي خوني چسبيده و در آنجا جمع شود كه منجر به انسداد عروق، حمله قلبي و سكته مي شود. مصرف كافي از ويتامين C و بتا كاروتين از بروز چنين مشكلاتي جلوگيري كرده و يك فنجان اسفناج پخته، 294.8% از مقدار مورد نياز روزانه از ويتامين A و %29.4 از نياز روزانه از ويتامين C را تامين مي كند.
اسفناج منبع بسيار خوبي از فولات نيز مي باشد. فولات براي كمك به تبديل مواد شيميايي خطرناك كه هوموكيستين ناميده مي شوند و درصورت بالا رفتن مقدار آن در بدن مي تواند منجر به حمله قلبي يا سكته شود، به ساير مولكول هاي خوش خيم براي بدن لازم است. علاوه بر اين، اسفناج منبع بسيار عالي از منيزيم است، ماده معدني كه مي تواند به پايين آوردن فشار خون و محافظت در برابر بيماري هاي قلبي كمك كند. يك فنجان اسفناج پخته حاوي % 65.6 از نياز روزانه فولات و %39.1 از نياز روزانه منيزيم را تامين مي كند.
علاوه بر ذخيره بسيار خوب از ويتامين ها و موادمعدني محافظت كننده قلب، در تحقيقي كه در مجله كشاورزي و شيمي موادغذايي منتشر شد، مشخص گرديد كه اسفناج حاوي چهار پپتيد (تركيبات پروتئينه) مي باشد كه آنزيم آنژيوتنسين را خنثي مي سازد—همان آنزيمي كه با داروهاي ACE براي پايين آوردن فشار خون، خنثي مي شود. وقتي به حيوانات آزمايشگاهي كه فشارخون داشتند، اسفناج داده شد، بين 2 تا 4 ساعت روي فشارخون تاثير گذاشته و آن را كاهش داد. اما چه مقدار اسفناج بايد به اين حيوانات داده مي شد تا اثر كند؟ فقط 20 تا 30 ميليگرم از اين پپتيدهاي قوي اسفناج به ازاي هر كيلوگرم از وزن آنها كافي بود. در انسانها يك وعده سالاد اسفناج متوسط براي ناهار يا يك وعده اسفناج پخته براي شام بين 2 تا 4 ساعت روي فشار خون تاثير مي گذارد.
اسفناج سلامت معده و روده را تقويت مي كند
ويتامين C و بتا كاروتين موجود در اسفناج سلول هاي روده را از تخريب توسط راديكال هاي آزاد محافظت مي كند. و فولات موجود در اسفناج به جلوگيري از تخريب DNA و ايجاد تغيير در سلول هاي روده، حتي وقتي درمعرض موادشيميايي سرطان زا نيز قرار بگيرند، كمك مي كند. تحقيقات و مطالعات نشان مي دهد كه افراديكه از غذاهاي سرشار از ويتامين C، بتا كاروتين، يا فولات استفاده مي كنند، كمتر در خطر ابتلا به سرطان روده مي باشند.
موادمغذي ضد التهاب
موادمغذي موجود در اسفناج همچنين مي تواند به مشكلاتي كه التهاب در آن نقش دارد نيز كمك كند. براي مثال، آسم، ورم و التهاب مفاصل استخوانها، و روماتيسم همه بيماري هايي التهابي هستند. از آنجا كه بتا كاروتين و ويتامين C خواص ضد التهابي دارند، مي توانند براي كاهش علائم اين مشكلات در برخي بيماران مثمر ثمر باشند. علاوه بر اين، منيزيم و ريبوفلاوين موجود در اسفناج دو ماده مغذي هستند كه ميتوانند به كاهش تعدد حملات ميگرن در بيماران ميگرني كمك كند.
اسفناج و تقويت مغز
در تحقيقات انجام گرفته روي حيوانات، محققان دريافته اند كه اسفناج مي تواند به محافظت از مغر در برابر استرس هاي اكسايشي و كاهش تاثيرات زوال مغري ناشي از بالا رفتن سن، كمك كند. محققان دريافته اند كه خوراندن اسفناج به حيوانات آزمايشگاهي پير باعث تقويت ظرفيت يادگيري و مهارت هاي حركتي آنها مي شود.
سبزيجات سرشار از ويتامين E از كند شدن عملكرد مغز جلوگيري مي كند
عملكرد مغز به طور طبيعي با بالا رفتن سن زوال مي يابد، اما نتايج پروژه پيري و سلامتي شيكاگو نشان مي دهد كه خوردن فقط 3 وعده از سبزيجات برگدار در روز ميتواند زوال مغز را تا %40 كاهش دهد. درمقايسه با افراديكه كمتر از يك وعده در روز از اين سبزيجات استفاده مي كنند، افراديكه حداقل 2.8 وعده از آن را مصرف مي كنند تا %40 كاهش زوال عملكرد مغزي روبه رو بودند.
اين تحقيق كه توسط موسسه ملي پيري انجام گرفت، از اطلاعات رژيمي مربوط به 3،718 شركت كننده (%62 زن، %60 افريقايي-امريكايي، سن متوسط 74) استفاده نموده است. عملكرد مغزي را با چهار تست استاندارد مختلف سنجيدند كه يكبار در ابتداي تحقيق و بار ديگر بعد از سه سال و شش سال از گشت تحقيق انجام گرفت.
پس از تنظيم نتايج براي متغيرهاي دخيل احتمالي مثل سن، جنسيت، نژاد، ميزان تحصيلات، و عوامل خطرزاي بيماري هاي قلبي-عروقي، محققان دريافتند كه مصرف متوسط 2.8 وعده از اين سبزيجات در روز، %40 كاهش زوال شناختي را به دنبال خواهد داشت. درميان سبزيجات مختلف، سبزيجات برگدار موثرتر شناخته شده و هيچ رابطه اي هم بين مصرف ميوه و زوال شناخت ديده نشد. اين ممكن است به اين دليل باشد كه سبزيجات، و نه ميوه ها، حاوي مقدار بسيار زيادي ويتامين E مي باشد كه به پايين آوردن خطر زوال شناخت كمك مي كند. همچنين سبزيجات، و نه ميوه ها، معمولاً با كمي چربي مصرف مي شوند، مثل روغن زيتون يا سس سالاد، كه توانايي بدن براي جذب ويتامين E را بالا مي برد.
اسفناج و تقويت قدرت بينايي
لوتئين، يك كاروتينوئيد محافظ در برابر بيماري هاي چشمي مثل لكه هاي چشمي و آب مرواريد كه در اثر بالا رفتن سن ايجاد مي شود، در سبزيجات برگدار به ويژه اسفناج و همچنين كلم پيچ و بروكلي يافت مي شود. اما زرده تخم مرغ، گرچه ميزان لوتئين موجود در آن كمتر از اسفناج است، منبع بسيار بهتري است چون بسيار بيشتر از اسفناج، ميزان لوتئين موجود در خون را بالا مي برد. گرچههنوز مكانيسم آن كشف نشده است اما احتمالاً اين مسئله به خاطر چربي هاي موجود در زرده تخم مرغ (كلسترول و كولين) مي باشد چون لوتئين نيز مانند ساير كاروتينوئيدها محلول در چربي است و در غياب چربي جذب نمي شود. براي بالا بردن جذب لوتئين از اسفناج، توصيه مي شود آنرا به همراه كمي روغن زيتون يا به كمي تخم مرغ استفاده كنيد تا چربي مورد نياز براي جذب لوتئين فراهم شود.
آهن براي انرژي
اسفناج پخته منبع بسيار خوبي از آهن است، ماده ي معدني كه به ويژه براي خانم ها در دوره قاعدگي كهبيشتر در معرض كمبود آهن قرار دارند، مفيد است. بالا بردن ذخيره آهن با مصرف اسفناج ايده بسيار خوبي است، به ويژه به خاطر اينكه درمقايسه با گوشت قرمز، كه يكي از مهمترين منابع آهن است، بسيار كم كالري تر و فاقد چربي است. آهن يكي از مهمترين تركيبات هموگلوبين است كه اكسيژن را از ريه ها به همه سلول هاي بدن مي رساند و همچنين بخشي از سيستم آنزيم ها براي توليد انرژي و متابوليسم مي باشد. خانم ها باردار يا شيرده حتماً بايد مقدار آهن بدنشان را بالا ببرندو كودكان در حال رشد و نوجوانان نيز نياز به آهن زيادي دارند. در يك فنجان اسفناج پخته، % 35.7 از مقدار مورد نياز روزانه از آهن وجود دارد.
از اينرو، درحاليكه ممكن است با خوردن اسفناج همان موقع قوي و نيرومند نشويد، اما سلامتي شما را ارتقا خواهد داد.
توصيف
كسي كه اسفناج را خيلي معروف كرد ملوان زبل بود اما چه بد كه او اين ماده را به شكل كنسرو مصرف مي كرد. اسفناج تازه لطافت بافت و رنگ يشمي آن را كه طي فرايندهاي كارخانه اي از بين مي رود، حفظ مي كند. اسفناج خام طعمي ملايم و كمي شيرين دارد و ميتوان از آن در سالاد استفاده كرد، اما وقتي پخته مي شود طعم آن كمي اسيدي تر و قوي تر مي شود.
به طور كلي سه نوع اسفناج وجود دارد: نوع پيچ پيج آن كه برگ هايي حلقه حلقه، چين چين و پيچ پيچي دارد و بافت آن فنري و قابل ارتجاع است. يك نوع آن برگ هايي صاف و نرم پيك شكل دارد. و نوع ديگر آن كه ظاهري تقريباً مشابه به نوع پيچ پيچي دارد اما برگهايش به اندازه آن پيچ پيچي و تابدار نيست. اسفناج هاي كوچك كه به اصطلاح به آن بيبي اسفناج (baby spinach) مي گويند براي استفاده در سالاد بسيار عالي است چون طعم شيرين تري دارد.
تاريخچه
گفته مي شود كه مبداء اسفناج از ايران بوده است. در قرن هفتم وقتي پادشاه ناپل آنرا بعنوان هديه به چين فرستاد راه خود را به اين كشور باز كرد. تاريخچه اسفناج در اروپا نسبت به ساير سبزيجات كمتر است. اين گياه در قرن يازدهم به اروپا آورده شد.
اسفناج غذاي محبوب كاترين دو مديسي، يكي از شحصيت هاي تاريخي قرن شانزدهم، بود. وقتي وي براي ازدواج با پادشاه فرانسه خانه خود در فلورانس ايتاليا را ترك كرد، آشپرهايش را با خود به آنجا آورد تا اسفناج را به همان صورت كه دوست داشت برايش بپزند.
اسفناج در آب و هواي معتدل به خوبي رشد مي كند. امروزه، امريكا و هلند جزء بزرگترين توليدكننده هاي اسفناج در جهان مي باشند.
نحوه انتخاب و خريد
اسفناجي را انتخاب كنيد كه برگ هايي سبز و پرطراوت داشته باشد و هيچ نشانه زردي در آن نباشد. برگ هاي آن بايد تر و تازه و لطيف باشند و به هيچ وجه پلاسيده و از بين رفته نباشد. اسفناج تازه را در كيسه هاي پلاستيكي بسته بندي كرده و در آنرا شل ببنديد و در يخچال نگه داريد كه حدوداً 5 روز همانطور تازه مي ماند. قبل از بسته بندي آن را نشوييد چون رطوبت ممكن است باعث خراب شدن آن شود. از ذخيره كردن اسفناچ پخته خودداري كنيد چون ممكن است خوب نماند.
نكاتي براي تهيه اسفناج
اسفناج بايد خيلي خوب شستشو شود چون برگ ها و ريشه آن خاك جمع مي كند. قبل از شستن، ريشه هاي آن را كوتاه كرده و برگ هاي آنرا جدا كنيد. اسفاج ها را در يك لگن بزرگ ريخته و روي آن آب نيم گرم و ولرم بريزيد . برگ ها را خوب در آن آب شستشو دهيد تا همه كثيفي ها و گل هاي آن از بين برود. برگ ها را از آب بيرون آورده و لگن را خالي كنيد و دوباره با آب تميز پر كنيد و همين كار را دوباره تكرار كنيد تا به كلي آلودگي هاي آن از بين برود و ديگر آب كثيف نشود. اگر مي خواهيد از اسفناج در سالاد استفاده كنيد مي توانيد آن ها را تكانده تا آب آنها خشك شود و بعد خردشان كنيد. اما اگر ميخواهيد آنها را بپزيد خيس بودن آنها اشكالي ايجاد نمي كند بلكه به پختن آن كمك ميكند. اسفناج از جمله سبزيجاتي كه توصيه مي شود سريع بجوشانيد (تقريباً 1 دقيقه)، به اين خاطر كه جوشاندن آن به كاهش مقدار اكساليك اسيد موجود در آن كمك كرده و مزه آنرا شيرينتر مي كند.
چند نكته كوتاه:
• دفعه ديگر كه لازانيا درست مي كنيد كمي هم از برگ هاي اسفناج روي آن بريزيد.
• كمي اسفناج بخارپزشده را با سير له شده، ليموي تازه و روغن زيتون بخوريد.
• سالاد اسفناج پيش غذايي بسيار خوبي است.
سلامت
واكنش هاي آلرژيك به اسفناج
گرچه آلرژي و حساسيت دربرابر هر نوع غذايي ايجاد مي شود، اما تحقيقات نشان ميدهد كه برخي غذاها بيشتر از بقيه مشكلات آلرژيك ايجاد مي كنند. اينطور به نظر مي رسد كه اسفناج يكي از اين موادغذايي است. ساير موادغذايي كه واكنش آلرژيك بيشتري دارند عبارتند از: شير گاو، گندم، سويا، ميگو، پرتقال (مركبات)، تخم مرغ، مرغ، توت فرنگي، گوجه فرنگي، بادام زميني، گوشت خوك، ذرت، گوشت گاو. اين غذاها حتماً نبايد به تنهايي استفاده شوند تا در فرد حساسيت نشان دهند. مثلاً ماستي كه از شير گاو درست شده باشد هم مي تواند واكنش آلرژي زا ايجاد كند. بستني كه از شير گاو درست شده باشد هم نمونه خوبي است.
از جمله متداولترين علائم آلرژي هاي غذايي عبارتند از: اگزما، كهير، جوش هاي پوستي، سردرد، آبريزش بيني، خارش و سوزش چشم ها، خس خس كردن، اختلالات معده و روده، افسردگي، فزونكاري، و بيخوابي.
اسفناج و اكساليت
اسفناج جزء معدود موادغذايي است كه مقدار قابل توجهي اكساليت در خود دارد، ماده اي كه به طور طبيعي در گياهان، حيوانات، و انسانها يافت مي شود. وقتي مقدار اكساليت در مايعات بدن بيش از اندازه شود، ممكن است متبلور شده و مشكلاتي براي سلامتي ايجاد كند. به اين دليل، افراديكه به مشكلات كليوي و كيسه صفرا مبتلا هستند، بهتر است از خوردن اسفناج اجتناب كنند. تحقيقات آزمايشگاهي نشان مي دهد كه اكساليت مي تواند در جذب كلسيم توسط بدن نيز اخلال ايجاد كند. اما با اين وجود نتايج همه تحقيقات نشان مي دهد كه توانايي اكساليت براي پايين آوردن جذب كلسيم بسيار پايين مي باشد. اگر دستگاه گوارشتان سالم است و مشكلي ندارد و موقع خوردن غذاها خوب آنها را مي جويد، از غذاهاي سرشار از كلسيمي كه حاوي اسيد اكساليك هم هستند مي توانيد به خوبي فايده ببريد.
اسفناج و عوامل گواترزا
اسفناج حاوي مواد گواترزا است—موادي كه به طور طبيعي در برخي موادغذايي وجود دارد و در عملكرد غده تيروئيد اختلال ايجاد مي كند. افرديكه مبتلا به مشكلات تيروئيدي هستند بهتر است تا حد امكان از مصرف اسفناج خودداري كنند. پختن اسفناج مي تواند به از بين بردن اين مواد و تركيبات كمك كند. البته هنوز مشخص نيست كه چه ميزان از اين مواد با پختن از بين مي رود و يا مصرف آن چقدر براي افراد تيروئيدي خطر دارد.
اسفناج و پورين (Purine)
اسفناج به طور طبيعي حاوي موادي است كه پورين ناميده مي شوند. پورين معمولاً در گياهان، حيوانات وانسانها يافت مي شود. در برخي افراد كه درمعرض مشكلات مربوط به پورين هستند، مصرف بيش از اندازه از اين مواد مي تواند مشكلاتي را براي سلامتي افراد ايچاد كند. از آنجا كه پورين مي تواند به اسيد اوره تجزيه شود، مصرف بيش از اندازه آن ممكن است باعث بالا رفتن اسيد اوره در بدن شود. مشكلي كه نقرس ناميده مي شود و شكل گيري سنگ كليه از اسيد اوره دو نمونه از مشكلاتي است كه مي تواند در اثر مصرف زياد مودغذايي حاوي پورين ايجاد شود. از اينرو، افراديكه مشكلات كليوي يا نقرس دارند بهتر است مصرف موادغذايي حاوي پورين مثل اسفناج را محدود كنند.

تاجريزي

گياهي است تقريباً كركدار يك ساله، به ارتفاع تا 70سانتي متر با موهاي ساده و ساقه هاي افراشته يا خوابيده. برگ ها تخم مرغي لوزي شكل تا سرنيزه اي كامل با حاشيه اي دندانه اي سينوسي، گل آذين گرزن با 10-5 گل، گل ها پراكنده در طول محور، دمگل ها معمولاً بسيار كوتاه تر و در زمان ميوه دهي به صورت خميده. جام گل سفيدرنگ، ميوه سته اي به رنگ سياه كدر يا سبز به عرض 10-6 ميلي متر. اين گياه بر روي زمين هاي شخم خورده و يا زراعي مي رويد. قسمت هاي هوايي گياه مورد استفاده دارويي قرار مي گيرد. البته لازم به ذكر است كه اين گياه جزء گياهان سمي است و فقط مصرف موضعي آن مجاز است. موسم گلدهي گياه از خرداد تا شهريور ماه است و در اوايل پاييز ميوه هاي آن كاملاً رسيده مي شود لذا جمع آوري گياه در اواخر تابستان توصيه مي شود. اين گياه در غالب نواحي ايران مي رويد و از جمله مناطق رويش آن مي توان نواحي اطراف تهران، گرگان، مازندران، كلاردشت، گيلان، لاهيجان، اصفهان، آذربايجان، فارس، بلوچستان و خراسان را نام برد.
اين گياه داراي آلكالوئيدهاي استروئيدي مختلف است همچنين گياه حاوي فلاونوئيدروتين، تاتن، لينولئيك و پالميتيك اسيد است. فرآورده هاي استعمال خارجي گياهان جنس سولانوم در درمان اگزما مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين در ژاپن شاخه هاي جوان اين گياه به فرم موضعي در درمان بيماري هاي پوستي و سپوريازيس كاربرد دارد. با توجه به اينكه گياه سمي است مصرف خوراكي ندارد. فرآورده هاي موضعي آن سه مرتبه در روز در محل ابتلا استفاده مي شود. اندام هوايي خشك شده اين گياه حداقل داراي 0/1درصد آلكالوئيد سلاسودين است.

باقلا

منبع:روزنامه قدس
باقلا گياهي است علفي و يك ساله كه ارتفاع آن تا 80 سانتيمتر مي رسد. برگهاي آن متناوب و مركب است كه داراي برگچه هايي به شكل تخم مرغ مي باشد. گلهاي باقلا درشت و سفيد كه داراي لكه هاي سياه و يا بنفش است. ميوه آن كه همان باقلا است داراي غلافي پوشيده از كرك بطول تقريبا 12 سانتيمتر است.در هر غلاف تعدادي دانه قرار دارد. گل و شاخه گلدار، ميوه و تخم باقلا مصارف طبي دارند.ضمناً باقلا داراي ماده اي به نام فيتين Phytine)) مي باشد كه بسيار مغذي است و تقويت كننده بدن است. اين ماده كلسيم بدن را تأمين مي كند باقلا غذاي خوبي براي دوران نقاهت است.
خواص داروئي:
باقلا از نظر طب قديم ايران سرد و تر است و گل آن گرم مي باشد.
1) دم كرده گل باقلا ضد تشنج و ادرار آور است.
2) دم كرده گل باقلا سنگ كليه را دفع مي كند و براي قولنجهاي كليوي مفيد است.
3) جوشانده باقلا براي ورم مثانه مفيد است.
4) جوشانده باقلا اثر خوبي در رفع رماتيسم دارد.
5) از جوشانده باقلا براي درمان نقرس استفاده كنيد.
7) باقلا را اگر با سركه و آب بپزيد و با پوست بخوريد اسهال مزمن را درمان مي كند.
8) براي رفع گرفتگي صدا باقلا را با روغن بادام و قند مخلوط كنيد و بخوريد.
9) ضماد باقلا با شنبليله و عسل براي نرم كردن دمل و ورم بناگوش و زير چشم مفيد است.
10) ضماد باقلا جوش و كورك را مي رساند و چرك را خارج مي كند.
11) براي درمان تكرر ادرار از جوشانده ريشه باقلا استفاده كنيد.
12) براي رفع التهاب و درد نوك انگشتان و ناخن بايد يك مشت برگ باقلا را با نيم ليتر آب بجوشانيد و بگذاريد كمي سرد شود و انگشتان خود را به مدت دو ساعت در آن قرار دهيد تا برطرف شود.
مضرات:
باقلا در بعضي از اشخاص توليد نفخ و سنگيني سر و معده مي كند براي جلوگيري از اين عوارض بايد ابتدا باقلا را پوست كنده و بجوشانيد و آب آن را دور بريزيد. سپس به آن مقداري آب اضافه كرده و بعد از پختن با روغن بادام و ادويه گرم مانند دارچين و فلفل بخوريد.مصرف باقلاي تازه ممكن است توليد مسموميت و حساسيت شديد كند كه گاهي موجب مرگ مي شود، بنابراين بايد در خوردن باقلاي تازه و خام احتياط كنيد. معمولا ً اشخاصي كه به باقلاي تازه حساسيت دارند فاقد يك آنزيم مخصوص هستند

با مصرف فندق از تحليل مغزي و عوارض كهولت سني بكاهي

منبع:www.nioc.org
به گفته يك محقق طب سنتي، مصرف فندق براي افراد مسن، علاوه بر جلوگيري از آتروفي مغزي ازعوارض ديگر كهولت سن، جلوگيري مي‌كند.
حسين علي فلاح تفتي يك محقق طب سنتي در گفت‌وگو با ايسنا، اظهار داشت: گياه فندق با نام علمي “corylus-avellance” داراي طبيعت گرم و خشك و تقويت كننده‌ي جوهر مغز است. وي افزود: فندق متشكل از فسفر، روغن ثابت معطر، آلانتوئيك اسيد، پروتئين، كلسيم، آهن، سديم و پتاسيم است.
اين محقق طب سنتي، خاطرنشان كرد: بر پايه نظرات حكماي طب سنتي، فندق از معدود غذاهايي است كه در روند جلوگيري از آتروفي مغزي (كوچك شدن مغز) و تحليل رفتن نيروها و انرژي‌ها و حتي قواي مغزي به شكل قابل توجهي موثر بوده و حتي در درمان آن، دارويي بي‌نظير است. وي ادامه داد: مصرف فندق براي افراد مسن علاوه بر تجديد قواي مغزي و جلوگيري از آتروفي مغزي، آلزايمر و ديگر عوارض ناشي از كهولت سن در مغز را به علت وجود روغن‌هاي خاص و همچنين خاصيت خلط آوري و تقويت كنندگي و مقوي بودن، كاهش مي‌دهد. فلاح، فندق را غذاي دارويي مفيد دانست كه دسترسي به آن به سادگي امكان پذير بوده و صرفه‌ي اقتصادي نيز دارد.
وي در خصوص نحوه مناسب استفاده از فندق به عنوان يك دارو، توضيح داد: 5 تا 10 عدد مغز فندق به همراه يك استكان آب جوش و مقداري عسل با عنوان شير فندق را مي‌توان مصرف كرد.
اين محقق در پايان، مصرف توام فندق با ديگر مغزها نظير بادام سفيد شده، بادام هندي، پسته و گردو را مفيد دانست و تاكيد كرد: با مصرف تركيب مذكور مي‌توانيد شادابي و جواني خود را حفظ و از پيري زودرس و عوارض آن جلوگيري كنند.

فلفل سياه

نام علمي: Piper nigrum
خانواده: Plantaginaceaepiperaceae
گياهي است درختچه اي و كاملا فاقد كرك با ساقه اي مدور و بالارونده و پيچان كه مي تواند در محل گره هايش ريشه توليد كرده، داراي انشعابات محكم است. برگ ها چرمي با پهناي متفاوت برخي اوقات در سطح تحتاني به رنگ سبز تيره به شكل تخم مرغي مستطيلي با قاعده اي كاملا گرد يا قلبي متقارن يا نامتقارن داراي 95رگبرگ متناوب و مشخص است. گل آذين به فرم سنبله است. ميوه ها كروي است كه بعد از رسيدن قرمز شده و لايه گوشتي روي آنها نازك است. قسمت مورد استفاده گياه ميوه ها است. ميوه هاي فلفل سياه تقريبا كروي با سطحي كاملا چروكيده و به رنگ قهوه اي تيره تا سياه مايل به خاكستري است. ميوه هاي سبزرنگ كاملا رشد يافته فلفل را جمع آوري و در برابر آفتاب خشك مي كنند به اين ترتيب به دليل نوعي تخمير رنگ ميوه ما سياه مي شود. فلفل سياه داراي بوي معطر و طعم تيز است. گياه بالارونده فلفل دو سال پس از رويش در ماه هاي خرداد و تير گل مي دهد و در آذرماه خوشه ميوه هاي سبز تقريبا رسيده آن جمع آوري مي شود. اين گياه بومي جنوب غرب هند بوده و به طور گسترده اي در كشورهايي با آب و هواي حاره اي كشت مي شود. ميوه هاي فلفل سياه داراي 61/5 درصد اسانس بي رنگ تا كمي متمايل به سبز و تا 10 درصد تركيبات تند اسيدآميدي و نشاسته و پروتئين و مقادير جزيي مواد معدني است. از فلفل سياه به عنوان ضدنفخ، اشتهاآور، ضدالتهاب و مسكن موضعي استفاده مي شود و اثرات ضدميكروبي و ضدعفوني كننده از آن گزارش شده است.
همچنين به عنوان يك چاشني تند مصرف خوراكي دارد. در طب گذشته از فلفل سياه در درمان سوءهاضمه و سرفه استفاده شده و براي آن اثرات آرامبخش و ضددرد قائل بوده اند. در استعمال خارجي به عنوان محرك موضعي براي رويش مو از آن استفاده مي كرده اند.

وشا

نويسنده:سحر شهنازي
گياهي است با بن ساقه ضخيم و قطور. داراي برگ هاي رشته اي طوقه اي فراوان. ساقه به ارتفاع 250- 180 سانتيمتر در ابتدا به رنگ كاهي سبزفام و سپس به رنگ قهوه اي فام. گره ها متورم و كلفت نيستند. كليه برگ هاي قاعده اي سه بار بريده، اولين قطعات داراي بريدگي هاي شانه اي به ندرت با بريدگي هاي دوبارشانه اي، ميوه ها مستطيلي پهن به رنگ قهوه اي- بنفش، در ابتدا كرك آلود و سپس بدون كرك است. ريشه 4-3ساله گياهان مذكور داراي مغز سفيدرنگ است. در مجاري ترشحي ساقه و ريشه گياه، شيره اي شيري رنگ جريان دارد كه فرآورده دارويي آن محسوب مي شود و بر اثر گزش حشرات و با ايجاد زخم و خراش تحت اثر عوامل مختلف طبيعي يا وارد آوردن خراش و زخم توسط ابزارهاي مخصوص از پوست ساقه و يا ناحيه يقه گياهان مذكور به خارج ترشح مي شود. در تجارت وشا به دو صورت اشكي و توده اي عرضه مي شود. وشا طي ماه هاي خرداد و تير جمع آوري مي شود. و حاوي 0/3- 0/1 درصد روغن فرار، 70- 65 درصد رزين و صمغي مشابه صمغ عربي است. وشا به عنوان خلط آور و ضداسپاسم مورد مصرف قرار مي گيرد. در طب گذشته وشا به صورت موضعي در درمان حساسيت پوستي مانند كهير، ضددرد و ضدالتهاب مورد استفاده قرار مي گرفته است. اثرات ضدميكروبي روغن فرار اين گياه تائيد شده است.

قدومه شيرازي

گياهي است يك ساله به بلندي 10-5 سانتي متر، شاخه هاي آن از قسمت پاييني گياه منشعب شده و انشعابات به صورت افراشته و بسيار شكننده هستند. برگ آن كشيده- قاشقي، داراي نوك كند، دندانه هاي كوتاه در نصفه بالايي برگ. دمبرگ پوشيده از كر ك ها و پرزهاي ستاره اي است. ميوه از نوع خورجينك، تخم مرغي پهن نوك دار، بدون كرك داراي بال و در حالت رسيدن قرمزرنگ است. دانه ها بخش دارويي گياه را تشكيل مي دهند. دانه ها گرد، پهن و خاكستري هستند داراي پوشش نازك موسيلاژي هستند كه در كناره هاي دانه به صورت بال كوتاه و سفيدرنگ مشهود است. در زمان رسيدن ميوه كه پوسته آن به رنگ زرد ديده مي شود جمع آوري مي گردد. دانه هاي اين گياه حداقل حاوي 15 درصد موسيلاژ هستند. از قدومه عمدتاً به عنوان نرم كننده سينه، برطرف كننده سرفه و ملين استفاده مي شود. در طب گذشته از قدومه به عنوان خلط آور و ضدالتهاب استفاده مي كرده اند. 9-6 گرم دانه قدومه را در يك ليوان آب جوش ريخته و به مدت نيم ساعت بخيسانيد. سپس روزي سه بار هر بار يك فنجان ميل كنيد. آنچه تحت نام قدومه در بازار دارويي ايران ارائه مي شود عبارت است از قدومه شيرازي و قدومه شهري.قدومه شهري دانه هاي گياه Lepidium perfoliatum از خانواده شب بو است كه به جاي دانه هاي قدومه شيرازي با نام عمومي قدومه ارائه مي شود. قدومه شيرازي در كشورهاي مصر، عربستان، فلسطين، ايران، پاكستان و عراق انتشار دارد.

اسفرزه

نويسنده:سحر شهنازي
گياهي است علفي، چندساله به بلندي 10-5 سانتي متر، بدون ساقه و با كرك هاي نرم، برگ ها به حالت روزت كشيده، باريك تا نيزه اي، نوك تيز، پوشيده از كرك هاي كم و بيش فراوان است. سنبله گرد يا كشيده و كركدار است. گلبرگ ها لوب دار، تخم مرغي يا گرد – قلبي شكل، قايقي شكل- و تخمدان داراي دو تخمك است. دانه ها و پوست دانه، اندام دارويي اين گياه را تشكيل مي دهد. دانه ها تخم مرغي و قايقي شكل به رنگ خاكستري مايل به قهوه اي با ته رنگ ملايم صورتي است. زمان جمع آوري دانه ها مردادماه است. انتشار عمومي اين گونه در هندوستان، پنجاب، ايران و جزاير قناري است. دانه هاي اسفرزه داراي موسيلاژ، پروتئين، قند، روغن ثابت و تانن است. موسيلاژ حاصل از آن داراي دو بخش است كه يك قسمت در آب سرد و قسمت ديگر در آب داغ محلول است. قسمت محلول در آب داغ پس از سرد شدن به حالت ژل درمي آيد.
از دانه اسفرزه به عنوان ضدسرفه، ضد التهاب دستگاه گوارش، ملين و در درمان سندروم روده تحريك پذير استفاده مي شود. از موسيلاژ آن در فرآورده هاي آرايشي به عنوان امولسيون كننده و از پوست دانه ها به صورت موضعي در رفع تحريك پوست استفاده مي شود. از اسفرزه در طب گذشته به صورت خوراكي به عنوان ملين و به صورت موضعي به عنوان ضدالتهاب استفاده مي شده است. از فرآورده هاي موجود در بازار مي توان به گرانول پسيليوم و پودر پسيليوم اشاره كرد. دانه هاي اين گياه با دانه گياهان تيره شب بو، ميوه هاي تيره گندميان و ساير گونه هاي جنس Plantggo ممكن است اشتباه شود.5-3 گرم پوست دانه به صورت خوراكي به عنوان ملين يا 10-5 گرم دانه پس از چند ساعت غوطه ور بودن در آب گرم همراه با مقدار زيادي آب مي تواند مصرف شود.

تمشك

اسم من تمشك است . به من تميش – تلس – سه گل – توت سه گل و تلو هم ميگويند . در كتب قديم از من به اسامي عليق الجيل – توت العليق يادشده است و در همه جا مرا برادر و قائم مقام توت فرنگي معرفي كرده اند . من داراي انواع خاردار نيز مي باشم ، به انواع خاردار من در نورلم ، در شير گاه و مياه دره تميش رد آمل دوته – در راميان تموش و بورنيگان در تنكابن والش و ولش و جولوش در آستارا ، هندل در لاهيجان كره تيف درارسياران ، بورجن در طوالش ، تميشه بور در رودسر و رامسر تمشك ، و در بجنورد دولانا ، در مازندران تمش و در كردستان تورك نامند . ميوه من چپالك سرشار از ويتامين هاي ث ، قند ، توت ، جوهر ليمو و ترشي سيب است وبه همين جهت طعم ترش مطبوعي دارد . و به علت داشتن املاح زياد ، خون را قليايي كرده و ترشي آن را از بين ميبرد . ميوه من بسيار خنك و ضد رطوبات بدن است و راه ورود ميكروبها را به عروق مي بندد و از خونريزي و فساد خون جلوگيري كرده و رقت خون را درمان ميكند . ملين و اشتها آور بوده و ادرار را زياد مي كند . مسكن صفرا و پاك كننده صفرا از امعاء است . بهترين درمان رماتيسم و تصلب شرايين است ، براي كساني كه از درد معده رنج مي برند ، ميوه خوبي است و از تحريكات جلدي جلوگيري مي نمايد . قندش براي مبتلايان به مرض قند مفيد و مداوا است خوردن آن تنفس را آسان و تنگ نفس را درمان ميكند . شربت من براي مبتلايان به تب و آبله مرغان و سرخك بسيار مفيد است . غرغره جوشانده من براي درمان درد گلو و آنژين سود فراوان دارد . سكنجبين ميوه من خنك كننده بوده و براي رفع يرقان و التهاب صفرا و كبد سود بخش است .
ضماد برگ من جهت زخم هاي سرد و بر آمدگي چشم از حدقه مفيد است . عصاره برگ و ساقه من كه تازه چيده و كوبيده و با كمي صمغ مخلوط نمايند ، جهت امراض چشم مخصوصا جوش پلك و ريزش اشك و ناخنه و ورم پلك چشم مفيد مي باشد . جويدن برگ من جهت ورم لثه و رفع بي حسي آن مفيد مي باشد . جوشهاي دهان را از بين ميبرد و بوي بد دهان را برطرف مي نمايد . نوشيدن آب برگ و ساقه من كه تازه باشد با كمي صمغ عربي جهت تقويت معده و خونريزي معدي و بند آمدن اسهال و معالجه بواسير مفيد است . گل من نيز اسهال را بند مي آورد و ضماد برگ من بر روي دكه بواسير خوني نافع است . ميوه ي من قابض ترين اعضاي من است ، نوشيدن جوشانده ي ريشه من علاوه بر بند آوردن اسهال ، سنگ كليه و مثانه را خرد ميكند . ضماد برگ من ورمها را فرو مي نشاند و كورك و دمل را با زميكند و مانع زياد شدن زخم هاي خوره اي است .ماليدن عصاره ميوه ي من جهت زخم هاي آبدار و چركي نافع بوده ، آنها را خشك ميكند و گل من نيز همين خاصيت را دارد . ضماد برگ و ساقه هاي نازك من جهت كوفتگي پا كه در اثر ورزش و راه پيمايي عارض شود نافع است . پخته برگ و ميوه من مو را سياه ميكند و خضاب خوبي است و مداومت در استفاده از آن مانع سفيد شدن مو ميباشد و اين خاصيت به علت داشتن فلز منگنز است كه در آن زياد بوده و عالم سياهي موي بدن انسان مي باشد ميوه من پادزهر سموم حيواني است و مخصوصا ضد سم مار ماهي شاخ دار است . مقدار خوراك عصاره و گل من 9 مثقال است

سماق

خوردن مرتب سماق براي مبتلايان به ديابت مفيد است. زيرا يكي از عوامل به وجود آمدن عوارض و بيماري هاي مختلف در افراد ديابتي تركيب شدن گلوكز با مولكول هاي پروتئينهاي حياتي بدن است كه به تغيير ساختار شيميايي و عملكرد اين پروتئينها مي انجامد. مطالعات انجام شده روي گياه سماق نشان مي دهد كه سماق در حدود 81 درصد از بروز اين فرايند جلوگيري مي كند.
سماق همچنين ادرار آور است.
ساق براي برطرف شدن تهوع و بي اشتهايي و تب و رماتيسم و نقرس مفيد است و خاصيت ميكروب زدايي دارد.
توجه: سماق را بايد دور از نور خورشيد و هوا نگهداري كرد و مصرف زياد آن نيز گاهي اوقات مسموميت زاست.سير براي دستگاه گوارش خاصيت آنتي بيوتيكي دارد .

انگور فرنگي سياه

نويسنده: فرزانه محمد حسيني
انگور فرنگي سياه درختچه‌اي است با شاخه‌هاي راست و برگ‌هاي بريده كه پشت برگ‌هاي آن برجسته مي‌باشد، گل‌هاي زرد كمرنگ آن به ميوه‌هاي سياه تبدل مي‌شوند كه ارتفاع آن 1/5 تا 2 متر مي‌رسد. وطن اوليه آن آسيا بوده و در باغ‌ها يا در مزارع كشت مي‌گردد. در نقاط و محل‌هاي معتدل و در خاك غليظ پرورش مي‌يابد. براي پرورش آن بايد زمين كاملا مرطوب ولي بي‌آنكه آبگير باشد انتخاب شود.
برگ و شاخه‌هاي سالم و بدون آفت را جمع‌آوري و در سبد و در كوران هوا و يا در خشك‌كن با درجه 45 سانتيگراد خشك مي‌كنند، ديگر مواد مورد استفاده اين گياه عبارتند از: ميوه، ريشه و گل.
گل اين ميوه در فصل بهار گل مي‌كند و بايستي برگ‌هاي آن در ماه‌هاي تير و مرداد چيده و خشك شود.
تركيبات شيميايي: درختچه اين ميوه داراي تانن‌ها، اموليسن يك اسانس روغني به رنگ سبز روشن، 10 تا 13 درصد از قندهاي مختلف، پكتين 2/6 تا 3/70 درصد از اسيدهاي آلي مانند اسيد سيتريك وينيك، تارتريك و ويتامين C و مواد ضدعفوني كننده گياهي مي‌باشد در اين ميوه مقداري ويتامين C وجود دارد كه بيشتر از غالب ميوه‌ها و معادل 150 تا 200 ميلي‌گرم در 100 گرم ميوه است. انگور فرنگي سياه داراي ويتامين‌هاي B و A و قندها، مواد معدني، مواد رنگي ضد عفوني كننده است. تمامي اين مواد روي سيستم اعصاب در بدن اثر خوبي داشته، اين ماده رنگي علاوه بر تحريك نمودن بدن مبادلات داخلي بدن را بهبود مي‌بخشد و به همين علت مقاومت بدن را در مقابل بسياري از عفونت‌ها بالا مي‌برد، خاصيت مداري كه اين ميوه دارد به جهت عناصري مانند اكسيداز و اسيدكينيك موجود در آن است. مطالعات انجام شده توسط دانشمندان انگليسي نشان مي‌دهد كه استفاده از برگ‌ها و سرشاخه هاي اين ميوه اثر ضد رماتيسمي و ضد نقرس را دارا مي‌باشد. انگور فرنگي سياه حاوي مواد زير است؛ آب 80 تا 87 گرم، مواد ازته 0/88 تا 1 گرم، مواد چربي 50 درصد تا 53 درصد گرم، مواد ئيدروكربنه 6/8 تا 13/5 گرم، سلولز 2/71، خاكستر 0/63 گرم، در ضمن مقاومت ويتامين C موجود در ميوه اين گياه بيشتر از ميوه‌هاي ديگر در مقابل گرما و اكسيژن است.
خواص درماني: دم‌كرده برگ و سرشاخه‌هاي آن داراي اثر مدر، معرق و ضد رماتيسم است، به علاوه اثر مقوي و قابض نيز دارد. مصرف آن در ورم مفاصل و آب آوردن نسوج به كار مي‌رود و براي كساني كه از درد سنگ كليه و ناراحتي‌هاي مجاري ادرار و مثانه رنج مي‌كشند نيز توصيه مي‌شود. اين ميوه اثر دفع كننده اوره و اسيد اوريك را دارد و در درمان فشار خون؛ تصلب شرائين، اختلالات گردش خون در زمان يائسگي در بانوان، تورم كبد و يرقان اثر مفيدي ظاهر مي‌كند. برگ‌هاي اين گياه مبادلات متابوليكي را تقويت نموده، كساني كه دچار يبوست هستند بهتر است حتما از اين ميوه استفاده كنند. با مصرف جوشانده برگ اين ميوه، ادرار افزايش يافته و مقدار زيادي اوره و اسيد اوريك كه عامل اصلي بيماريهاي ياد شده هستند از بدن دفع مي‌گردند. از برگ اين گياه به علت اثر قابضي كه دارد مي‌توان در درمان اسهال‌هاي ساده و درد معده استفاده كرد. علاوه بر آن در سردردهاي يك طرفه، سرفه‌هاي تشنجي و سياه سرفه‌ها مي‌توان از آن استفاده‌هاي لازم را به عمل آورد.
در استعمال خارجي از جوشانده برگ‌هاي آن مي‌توان در پانسمان و رفع التهاب زخم‌ها و تسريع بهبود اوسرها از آن استفاده كرد. اين جوشانده هم براي رفع ناراحتي‌هاي مخاطي مانند دهان، درد گلو، ورم لوزتين، گرفتگي صدا اثرات مفيدي ظاهر مي‌نمايد. طريقه تهيه دم‌كرده‌اي كه از اين گياه به دست مي‌آيد به شرح زير مي‌باشد؛ ابتدا دم‌كرده 30 تا 35 گرم برگ و سرشاخه‌ها را در يك ليتر آب ريخته و پس از جوشاندن صاف كرده و در روز به صورت 3 الي 4 فنجان مصرف كنيد اين دم‌كرده در رفع التهابات معده و اثني عشر موثر و مفيد است براي رفع نقرس مي‌توان از اين دستورالعمل استفاده كرده ابتدا برگ خشك شده انگور فرنگي را به مقدار 100 گرم، برگ زبان گنجشك 50 گرم و گل شير برنج 50 گرم تهيه كرده و همه مواد را به صورت جداگانه به صورت پودر درآورده و آنها را باهم بجوشانيد و بعد از جوشاندن، صاف نموده و اجازه دهيد كمي سرد شود و سپس به مقدار 2 تا 3 فنجان در روز از آن مصرف كنيد:
توجه: قبل از مصرف سعي كنيد اگر ناراحتي معده و روده نداريد و يا به جوشانده حساس نيستيد مصرف كنيد زيرا كه مصرف اين محلول براي اين‌گونه اشخاص بسيار زيان‌آور است.
خوردن ميوه‌ها و سبزي‌ها را فراموش نكنيم تا هميشه از بدني سالم و قوي برخوردار باشيم

گاوزبان

مقدمه :
يكي از عجايب سلسله كوه هاي البرز كه قله عظيمي چون دماوند دارد، پرورش چندين نوع گياه دارويي است كه اثر درماني زيادي دارند و منحصراً در دامنه هاي اين كوه به عمل مي آيند و در كوه هاي ديگر اثري از آنها نيست. چندي پيش جرايد ايران از يكي از اين گياهان سخن گفته و اثرات سحرآميز آن را بيان داشتند و نوشتند كه كارشناسان خارجي بذر اين گياه را به كشورهاي ديگر برده اند، ولي با كوشش فراوان نتوانسته اند آن را به عمل آورند، زيرا اين گياه فقط در زادگاه اوليه خود سبز مي شود.
گاو زبان با نام علمي borago officinalis يكي از گياهان دو لپه مي‌باشد. گياهي است علفي و يكساله كه ارتفاع ساقه آن تا 60 سانتيمتر مي‌رسد ساقه آن شياردار و خاردار مي‌باشد. برگهاي اين گياه ساده و پوشيده از تارهاي خشن است. گلهاي آن به رنگ آبي ، سفيد ، بنفش و آبي مي‌باشد. گاو زبان احتمالا از شمال آفريقا به نواحي ديگر راه يافته و امروزه در منطقه مديترانه ، نواحي شمال آفريقا و قسمتهايي از خاورميانه مي‌رويد. گل ، برگ و سرشاخه‌هاي گلدار آن به مصرف دارويي مي‌رسد .
گاوزبان يك گياه علفي يك ساله است كه از ارديبهشت تا شهريور گل مي دهد. اين گياه به احتمال زياد بومي منطقه مديترانه است ولي بعضي محققين عقيده دارند بومي خاورميانه است. كشت و كار گاوزبان بوسيله عربها در جنوب اسپانيا در قرون وسطي معرفي شد. اين گياه در بسياري از مناطق اروپا, غرب آسيا و آمريكاي شمالي مي رويد و اغلب بصورت وحشي در محل هاي لم يزرع و كناره رودخانه ها ديده مي شود.
هر چند در كتب قديم به گل گاوزبان ” لسان الثور” مي گويند، ولي در واقع نام ديگري ندارد. اسم فرانسوي، انگليسي، آلماني، تركي و غيره هم ندارد، چون در هيچ نقطه اي از زمين جز دامنه كوه هاي البرز به عمل نمي آيد و با گياه ديگري كه در آذربايجان و شهرهاي ديگر ايران و كشورهاي ديگر مي رويد و به غلط به گاوزبان مشهور شده است، نسبتي ندارد. براي اينكه اين اشتباه كه حدود چند قرن است پزشكان و دارو سازان را گمراه كرده است، از بين برود اين را “گل گاوزبان” و ديگري را “گياه گاوزبان” بناميد. اين دو گياه متفاوت هستند، تنها گل هايشان كمي به هم شبيه است، هيچگونه خواص مشتركي ندارند و از نظر منافع طبي با هم متضاد مي باشند. گل هاي “گل گاوزبان” درشت تر از گل هاي”گياه گاوزبان” است.
“گل گاوزبان” در ايران، و “گياه گاوزبان” در اروپا و امريكا شهرت زيادي دارند. پزشكان سنتي ايران در معالجه بسياري از امراض از “گل گاوزبان” استفاده مي كردند و نتيجه مي گرفتند. پزشكان جديد هم خواص “گل گاوزبان” را مي دانستند و براي دسته اي ديگر از امراض تجويز مي نمودند و چون عطاران فرقي بين “گل گاوزبان” و “گياه گاوزبان” قايل نبودند، آنها را به جاي هم مي دادند، و به همين جهت معالجه آنها نتيجه نمي داد و محققين از اينكه خواص و منافع اين گياه از بين رفته است در تعجب بودند.
يكي از مترجمين، تمام فوايد “گياه گاوزبان” راترجمه كرده و به “گل گاوزبان” نسبت داده، سپس پرسيده است: چرا ايرانيان فقط از گل گاوزبان استفاده مي كنند؟… به برگ و سرشاخه هاي آن توجهي ندارند، در جواب ايشان بايد بگوييم كه گل گاوزبان، فقط گلش فوايد طبي دارد، زيرا گياهي كه فرنگي ها به او “بوراش” مي گويند گل گاوزبان نيست.
صاحب كتاب “تحفه” در شرح گاوزبان چنين مي نويسد: گل گاوزبان لاجوردي و شبيه گل انار بوده و تخم آن مستدير( حلقوي شكل ) و لعابي است و در كوه هاي دارالمرز(البرز) بسيار زياد يافت مي شود. گياه ديگري كه در اصفهان و بعضي از بلاد، گاوزبان مي دانند “مرماخوز” است كه گل آن لاجوردي و كوچك و مدور است. (“مر” نام قبيله اي از ساكنان شمال افريقاست كه بذر چند گياه دارويي را كه يكي از آنها گياه گاو زبان است به اسپانيا برده و در آنجا پرورش داد و استعمال آنها را در طب معمول داشته اند. اين گياهان به اسامي مختلف مرماتوس، مرماهوس، مرمازا در كتب طبي قديم وارد شده و خواص آنها تحقيق گرديده است.) بعد از جنگ هاي صليبي گياه گاوزبان را از اسپانيا به اروپا آوردند و در آنجا كاشتند و چون در كتاب قانون ابو علي سينا از گل گاوزبان زياد تعريف شده بود و اين كتاب نيز در مورد قبول و استناد استادان پزشكي اروپا بود، به همين جهت مورد توجه واقع گرديد، ولي متاسفانه گياه گاوزبان هيچ يك از خواص گل گاوزبان اصلي را نداشته و در عوض منافع ديگري داشت كه كم كم محققين اروپايي به آن پي بردند. از جمله معلوم شد كه سرشاخه، گل و برگ اين گياه داراي مقداري شوره بوده، عرق وادرار را زياد مي كند. در صورتي كه در كتب طبي ايرانيان كه در دانشگاه هاي اروپا تدريس مي شد، چنين خواصي را به او نسبت نداده بودند.
حال اجازه فرماييد اين دو گياه را به طور جداگانه معرفي كرده و منافع آنها را شرح دهيم:
گل گاوزبان اصلي
اين گياه به طور خودرو، منحصراً در دامنه ي كوه هاي البرز به عمل مي آيد و تاكنون اهلي نشده و قابل كشت نيست.
– مقوي روح و اعضاي رئيسه بدن بوده، حواس پنجگانه يا بهتر بگويم، حواس هجده گانه آدمي را تقويت مي كند.
– شكم را نرم و كيسه صفرا را باز مي كند، اخلاط سوخته سوداوي را از معده خارج و عوارض آن را از بين مي برد.
– جوشانده آن همراه با داروهاي ديگر جهت سرسام(مننژيت)، برسام(ورم حجاب حاجز)، ماليخوليا، جنون و رفع حواس پرتي مفيد مي باشد.
– جوشانده آن نشاط آور بوده، رنگ رخسار را باز مي كند.
– سينه را نرم مي كند، تنگي نفس و درد گلو را شفا مي دهد.
– دلهره و وحشت را از بين مي برد و غم و غصه را كم مي كند و براي كساني كه با خود حرف مي زنند سودمند مي باشد.
– جوشانده آن با عسل جهت تنگي نفس تجويز شده است.
– جويدن برگ تازه آن جهت درمان جوش هاي چركي دهان اطفال، برفك، سستي بيخ دندان و رفع حرارت دهان نافع است. مقدار خوراك گل آن دو مثقال تا پنج مثقال مي باشد.
– عرق گل گاوزبان جهت امراض سوداوي، وسواس و خفقان مفيد است.
– داراي منيزيم بوده و از سرطان پيشگيري مي كند.
– تحقيقات جديد بيانگر اين مطلب هستند كه عصاره آبي گل گاوزبان دارويي مؤثر و بي‌خطر براي درمان بيماران مبتلاء به اختلال وسواسي اجباري مي باشد.
– گل گاوزبان داراي موسيلاژ به ميزان ?-? درصد، فلاونوئيد 15/0درصد و آنتوسيانين با آگليكون دلفينيدين و سيانيدين به ميزان 34/13 درصد و به مقدار ناچيز آلكالوئيد از دسته پيروليزيدين است.
– گل مرغوب گلي است كه داراي دم سفيد و گلبرگ هاي بنفش باشد. برگ هاي تازه گل گاوزبان داراي مقدار زيادي ويتامين C مي باشد.
*پس اين گياه داراي شوره نيست، عرق و ادرار را زياد نمي كند.
گياه گاوزبان
اين گياه اسم فارسي ندارد و معلوم نيست از چه موقع به ايران آمده و در اطراف تبريز كاشته شده است. در زبان فرانسوي به آن بوراش مي گويند و “ابن بيطار” گياه شناس معروف قديم كه در اصل اندلسي بوده و بعد به آسياي صغير آمده و دو كتاب بزرگ به نام هاي “الجامع” و “المغني” به زبان عربي دارد آن را نوعي “مرماخوز” دانسته و به اسامي: لسان الثور، ابوالعرق، كحيلا- كحلا، حمحم و بوغلص ياد كرده است.
– گل، سرشاخه و برگ آن داراي شوره، مواد لعابي و يك ماده تلخ است و به همين جهت عرق و ادرار را زياد مي كند.
– سنگ هاي كليه و مثانه را خرد كرده و از بين مي برد.
– اين گياه داراي اسيدهاي چرب امگا 6 مانند لينولنيك اسيد مي باشد كه براي روماتوئيد مفيد است.
– ضماد برگ هاي تازه وله شده آن دمل را باز مي كند و براي معالجه سوختگي، آتش و آفتاب زدگي مفيد است.
– در طب سنتي ايران “مرماخوز” را جهت معالجه استسقا مفيد دانسته اند و براي اين كار، مبتلايان به استسقا بايستي مدت زيادي برگ و بذر آن را روزانه 15 تا 20 گرم ناشتا ميل نمايند.
*پس تجويز اين گياه براي مبتلايان به سرسام و برسام جايز نيست.
مشخصات گياه شناسي
گل گاو زبان از گياهان دارويي و داراي روغني است كه به علت خاصيت شفا دهندگي از مدتها قبل بخصوص در فرانسه شناخته شده بود. اين گياه داراي شاخه‌هاي تو خالي و آبدار است و ارتفاع آن به 50 سانتيمتر مي‌رسد. برگهاي اين گياه نسبتا بزرگ و چين خورده به رنگ سبز تيره و تخم مرغي شكل نوك تيزاند كه بطور متناوب بر روي ساقه گياه قرار دارند. تمام سطح گياه پوشيده از كركهاي سفيد و منشعب است.گلهاي اين گياه در انتهاي ساقه قرار دارد و به رنگ روشن و ستاره‌اي شكل است. ميوه اين گياه به شكل چهار فندق كوچك و به رنگ قهوه‌اي مايل به سياه است.
تركيبات شيميايي
گل گاو زبان و برگهاي آن داراي لعاب فراوان است. اين گياه داراي نيترات پتاسيم ، رزينها ، مالات كلسيم ، منگنز ، منيزيم ، اسيد فسفريك و آلانتوئين مي‌باشد.
خواص داروئي:
گاو زبان از نظر طب قديم ايران سرد است
1)گل گاو زبان و برگ هاي تصفيه كننده خون است
2)آرام كننده اعصاب است
3)عرق آور است
4)ادرار آور است
5)كليه ها را تقويت مي كند
6)سرماخوردگي را برطرف مي كند
7)براي از بين بردن سرفه از دم كرده گل گاو زبان استفاده كنيد
8)در درمان برونشيت موثر است
9)بي اختياري دفع ادرار را درمان مي كند
10)التهاب و ورم كليه را درمان مي كند
11) در درمان بيماري سرخك و مخملك مفيد است
12)ضماد برگ هاي گاو زبان براي رفع ورم موثر است
13)برگهاي گاوز بان را بپزيد و مانند اسفناج از آن استفاده كنيد
14)برگهاي تازه گل گاو زبان داراي مقدر زيادي ويتامين C مي باشد و در بعضي از كشورها آنرا داخل سالاد مي ريزند .
مضرات :
گاوزبان بعلت داشتن آلكالوئيد براي زنان حامله و كودكان مضر است.
منابع :
گاوزبان «داروئي» http://daneshnameh.roshd.ir
گل گاوزبان www.aftab .ir
گل گاوزبان http://www.iranmania.com
گل گاو زبان (گاو زبان) http://www.parsiteb.com
گاوزبان Borage http://www.money58.netfirms.com

پاپيروس

پاپيروس مشهور است ،از آن كاغذ مي سازند و قوت كاغذ هم هست و سوخته هر دو بسيار خشكند .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :خاكسترش بازدارنده نزيف است .
زخم و قرحه :خاكسترش بر زخم هاي تر نهاده شود زخم را بهم مي آورد.
گاهي آن را در سركه مي ريزند و خشك مي كنند .در مداواي ناصور و همه قرحه هاي سرايتي و زخم ها بكار مي رود .
سر :خاكستر پاپيروس داروي خوره دهان است .
اندام هاي تنفسي :خاكسترش خون برآوردن را قطع مي كند .
اندام هاي دفعي :آن را در كتان مي پيچند و مي گذارند تا مي خشكد و آنگاه بربواسير مي گذارند كه مفيد است .

پلخم

اكثراً بيخ آن را بكار مي برند و مشهور است .
مزتج :گرم و خشك
خاصيت :زداينده ، پاك كننده ، قرحه آور ، تند ، سوزناك ، مسبب استفراغ ، قطع كننده بلغم و مراره سوداء .
آرايش :لكه هاي سفيد و سياه برص و بهك را مي زدايد .
ورم و جوش :براي گري داروي بسيار خوبي است .
سر :عطسه آور است . چرك و پليدي گوش را از بين مي برد . بادهاي سوراخ بيني را پراكنده مي كند .براي بيني خوب است . بند آمدن پالونه را باز مي كند .
چشم :از آن فتيله مي سازند و به چشم مي كشند مفيد است .
اندام هاي غذا :در استفراغ دادن قوي است و سختي طحال را مي گدازد .
اندام هاي دفعي :مسهل است . ادرار بول مي كند ، آن را بردارند حيض ريزش مي كند .در خرد كردن سنگ بسيار مؤثر است

پلنگمشگ

به گمان بعضي از مرزنگوش و سيسنبر(نمام )غذايي تر و خشك تر است.
اندام هاي غذا :خوردن و بو كردن و ماليدنش راه بندان هاي مغز را بازمي كند. سينه :خوردنش خفقان قلب ناشي از بلغم و سودا را آرام مي كند .
اندام هاي راننده :خوردن و ماليدنش در علاج بواسير مفيد است

پياز موش

كشنده موش مي باشد و بسيار تند مزه .بعضي مي گويند پياز موش همان عنصل است .برشتن و پختن اثر دارويي آن را كاهش مي دهد . گونه اي كه همرنگ شاخ حيوان است ، درخشندگي دارد و مزه اش مخلوطي از شيريني و تندي و تلخي است ازانواع ديگر بهتر است .
خاصيت درماني :تحليل برنده است و خون را به سوي سطح اندام مي كشاند. مواد زائد را مي سوزاند .قرحه مي آورد و سركه آن تن ضعيف را قوي مي كند و مايه سلامتي است .
آرايش :همراه با روغن زيتون و راتينا اگر بر زگيل ماليده شود آن را بر مي كند و همچنين مالش و ماساژ با آن مو را باز مي روياند و ترك هاي پاشنه پا را خوب مي كند .به ويژه خام و قسمت وسطي آن براي از بين بردن ترك بسيار مؤثر است . سركه آن رنگ را زيبايي مي بخشد .
زخم ها و قرحه ها :قرحه هاي روي پوست را مي خشكاند . خوردن آن به قرحه هاي دروني زيان مي رساند و مالش دادن پوست باپياز موش قرحه به بار مي آورد .
مفاصل : در معالجه درد پي ها ، مفاصل ، فلج و به ويژه در بيماري اعصاب مفيد است . ليكن كمي به اعصاب زيان مي رساند .
اندام هاي سر :در مداواي صرع و ماليخوليا مفيد است .
سركه اش لثه را محكم و دندان را استوار و بوي دهن را بر طرف مي سازد .
چشم : خوردنش ديد را قوي و آبريزش چشم را بر طرف مي كند .
اندام هاي تنفس و سينه : در علاج شش بسيار مفيد است . سرفه كهنه و زبري صدا را بر طرف مي نمايد . سركه آن مقوي و محكم كننده و براي گلو مفيد است .
اندام هاي تغذيه :سختي طحال را بر طرف مي كند ، معده و هضم را تقويت مي نمايد و در رفع بالا آمدن خوراك مفيد است . جوشيده و سركه آن را اگر چهل روز بخورند بيماري طحال را از بين مي برد و در علاج يرقان نيز مفيد است .
اندام هاي دفعي :شديداً ادرار را جاري مي سازد ، سركه اش نيز همين كار را مي كند .
پيازموش معالج شاش بند است و خون حيض را جريان مي دهد . پيازموش و سركه آن در علاج خفگي زهدان ( اختناق رحم ) مفيد است .
تخم آن را اگر كاملاً بكوبند ،در طرف خشكي بريزند و با عسل مخلوط كنند دارويي است ملين كه درد مقعد و رحم را از بين مي برد ،در تسكين درد شكم و درد روده بسيار مفيد است .
تب : سركه آن در بر طرف كردن تب لرز مزمن مؤثر است .
سموم :پادزهر حشرات سمي و كشنده موش است . اگر آن را بپزند و با سركه ضماد كنند و بر محل گزيدگي مار بگذارند داروي مطلوبي است

تباشه

سوخته ساقه هاي چوب خيزران است . مي گويند در هنگام وزيدن بادهاي سخت ساقه هاي خيزران از اثر مهم ساييدن مي سوزند و تباشير خاكستر اين سوختن و ره آورد هندوستان است .
مزاج : سرد و خشك
خاصيت : قبض است و دفع كننده و كمي گدازندگي دارد .
اندام هاي سر : در زخم هاي دهان و جوش زبان و در بيماريهاي ناشي از مالش محلول آن در تقويت قلب و علاج تپش گرم و غش كردني كه از ريزش زرداب به سوي معده رخ مي دهد مفيد است .
اندام هاي غذا : تشنگي ، استفراغ ، التهاب معده ، ناتواني معده را از بين مي برد .
زرداب را از رسيدن به معده جلوگيري مي كند.افسردگي را درمان مي كند .
اندام هاي دفعي : بازدارنده خلط صفرايي است .
تب ها : مانع تب هاي شديد است

ترشك

ديسقوريدوس گويد ترشك چندين نوع است :
1 ـ نوعي ترشك در زمين هايي كه خاك مايل به سياهي دارند مي رويد . برگهاي دراز و سرباريك دارد .
2 ـ ترشكي كه در كشت زارها مي رويد و اگر بپزند خوشمزه است .
3 ـ قسمي در جنگل مي رويد برگي سخت و اطرافش صاف و بي دندانه است .
4 ـ نوعي ترشك كه نرم است و بياباني و به بارهنگ مي ماند .
5 ـ نوعي كه برگش همانند مرزه است شاخه هايي كوچك ، ترش مزه ، سرخرنگ و تند مزه دارد . اين نوع بزرگ تر از بقيه است .
مزاج : سرد و خشك .
خاصيت : قبض است .نوع بي مزه آن داراي اندكي گدازندگي است .
ترش مزه آن قبض تر و آنكه بسيار ترش مزه نيست غذايش بهتر است .
اين نوع به كاسني شبيه است . همه انواع آن صفرا را بر مي كند و خلط خوب و سازگار بوجود مي آورد .
آرايش :بيخ ترشك با سركه داروي پوست انداختن ناخن است .
با آب انگور كهنه بپزد و ضماد شود علاج لكه هاي سفيد و بيماري ويروسي پوستي است .
ورم وجوش :ضمادش داروي خنازير است و مي گويند اگر بيخ آن را به گردن بيماري كه خنازير دارد ببندند از خنازير شفا مي يابد .
زخم و قرحه : بيخ ترشك و سركه داروي گري چركين و قوباء است .
آب پز با آب گرم يا ترشك و آب ترشك را در گرمابه به تن بمالند خارش پوست را از بين مي برد .
سر : افشره اش را در دهان بگردانند درد دندان تسكين مي يابد.
در آب انگور كهنه بپزند داروي دندان درد است و ورم هاي بن گوش را از بين مي برد .
اگر با سركه بپزند و ضماد كنند و بر طحال بگذارند ورم طحال را از بين مي برد .
اندام هاي دفعي : ترشك و تخمش و به ويژه تخم مرغ بزرگش و مي گويند برگ همه انواع ترشكها را اگر بپزند و بخورند ملين است .
تخمش قبض است و بعضي بر اين رأيند كه تخم ناپخته ترشك ملين و لغزاننده است .
بيخ كوبيده ترشك در علاج رطوبتهاي زهدان مفيد است . اگر با نوشآب هاي بنوشند سنگ گرده را خرد مي كند .از آنجا كه ترشك داراي ماده لزج است از خراش روده و خشك شدن خيو جلوگيري مي كند و با اينكه در منع خراش روده مفيد است مواد را نيز مي لغزاند .تخم ترشك را با آب و آب انگور كهنه مخلوط كنند و خوشمزه سازند قرحه روده و اسهال مزمن را درمان مي كند . تخم ترشك را بكوبند و بسايند و زنان بردارند رطوبت هاي زهدان هر چند مزمن باشد قطع مي شود و اگر با آب انگور كهنه بپزند و بنوشند سنگ مثانه را خرد مي كند و حيض را روان مي سازد .
زهرها :ترشك و به ويژه بياباني آن پادزهر نيش كژدم است .
اگر تخم ترشك را قبلاً بكار برند نيش حشرات و كژدم اثر نمي كند

تربد

تكه چوب هاي ستبرند كه از هند مي آورند .سفيد رنگ و پيچيده اش كه چون لوله هاي باريك ، ني و صاف ، زود شكن و كرم نزده باشد بهتر است . سبك و سوراخ دارش ناتوان است .
خاصيت :تنها استعمال كردنش چون رطوبت هاي نازك را از تن بر مي چيند خوب نيست .
مفاصل :در علاج بيماريهاي عصب مفيد است .
اندام هاي راننده : سائيده اش در بيرون راندن بلغم بسيار مؤثر است .
ترنجبين
شبنمي است كه اكثراً در خراسان و ماوراء النهر بدست مي آيد و در كشور ما بيشتر بر گياه مرسوم به (حاج )مي نشيند .
تازه و سفيدش خوب است .
مزاج :معتدل و مايل به گرمي است .
خاصيت :ملين است و زداينده .
سينه : داروي سرفه است و سينه را نرم مي كند .
اندام هاي غذا : تشنگي را از بين مي برد .
اندام هاي راننده : اسهالش ملايم است و صفرا را بيرون مي آورد

تفسيا

شيره فيجن كوهي است .تازه اش مفيد و اگر يكسال بگذرد بيهوده است .
مزاج :بسيار گرم و سوزنده است .
خاصيت :پالاينده ، مسهل ، رساننده و تركاننده است .
آرايش :موي را باز مي روياند .داروي داء الثعلب است و در اين زمينه بي نظير .در زدودن لكه هاي سياه و كك و مك و برص و غيره مفيد است .
مفاصل : براي علاج سستي و درد نقرس و مفاصل سرد بر تن مي مالند و براي بيماري اعصاب حقنه شود خوب است .
سينه :در برانداختن ريم از سينه و در علاج دشوار نفس كشيدن ، پهلو درد و به ويژه اگر پهلو درد كهنه باشد خوب است .ماليدني باشد يا ضماد كنند فرقي ندارد .
اندام هاي راننده :دربيخ و برگ و پوست و اشكش ماده اسهالي هست .
تب ها : در علاج تب ها پوشش استعمال مي شود

ثافسيا

صمغ فيجن بياباني است و تنها تازه اش ارزش دارويي دارد .
مزاج :بسيار گرم و سوزنده است و خشكي مي دهد .
خاصيت :پالاينده ، مسهل ،رساننده و تركاننده است .
آرايش :مو را باز مي روياند و در علاج كم مويي نظير ندارد .
نفس كش :براي برآوردن چرك وريم از سينه و علاج دشوار نفسي و پهلو درد تازه و كهنه خوب است .
اندام هاي راننده :بيخ و پوست و آب تراوش (اشك )آن مسهل است. تب ها :درعلاج تب ها مفيد است

كاكنه

قوتش به فوت تاجريزي نزديك است و به ويژه قوت برگ آن .
مزاج :سرد و خشك
زخم و قرحه :افشره آن در معالجه زخم و از ميان بردن چرك و ريم گوش و نرم كردن سختي هاي كهنه شده ناصور سودمند است .
اندام هاي تنفسي :در علاج برونشيت و ضعف نفس و تنگ نفسي مفيد است .
اندام هاي غذا :در علاج يرقان مفيد است .
زخم مجراي بول را مداوا مي كند .

كبر

دو نوع ثمر دارد يكي خرنوب شامي و ديگري كه به خيار شبيه است .
بيخ آن تلخ و تند است . نوعي كبر هست كه آن را كبر قلز مي گويند و به حدي تند است كه تاول در دهان پديد مي آورد و لثه را آماس مي دهد . براي استفاده دارويي پوست بيخش از همه نافع تر است .
مزاج :همه انواعش گرم و خشك است .
خاصيت :تحليل برنده ، زداينده ، بازكننده ، بيخش تكه كننده ، لطافت بخش ، پاك كننده و باز كن است .پوستش تلخ و تند و گيرنده است .
ورم و جوش :بيخ و برگش خنازير را مي گدازد و سخت ها را نرم مي كند .
زخم و قرحه :پوست بيخش را بر زخم هاي پليد و چركين بگذارند بهترين علاج است .
مفاصل :پوست بيخش در علاج بيماري اعصاب و درد سرين مفيد است و آبش را حقنه كنند در اين زمينه مفيد است .
براي دفع فلج و تخدير خوب است .چون گيرندگي دارد ، اندام ها را محكم مي كند و گسستگي سر و وسط ماهيچه ها را بهم جوش مي دهد .
سر:پوست بيخش را بجوند رطوبت هاي سر را جذب مي كند و سر درد سرد تسكين مي يابد .
آب آن را در گوش بچكانند كرم گوش را مي كشد .با دندان دردمند پوست بيخش را گاز بگيرند و به ويژه اگر پوست شاداب باشد درد بر طرف
مي شود .
سينه :نمك سودش داروي برنشيت است .
اندام هاي غذا :خوردنش همراه آب ، ضمادش كه با آرد جو و غيره باشد ، و به ويژه پوست بيخ آن بهترين علاج طحال است .
اندام هاي دفعي :خلط نارسيده و غليظ را بيرون دهد . حيض را راه مي اندازد .كرم هاي ريز و درشت را از روده بيرون مي راند .داروي بواسير است .
شهوت انگيز است .نمك سودش قبل از غذا ملين است

كبابه

ره آورد چين و قوتش به قوت روناس (فوه )شبيه است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :باز كننده است و لطيف اما تا آن اندازه نيست كه كار دارچين را انجام دهد .
زخم و قرحه :در علاج زخم گنديده كه در اندام نرم باشد بسيار مفيد است.
سر:در مداواي زخم و جوش هاس گنديده دهان سودمند است.
سينه:در دهان گيرند صدا را صفا مي دهد.
اندام هاي غذا :راه بندان هاي كبد را به خوبي باز مي كند.
اندام هاي دفعي:مجراي بول را تنقيه مي نمايد.بول ريگي را بيرون
مي ريزد .سنگ كليه و مثانه را از بين مي برد

كبيكه

ديسقوريدوس گويد چهار نوع است :
1 ـ برگش به برگ گشنيز شبيه و از آن پهن تر است .
2 ـ از نوع اولي بزرگتر و ريشه هايش ژرفا روتر است .
3 ـ بسيار كوچك و طلايي رنگ است .
4 ـ به نوع سوم شبيه ولي گلش سفيد شيري است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :هر چهار نوعش گرم ، تند ، زخم آور ، زداينده ، پوست كن ، پوست گز و گدازنده است .
آرايش:برگ و شاخه اش قبل از آنكه خشك مي شوند در زدودن برص و سفيدي ناخن ، كم مويي بسيار مؤثرند و اثر مثبت دارند .
ورم و جوش :در برانداختن گري ، بركندن زگيل هاي ميخي ، و غده هاي آويزه اي ناشي از سرما بسيار داروي خوبي است .
زخم و قرحه :آب پز نيمه گرمش بر لكه هاي سياه مايل به سرخي (سعفه )مالند مفيد است .
سر :بيخ خشكيده اش از عطسه آورهاي قوي است .
گرد آن را بر دندان التهابي بمالند مفيد است .

كچوله

گونه اي از كف دريا است كه جامد شده و به ني چسبيده است .چنان تند مزه است كه به كار خوردن نمي آيد ، بعد از آنكه از تندي آن مي كاهند آنرا چون مرهم ماليدني به كار مي برند .
مزاج :بسيار گرم است .
خاصيت :مزاج سرد و تباه را به حالت طبيعي بر مي گرداند و استعمال آن تنها بايد از راه ماليدن خارجي باشد .
آرايش :لكه ها را از بين مي برد .
دمل و جوش :جوش هاي شري را درمان مي كند .
زخم و قرحه :در مداواي گري تر و اگزما مفيد است .
مفاصل :ضمادش در علاج بيماري اعصاب سودمند است .

كرويا

درختش در ارمنستان و مملكت (قماعينا )بسيار است و در عربستان و هندوستان و غيره نيز يافت مي شود .كرويا ثمر اين رستني است .
آنچه ره آورد هندوستان و ارمنستان است و در كوبيدن سرسخت ، پر و متراكم است خوب است و در غير اين صورت ارزش ندارد .
قسم خوب كرويا بوي خون مي پراكند و مزه اش تند مايل به تلخي است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گرمي بخش ، خون به سوي پوست مي آورد ، گدازنده است و اندام هاي دروني را توان مي بخشد .
زخم و قرحه :با سركه بر پوست بمالند علاج گري و بيماري ويروسي است .
مفاصل :در علاج درد عصب ، درد سرين ،دربيرون راندن بلغم ، در مداواي فلج و گرفتگي ماهيچه مفيد است .
سر :با آب بخورند علاج صرع است .
سينه :سرفه را آرام مي كند و سينه را مي پالايد .
اندام هاي راننده :علاج درد و پيچ روده و ضد كرم و كرم كدو است .
زهرها :پادزهر نيش كژدم و حشرات ديگر است .
كرم سرخ ، كرم خاكي
اندام هاي دفعي :اگر با روغن زيتون و موم و زرده تخم مرغ مخلوط شود و از ماده گدازنده گيش بكاهد و سخت نشود در مداواي درد زهدان ، كليه ، ادرار بول و حيض مفيد است .
اگر با زيره سياه قرد مانا باشد داروي بواسير است .
تب ها :علاج تب و لرز است .
زهرها :پادزهر حشرات موذي است

كسيلي

چوبك هايي است مانند (فوه )روناس و سياهي بر آن چيره است .
مزاج :گرم و تر است .
خاصيت :چسبنده است و در شكستن نيروهاي داروهاي گرم كار صمغ عربي را انجام مي دهد .
آرايش :فربهي بخش است و رنگ رخساره و پوست را زيبا مي كند .

كشوث

به شكل الياف و به ليف مكي مي ماند و بر خارها و درخت ها مي پيچد .
آبي برگ است و گلهاي كوچك و سفيد دارد .مزه اش تلخ گس است و تلخي چيره است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :تنقيه مي كند .ريختني هاي لطيف را از رگ ها خارج مي نمايد . بر معده سنگيني مي كند ، زيرا قبض است .رگ ها را مي پالايد و هز زائده اي باشد بيرون مي آورد .افزاينده و لطيف است .
اندام هاي غذا :كشوث و به ويژه در روغن جوشيده اش معده را تقويت
مي كند .
اگر همراه سركه بخورند سكسكه را تسكين مي دهد ،راه بندان هاي كبد و معده را باز مي نمايد و معده و كبد را تقويت مي نمايد . آب آن در بيماري يرقان بسيار مفيد است .
افشره كشوث بياباني را اگر بسايند و در آب انگور كهنه ريزند معده ناتوان را توان مي بخشد .
اندام هاي دفعي :پليدي هاي شكم بچه را در زهدان تنقيه مي كند ، زيرا تنقيه كننده رگ ها است .بول و حيض را راه مي اندازد .در تسكين پيچ و درد شكم و روده مفيد است .
آن را بردارند و خونريزي را بند مي آورد .
در روغن جوشيده اش قبوضيت مي دهد و رطوبت هاي زهدان را پاك
مي كند .
تب ها :آزمايش شده است كه تخم و آبش بهترين علاج تب هاي كهنه است

گشنيز

جالينوس فرمايد قوتي كه در تر و خشك گشنيز است قوتي مركب است چيرگي با خاكي تلخ و آبي نيم گرم است و كمي گسي دارد كه كمي گيرنده شده است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گيرندگي و تخدير دارد . افشره آن با شير هر ضرباتي را تسكين مي دهد .
ورم و جوش :علاج ورم گرم است . گشنيز با آبگوشت ساده ، سركه ، روغن گل ، عسل و روغن زيتون علاج (شري ) و آتش فارسي است .
گشنيز همراه با آرد باقلا ، يا قاوت ، آرد نخود خنازير را تحليل مي برد . اگر بجاي گشنيز افشره اش باشد همين تأثير را دارد .
سر :سرگيجه يا صرع كه از بخار مراره اي يا بلغمي منشاء گرفته باشند چاره اش با گشنيز است .زيرا گشنيز بخار سر را دفع مي نمايد و به همين سبب است كه اگر كسي صرعش ناشي از بخار معده است گشنيز در خوراكش مي ريزند و زياد به وي مي خورانند .گشنيز تر يا خشك ذهن را مشوش
مي نمايد .گشنيز تر خواب آور است و خون دماغ را بند مي آورد .پاشيدن گرد خشكيده اش يا مزمزه كردن با افشره اش زخم داخل دهان را علاج
مي كند .
چشم :تيرگي چشم پديد مي آورد .افشره اش را در چشم بچكانند و به ويژه اگر همراه با شير پستان زن باشد پرش و ضربان چشم را تسكين
مي دهد.
ضماد برگش بر چشم ، چشم را از مواد سيلاني محفوظ مي دارد .
نفس كش :علاج حفقان گرم است . گشنيز با آب بارهنگ بخورند خون برآوردن را قطع مي كند .
اندام هاي غذا :دير هضم است . معده گرمي دار را توان مي بخشد . در روغن جوشيده اش مانع استفراغ است .
تخمش در روغن بجوشد قبض است .گويند تخمش باسيكي كرم هاي دراز را بيرون مي آورد گشنيز تر با عسل و روغن زيتون ورم گرم رگ هاي بيضه را فرو مي نشاند .
تر و خشك گشنيز قوت جماع را كاهش مي دهد .
زهرها :زياد آن كشنده است . آدمي را به چنان غمي دچار مي سازد كه غش مي كند و دق مرگ مي شود

كف مريم

شكل آن به كف دست مي ماند .قسمي با دو رنگ زرد و سفيد ، قسمي ديگر زردرنگ و گرد رنگ و بدون سپيدي مي باشد .سخت و كمي شيرين است . در آب كردن زوائد سخت ، بسيار مؤثر است .
مفاصل :در علاج بيماريهاي مربوط به اندام هاي عصبي سودمند است .
اندام هاي سر :مخصوصاً درمان ديوانگي است

كف دريا

كف دريا پنج نوع است :
1 ـ ابري شكل و تندبو و بويش به بوي مشك ساييده مي ماند كه اين نوع پرمايه است و در كنار آب پيدا مي شود .
2 ـ ابري شكل و سبك و دراز و نرم است و بوي جل وزغ را مي دهد .
3 ـ گلرنگ
4 ـ بنفش رنگ كه اين دو نوع سبك و كم مايه و به پشم چركين شباهت دارند .
5 ـ به شكل قارچ است و رويه اش صاف و طرف اندروني زبر و هيچ بويي ندارد .
مزاج : گرم و خشك
خاصيت : پليدي ها را پاك مي كند ، زداينده وسوزنده است . كف درياي گلرنگ از ساير انواع آن لطيف تر است .
آرايش :سوخته كف دريا و به ويژه سوخته گلرنگ آن داروي كم مويي است . گويند كف درياي قارچي را براي ستردن مو و درمان لكه هاي سياه استعمال مي كنند .
سر :كف دريا عموماً دندان ها را استوار مي كند و صاف آن در جلا دادن دندان ها كاري تر است .
دمل و جوش :كف درياي صاف ورم هاي ميخي را علاج كند و گلرنگش داروي خنازير است .
زخم و قرحه :كف دريا عموماً و به ويژه دو نوع ابري آن در علاج گري چركين و انواع بيماري ويروسي مفيد هستند .
مفاصل : اگر كف گلرنگ را با موم و روغن گل مخلوط كنند داروي نقرس است .
اندام هاي غذا : گلرنگش براي طحال و استسقاء سودمند است .
اندام هاي دفعي : كف گلرنگ علاج دشواري بول و درد گرده است و سنگ مثانه را بيرون مي آورد .

كمات

ديسقوريدوس گويد : بيخي است گرد و بي ساقه و بي برگ ، به رنگ خاكي پنبه آسا .
آنچه از زمين هاي ريگ زار است و بوي بد ندارد خوب و تر آن بهتر از خشك است .
خاصيت :بسيار غليظ است .
مفاصل : براي فلج خطر دارد .
سر :بيم سكته در بر دارد .
چشم :آبش ديده را جلا مي دهد .
اندام هاي غذا :دير هضم و آزار دهنده و بر معده سنگين است .
اندام هاي دفعي :سبب قولنج و بي اختياري ادرار مي شود .

كنيلا

تخم هايش ريگ مانند و سرخ است كه از سرخي ورس كمتر است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :بسيار گيرنده است .
اندام هاي راننده :مي گويند چه بخورند يا بمالند كرم و كرم كدو را بيرون مي آورد .

كور گندم

گلي است سبك وزن و به چوبك اشنان شبيه است .
بهترينش آن است كه از سرزمين بربر مي آورند و هر آنچه ره آورد رقه است خوب نيست .
مزاج :تر و سرد است .
خاصيت :خشكاننده است و رطوبتي هم دارد .
گويند خونريزي را بند مي آورد .
آرايش:بسيار چاقي مي دهد .

كوشنه

ديسقوريدوس گويد :سه نوع كوشنه هست : يكي عربي كه سفيد ، سبك ، خوشبوي و مايل به زردي است . دومي از هند است كه سياه و به شكل خيار چنبر است .
سومي از سوريه آيد كه سم است و رنگ چوبش به رنگ چوبي شبيه است كه آن را (تند بو )گويند .
قسم خوبش كوشنه عربي سفيد ،تازه ، پرمايه ، درشت و رنگ نباخته است كه زبان را بگزد و بتراشد .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :آنقدر تلخي و تندي و حرارت دارد كه زخم مي آورد .
آرايش :با آب و عسل بر پوست بمالند لكه هاي سياه را بر مي دارد .
زخم و قرحه :زخم مي آورد . آنچه تلخ است زخم ترشح دار را مي خشكاند .
سر :در علاج بيماري (ليثرغس )مفيد است .
سينه :داروي سينه درد است .
اندام هاي راننده :خوردنش يا بوسيله ي قيف دود بر كشيدنش بول و حيض را ريزش مي دهد .
كرم كدو و كرم هاي ديگر را بيرون مي آورد . غريزه جنسي را تقويت مي كند .آن را بردارند يا بخورند يا در آب پزش بنشينند درد زهدان را درمان مي كند و با آب انگور كهنه بخورند شكم را روان مي سازد .
از آنجا كه داراي رطوبتي زائد و بادآور است در تقويت جنسي مؤثر است .
تب ها :با روغن زيتون مخلوط كنند و بر تن بمالند در تب لرز مفيد است .
زهرها :كوشنه را با خاراگوش همراه آب انگور كهنه بنوشند پادزهر نيش مار و ساير حشرات موذي است

كهربا

صمغي است همانند سندروس .در شكستن نازك و شكسته اش به رنگ مايل به زردي و سفيدي است و بعضي نوع آن به مايل به سرخرنگي است .
كاه و خشكه گياه را بسوي خود مي كشاند و از اينرو آن را كهربا يعني رباينده كاه ناميده اند .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :خونريزي را از هر كجا باشد بند مي آورد .
ورم و جوش :گويند كهربا را بر ورم گرم ببندند سودمند است .
سر :خون دماغ را بند مي آورد . ماده آبكي كه از سر به سوي ريه سرازير مي شود با كهربا قطع مي شود .
چشم :از داروهاي چشم است .
سينه :نيم مثقال كهربا را با آب سرد بخورند تپش قلب را آرام مي بخشد و بهترين علاج خون برآوردن است .
اندام هاي غذا :بندآورنده استفراغ است . مواد بد را از معده دور مي سازد .با مصطكي مخلوط باشد معده را تقويت مي كند .
اندام هاي دفعي :خونريزي زهدان و مقعد را قطع مي كند .بي اشتهايي را از بين مي برد .

ناخن بويا

قطعات اظفار الطيب شبيه ناخن است ، بوي معطر دارد و از دود آن در مداوا استفاده مي شود .
ديسقوريدوس گويد :از رده صدف هاست و از جزيره اي واقع در درياي هند مي آيد .در اين جزيره سنبل هم وجود دارد .
دو نوع است :قلرمي و بابلي .هر دو قسم بسيار معطر هستند .
نوع سپيد رنگ آن كه در درياي هند و يمن و بحرين پيدا مي شود و بهتر از نوع بابلي است سياه رنگ و ريز است .
به گفته ي عطاران بهترين نوع آن بحريني ،بعد مكي و جده اي است كه در آبادان يافت مي شود .
مزاج :گرم و خشك
خواص درماني :لطيف كننده است .
اندام هاي سر :دود آن براي مداواي صرع مفيد است .
اندام هاي دفعي :بخور آن در معالجه اختناق زهدان به كار مي رود .
اگر آن را با سركه بياميزند و بخورند هر نوع قبوضيتي را از بين مي برد .

نرثقيس

اين گياه دارويي است گرم و در مغز آن پيه سبز رنگ و بسيار قبض هست و اگر با روغن زيتون باشد عرق آور است .
سر :در سوراخ بيني بدمند خون دماغ قطع مي شود .
نفس و سينه :مغز تر آن هر خوني را كه در سينه گرد آمده بيرون مي آورد .
مغزش اسهال مزمن را علاج است .
زهرها :با آب انگور كهنه بخورند پادزهر مار است .

نقل خواجه

درختي است كويري كه بلنديش به يك ذراع مي رسد .
برگش سفيد رنگ اما نه بسيار سفيد .ثمرش شبيه فلفل ،روغن و شيره دارد .
مزاج :گرم است و نم دارد .
آرايش:فربه و زيبا مي كند .
اندام هاي غذا :در معده ماندگار است و هرگاه هضم شد غذاي بسيار
مي دهد .
اندام هاي دفعي :آب پشت را فزوني مي دهد و شهوت را بر مي انگيزد .

نمك

درنمك تلخي و گيرندگي هست .قوتش نزديك به قوت بورك است . نمك چندين نوع است .سبك و متخلخل ، نمك كاني ، داراني كه بلوري است ، نمك نفطي و از اين رو سياه رنگ است نمك هندي سياه رنگ سياهش نفطي نيست در گوهر سياه است .نمك دريا همينكه آب ديد مي گدازد اما نمك كوهي به اين زودگدازي نيست .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :زداينده ، تحليل برنده و گيرنده است و بسيار بادزا .
نمك سوخته بسيار خشكاننده و گدازنده است و مانع گنديدگي است و خلط غليظ را سر حال مي آورد .
آرايش :نمك سوخته را بر دندان بمالند دندان را پاك مي كند و از كرم خوردگي نگه دارد و نمك را بر پوست بمالند لكه هاي سياه خوني را در هر جاي باشد مي زدايد .نمك به كاربردن به اعتدال رنگ و رو را زيبايي مي بخشد .
ورم و جوش :نمك با عسل و مويز ضماد دمل ها است .نمك با پونه و عسل ورم بلغمي را فرو مي نشاند و مورچگي را از زياد شدن باز مي دارد .
زخم و قرحه :گوشت هاي زائد و آويزه را مي خورد .داروي گري چركين و قوبا است .نمك را با روغن زيتون و سركه بر تن مالند و پهلوي آتش بنشينند عرق مي كنند وخارش بلغمي تسكين مي يابد .
مفاصل :نمك و آرد و عسل ضماد شود پيچش عصب را راست مي كند ، داروي نقرس است .نمك را با روغن زيتون مخلوط كنند و بر تن بمالند خستگي را در مي كند .
سر :نمك و پيه هندوانه ابوجهل را بر سر بمالند جوش ها را درمان كند . نمك اندراني هوش را مي افزايد .نمك خوردني و به خصوص نمك اندراني لثه را محكم مي كند .نمك و سركه ضماد شود و بر گوش بگذارند درد گوش تسكين مي يابد .
چشم :زياده گوشت پلك را مي خورد و ناخنه را مي زدايد .قسمت شفاف و درخشانش در علاج تم و سفيدي چشم ويژگي دارد .لكه سياه خوني كه در چشم پديد مي آيد نمك و روغن زيتون و عسل را ضماد كنند و بر چشم بگذارند لكه را از بين مي برد .
سينه :نمك اندراني و نفطي و ساير نمكها بلغم لزج را در سينه از هم مي پاشند .
اندام هاي تنفسي:نمك نفطي را با عسل و سركه به دهان بمالند در علاج خناق و ورم زبان كوچك و خرخر كردن مفيد است .
اندام هاي غذا :نمك درد معده سرد را درمان مي كند .هر نمكي و به ويژه نمك نفطي و اندراني در استفراغ كمك هستند .
اندام هاي دفعي :همه انواع نمك مواد دردي را بيرون مي ريزند و سرازير شدن خوراك را آسان مي كنند .نمك نفطي بلغم گنديده و ماده آبكي و مراري و سودا را پراكنده مي كند و در حقنه به كار مي رود .
نمك بسيار سياه كه نفطي نيست بلغم و سودا را بيرون مي راند .
زهرها :با تخم كتان ضماد شود پادزهر نيش كژدم است .
با سركه و عسل پادزهر هزارپا و زنبورها است .نمك و سكنجبين گزند افيون و قارچ سمي را خنثي مي كند .

نمك چيني

سنگي است كه نمك بر آن مي نشيند و آن را گل اسيوس مي نامند .
گمان مي رود كه نمك مزبور از رطوبت دريا و شبنمي كه بر آن مي نشيند به وجود مي آيد .
خاصيت درماني :قوت آسيوس و گل آسيوس بازكننده و جوش دهنده است . اندكي گنداننده است و گوشت گنديده را آب مي كند و گزشي ندارد .
دمل و جوش :اگر آسيوس را با سقز درخت بنه ضماد كنند جراحت ها را از بين مي برد .
زخم و قرحه :در مداواي زخم هاي دشوار ،شديد ، بزرگ و عميق سودمند است .
مفاصل :آن را با آرد جو بر جاي نقرس مي گذارند .اگر بيمار نقرسي دست و پا را در پخته آن بگذارند مفيد است .
اندام تنفسي :آن را با عسل بليسند زخم هاي شش را معالجه مي كند .
اندام هاي غذا :با آهك و سركه بر طحال بمالند سودمند است .

ننه حوا

كمي تلخ است و تند مزه .تخمش از همه اجزايش مفيدتر است .
مزاج :خشك است .
خاصيت :با اينكه خشكاننده است نرم كننده هم هست . بندآمده ها را باز مي كند .
آرايش :خوردني يا ماليدني آن رنگ را زرد مي كند . در داروهاي برداشتن لكه هاي لك و پيس و برص مفيد است . با عسل معجون شود لكه هاي سياه خوني را در هر جا باشد مي زدايد .
سينه :در علاج پليدي هاي سينه و دل بهم آمدن مفيد است .
اندام هاي غذا :رطوبت معده را بر مي چيند ، دل بهم آمدن و تهوع را تسكين مي دهد .براي كبد و معده سرد مفيد است .
با آب انگور كهنه بخورند بول را ريزش مي دهد . بي اختياري ادرار را از بين مي برد . سنگ را بيرون مي آورد .گرده و مثانه را مي پالايد .بادشكن است .درد و پيچ روده را تسكين مي دهد . با صمغ صنوبر بخور شود زهدان را پاك مي نمايد .
تب ها :در علاج تب هاي كهنه بهترين درمان است .
زهرها :آب پزش را بنوشند پادزهر حشرات است و بر نيش كژدم بپاشند درد تسكين مي يابد .

نوشادر

بهترينش نوشادر (بيكالي )صاف و بلوري است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :لطافت بخش و گدازنده است .
چشم :در سفيدي چشم مفيد است .
نفس كش :زبان كوچكه افتاده را بالا مي برد و در خناق مفيد است .

ني

انواع دارد :
1 ـ ني تودار كه تير از آن مي سازند .
2 ـ ني ماده كه زبانه ناي هاي نواختني مي شود .
3 ـ ني ستبر و بند بند كه قلم مي گردد .
4 ـ ني ستبر و توخالي كه در كنار جويبارها مي رويد .
5 ـ ني شوره زاري كه باريك و سفيد است و اكثريت مردم بيخ آن را مي شناسند .
6 ـ ني بسيار باريك توخالي كه از آن حصير مي سازند .
7 ـ ني بسيار ستبر و دراز و دير شكن كه از هند آورند و نيزه مي كنند (خيزران ).
مزاج :بسيار سرد و خاكسترش گرم است .
خاصيت :برگ و ريشه آن كمي زداينده است .ضمادش خار و پيكان بر مي كشد .تكه هاي ني و بقاياي تير را از ژرفاي گوشت بيرون مي آورد .
آرايش:پوست و ريشه ني داروي كم مويي است ، پليدي را مي زدايد .
بيخ ني با پياز دشتي پيكان را جذب مي كند .
ورم و جوش :برگ سبزش را بر باد سرخ و ورم گرم بگذارند مفيد است .
مفاصل :پيچش عصب را چاره است .
سر :گلش در گوش افتد كري همراه دارد و در بيرون آمدن سرسختي مي كند .سوخته ني سعفه و بيماري ويروسي پوستي سر را علاج مي كند .
اندام هاي راننده :بول و حيض را ريزش مي دهد .
زهرها :پادزهر نيش كژدم است .
ني نهاوندي
نوعي ني است كه در هندوستان مي رويد . خوبش آن است كه به رنگ ياقوتي باشد و بندهايش كم فاصله و چون بشكني چندين پارچه شود .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :لطافت بخش ، كمي گيرنده و تند است .
آرايش: بدرنگي خون خشكيده را مي زدايد .
ورم :ورم را نرم مي كند .
مفاصل :داروي گسستگي در ماهيچه است .
چشم :جلاي ديده است .
سينه :بوسيله ي قيف دودش را بركشند داروي سرفه است و اگر با سقز خام باشد بهتر است .
اندام هاي غذا :با عسل و تخم كرفس علاج ورم كبد و معده و مانع شكم گنده شدن است .
اندام هاي راننده :با تخم كرفس به نفع گرده و علاج چكميزك است . خوردن آب پزش يا در آن نشستن درد زهدان را دوا مي كند .
با عسل و تخم كرفس بخورند ورم زهدان را فرو مي نشاند .

نيل

دو نوع است :كاشتني و بياباني .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گيرنده است و خونريزي را باز مي دارد .نيل كاشتني خشكاننده اي قوي و بي گزش است .
در نيل بياباني تند مزاجي هست ،از كاشتني خشكاننده تر است و مواد را از ژرفا جذب مي كند .
آرايش: لكه هاي سياه و لك و پيس را مي زدايد و در كم مويي مفيد است .
ورم و جوش :نيل آماس فروهشتگي و سست اندامي را فرو مي نشاند . زخم هاي پليد را در اندام هاي سخت علاج مي كند .
عموماً هر ورمي كه نوخاسته است علاجش با نيل است . نيل و آرد جو را ضماد كنند باد سرخ و مورچگي را مداوا مي كند .
زخم و قرحه :نيل كاشتني كه بسيار خشكاننده است زخم هاي گرم بدن هاي سخت را درمان مي كند .نيل بياباني حدتي دارد و در علاج زخم گنديده اثري عجيب دارد .نيل كاشتني كه حدت كم دارد و ملايم است براي علاج زخم ها بهتر است .
سائيده نيل كاشتني با عسل در سوختگي مفيد و زخم عصب را درمان مي كند و اگر با آرد شلمك باشد در جذب و بركشيدن خار و پيكان سودمند است .
سينه :سرفه قي آور كودكان را علاج است افشره اش نيز در اين زمينه مفيد است .درمان زخم شش و درد شديد سودايي درون است .
اندام هايي غذايي :نيل و به ويژه نيل بياباني به نفع طحال است .

نيطافيلي

شيره گياهي است كه آن را پنج برگ مي نامند .
خاصيت :بسيار خشكاننده است ولي نه تند و تيزي دارد و نه گزش و سوزش .
ضمادش خونريزي را قطع مي كند .
ورم و جوش :ضمادش علاج خنازير ، سخت شده هاي بلغمي ، كژدمه و گري است .
مفاصل :داروي درد مفاصل و بيماري اعصاب است و اگر ضماد كنند يا بخورند آماس رطوبتي بيضه را (قليه )فرو مي نشاند .
سر :با آب پز بيخ آن مزمزه بكنند درد دندان را تسكين مي دهد .زخم دهان را خوب مي كند .برگش را با آب انگور كهنه سي روز بخورند علاج صرع است .
سينه :آب پزش را در گلو بگردانند زبري گلو برطرف مي شود .افشره بيخش درمان درد شش است .
افشره اش را با نمك و عسل بياميزند و چند روزي بخورند در يرقان و درد كبد مفيد است .بيخ و آب پز بيخش باز دارنده اسهال ، علاج زخم روده و داروي بواسير است .
تب ها :برگش با ادرو مالي يا با آب انگور كهنه تب نوبه و سه اندرميان را دوا مي كند .
زهرها :افشره بيخش سم قاتل است .

واله

گياه پوسته مانند باريك و نازكي است كه دور ساقه درخت بلوط ، صنوبر و گردو مي پيچد و بوي معطر دارد .
نوع سفيد رنگ اين گياه مطلوب و نوع سياه رنگش نامطلوب است . ديسقوريدوس گويد :«بهترين نوع اشنه همان است كه بر ساقه صنوبر مي پيچد و بعد از آن نوعي كه بر ساقه گردو مي پيچد و هر قدر خوشبوتر باشد بهتر است و نوع سپيد رنگ مايل به آبي از سپيد ساده مرغوب تر است » .
مزاج :اشنه سرد مايل به ولرم و داراي قبوضيت معتدل است .
خواص درماني :گيرنده ، تحليل برنده و نرم كننده است . نوعي كه بر ساقه صنوبر مي پيچد گيرندگي معتدل دارد .نوعي كه بر ساقه بلوط مي نشيند بند آمدگي ها را باز مي كند و گوشت سست را محكم مي گرداند .
دمل و جوش :مرهم اشنه دمل هاي گرم و ورم هاي گوشت نرم را تسكين مي دهد و قسمت هاي سفت شده را نرم مي گرداند .
مفاصل :اشنه را در مرهم هاي ضد خستگي بكار مي برند . مرهم و جوشاننده آن سختي مفاصل را از بين مي برد .
چشم :چشم را جلا مي دهد .
اندام هاي تنفسي و سينه :در معالجه خفقان مفيد است .
اندام هاي تغذيه اي :قي را بند مي آورد ، معده را توان مي بخشد و باد آن را از بين مي برد .به ويژه خيسانده آن در آشاميدني ها خاصيت گيرندگي دارد و درد كبد ناتوان را رفع مي كند .
اندام هاي دفعي :انسداد زهدان را باز مي كند .نشستن در آب اشنه براي تسكين درد زهدان و دفع خون حيض مفيد است .

وج

منظور از وج ريشه گياهي است مانند پاپروس كه در آب هاي راكد مي رويد و براين ريشه ها چند گرهي است كه به سپيدي مي زنند و بوي بد و كمي بوي وش دارند و مزه اش تند و تيز است .
بهترينش پرمايه تر و متراكم تر و خوشبوتر است .ديسقوريدوس گويد : بهترين وج آن است كه سفيد رنگ ،پرمايه ، ميان پر و خوشبو باشد . متخلخل و خراش برداشته خوب نيست .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :باد را پراكنده مي كند و با كرده را فرو مي نشاند .لطافت مي دهد ، زداينده بي سوزش است و باز مي كند .
آرايش :رنگ و رو را صفا مي دهد . لك و پيس و لكه سفيد برص را مي زدايد .مفاصل :وج و آب پزش چه ماليدني و چه نوشيدني در علاج ترنجيدگي و گسستگي ماهيچه سودمند است .
سر :مسكن درد دندان و علاج سنگيني زبان است .
چشم :ستبري قرنيه را باريك و سفيدي چشم را بر طرف مي سازد .
سينه :آب پزش علاج درد سينه و پهلو است .
اندام هاي غذا :در مداواي درد سرد كبد سودمند است . تقويت كبد مي كند و معده را توان مي بخشد .سختي طحال را از بين مي برد . طحال را بسيار لاغر مي گرداند .معده را تنقيه مي نمايد .
پيچ و درد شكم و فتق را علاج مي كند .آب پزش درد زهدان را تسكين مي دهد .ادرار بول مي كند .حيض را به راه مي اندازد . داروي چكميزك است .
چنانكه گويند شهوت انگيز است و ميل جماع را بر مي انگيزد .
درد روده و خراش روده كه از سرما باشد علاجش با وج است .
زهرها :پادزهر حشرات موذي است

ورس

چيزي است سرخ به رنگ خون و شبيه زعفران سائيده است .آن را از يمن مي آورند و گويا تراشه درختي است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :قبض است .
آرايش :در از بين بردن لكه هاي سياه و كك و مك مفيد است و خوردن آن لكه سفيد را از بين مي برد .
دمل و جوش :داروي جوش ها است .
زخم و قرحه :در علاج گري ، خارش ، سعفه و بيماري ويروسي سودمند است .

وسمه

برگ نيل است .بهترينش خراساني است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :قبض است و زداينده .
آرايش :رنگ مو است .
وليم
آشي است كه همه مي شناسند .
آرايش :فربهي مي دهد و براي كسي كه تنش خشك است سودمند است .
اندام هاي غذا :دير هضم و بسيار مغذي است .

هال بوا

همان خيربوا و از قافله ي لطيف تر است .
مزاج :گرم و خشك است .
اندام هاي غذا :كبد و معده سرد را توان مي بخشد .براي هضم طعام بسيار مفيد است .

هزار گوشان

مزاج :گرم و خشك
خاصيت :تند و تيز ، زداينده ، خشكاننده ، لطافت بخش است و با ملايمت گرمي مي دهد .
آرايش :بيخ هزار گوشان با گاودانه و شنبليله پوست بدن را صاف و پاك مي كند و لكه ها و اثرهاي زشت و سياه را كه بقاياي زخم باشد مي زدايد .
اگر هزار گوشان با روغن بپزد تا بكلي از هم بپاشد ،لكه هاي زشت و خون خشك شده زير چشم را مي زدايد .
ورم و جوش :بيخش زگيل ها و جوش هاي شري را ريشه كن مي كند .
زخم :ضماد بيخ هزارگوشان با نمك داروي زخم پليد است .
هزارگوشان را در مرهم هاي گوشت خوار به كار مي برند .
ثمر آن را بر گري چركين و خشك بمالند مفيد است و پوست مي اندازد .
مفاصل :ضماد بيخش كه با آب انگور كهنه باشد تكه استخوان ها را بيرون مي آورد .
هرروزه مقداري از آن خورده شود علاج فلج است .خوردن و ماليدنش دواي گسستگي ماهيچه است .
سر :به مدت يك سال هر روز مقدار هزار گوشان خورده شود صرع و بيماري كم هوشي و سرگشتگي را شفا مي دهد . اما گاهي مي شود كه سبب درهم شدن عقل مي گردد .
سينه :از هزارگوشان و عسل ، ليسيدني سازند داروي خناق و بد نفسي و سرفه و پهلودرد است .
افشره اش را با گندم نپخته بخورند شير پستان افزايش مي يابد .
اندام هاي غذا :جالينوس فرمايد :خوردن جوانه هاي نوبر آمده هزار گوشان كه كمي تلخ و تند است ، به سود معده مي باشد .
اندام هاي راننده :مغز (قلب )هزارگوشان را در نخستين مرحله پيدا شدن كامل يا پخته بخورند بول را ريزش مي دهد .شكم را روان مي كند .
در آب پزش بنشينند زهدان را تنقيه مي كند .افشره اش بلغم را بيرون مي آورد .براي طحال داروي خوبي است و اگر در روغن بپزند داروي بواسير پيزي است .
در آب پز هزارگوشان بنشينند يا آب پزش را بر ورم بريزند ورم ها را از بين مي برد و مشيمه را بيرون مي آورد .
زهرها :كمي از بيخش پادزهر مارگزيدگي و ساير حشرات موذي است .

هوه چوبه

بعضي گويند همان حسن الحمار (گل قاصد )است كه آن را شنجار هم مي نامند .گياهي است داراي كرك و خاردار .زبر و سياه رنگ . برگهايش زياد و به ساقه چسبيده .بيخ آن به ستبري انگشت و بسيار سرخ رنگ است و اگر در تابستان به آن دست بزنند دست را رنگ مي كند .
آرايش :با سركه بر لك و پيس بمالند مفيد است و آن را بكلي از بين مي برد . در معالجه پوست پوست شدن بدن بسيار مفيد است و برگش از بيخ آن كم تأثيرتر است .
دمل و جوش :مخلوط با آرد كشك باد سرخ را از بين مي برد .
زخم و قرحه :با موم مخلوط مي كنند و برزخم مي گذارند مفيد است و به ويژه براي سوختگي آتش بسيار سودمند است .
اندام ها ي غذا :ريشه اش معده را دباغي مي كند . آن را بجوشانند و با عسل آب رقيق بخورند در مداواي يرقان و درد طحال سودمند است .
اندام هاي دفعي :آن را در عسل آب بجوشانند يا با عسل آب بخورند درد كليه و سنگ كليه را از بين مي برد .
خلط هاي مراري را تحليل مي برد .ريشه زرد آن برگ همراه زوفا و خردل كرم ها را مي كشد و بيرون مي راند .
تب ها :پخته بيخ اين گياه با عسل آب تب هاي مزمن را از بين مي برد .
زهرها :پخته ميوه سرخ و برگ زرد را بجوند و بر حشره موذي تف كنند مي كشد .در مارگزيدگي نيز سودمند است .

ياسمين

سفيد آن از زرد گرم تر و زرد آن از ارغواني رنگش گرم تر است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :رطوبت را لطيف مي كند و روغنش براي پيران سودمند است .
آرايش:اگر در حمام صورت را با تر و خشك آن بشويند ، لكه هاي سياه پوست از بين مي رود .
بسيار بو كردن ياسمين رنگ را زرد مي كند .
مفاصل :روغن ياسمين در علاج بيماريهاي ناشي از سرما كه براي اعصاب و پيران رخ داده مفيد است .
سر :بويش سردرد مي آورد و با اين همه اگر آن را بو كنند سردردي را كه از بلغم لزج پيدا شده از بين مي برد .
بو كردن روغن خالص ياسمين ـ عطر ياسمين سبب خون دماغ گرمي داران مي شود

لادن

گياهي است كه نامش قاسوس مي باشد .شبنمي كه بر اين گياه مي نشيند از ماده اي كه در گياه است تأثير مي پذيرد و از ماده تراوشي و شبنم چيزي پديد مي آيد كه بوي خوش دارد .
بزها وقتي در چراگاه به اين گياه مي رسند و از آن مي چرند و گردن به گياه مي سايند اين ماده به مو وپشم آنها مي چسبند و مردم آن را جدا مي كنند و اين جدا شده را لادن مي نامند .خالص آن لادني است كه به موهاي بالايي چسبيده و گرد و خاك نديده است .بهترين نوعش لادن چرب و سنگين و زود رنگ قبرسي است كه بوي خوش دارد و ريگ در آن نفوذ نكرده است و در روغن تمامش مي گدازد و هيچ دردي بجا نمي گذارد اما لادن سياه قير مانند خوب نيست .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :بسيار لطيف ، كمي قبض ، رساننده رطوبت هاي متراكم كه به اعتدال آنها را تحليل مي برد .نيرويي جذب كننده و گرمي بخش در آن هست كه دهانه رگها را باز مي كند و مسكن درد است .
آرايش: لادن و به ويژه اگر با روغن آس و آب انگور كهنه باشد از لطافتش كه ژرفا رواست مواد تباه زير پوست را تحليل مي برد و پوست را از آلايش گوشتخوار پاك مي كند و سبب رويش
مو ،افزوني مو و تراكم مو مي شود .زيرا ماده سازگار با مو را به سوي پوست و رستنگاه مو مي كشاند .در اوايل طاس شدن و برا ي جلوگيري از ريزش و كم شدن موي سر بسيار مفيد است .
زخم و قرحه :زخم هاي وخيم و صعب العلاج را خوب مي كند .
سر :لادن مخلوط با روغن گل را در گوش بچكانند ، درد تسكين مي يابد . از داروهاي ضد سردرد و تپش مي باشد .
نفس كش :خوردنش داروي سرفه است .
اندام هاي دفعي :فرزجه از لادن ورم و زخم را از بين مي برد .
اگر با آب انگور غليظ كهنه خورده شود شكم را بند مي آورد و بول را ريزش مي دهد

لاجورد

قوتش همان قوت صمغ گياه بدران و كمي از آن ضعيف تر است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گزنده ، گنداننده ، زداينده همراه تندي و كمي گيرندگي . مي سوزاند و زخم مي آورد .
آرايش :زگيل ها را از بين مي برد .
چشم :رويشگاه موي مژه را به بهترين حالت در مي آورد . موي مژه را زياد مي كند .
سينه :درمان نفس بريدگي ناشي از خستگي است .
اندام هاي دفعي :بخورند يا بردارند ريزش ملايم به بول مي دهد ، داروي درد گرده است .

لاك

شيره گياهي است كه به مر شبيه است .لاك بوي خوش دارد و بايد در استعمال آن مواظب باشند .
آرايش :بسيار لاغر كننده است .
نفس كش :در تپش قلب مفيد است .
اندام هاي غذا : تقويت كبد مي كند و در علاج يرقان و استسقا و درد كبد سودمند است .

لايه

بهترين و سالم ترين دردي لايه آب انگور غليظ و كهنه و سپس هر آنچه شبيه است . دردي سركه بسيار تند و قوي است .بايد آن را بعد از خشك كردن ساييده و چون سوزاندن كف دريا سوزاند .يعني بايد آن را در پارچه گل اندود يا در ديگ گذاشت تا بسوزد .
بايد آن قدر بسوزد تا سفيد رنگ گردد و گردي لطيف گردد .
هر نوع دردي كه كهنه نباشد براي نفع دارويي بايد سوزانده شود و آنگاه به كار برده شود . دردي كهنه از قوتش كم شده است و نياز به سوختن ندارد . بايد دردي را در ظرف هاي ويژه نگاهداري كنند كه هوا نزند و گاهي دردي را همچون توتيا شستشو مي دهند .
خاصيت :دردي سركه قوي ترين دردي ، زداينده و جمع كننده است . سوخته آن سوزنده است و با نيروي ديگري كه در آن وجود دارد مي گنداند .
آرايش:دردي سوخته با صمغ درخت صنوبر سپيدي ناخن را از بين مي برد .
دمل و جوش :دردي ناسوخته به تنهايي داروي التهاب ورم است و اگر با آس باشد التهاب را فرو نشاند و جوش هايي را كه چرك ندارند علاج مي نمايد. سينه :دردي ناسوخته سيلان مواد را از معده مانع مي شود .
دردي ناسوخته ضماد شود و از خارج بر رحم بگذارند نزيف حيض را باز مي دارد .

لبلاب

مزاج :تقريباً در سردي و گرمي برابر است و تا اندازه اي گرايش به گرمي دارد .
خاصيت :گدازنده و باز كننده است .
آرايش :شير لبلاب بزرگ مو را مي سترد و شپش كش است .
زخم و قرحه :اگر با موم و روغن گل (قيروطي ) مرهم شود بهترين داروي سوختگي است .
سر :در گوش چكاندن افشره اش درد گوش را تسكين مي دهد و ورم گرم گوش را فرو مي نشاند .لبلاب رطوبت هاي مزمن و زخم هاي كهنه شده گوش را علاج مي كند .افشره آن براي سردرد مزمن مفيد است .
اندام هاي تنفسي : برنشيت را تنقيه مي كند ،براي سينه و شپش خوب است. اندام ها ي غذا :راه بندان كبد را باز مي كند .
اندام هاي دفعي :آب لبلاب زرداب سوزنده را بيرون مي آورد و ناپخته اش بهتر است

لعل معبري

صمغي است بدمزه كه ره آورد عربستان است .
خاصيت :كمي چسبندگي دارد .
آرايش:اثر زخم را بزودي از بين مي برد . براي لاغر شدن هر روز مقداري را با سكنجبين يا آب بخورند بسيار سود مي بينند .
سر :در علاج افتادن گوشت لثه و تسكين درد دندان بي مانند است .
چشم :جلاي ديده است .
نفس كش :با عسل آب داروي برنشيت است . كشتي گيران به كار مي برند .
اندام هاي غذا :سه روز سكنجبين بخورند طحال را بسيار لاغر مي كند .
اندام هاي راننده :با عسلاب حيض را راه مي اندازد

انواع لوبيا

مزاج : گويند سرد و خشك است ولي عده اي مي گويند گرم است و لوبياي سرخ از هرنوع گرم مزاج تر است .
خاصيت :لوبيا از ماش زود هضم تر است ولي باد آورتر است و باقلا از لوبيا بادزاتر مي باشد .
نفس كش :براي سينه و شش خوب است .
اندام هاي غذا :خلط غليظ پديد مي آورد و دفع گزندش با خردل ، سركه و نمك ، فلفل و مرزه است .
اندام هاي دفعي :لوبيا و به ويژه لوبياي سرخ اگر با روغن سنبل باشد حيض را ريزش مي دهد .
لوبياي مصري
گياهي است كه به لوبيا گرگي شبيه است و از اين روي آن را ترمس ناميده اند و ترمس لوبيا گرگي است .
مزاج:گرم و خشك
خاصيت درماني :به حالت اعتدال مي خشكاند و زداينده است .
آرايش:لكه هاي سياه صورت را به حالتي معتدل از بين مي برد .
زهرها :جالينوس فرمايد : اين گياه مخصوصاً براي دفع گزند سگ هار بسيار خوب است و بيماراني را نجات داده و از اين رو يونانيان آن را آلوسن ناميده اند .(شفاي هاري )
لوبيا گرگي
كاشتني و بياباني هست .
ترمس بياباني تأثيرش بيشتر اما كوچكتر است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت : تلخيش زداينده و تحليل برنده بي آزار است .
آرايش :مو را نازك مي كند ، ترمس و به ويژه اگر در آب باران بپزند تا از هم بپاشد و آب آن را بر پوست بمالند در زدودن لكه هاي رخسار و لك و پيس و برص و لكه هاي خون خشك شده و جوش هاي صورت بسيار مفيد است و رخساره را جلا مي دهد .
ورم و جوش :علاوه بر جوش صورت در علاج زخم و ورم گرم و خنازير و سخت شدني ها مفيد است به شرطي كه با سركه و عسل و تأثيرش از بدني تا بدني متفاوت است .
زخم و قرحه :ترمس كه با بيخ خاما لاون ضماد مي شود داروي گري است و حتي گري حيوانات را نيز شفا مي دهد و در علاج خوره ، گري خشك ، زخم بد و پليد مفيد است .
مفاصل : ضمادش داروي بيماري اعصاب است .
سر : آردش علاج زخم تر سر است .
اندام هاي غذا :ترمس و به ويژه اگر با سركه و عسل بپزند يا با عسل و فيجن و فلفل بپزند راه بندان هاي كبد و طحال را باز مي كند .
اندام هاي راننده :پخته اش را بر ناف بمالند و از آن بخورند يا با عسل مخلوط كنند و بليسند يا با سركه بخورند داروي كرم و كرم كدو و در تسكين درد بيماري اعصاب مفيد است . اگر با فيجن و فلفل بخورند و بردارند يا با مرو عسل مخلوط كنند و بردارند حيض را راه مي اندازد .
اگر با عسل و سركه بخورند كرم ها را بيرون مي آورد .
بول را ريزش مي دهد و قبض است .

ماميثا

بلوط مانندهايي است زرد رنگ مايل به سياهي و زودشكن . تلخ است و تركيبي از گوهر آبي و خاكي دارد . سردي آبي اش زياد نيست و هم مزاج آب آبگيرها است .
اين گياه اكثراً در بلندي ها مي رويد و ريشه اش بسيار تند بو ، تلخ مزه و افشره اش به رنگ زعفران است .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :گيرنده ولي ملايم .
ورم و جوش :در علاج ورم گرم و پر مايه مفيد است . باد سرخ كم و ناتوان را در بدن هاي سخت شفا مي دهد . اما شايسته بدنهاي كوچك و نرم نيست زيرا بسيار خشكاننده است .
چشم : درد چشمي را كه در مرحله اول باشد شفا مي دهد .

ماه پروين

تكه هايي است شبيه زراوند و از آن باريك تر است . در تأثير بعضي همانند زراوند و از آن قوي تر است . با بيش هم رستنگاه است و بيش در همسايگي آن قوت خود را بسيار از دست مي دهد .
ماسرجويه گويد :قوت ماه پروين چون قوت گياه درونه و از درونه ناتوان تر است .
زهرها :پادزهر همه سم ها است . از مار گرفته تا بيش و غيره .

ماهودانه

ماهودانه را حب الملوك نيز مي گويند . درختش را در مملكت ما ، سيستان مي نامند .برگ هايش به ماهي هاي ريز مي مانند كه به درازاي يك انگشت باشند .
مزاج :گرم و خشك
مفاصل :مسهل است و از اسهالي كه مي دهد علاج درد مفاصل و نقرس و بيماري اعصاب است .
اندام هاي غذا :در علاج استسقا مفيد است

مازيون (هفت برگ )

از گياهان بزرگ شيردار است و بر دو نوع :يكي برگش بزرگ و نازك و ديگري كوچك و ستبر است .نوع اول بهتر است و اگر نوعش سياه باشد كم قاتل است .
بهترينش آن است كه برگ زياد دارد و برگ ها به برگ درخت زيتون شبيهند و لطيف تر .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :زداينده ، پاك كننده و پوست كن است و بسيار تند .
آرايش:هر نوع از آن را كه با گوگرد مخلوط كنند و بر پوست بمالند علاج لك و پيس و كك و مك و لكه هاي سفيد پوست است .
زخم و قرحه :همه انواع آن كه با عسل مخلوط شوند بيماري ويروسي و زخم پليد را درمان مي كند .
سر : آب پز آن و بخصوص آب پز نوع سياهرنگ آن در دهان بگردانند درد دندان تسكين مي يابد .مازيون را با فلفل و موم عجين كنند و تكه اي از آن بر دندان دردمند بچسبانند سود مي بينند .
اندام هاي غذا:مازريون براي كبد بسيار بد است.
اندام هاي دفعي :مازريون و به ويژه آنچه از گياه سبزش كه در وقت گل دادن است مي گيرند ماده آبكي را بيرون مي دهد .
زهرها :مازريون را همراه آب انگور كهنه بنوشند پادزهر حشرات است . مازريون سياه را كه سم قاتل است اگر با قاوت مخلوط كنند و به وسيله ي آب و روغن زيتون عجين كنند موش و سگ و خوك را مي كشد .
آدمي دچار افسردگي و استفراغ و اسهال شديد شده و مي ميرد .

محلب

آلوبالوي تلخ ، بهترينش سفيد رنگ صاف مرواريدي است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :زداينده ، لطيف ، تحليل برنده و مسكن درد است .
مفاصل :در علاج پهلو درد و درد پشت داروي خوبي است .
اندام هاي تنفسي :با عسل آب بخورند در غش كردن سودمند است . داروي قولنج و سنگ كليه و سنگ مثانه است .

مر

صمغي است كه خالص و تقلبي دارد بهترينش آن است كه رنگش به سياهي و سرخي مي زند .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :باز كن ، بادشكن ، گيرنده ، چسبنده و نرم كننده است .
آرايش: اگر مر با روغن آس و لادن مخلوط باشد مو را قوي و پرپشت مي گرداند .اثر زخم را از بين مي برد . اگر مر را در دهان گيرند بوي دهان را خوش مي كند .گند دهان را مي زدايد . مر مخلوط با زاج بلوري بوي گند زير بغل را مي زدايد .مر با عسل و دارچين ختايي داروي زگيل است .
ورم و جوش :علاج ورم بلغمي است .
زخم و قرحه :زخم را بهم مي آورد . استخوان لخت را مي پوشاند . با سركه داروي قوبا است و زخم هاي گنديده را شفا مي بخشد .
مفاصل :مر با صدفه خوراكي معجون شود و بر درد و زخم اندام هاي كركي مانند گوش و غيره بمالند شفا مي دهد .
سر :سردرد مي آورد . مر مخلوط با آب انگور كهنه و روغن زيتون را در دهان بگردانند دندان ها را نيرومند و محكم مي كند ، كرم خوردگي را از بين مي برد . لثه را محكم مي كند . رطوبت لثه را بر مي چيند . گرد مر را بر زخم سر بپاشند زخم را خشك مي كند .سوراخ بيني را با مر بيندايند آبريزي هاي هميشگي را قطع مي كند .
چشم :اثر زخم را در چشم از بين مي برد ، زخم چشم را پر مي كند ، سفيدي را مي زدايد .زري پلك را از بين مي برد . چرك و ريم چشم را بدون هيچ آزاري از بين مي برد .
اندام هاي نفس و سينه :در معالجه سرفه مزمن و مرطوب ، سرماخوردگي ،تنگ نفسي و بلند نفسي و پهلو درد مفيد است زيرا به لطافت و ملايم مي زدايد و زبر نمي كند .صدا را صاف مي كند .زير زبان بگذارند و آب را قورت دهند زبري گلو را بر طرف سازد .
اندام هاي غذا :مر خالص درعلاج سست شدن معده ، آب زرد و باد كردن معده سودمند است .
مر به ويژه اگر با آب سداب يا آب خاراگوش يا آب لوبيا گرگي حقنه شود ، حيض را ريزش مي دهد .تلخي كه در آن است سبب بيرون راندن كرم و كرم كدو مي شود .بهم آمدن دهانه زهدان را نرم مي كند .
به اندازه ي يك باقلي مر بخورند داروي زخم روده ، پوست اندازي روده ، و اسهال است .
تب ها :به اندازه ي يك دانه باقلا با فلفل خورده شود ، تب لرز را كه در اوايل باشد از بين مي برد .
زهرها :با آب انگور كهنه خورده شود پادزهر كژدم است

مشو

در دارويي بودن به عدس شبيه و از عدس دير هضم تر است .
مزاج :معتدل و مايل به خشكي است .
خاصيت :همچون عدس قبض است و سبب سودا مي شود .
مفاصل :براي مفاصل خوب است و ضماد آن فتق و آب در بيضه آمدن كودك را شفا مي دهد .
اندام هاي دفعي :قبوضيت مي آورد .

مشك

نافه حيواني است كه به آهو شبيه است يا خود نوعي از آهو است كه دو دندان پيشينش به سوي داخل خم شده اند و به دو شاخ شبيه هستند .
مشك آهوي تبت خوب است و مي گويند مشك آهوي چين و جر جيراول است و در درجه ي دوم مشك آهوي هندي است .
مشك آهويي بسيار خوب است كه از گياه بهمنين و سنبل بخورد و در درجه ي دوم مشكي است كه آهوي آن مر خورده باشد .از حيث رنگ و بو زرد شكوفه آسا بهترين است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :لطيف و توان بخش است .
چشم :ديده را نيرو مي دهد . رطوبت هاي چشم را از بين مي برد و سپيدي نازك چشم را مي برد .
نفس كش و سينه :شادي آور و توان بخش دل است . ضد تپش و بيماري ترس است .
زهرها :پادزهر است و به ويژه گزند «بيش »را خنثي مي كند .

مشك چوپان

مزاج :گرم و خشك
خاصيت :لطيف و تلخ است .
آرايش : سوخته مشك چوپان كه با روغن كرچك يا روغن ترب يا روغن زيتون باشد علاج ، كم مويي است . در زود بر آوردن موي ريش مفيد است . لثه سست را محكم مي كند .
ورم و جوش :ورم بلغمي را نرم مي كند . اگر با به بپزند ورم بسيار سرسخت را تحليل مي برد .
زخم و قرحه :تا سبز است براي زخم خوب نيست و سوزش دارد .
مفاصل : آب پزش داروي گسستگي در ماهيچه است و عرق النساي وخيم و كهنه را شفا دهد .
سر :با روغن زيتون بپزد سر را گرم مي كند و سردي را از سر مي زدايد. اندام هاي راننده :حيض را ريزش مي دهد . سنگ گرده و آبدان را خرد مي كند .
زهرها :چون فرش زير انداز باشد حشرات را مي گريزاند .

مشك زمين

ديسقوريدوس گويد :بين گياهي است كه برگ هايش به رنگ گندنا شبيه ليكن از آن بلندتر و نازك تر و سفت تر است .بوي خوش دارد و به تلخ مزگي مي زند .بهترينش آن است كه متراكم ، سنگين ، در كوبيدن سخت ، خوشبو و كوتاه شاخه باشد كه بسيار تندمزه و در مرهم ها وارد است .
آرايش:رنگ را زيبا و بوي دهان را خوش مي كند و چنانكه مي گويند هندي اش مو را مي سترد .
ورم و جوش :دمل هاي صعب العلاج را علاج مي كند ، در معالجه ورم هاي اليافي و خوره مفيد است .
مفاصل :با روغن دانه بن (ميوه درخت سقز )داروي پهلو درد است و پشت را محكم مي كند . زياد به كار بردنش جذام مي آورد .
سر :در علاج گنديدگي بيني ، دهان ، زخم ، جوش هاي دهان و سستي لثه مفيد است و زخم هاي خوره اي دهان را مداوا مي كند .
براي تقويت هوش بسيار خوب است . سنگ را از بين مي برد . در چكميزك سودمند است .در علاج بواسير و بهم آمدن دهانه زهدان و استسقا مفيد است .
تب ها :در تب هاي كهنه داروي خوبي است .
زهرها :پادزهر نيش عقرب و حشرات است .

مشك طرامشير

شاخه هايي دارد كه به شاخه ريحان سبز شبيه است . خشكيده آن نخست هيچ مزه اي ندارد و بويش آن قدرها نيست .ليكن بعد مزه آن تلخ و تند مي شود .
اگر گله از اين گياه بچرد ادرارش خوني مي شود .در تأثير درماني كار پونه را انجام مي دهد و از پونه بسيار قوي تر است .
مزاج :گرم و خشك
اندام هاي تنفسي :رطوبت هاي لزج را از سينه و شش بيرون مي راند .
اندام هاي غذا :خوردنش در غش كردن و افسردگي سودمند است .
اندام هاي دفعي :در ريزش دادن بول و حيض بسيار كاري است . گاهي از اثر آن خون ادرار مي كنند .شربت از اين گياه خون بعد از زايمان را بيرون مي دهد .

مصطكي

درخت مصطكي مزاج مركب از كمي آبي و بسيار خاكي و دو نوع است . مصطكي رومي كه سفيد رنگ و مصطكي نبطي كه به سياهي مايل است .
مصطكي از كندر لطيف تر و سودمندتر است و بهترينش سفيد رنگ پاك و بي آلايش و براق است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گيرنده و گدازنده است .از ثمر اين درخت روغني مي گيرند كه بسيار گيرنده است .
ورم و جوش :در علاج ورم دروني سودمند است و نوع سياه رنگ نبطي مفيدتر است .
زخم و قرحه :افشره و آب پز برگ درخت مصطكي جوش هاي ساري را از سرايت باز مي دارد .
آب پز و افشره برگ آن را بر زخم بمالند گوشت را باز مي روياند . بر شكسته استخوان بپاشند بهم مي آورد .
سر:جويدن مصطكي سر را از بلغم پاك مي كند .در دهان گردانيدنش لثه را محكم مي كند .
چشم :مژه برگشته را مصطكي مي چسبانند .
اندام هاي تنفسي :مصطكي و به ويژه آب پزش بيخ و پوست درختش در علاج سرفه و خون بر آوردن سودمند است .
اندام هاي غذا :تقويت كبد و روده مي كند ، اشتها را باز مي كند ، در بهبود بخشيدن به معده و كبد بسيار زود اثر است .
اندام هاي دفعي :كبد و روده را محكم مي كند .علاج ورم كبد و روده است .
آب پز بيخ و پوستش بهم خوردن عادت ماهيانه را تنظيم مي كند .آب پز برگ و خود برگش علاج خونريزي زهدان و دردهاي زهدان و رطوبت هاي زهدان و برآمدگي زهدان و مقعد است .
روغن درخت مصطكي و تخم ثمرش نيز همين تأثير را دارند .

مغيلان

از تيره درختچه هاي خاردار بيابان و مشهور است .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت درماني :گيرنده است و هر جرياني را باز مي دارد و مانع خونريزي هم مي شود .
اندام هاي تنفسي :مانع بالا آوردن خون مي شود .
اندام هاي دفعي :سيلان رحم را قطع مي نمايد .

موم

موم صاف از ديوار خانه زنبور عسل است كه در آن تخم مي گذارد و عسل را نگه مي دارد .
مزاج :معتدل است .
خاصيت :نرمش مي دهد . زخم را از چرك و پليدي پاك مي كند و از آنجا كه مي چسبد و سوراخها را مي بندد نمناكي عارضي مي دهد .موم در همه مرهم هاي سردي بخش و گرمي دهنده مفيد است .
بدون شك كمي رسانندگي و اندكي گدازندگي را از همسايگي عسل بسيار كسب كرده است .
موم سياهي كه اشغال كندو است قوت جاذبه اي دارد كه مي تواند پيكان و خارها را ازژرفا بيرون بكشد .لطيف است و كمي پالاينده و بسيار نرم كننده .
ورم و جوش :ورم سخت را نرم مي كند .
زخم :كبره را نرم مي كند و زخم را پر از پليدي مي نمايد .
مفاصل :پي ها را نرمش مي دهد .
سر :موم سياه بوسيله ي بويي كه در اوست عطسه آور است .
اندام هاي تنفسي:بر سينه بمالند يا بليسند سينه را نرم مي كند و به ويژه اگر با روغن بنفشه معجون شود بسيار مؤثر است .
شيره گره شده در پستان زنان شيرده را مي گشايد .
اندام هاي دفعي :در علاج زخم روده ده ارزن را در سوپ گاورس يا سوپ برنج مخلوط مي كنند و مي خورند .
زهرها :گويند سم را بر مي كشد .بر زخم تيرهاي زهرآلود مي مالند و هيچ زياني دربر ندارد .

موميا

موميا قوت قير و زفت با هم مخلوط دارد ولي بسيار منفعت رسان است .
مزاج :گرم است .
خاصيت :لطيف و گدازنده .
ورم و جوش :داروي ورم بلغمي است .
مفاصل :خوردن يا ماليدنش مسكن در بركندگي و شكست و افتادن و ضربه خوردن و فلج و دهن كجي است .
اندام هاي سر :به اندازه ي يك حبه موميا را با آب مرزنگوش به بيني بكشند و عطسه كنند در تسكين سردرد نصفي ،سردرد سرد و صرع و سرگيجه مفيد است يك دانه از آن مقدار يك حبه با جيوه درد گوش را تسكين مي دهد . فتيله اي را با موميا و روغن گل و آب غوره آغشته كنند و در گوش فرو كنند چرك و ريم گوش را قطع مي نمايد .
اندام هاي غذا :يك قيراط موميا در آب زيره و ننه حوا و شاه زيره معده را توان مي بخشد .
اندام هاي دفعي :يك قيراط موميا با شير، داروي زخم ذكر و آبدان است . كمي موميا را با آرد مخلوط كنند و بردارند براي كنترل ادرار مفيد است .
زهرها :دو حبه از موميا با آب پز سه كوهه و انگدان علاج مسموميت است. وزن يك قيراط موميا با آب انگور كهنه خالص ضد كژدم است .
يك قيراط آن باروغن گاوي درد نيش كژدم را دوا مي كند .

مهر گياه

مزاج :سرد و خشك
خاصيت :مخدر است .
آرايش:لكه سياه پوست را مدت يك هفته با برگ آن و به ويژه با برگ سبز و شاداب آن ماساژ دهند بدون زخم كردن خوب مي شود .
شيره مهر گياه لكه هاي سياه و سفيد پوست را بدون سوزش و گزش بر مي دارد .
ورم و جوش :علاج دمل هاي سخت و دروني و خنازير است .
مفاصل :بيخش كه با قاوت باشد و ضماد شود درد مفاصل را از بين مي برد و شايد در معالجه واريس هم مفيد باشد .
سر :چرت آور است و خواب آور است .اگر در آب انگور كهنه بريزند بسيار آرام بخش است .اگر در مقعد شياف كنند مي خوابند .
بو كردنش خواب آور است .اين خاصيت از آن نوع سفيد برگ بي ساقه است كه آن را نرينه مي گويند .
زياد استعمال كردن و بو كردن مهرگياه ممكن است به سكته كردن بينجامد و به ويژه آنچه برگش سفيد است اين خاصيت را بيشتر دارد .
چشم :قطره تراوشي آن درد بسيار آزار دهنده چشم را بر طرف مي كند برگش را بر چشم بگذارند درد چشم تسكين يابد .
اندام هاي غذا :مقداري از قطره تراوشي مهر گياه با عسل آب خفيف خورده شود مراره و بلغم را بيرون دهد ولي مقدار زياد آن سم است .
اندام هاي دفعي :شياف آن ادرار بول مي كند .
تخم آن خورده شود زهدان را مي پالايد .
اگر آن را با گوگردي كه آتش نديده مخلوط كنند و فرزجه شود خونريزي زهدان قطع مي شود .
شيره مهر گياه بلغم و مراره را بيرون مي راند .
اگر بچه خردسال اشتباهاً مهر گياه بخورد به چنان استفراغ و اسهالي گرفتار مي شود كه شايد بميرد .
زهرها :همه انواعش و به ويژه نوعي كه برگش سفيد و كوچكتر از بقيه است پادزهر تاجريزي سمي است .
كسي كه از مهرگياه مسموم مي شود عوارض خفگي زهدان در او پيدا
مي شود.گونه اش سرخ مي گردد و چشمش بالا مي آيد و باد مي كند .در اين حالت علاجش روغن و عسل است و اگر استفراغ مي كند مفيد است .

گاو زبان

گياهي است برگ پهن همانند مرو .در بكار بردن به منظور درماني گاوزبان خراساني خوب است .
اما آنچه را كه در مملكت ما گاوزبان مي پندارند و طبيبان از آن استفاده دارويي مي نمايند گاوزبان راستين است .
مزاج :گرم است .
خاصيت :سوخته اش داروي زخم دهان كودكان و فرونشانده التهابات درون دهان است .
ناسوخته اش نيز براي علاج زخم و التهابات دروني دهان خوب است ولي سوخته اش بهتر است .
نفس كش :همراه آب انگور كهنه شادي آور است .تقويت قلب مي كند ، علاج بيماري ترس است .تپش قلب را از بين مي برد ، علاج بيماريهاي سودايي است .

گاورس

سه نوع گاورس هست و قوتش به قوت برنج نزديك ولي برنج از آن مغذي تر است .
گاورس در همه حالات از ارزن بهتر و ارزن از گاورس قابض تر است .
مزاج :سرد و خشك است .
خاصيت :قابض است و خشكاننده و بي گزش .درد را تسكين مي دهد . اگر تدبيري نكنند خون سرد پديد مي آورد .گاورس از ساير دانه هايي كه نان مي شوند كمتر مغذي و كمي لزج است و كساني گفته اند كه نوعي لطافت دارد .
اندام هاي غذا :گوهر گاورس و نان گاورس كند مي گذرند و در معده بسيار مي مانند .
اندام هاي دفعي :براي درد و پيچ شكم و روده بر شكم بگذارند خوب است .
گاورس ادرارآور است .

گاو چشم

بهار گلي دارد كه ميانه سرخ ، برگ زرد و از برگ بابونه چاق تر است .
مزاج :گرم و خشك است .
سر :بو كردنش بادهاي متراكم سر را پراكنده مي كند .

گاو شير

برگ درختچه اي است كه از زمين دور نمي شود .به برگ انجير شبيه و بسيار سبز رنگ و پنج گوشه و اجزاي منقطع و مستدير دارد .
ساق اين گياه به اندازه خيار چنبر بلند مي شود و كركي دارد كه به گرد شبيه است .برگ هايش بسيار كوچك است و بر سر ساقه اش تاج گلي هست كه به تاج گل شبت مي ماند .گل زرد رنگ و خوشبويي دارد .
رگ هايي بسيار از يك بيخ شاخه مي گيرند .گاو شير پوست ستبر و مزه تلخ دارد و از بويش سنگيني حس مي شود .
بيخ گاوشير را در اولين وهله كه ساقش پديد آيد مي خراشند ، شيره اي سفيد از آن تراوش مي كند و چون خشك شود رويه اش به رنگ زعفراني در مي آيد و آن را صمغ گاوشير مي نامند .
بهترين بيخ گاو شير آن است كه سفيد رنگ ،زبان گز است و يكپارچه باشد و بوي عطر بدهد بهترين ميوه گاو شير آن است كه بر وسط مقابل ساقه قرار دارد .بهترين شيره گاو شير آن است كه بسيار تلخ مزه ، درون سفيد و بيرون آن زعفراني رنگ و ترد است . زود در آب حل مي شود و آنچه سياه رنگ و نرم است حتماً تقلب در آن شده و بايد ران و موم آميخته شده باشد .
مزاج :گرم است .
خاصيت :بادشكن و ملين و زداينده است .
دمل و جوش :سخت ها را نرمي و شكوفه اش جوش ها را ليونت مي دهد .
زخم و قرحه :بيخ گاو شير در مداواي استخوان لخت مفيد است .با عسل باشد علاج زخم مزمن و آتش پارسي است .شكوفه اش چاره ساز زخم و جوش است .عموماً تمام اجزاي آن در علاج زخم هاي پليد مفيد است .
مفاصل :اگر پي از ضربه خوردن سست شده باشد ، گاو شير با عسلاب يا با آب انگور كهنه بخورند مفيد است .
سر :دندان كرم خورده را با آن پر كنند درد نمي گيرد .در علاج سردرد و صرع و استسقاي مغز سودمند است .
چشم :در ديده بكشند ديد را قوي مي كند .
اندام هاي سينه :ضماد آن درد پهلو را تسكين مي دهد گاو شير براي سرفه داروي خوبي است .
اندام هاي غذا :ضماد افشره اش سختي طحال را نرم مي كند و اگر با سركه بخورند براي طحال مفيد است .
اندام هاي دفعي :در نرم كردن سختي زهدان و در علاج چكميزك مؤثر
است .به اندازه ي يك فندق گاوشير با آب گرم خورده ادرار بول و حيض مي كند و زهدان سرد را سر حال مي آورد .
ميوه گاو شير نيز حيض را حركت مي دهد و به ويژه اگر با گياه خاراگوش
باشد.گاوشير در علاج خفگي زهدان ، بادكردگي زهدان و سختي زهدان مفيد است .داروي قولنج است و بلغم خام را بيرون مي دهد و خارش مثانه را از بين مي برد .
تب ها :در تب لرز و تب هر روزه گاو شير را به عسلاب بخورند خوب است .
زهرها :گاو شير و زفت را مرهم مي كنند و برگزيده سگ هارمي چسبانند. گاو شير مخلوط با زراوند يا افشره گاوشير خورده شود ضد نيش حشرات سمي است .

گاو كشك

در كشتزار مي رويد .نوع خوبش آن است كه سبك مايل به سرخي شبيه پوست پيچيده و اليافش باريك باشد .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گيرنده و تند است و دهانه رگها را مي تركاند و از اين رو از استعمال آن پرهيز مي كنند .
سر :شيرش در كشيدن دندان كمك مي كند .
اندام هاي غذا :به زيان معده و كبد است .
اندام هاي راننده :سودا و بلغم و آب را اسهال مي دهد .
زهرها :سم قاتل است .

گردو

گردو گرم و گرمي شكن آن براي گرمي داران سكنجبين است و براي آنها كه معده ضعيف دارند بايد گردو را در سركه پرورش دهند .
مزاج :گرم و خشك است . گردوي در روغن پخته بسيار قابض است و برگ و پوست گردو هر دو باز دارنده نزيف هستند .سوخته پوست گردو خشكاننده است و گزش ندارد .تأثير روغن گردوي كهنه چون تأثير روغن زيتون كهنه است .زدايندگي كهنه آن قوي تر است .
آرايش :ضماد گردوي تر را بر جاي ضربه بگذارند مفيد است .
دمل و جوش :مغز گردو را بجوند و بر دمل سودايي چركين بگذارند داروي خوبي است .
زخم و قرحه :صمغ آن را بكوبند و بر زخم گرم بپاشند يا داخل مرهم كنند سودمند است .
مفاصل :گردوي مخلوط با عسل و فيجن علاج پيچش عصب است .
سر :سردرد آورد . افشره برگ آن را به حالت نيم گرم در گوش بچكانند ، چرك و ريم گوش را پاك مي كند .
چشم :روغن گردو داروي خوره ، سرخي و ناصورهاي گوشه چشم است.
اندام هاي تنفسي :افشره و رب گردو و بازدارنده خناق و براي سرفه بد است .روغن گردوي كهنه درد گلو به بار مي آورد . همه انواع گردو و به ويژه گردوي ملوكي بزرگ را بر پستان آماسيده بگذارند آماس را از بين مي برد .
اندام هاي غذا : گردو دير هضم است و براي معده خوب نيست . گردوي پرورش يافته (مربا )و گردوي تر براي معده سرد بد نيست و كمتر از گردوي خشك زيان دارد .به شرطي كه هر دو پوسته آن را بكنند . گردويي كه در عسل پرورش دهند براي معده سرد مفيد است .
اندام هاي دفعي :جوش ها را پديد مي آورد .درد و پيچ شكم را تسكين مي دهد ، شكم را بند مي آورد و به ويژه در روغن جوشيده اش بسيار قبض است . پوست گردو نزيف حيض را قطع مي كند . مرباي گردو بهترين داروي گرده سر است ، خاكستر پوستش را شربت كنند و بخورند يا بردارند بازدارنده حيض است . گردو را با آبكامه بخورند كرم ها را بيرون مي راند ، ضد كرم كدو است و در روده كور مفيد است .
زهر :گردو كه با انجير و فيجن باشد پادزهر هر نوع سمي است . گردو با پياز و نمك اگر برگزيده سگ هار و غيره ضماد شود سودمند آيد .

گز

ديسقوريدوس گويد :دو نوع گز هست . نوعي در نزديكي آبهاي راكد مي رويد كه ثمرش به گل آن مي ماند و ماهيتش ماناي كوچك اشنان است .
نوع دومي كه بيشتر در مصر و شام يافت مي شود كاشتني (بستاني ) است و بجز ثمرش به گز بياباني شبيه است .
ثمر گز بستاني به مازو شبيه است .زبان گير است و براي درد دندان بكار مي آيد و در داروهاي چشم و دهان بجاي مازوج بكار مي برند .
خوردنش خون برآوردن را باز مي دارد و اسهال آور است .
خاصيت :قبض و زداينده و پاك كننده است . بسيار خشكاننده نيست . آب گز زداينده و خشكاننده است .
آرايش :آب پز آن را بپاشند شپش را از بين مي برد .
ورم و جوش :ضماد برگ گز داروي دمل هاي نرم است .
زخم و قرحه :دود گز زخم هاي ترشح دار و آبله را مي خشكاند . سائيده و خاكسترش را بر اثر سوختگي و زخم هاي تر بپاشند مفيد است .
ثمر و خاكسترش زخم هاي بدخيم را مي خشكاند و گوشت زائد را مي خورد .
سر :آب پز برگ گز كه با آب انگور كهنه باشد و در دهان بگردانند ، و به ويژه اگر بجاي برگ ثمرش باشد درد دندان را تسكين مي دهد و مانع كرم خوردگي مي شود .
چشم :در بيماري هاي چشم كار شيره فيلز هره و مازو را انجام مي دهد .
اندام هاي تنفسي :گز و به ويژه ثمرش از خون برآوردن هميشگي جلوگيري مي كند .
اندام هاي غذا : شاخه هاي گز در سركه از هم پاشيده شود ، ضماد كنند و بر طحال بگذارند مفيد است .خوردن آب پز برگ و شاخه گز علاج بيماري هاي طحال است .
از چوب گز كاسه هاي آبخوري مي سازند و كسي كه بيماري طحال دارد از آنها آب بخورد سود مي بيند .
اندام هاي دفعي :علاج اسهال مزمن است .
ثمرش را بخورند يا شياف كنند .يا در آب پز گز بنشينند رطوبت هاي ناجور زهدان از بين مي رود .
زهرها :ثمر درخت پادزهر نيش رتيل است .

گز انگبين استبرك

گز انگبيني است كه بر استبرك مي نشيند و به تكه هاي نمك مي ماند .
با اينكه مزه اش شيرين است كمي گسي و تلخي در آن حس مي شود .
گز استبرك يمن سفيد است و آنچه ره آورد حجاز است سياه رنگ مي باشد .
خاصيت :بعلت گسي كه دارد زداينده است .
چشم :ديد را قوي مي كند .
سينه :براي شش خوب است .
اندام هاي غذا :با شير شتر داروي استسقا است و چون از ساير شكرها شيرين تر است كمتر تشنگي مي آورد . با معده و كبد سازگار است .
براي گرده و آبدان خوب است .

گزنه

رنگ تخم گزنه شبيه رنگ تخم تره و از آن زرد و تر و درخشان تر و از تخم تره كوتاهتر است . به هر جاي بدن كه برخورد كند روده ها را هم مي گزد .
خواص درماني :جذب كننده ، زخم آور ، گدازنده ، قوي و سودمند است .
بعضي گويند :چندان گرمي زا نيست و بادآور است و بسيار زداينده و زخم ها را نمي گزد و چنان چه با گوشت بپزند تأثيري در آن نمي ماند .
دمل و جوش : ضمادش كه همراه سركه باشد دمل هاي دروني را مي تركاند و سود مي رساند و در مداواي ورم سخت ، مفيد است .اگر خاكستر با تخم آن را ضماد كنند در ورم سرطاني سودبخش است .
زخم و قرحه :خاكستر گزنه مخلوط با نمك در مداواي زخم دندان سگ و زخم هاي پليد و سرطاني مفيد است .
مفاصل :ضمادش كه با نمك باشد پيچش مفاصل را بر طرف مي نمايد .
اندام هاي سر :كوبيده برگش خون دماغ را قطع مي كند ، تخمش بندآمدگي ها را باز مي كند ، ضماد تخمش دندان كشيدن را آسان مي كند و بر ورم هاي پشت گوش بگذارند سودمند است .
سينه و اندام هاي تنفسي :گزنه و افشره جو ، يا گزنه اي را كه در افشره جو بپزند و بخورند سينه را تنقيه مي كند و خلط هاي پرمايه و هر چه در سينه باشد خارج مي شود .
تخمش قوي تر است ،ربو ، برونشيت و تنگ نفسي و درد سر بيماريهاي سر را بر طرف مي كند .
تخم گزنه با پياز و تخم مرغ بخورند شهوت انگيز است .
تخم گزنه را با مر بپزند و بخورند ، يا تخم را با مر شياف كنند و بردارند حيض را براه مي اندازد و رحم را باز مي كند .
ضماد برگ سبز آن برآمدگي رحم را فرو نشانده ، از زدايندگي كه دارد نه از قوت اسهالي بلغم خام و ساير بلغم ها را بيرون مي دهد .
روغن گزنه از روغن كاجيره مسهل تر است .پخته برگ گزنه با صدف ملين است اگر بخواهند كه اسهال شديد نباشد مغز دانه گزنه را با قاوت مي سايند و در آب انگور كهنه مي ريزند و مي نوشند .
كسي كه اين مسهل را مي نوشد بايد كمي از روغن گل را بعد از آن بنوشد كه گلويش نسوزد .گزنه را با عسل شياف كنند و بردارند خاطهاي بد خارج مي شود .

گز مازو

آن را گز مازوك مي گويند .
مزاج :حرارتش معتدل است .
خاصيت :خوب است و نزيف را قطع مي كند .
سر :با سركه مزمزه كنند درد دندان را تسكين مي دهد .
اندام هاي غذا :آب پز گزمازو با سركه بهترين داروي سخت شدن طحال است .

گل اربه

از تيره درمنه و تمي گرمي و تندي دارد .گل اربه كوچك از بزرگ تند و تلخ تر است .گل اربه عبارت از شاخه هايي است كه گلي كرك دار سفيد يا مايل به زردي مي دهد .
گل آن پر از تخم است و تخمدانش چون كره اي در ميان جاي گرفته و به موي سپيد مي ماند .كمي خوشبو است اما بوي آن سنگين است .
گل اربه بزرگ از كوچك كم تأثير تر است آن هم تلخ مزه و تا اندازه اي تندي دارد .نوع كوهي از ساير انواع كوچكتر است .
مزاج :كوچك آن گرم و خشك است .
خاصيت :بازكننده و لطافت بخش است . بزرگ آن در باز كردن بستگي هاي دروني ويژگي دارد .
زخم و قرحه :تر و شاداب آن زخم هاي تر را بهتر مي آورد و در اين باره بزرگ آن مؤثرتر است .
چون خشك شد داروي زخم هاي پليد و كوچك در اين زمينه فعال تر است .
سر :سردرد مي آورد .
اندام هاي غذا :همراه سركه بر طحال بمالند آماس طحال و سختي آن را از بين مي برد .با معده ناسازگار است . داروي يرقان سياه و بزرگ آب پز آن در معالجه يرقان مفيدتر است .در علاج استسقا مفيد است و علي العموم براي معده خوب نيست .
اندام هاي دفعي :ادرار بول و حيض مي كند ، مسهل و بهترين علاج كرم كدو است .
تب ها :داروي تب هاي مزمن است .
زهرها :پادزهر نيش كژدم است .آب پز بزرگ آن پادزهر همه ي حشرات موذي است .اگر دود كنند و در خانه گسترند حشرات را مي راند. گلنار
گل انار بياباني مصري يا ايراني است .به رنگهاي مختلف سرخ ، سفيد ، صورتي در مي آيد .
گنش گل انار همچون كنش گياه شنگ است .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :چسبنده ، بند آورنده هر رونده-روان و پديد آورنده سودا مي باشد .
آرايش:برا ي لثه خونين بسيار مفيد است .
زخم و قرحه :داروي خوبي براي زخم و قرحه و زخم هاي ناشي از كوفتگي و بريدگي است كه گرد آن را بر زخم مي پاشند .
مفاصل :براي درد گردن از آن چسبان درست مي كنند (پلاستر )
سر :دندان لق را محكم مي نمايد .
سينه :براي خون برآوردن علاجي بسيار سودمند است .
اندام هاي دفعي : قابض است و در علاج زخم روده ، نزيف و سيلان زهدان سودمند است .

گلسنگ

مزاج :پولس گويد :قوتي سرد كننده و خاموش كننده دارد و اندكي خشكاننده است .
خاصيت :نزيف را باز مي دارد .
آرايش :فربهي مي آورد .
زخم و قرحه :اگزما را خوب مي كند .
اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است .

گل ارمني

گلي است به رنگ سرخ مايل به خاكي .
زرگران آن را در رنگ دادن طلا به كار مي برند .گل آلاني تأثيرش به گل ارمني نزديك است .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :بسيار خشكاننده و از اينرو بند آورنده خونريزي است .
ورم و جوش :در جوش هاي طاعوني چه بخورند چه بر تن بمالند مفيد است و نمي گذارد عفونت از اندامي به اندام ديگر سرايت كند .
زخم و قرحه :در شفا دادن زخم بسيار مفيد است .
اندام هاي سر :مانع نزله است ، جوش و زخم دهان را شفا مي دهد .
سيينه :زخم شش را مي خكشاند و در مداواي سل مفيد است . براي خون برآوردن علاج خوبي است .
تنگ نفسي كه در اثر سرماخوردگي باشد علاجش با گل ارمني است .
اندام هاي دفعي :علاج زخم روده و اسهال و خونريزي زهدان است .
تب ها :در علاج تب هاي سلي و وبايي ويژگي دارد .
قومي كه عادت كرده بودند از گل ارمني شربت رقيق بسازند و بنوشند از بيماري واگير بسيار خطرناك نجات يافتند .
هر گاه آن را براي دفع وبا بخورند بايد بعد از آن فوراً نوشآب هاي بخورند تا آن را بدرقه كند و به قلب برسانند و بايد شربت پادراهه با گلاب مخلوط باشد .

گل مهر زده

هر آنچه از اين گل بوي شبت بدهد نوع بهترين است .اگر خون از دهان بيايد و دهان را با آن بشويند خون بند آيد و گل به زبان مي چسبد .
خاصيت :بهترين بند آورنده خونريزي است و اگر اندام نرم باشد نمي تواند اين گل را تحمل كند و به زبري گرفتار مي آيد .سردي بخش و چسبنده است. ورم و جوش :ورم هاي گرم نوخاسته را فرو مي نشاند .
زخم و قرحه : زخم هاي تر را بهم آرد .زخم هاي دشوار را درمان مي كند .
بر سوختگي بمالند نمي گذارد چرك كند و زخم را شفا مي دهد .
مفاصل :علاج كوفتگي اندام ها است كه از افتادن ناشي باشد .
شكستگي را بهم پيوند دهد .ريزش مواد را بسوي دست و پا منع مي كند . خوره را باز مي دارد .
سر :نزله ها و سيلان هاي دهان و لثه را قطع مي نمايد .
نفس كش :آسيب ديدن درون از افتادن را بر طرف مي سازد . در مداواي سل مفيد است .
زخم شش را مي خشكاند و داروي خون بر آوردن است .
اندام هاي دفعي :خوردنش از خراش و پوست اندازي روده جلوگيري مي كند ،به ويژه اگر آن را با صاف شده عسل حقنه كنند و بعد با نمك آب حقنه كنند بسيار مفيد است .
زهرها :گل مهر زده را با آب انگور كهنه مخلوط كنند و بخورند يا با سركه بياميزند با سم ها و گزيده حشرات سمي مبارزه مي كند .
كسي كه سم خورده اگر بعد از سم خوردن گل مهر زده خالص بخورد پي در پي استفراغ مي كند و سم بيرون مي ريزد .

گل معمولي

مزاج :سرد
خاصيت :زداينده . گل آزاد آفتاب زده اگر مواد سوزنده اي مانند سفال و خاك ديوارهاي از آفتاب سوخته با آن مخلوط نباشد ، نوعي چسبندگي دارد كه بدنهاي سست و فرو هشته گوشت را مي خشكاند و سوزش و آزاري هم همراه ندارد و تا اندازه اي نيروي گدازنده هم دارد .اگر گل را بار ديگر با آب بشويند خشكاننده اي مي شود كه در گرما و سرما معتدل و لطيف مي باشد .
آرايش :گوشت سست را محكم مي نمايد .
ورم و جوش :با شمع و روغن گل مرهم شود خنازير و تصلبات را از بين مي برد .
اندام هاي غذا :كساني كه استسقا يا درد طحال دارند يا از گوشت زياد در آزارند گل آفتاب زده را بر بدن مالند سود مي بينند .

گل جاليز

تكه چوب هايي است پر از چين و چروك و به ستبري يك انگشت و به درازي يك انگشت يا كوتاه تر يا درازتر .
رنگش خاكي ، مزه اي گيرنده ، هم قوت گل انار ، گويند آن را از صحراي عرب مي آورند .
خاصيت :گيرنده است . گويند جنبش خون را در همه اندام ها راكد مي كند .
مفاصل :مفاصل سست را توان و تاب مي بخشد .
اندام هاي غذا :در علاج سستي معده و كبد مفيد است .
اندام هاي دفعي :گيرنده است . خونريزي را قطع مي كند .
اگر آن را در شير جوشيده بز بريزند و بخورند در علاج بهم خوردن عادت زنانه مفيد است .

گل اسپانيايي ، اندلسي

مزاج :سرد است .
خاصيت :چون خالص و بي آلايش است منفعت ها در بر دارد .سردي مي بخشد و مي گدازد .اگر آن را بشويند گدازندگي آن از بين خواهد رفت .
ورم و جوش : با سركه علاج ورم طرف هاي پايين معده است .
زخم و قرحه :هر دو نوع سفيد و بنفش را اگر در سركه حل كنند محلولي مي گردد كه سوختگي و ساير زخم ها را فوراً تسكين مي دهد . به شرطي كه قبل از تاول زدن و آماس كردن استعمال كنند .
سر :حل شده اش در سركه علاج لوزتين و آماس هاي بيخ گوش است .
مفاصل :براي هر ورمي در بدن مفيد است .
اندام هاي دفعي :هر دو نوعش سخت شدن بيضه ها را نرم مي گردانند .

گل تاك

ديسقوريدوس گويد :گل تاك را از شام مي آورند و دو نوع است . نوعي به پارچه زغالهاي مستطيل مي ماند كه از درخت ارز بدست مي آورند و رنگش سياه است .
قسمي ديگر به قطعه چوبهاي نهال شاداب شباهت دارد و در آب زود حل مي شود .هرچه سياه رنگ تر باشد بهتر است .
خاصيت :بدون آزار دادن مي خشكاند ، سردي بخش است و اندكي گدازندگي دارد .
آرايش :داخل سرمه مي كنند موي مژه را باز مي روياند .با آن مو و ابرو را رنگ مي كنند .
اندام هاي دفعي :تاك را با اين گل مي آلايند تا كرم نزند و برگ و جوانه هايش از آسيب محفوظ باشند .
اگر در آب حل شده آن را بخورند كرم هاي ريز و درشت روده ها را مي كشد.

گل خوردني

اندام هاي غذا :ايجاد انسداد مي كند و تباه كننده مزاج است .ليكن دهانه معده را تقويت مي نمايد و زيان خوراك را از بين مي برد .
در بازداشتن استفراغ خاصيت عجيبي دارد .
اگر كساني گويند كه خوردنش نشاط انگيز است بايد بدانند كه اين اثر نسبت به كساني است كه بدان عادت كرده اند و از خوردنش لذت مي برند .
آنهايي كه بسيار آرزوي خوردن آن را دارند علامت پيدايش زخم ناخني در آنهاست .

گل چسبناك

بهترينش آن است كه بسيار سرخ و بي شائبه باشد و از بغداد مي آورند .
خاصيت :قبض و خشكاننده
زخم :زخم ها را بهم آورد .
اندام هاي دفعي :كرم كش است و محلولش را بعد از تخم نيم برشت بنوشند شكم را بند مي آورد .
گل مستكي خودماني ، طين رومي
زداينده ، شوينده ، روياننده گوشت و جوش دهنده زخم است .

گل كشتزارها

ديسقوريدوس گويد :كليه ي گلهايي كه به منظور دارويي استعمال مي شوند عموماً كنش گيرندگي نرمي بخشي ، سرد كردن و چسبناكي را دارند .
هر يك از آنها داراي ويژگي هايي است كه ساير گلها موجود نيست .
گل كشتزاران دو نوع است : سفيد و خاكستري رنگ
خاكستري رنگ از سفيد نرم تر و بهتر است . اگر آن را بر پارچه اي مسين بسائيم چركي بدست مي آيد كه همرنگ ريحان است .
گل كشتزاري را همانند سفيداب شستشو مي دهند .
خاصيت :قبض ، سرد و كمي نرمي بخش است .
زخم و قرحه :زخم ها را پر گوشت مي كند و زخم هاي تازه را جوش مي دهد .

گل سرشور

ديسقوريدوس گويد :گلي است كه به سنگ مي ماند .
زرگران در صيقل دادن و هموار كردن بكار مي برند . آنهم مانند گل كشتزاري سفيد و خاكستري دارد .
خاكستري رنگش نازك و ورقي مي باشد و به اشكال گوناگون ديده مي شود . هر آنچه بسيار سفيد است بسيار زودشكن و ترد است و همين كه خيس شد بي درنگ حل مي شود .
در گرمابه اين گل را بجاي اشنان و نطرون بر بدن مي مالند .
خاصيت :گيرنده ، خشكاننده و سردي بخش است .
از نوع اولي هر چه سفيدتر باشد بهتر است و از نوع خاكستري رنگ هم هر چه مايل به سفيدي باشد بهتر است .
آرايش:تن را صفا مي دهد ، زيبا مي كند و رخساره را صيقل مي دهد .
سر :حواس را پرمايه تر مي نمايد .
چشم :همراه شير در چشم بچكانند علاج سفيدي و جوش هاي چشم است .

گلابي

در مملكت ما نوعي گلابي هست كه آن را شاه امرود مي گويند .شاه امرود مدور تمام است .پوستش نازك و بسيار خوشبو است .
مزاج :شاه امرود معتدل و تر مزاج و گلابي چيني سرد و خشك است .
خاصيت :همه انواع گلابي گيرندگي دارند و در ضماد بند آوردن مواد مؤثرند .
شاه امرودي كه در خراسان پيدا مي شود بر عكس گلابيهاي ديگر ملين است .
زخم و قرحه :گلابي و به ويژه گلابي وحشي كه بسيار خشكاننده است دهانه زخمها را بهم جوش مي دهد و خوب مي كند .
اندام هاي غذا :معده را دباغ مي دهد . مگلابي چيني معده را توان مي بخشد ، تشنگي را قطع مي كند و زرداب را تسكين مي دهد .
اندام هاي دفعي :گلابي و به ويژه خشك شده آن شكم را بند مي آورد . گلابي سبب قولنج مي شود بهتر آن است كه بعد از خوردن گلابي عسلاب را با ادويه جات بخورند .مرباي گلابي براي مراره صفرايي سودمند است .
زهرها :نوعي از گلابي را كه بسيار قبض است و دير مي رسد بسوزانند خاكسترش گزند قارچ را خنثي مي كند و اگر اين قارچ را با گلابي بپزند كمتر زيان دارد .

گندناي كوهي

اين گياه تلخ مزه است .
خاصيت :بازكننده ، زداينده ، راننده ، گدازنده و تكه كننده است .
سر :افشره اش علاج درد هميشگي گوش است . گوش را از چرك پاك مي كند منفذهاي بند آمده گوش را باز مي كند .درد كهنه گوش را درمان مي كند .
چشم :افشره اش با عسل ديد را تقويت مي نمايد .
سينه :بوسيله ي خون برآوردن سينه و شش را مي پالايد .
اندام هاي غذا :در باز كردن بند آمدني هاي كبد و طحال بسيار مفيد است .
اندام هاي راننده :حيض را بيرون مي ريزد و زهدان را مي پالايد .
زهرها :با نمك ضماد شود پادزهر سگ هار است .

گور گياه

از اين گياه چندين نوع وجود دارد .اعرابي كه بوي خوش دارد و جنگلي كه باز بد و شكل باريك و ستبر است نوع باريكش سخت تر . از نوع ستبر مي باشد و بويي ندارد .
ديسقوريدوس گويد :دو نوع وجود دارد كه يكي بدون ميوه و ديگري داراي ميوه سياه رنگي است .
بهترين نوع اين گياه اعرابي سرخ رنگ و خوشبو است . شكوفه آن به سرخي مي زند و بعد از شكفتن به رنگ بنفش در مي آيد . برگش باريك است و بوي آن مشابه بوي گل محمدي است .
اگر اين گياه را در دست بفشاري و خرد كني بوي آن به مشام مي رسد . فايده اش در وهله اول در گل آن است و بعد در شكوفه و ريشه و ساقه آن . مزه گورگياه در زبان تأثير مي گذارد و آن را آزار مي دهد (مي برد ).
نوع جنگلي اش نيرويي سرد كننده دارد و به عقيده ابن جريج بكلي سرد است ساقه آن گيرنده تر از بخش هاي ديگر است . شكوفه اش اندكي گرمي بخش و گيرندگي آن كمتر از گرمي دهندگي است .
خاصيت درماني :شكوفه اش به علت گيرندگي اش از خونريزي جلوگيري مي كند .در روغن آن تحليل و گيرندگي هست . ريشه آن از حيث اين اختصاصات قوي تر است .شكم را بند مي آورد . داراي قوه رسانندگي و نرم كنندگي نيز هست .جدار رگها را باز نگه مي دارد و دردهاي دروني و به ويژه درد زهدان و نيز انواع باد را از بين مي برد .
زخم و قرحه :روغن آن خارش بدن انسان و حيوان را از بين مي برد .
دمل و جوش :پخته آن در مداواي دمل هاي گرم مفيد است .
خوردن گور گياه پخته و ضماد آن سفت شدگي اندام هاي دروني را بر طرف مي كند و در مداواي ورم هاي سرد و دروني مفيد است .
مفاصل :خوردن يك چهارم مثقال آن همراه فلفل براي ماهيچه ها و مداواي ترنجيدگي (تشنج )مفيد است .روغن آن خستگي را از بين مي برد .
اندام هاي سر :انواع آن به ويژه نوع جنگلي آن مايه سنگيني سر است . نوع باريك ترش سردرد مي آورد و ستبرش خواب آور است . تخم اين گياه مخدر است .تمام انواعش لثه را استحكام مي بخشند و رطوبت هاي آن را رفع مي كنند .
اندام هاي تنفسي و سينه :در معالجه درد شش مفيد است و شكوفه اش از خونريزي دستگاه تنفسي جلوگيري مي كند .
اندام هاي تغذيه اي :ريشه اش معده را قوت مي بخشد و اشتها را بر مي انگيزد .به اندازه يك مثقال ريشه گور گياه همراه يك مثقال فلفل دل بهم خوردگي را تسكين مي دهد .
شكوفه آن مسكن معده و در مداواي ورم معده و كبد مفيد است .
اندام هاي دفعي :در تسكين درد زهدان بسيار مؤثر است . اگر بيماري كه ورم گرم زهدان دارد در جوشانده آن بنشيند يا مقداري از آن را در زهدان بچكاند و يا از آن بنوشد برايش مفيد است .
اندام هاي دفعي :تخم جنگلي و اعرابي آن سنگ دستگاه ادراري را بر طرف مي كند ، شكم را قبضي مي دهد . دو قسم جنگلي در اين زمينه مفيدتر
هستند.هردو نوع آن خونريزي زنانه را قطع مي كنند .
شكوفه آن دردهاي كليه و خونريزي كليه را دفع مي كند و در علاج ورم هاي مقعد مفيد است .
زهرها :برگ هاي زيرين را تا زماني كه تر و تازه اند چنانچه بر جاي نيش زدگي حشرات بگذارند تسكين بخش است .

گوگرد (كبريت )

مزاج :گرم و خشك
خاصيت :لطافت بخش ، جذب كننده و بسيار زداينده است .
آرايش :از داروهاي برص است و به ويژه اگر آتش نديده باشد . اگر با سقز مخلوط كنند اثر بالاي ناخن را بر مي كند .با سركه داروي لك و پيس است .زخم :علاج گري چركين است ، بيماري ويروسي را علاج مي كند و به ويژه اگر با سقز تلخ يا با سركه باشد بسيار مفيدتر است .
اگر همراه نطرون باشد و تن را با آن بشويند خارش بدن را از بين مي برد .
مفاصل :همراه نطرون و آب بر نقرس بمالند مفيد است .
سر :بخورش زكام را بند مي آورد .با سركه و عسل داروي ترك هاي گوش است .

گوشت

انواع گوشت به ترتيب اولويت :
1 ـ گوشت گوسفند كه نوعي تندي لطيف دارد .
2 ـ بز جوان و گوساله و تا كم سن تر باشد زود هضم تر است و غذاي لطيف تر مي دهد .
3 ـ بزغاله كمتر از بره زوائد (فضول )دارد .
4 ـ گوشت هر شيرخواري كه شير خوب بخورد خوبست .
5 ـ گوشت گوسفند پير و لاغر خوب نيست .
گوشت حيوان رنگ سياه از گوشت حيوان سفيد رنگ سبك تر و خوشمزه تر است .گوشت حيوان نر و گوشت نرمه جدا شده از گوشت بسيار چرب و سفيد از گوشت ديگر سبك تر است .
بهترين و گواراترين گوشت در ميانه استخوان ها است .گوشت طرف راست سبك تر و بهتر از گوشت طرف چپ است .وسط ماهيچه بي عيب ترين گوشت است .
غذاي گوشت زبان برابر با غذاي گوشت ماهيچه و غيره است .
بهترين گوشت پرنده به ترتيب :
تذرو ، مرغ ، كه از تذرو لطيف تر اما مغذي تر نيست ، كبك ، تيهو و دراج است . هر حيواني كه خشك مزاج باشد در بچگي خوب است مانند گوشت بزغاله كه بسيار خوب است .گوشت بز نر مطلقاً بد است . گوشت درندگان ناپسنديده است .گوشت پرندگان بزرگ شناور و هر آنچه گردن دراز دارند ، گوشت طاوس ، هوبره و كبوتر دشتي و سنگخوارك و هر چه سوداء زياد پديد آورد و تيره گنجشك و غيره هيچ كدام خوب نيستند .
از حيوانات وحشي گوشت آهو با اينكه كمي مايل به سودايي است از ساير گوشت ها بهتر است .
مزاج :گوشت پرنده از گوشت چارپا خشك تر است .گوشت گاو خشك تر از گوشت بز گوشت بز خشك و دير هضم تراز گوشت گوسفند است .
گوشت شتر غذايش غليظ و بسيار گرم است .گوشت خرگوش گرم و خشك است .گوشت پرندگان بزرگ و غاز و هوبره غليظ است .گوشت اردك و ديگر شناورها بسيار مرطوب است و رطوبت تقريباً با گوشت گوسفند دارد .
خاصيت :گوشت غذايي است كه بدن را توان بخشد ،از هر غذايي براي تبديل به خون شدن آمادگي بيشتر دارد .
گوشت پرچربي كم غذا است و شكم را نرم مي كند و به زودي تبديل به ماده دودي و مراره مي شود و زود هضم است . دنبه از چربي و پيه گوشت بدتر است زيرا دير هضم و بد غذا است و گرم و غليظ تر از پيه است .
گوشت گاو غذايش زياد است . اما گوشت سياه و غليظش خوب نيست و بيماري هاي سودايي به وجود مي آورد .بهترين گوشت گاوي گوشت گوساله است . گوشت گاو را با پوست خربزه بپزند به زودي از هم مي پاشد و مي رسد .
بهترين وقت براي خوردن گوشت گاو فصل بهار و اوايل تابستان است .
آرايش: گوشت گاو لك و پيس پديد مي آورد . سوخته گوشت قورباغه داروي كم مويي است .
ورم و جوش :گوشت گاو و گوشت هاي غليظ جوش هاي سرطاني بوجود مي آورند و ورم هاي سخت را نرم مي كند .
زخم و قرحه :از گوشت گاو گري و قوباي بد مي خيزد و گوشت هاي غليظ هم همين اثر را دارند .سوخته گوشت بره را بر بيماري ويروسي بمالند سودمند است. مفاصل :گوشت گاو و ساير گوشت هاي غليظ جذام و پاغر و واريس به دنبال دارند .پيه و دنبه خوب ضمادي براي عصب خشكيده هستند .بيمار نقرس در آب پز گوشت خرگوش بنشيند سود مي بيند .بيمار درد مفاصل در آبگوشت خرگوش يا روباه بنشيند آرام مي يابد گوشت راسو را ضماد بكنند داروي درد مفاصل است پيه گورخر با روغن كوشنه مرهم شود داروي درد پشت و بادهاي متراكم است .
گوشت مار داروي جذام و گوشت جوجه تيغي در علاج جذام سودمند است .
سر :گوشت گاوي و ساير گوشت هاي غليظ كه خشكانندگي دارند بيماري سودايي و وسواس به دنبال دارند .
گوشت راسو با آب انگور كهنه مخلوط شود و بخورند براي صرع مفيد است .
چشم :خاكستر گوشت بره داروي سفيدي چشم است . گوشت درندگان و پرندگان شكاري بد را توان مي بخشد و براي چشم مفيد هستند .
اندام هاي تنفسي : خرچنگ آبزي براي سل داران بسيار خوب است . گوشت جوجه مرغ خفگي را بر مي انگيزد اما اگر بمكند زياني ندارد .
اندام هاي غذا :انواع گوشت غليظ طحال را بزرگ مي كند . گوشت سنگخوارك در علاج تباهي مزاج ، استسقا ، بندآمدن هاي كبد و طحال و غيره مفيد است .
گوشت گاوي زرداب را به روده راه مي دهد . گوشت برشته خرگوش از زخم هاي روده جلوگيري مي كند .گوشت خشكيده جوجه تيغي با سكنجبين درد گرده را بر طرف مي نمايد .
آبگوشت (سوپ )خروس پير براي قولنج و بيماريهاي سودايي مفيد است . پيه گورخر همراه با روغن كوشنه دردي را كه در اثر باد متراكم در گرده حس مي شود تسكين مي دهد .
گوشت درندگان و پرندگان شكاري داروي بواسير است .
گوشت پرندگان و به ويژه كبك ، تيهو ، سنگ خوارك و چكاوك بريان شوند يا نشوند شكم را بند مي آورند . گوشت پرندگان نامبرده را آب پز كنند و آبگوشت گوزن بر آن بريزند بول را ريزش مي دهد .
تب ها :گوشت گاو ، گوزن ، كل و عموماً گوشت پرندگان بزرگ تب سه اندرميان با خود مي آورند .
زهرها :گوشت راسو را خشك كنند و با آب انگور كهنه مخلوط كنند و بخورند داروي مسموميت است .
گوشت سوخته بره درد مار گزيده و نيش انواع كژدم را تسكين مي دهد و اگر آب انگور كهنه باشد پادزهر سگ هار است .
گوشت قورباغه پادزهر حشرات گزنده است

گوش موش

گياهي است كه شيشه را با آن جلا مي دهند .
خاصيت :قبض ، مرطوب ، چسبنده ، تنقيه كننده و نرمش دهنده است .
ورم و جوش :ورم را آرام مي كند ، برگش خورده شود داروي سوختگي و ورم هاي بلغمي است .
افشره اش با سفيداب سرب داروي مورچگي و باد سرخ است .
در علاج آماس لوزتين اگر با آن غرغره مي كنند مفيد است .
مفاصل :با موم و روغن گل بر نقرس بگذارند سودمند است .
سر :افشره اش با روغن گل داروي درد گوش است . گوش موش يا افشره آن را در دهان بگذارند لوزتين را درمان مي كند .
نفس :سوپ افشره آنرا بنوشند سرفه مزمن را علاج مي كند .
اندام هاي دفعي :بواسير را از بين مي برد .

گياه شيردار (يتوع )

كلمه ي يتوع دلالت بر گياهاني دارد كه شيره آنها تند ، مسهل ، تكه كننده ، سوزنده باشد و آنچه در اين زمينه مشهور است عبارت از :
هفت برگ ، شبرم ، چشميزك ، آذربونه ، ماهودانه ، مازريون و پنج انگشت كه آن را پنج برگ هم مي گويند .
همه اينها كشنده هستند وتنها از شيره آنهاه مي توان استفاده درماني كرد .
مزاج :شير چشميزك گرم و خشك است همين طور بقيه گياهان ديگر .
خاصيت :زخم آور و سم است و اگر در حوض بريزند ماهيها مي ميرند .
آرايش :گوشت زائد ، زگيل ، خال و زائده هاي اطراف ناخن را بر مي كند. براي از بين بردن مو شيره اش را بر پوست مي مالند و در آفتاب اين كار را مي كنند ،مو را مي سترد و بعد كه مي رويد ضعيف است و اگر عمل را تكرار كنند ديگر مو بر نمي آيد .بهتر آن است كه با روغن زيتون مخلوط شود و براي ستردن مو بكار ببرند تا خطري نباشد .
زخم و قرحه : با سركه باشد سفتي هاي پيرامون بواسير را از ميان مي برد.داروي بيماري ويروسي است .زخم گنديده را بهبود مي بخشد ، اگر با قيروطي ( مرهم موم )و روغن گل مخلوط شود علاج خوره و گري سودايي و آتش پارسي است .
سر :شيره اش را بر دندان كرم زده بگذارند دندان خرد مي شود و مي افتد و اگر با قطران باشد كه از قوتش مي كاهد براي معالجه دندان سالمتر است . بهتر آن است كه قسم سالم دندان ها را با كمي موم بپوشانند و آنگاه اين دارو را بگذارند .اگر بيخ گياه نامبرده را با سركه بپوشانند و مزمزه كنند درد دندان تسكين مي يابد .
چشم :شيرش ناخنه را از بين مي برد .
بواسير را بر مي كند ، بلغم مواد آبكي را خارج مي سازد . دو قطره تا سه قطره شيرش را بر انجير بريزند و بگذارند تا خشك شود و بخورند اسهالي كافي مي دهد .
همين مقدار اگر با قاوت يا با آن خورده شود باز مسهل خوبي است .اما اگر بخواهند آن را تنها بخورند بهتر آن است كه همراه قيروطي يا موم و عسل باشد تا دهان و گلو را زخم دار نكند .

فاس

دارويي است كه آن را فاس (تبر )نيز گفته اند زيرا همچون تبر دو لبه دارد .
مزاج :گرم است و تلخي و گسي دارد .
خاصيت درماني :بند آمدن هاي دروني را باز مي كند .
مفاصل :در علاج درد مفاصل مفيد است .

فريز

گويند همان (يندكتا )است و اهل طبرستان آن را بندآوش مي نامند .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :گيرنده است و مي گزد .
زخم و قرحه :اين گياه و به ويژه بيخش اگر ضماد شود و بر زخم هاي بد و تر بگذارند زخم را جوش مي دهد و خوب مي كند .
سر :بازدارنده هر نزله اي است .
چشم :براي چشم داروي بسيار خوبي است .
اندام هاي غذا :تخم و بيخش استفراغ را قطع مي كنند و نمي گذارند مواد ناباب به معده راه يابند .
اندام هاي راننده :آب پز ، بيخش و تخمش در علاج زخم مثانه مفيد است .
آب پزش در علاج درد و پيچش روده ، بي اختياري ادرار عسر البول و زخم مثانه بسيار سودمند است .

فربيون

ديسقوريدوس حكيم فرمايد :شيره ي گياهي است كه به (قثاء )خيار چنبر شبيه و در (لينوي )كه در سرزمين (سدد ) واقع است و در مملكت (مورشيا ) مي رويد .
اين گياه پر از شير است و مزه شيرش خارج از اندازه گرم و تند و تيز مزه است .
فربيون خوب آن است كه :صاف ، زرد رنگ يا زعفراني رنگ و تندبو و بسيار تند مزه باشد .
مزاج :گرميش همراه لطافتي سوزنده و زداينده است .
مفاصل :بر فلج و تخدير شده بمالند بسيار سودمند است .
چشم :در چشم بكشند ديده را جلا مي دهد .آب كبود چشم را تحليل مي برد .اما تمام روز سوزش در چشم حس مي شود و براي پرهيز از اين سوزش بايد با عسل مخلوط كنند و در چشم بكشند .
اندام هاي راننده :در علاج آب زرد ، سردي گرده و قولنج سودمند است .
خوزيان گفته اند :فربيون دهانه زهدان را چنان بهم مي آورد كه داروهاي بچه انداختن را به زهدان راه نمي دهد .
هم ايشان گفته اند :بلغم لزج را كه در سرين و پشت و روده ماندگار است بيرون مي آورد .
زهرها :كساني گويند : اگر پوست سر كسي را بشكافند تا آهيانه پيدا شود آنگاه از ساييده اين گياه در آن بريزند و داروهاي ضد گنديدن بر آن بگذارند ، از گزيدن مار و حشرات ديگر زياني نمي بيند .
خوردن مقداري از اين گياه معده و روده ها را چركين مي كند و خورنده را در مدت سه روز مي كشد .

فقلامينوس

گويند بخور مريم است كه تيره اي از عرطنيثا مي باشد .
خاصيت :زداينده ، تكه كننده ، بازكننده ، گدازنده و تنقيه بخش است .
خوردن بيخش كم هوشي مي آورد و عرق كردن زياد بدنبال دارد .
آرايش:علاج يرقان است . كسي كه اين دارو را بخورد بايد دراز بكشد و خود را با پوشش هاي بسيار بپوشاند تا بسيار عرق كند و عرق به رنگ زرداب بيرون دهد ، تا از يرقان شفا يابد .
بيخ اين گياه پوست را تنقيه مي كند ، لكه هاي سياه را مي زدايد ، آب پزش ترك هاي ناشي از سرما را خوب مي كند .
وسط بيخش را با كارد گود كنند ، پر از روغن زيتون كنند و بر خاكستر گرم بگذارند تا گرم شود ، روغني است كه ترك هاي ناشي از سرما را به سرعت درمان مي كند .
ورم و جوش :بيخش جوشها را از بين مي برد . افشره اش ورم سخت را نرم مي كند .
آماس طحال را فرو مي نشاند .تر و خشك اين گياه داروي خنازير و زخم است و گري خشك را علاج است .
زخم و قرحه :بيخ اين گياه را تنها يا با سركه و عسل مخلوط كنند و به كار برند زخم ها را قبل از كهنه شدن شفا مي دهد . اگر با آب پزش سر را بشويند ، زخم هاي سر را درمان مي كند .
مفاصل :ضماد گذاشتنش در علاج پيچش عصب و نقرس مفيد است .
سر :آبش را در بيني كنند سر را مي پالايد .آب پزش سرشويه شود زخم هاي سر را شفا و سردرد سرد را تسكين مي دهد .
چشم :آبش كه با عسل باشد در چشم كشند يا در بيني كنند در علاج آب كه در چشم پديد آيد و در علاج ضعف ديد مفيد است .
سينه :بعضي بيخ آن را علاج برنشيت مي دانند و به بيمار مي خورانند .
اندام هاي غذا :با سركه بر طحال مي گذارند .
اندام هاي راننده :خوردن و برداشتن آن حيض را ريزش مي دهد . به وسيله ي پشم بردارند اسهال آور است .
افشره اش در اين باره قوي تر است .آب اين گياه را با سركه كه بياميزند و بر مقعد بر آمده بريزند به جاي خود باز مي گردد .افشره اش دهانه رگهاي داخل پيزي را مي گشايد . خوردن و برداشتن بيخش سبب ريزش خون حيض است .
زهرها :پادزهر داروهاي سمي و به ويژه پادزهر خرگوش دريايي است .

فلنجه

اين گياه تخم مثلث دارد كه به سرنيزه مي ماند و از اين رو عريان آن را حربه ناميده اند كه به معني نيزه است .
مزاج :حربه كاشتني كم حرارت و حربه بياباني گرم است .
زخم و قرحه :سبز و شادابيش زخم ها را بهم مي آورد .
اندام هاي غذا :پوستش را با سركه بر طحال بگذارند يا برگ خشكيده آن را بخورند درد طحال را بر طرف مي كند .
اندام هاي دفعي :ادرار مي دهد و به ويژه برگش كه به برگ « اسقولوقندريون »شبيه است .

فلفلك

از سبزي هاي مشهور است و عبارت از فلفل آبي است .برگش به برگ بيد مشك مي ماند .ليكن از آن زرد رنگ تر است .
شاخه هايش سرخ رنگ و مزه اش مزه زنجفيل است .اگر سگ آن را بخورد مي ميرد .
مزاج :گرم و خشك
آرايش :فلفلك سبز را با تخمش بكوبند لكه هاي صورت از قبيل لكه هاي سياه و كك و مك كهنه را مي زدايد .
دمل و جوش :فلفلك سبز را با تخمش بكوبند ضماد شود ورم هاي سخت را فرو مي نشاند .

فندق

مشهور است .مزاج خاكي فتدق از مزاج خاكي گردو بيشتر و از گردو مغزي تر است .زيرا از گردو پرمايه تر و كم چربي تر و دير هضم تر است. مزاج :هوايي است و بيشتر به گرمي و خشكي مي گرايد .
خاصيت :سبب پيدايش مراره مي شود . از گردو قابض تر است . بادآور است و در قسمت پاييني شكم باد ايجاد مي كند .
آرايش :سوخته آن مو را سياه مي كند .
سر:سر درد مي آورد . اگر در روغن سرخ كنند و با اندكي فلفل بخورند زكام را پخته مي گرداند .
بقراط فرمايد :فندق مغز را افزايش مي دهد .
چشم :گروهي پنداشته اند كه اگر فندق را بر جاندانه (يافوخ ) كودك چشم كبود بمالند كبودي چشم از بين مي رود .
اندام هاي تنفسي :با عسل آب خورده شود داروي سرفه مزمن است و خون برآوردن را باز مي دارد .
اندام هاي غذا :دير هضم و تحريك كننده استفراغ و از گردو دير هضم تر است .
اندام هاي دفعي :پوست فندق قابض است و شكم را بند مي آورد .
زهرها :پادزهر گزيدگي ها است و به ويژه اگر با انجير و سداب باشد پادزهر نيش كژدم است .

فو

گياهي است كه برگش به برگ كرفس شبيه و از آن درشت تر است .
اين گياه اكثراً در سرزميني مي رويد كه آن را (نيطس ) مي گويند .
خاصيت :بيخش گرم است .
سينه :پهلو درد را درمان مي كند .
اندام هاي راننده :بول را ريزش مي دهد و خوردن سبز و خشكش حيض را راه مي اندازد .در ادرار از سنبل هندي و رومي فعال تر است و كار مي جوشه را انجام مي دهد .

فليزهره

گويند درخت حضض است و ثمري چون فلفل دارد .
حضض شيره آن است .يا شيره زرشك است .
آرايش:تنها يا با روغن زيتون بر سر بمالند موي را تقويت مي كند .
اندام هاي غذا : شاخه هايش را با سركه بپزند و بخورند داروي طحال است و يرقان را نيز علاج مي كند .
اندام هاي راننده :آب پز شاخ و برگش حيض را ريزش مي دهد و خلط بلغمي را به كلي بيرون مي آورد .

فيلگوش

دو نوع است يكي پيچيده و ديگري صاف .پيچيده اش خالص تر از آن نوع است كه آن را لوف مار مي گويند .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :راه بندان ها را باز مي كند ، خلط هاي پرمايه و لزج را به اعتدال تكه تكه مي نمايد و زدايندگي دارد .در همه ي اينها خاصيت پيچدار قوي تر است .
آرايش :بيخ فيلگوش پيچيده و به ويژه اگر با عسل باشد لكه هاي سياه و سفيد و كك و مك را مي زدايد .همراه آب انگور كهنه داروي ترك هاي ناشي از سرما است .
ورم و جوش :در مداواي هر ورمي كه نياز به زدودن دارد مفيد است .
زخم و قرحه :بيخ و به ويژه فليگوش پيچيده را با هزار گوشان مخلوط نكنند و مرهم شود زخم هاي پليد را علاج است .آنچه تر است در علاج زخم ها به كار مي آيد و اگر خشك شد آن را مي كوبند و فتيله زخم و ناصورها را از آن درست مي كنند .
مفاصل :فيلگوش با سرگين گاو داروي نقرس و سستي ماهيچه ها است .
سر :آب خوشه فيلگوش بستاني درمان درد گوش است و اگر با روغن گل در بيني كنند خوره و سرطان بيني را از بين مي برد .اگر افشره خوشه لوف ماري را با روغن زيتون و قطران بياميزند و قطره هايي از آن را در گوش بريزند درد از بين مي رود .
بيخ آن از جمله داروهايي است كه چرك را از گوش مي برد و زخم گوش را شفا مي دهد .در علاج كري مفيد است .تخم آن علاج هر نوع جوش و زخم بيني است .اگر سرطاني باشد بهتر آن است كه بوسيله ي پشم آن را به بيني وارد كنند .
چشم :بيخش در زخم چشم مفيد است .
نفس كش :فيلگوش يا بيخ آن و به ويژه نوع پيچي آن را چندين بار در آب بجوشانند تا قوت داروئيش كاهش يابد و پس از آن بخورند در مداواي خون برآوردن ،برنشيت كهنه و نفس بلندي ، مفيد است .
اندام هاي غذا :خوردنش خلط غليظ پديد مي آورد .
اندام هاي دفعي :گرده را مي پالايد ، علاج بواسير است . بول را ريزش مي دهد .
زهرها :اگر تن را با بيخ آن ماساژ بدهند مار نمي گزد .

فيجن

ديسقوريدوس گويد :فيجن انواع دارد :كاشتني ، بياباني و كوهي .
بهترين نوع آن كاشتني است كه در همسايگي درخت انجير است .
مزاج :فيجن تر گرم و خشك است .
خاصيت :تكه كنند ، گدازنده ، بسيار بادشكن ، پالاينده رگ ها ، زخم آور و گيرنده است .
آرايش:بانطرون علاج لك و پيس سفيد و زگيل و زياده هاي گوشتي است . فيجن بوي پياز و سير را مي زدايد و داروي داء الثعلب است .
ورم و جوش :فيجن بياباني را بكوبند و با نمك ضماد كنند و بر اندام بگذارند ورم گرم به وجود مي آورد .اگر بر خنازير گردن و زير بغل بگذارند تحليل مي برد .صمغ فيجن در اين كارها مؤثرتر است .
زخم و قرحه :با روغن و عسل مخلوط كنند وبر قوبا بمالند مفيد است .
با سركه و سفيداب باشد علاج مورچگي و بادسرخ و زخم كهنه است .اگر با مر مخلوط كنند و بر زخم بچسبانند فايده مي بينند .
مفاصل :خوردن فيجن ،يا ضمادش كه با عسل باشد در علاج فلج و بيماري اعصاب و درد مفاصل سودمند است .
سر :بوي سير و پياز را از بين مي برد .با قاوت ضماد شود داروي سردرد هميشگي است .با سركه در بيني كنند خون دماغ بند مي آيد .
افشره اش را در پوست انار گرم كنند و در گوش بچكانند گوش را پاك مي كند و درد و صداها و وزوز را خاموش مي نمايد .كرم گوش را مي كشد يا زنده بيرون مي آورد و بر زخم سر بمالند داروي خوبي است .
چشم :فيجن و به ويژه افشره اش كه با افشره رازيانه و عسل مخلوط كنند و به چشم بكشند يا بخورند ديد را تقويت مي كند .
فيجن را با قاوت ضماد كنند و بر چشم بگذارند تپش و التهاب را فرو
مي نشاند.
اگر از فيجن و رازيانه و مرو عسل مرهم درست كنند و بر پيرامون چشم بمالند كم سويي را از بين مي برد .
سينه :آب پز فيجن تر با شبت خشك در علاج سينه درد خوب است و بقول روفس داروي دشوار تنفسي است و درد شش و پهلوي و سرفه و درد دنده ها را بر طرف مي كند .
اندام هاي غذا :فيجن را در آب انگور كهنه بپزند و بخورند يا با انجير ضماد كنند در علاج استسقاي گوشتي و استسقاي خيگي مفيد است .
سكسكه بلغمي را تسكين مي دهد ،گوارشي است ، اشتهاء مي آورد و معده را توان مي بخشد .در علاج طحال مفيد است .
آب پشت را مي خشكاند و قطع مي كند .آرزوي جماع را به كلي از بين مي برد .
هر دو نوع آن قبوضيت مي دهند .درد وپيچ روده را علاج است .با فيجن و روغن زيتون حقنه كنند درد قولنج تسكين مي يابد .
با عسل مخلوط كنند زخم معده را شفا مي دهد .فيجن را در روغن زيتون بجوشانند و بخورند داروي كرم است .هر دو نوعش زائده هاي تن ( بيرون ريختني ها )را به وسيله ي ريزش بول بيرون مي ريزند و هر دو قبوضيت مي دهند .
تب ها :خوردن فيجن يا تن اندايي به روغنش در تب و لرز مفيد است .
زهرها :با زهرها مقاومت مي كند زياد خوردن فيجن بياباني سم قاتل است.

قارچ

ديسقوريدوس گويد : قارچ خوردني هست و قارچ سمي هم هست .
انگيزه سمي شدن قارچ اين است كه يا در نزديكي ميخهاي زنگ زده روئيده و يا در همسايگي كهنه پارچه هاي متعفن رسته يا در جوار لانه حشرات موذي سر برآورده است .بر قارچ هاي رطوبتي لزج يا كفكي مانند تار عنكبوت
مي نشيند .
مزاج :سرد و تر است .
خاصيت :خلط غليظ و بد به وجود آورد .بهتر آن است كه قارچ را در آب بجوشاند و گلابي تر و خشك و پونه كوهي را با آن مخلوط كنند و بعد از خوردنش آب انگور كهنه انگوري پرمايه بنوشند .
سر :سبب كرخي و سكته مي شود .
نفس :قارچ خوردني سبب خناق مي شود تا چه رسد به قارچ سمي كه كشنده است .
اندام هاي غذا :اگر قارچ خوب را زياد از حد بخورند سبب قي و استفراغ مي گردد .قارچ دير هضم است و غذاي بسيار مي دهد .
از خوردن قارچ سمي عرق سرد مي كنند و به غش گرفتار مي آيند .
اندام هاي راننده : عسر البول مي آورد .
زهرها :پادزهر سمي ، سكنجبين و پونه يا چلغوز خروس و مرغ با سركه يا خوردن عسل است ، و گرنه شايد حداكثر در مدت يك روز بكشد .

قارچ درختي

خوبش آن است كه صاف و سفيد و زودشكن و متراكم و كنار صاف باشد .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :تحليل برنده ، تكه كننده ، خلط پرمايه ، بازكن راه بندان ها و نرمي بخش است .
مفاصل :با سكنجبين بخورند در علاج بيماري اعصاب مفيد است .در افتادن و تنقيه عصب مناسب است .اگر بيمار تب داشته باشد با عسل آب با شربت گل بخورند بهتر است .
سر :مغز را مي پالايد و در علاج صرع سودمند است .
سينه :با آب انگور كهنه سياه و پرمايه بخورند علاج برنشيت و زخم شش است .اگر آن را با آب بخورند در خون برآوردن از سينه مفيد است .
اندام هاي غذا : داروي يرقان است ،با سكنجبين بخورند ورم طحال را فرو مي نشاند اگر آن را تنها بجوند يا ببلعند درد معده را دوا مي كند و درد كبد را درمان مي كند .
اندام هاي راننده :خوردن آن با عسلاب انواع خلط پرمايه سودايي و بلغمي را بيرون مي آورد .
اگر با داروهاي مسهل مي باشد كمك اسهال است و بول و حيض را ريزش مي دهد و درد گرده را مسكن و در خفگي زهدان مفيد است .
تب ها :در علاج تب لرزه و تب هاي كهنه مفيد است .
زهرها :بر جاي نيش حشرات بگذارند مفيد است .

قدومه (تودري )

برگ تودري شبيه برگ گندناي كوهي است .
مزاج :گرم و تر است .
خاصيت :در تندمزگي مانند تخم ترتيزك بياباني و زخم آور است .
ورم و جوش :با آب و عسل بر جوش هاي سرطاني كه تر نيستند بمالند مفيد است . ورم سفت را نرم مي كند و ضمادش التهاب را فرو مي نشاند .
مفاصل :ضمادش سفتي نقرس را نرم مي كند .
سر :ورم بيخ گوش را درمان مي كند .
چشم :با عسل در چشم بكشند داروي زخم چشم است .
اندام هاي راننده :تودري شهوت انگيز است .

قروقومعما

مي گويند ته نشين روغن زعفران است .خوبش آن است كه خوشبو ، سنگين ، سياه رنگ و هيچ چوبي با آن نباشد و اگر در آب حل كنند آب را به رنگ زعفران درآرد و اگر بجوند دندان را رنگ كند و رنگش پايدار باشد .
خاصيت :گرم كننده و رساننده است .
چشم :تم چشم را مي برد و ديده را جلا مي دهد .
اندام هاي راننده :بول را ريزش مي دهد .

قره بوخور ـ اصطرك (استرك )

استرك قره بوخور ـ اصطرك :به گفته ي ديسقوريدوس نوعي از مايعات است و برخي برآنند كه صمغ زيتون است .
دود استرك در همه احوال كار دود كندر را انجام مي دهد .هرچه خوشبوتر باشد بهتر است .
ديسقوريدوس گويد :«زعفراني رنگ آن كه داراي چربي است و به صمغ صنوبر مي ماند بهترين نوع است » .
در جرم استرك جرم هاي سفيد رنگ موجود است كه بوي خوش و با دوام
دارد .اگراسترك را با دست بساييم نمي پس مي دهد كه شبيه انگبين است . استرك سياه و بي مايه كه مانند سبوس است چندان ارزشي ندارد .
اندام هاي سر :سرگرداني ، سردرد و خواب مي آورد ، در مداواي زكام و نزله مفيد است .
اندام هاي نفس و سينه :از سرفه و صداگرفتگي و صدابريدگي جلوگيري مي نمايد .
اندام هاي دفعي :روغن آن در علاج سختي زهدان و باز كردن و جاري كردن حيض سودمند است .
اگر آن را با مقداري شفر بنه بخورند شكم را ملين است .

قطران

افشره درختي است كه آن را شيرين مي گويند .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :خون را به نزديكي پوست مي آورد ، داغ گذار است . لاش مرده را از گنديدن حفظ مي كند .
آرايش :شپش و رشك آدميزاد و حيوانات را ريشه كن مي كند .
زخم و قرحه :گوشت سست را محكم مي كند .علاج گري آدمي و حيوان است .
مفاصل :در معالجه گسستگي ماهيچه وجمع آمدن خون و ريم در ماهيچه ها خوب است .ليسيدني و ماليدني آن داروي پاغر و واريس است .
سر :قطران بر سر ماليدن بهترين علاج سردرد است . در گوش بچكانند كرم گوش را مي كشد .آن را با آب زوفا در گوش بچكانند صداها و وزوز گوش را خاموش مي كند با آب زوفا داروي درد دندان و دندان كرم خورده
است .
چشم :اثر زخم هاي چشم را پاك و ديد را تقويت مي نمايد .
سينه :بر گلو بمالند ، درد گلو و لوزتين را علاج مي كند . داروي سرفه ديرينه است .
اندام هاي غذا :ميوه درخت قطران با معده سازگار نيست .
اندام هاي راننده :قطران و به ويژه حقنه با آن درمان همه نوع كرم است . حيض را ريزش مي دهد .آب پشت را تباه مي گرداند .اگر ذكر را با قطران تر كنند و جماع كنند مانع بارداري است .
داروي چكميزك است .
زهرها :با آب انگور كهنه سياه پرمايه بخورند پادزهر مسموم شدن از خرگوش دريايي است .
قطران را با پيه شتر بگذارند يا بر تن بمالند حشرات موذي مي گريزند .

قفر اليهود

ديسقوريدوس گويد :قفر را از آفريقا مي آورند و در شهر (صيلون ) و شهر (اقريش )پيدا مي شود .در جزيره سسيل هم هست قفر خوب آن است كه بنفش درخشنده و نيرومند و سنگين باشد .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :هم قوت زفت است و اندام ها را توانا مي كند .خوردنش خون بند آمده در شكم را درمان مي كند .
آرايش :بر ناخن بمالند لكه هاي سفيد را بر مي دارد .
ورم و جوش : خنازير را مي رساند .
زخم و قرحه :بر پوست بمالند علاج بيماري ويروسي است و آماس زخم ها را فرو مي نشاند .
مفاصل :ضمادش داروي نقرس و خوردنش يا ماليدنش علاج بيماري اعصاب
است .
سينه :درعلاج سرفه ، زخم شش ، خون برآوردن ، بيرون راندن چرك و ريم از سينه ، آماس لوزتين و خناق سودمند است .
اندام هاي راننده :سفتي زهدان را نرم مي كند .آن را بردارند يا دودش را بركشند برآمدگي و درد زهدان را درمان مي كند و اگر با افشره جو حقنه شود علاج ديزانتري است .

قلومس ، گوش خرس

بوصير تحليل برنده است و به ويژه آنچه گل طلايي رنگ دارد و به اعتدال زداينده است .
آرايش :گل طلايي آن مو را سرخ مي گرداند .
دمل و جوش :برگش را بپزند داروي ورم ها است .
زخم و قرحه :ضمادش كه با عسل باشد زخم و زخم را درمان مي كند .
مفاصل :در علاج سستي ماهيچه ها سودمند است .
سر :اگر آب پز را در دهان بگردانند درد دندان از بين مي رود .
چشم :دواي رمد گرم است .
اندام هاي تنفسي :در معالجه سرفه خشك مفيد است .
بوصير برگ سفيد و برگ سياه داروي اسهال مزمن است .

قنقبين

گويند روغن كرچك است .
زخم و قرحه :برسر بمالند داروي گري و زخم سر است .
اندام هاي راننده :خوردن و ماليدنش در علاج بهم آمدگي دهانه زهدان مفيد است .علاج ورم گرم پيزي است .خوردنش اسهال مي آورد و كرم هاي داخل شكم را بيرون مي راند و در اين زمينه بسيار بسيار خوب است .

صندل

چوبهاي ستبري است كه از مرز مملكت چين مي آورند و سه نوع است : زرد ، سرخ ، زرد مايل به سپيدي كه بعضي آن را مقاصيري مي گويند .
بوي مقاصيري از بوي بقيه خوش تر است .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :صندل و به ويژه صندل سرخ رنگ مانع تراوش رطوبت بدن
است .ورم :صندل و به ويژه سرخ رنگش ورم گرم را تحليل مي برد .بر باد سرخ بمالند مفيد است .
سر :در علاج سر درد بد نيست .
سينه :خوردني و ماليدني تپش ناشي از تب ها را علاج است .
اندام هاي غذا :خوردن و ماليدنش ناتواني معده گرم را برطرف مي كند .
تب ها :صندل و به ويژه سفيد رنگ مقاصيري در علاج تبهاي گرم سودمند است .

صدف

گوشت صدف بياباني (حلزون )را خرد كنند و بسايند و بر تن بمالند بسيار خشكاننده است . سوخته صدف فرفيري بادشكن ، زداينده و هم قوت عرق نعنا و بونه است .همه انواع صدف هاي ريزه استخوان و خار را جذب مي كنند به شرطي كه درسته و بي هيچ تغيير حالتي استعمال شوند .
آرايش :همه پوشش هاي صدفي و پوسته صدف ها وقتي كه مي سوزند زداينده لك و پيس اند .صدف خام و ناسوخته پيكانهاي استخواني را جذب
مي كند. اگر صدف فرفيري (ارغواني )را در روغن زيتون بپزند و بر جاي مو بمالند از ريزش مو جلوگيري مي كند .
ورم و جوش :ماده لزجي كه بر حلزون است و آن را زنگ حلزون گويند اگر با كندرو الوا و مر مخلوط كنند تا بر پرمايگي عسل در آيد ، ورم بناگوش را خشك مي كند و اگر رطوبتي در ژرفا داشته باشد بر مي چيند .
زخم و قرحه :سوخته فرفيري زخم را مي زدايد ،پاك مي كند و بهبودي مي بخشد . صدف سوخته با نمك داروي سوختگي است و بر سوخته مي پاشند تا آن را خشك كند .سوخته هر صدفي براي معالجه مفيد است .
در علاج زخم و به ويژه زخمي كه بر عصب باشد صدف همراه گوشتش و كندر و مر بر او بگذارند و اگر با گرد آسياب هم باشد داروي خوبي است و زخم را شفا مي دهد .
مفاصل :صدف را ضماد كنند علاج درد مفاصل و نقرس است و ورم مفاصل را فرو مي نشاند .
سر :سوخته صدف فرفيري و به ويژه اگر با نمك سوخته شود دندان را جلا مي دهد .صدف را بسايند و با سركه آميزند خون دماغ را قطع مي نمايد .
چشم :صدف را با گوشتش بسوزانند و سوخته را بشويند و در چشم بكشند آماس پلك را فرو مي نشاند ، سفيدي و تم را از چشك مي زدايد .
اگر گوشت صدفي را كه به (طيلس )كهنه مشهور است بسوزانند و سوخته آن را با قطران بسايند و بر پلك بمالند مانع رويش مو مي شود .
ماده لزجي كه بر حلزون بياباني است موي برگشته پلك را مي چسباند .
اندام هاي غذا :گوشت هر صدفي كه برشته و نپخته نباشد درد معده را تسكين مي دهد .صدف فرفيري را با سركه بخورند علاج طحال است . ضماد صدف را بر استسقاء بگذارند تا پايين نياورد جدا نمي شود ، و بايد بگذارند تا خودش بيفتد .و به ويژه در علاج استسقاء صدف بياباني كه بسيار خشكاننده است از ساير صدف ها مؤثرتر است .
اندام هاي راننده :گوشت صدف فرفيري ملين نيست .
گوشت صدفي كه مردم شام آن را (طالبيس )مي گويند ، تاتر است و به ويژه آبگوشتش ملين است و همچنين آبگوشت صدفهاي كوچك ملين است .
دود بر كشيدن از سوخته صدف فرفيري علاج خفگي زهدان است و بچه دان را بيرون مي آورد .
دود گوش ماهيهاي ساحلي از قبيل بابلي ، قلزمي ، در علاج خفگي زهدان مفيد است و صرع زدگان را به هوش مي آورد .
صدف را بردارند حيض را ريزش مي دهد .
زهرها :گوشت صدف پادزهر سگ هار است

صنوبر هندي

از تيره سرو كوهي است و آن را صنوبر هندي مي گويند .
چوب هايش به چوب زرنباد شبيه است كمي تندمزه و شيره اش گرم و تند مزه و تشنگي آور است .
مزاج :خشك و گرم است .
خاصيت :تند مزگي شير آن چنان است كه مي سوزاند و قابض است .
مفاصل :در مداواي سستي اعصاب و فلج و دهان كجي بهترين علاج است .
سر :در علاج بيماري هاي سرد مغز و سكته و صرع سودمند است .
اندام هاي غذا :شيرش تشنگي آور است .
اندام هاي دفعي :سنگ كليه و مثانه را خرد مي كند . شكم را بند مي آورد . سستي مقعد را بر طرف مي كند به شرطي كه در آب پزش بنشينند .

طاليسفر (نبق هندي )

پوسته اي است ره آورد هندوستان قبض و تند و كمي خوشبو
كمي لطافت دارد و گوهر خاكي در آن زياد است .
مزاج :گرم و خشك
اندام هاي دفعي :در ذرب (فساد معده ) و زخم هاي روده و خونريزي زهدان و خونريزي مقعد و علاج بواسير مفيد است .

طريقوليون

ديسقوريدوس گويد :گياهي است كه در كرانه هاي دريا رويد و مد دريا به آن مي رسد .رويشش در آب نيست و از گياهان آبزي به شمار نمي آيد .
گويند گل اين گياه در روز سه مرتبه تغيير رنگ مي دهد .
گياهان سفيد ، درنيمروز بنفش و نزديك غروب به رنگ سرخ خوني درمي آيد.
مزاج :گرايش به گرمي دارد .
اندام هاي دفعي :اگر آن را با نوشآب هاي بنوشند مواد آبكي شكم و بول را ريزش مي دهد .
زهرها :قبل از ساير پادزهرها آنرا براي دفع گزند سم استعمال مي كنند .

طرفحوماس

ديسقوريدوس گويد :بعضي اين گياه را ادبار گويند .
اين گياه در جاهايي پيدا مي شود كه رستنگاه پرسياوشان است و تمام كارهاي پرسياوشان را انجام مي دهد .

طراغيون

از گياهان جزيره كرت است .
خاصيت :ديسقوريدوس گويد :اگر تيري در گوشت تن بزكوهي قرار بگيرد و بز به ميان اين گياه بخزد تير بيرون مي آيد .
اگر اين گياه را ضماد كنند پيكان و خارها و خليده ها را از گوشت بيرون مي كشد .
اندام هاي دفعي :خوردن آن چكميزك را قطع مي كند .سنگ مثانه را خرد مي نمايد .حيض را راه مي اندازد و زخم روده ها را معالجه مي كند .

طلق (تلك )

بعضي گفته اند كه خوردن آن خطرناك است زيرا به گوشه و كنار و پيچ و خم هاي معده مي چسبد .
چنگ اندر گلو و مري مي زند .دوشيدن تلك از اين قرار است :تلك را با چند قطعه يخ و چند دانه شن در پارچه اي مي ريزند و بهم مي زنند تا حل شود .
مزاج :سرد و خشك .
خاصيت :قبض است .بازدارنده نزيف خون است .
سينه :آماس هاي تازه برخواسته پستان ، ميان دو ران ، پشت گوش و هر جايي را كه سست گوش باشد درمان مي كند .
اندام هاي تنفسي :با آب بارهنگ باشد خون برآوردن را قطع مي كند .
اندام هاي دفعي :خوردن شستشو داده اش خونريزي مقعد و زهدان را قطع مي كند ماليدن محلولش نيز همين اثر را دارد .

طوقريوس

ديسقوريدوس گويد :گياهي است كه شاخه هاي بسيار و شبيه به چوبدستي دارد .خوردن آب پزش آماس طحال را به كلي مي برد . اگر آن را با سركه و انجير ضماد نمايند باز هم براي طحال دارويي مفيد است .

طيقاقوواون

ديسقوريدوس گويد :برگ اين گياه به برگ تاجريزي مي ماند .شاخه هاي بسيار دارد .گلش سياه و كوچك و بسيار است . زهدان را مي پالايد و مواد سيلاني را بر مي چيند .
اگر آن را همراه چيزي كنند و بخورند مي گويند شير پستان را زياد مي كند .

طين شاموس

خاصيت :در بند آوردن و ساير كنش ها همانند گل مهر زده است و تفاوت در اين است كه شاموس از مهر زده هوايي تر و سبك تر است .
مزاج :كشدار ، لزج و چسبنده است .نياز به شستشو ندارد .
سردي بخش و بسيار آرام كننده است .
ورم و جوش :ورم گرم نوخواسته را باز مي دارد ، در اين زمينه از ساير گلها كاري تر است .شاموس نفع رسان ، بي آزار است و چون گل مهر زده نيست كه زبري آزاد دهنده همراه داشته باشد .
زخم و قرحه :در علاج سوختگي ها كمتر از مهر زده است . زيرا كش داريش بسيار است و از فايده اش مي كاهد .
مفاصل :در علاج نقرس نوظهور مفيد است .
چشم :تاول هاي قرنيه را معالجه مي نمايد .
سر و سينه :در علاج ورم پستان و دمل پشت گوش مفيد است .
اندام هاي دفعي :بهم خوردن عادت ماهانه را عادي مي سازد و خونريزي زهدان را باز مي دارد .

عاليون

بعضي اين گياه را غاليون و گروهي (عالاريون )مي گويند و همه به معني شيربند است .زيرا همچون پنير مايه شير را مي بنداند .
برگ و شاخه اين گياه شبيه برگ و شاخه (حرينان )است .
خاصيت :گلش ضماد شود در خونريزي مفيد است .
زخم :گل و برگش داروي سوختگي است .
مفاصل :آن را با موم و روغن گل مخلوط كنند و نمك بزنند تا سفيد شود داروي خستگي و علاج درد ناشي از خستگي است .
اندام هاي راننده :بيخش شهوت انگيز است .

عالوسيس

بعضي گويند اين گياه را در طبرستان (بربهم )مي گويند .
گياهي است كه تماماً به گزنه مي ماند .ليكن برگش از برگ گزنه صاف تر است و اگر در دست فشار دهي بويي بسيار بد مي پراكند .
خاصيت :سفتي ها را نرم مي كند .
زخم :در علاج زخم پليد و خوره مفيد است .
ورم :ضماد كنند و نيم گرم روزي دو بار بر ورم بگذارند ورم هاي سرطاني و خنازير و ساير ورم ها را علاج مي كند .
سر :برگ و شاخه هايش ضماد شود در علاج ورم پشت گوش و لوزتين مفيد است .

عدس

دو گياه به نام عدس هستند .خوردني كه كاشتني و بياباني دارد و نوع بياباني خوب نيست و ديگري عدس تلخه مي باشد .
بهترين عدس خوردني آن است كه زود بپزد و اگر در آب مي ريزند آب را سياه رنگ نكند .
مزاج :گرم و خشكي معتدل دارد .
خاصيت :تركيبي از قواي گيرنده و زداينده و بادزاست كسي كه عدس مي خورد خواب هاي پريشان مي بيند .خون را پرمايه مي گرداند و در رگ ها روان نيست .بول و حيض را كاهش مي دهد .
ورم :عدس را با سركه بپزند و ضماد كنند علاج خنازير و آماس هاي سفت است .عدس با اينكه بازدارنده است اما ريم و چرك را جمع مي كند . زياد خوردن آن باعث سرطان و ورم هاي سفت مي شود .
زخم و قرحه :عدس را با سركه بپزند زخم گود را از گوشت پر مي كند و زخم پليد را بر مي كند .
اگر دمل (زخم )بسيار بزرگ باشد عدس در سركه پخته را با قبض تر از عدس قبيل پوست انار و غيره بر زخم بگذارند و اگر با آب دريا مخلوط كنند علاج خوره و باد سرخ و مورچگي و ترك هاي ناشي از سرما مي باشد .
مفاصل :براي اعصاب خوب نيست . عدس و قاوت را ضماد كنند و بر نقرس بگذارند مفيد است .
زياد خوردن عدس جذام مي آورد .
چشم :چون بسيار خشكي دارد كسي كه زياد عدس بخورد به تيرگي چشم گرفتار مي آيد .
از عدس ، شاه افسر ، روغن گل و به ضماد سازند و بر چشم گذارند آماس گرم چشم فرو مي نشيند .
سينه :عدس را در آب دريا بپزند و ضماد كنند آماس پستان كه ناشي از جمع شدن خون يا شير باشد از بين مي رود .
اندام هاي غذا :دير هضم است و با معده سازگار نيست . بادآور و سنگين است . مي گويند سي دانه عدس پوست كنده را بخورند سستي معده را از بين مي برد .نبايد با عدس شيريني بخورند و گر نه راه بندان در كبد روي مي دهد .
اندام هاي راننده :عدس و شاه افشره و به روغن گل را ضماد كنند و بر ورم مقعد بگذارند فرو مي نشيند .عدس بياباني كه عدس تلخ است خون را بيرون مي آورد .
عدس كه خون را غليظ مي گرداند سبب كاهش بول و حيض مي گردد . اما عدس تلخه بر عكس بول و حيض را سرازير مي آورد و ريزش مي دهد .

عرقون

به عقيده ديسقوريدوس گياهي است كه برگ دراز و دو نيمه دارد و به برگ آلاله شبيه است بيخش لوله اي شكل و سفت و خوردني است .
ورم زهدان را علاج است .

عسل

عسل بسيار خوب آن است كه كاملاً شيرين مزه ، خوشبو و رنگش به سرخي بزند و پر مايه باشد و بهم متصل .مي گويند عسل تابستاني خوب نيست .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :زداينده است ، دهانه رگها را باز مي كند ، رطوبت را از بين مي برد و مانع تباهي و گنديدگي مي گردد .
آرايش :به تن بمالند شپش و رشك را از بين مي برد با كوشنه مخلوط باشد و بر پوست بمالند لكه هاي سياه چهره را حتي اگر كهنه هم باشد از بين
مي برد .عسل و نمك با هم لكه هاي بادمجاني رنگ ناشي ازضربه خوردن را مي زدايد.زخم :زخم هاي ژرفا را پاك مي كند ، عسل را آنقدر بر آتش بگذارند تا غليظ شود ، زخم هاي تازه را بهم مي آورد . عسل و شبت را بر پوست بمالند ( قوبا )را شفا مي دهد .
سر :نمك اندراني را با عسل مخلوط كنند و نيمه گرم در گوش بچكانند چرك را از گوش مي زدايد ،زخم هاي داخل گوش را مي خشكاند و حس شنوايي را نيرو مي دهد . عسل تند مزه و سمي را بو كنند عقل از سر مي پرد و تا چه رسد به خوردنش .
چشم :عسل ، تم چشم را از بين مي برد .
نفس و سينه :غرغره كردن با عسل و عسل به دهان ماليدن علاج خناق و لوزتين است .
اندام هاي غذا :عسلاب اشتها را بر مي انگيزد و توان بخش معده است .
اندام هاي راننده :عسل نيشكر ملين است ولي عسل (طبر )ملين نيست .
زهرها : عسل را با روغن آميزند و بر آتش بگذارند تا گرم شود و به گرمي بخورند پادزهر افيون خوردگي و نيش حشرات موذي است .ليسيدن عسل پادزهر سگ هار و قارچ سمي است .كسي كه سم خورده عسل بخورد قي مي كند و اثر سم خنثي مي شود .
بو كردن عسل تند مزه و عطسه آور است يكباره عقل را از سر بدر مي كند و عرق سرد بر بدن مي نشيند و علاجش آن است كه ماهي شور بخورد و بعد قي كند .

عناب

ميوه درختي است كه ميوه و درخت آن را همه مي شناسد و اكثراً در گرگان ديده مي شود . در جاهاي ديگر هم هست ولي عناب گرگان از همه درشت تر است .
تا درشت تر و زيباتر و سرخ رنگ تر باشد بهتر است .
مزاج :سرد، خشكي و رطوبتش تقريباً معتدل و كمي به سوي رطوبت است .
خاصيت :كم غذا و دير هضم است .
سينه :با سينه و شش سازگار است .
اندام هاي غذايي :به زيان معده است و به دشواري هضم مي شود .
اندام هاي راننده :به عقيده بعضي براي گرده و آبدان خوب است .

عنبر

پندارند كه عنبر از چشمه اي در ميان دريا مي جوشد بعضي مي گويند كف دريا است و گروهي برآنند كه سرگين حيواني است كه در سرزمينهاي دور از ما زندگي مي كند .
نوع خوبش عنبر خاكستري رنگ است كه بسيار قوي مي باشد .
در درجه ي دوم عنبر كبود و درجه سوم عنبر زرد خوب است و بدترينش عنبر سياهي است كه اكثراً آن را بلعيده و بعد از آنكه مرده است از شكمش بيرون آورده اند و آن را «منده »مي گويند .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گرماي لطيف مي بخشد و از اين رو با مزاج پيران سازگار است.
آرايش :از منده كه عنبر سياه است نوعي است كه دست را سياه مي كند و ممكن است آن را در رنگ بازدادن رنگ پريده ها (موهايي رنگ شده كه رنگ باخته اند )به كار برد .
سر :براي مغز و حواس مفيد است .
سينه :براي قلب بسيار خوب است .

عود

تكه هايي از چوب و رگ هاي درختي است كه از چين و هندوستان و عربستان مي آورند .در سختي و صافي به دسته هاون سنگي مي ماند كه داروها را با آن مي كوبند .
بهترين عود مندلي ناميده مي شود كه از هندوستان مي آورند . نوع دوم عود هندي است كه از كوهساران مي آيد .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :لطيف ، بازكننده بند آمده ها و بادشكن است زيرا رطوبتي بسيار دارد .
آرايش :جويدنش دهان را بسيار خوشبو مي نمايد .
مفاصل :لزجي لطيف دارد اگر بر اعصاب بمالند اعصاب را تقويت مي كند.
سر:عود براي مغز و تقويت حواس بسيار مفيد است .
سينه :براي قلب شادي آور و توان بخش است .
اندام هاي غذا :رطوبت هاي گنديده معده را بر مي چيند و معده و كبد را توانا مي كند .
اندام هاي راننده :قبض است .

عودالنجور

چوبي است كه پوسته رنگارنگ و بوي معطر دارد و در عطرها آن را به كار مي برند .
مزه اش گيرنده و كمي تلخي دارد .
اندام هاي سر :دهان را خوشبو مي كند .
اندام هاي تنفسي :در مداواي پهلو درد سودمند است .
اندام هاي غذا :درد كبد را درمان مي كند . يك مثقال از آن لزجي معده و ناتواني آن را بر طرف مي كند .
اندام هاي دفعي :خوردنش با آب علاج زخم روده و درد و پيچش گرم شكم است .

غار

ثمر غار به شكل فندق كوچك است .
مزاج :دانه اش گرم و پوست ثمرش كمتر گرم است .
خاصيت :در همه اجزايش گرمي هست .برگ از دانه گرم تر و گرمي زاتر و خشكاننده تر است .
دانه اش سستي آورد .
آرايش:با انگور كهنه بر لك و پيس بمالند مفيد است .
ورم و جوش :با نان و قاوت بخيسانند و بر ورم گرم بگذارند سودمند است .
مفاصل :همه اجزايش در علاج درد عصب مفيد است .روغنش خستگي را در مي آورد .
سر :غار و روغنش علاج سردرد است .روغن غار درد سرد گوش را دوا مي كند ، شنوايي را باز مي گرداند .صداهاي گوش را مي خواباند . نزله ها را قطع مي كند .
سينه :با آب انگور كهنه سياه يا با عسل بخورند علاج تنگ نفسي و بلند نفسي است و شش را از زائده هاي رطوبتي حفظ مي نمايد .
غار و به ويژه دانه اش را با عسل بليسند در علاج زخم شش و بلند نفسي مفيد است .
اندام هاي غذا :روغن غار با آب انگور كهنه خورده شود ، يا پوست آن با آب انگور كهنه ريحاني باشد درد كبد را دوا مي كند . اما روغن و دانه غار معده را سستي مي دهد و سبب استفراغ مي شوند .
اندام هاي راننده :روغن غار دل بهم مي آورد و قي انگيز است ، بو و حيض را ريزش مي دهد .
آب پز غار را بخورند يا در آن بنشينند در علاج درد آبدان و زهدان مفيد است.
مقداري از آن را با عسلاب يا سكنجبين مي خورند داروي اسهال است .
خوردنش سنگ را خرد مي كند . دانه غار هم در خرد كردن سنگ مؤثر است .
تب ها :روغنش را بر تن بمالند از لرزه جلوگيري مي كند .
زهرها :با آب انگور كهنه بخورند پادزهر نيش كژدم است .
سبزش را بر جاي نيش هر زنبوري بگذارند مفيد است .غار عموماً براي هر حالتي از حالات مسموم شدن خوب است .

شاه افسر ـ ناخنگ

گياهي است به رنگ كاه به شكل هلالي (ماه نو ) با وجود تخلخلي كه دارد تا اندازه اي سخت است .گاهي به رنگ سپيد و گاهي زرد رنگ است .
ديسقوريدوس گويد : بعضي ها اين گياه را «ايسقيفون » مي نامند .
گياهي است خشك داراي شاخه هاي زياد و چهار گوش كه به سپيدي مي زنند و خم مي شوند .برگ اين گياه شبيه برگ درخت به است ليكن اندكي درازتر از آن است .كمي زبر است و كركدار و رنگش به سپيدي متمايل است و در جاهاي زبر و خشن مي رويد .بهترين نوع مورد استفاده اش گونه اي است كه سخت تر است رنگش كمي به سپيدي مي گرايد مزه اش تلخ تر و بويش تند و آشكار است .
ديسقوريدوس گويد :بهترين نوع آن به رنگ زعفران است كه داراي بوي قوي تر مي باشد .
قابض و تحليل برنده است .
مزاج :گرم و خشك است .
دمل و جوش :اين گياه خود به خود در علاج دمل هاي گرم و سخت مفيد است .
زخم و قرحه تر :گياه را در آب حل مي كنند و زخم را بدان مي شويند يا اينكه گياه را با داروهاي خشك كننده از قبيل مازو ، گل خشك و عدس مخلوط مي كنند .
اندام هاي سر :ضماد اين گياه ورم گوش ها را فرو مي نشاند و درد گوش را از بين مي برد .اگر افشره آن را در گوش بچكانند درد گوش را بهتر از ضمادش چاره مي كند .
اگر آن را در آب حل كنند سردرد را از بين مي برد .
چشم :ضمادش با داروهاي ذكر شده چاره ساز ورم چشم است .
اندام هاي دفعي :ضماد آن با داروهاي نامبرده ورم مقعد و بيضه ها را فرو مي نشاند .اگر ساقه هاي آن را با برگ هايش بجوشانند و آن را بنوشند ادرارآور است ، حيض را روان مي سازد .
اگر با آب جوشانده آن خود را شستشو دهند خارش بيضه ها را فرو
مي نشاند.

شاه تره ـ تخم ترتيزك بياباني

ديسقوريدوس گويد :بهترين ترتيزك در سرزمين بابل مي رويد كه قوتش هم رديف قوت خردل و تخم ترب است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :گرمي بخش ، تحليل بر ،رساننده و نرمش دهنده است و ريم و چرك گري را خشك مي نمايد .
آرايش :خوردن يا ماليدن آن مو را از ريزش باز مي دارد .
دمل و جوش :داروي ورم بلغمي است .با آب و نمك ضماد شود دمل ها را شفا مي بخشد .
زخم و قرحه :در علاج گري چركين و قوباء(نوعي بيماري ويروسي) مفيد است . با عسل همراه باشد جوش عسلي را از بين مي برد و پليدي آتش فارسي را بر مي اندازد .
مفاصل :خوردنش و ضمادش كه همراه سركه و قاوت جو باشد داروي بيماري اعصاب است .
اگر بيماري بيماري اعصاب همراه با اسهالي باشد كه خون در مدفوع ديده شود اين دارو را حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و …) كنند مفيد است .در علاج سست بودن همه پي ها بسيار سودمند است .
سينه : شش را تنقيه مي كند ، داروي برنشيت است . تخم ترتيزك نيز از داروهاي برنشيت است .
از آنجا كه داراي قوت قطع كننده و نرمش دهنده است آن را با سوپ مخلوط كنند براي برنشيت بسيار خوب است .
اندام هاي غذا :معده و كبد را گرمي مي دهد .ستبري طحال را از بين مي برد و به ويژه اگر با عسل ضماد شود .
اندام هاي دفعي :شهوت انگيز و كرم كش است .حيض را روان مي سازد .در روغن جوشيده اش بندآور شكم است و به ويژه اگر نكوبيده باشد ، چون سائيدن لزجي آن را از بين مي برد .در علاج قولنج مفيد است .
اگر كوبيده آن را با آب گرم بنوشند مسهل و بادشكن روده ها است .
زهرها :خوردن آن يا ضمادش با عسل پادزهر حشرات است و اگر بسوزانند حشرات از دودش گريزانند .

شاه تره

سبز و شاداب و تلخ مزه اش خوب است .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :به علت مزه گيرنده كه دارد سرد است و از تلخ مزگي اش گرم است و سردي آن از گرمي بيشتر است .
زخم :خوردنش داروي خارش و گري است .
سر :لثه را محكم مي كند .
اندام هاي غذا :معده را توان مي بخشد و بند آمده هاي كبد را مي گشايد .

شابانك

مزاج :گرم و خشك
خاصيت :تحليل برنده و بسيار لطافت بخش است . اگر زير بالش كودك بگذارند در علاج جريان آب دهن در وقت خواب مفيد است .
مفاصل :بر تن بمالند ، يا به بيني كشند ، يا با آب انگور كهنه خورند علاج فلج است .
سر :آبش را به بيني كشند مغز را مي پالايد و در علاج كج دهني مفيد
است .با آب انگور كهنه خورند در صرع سودمند است .
اندام هاي غذا :رطوبت هاي معده را بر مي چيند .
اندام هاي راننده :بادهاي زهدان را از بين مي برد .

شاه زيره

مزاج :گرم و خشك
خاصيت :بادشكن است و مي خشكاند ولي به لطافت زيره نيست .
اندام هاي غذا :خوردنش استفراغ را بند مي آورد . معده را گرم و به هضم طعام كمك مي نمايد .
چشم :از داروهاي چشم است ولي اگر زياد بخورند كم سويي ببار مي آورد .
سينه :آرامش بخش سكسكه و خفقان است .
اندام هاي دفعي :آب پز و تخمش خورده شوند ادرار بول مي دهند .
پيچ و درد روده را تسكين مي دهند .
زنان در آب پزش بنشينند درد زهدان بر طرف مي شود .
تخمش را بسوزانند و ضماد كنند بواسير را بر مي كند .
دانه و تخم آن را بخورند داروي كرم است .

شاه پسند

دانه اين گياه تقريباً به دانه آس مي ماند .
مزاج :گرم و تر است .
زخم و قرحه :زخم را بهم مي آورد .زخم پليد را از سرايت باز مي دارد به شرطي كه با سركه ضماد شود .
ورم و جوش :ورم بلغمي را نرم مي كند .
آرايش :آب پزش مو را سياه مي كند .
اندام هاي راننده :آب پز شاخه اش بول و حيض را راه مي اندازد .اگر خود را با آن بشويند خارش عورت را تسكين مي دهد .

شرنگ ، هندوانه ابوجهل

شرنگ بر دو نوع است :نر و ماده
شرنگ نر اليافي و شرنگ ماده سست و سفيد رنگ و نرم است .سفيد بسيار سفيد و نرم بسيار خوب است .سياهش بد است و بايد وقتي آن را مي چينند پيهش را فوراً بيرون نياورند .
مزاج :گرم و خشك .
خاصيت :گدازنده ، تكه كننده ، بسيار جاذب ، برگ سبز آن خون دماغ را بند مي آورد .
آرايش: در مداواي جذام و واريس ، پاغر ، بر پوست بمالند مفيد است .
دمل و جوش :برگ شادابش ورم ها را مي رساند و تحليل مي برد .
مفاصل :در علاج درد پي و مفاصل و بيماري اعصاب و نقرس سرد بسيار مفيد است .
سر :مغز را مي پالايد بيخ شرنگ را با سركه بپزند و مزمزه كنند درد دندان را فرو مي نشاند .شرنگ را در روغن زيتون بجوشانند و آن را در گوش بچكانند صداي گوش را از بين مي برد . كشيدن دندان را آسان مي كند .
نفس كش و سينه :در علاج بلند نفسي بدان قي كنند بسيار خوب است .
اندام هاي غذا :بيخ شرنگ در علاج استسقا خوب است ولي با معده ناسازگار مي باشد . در بيرون راندن بلغم پرمايه و غليظ از مفاصل و پي ها ويژگي دارد .
زرداب را روان مي سازد و براي علاج قولنج تر و بادي دارويي است بسيار سودمند و شايد خون را هم بيرون آورد .
از آنجا كه در روده ماندگار نيست و بسيار زودگذر است تلخي اش تأثير چشمگيري بر روده ندارد .در مداواي بيماري هاي گرده و آبدان مفيد است .
زهرها :شرنگي كه هنوز به رنگ سبز است و چيده شده زياد از اندازه مسهل و زياد لازم قي آور است.بيماررا آزارمي دهد وشايد كشنده باشد. يخ شرنگ پادزهر مار است .در خنثي كردن سم كژدم بهترين پادزهر است خوردن و پاشيدن آب پز آن بسيار مفيد است .

شربين

درختي است كه از آن قطران مي گيرند .بهترش آن است كه قطرانش پرمايه و صاف و نيرومند و بدبو باشد و هرگاه از درخت تراويد قطرانش بحال خود ماند و از هم نپاشد .
اين درخت را در زبان فارسي اورس مي گويند .ضد گنديدن و تن مرده را نگهدار است .
خاصيت :پوست اورس گيرندگي دارد .
سر :كسي كه زياد از بر ميوه اين درخت بخورد از گرمي بخشيدن زياد و از گزيدن معده كه خاصيت اوست دچار سردرد گرم مي شود .برگش را در سركه بپزند و بدان مزمزه كنند درد دندان تسكين مي يابد .
سينه :ثمرش داروي سرفه است .
اندام هاي غذا :ثمرش معده را مي گزد . با معده و كبد سازگار است .
اندام هاي راننده :ثمرش از چكميزك مفيدتر است . با فلفل بخورند بول را ريزش دهد .پوستش خورده شود شكم بند مي آيد و شايد بول را هم
بند آورد .
زهرها :ثمرش با آب انگور كهنه پادزهر سموميت از خرگوش دريايي
است .ثمرش را با پيه شتر مخلوط كنند و به تن بمالند حشرات از آن مي گريزند .

شقورس

خاصيت :گرم است و افشره اش را در علاج دردها مي خورند .
آرايش:سبزش را با آب انگور كهنه بر پوست بمالند علاج لك و پيس است .
زخم :زخم مزمن را بهم مي چسباند و گردش را بر گوشت زائد بپاشند مفيد است .
مفاصل : با سركه بر نقرس بمالند مفيد است .
سينه :با شيريني ها بليسند داروي سرفه است .
اندام هاي غذا :مقداري را با ادرومالي بخورند سوزش معده را تسكين مي دهد .
اندام هاي راننده :اگر زنان بردارند در ريزش حيض ملايم است .

شلكا انجير

ديسقوريدوس در كتاب خود گويد :درختي است تنومند ، به درخت انجير مي ماند و شيره بسيار دارد .برگش شبيه برگ توت و ساليانه سه الي چهار بار ميوه مي دهد . ميوه اش از جوانه شاخه ها سر بر نمي زند ، چنان كه در درخت انجير ديده مي شود ، بلكه ميوه آن از ساقه شاخه ها و به انجير بياباني شبيه است .
مزه اش از انجير نارسيده شيرين تر و دانه هايش به بزرگي دانه انجير
نيستند .مزاج : گرم و تر است .
خاصيت :از شيره درخت آن قرص مي سازند و حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و …) مي شود كه ملين است و بسيار گدازنده .
اندام هاي غذا :با معده ناسازگار است .
زخم و قرحه :شيره آن چسبنده است و زخم هاي دشوار را درمان مي كند. دمل و جوش :آماس هاي سخت را نرم مي كند .
اندام هاي دفعي :مسهل است .
تب ها :شيره درخت آن در علاج تب لرز مفيد است .
زهرها :شيره آن را بر جاي نيش بمالند پادزهر حشرات است .

شلمك

گياهي است كه در ميان گندم زار مي رويد .
مزاج : گرم و خشك
خاصيت :لطيف ، زداينده ، تحليل برنده .
آرايش :مخلوط آن را با گوگرد بر لك و پيس بمالند مفيد است .
ورم و جوش :با تخم كتان بر ورم و خنازير بگذارند نرم مي كند .
زخم و قرحه :شلمكي را كه با گندم روئيده اگر بر زخم بمالند يا بسايند و بر زخم بپاشند مفيد است .ماليدنش داروي قوباء(نوعي بيماري ويروسي) است با پوست ترب بر زخم بگذارند مفيد است .
مفاصل :در عسل آب بپزند و ضماد كنند علاج بيماري اعصاب است .
سر :مستي و بيهوشي مي آورد .
اندام هاي راننده :شلمك و به ويژه با قاوت جو را بسوزانند و دودش را بركشند به باردار شدن زن كمك مي نمايد .

شلغم

بياباني و كاشتني است .
مزاج :هر دو نوع گرم و تر هستند .
خاصيت :پخته آن غذايي بسيار متراكم مي دهد و بهترش آن است كه با گوشت چرب بپزند .
آرايش:اگر شلغمي را بسوزانند و موم و روغن گل در وسط آن بريزند و بر خاكستر گرم بگذارند تا موم بگذارد علاج كم مويي كهنه است .
زخم :همين كار در ترك هاي چركين ناشي از سرما مفيد است .
سينه :شلغم پخته با گوشت چرب ، سينه و گلو را نرم مي كند .
اندام هاي غذا :زياد در معده ماندگار است .
مفاصل :آب پزش را بر نقرس بپاشند بسيار سودمند است .
چشم :خوردنش براي چشم مفيد است .
اندام هاي راننده :آبش بول را ادرار مي دهد و شهوت انگيز است .

شنبليله

مزاج :گرم و خشك و رطوبتي بيگانه دارد .
خاصيت :رساننده و نرمي بخش است .
آرايش: روغنش همراه آس براي مو مفيد است .اثر زخم را از بين مي برد .
ماده لعابي تخم شنبليله و به ويژه اگر با روغن گل باشد ترك هاي ناشي از سرما را درمان مي كند .
در داروهاي لكه هاي سياه رخساره و زيبا شدن رنگ و دگرگوني بوي دهان و بوي بد تن و عرق مفيد است .
ورم و جوش :ورم هاي بلغمي و سخت را از بين مي برد .
آرد شنبليله ورم هاي گرم پديد و ناپديد را شفا مي دهد ، به شرطي كه التهاب نكرده و تا اندازه اي سخت باشند .ورم هاي اندروني را نرم مي نمايد و مي رساند .
زخم :با روغن گل داروي زخم مي باشد .
سر :سرشويه كنند شوره را از بين مي برد . سردرد مي آورد و به ويژه اگر با آبكامه باشد اما آبكامه براي معده خوب است و اگر همراه شنبليله باشد از گزندش به معده مي كاهد .
چشم :آب پز شنبليله نقطه سرخ چشم را بر طرف مي كند . بر چشم بمالند مواد غليظ را كه سبب آماس چشم مي شوند از بين مي برد .
سينه :صدا را صاف مي كند ، كمي غذا به شش مي دهد . سينه و گلو را نرم مي كند . سرفه و برنشيت را تسكين مي دهد و به ويژه اگر با عسل يا انجير يا خرما بپزند .در علاج آماس و درد و بهم آمدن زهدان در آب پزش بنشينند مفيد است .
آب پزش با سركه كه داروي زخم روده است . شنبليله سبز را بخورند و سركه بر آن سر بكشند داروي زخم معده است .آب پزش همراه آب علاج اسهال است .
روغنش آماس مقعد را فرو مي نشاند .حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و …) اش پيچش و درد شكم را بر طرف مي كند .آب پز آن با عسل رطوبت هاي پرمايه را از معده سرازير مي كند .
بول و حيض را روان مي سازد .زناني كه زهدان سخت دارند و به دشواري بچه مي آورند و زهدان خشك دارند فرزجه شنبليله و پيه اردك بسازند و همين را كساني كه بواسير دارند انجام دهند مفيد است .

شنگرف

بعضي ها گويند شنگرف هم قوت سفيداب است و برخي معتقدند كه در قوت يا شاه دانه برابر است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :گيرندگي بيش از كشندگي دارد .
زخم و قرحه :زخمها را بهم مي آورد . گوشت را در زخم ها بر مي آورد .
داروي سوختگي و جرب خشك است .
سر :خوره دندان ها را بر طرف مي كند .

شنگ

مزاج :كمي حرارت و سردي دارد و مي توان گفت ولرم است .
خاصيت :تا اندازه اي گيرنده و بيخش بيشتر گيرندگي دارد .بيخ شنگ را در پادزهرها بريزند اندام ها را محكم مي كند .
زخم و قرحه :برگ خشكيده اش زخم را بهم مي آورد و در علاج زخم هاي كهنه مفيد است و در اين زمينه گلش كاري تر است .
سر :برگ ، بيخ و گلش ، هر كدام را با افشره جو بخورند علاج زخم شش و داروي خون برآوردن است .
اندام هاي غذا :شنگ و به ويژه آبش معده را توان مي بخشد و ريزش مواد را از معده باز مي دارد .
اندام هاي دفعي :شنگ و به ويژه گل شنگ يا افشره اش را با آب انگور كهنه بخورند بهترين علاج زخم روده است . ضماد شنگ و خوردنش خونريزي زهدان را قطع مي كند .

شوكران (بيخ تفتي )

ديسقوريدوس گويد :گياهي است كه مردم گرگان آن را (بوط )مي خوانند .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :خونريزي را بند مي آورد .
آرايش :به علت سردي زياد كه دارد اگر بر جاي موي چيده بمالند مانع بازروئيدن مو مي شود .بر پستان بمالند بزرگ نمي شود .
ورم :افشره اش داروي جمره و مورچگي است .
مفاصل :بر نقرس گرم بمالند مفيد است .
سر :گويند افشره اش رطوبت هاي گوش را از بين مي برد .
چشم :داروي چشم درد است .
سينه :بر پستان بگذارند بزرگ نمي شود و بي اراده شير از آن نمي تراود .
اندام هاي راننده :خونريزي را بند مي آورد . داروي درد زهدان است .
بر بيضه بگذارند بزرگ نمي شود .
زهرها :سم قاتل است .

شير

گوهر شير تركيبي است از آبي و پنيري و چربي .در شير گاو چربي زياد است .شير شتر بسيار رقيق و چربي و پنيري اش از شير گاو كمتر است .
شير بسيار خوب آن است كه رنگش بسيار سفيد ، قوامش معتدل و قطره اش بر ناخن نلغزد و باقي بماند .
مزاج :مواد آبكي شير كم و چربي آن معتدل است و كمي گرايش به گرمي دارد .شير ترش (ماست )سرد و خشك است .
خاصيت :به سبب گوهر آبي كه دارد لطافت بخش و شوينده است و گزندگي ندارد .
اندام هاي غذا :هر شيري و به ويژه شير پستان زن تغذيه زياد به مغز مي دهد .
شير زود هضم است و بايد چنين باشد .
شير وقتي غذايي شده است كه ساير غذاهايي كه هضم ها ديده و به بارها پالايش رسيده اند هم حال شده است .
كسي كه شير مي نوشد بايد بعداً آرام بگيرد كه مبادا شير تباه گردد و بترشد . اما نبايد بعد از شير نوشيدن فوراً خوابيد و نبايد غذاي ديگري خورد .
شير ناجوشيده بادزا است و چون بجوشد معتدل مي شود . نوشيدن شير براي زيبايي رنگ بسيار مفيد است اما گاهي لكه هاي سفيد در رخساره به وجود مي آورد .شير را با شكر بخورند رنگ را بسيار زيبا مي كند و به ويژه زنان از آن بهره مي برند .
شير فربه كننده است و حتي آب پنير هم فربهي مي دهد چنان كه اگر آنهايي كه مزاج گرم و خشك دارند آب پنير بنوشند و اسهال شوند دليل چاق شدن
آنهاست .
آب پنير را بر رخساره مالند لكه ها و اثرها را از بين مي برد و اگر بخورند هم همين اثر را دارد .
ورم و جوش :اكثراً از اثر شير نوشيدن دمل هاي بد و آماس هاي تباه و بادكردگي و سرخ شدن پوست و گري و خارش از بين مي رود . كساني كه ورم هاي دروني دارند بهتر آن است كه از خوردن شير پرهيز كنند .
زخم و قرحه :شير زخم هاي ناپيدا را مي شويد و پاك مي كند و مي پوشاند.
مفاصل :شير عموماً با اعصاب ناجور است و براي بيماران عصب و به ويژه آن بيماري كه سرد و بلغمي باشد خوب نيست .
سر :شير بز آب بيني زكامي را بند مي آورد.تندي آن را ملايم مي كند. داروي زخم گلو است .شير فراموشي خشك و غم و وسوسه را از بين مي برد .
شير براي دندان خوب نيست ، دندانها را مي كاود ، مي خورد ، خرد مي كند و به ويژه اگر دندان انسان سرد مزاج باشد . لثه را سست مي كند . بهتر آن است كه بعد از شير نوشيدن با عسل و آب انگور كهنه و سكنجبين مزمزه
كنند.
شير براي بيماريهاي سردرد و سرگيجه و كساني كه احساس صداهاي غريب (طنين )مي كنند خوب نيست .نبايد بعد از شير خوردن خوابيد . شير عموماً براي كساني كه ضعف سر دارند بد است .
چشم :شير سبب تم و پرده چشم مي شود .اما در چشم بدوشند براي مداواي رمد و دفع گزند مواد گرم و ناسازگار كه به چشم درآيند مفيد است و زبري را از بين مي برد .
براي از بين بردن نقطه خوني (طرفه )مفيد است و همچنين اگر شير با سفيده تخم مرغ و روغن خام گل مخلوط كنند و بر چشم دردمند گذارند بسيار سودمند است .
اندام هاي تنفسي :شير تازه دوشيده بز براي سرفه و سل و خون برآوردن خوب است .
شير گوسفند بهتر از آنها است .در دهان گردانيدن و غرغره كردن شير داروي خفگي ها و ذبحه صدريه و آماس زبان كوچك و لوزتين است .
براي بيماراني كه خفقان تر خوني يا بلغمي دارند خوب نيست . شير شتر علاج برنشيت و ضعف اندام ها است .
اندام هاي غذا :شير سبب بندآمدني ها در مثانه و كبد مي شود .آب پنير در علاج يرقان مفيد است .
آب پنير زرداب سوخته را ريزش مي دهد .آب پنير مخلوط با افتيمون سوداي سوخته را بيرون مي راند .شير سنگ به وجود مي آورد .
شير را آنقدر بجوشانند تا ماده آب از آن خارج شود ، شكم را بند مي آورد و بهم خوردن عادت ماهانه را سر و سامان مي بخشد . شير شتر حيض را راه مي اندازد .
دوغ گاوي براي بيرون دادن مراره خوب است .
با شير دوشيده حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و …) كنند زخم هاي زهدان را علاج مي نمايد .شير بز براي زخم آبدان مفيد است .
شير زيان جماع را جبران مي كند و شهوت انگيز است .هر شير و حتي شير ترش (ماست )كه تر و بادزا است آرزوي جماع را زياد مي كند .
شير بادكن روده است .هر شيري كه پرمايه باشد و به ويژه آغوز كه بسيار پرمايه است قولنج را بر مي انگيزاند و سنگ پديد مي آورد .شير در علاج پوسته انداختن مفيد است .شير ترش و پخته اسهال زردابي و خونريزي را بند مي آورد .شير شتر داروي بواسير است .آماس هاي اطراف مقعد ، زخم هاي مقعد ، ورم هاي زهار ،زخم هاي زهار را اگر با شير بيندايند درد را تسكين مي دهد .
تب ها :شير تازه دوشيده از بز براي بيماري دق مفيد است . شير ترش اگر به خوبي چربيش را بگيرند ولي چربي بماند اكثراً تب دق را قطع مي كند . اما بايد در حالتي باشد كه با اشتها آن را بخورند .انواع شير پرمايه ( غليظ )اكثراً تب مي شوند و تب داران بايد از آن پرهيز كنند .
زهرها :كسي كه سم خورده و مسموم شده است شير بنوشد مفيد است .

شيره انگدان (حلتيت )

بيخ و ساقه انگدان را نشتر مي زنند و شيره آن را مي گيرند . حلتيت خشك شده آن شيره است .بهترينش آن است كه رنگش مايل به سرخي و صاف و روشن است و آن را «مر »مي گويند . بوي تندي دارد و بويش به بوي گندنا شبيه نيست و رنگش سبز نمي باشد و چشيدنش بدمزه نيست و به آساني مي گدازد و هر گاه آب شود رنگش سفيد است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :بادشكن .از گدازندگي كه دارد باد را از بين مي برد و با اين همه خود بادزا است .قطع كننده است و خون لخته شده دروني را تحليل مي برد .
آرايش :با سركه و فلفل محلول شود داروي كم مويي است اگر با غذا مخلوط كنند رنگ را زيبا مي كند و زگيل هاي ميخي را بر مي كند .
دمل و جوش : اگر ورم پليد و كشنده را با نيشتر باز كنند و حلتيت در آن بمالند سودمند است .در علاج دمل هاي محسوس و غير محسوس خوب است .
زخم و قرحه :داروي قوباء(نوعي بيماري ويروسي) است .
مفاصل :حلتيت را با آب انار بنوشند داروي گسستگي در ماهيچه است .
گويند اگر مقداري از آن را با موم مخلوط كنند و قورت دهند يا با فلفل و فيجن و آب انگور كهنه بخورند درد پي ها را از قبيل كشيدگي و فلج معالجه مي نمايد .
سر :تنها حلتيت با حلتيت مخلوط با كندر اگنه دندان كرم خورده مي باشد يا بر دندان دردمند بگذارند درد تسكين مي يابد .
در معالجه صرع همان كنش فاوانيا را دارد . اگر با آن غرغره كنند كرم را از گلو بر مي كند .
چشم :در سرآغاز آب آوردن با عسل به چشم بكشند خوب است .
سينه :در آب حل شود و بنوشند فوراً صدا را صاف مي كند .
زبري ديرينه پاي گلو را شفا مي دهد .اگر با تخم مرغ بخورند داروي سرفه ديرپا و ورم حجاب حاجز است و در علاج ورم زبان كوچك تأثير زاج بلوري دارد .
اندام هاي غذا :اگر با انجير خشك بكار برند داروي يرقان است .
حلتيت با معده و كبد ناسازگار است و به آن دو زيان مي رساند .
اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است .داروي بواسير است .بول و حيض را روان مي سازد .زخم روده را درمان مي كند . در علاج اسهال سرد و كهنه سودمند است .
تب ها :در علاج تب سه در ميانه بهترين دارو است .
زهرها :ضماد ، خوردن و پاشيدن محلولش با روغن زيتون پادزهر مارگزيده و نيش حشرات و به ويژه نيش كژدم و رتيل است .

شيره فيل زهره

دو نوع است .هندي و مكي .
هندي در سر و كار داشتن با مو از مكي بهتر و مكي در معالجه ورم ها از هندي مفيدتر است .
مزاج :گرمي و سردي معتدل دارد و خشك است .
خاصيت :در هندي آن گدازندگي هست و اندكي گيرندگي و در علاج هر نزيفي مفيد است .
آرايش :مو را محكم مي كند و رنگ مو را سرخ مي گرداند و به ويژه هندي قوي تراز مكي است .
لكه هاي سياه صورت را مي زدايد و همه نوع آن داروي كژدمه است .
ورم و جوش :داروي ورم هاي سست و مورچگي است .
زخم و قرحه :زخم پليد را درمان مي كند .
مفاصل :مفاصل را استحكام مي بخشد .
سر :در مداواي چرك و ريم گوش ، زخم گوش ، زخم لثه و بيماري لثه بسيار سودمند و اگر آن را به دهان بمالند جوش دهان و زبان را خوب
مي كند .
چشم :دواي رمد است . قرنيه را جلا مي دهد . تم چشم را از بين مي برد .شفاي گري چشم است .
سينه :خوردن هندي اش علاج خون برآوردن و سرفه است .
اندام هاي غذا :خوردن يا ماليدن نوع هندي آن بر بدن در علاج يرقان سياه و طحال سودمند است و درخت آن نيز در اين زمينه و دراسهال معده مفيد است.
اندام هاي دفعي:داروي ترك هاي مقعد است .بخورند يا بردارند در علاج اسهال مزمن اسهالي كه از ناتواني معده باشد ،مؤثر است و خون حيض را راه مي اندازد .
ميوه تازه و ترش در بيرون راندن بلغم آبي و شفا دادن زخم هاي مقعد و بازداشتن خونريزي زنانه و علاج بواسير سودمند است .
زهرها :ميوه اش در مقابل سم هاي كشنده مقاومت مي كند و هندي آن را بخورند گزند مارگزيده را خنثي مي سازد .

شيشه

مزاج :گرم و خشك است .
سر دندان را جلا مي دهد .اگر با روغن گل باشد مو را باز مي روياند و اگر سر را با آن بشويند جوش هاي سوزني را علاج مي كند .
چشم :ديده را جلا مي دهد ، سفيدي را بر طرف مي كند و سوخته اش مفيدتر است .اگر سائيده سوخته اش را با آب بخورند بهترين داروي سنگ گرده و مثانه است .

شيترك

شيترك هندي قطعه چوبهاي كوچك و باريك و داراي پوستي است شبيه دارچين و اگر بشكني رنگش ميانه سرخ و سياه است .
مزاج :با سركه بر پوست بمالند علاج لك و پيس و برص است.
زخم و زخم:با سركه برپوست انداختن گري را درمان مي كند .
مفاصل :اگر خورده شود بهترين علاج درد مفاصل است .
اندام هاي غذا :بر طحال بمالند لاغرش مي كند .
اندام هاي راننده :مي گويند بيخش را به گوش آويزند درد مثانه تسكين مي يابد .

ساده

مركزاين گياه هندوستان است .درمردآب هاي سرزمينهاي سياه گل مي رويد.
بهترين آن است كه تازه و تر و رنگش مايل به سفيدي باشد ، زود خرد نشود بوي ناردين را بپراكند .
عفونتي و شورمزه و سست و پژمرده نباشد .
مزاج : سرد و خشك است .
خاصيت :گويند با لباس باشد لباسها را از بيد حفظ مي كند .
آرايش :زير زبان بگذارند بوي دهان را خوش مي كند و نمي گذارد دندان خراب شود .
ورم و جوش :برگ ساده را مي سايند ، در گلاب مي پزند و ضماد مي سازند در علاج ورم گرم بسيار مفيد است .
اندام هاي غذا :در علاج ورم گرم چشم مفيد است .

سپوس (نخاله )

مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :زداينده ، نرم كننده و بسيار تنقيه كننده است ولي باز در تنقيه به گاودانه نمي رسد .بلغم را تحليل مي برد و بادها را مي پراكند .
ورم و جوش :سپوس مخلوط با سركه ورم هاي نوخاسته را فرو مي نشاند .
ورم بلغمي و بادكردگي را علاج است .
زخم و قرحه :سپوس را با سركه بسيار تند ضماد كنند و تا گرم است بر گري چركين بگذارند بسيار مفيد است .
سينه :سپوس و به ويژه اگر آب پزش را با شكر و روغن بادام بخورند سينه را نرم مي كند .با آب انگور كهنه مخلوط شود و بر ورم پستان بگذارند مفيد است .
اندام هاي دفعي :روده را تحريك مي كند و محتويات را بيرون مي ريزد . سوپ سپوس را بخورند شكم نرم مي شود .
زهرها :ضماد سپوس پادزهر كژدم و مارگزيده است .

سدر (نبق =ميوه سدر )

درختي است بزرگ و تناور و خاردار .ميوه اي مي دهد سرخرنگ ، خوشمزه و به اندازه ي فندق كه آن را مي خورند .اين درخت اكثراً در گرمسيرها مي رويد و در آن سامانها نامهاي گوناگون دارد .برخي از مردم اين درخت را كنار مي گويند .
مزاج : تر و خشكش مي خشكاند ، لطافت مي بخشد و تمام اجزاء درخت اين كنش را دارد .دود درخت كنار بسيار گيرنده است .
خاصيت :نبق و به ويژه قاوتش بسيار قبض است .
آرايش :مو را از ريزش باز مي دارد ، بلند و تقويت مي نمايد و نرم مي كند . انگم سدر جوس سوزني را از بين مي برد ، سپوسه سر را مي زدايد و مو را سرخ مي كند .
ورم و جوش :برگ كنار ورم را نرم مي كند و تحليل مي برد .
سر :انگم سدر سرشويه شود سپوسه و شوره را مي زدايد ، سر را پاكيزه مي كند و مو را پيچ مي دهد .
سينه :برگش داروي برنشيت و بيماريهاي شش است .
اندام هاي غذا :معده را توان مي بخشد . بندآور شكم است .نبق و به ويژه قوتش خونريزي حيض را بند مي آورد .
قرحه روده را علاج مي كند و اسهال را كه ناشي از ضعف معده باشد بند مي آورد .اگر با آب پز كنار حقنه كنند يا بنوشند همين تأثيرات را دارد .
سيلان زهدان را علاج مي كند .نبق تر و تازه همكار به ، زالزالك ، سيب و گلابي است يعني به اعتدال بخورند شكم را بند مي آورد و اگر زياد بخورند ، هضم نشود و مزاج از آن نفرت پيدا كند قي و اسهال شديد بدنبال دارد .

سدر

گويند لنج سدر است .لنج از درخت هاي تنومند ، بلند و به مصر انتقال داده شده است و در آنجا مزه آن تغيير كرده است .
ديسقوريدوس گويد :لنج درختي است كه در مصر مي رويد و ميوه اش خوردني است . گاهي نوعي از رتيل در اين درخت پديد مي آيد و به ويژه در لنج هاي اطراف صعيه .
گروهي پندارند كه اين درخت اول در ايران و سم بوده ، بعد از آنكه به مصر منتقل شده تغيير مزاج داده ، مزه اش دگرگون شده ،مي خورند و زياني ندارد .
خاصيت درماني :برگ كوبيده لنج را بر اندامي يا جايي كه خونريزي دارد مي گذارند نزيف را بند مي آورد .

سرخس نر

چيزي است كه به سرخس مي ماند ، بر درخت هاي كهنسال بلوط مي پيچد و از سرخس عادي كوچكتر و كم پرزتر است .ريشه هاي درآمده هم دارد كه در مزه اش تا اندازه اي شيريني همراه با تندي ، تلخي و گيرندگي حس مي شود و قوتي گنداننده در آن هست .
مزاج :بسيار گرم و خشك است .
آرايش: موي را باريك مي گرداند ، مي سترد و از بين مي برد زيرا هم عفوني است و هم تند .
مفاصل :گروهي عقيده دارند كه در علاج فلج و دهن كجي مفيد است .

سرمه

بهترين قسم سرمه ورقي است كه خرده هاي آن درخشندگي دارد ، خالص و بي آلايش است .بسيار زود مي شكند .
در مداواي قرحه مفيد است ، گوشت زائد را از بين مي برد . زخم را بهم مي آورد .براي علاج سوختگي سرمه و پيه تازه را مخلوط مي كنند و ضماد مي نمايند ، نمي گذارد بتركد و قرحه شود و اگر قرحه بشود سرمه مخلوط با موم و اسپيدان چاره آن است .
سر :خونريزي مغزي كه از پرده مغز باشد با سرمه بند مي آيد .
چشم : چشم را سالم نگه مي دارد و چرك زخم هاي چشم را از بين مي برد. فرزجه آن نزيف زهدان را متوقف مي نمايد .

سريش

ديسقوريدوس گويد :بعضي از مردم از اين رو اين گياه را سريش ناميده اند چون چسب مشهور را از آن مي گيرند .
برگ سريش به برگ گندناي شامي مي ماند .ساقه صاف دارد .
مزاج : گرم است .
خاصيت : گرمي مي دهد .
ورم و جوش :با قاوت مخلوط شود ورم نوخاسته گرم را فرومي نشاند .
قرحه :ضماد سريش در علاج قرحه بدخيم و پليد ، زخم و دمل هاي چركين ، سوختگي از آتش سودمند است .
آرايش :اگر بيمار داء الثعلب گرفته ، جاي موهاي ريخته را با پارچه پشمين ماساژ دهد و ضماد خاكستر سريش بر آن بگذارد مو را باز مي روياند .
اگر لكه سفيد بهك را در آفتاب با پارچه اي ماساژ دهند و بيخ سريش را با سركه بر آن بمالند لكه از بين مي رود .
سر :سريش را به تنهايي يا سريش مخلوط با كندر ، عسل ، آب انگور كهنه و مر بپزند و نيمه گرم در گوشي بچكانند كه بر عكس طرف دندان دردناك است درد دندان تسكين مي يابد .
آب بيخ سريش را با آب انگور كهنه قديمي و شيرين و با مر بپزند داروي درد گوش است .
چشم :همين دارويي كه براي درد گوش ذكر شد بر چشم بمالند در همه بيماريهاي چشم مفيد است .
سينه :دو مثقال سريش را با آب انگور كهنه سياه پرمايه انگوري بخورند در علاج درد جنين ،سرفه و سستي ماهيچه ها مفيد است ،بول و حيض را ريزش مي دهد .
بيخ سريش را با درد آب انگور كهنه بپزند و بر آماس پستان بگذارند بسيار خوب است .
زهرها : پادزهر حشرات موذي است . برگش سريش را بر جاي نيش حشرات بگذارند مفيد است .
اگر ثمر و گل سريش را با آب انگور كهنه بخورند بهترين علاج نيش كژدم
است .

سراج القطرب

گياهي است كه به زوفا نزديك است . تنها تخمش بكار مي آيد .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :بازكننده است و گيرندگي در مزاجش چيرگي دارد .خونريزي را از هر كجا باشد بند مي آورد .
قرحه :بهترين علاج زخم است .
سر :ضمادش خون دماغ را قطع مي كند .
نفس كش :خون برآوردن را بند مي آورد . بدان حقنه كنند علاج قرحه روده است .
زهرها :تخمش با آب انگور كهنه خورده شود پادزهر نيش عقرب است .
بعضي مي گويند تخم نوع بياباني را بر كژدم گذارند كژدم تخدير مي شود و نيش نمي زند .

سرو كوهي

مزاج :گرايش به گرمي و خشكي دارد و ثمرش نيز گرم و خشك است .
خاصيت :گرمي بخش ، لطيف و بادشكن است . در ثمرش قبوضيتي است كه در ساير اجزاء درخت نيست .
مفاصل :در علاج گسستگي ماهيچه سودمند است .
سينه : داروي درد سينه و سرفه است .
اندام هاي غذا :تنقيه كننده است و راه بندان ها را باز مي نمايد .با معده سازگار و نفخ معده را علاج است .
بول و حيض را ريزش مي دهد . علاج خفگي و درد زهدان است .
زهرها :گزند حشرات موذي را دفع مي نمايد . دود چوب ، ثمر و برگش حشرات و مگس را مي گريزاند .

سراوند

ديسقوريدوس گويد :نام زراوند نامي است قديمي و بعد از اين نام بعضي آن را «ارسطن »گفته اند كه به معني سرامد است و كلمه «لوخوس »را بدان افزوده اند كه به معني زن تازه زائيده است و به معني بافايده ترين دارو براي زن تازه زائيده مي باشد .
مزاج :همه انواعش گرم و خشك است .
خاصيت :زداينده ، لطافت بخش ، بازكننده ، نازك كننده و با كشش است . خار و پيكان ها را جذب مي كند .نوع درازش در زدودن و گرمي بخشيدن داراي مقام اول است و از اين رو در باز رويانيدن گوشت و بهبودي بخشيدن به قرحه تأثيرش از همه بيشتر است و اما در بقيه كنش ها غلتان آن مفيدتر
است .زيرا در باز كردن و نرم نمودن يكه تاز است و در گرمي بخشيدن با نوع دراز برابر يا اندكي كمتر است .
آرايش :بهك را مي زدايد ، دندان را جلا مي دهد . چرك را از دندان مي برد ، رنگ را رونق مي بخشد ، براي دندان غلتان آن از همه بهتر است .
زخم و قرحه :قرحه هاي پليد ، بدخيم و پوست انداز را تنقيه مي كند و گوشت مي روياند .براي باز آوردن گوشت نوع دراز آن بهتر از سايرين است .
اگر زراوند را با زنبق بر قرحه هاي گود و گنديده بگذارند چرك و ريم را از بين مي برد و گودي را پر از گوشت سالم مي كند .
مفاصل :همه انواع زراوند و به ويژه غلتان آن در علاج گسستگي ماهيچه مفيد است .جاي نقرس را با آن بمالند و از گسستگي ماهيچه جلوگيري مي كند .
اگر بيماران نقرس بخورند مفيد است .
سر :زراوند را با عسل در گوش بچكانند چرك گوش را پاك و شنوايي را تقويت مي نمايد و نمي گذارد دمل در گوش پديد آيد .
زراوند و فلفل كه با هم باشند ريختني هاي مغز را خارج مي كنند .
زراوند و به ويژه غلتان آن در مداواي برنشيت ، در تنقيه سينه ، در تسكين دادن پهلو درد اگر با آب مخلوط شود و بخورند سودمند است .
اندام هاي غذا :داروي سكسكه و همراه سكنجبين علاج طحال است .
گاهي زراوند را با سركه بر طحال بمالند بسيار مفيد است و در اين علاج ها غلتان آن از همه قوي تر است .
اندام هاي دفعي :خلط هاي بلغمي و مراري را بيرون مي راند و به مقعد فايده مي رساند .اگر زراوند دراز يا غلتان با مرو فلفل مخلوط شود و خورده شود در تنقيه زائده هاي زهدان ،پاك شدن خون تازه زائيده ، روان ساختن خون حيض مفيد است .
تب ها :داروي تب لرز است .
زهرها :پادزهر نيش كژدم است و به ويژه قسم دراز آن پادزهره اش بيشتر است .
اگر آن را با نوشابه هايي بنوشند يا آن را ضماد كنند و بر جاي نيش بگذارند حشرات و زهرها را دفع مي كند .

سركه

مزاج : سركه تركيبي از گوهر گرم و سرد است كه هر دو لطيفند و سردي آن چيرگي دارد .
خاصيت :بسيار خشكاننده است . در حالات خونريزي سركه مي خورند و بر جاي خون برآمدن مي پاشند مانع خونريزي مي شود .
سركه از آماس جلوگيري مي كند .
سركه نمك هضم است .ضد بلغم است . به نفع آنهاست كه مزاج صفرايي دارند و به زيان سودائيان .
آرايش :بازدارنده آماس است .سرايت غانغرينا را خنثي مي كند ، شفاي باد سرخ است چه بخورند چه بمالند .ورم را از زياد شدن باز مي دارد . داروي كژدمه است .علاج مورچگي و جمره است و بر پوست بمالند نمي گذارد مورچگي و جمره سبب آماس شوند .
زخم و قرحه :پشم را از سركه تر كنند و بر زخم بگذارند ورم نمي كند . سرايت قرحه واگير و گري و قوباء را از بين مي برد .
در علاج سوختگي از هر چيزي زود اثرتر است .
مفاصل : براي عصب خوب نيست .سركه و گوگرد را بر نقرس بمالند مفيد است .
سر :سركه را با روغن زيتون يا روغن گل مخلوط كنند و خوب به هم بزنند و پشم ناشسته را بدان تر كنند و بر سر گذارند سردرد گرم تسكين مي يابد .
سركه لثه را تقويت مي كند . خوردني يا ماليدني آن براي لثه خوب است و به ويژه اگر سركه با زاج بلوري حل شده باشد و در دهان بگردانند علاوه بر تقويت لثه دندان لق را محكم كند و خون از لثه آمدن را علاج مي كند .
بخار سركه حس شنوايي را تقويت مي كند ، كم شنوايي را از بين مي برد و صداهاي گوش را مي خواباند .
چشم :سركه و عسل را بر لكه هاي بدرنگ زير چشم بمالند مفيد است ولي بسيار سركه خوردن ديد را ناتوان مي كند .
سينه :به نفع زبان كوچك است .در گلو گردانيدن سركه مانع سرازير شدن خلط به گلو مي شود .
علاج افتادن زبان كوچك است .
نوشيدن سركه گرم كرده در علاج سرفه مزمن ، بلند نفسي و زالو بسيار مفيد است .
اندام هاي غذا :با معده گرم و تر سازگار است . اشتهاآور و كمك هضم است .معده را دباغ مي دهد و بخار سركه استسقا را تحليل مي برد .اما هميشه خوردنش ممكن است سبب استسقا شود .
اندام هاي راننده :زهدان را خنك مي كند . با سركه گرم كرده و نمك حقنه (حالتي مثل شياف و آمپول )كنند زخم واگير روده را علاج است اما بايد قبلاً حقنه نرم بعمل آيد و ليونت شكم حاصل شود .
زهرها :برجاي نيش حشرات ريزند مفيد است . براي دفع گزند افيون و شوكران بخورند مفيد است .سركه اي كه از انگور وحشي مي گيرند با نمك در گزيده سگ هار و غيره مفيد است .
در هر مسموم شدني خوردن سركه گرم كرده سودمند است .

سس صغير

گياهي است با ساقه اي ترد و زودشكن داراي گل و تخم هايي است به رنگ سرخ كه بسيار تيز و تندمزه است .هر چه در سرخي تيره تر باشد و در بو تندتر ، مرغوب تر است .
خاصيت درماني :بادشكن است و با مزاج پيران و نوپيران سازگار .
بيماري هاي سودا را از بين مي برد .
مفاصل :علاج ترنجيدگي است .
سر :در معالجه ماليخوليا و صرع سودمند است .
اندام هاي غذا :صفرايي مزاجان را آزار مي دهد و براي آنها قي آور است و تشنگي مي آورد .
اندام هاي دفعي :در بيرون آوردن بلغم مؤثر است .

سفيد آب

آنك را مي سوزانند خاكستري كه بدست مي آيد سفيد آب نامند و اگر در سوختن افراط شود آن خاكستر سرنج و لطيف تر مي گردد .
سفيد آب را بوسيله سركه و نمكها و ساير چيزهايي كه در كتاب هاي طبي آمده است به دست مي آورند .
مزاج :سرد و خشك است . سفيدآب سركه اي لطافتش بيشتر و ژرف و رونده تر است .
دمل و جوش :ورم هاي سخت و سرد را نرمي مي بخشد .
زخم و قرحه :سفيدآب را با مرهم مي آميزند زخم قرحه را پر مي كند و گوشت را مي روياند .سفيدآب و به ويژه سرنج ، گوشت بد را مي خورد و باز آوردن گوشت آن از سفيدآب بهتر است .
چشم :در علاج جوش هاي چشم سودمند است .
اندام هاي دفعي :جزء داروهاي ترك مقعد و بسيار سودمند است .
زهرها :سفيدآب سم است .

سقاني

ممكن است شكر تيغال باشد .
اندام هاي دفعي :در تنقيه كليه نظير ندارد .
زهرها :كارساز گزيدگي سگ هار است .
سقمونيا (محموده )
بهترين محموده آن است كه بي آلايش ، كبودرنگ مايل به سپيدي و همرنگ صدف صاف باشد .زود در دست خرد مي شود همين كه در آب حل شد آب را همرنگ شير مي سازد و براي بكار بردنش بهتر آن است كه آن را در داخل سيب بر آتش بريان كنند و با آب كرفس بياميزند تا هيچ خطري در بر نداشته باشد .
مزاج :گرم و خشك است و گرمي آن از خشكي بيشتر است .
خاصيت :زداينده و گدازنده و دشمن معده و كبد است .
آرايش : لك و پيس و برص و لكه هاي سياه صورت را مي زدايد .
زخم و قرحه :با عسل و روغن زيتون بپزند و ضماد كنند و بر زخم بگذارند مفيد است .
جوش :با سركه بر گري چركين بمالند خوب مي شود .
مفاصل :با سركه و سوسن ضماد شود درد مفاصل و سرين را از بين مي برد و در علاج بيماري اعصاب مفيد است .
سر :بيخ گياه و افشره آن با سركه و روغن گل سردرد را دوا مي كند . محموده را با سركه و روغن گل مخلوط كنند و بر پيشاني كسي كه سردرد هميشگي دارد ببندند خوب مي شود .
سينه :قلب را مي آزارد .
اندام هاي غذا :با معده و كبد هيچ سازگار نيست و بسيار زيان در
بر دارد.
افسردگي مي آورد .دل بهم خوردن و تشنگي و بي اشتهايي به دنبال دارد .اصلاحش با يك برابر تخم كرفس و انيسون است .
دراسهال دادن زرداب بسيار فعال است .اما اثرش در مملكتي و از هوايي به هوايي فرق دارد .
اگر به اندازه ي كم از محموده كهنه خورده شود بول را ريزش مي دهد ولي اسهال نمي دهد و اگر با الوا يا با لوبيا گرگي و نمك و تخم هاي خوشبو بسيار كم آن همين كار را مي كند .
زهرها :خوردنش يا ماليدنش بر اندام پادزهر نيش كژدم است .

سكبينه

درخت سكبينه خودش بهره اي ندارد و هر چه هست در انگم آن است .
تا متراكم و صاف تر باشد و رنگ رويه اش سرخ مايل به سفيدي و رنگ دروني اش سفيد مايل به سرخي باشد و زودتر در آب حل شود بهتر است و هر آنچه از اصفهان آورند بسيار خوب است .
اما نوعي كه با زرد سفيد شبيه است و يا با زرد مخلوط شده باشد بد است .
مزاج : گرم و خشك است .
خاصيت : گدازنده ، لطافت بخش ، بادشكن ، گرمي بخش و زداينده است .
آرايش :سكبينه را در خوراك بريزند رنگ را زيبا مي كند .
مفاصل :در علاج فلج و گسستگي ماهيچه و وترهاي ميان ماهيچه مفيد است .
سكبينه را بخورند يا حقنه كنند مواد ماندگار در سرين را اسهال مي دهد و درد سرد مفاصل را دوا مي كند .
سر :داروي صرع است و سردرد سرد و ناشي از باد را تسكين مي بخشد .
چشم :در چشم بكشند تم را از چشم مي راند ، آماس پلك را فرو مي نشاند و لكه هاي داخل چشم را مي زدايد .در علاج آب در چشم آمدن بهترين دارو است .
سكبينه را در سركه بسايند و بر ورم جو ماننده پلك بگذارند از بين مي رود و قرحه هاي چشم را درمان كند .
سينه :سكبينه را با آب فيجن فشرده بخورند در علاج سينه درد ، پهلودرد ، سرفه هميشگي و بدتنفسي مفيد است و سينه را از خلط هاي نارسيده پاك مي گرداند .
اندام هاي غذا :در علاج استسقا خوب است .آب زرد را بيرون مي ريزد . از سكبينه و بادام تلخ يا به جاي بادام تلخ ، فيجن را با عسل يا نان گرم ضماد سازند درد كبد را از بين مي برد .بخورند يا حقنه كنند در علاج قولنج ، درد و پيچش روده و از بين بردن سنگ گرده و مثانه مفيد است .
سكبينه شهوت انگيز است .حيض را ريزش مي دهد . شكم را ملايم و نرم مي كند.خلط لزج و آب زرد را بيرون مي ريزد و براي زهدان مفيد است .
تب ها :در تب هاي هر روزه سودمند است .
زهرها :بر پوست بمالند پادزهر نيش حشرات و ضد سم خوردگي است و در اين زمينه از بارزد بسيار مؤثرتر است .

سلق

ديسقوريدوس گويد :دو نوع هست يكي سفيد و يكي سياه .
مزاج :به عقيده بعضي خشك و گرم است و بعضي مي گويند سرد است . ولي درست اين است كه مزاجش مركب است اما در تر مزاجي بيخش اختلافي نيست .
خاصيت :ماده بوره اي دارد ، لطافت بخش و گدازنده است و در باز كردن بندآمده ها از سوسن قوي تر است .
نرمي بخش است .سلق سياه به ويژه اگر با عدس باشد قبض است .
ماده بوره اش گدازنده و خاكي اش گيرنده است .همه انواع آن كم غذا است .
آرايش :افشره آن و آب پز برگش ترك هاي ناشي از سرما را دوا مي كند .
در علاج داء الثعلب سودمند است . اگر لكه هاي سياه صورت را اول بوسيله ي نطرون بشويند و بعد برگ سلق بر آن گذارند سود مي بينند . افشره سلق زگيل ها را بر مي كند . قاتل شپش است .
ورم :سلق در آب جوشيده را بر ورم بگذارند تحليل مي برد و پخته
مي گرداند .سلق را چنان كه هست بر زياده گوشت ها بگذارند مفيد است . ضماد سلق و سوسن را بر ورم گرم بگذارند مفيد است .
قرحه :برگ در آن جوشيده سلق داروي سوختگي است و اگر با عسل مخلوط بشود و بر پوست بمالند علاج (بيماري ويروسي پوستي )است و ضمادش زخم چركي را بكلي بهبودي مي بخشد .
سر :آب سلق را با زهره كلنگ در بيني كنند كج دهني را خوب مي كند و زخم بيني را از بين مي برد .
آب نيم گرم سلق را در گوش بچكانند درد تسكين مي يابد .آب سلق را سرشويه كنند سپوسه را از بين ببرد .
اندام هاي غذا :بيخ سلق كه ماده بوره اي در آن زياد است براي معده بسيار بد است . هر معده اي هر چند قوي باشد از سلق به كزكز مي افتد و سوزش حس مي كند .
سلق كم غذا است و به تنهايي و به ويژه اگر با خردل و سركه باشد در باز كردن بندآمده هاي كبد و طحال مفيد است .
سلق سياه و به ويژه اگر با عدس باشد بندآورنده شكم است . بي شك اگر سلق در آث آنقدر بجوشد تا از هم بپاشد قبوضيت مي آورد . با آبش حقنه كنند رسوبي درد را بيرون مي ريزد .
هر نوعي از سلق سبب باد و قرقر مي شود و پيچش و درد شكم بدنبال دارد . اما اگر سلق با غذا خورده شود در قولنج مفيد است .

سومقوطون

مي گويند هميشه بهار و از تيره مهر گياه است .
مزاج :سرد و خشك است ، رطوبتي معتدل الحراره دارد و لطيف و تكه كننده است .لزجي پياز دشتي را دارد كه گدازندگي اش از آن است و تا اندازه اي جمع كننده و گيرنده است ليكن سردي و خشكي در مزاجش چيرگي دارد .نه بو دارد و نه چندان شيرين است . آب دهان را گرد مي آورد و اجزاي گوشت را در ديگ چنان بهم مي آورد كه گويي يكپارچه شده است .
مفاصل :آب پزش داروي گسستگي در پي ،وسط هاي ماهيچه ها و كناره هاي ماهيچه ها است و نمناك ها را بهم جوش مي دهد .
سينه :زبري گلو را از بين مي برد . خون برآوردن را بند مي آورد . با عسلاب باشد شش را مي پالايد .در علاج قرحه روده ، پوست اندازي روده ( سحج )فتق آبي روده ،درد گرده ، سودمند است و مي گويند خونريزي حيض را بند مي آورد .

سوس (مهك ، شيرين بيان )

مزاج :بيخ مهك مزاجش معتدل است و اگر به طرفي گرايش پيدا كند رو به حرارت و رطوبت است .
ورم :افشره و بيخش داروي كژدمه مي باشند .
قرحه :افشره اش براي زخمها بد نيست و مفيد است .
چشم :بيخ مهك و افشره اش داروي ناخنه و افشره اش مؤثرتر است .
سينه :فصبه الريه را نرم مي كند . ريه را مي پالايد ، به نفع شش و گلو است و صدا را صاف مي كند .
اندام هاي غذا :آبش تشنگي را فرو مي نشاند و براي التهاب معده داروي خوبي است .
علاج سوزش بولي ، قرحه گرده و مثانه و گري مثانه است .
تب ها :در تب هاي كهنه مفيد است .

سوسن كوهي

مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :خون را به زير پوست مي كشاند ، زداينده قوي است ، در علاج ورم و دردهاي سرد و باد و بادكردگي مفيد است .
مفاصل :ضماد بيخ و برگش در عرق النساء و درد مفاصل سودمند و درد سرد مفاصل و گسستگي ماهيچه را درمان مي كند .
سينه :با عسل باشد و بليسند در علاج خون برآوردن كمك است .
سر :سردرد مي آورد .
اندام هاي راننده :آب پز بيخش و به ويژه شربتش بول و حيض را ريزش مي دهد .
زهرها :سوسن كوهي و به ويژه نوع مصري آن پادزهر حشرات موذي
است .

سيسارون

چوب گياه سياه دانه است و تلخي و گيرندگي دارد .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :گدازنده و اندكي قبض است .
اندام هاي غذا :آب پز بيخش براي معده مفيد است .
آب پز بيخش بول را ريزش مي دهد .

سيون (ترتيزك آبي )

سيون همان قرت العين است .گياهي است كه در آب هاي راكد پيدا است و نوعي بوي خوش دارد .خام و پخته اش در علاج سنگ سودمند است .

سيساليوس (كاشم )

برگش به برگ رازيانه مي ماند و از برگ رازيانه ستبرتر و ساقه اش زبرتر است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :كاشم و بيخ و تخمش گدازنده ، لطافت بخش و بادشكن است . دردهاي ناپيدا را تسكين مي دهد .بلغم بند آمده را مي گدازد .چهارپايان از آن بخورند بهره بسيار مي دهد .با آب انگور كهنه بخورند ضد سرما است و اگر با فلفل باشد براي سرما خوب است اما پلك را زيان مي رساند .
مفاصل :براي درد پشت خوب است .
سر :بهترين داروي صرع و سبك عقلي است .(كند ذهني )
سينه :كاشم و به ويژه بيخ و تخمش كه با هم باشند در علاج برنشيت ، دشواري نفس ، نفس بلندي و سرفه مزمن ،بسيار مفيد است . اگر بيخ كاشم را با عسل درآميزند معجون شود و بليسند سينه را از رطوبت هاي لزج پاك مي نمايد .
اندام هاي غذا :بادشكن است . دردهاي دروني را درمان مي كند . كاشم و به ويژه بيخش در هضم غذا كمك مي كند . با معده سازگار است . پيچش و درد روده كه ناشي از بادكردگي باشد علاجش با كاشم است .
زايمان انسان و حيوانات را آسان مي كند . داروي عسر بول است . در مداواي درد زهدان و خفگي زهدان و دردهاي دروني مفيد است .
اگر به مدت ده روز هر روز افشره ساقه اين گياه و تخمش را در سيكي بريزند و بنوشند درد گرده بر طرف مي شود .
كاشم عموماً براي گرده خوب است .خوردنش علاج چكميزك است ، حيض را ريزش مي دهد و در دردهاي ناپيدا مفيد است .
تب ها :گويند براي مداواي تب بلغمي بد نيست .

سيب

از همه معتدل تر سيب شامي است .
مزاج :سيب بي مزه سردي و تري بيشتر دارد .
خاصيت :سيب و به ويژه برگش بازدارنده زائده ها است .
ورم و جوش :برگ و افشره آن علاج ورم گرم نوخاسته و مورچگي است .
قرحه :برگ و الياف سيب و افشره آن گيرنده قرحه را بهم مي آورد .
مفاصل :هميشه خوردن و عادت كردن به خوردن سيب به ويژه بهاري آن درد عصب در پي دارد .
سينه :سيب و به ويژه سيب خوشبوي شامي و شيرين ، خوشبو و ترش آن قلب را توانا مي كنند .
اندام هاي غذا :ضعف معده را درمان مي كند .
تب ها :سيب نارس سبب تب مي شود .

سير

چندين نوع است :كاشتني كه مشهور است .گندنايي كه قوتش مركب از قوت سير و گندنا است .
سير بياباني تلخ و گيرنده است و آن را سير مار هم مي گويند .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :ملين ، بسيار بادشكن ، زخم آور پوست .
آرايش :سير را با آب پز پونه كوهي بخورند و بر تن بمالند شپش و رشك را ريشه كن مي كند .خاكستر سير را با عسل مخلوط كنند .بهك و لك خوني زير پلك را مي زدايد و داروي كم بودن مو است كه از مواد متعفن بهم آمده است .
جوش :سير دمل هاي باطني و ناپديد را باز مي كند . خاكسترش داروي جوش ها است .
زخم و قرحه :پوست را زخم مي دهد . خاكستر سير با عسل داروي قوباء و گري تر است .سير بياباني را تا تر است بر زخم بدخيم بگذارند زخم را بهم مي آورد .
مفاصل :داخل كردن مانند آمپول و شياف سير در علاج بيماري اعصاب مفيد است .
سر :سير مايه سردرد مي شود .سير كفيده و در آب پخته داروي دندان درد است . آب پز سير را در دهان گردانند درد دندان تسكين مي يابد ، به ويژه اگر با كندر مخلوط باشد .
چشم :ديد را ناتوان مي كند و سبب جوش هاي داخل چشم مي شود .
سينه :سير پخته گلو را صاف مي كند و داروي سرفه مزمن است . درد سينه و سردي را دوا مي كند و زالو را از گلو بيرون مي آورد .
اندام هاي غذا :سير و زيتون و هويج را با هم بپزند در علاج شكم گندگي داروي بسيار خوبي است .
اندام هاي راننده :در آب پز برگ و ساقه سير بنشينند بول و حيض ريزش مي يابد و بچه دان بيرون مي آيد و اگر آب پزش را بخورند يا بدان (داخل كردن مانند آمپول و شياف كنند) باز همين تأثيرات را دارد .سير را بكوبند و با عسلاب بخورند بلغم را بيرون مي آورد .داروي كرم است و ملين .سير به علت اينكه گدازنده و خشكاننده است شايد براي غريزه جنسي خوب نباشد ، اما اگر سير را چندان در آب بجوشانند تا تنديش از بين برود شايد در باقيمانده اش گرمي اندك بماند و بخشكاند و مواد بلغمي را در مزاج بلغمي به باد مبدل سازد و غريزه جنسي را دگرگون كند .
زهرها :اگر سير را با آب انگور كهنه بخورند پادزهر نيش حشرات و پادزهر نيش مار است و همچنين در سگ هار گزيده مفيد است .

سير بياباني

از سير كاشتني بسيار ريزتر است .برگ و ساقه اي دارد كه بر ساقه گلي سفيد رنگ پديدار است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :لطيف و زداينده و باز كننده است .
زخم و قرحه : زخم هاي بزرگ و پليد را خوب مي كند .
مفاصل :در علاج گسستگي ماهيچه داروي خوبي است .

دارچين

چندين نوع دارچين هست و نام هاي متعدد دارد .دارچين خوب كه به سياهي مي زند ، كوهي و ستبر است (غليظ ).دارچين سفيد و سست كه ريشه اش از هم پاشيده ،سياه رنگ و صاف است و كمتر گره دارد .
دارچيني كه به رنگ سبز مايل و مزه اش همان مزه (سليخه ، دارچين ختايي )،پوستش به پوست آن شبيه و به رنگ سرخ است كه اين نوع تا مدتها قوتش مي ماند و به ويژه اگر كوبيده شود و بوسيله محلولي قرص گردد .
بهترينش آن است كه بوي خوش دارد و تند مزه است و زبان را نيازارد . رنگش صاف و بدون آميزه است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :همه دارچين ها گرمي بخش ، باز كن ، زداينده عفونت ، بسيار لطيف ، جذب كننده هستند و علاج همه نيروهاي تباه ، خلط هاي زنگاري و فاسد مي باشند .
روغن دارچين گدازنده ،بسيار گرم و تحليل برنده است .
آرايش:محلول آن را بر لكه ها و نقطه هاي عدسي مي مالند و با سركه علاج جوش هاي شري است .
زخم و قرحه :در مداواي اگزما وزخم ها مفيد است .
مفاصل :در علاج لرزه روغن دارچين تأثيري عجيب دارد .
سر :براي زكام خوب است .روغنش سرگراني مي آورد . دماغ را مي پالايد و رطوبت هاي دماغ را بر مي چيند . مسكن درد گوش است .
چشم :خوردن و به چشم كشيدنش تم و تيرگي چشم را مي برد و رطوبت غليظ چشم را مي زدايد .
سينه :داروي سرفه است . سينه را مي پالايد . ورم ها را مي رساند. كبد ، بندآمدني هاي كبد را باز مي كند و كبد را توان مي بخشد .
اندام هاي غذا :رطوبت معده را بر مي چيند ، معده را قوي مي كند و داروي استسقا است .
اندام هاي دفعي :دارچين را با كمي روغن زيتون ، موم وزرده تخم مرغ مخلوط كنند درد و ورم زهدان و كليه را دوا مي كند . اگر تنها باشد قوتي بيش ازلازم دارد و سفتي به بار مي آورد .
دارچين بول و حيض را براه مي اندازد . اگر با زيره سياه باشد علاج بواسير است .
تب ها :براي تب و لرز مفيد و به ويژه اگر روغنش را به تن بمالند بهتر است .
زهرها : ضد حشرات موذي است .
اگر با مر باشد پادزهر كژدم است .

دارچين ختايي

چندين نوع دارچين ختائي هست :نوعي سرخرنگ ، خوشبو و خوشمزه است .
نوع دوم مزه اش مزه فيجن است .نوع سوم مايل به بنفش است و بوي گل سوري مي دهد.نوع چهارم سياه رنگ ،بدبو ،پوستي نازك و تركيده دارد. نوع پنجم رنگش مايل به سفيدي ، بوي گندنا مي دهد .
نوع ششم لوله هاي باريك و توخالي دارد .
بهترين نوعش آن است كه رنگش سرخ روشن ، صاف و هموار ، چوبش مستطيل ، لوله اش ستبر ، سوراخ ميان لوله اش تنگ ، زودشكن ، پرمايه ، خوشبو و زبان گز باشد .زبان را جمع كند . نوع سياه آن بد است و ممكن است الياف آن را بكار برد ليكن از چوبش بهره اي به دست نمي آيد .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :بادهاي متراكم را مي پراكند ، اندكي قبوضيت دارد .زياد تند است ، بسيار لطيف است و تندي را تكه تكه مي كند .از قبوضيتي كه دارد كمك مواد گيرنده و از تحليلي كه در اوست كمك مواد اسهالي است و چون گدازنده و گيرندگي و لطافت دارد اندام ها را تقويت مي نمايد .
ورم :ورم هاي سرد و گرم دروني را مي گدازد.
قرحه :با عسل بر قرحه نرم بمالند مفيد است .
چشم :از آنجا كه داراي نيروي گيرنده و تحليل برنده است در داروهاي چشم كارآمد است .
سينه :با سينه سازگار است .
اندام هاي غذا :شربت دارچين ختابي يا آب انگور كهنه اي كه با دارچين ختايي آميخته شده براي كبد و معده خوب است .
بول و حيض را ريزش مي دهد به ويژه اگر سبب بند آمدن خلط غليظ باشد تأثيرش بسيار است .درد گرده و آبدان را تسكين مي دهد .در آب پزش نشينند در علاج فراخ شدن زهدان و لغزيدن زهدان مفيد است .دود دارچين ختايي و خوردن آب پز آن نيز در علاج بيماريهاي زهدان كه ذكر شد سودمند است .
زهرها : براي دفع گزند از نيش مار مي خورند .

داركيسه

عبارت ازپوست درختي است كه ازهندوستان مي آورند و بسيارقابض است. خاصيت :قابض است .
اندام هاي سينه : در علاج خون برآوردن ، سينه پهلو مفيد است و صدا را صاف مي كند .
اندام هاي دفعي :علاج زخم هاي روده است .

دارشيشعان ، قندول

ديسقوريدوس گويد :برخي آن را (فسعانن )و سريانها (وباكسبين )و ايرانيان دارشيشعان مي نامند . درختي است كه چوبي غليظ دارد و از اين غلظت آن را زبر شناخته اند .خارهاي بسيار دارد . عطاران دارشيشعان را در برخي از مرهم ها بكار مي برند .
بهترينش سنگين وزني است كه اگر آن را پوست بگيري به رنگ سرخ مايل به بنفش مي نمايد و بو و مزه خوش دارد .
آنچه سفيد و بي بو است خوب نيست .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :مي گدازد ، مي گيرد ، بادشكن است ، ريزش خون و رطوبت را بند مي آورد و گند را مي زدايد .
زخم و قرحه :داروي زخم هاي ساري و گنديده است .
مفاصل :در علاج سست شدن پي ها بسيار مفيد است .
اندام هاي سر :فتيله اي از دارشيشعان بوي بد بيني را از بين مي برد . مزمزه با آب پز آن جوش هاي درون دهان را خوب مي كند و دندان ها را نگاه مي دارد .
سينه :آب پز آن مانع خون برآوردن مي شود .
اندام هاي غذا :باد معده را از بين مي برد .
اندام هاي دفعي :آب پز آن شكم را بند مي آورد و باد روده ها را مي برد و علاج بي اختياري ادرار است .
اگر آن را بر قرحه هاي ميان مقعد و بيضه بپاشند سفتي آنها را نرم و از سرايت آنها جلوگيري مي كند .

داروش

معروف است . ميوه اش نخود سياه است . تماماً مستدير نيست .چين هايي دارد كه اگر بشكنند بدست مي چسبند .
گياه داروش انگل درختان بلوط و سيب و گلابي مي شود .
قوت آبي و هوايي در آن بسيار بسيار است .
بهترش شاداب و صاف است كه درون آن به رنگ تيره و بيرون سبزرنگ باشد.مي كوبند ، مي شويند و مي پزند .
مزاج :گرم و خشك .
خاصيت :تحليل برنده است ، رطوبت هاي پرمايه را از ژرفا جذب مي نمايد ،مي گدازد و نرمي مي دهد .
آرايش :اگر با زرنيخ بر سر ناخن تباه بگذارند آن را بر مي كند .
دمل و جوش :تنها و به ويژه اگر با آهك باشد داروي ورم هاي سرد و جوش هاي خارشي و شبانگاهي مي باشد .
زخم و قرحه :قرحه هاي كهنه و زخم هاي بد را نرم مي كند .
مفاصل :اگر با هم وزن خود رازيانه و همان اندازه موم باشد مفاصل را نرمش مي دهد .
سر :مخلوط آن با رازيانه و موم داروي ورم هاي سرد پشت گوش است .
اندام هاي غذا :اگر با چيزهاي قوي از قبيل آهك باشد و بر طحال بگذارند ورم طحال را از بين مي برد .

درمنه

سه نوع درمنه هست :رومي ، تركي و ارمني . بهترينش درمنه ارمني است .
مزاج :گرم و خشك .
خاصيت :همه انواعش تكه كننده ، بادشكن و گيرنده است .
آرايش :خاكسترش مخلوط با روغن زيتون يا روغن بادام در كم بودن مو مفيد است .روغنش موي ريش را زود مي روياند .
ورم و جوش : ورم و دمل را تسكين مي دهد .
قرحه :خوره و سودا را مانع مي شود .
سر :مايه سردرد است .
چشم :آبش علاج رمد است .
اندام هاي نفس :علاج دشوار نفسي است .
اندام هاي راننده :داروي كرم و كرم كدو است . بول و حيض را ريزش مي دهد .
دردار ، درخت پشه
مزاج : سرد است .
خاصيت : مي زدايد ، قبض است و در غلاف ميوه اش رطوبت هست .
آرايش :صورت را زيبا مي كند و جلا مي دهد .
رخم و قرحه : از اين رو كه قبض است و زداينده دردار و به ويژه پوست درخت آن را اگر بسايند و گرد آن را بر گري چركين بپاشند ،يا بر زخم ها بگذارند مفيد است .زخم ها را بهم مي آورد .
ريشه و برگ آن را بپزند و بر استخوان شكسته بمالند سودمند است .
اندام هاي دفعي :پوست ستبر آن را يك مثقال با آب سرد يا آب انگور كهنه ريحاني بخورند بلغم را خارج مي كند .
ديسقوريدوس گويد :دردار درختي بيد مانند است .اهل شام آن را دردارو و اهل عراق درخت پشه مي نامند .
غوزه باد كرده انار مانند بيرون مي آورد كه در آنها رطوبتي هست و آن رطوبت پشه آفرين .هر گاه آن را بشكافند پشه بيرون مي آيد .همچنين رطوبتي در پوست آن درخت هست كه هرگاه خشك شود جانوري بوجود مي آورد كه شبيه به پشه است .
برگ سبز دردار را اگر بپزند خوردني است .
خاصيت :قبض است و زداينده . پوست و بيخش نيز تقريباً همين خاصيت را دارد .
آرايش : رطوبت غوزه دردار صورت را جلا مي دهد .پوستش با سركه برص را از بين مي برد .
زخم قرحه :پوست دردار را بر جاي ضربه و بر زخم ها ببندند سودمند است .
همچنين برگ ، پوست و شكوفه اش داروي زخم هاست . چيزي آرد مانند از پوسته اش پراكنده مي شود كه آن هم براي زخم ها مناسب است ، ساييده پوست و آن گردي كه از پوستش بر مي خيزد علاوه بر
به هم آوردن زخم ،مانع سرايت زخم هاي پليد مي شود ، به ويژه اگر با هم وزن خود انيسون پخته معجون شود بسيار مؤثرتر است .
مفاصل :آب پز بيخ و برگش را بر استخوان شكسته بمالند مفيد است .
اندام هاي دفعي : پوست آن را پخته يا با آب سرد بخورند بلغم را بيرون مي آورد .

درونه

عبارت است از قطعات چوبي و ريشه اي به اندازه بندهاي انگشت و كوچك تر ، با درون سفيد وبيرون خاكي رنگ كه سخت و سنگين است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :باد را پراكنده مي كند .
سينه : قلب را توان مي بخشد و بهترين داروي خفقان است .
اندام هاي دفعي : بادهاي زهدان را از بين مي برد .
زهرها :خوردنش يا با انجير ضماد شود پادزهر كژدم و رتيل ، ساير سم هاست .

دراج

پرنده اي است مشهور .گوشت دراج از گوشت كبك و انواع كبوتر بهتر است . از گوشت تذرو معتدل تر ، لطيف تر ، خشك تر و از آن گرمي اش كمتر است .
سر : گوشت دراج مغز را افزايش مي دهد و هوش را فزوني مي بخشد .
اندام هاي دفعي : گوشت دراج در زياد نمودن آب پشت بسيار مؤثر است .

درخت غار

برگ و دانه غار به منظور دارويي بكار مي رود . دانه اش از همه اجزاء آن دارويي تر است .
مزاج :گرم و خشك .
مفاصل :در علاج سستي پي و فلج و دهان كجي مفيد است .
سر :ساييده اش عطسه آور است .
اندام هاي غذا :داروي ورم هاي كبد و طحال است .
در علاج قولنج سودمند است .

دند

دند چيني مانند پسته و دند كنار آبي مانند كرچك سرخ نقطه هاي سياه دارد .
دند هندي از دند چيني كوچك تر و از ساحلي بزرگ تر است . مغزش گرد رنگ مايل به زردي است .
خاصيت عجيبي دارد .مغز دند در رستنگاه خود باقي مي ماند ولي در غربت بتدريج كاهش مي يابد تا به كلي نابود شود .
نوع چيني آن بهتر ، قوي تر و نوع هندي آن در درجه دوم است . دند ساحلي بد و در تأثير كند است ، افسردگي و شكم درد و پيچش روده مي آورد . بايد دند را با آهن شكست و نبايد بر آن لب زد چون رنگ لب را مي برد و لكه سفيدي مانند برص بوجود مي آورد .بعد از آنكه پوست را شكستند زبانه اي پديد مي آيد باريك به وزن نيم حبه ، بايد آن پوستك زبانه را انداخت و مغز را بدست آورد .مزاج :بسيار گرم
آرايش :اگر دند را در آب خيس كنند تا نرم شود و با آن آب استفراغ كنند سياهي مو را نگه مي دارد .
مسهلي است بسيار قوي و رطوبت و سودا و بلغم داخل مفاصل را بيرون مي آورد .

دود

گوهري است خاكي و لطيف .دودها در گوهر متفاوتند ، چون از گوهر خاكند هم خشكي مي دهند و هم اندكي گوهر آتشي دارند .
قوي ترين دودها به ترتيب اولويت : دود قطران ، دود قيرتر ، دود ميعه = استرك ، دود مر ، دود كندر و دود بر درخت سقز .
خاصيت : رساننده و تحليل برنده .
چشم :دود كندر و دود ثمر درخت سقز از داروهاي چرك چشمند و نمي گذارند مو از چشم درآيد .آماس و سرخ شدن پلك را علاج مي كنند .
داروي خوره چشم و رطوبت هايي است كه با رمد نباشد .
جوش هاي چركين اشك ريز را مداوا مي كنند .

دوسر

اين گياه برگش به برگ گندم شبيه است ، ليكن از برگ گندم نرم تر است .
تخمش دو يا سه پرده دارد . چيزي مو مانند بر آن هست .
از تخمش افشره مي گيرند و نگاه مي دارند كه از خود گياه بهتر است .
مزاج : گرم و خشك
خاصيت : گدازنده و خشكاننده است .
دمل و جوش :ورم هايي را كه در راه سخت شدن هستند نرم مي كند و از سفت شدن باز مي دارد .
آرايش :كم بودن مورا شفا مي دهد .
چشم :داروي (غرب ) است .

ذيحه و خرم

دارويي است ايراني و آن را ذيحه و خرم گويند .
اندام هاي سر :براي حافظه ، ذهن و هوش سودمند است

رازيانه

تخمش به تخم كرفس مي ماند .
مزاج :رازيانه بياباني بسيار گرم و خشك تر از كاشتني آن است .
خاصيت :بند آمده را باز مي كند .
چشم :رازيانه و به ويژه شيره اش ديد را قوي مي كند .
سينه :رازيانه سبز و به ويژه كاشتني با ترنجبين شير پستان را افزايش مي دهد .
اندام هاي غذا :با آب سرد بخورند براي دل بهم آمدن و التهاب معده را مفيد است .
اندام هاي راننده :رازيانه و به ويژه بياباني اش سنگ را خرد مي كند .
تب ها :در علاج تب هاي مزمن مفيد است .
زهرها :پادزهر نيش حشرات است .
بيخش را بكوبند و برگزيده سگ هار بمالند مفيد است .

رته

فندق هندي است و ثمري دارد به بزرگي فندق .
مزاج :گرم و خشك
ورم :با سركه بر خنازير بمالند مفيد است .
قرحه :داروي گري و خارش است .
مفاصل :بادآزار دهنده ي پشت را از بين مي برد .
سر :در علاج سردرد ، بيهوشي ، گيجي ، صرع ، ديوانگي و ماليخوليا سودمند است .بايد آن را به بيني بكشند .
چشم :افشره و به ويژه افشره قسم كوچكش را در چشم بكشند ، در علاج آب چشم مفيد است .
اگر با آب مرزنگوش به بيني بكشند چشم درد (سبل )و تيرگي چشم را علاج مي كند .با سرمه به چشم بكشند براي لوچ خوب است .
سينه :در معالجه ذات الجنب سرد ، برنشيت ، سرفه مزمن و خون برآوردن مفيد است ، زيرا نوعي گيرندگي دارد .
اندام هاي غذا :در علاجي قي و اسهال شديد مفيد است و معده سرد را سر حال مي آورد .
اندام هاي راننده :خوردنش درد زهدان را درمان مي كند . از محلولش بردارند حيض را ريزش مي دهد .
اگر افشره اش را بخورند علاوه بر راه انداختن حيض مراره سودايي و بلغم و مواد آبكي و صفرا را بدون هيچ فشاري بكلي از بدن بيرون مي ريزد و تا حدي است كه برص و يرقان و لكه هاي سياه پوست و غيره را نيز شفا مي دهد و قولنج را تحليل مي برد .
تب ها :در علاج تب ها مفيد است .
زهرها : پادزهر نيش كژدم و رتيل است .

روناس

تلخ است و با ملايمت مي زدايد .
آرايش :با سركه مخلوط باشد و به پوست بمالند بيماري ويروسي لك و پيس سفيد و آثار زشت پوست را مي زدايد .
مفاصل : با عسلاب بخورند در علاج بيماري اعصاب و فلجي كه زيان به حس رسانيده مفيد است .
اندام هاي غذا : ثمرش را با اسكنجبين خورند علاج ورم طحال است ، كبد را مي پالايد و طحال كبد را تقويت مي كند .
اندام هاي راننده :در ادرار بول چنان قوي است كه شايد خون با بول بيرون بريزد.كسي كه اين دارو را مي خورد بايد هر روزه تن خودرا شستشو دهد .
روناس را بردارند حيض را ريزش مي دهد .
زهرها :شاخ و برگش پادزهر حشرات موذي است .

روغن

نيازي به تعريف ندارد . روغن كرچك وروغن ترب يك تأثير دارند و هر دو گدازنده هستند .روغن كرچك از روغن ترب قوي تر و روغن ترب از روغن كرچك گرم تر و شبيه روغن زيتون كهنه است .
مزاج :روغن ترب گرم و خشك است .
روغن سوسن و ياسمن گرم و خشك هستند .
روغن گزنه ، كاجيره و نرگس گرم و تر هستند .
روغن هيري ، حب البان و بادام تلخ تر هستند .
روغن شاخه تاك و روغن گل وسيب در سردي رساني و قبضي بهم نزديكند و روغن به هم همين حال را دارد .
روغن بابونه حرارت معتدل دارد و روغن شبت شبيه آن است و گرم تر است.
روغن نرگس در اثر بخشي شبيه روغن شبت است ليكن بويي تندتر از بوي روغن شبت دارد .
روغن شبت با سر سازگار نيست .
روغن بنفشه قبوضيت ندارد .ولي كمي سرد است .
روغن سداب گدازنده است .
خاصيت :روغن بادام و به ويژه بادام تلخ باز كننده است .
روغن سيب و به هم قبض و هم سردي بخشند .
روغن بابونه مسكن درد ، برنده غلظت ، تراكم و تحليل برنده بخار است .
روغن سوسن ملين است .اندام ها را توان مي بخشد ، رساننده است و درد را تسكين مي دهد .روغن آس اندام ها را محكم مي كند ، از روغن «به » سردي بخش تر است و ماده هاي تراونده را باز مي دارد .
روغن سداب همانند روغن غار باد را به كلي از بين مي برد ، از روغن غار گرمتر است و هر دو روغن بادشكن و مسكن درد هستند .
روغن كوشنه در تغيير دادن حالت وبايي مفيد و بوي ديك و هوا را خوش مي گردانند .
آرايش :روغن غار علاج كم بودن مو است .
روغن آس ريشه مو را محكم مي كند و تقويت مي دهد و سياه مي گرداند .
روغن كوشنه جواني مو را نگه مي دارد .
روغن بادام و مخصوصاً بادام تلخ كه با عسل باشد ، همراه بيخ سوسن و موم گداخته چين و چروك و لكه هاي سياه و سفيد و غيره رادرمان مي كند .
اگر پخته روغن بادام را بر سر بمالند شوره و سبوس را علاج مي كند .
روغن كرچك لكه هاي سفيد و سياه را مداوا مي كند .
روغن شنبليله علاج بد رنگي است و به ويژه اگر در پيرامون چشم پديد آيد .
دمل و جوش : روغن بادام علاج آماس دردناك و روغن سوسن سخت شده هاي كهنه را مي گدازد و از بين مي برد .
زخم و قرحه :روغن كرچك علاج جوش هاي غليظ و گري است .
روغن شنبليله سعفه را از بين مي برد .
روغن آس در مداواي زخم مفيد است .
روغن كوشنه در كمترين وقت گري و خارش را بر طرف مي سازد .
مفاصل :روغن بادام در احساس درد و سوزش مفيد است .
روغن بابونه رفع خستگي مي كند .
روغن سوسن و روغن شبت هم رفع خستگي مي كنند و هم در سرمازدگي مفيدند .
سر :روغن بادام داروي سردرد ، تپش و وزوز و سوت داخل گوش است .
روغن بادام تلخ فايده هاي بسيار دارد و بسيار لطيف است . اكثر فايده اش در مداواي گرفتگي و وزوز گوش است .
روغن گل در علاج التهاب دماغ بسيار مؤثر است . ورم هايي را كه در حال پيدايش هستند باز مي دارد . تقويت مغز مي كند ، هوش را افزايش مي دهد و مزاجش نزديك به معتدل است .
روغن غار و روغن سداب سردرد مزمن را از بين مي برند .
روغن شنبليله شوره سر را درمان مي كند .
روغن كرچك در علاج قرحه سر ، ورم هاي سر و درد گوش مفيد است .
اندام هاي غذا :روغن بادام براي طحال خوب است و براي معده خوب نيست ، زيرا معده را سنگين مي كند .
اندام هاي دفعي :روغن گزنه و روغن كاجيره شكم را روان مي سازند .
روغن گل اگر با ماده اي برخورد كند كه نياز به لغزانيدن داشته باشد مسهل است و در حالت اسهال مراره اي قبض است .
روغن كرچك مسهل است و كرم كدو را بيرون مي آورد .
روغن بادام در معالجه درد گرده ، بند آمدن بول ، سنگ و درد مثانه ، زهدان و خفگي زهدان سودمند است .
روغن سوسن زايش را آسان مي كند .خوردن يا وارد كردن مانند(آمپول)درد زهدان را بر طرف مي نمايد و در همه اين حالات روغن شنبليله همان تأثير را دارد و علاوه بر سختي زهدان زخم هاي دروني آن را نيز از بين مي برد و زايمان سخت را آسان مي كند .
روغن كرچك در علاج ورم هاي مقعد ،به هم آمدن زهدان و برگشته شدن آن سودمند است .
تب ها :روغن بابونه در علاج تب هاي دراز مدت از روغن گل مفيدتر
است .روغن شبت در مداواي تب لرزه بسيار خوب است .
روغن در رسانيدن نرم كردن ،سستي دادن ، از كره قوي تر است و ساير كارهاي كره را انجام مي دهد .
مزاج : گرم و تر است .
خاصيت :در تن هاي سخت بي اثر است و در بدن هاي نرم و متوسط در نرمي و سفتي رسانندگي و گدازندگي دارد . ورم هاي بيخ گوش را نرم مي سازد .
سر :ورم پشت نازك اندام ها را علاج است .
سينه :روغن به تنهايي و به ويژه اگر با عسل و شكر و بادام تلخ همراه باشد ، بلغم و مواد ناسازگار سينه را بيرون مي آورد و سينه را نرم نگه مي دارد .
بادام را كه نوعي قبوضيت دارد اگر با روغن بخورند ملين است . ممكن است قبضي آورد و ممكن است ملين باشد .
زهرها : خوردن روغن در رفع گزند سم خوردگي مفيد است .

ريحان

گياهي است مشهور و دو نوع دارد .
اندام هاي راننده :ريحان در بادكردگي معده مفيد است .
ريحان را بكوبند ، روغنش را بگيرند ، روغن مرهم كنند و بر بواسير بمالند مفيد است .

ريحان سليماني

اين گياه در كوههاي اصفهان پيدا مي شود و شبيه به شبت سبز است .
خاصيت :لطيف و خشكاننده است .
ورم :با سركه بر باد سرخ و ورم بلغمي مي مالند و برگ و روغنش نيز داروي ورم بلغمي است .
قرحه :با سركه بر قرحه ساري بمالند مفيد است .
مفاصل :بر نقرس بمالند سودمند است .
سر :در علاج كج دهني مفيد است .
اندام هاي راننده :با روغن گل بردارند درد زهدان تسكين مي يابد .
زهرها :بر نيش كژدم بمالند خوب است .

ريحان كوهي

همان حوك مشهور است .روغن ريحان كوهي و روغن مرزنگوش داراي نيروي مشابه هستند ، ليكن از مرزنگوش ضعيف تر است و در آن نيروهاي مخالف هست .
مزاج : گرم و خشك است .
خاصيت : هم قابض است و هم مسهل ، زيرا خود به خود قابض است ليكن گاهي با خلطي بر مي خورد كه براي بيرون آمدن آمادگي دارد خلط را بيرون مي راند كه در اين صورت بايد مسهل باشد .گدازنده ،رساننده و بادزا است . زود مي گندد و خلط بد و سودايي به وجود مي آورد . تخم بادروج داروي سودا است .
دمل و جوش:اگر همراه سركه وروغن گل بر ورم هاي گرم بمالند مفيداست.
سر :چكانيدن افشره اش در بيني خون دماغ را متوقف مي كند . به ويژه اگر از افشره آن و سركه آب انگور كهنه و كافور فتيله بسازند علاوه بر در علاج خون دماغ براي سنگيني گوش مفيد است .
در بعضي از مزاج ها عطسه آور و در برخي مسكن عطسه است .
چشم :ضماد آن پريدن پلك چشم را از بين مي برد . خوردن آن تم چشم مي آورد ، زيرا مرطوب است . تبخير و در چشم كشيدن افشره اش ديد را تقويت مي كند .
اندام هاي تنفسي :توان بخشي قلب است . شش و سينه را مي خشكاند . در حالت خون برآوردن دارويي خوب است و شير را به راه مي اندازد .
اندام هاي غذا : دير هضم است ، زود مي گندد ، براي معده بد است .
قابض است و اگر با خلطي برخورد كند كه آمادگي بيرون آمدن داشته باشد مسهل خلط است .مدر بول است . مضر معده است ، تخمش داروي بي اختياري ادرار است .
زهرها :بر جاي نيش زنبور و كژدم بگذارند پادزهر است .

ريوند چيني

به عقيده بعضي ريوند بيخ بهمن و ره آورد چين است و به مملكت ما مي آيد .
خاصيت :گوهر درختش تركيبي از آبي و هوايي و كمي خاكي تلخ دارد .
آرايش :اگر با سركه بياميزند و بر پوست بمالند لكه هاي سياه و اثرهاي ماندگار بر پوست را مي زدايد و ماده بوجود آورنده لكه ها را بيرون مي دهد .
ورم :با بعضي از داروهاي تر ضماد شود و بر ورم گرم بگذارند مفيد است .
قرحه :با سركه مخلوط شود و بر پوست بمالند داروي بيماري ويروسي است .
مفاصل :در افتادن و ضربه خوردن بسيار مفيد است .
اندام هاي غذا :در علاج درد و ناتواني كبد ، معده ، درد باطني و سكسكه مفيد است .
اندام هاي راننده :علاج فساد معده ، پيچش و درد روده ، ديزانتري و درد كبد ، آبدان و زهدان و خونريزي است .
تب ها :در علاج تب هاي دايم و نوبتي مفيد است .
زهرها :پادزهر نيش حشرات است .

زاج

بر چند نوعند :سفيد ، سرخ ، سبز ، زرد ، قلقديس ، قلقند ، زاج سوري ، قلقطار كه از زاج زرد است .
زاج سبز مصري از قبرسي قوي تر است .
مزاج : گرم و خشك است .
خاصيت : همه زاج ها سوزنده هستند و خشك ريشه بوجود مي آورند .
دمل و جوش:زاج زرد در علاج باد سرخ و ورم هاي مسري مفيد است.
زخم و قرحه :همه انواعش در علاج گري تر و سعفه مفيدند . از آنها فتيله بسازند و در ناصور فرو برند درد و سوزش را بر طرف مي كند .
مفاصل :با زاج سوزي و خمر حقنه كنند علاج بيماري اعصاب است .
سر :زاج عموماً و به ويژه زرد آن بازدارنده خون دماغ است .
همه انواعش داروي خوره و ورم هاي بد لثه هستند .فتيله را به زاج آغشته كنند ، به عسل بمالند و در گوش چركين وريمي فرو كنند گوش خوب مي شود. اگر گرد زاج را در گوش فوت كنند باز مفيد واقع خواهد شد .
گرد زاج خوره دندان را متوقف مي سازد .
زاج سرخ كه به سوري مشهور است دندان هاي لق را محكم مي كند .
مرهمي كه با زاج و به ويژه با زاج سرخ باشد خوره دهان و بيني و چرك دهان و بيني را از بين مي برد .
چشم :زاج عموماً و بخصوص زاج زرد سختي و زبري پلك چشم را درمان مي كند .
اندام هاي تنفسي :شش را مي خشكاند و بعيد نيست كه انسان را هلاك كند. زهرها :از آنجا كه ريه را مي خشكاند مي توان آن را از سموم شمرد .
زاج سبز
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :خشكاننده و سفت كننده است . بدن را متراكم مي كند و خورنده است .گيرندگي و سوزندگي دارد .
زخم و قرحه :داروي ناصور بيني است .
سر :خون دماغ را قطع مي كند ، اگر زاج سبز را در آب حل كنند و از اين محلول يك قطره در بيني بچكانند تنقيه سر مي كند .زاج سبز يكي از داروهاي خوب پالايش گوش است و درد سرد گوش را درمان مي كند و كرم گوش را مي كشد .
اندام هاي راننده :با عسل بخورند كرم و كرم كدو را از بين مي برد .
زهرها :پادزهر قارچ سمي است .
زاج زرد
مزاج : گرم و خشك
خاصيت : بسيار سوزنده ، خشكاننده و بند آورنده خونريزي ها است . سوخته اش خشكاننده تر ، كم آزارتر ، بسيار گيرنده و بسيار گرم است .
ورم و جوش :مخلوط زاج زرد و آب گشنيز را بر پوست بمالند مورچگي و باد سرخ را درمان مي كند .
زاج زرد را بر قرحه پليد و ساري بپاشند مفيد است . گوشت زائد را مي سوزاند و كبره بر زخم مي گذارد .
سر :داروي خون دماغ است . در علاج ورم لثه مفيد است .
چشم :در سرمه مي ريزند ديده را جلا مي دهد و خلط جمع شده در پلك را رقيق مي كند .
اندام هاي راننده :خونريزي زهدان را قطع مي كند .
زاج بلوري
انواع بسيار دارد :پاره پاره ، تر ، گوي آسا ، غلتان .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :بازدارنده ، خشكاننده و همه حالات خونريزي را بند مي آورد .
آرايش :با آب زفت داروي شوره سر ، شپش ، بوي گند دهان و زير بغل است .
زخم و قرحه : علاج قرحه و خيم و خوره زده است .
سر :بر دندان بمالند درد دندان را تسكين مي دهد

زردآلو

مزاج : گرم و تر است . روغن هسته اش گرم و خشك است .
خاصيت : خلط زردآلو زود مي گندد .
اندام هاي غذا : كمپوت زردآلو رفع تشنگي مي كند . زردآلو از شفتالو براي معده بهتر است .
اندام هاي دفعي :هسته زردآلو داروي بواسير است .
تب ها : از آنجا كه بزودي در معده فاسد مي شود تب ها به دنبال دارد . ليكن خوشاب زردآلوي خشكيده در تب هاي گرم سودمند است .

زردچوبه

مزاج :گرم و خشك
خاصيت :بسيار زداينده است .
سر :ماليدنش درد دندان را آرام مي كند .
چشم :افشره اش آب و سفيدي جلو چشم را مي زدايد و در تقويت ديد بسيار مؤثر و مفيد است .
اندام هاي غذا :داروي يرقان است .

زرشك

دو نوع زرشك است : نوعي جلگه اي كه گرد و سرخرنگ است و ديگري ريگي يا كوهي كه سياهرگ و مستطيل مي باشد.سياه از سرخ قوي تر است. سرد و خشك و شربت آن در بركندن صفرا بسيار مفيد است .
دمل و جوش :ضمادش را بر دمل هاي گرم گذاشتن بسيار مفيد است .
اندام هاي غذا : معده و كبد را نيرو مي دهد و در رفع تشنگي بسيار مفيد است .
اندام هاي دفعي : شكم را بند مي آورد ، از خراش روده جلوگيري مي كند ، نوشيدنش براي قطع سيلان رطوبت هاي مزمن رحم بسيار مؤثر است .
مي گويند اگر زن باردار چوب زرشك را سه بار به شكم بزند ، يا شكم را با زرشك بپوشاند سقط جنين مي كند .
از خونريزي هاي زيرين جلوگيري مي كند .

زرنيخ

گوهري است كاني كه به رنگهاي سبز و زرد و سرخ يافت مي شود .
هر آنچه صاف و بي آلايش است و به آساني سائيده گردد و بوي كبريت دهد بهترين نوع آن است .
مزاج : گرم و خشك
خاصيت : همه انواع زرنيخ سوزنده هستند . ولي زرنيخ سرخ رنگ از زرنيخي كه قلقديون مي نامند بهتر است .
آرايش :مو را مي سترد . آن را در مداواي كم مويي با صمغ صنوبر مي آميزند .
زخم و قرحه :زرنيخ را با پيه بر زخم ها مي گذارند .
دمل و جوش :زرنيخ آميخته با پيه و چربي داروي گري ، سعفه تر و گنديگي است و پوست را مي سوزاند .
اگر زرنيخ آميخته با پيه و چربي داروي گري ، سعفه تر و گنديگي است و پوست را مي سوزاند .
اگر زرنيخ را با مّر مخلوط كنند و بر تن بمالند شپش را ريشه كن مي كند ، لكه هاي خوني را از بين مي برد و اگر با زفت باشد در دفع شپش مفيد است ، اثر ناخن ها را از بين مي برد .
سر :مرهمي كه از آن مي سازند و به ويژه اگر از زرنيخ سرخ باشد خوره و زخم بيني و دهان را شفا مي دهد .
نفس كش :با عسل آب جوشانيده يا عسل آب معمولي بنوشند چرك و ريم بدن را مي زدايد .
اگر با صمغ صنوبر تبخير كنند در سرفه مزمن و بر آوردن چرك و ريم مفيد است . گاهي زرنيخ را در حبوب ضد برونشيت بكار مي برند .
اندام هاي دفعي :با روغن گل مخلوط شود جوش و بواسير مقعد را شفا مي دهد .
زهرها : بالا آمده آن بوسيله ي حرارت سم است .

زعفران

بهترينش زعفراني است كه تر و تازه و خوشرنگ و داراي بوي تند و خوش باشد و بر موي برگ آن اندكي سپيدي باشد . پر مايه و درست باشد ، زود رنگ دهد ، چسبنده نباشد و خرد نگشته باشد .
مزاج :خشك و گرم
خاصيت :قبض ، گدازنده ، و به سبب قبوضيتي كه دارد پزاننده و چسبنده است . گرماي معتدل دارد و باز كننده است . عفونت را مي زدايد و درون را تقويت مي كند .
آرايش :خوردن زعفران رنگ و رو را صفا مي دهد .
دمل و جوش : ورم را مي گدازد ، بر باد سرخ بمالند مفيد است .
سر : سردرد مي آورد ، به سر زيان مي رساند ، داروي ورم گرم داخل گوش است .
چشم : ديده را جلا مي دهد ، اشك ريزي را منع و تيرگي چشم را بر طرف مي كند .
با به چشم كشيدنش كبودي چشم كه از بيماريها پيدا شده علاج مي شود .
سينه : شادي افزا و توان بخش قلب است . بيماراني كه از التهاب حجاب حاجز و پيچش شكم رنج مي برند زعفران يا روغن آن را بو كنند به خواب مي روند .نفس روان مي شود و ابزار تنفسي را نيرو مي بخشد .
اندام هاي غذا : دل بهم آور است . مخالف ترشي است كه اشتها را در معده بر مي انگيزد و از اين رو زعفران اشتها را از بين مي برد . كبد و معده را تقويت مي كند . معده را دباغ مي دهد و قبض مي گرداند . براي طحال خوب است .
اندام هاي دفعي : شهوت انگيز است . ادرار بول كند . زعفران را با موم يا زرده تخم مرغ و دو چندان روغن زيتون مخلوط كنند در علاج سخت شدن زهدان و بهم آمدن دهانه ي آن و قرحه هاي پليد زهدان مفيد است .
زايمان را آسان مي كند .
زهرها :اگر سه مثقال را يك مرتبه بخورند از شادي سكته مي كنند و مي ميرند .

زفت

زفت دو نوع است : يكي آبي ، سياه و مايع كه از تيره قير است و در مرهم ها بكار مي رود .
ديگري بياباني و كوهي است و شيره درخت ينبوت و ساير درختهاي صنوبري مي باشد .
اين شيره اول تر است و بعد كه مي پزند خشك مي شود .
اما اكثر زفت نباتي از درخت ينبوت به دست مي آيد كه آن را (قضم قريش )هم مي خوانند . روغن زفت تقريباً مانند قطران است .
خاصيت :خلط هاي غليظ را مي پزاند .زداينده و گرمي بخش است . ترش بيشتر رساننده و خشكش بيشتر خشكاننده است و در مرهم ها بكار مي رود .
آرايش : سفيدي ناخن ها را مي زدايد . خون را به سوي اندام ها جذب مي نمايد ، اندام ها را فربهي مي دهد و به ويژه اگر مكرر آن را بر اندام بچسبانند و هر باريكه يك دفعه و بزور آن را بر كنند .
زفت را براي علاج ترك پا و ساير ترك ها بكار مي برند .ضمادش در كم مويي مايه رويش مو مي گردد .
دمل و جوش : زفت و به ويژه زفت تر ورم سخت را نرم مي كند .
با آرد جو بر خنازير گذارند مفيد است . زفت را با كبريت يا پوست درخت ينبوت مخلوط كنند سرايت عارضه مورچه را باز مي دارد و در علاج غده ها مفيد است .
زخم و قرحه :علاج قوباء است . از زخم هاي گود گوشت بر مي آورد ، به ويژه اگر با كوبيده كندر و عسل باشد در باز روياندن گوشت مؤثرتر است .
زفت تر و زفت خشك هر دو در تنقيه چركهاي پليد قرحه اثر دارند . براي خشكانيدن زخمها زفت خشك مؤثرتر است .
مفاصل : در مداواي ورم ماهيچه سودمند است .
سر : خشك و ترش رويشگاه مژه ها را استوار مي كند در رويش مژه كمك مي نمايد و بيماري (دمعه ) را شفا مي دهد . زخم چشم را بر طرف مي سازد و ديد را تقويت مي كند .
سينه : زفت و به ويژه اگر همراه بادام و شكر باشد در معالجه سرفه سرد و خشك ، سينه پهلو ، ذات الريه و برآوردن خون مفيد است .
زفت رساننده است و اگر با روغن بادام باشد پخته گرداننده تر شود .
اندام هاي دفعي :ملين است و زيادش مسهل .در علاج ورم گرم و سخت روده ، زهدان و بيضه ها وارد كردن به بدن(آمپول-شياف… ) با آن سودمند است .از داروهاي زخم دهانه مثانه به شمار مي آيد .
ترك هاي كنار مقعد را زفت بمالند خوب مي شود .
زهرها :در برابر زهرها مقاومت مي كند و بر مارگزيده مالند مفيد است .

زنجفيل

ديسقوريدوس گويد :رنگ آن مايل به سپيدي است ، مزه اش به مزه فلفل مي ماند و بوي خوش دارد .زنجفيل ريشه گياهي است كه آن را مي خشكانند .
مزاج :گرم و خشك است و رطوبتي زائد دارد كه سبب زياد شدن آب پشت مي شود .
خاصيت : گرماي زياد دارد ، گرمي بخش قوي ، ملين ، نرم كننده و بادشكن است .
سر :هوش و حافظه را زياد مي كند ، رطوبت هاي اطراف سر و گلو را مي زدايد .
چشم :خوردن يا در چشم كشيدن آن تيرگي چشم رادرمان مي كند .
اندام هاي غذا :هاضم است و سرماي كبد و معده را سر حال مي آورد .
شهوت انگيز ، ملين و ملايم است .
زهرها :پادزهر حشرات موذي است .

زنجبيل بياباني

بيخ گياهي است شبيه به مشك زمين چين و از سرزمين چين مي آيد . ليكن از مشك زمين كلفت تر ،كم بوتر و رنگش خاكي است .
مزاج : گرم و خشك است .
خاصيت : بادشكن است .
آرايش : چاقي مي آورد . بوي آب انگور كهنه و سير و پياز را از بيني مي برد .
سينه :شاد كننده قلب است .
اندام هاي غذا :استفراغ را باز مي دارد .
بندآورنده ي شكم ، و از بين برنده باد رحم است .
زهرها :پادزهر حشرات موذي و در اين زمينه بسيار مفيد است .

زنگي دارو

گويند گياهي است كه در سنگلاخ هاي كم آفتابي مي رويد .
مزاج : گرم و خشك است .
خاصيت : لطيف و تحليل برنده است .
اندام هاي غذا : براي طحال بسيار مفيد است . برگ آن را در سركه بپزند و مدت چهل روز با سكنجبين بخورند درد طحال را به كلي از بين مي برد . زنگي دارو در تسكين سكسكه و علاج يرقان سودمند است .
سنگ گرده و آبدان را خرد مي كند و بيرون مي ريزد .
گويند اگر زنان ، زنگي دارو را به خود ببندند مانع بارداري مي شود .

زوفرا

ديسقوريدوس گويد :زوفرا درختي است كه در مملكت «لنفوربا »در كوهي به نام «قابيس »كه اين كوه نزديك مملكت مصر است يافت مي شود. ساقه هايش كوتاه و باريك و شبيه به ساقه شبت و گره دار است . برگش شبيه برگ اسپرك و از آن نرم تر است . بوي خوش دارد . سر ساقه اش باريك و پراكنده ، بر سر هر شاخه اي تاجي است كه غلاف تخمي سياه ، كاوكي ، مايل به درازي و به تخم رازيانه شبيه و مزه تند و عطريني دارد .
بيخش سفيد و به بيخ گاو شير شبيه است و بوي مطبوعي دارد .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت : بادشكن و گرمي بخش است .
اندام هاي غذا :هاضم خوراك و در علاج ورم هاي بلغمي معده و باد معده مفيد است .
چشم :تخم و ريشه آن چشم را جلا مي دهند و تيرگي چشم را از بين مي برند .
زخم و قرحه :علاج درد گري و خارش است .
بيخ و تخمش در خشكانيدن آب پشت تأثير فيجن را دارد و اگر خورده شود بول و حيض را روان سازد.اگر زن بيخ آن را فرزجه كند حيض روان مي شود. زهرها :خورده شود يا ماليدني باشد پادزهر كژدم و حشرات موذي است

زوفاي خشك

گياه زوفاكوهي يا كاشتني است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت : همچون مرزه لطيف است .
آرايش : خوردنش رنگ را زيبا مي كند . ماليدنش لكه هاي صورت را علاج مي كند .
دمل و جوش : اگر شربت آن خورده شود ورم هاي سخت را فرو مي نشاند. سر:آب پزش با سركه درد دندان را تسكين مي دهد .
بخار پخته آن با انجير را در گوش بريزند صداي گوش را مي خواباند .
چشم :مي پزند و بر چشم ضماد مي كنند .طرفه (نقطه خوني چشم ) و خون خشكيده زير پلك را علاج مي كند .
سينه :زوفا و آب پزش با انجير و عسل در بيماري سينه ، برنشيت ، سرفه ، مزمن ، ورم هاي سخت و بلند نفسي مفيد است .
غرغره نمودن با آب پز زوفا در علاج خفگي شكم مفيد است .
اندام هاي غذا : ضمادش كه با انجير و بوره باشد داروي طحال است .
خوردن شربت زوفا براي طحال و استسقا مفيد است .
اندام هاي دفعي :بلغم و كرم ها و كرم كدو را بيرون مي آورد . اگر با كرويا و زنبق باشد بسيار مسهل است .

زهره

گياهي است كه برگهايش عدسي و شاخه هايش پايا و كم برگ است .
بيخ باريك دارد .در شوره زارهاي گرم و آفتابي مي رويد و در مزه اش شوري احساس مي شود .نوعي ديگر از اين گياه هست كه به هميشه بهار شبيه ، رنگش ارغواني و از آن ديگري خوش رنگ تر است .
زهره اولي زخم را بهم مي آورد و بيرون ريختني ها را نرم مي نمايد . زهره دومي با سكنجبين خورده شود داروي صرع است .

زهره النحاس

خاصيت : خورنده و با سوزش است .
زخم و قرحه :گوشت زائد را مي خورد .
سر :دارو و خشك كننده قرحه گوش است .سفيد آن را بسايند و در گوش دمند ، كري كهنه را از بين مي برد .در علاج ورم هاي بالاي دهان و زبان كوچك مفيد است .
اين دارو را از جمله داروهاي خشك كننده بواسير و زخم هاي مقعد بشمار آورده اند .

زيتون

درختي است تنومند كه در برخي از سرزمينها مي رويد . از زيتون روغن مي گيرند .
روغني كه از زيتون نارسيده گيرند نامش زيت انفاق است و آنچه از زيتون رسيده و ميانه رسيده و نارسيده به دست مي آيد زيت است و بس .روغن را از زيتون كاشتني و از زيتون وحشي مي گيرند .
روغن زيتون اگر كهنه باشد در ضمادها تأثير روغن كرچك و روغن ترب و روغن سياه دانه دارد .ليكن از آنها گرم مزاج تر است و كنشش تقريباً آنهاست .
بهترين روغن زيتون كه براي تندرستان مفيد باشد روغن زيتون نارسيده است.
مزاج :روغن زيتون نارسيده سرد و خشك است .
خاصيت :همه نوع از روغن زيتون تن را توان مي بخشد ، جنبش را زياد مي كند و پالاينده است .
آرايش :برگ زيتون وحشي براي كژدمه داروي خوبي است و بر تن بمالند بازدارنده عرق است . روغن زيتون وحشي در بسياري از كنش ها با روغن گل برابر است .روغن زيتون وحشي مو را نگه مي دارد و نمي گذارد زود سفيد شود اما به شرطي كه هر روز استعمال شود .
دمل و جوش :ضماد زيتون وحشي در علاج باد سرخ و بيماري مفيد
است.ورم گرم را مي گدازد .چوب تر زيتون را آتش بزنند ،خونآب هايي كه از آن مي تراود داروي گري و قوباء است .
زخم و قرحه :روغن زيتون نارسيده وحشي در علاج قرحه تر ، قرحه خشك ، و گري مفيد است .
برگ زيتون وحشي داروي باد سرخ ، بيماري مورچه ، جوش هاي مسري ، جوش هاي پليد ، جوش هاي چركين و شري است .
سوختگي را با زيتون پرورش يافته در نمك آب ضماد كنند تاول نمي زند ، و چرك پليد را مي زدايد .
مفاصل : حقنه با آب زيتون نمك سرد ـ زيتون شور ـ داروي بيماري اعصاب است .
روغن زيتون شسته داروي درد پي بيماري اعصاب است .
كساني كه نقرس دارند با روغن زيتون كهنه جاي نقرس را بمالند مفيد است .
سر : برگ زيتون را در آب غوره بجوشانند تا در پرمايگي چون عسل شود ، بر دندان كرم خورده بگذارند دندان را بر مي كند .
روغن زيتون وحشي در علاج سر درد همانند روغن گل است .
افشره زيتون وحشي را خشك مي كنند ، از آن قرص مي سازند و نگه مي داريد ، رطوبت هاي گوش را درمان مي كند .
مزمزه كردن با روغن زيتون وحشي خونريزي لثه را باز مي دارد و دندانهاي لق را استوار مي سازد .
انگم زيتون وحشي را اگنه دندان كرم خورده كنند مفيد است .
روغن زيتون بهترين معالج درد گوش است .
برگ زيتون ساييده براي از بين بردن جوشهاي زبان و دهان مفيد است .
چشم : روغن زيتون كهنه (شش ساله را )در چشم بكشند تيرگي چشم از بين مي رود .غليظ شده رسوبي آن ضمن داروهاي چشم است .
سينه :بخور كردن زيتون سياه همراه هسته اش علاج برنشييت و بيماريهاي شش است .
اندام هاي غذا :رسوبي روغن زيتون را بر شكم مستسقي بمالند مفيد
است .زيتون تنهاي تنها دير هضم است .زيتون درشت نمك پرورده اشتهاآور ، توان بخش معده مي باشد و ركموس قبض بوجود مي آورد .
اندام هاي دفعي :قبل از غذا زيتون را با آبكامه خورند شكم نرم گردد ( ملين است )زيتون را با فيجن بپزند علاج پيچش روده و كرم است . در قولنج ورمي مفيد و براي علاج قولنج دردي بدان حقنه مي كنند .
افشره زيتون را فرزجه كنند نزيف و رطوبت هاي زهدان را قطع مي كند.
شكم را با ضماد زيتون و آرد جو ببندند اسهال مزمن را چاره مي كند .
فرآورده روغن زيتون كهنه با آب غوره را اگر حقنه كنند در علاج قرحه دروني مقعد و زهدان سودمند است .
حقنه با انگم ادرار بول و پرزه انگمش ادرار حيض مي كند .
زهرها :زهر خورده اگر روغن زيت را با آب گرم بخورد با اينكه دلش بهم مي خورد ولي از قوت سم مي كاهد .مي گويند انگم زيتون وحشي زهري است كشنده .

زيره

زيره چندين نوع دارد : كرماني سيه ، فارسي زرد ، زيره شامي و نبطي . فارسي از زيره شامي و نبطي قوي تر است و زيره نبطي همان است كه در هر كجا بدست آيد .
زيره كرماني بهترين و بعد از آن فارسي از ساير انواع بهتر است .
مزاج : گرم و خشك
خاصيت : گرمي بخش ، بادشكن ، بادزدا ، تكه كننده ، خشكاننده ، و گدازنده است .چنان كه گويند قبض هم هست .
آرايش : صورت را با زيره بشويند زيبا شود .خوردن و بكار بردنش رنگ و رو را صفا مي دهد .
ورم و جوش :با موم و روغن گل و روغن زيتون و آرد باقلا ،يا تنها با روغن زيتون ، يا با روغن زيتون و عسل مرهم گردد آماس رگ هاي بيضه را فرو مي نشاند .
زخم و قرحه : سوپ آن براي معالجه زخم ها و بهبودي بخشيدن بسيار سودمند است .
سر : زيره را بسايند ، با سركه مخلوط كنند و ببويند ، يا اينكه فتيله آلاييده به زيره را در سوراخ بيني كنند خون دماغ قطع مي شود .
چشم : زيره را بسايند ، با روغن زيتون بياميزند و در چشم بچكانند ناخنه را از بين مي برد.برلكه هاي سياه خوني زير چشم بچكانند بسيار مفيد است .اندام هاي تنفسي :اگر با سركه آميخته با آب بخورند داروي تنگ
نفسي است .
اندام هاي دفعي : زيره با روغن زيتون يا با موم ، روغن گل يا با روغن زيتون و آرد باقلا براي فرو نشاندن آماس بيضه ، خرد كردن سنگ و به ويژه اگر زيره بياباني باشد علاوه بر فوائد فوق الذكر در معالجه چكميزك و خون ادراري و پيچ و درد روده و بادكردگي مفيد است .
افشره زيره بياباني با آب عسل شكم را روان مي سازد .
روفس گويد :زيره سبز (نبطي )اسهال مي آورد اما زيره كرماني قبض است .گياه زيره بياباني مراره را با بول سرازير مي كند .
زهرها :هرنوع زيره و به ويژه آن زيره بياباني كه تخمش شبيه تخم سوسن است خورده شود ، پادزهر حشرات سمي است .

زيز ـ نوعي پياز دشتي

قوت و مزه پياز موش دارد ،بجاي پياز موش استفاده مي شود ، و از آن ضعيف تر است .
دردهاي سرد زهدان را تسكين مي دهد ، اگر با انجير مخلوط شود و ضماد شود يا آن را بخورند پادزهر نيش كژدم و رتيل است و ضد هر زهري است .

جبسين

سنگ گچ ورقي و شفاف را جبسين مي گويند و چون بسوزد لطيف تر مي گردد. مزاج :سرد و خشك .
خاصيت :چسبنده است . بر اطراف جاي نزيف بگذارند بدان سبب كه چسبنده ،گيرنده ، جمع آورنده و لزج است نزيف را باز مي دارند و اگر بسوزد لطيف مي گردد و خشكانيدنش بيشتر مي شود .
سر:اگربر پيشاني بمالند خون دماغ را بند مي آورد .
چشم :جبسين را با سفيده تخم مرغ مخلوط كنند تا سخت نشود و بر رمد خوني بگذارند مفيد است .
زهر :جبسين از جمله زهرهاي خفه كننده و بسيار كشنده مي باشد

جو و شلت

جو كه مشهور است و شلت نوعي جو است كه پوست ندارد و همان كنش هاي جو را دارد .
مزاج :سرد و خشك .
خاصيت : زداينده و ماده غذائيش كمتر از گندم است .افشره جو از قاوت جو قوي تراست .آرد جو و قاوتش تندي و شدت اخلاط را كاهش مي دهند. هر نوع افشره جو مفيد است .
آرايش:افشره جو را به گرمي بر لكه هاي سياه بمالند مفيد است .
ورم و جوش : آن را در آب مي پزند مانند سوپ مي شود و با زفت و رازيانه مخلوط مي كنند و بر ورم سفت مي گذارند ورم را نرم مي كند .
در آب پخته جو يا جو و آب پر مايه اش داروي ورم هاي گرم است .
قرحه :در سركه بسيار تند و پر مايه بپزند و بر گري چركين بگذارند شفا مي دهد .
مفاصل :جو ،به و سركه را ضماد كنند و بر نقرس بگذارند مفيد است .
ريزش مواد ناجور را از مفاصل باز مي دارد .
سينه :افشره جو داروي بيماريهاي سينه است .افشره جو را با تخم رازيانه بخورند شير پستان را افزوني مي دهد . آرد جو براي معده خوب نيست .
اندام هاي راننده :قاوت و آب پز قاوت جو قبوضيت مي دهد .
تب ها :آب جو سردي مي دهد و تب ها را رطوبت مي بخشد .

جوجادو

دانه اي است تلخ مزه و شبيه به جو .رنگش كمي به سرخي مايل و گلش از جو درازتر و باريك تر است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :قبض است و شكم را بند مي آورد .
دمل و جوش :سخت ها را نرم مي كند .
سر :راه بندان بوجود مي آورد .
اندام هاي دفعي :شكم را بند مي آورد . اگر در آب پز آن بنشينند در علاج درد و سستي مقعد بسيار مفيد است .خوردن خرد شده آن مخلوط با روغن زيتون در علاج بواسير مفيد است .
زهرها :پادزهر است .

جوزرومي

آن را اكيروس نيز مي نامند . گويند درخت جوز رومي در كنار رودخانه اي به نام «ليرندانوس »نشو و نما مي كند . شيره اين درخت بعد از آنكه مي تراود در آب رودخانه مي بندد .
مزاج :بسيار گرمي بخش و خشكاننده است . صمغش در منتهاي گرمي و گرمي گل آن از آن بيشتر است .
اندام هاي سر :اگر ميوه آن را با سركه بخورند داروي صرع است .
مفاصل :برگ آن را با سركه ضماد كنند تپش ناشي از نقرس را تسكين مي دهد .
اندام هاي غذا :خوردن صمغ آن معده را از رطوبت ناسازگار نگاهداري مي كند .
اندام هاي دفعي :خوردن صمغ آن نمي گذارد رطوبت هاي نامطلوب بسوي روده روان شوند .
اين انگم را در مرهم ها بكار مي برند .
جو دوسر ،يولاف
قوت دانه اش همان قوت جو و در حقيقت چيزي است ميانه گندم و جو .
قاوت و نيم كوبيده اش از قاوت و نيم كوبيده جو قبض تر است .
مزاج :معتدل و مايل به رطوبت است .
خاصيت :بدون سوزش خشك مي كند و گدازندگي و قبوضيت دارد .

جيوه ، سيماب

به دو طريقه بدست مي آورند يا راساً از منبع بدست مي آيد .يا اينكه از سنگي كه درمعدن جيوه است تهيه مي شود .استخراج جيوه از سنگ جيوه همان عمليات استخراج طلا و نقره را دارد كه با فشار حرارت از معدن جدا مي شود .
سنگ جيوه اگر بي آلايش باشد و آميزه اي از خاك و سنگ ديگري در آن نباشد ، همرنگ شنگرف يا صحيح تر بگوئيم شنگرف همرنگ آن است و باز به آن نمي رسد .
مزاج :گرم و تر است .
خاصيت :بالا برنده و قابض است .
آرايش:جيوه مرده با روغن گل ،شپش و رشك شپش را از بين مي برد .
زخم قرحه :جيوه مرده با روغن گل و با داروهاي ضد گري علاج گري و در مداواي زخم چركي سودمند است .
مفاصل :بخار جيوه باعث فلج و سوزش مي شود و خشكي ها را با خود مي آورد .
سر :دود جيوه شنوايي را از بين مي برد و دهان را بدبو مي كند .
چشم :دود جيوه باعث كوري چشم مي شود .
زهرها :بالا آمده جيوه از فشار حرارت بسيار قطع كننده ،از سموم قاتل و علاج آن نوشيدن شير و استفراغ كردن است .جيوه موش كش است و حشرات و مارها از دودش گريزانند .

چاتلانقوش

ثمر درخت سقزيابنه .اين درخت درسرزمين هاي سردسير بسيار مشهور است .
مزاج :گرم و خشك .
خاصيت :گرمي بخش ،نرمي بخش ، پالاينده ، قبض و شيره آن از شيره مصطكي تلخ تر و در گدازندگي مؤثرتر است . در شيره اش اندكي قبضي هست و بسيار زداينده و بازكننده خوبي است .
مي رساند ،نرم مي كند و مواد را از ژرفاهاي تن بسوي خود مي كشد .
در اكثرحالات كار مصطكي را انجام مي دهد .دود ثمربنه همچون كندر بي آزار است .
آرايش :صورت را جلا مي دهد . لكه هاي سياه را از بين مي برد . سقزدرختي براي ترك هاي صورت داروي خوبي است .
ورم و جوش :شيره اش ورم هاي سخت را نرم مي كند و مي رساند .
زخم و قرحه :گري و بيماريهاي ويروسي پوست را از بين مي برد .
شيره اش درمرهم هايي كه براي پاك كردن زخم ها و خشك گردانيدن ريم و چرك مي سازند بكار مي رود.زخم هاي رويه پوست را بهبود مي بخشد ،درعلاج خارش قرحه ،گري چركين ، گري بلغمي و جوش هاي بلغمي سودمند است .
مفاصل :روغنش جزئي از مرهم هاي ضد خستگي ،فلج و دهان كجي است .سر:شيره اش همره عسل و روغن زيتون رطوبت هاي گوش را از بين مي برد .
چشم :دودش به چشم آيد خوره پلك ها را علاج و از ريزش مژه جلوگيري مي كند .
سينه :ماليدن يا ضماد آن در مداواي پهلو درد مفيد است .
شيره اش را تنها يا همراه شيريني بليسند قرحه شش و سرفه مزمن را بر طرف مي كند .
اندام هاي غذا :ميوه درخت سقز و به ويژه روغن دانه اش داروي طحال است .سينه را تنقيه مي كند ليكن اشتهاي طعام را از بين مي برد .
اندام هاي دفعي :ثمربنه هيجان انگيز است و بول را ادرار مي دهد . شيره اش نيز ادرار مي آورد .
زهرها :شيره و ثمرش را همراه آب انگوركهنه نوشند پادزهر رتيل است.چلغوزه
بار درشت درخت صنوبر است و از گردو مغذي تر مي باشد ولي دير هضم تر است .
مزاج :معتدل است و اندكي گرمي دارد .
خاصيت :تغذيه پرمايه و خوب و نيروبخش مي دهد رطوبت هاي تباه روده را از بين مي برد .دير هضم است .اگر سردمزاجان با عسل و گرم مزاجان با نبات بخورند هم خوب هضم مي شود و هم تغذيه بيشتر مي دهد .
اگر در آب بخيسانند تند و تيزي و زبان گزي خود را از دست مي دهد و بسيار تغذيه دهنده تر مي شود .حتي دانه هاي خرد و كوچك آن كه مواد غذايي در بر ندارند اگر در آب خيس شوند از دارويي بودن به غذايي بودن تبديل
مي شوند. دانه هاي خرد صنوبر شناخته شده و در هر جايي هست .
مفاصل :درعلاج درد عصب ، پشت درد ، بيماري اعصاب و احساس سست بودن مفيد است .
اندام هاي تنفسي :در تنقيه شش نظير ندارد .هر چه چرك و خلط متراكم است بيرون مي آورد .
اندام هاي دفعي :شهوت انگيز و به ويژه مرباي آن شهوت انگيزتر است . چرك و سنگ مثانه را مداوا مي كند .
زهرها :همراه انجير و خرما پادزهر نيش كژدم است .

حب الصنوبر

دانه اين درخت از پسته باريكتر است و پوست نازك و زودشكن دارد .سرخ رنگ آن مغذي و سفيد رنگ آن و چرب و خوشمزه است .
حب الصنوبر كوچك بيشتر از آنكه غذايي باشد دارويي است .
مزاج :دانه صنوبر بزرگ معتدل است و گرايش به سوي گرمي و نمناكي دارد .دانه صنوبر كوچك گرم و خشك است .
خاصيت :رساننده ، نرم كننده ، گدازنده ، گزنده و گزندگي ناخشكيده اش بيشتر است . دانه صنوبر را در آب بخيسانند گزندگي اش از بين مي رود .
آرايش :چاق كننده است .
مفاصل :اگر دانه صنوبر بزرگ خورده شود سستي و ناتواني تن را علاج مي كند و رطوبت هاي تباه را از تن بر مي چيند و مي خشكاند .
سينه :دانه صنوبر كوچك و بزرگ به تنهايي و به ويژه اگر با آب انگور تازه تلخ خورده شود رطوبت گنديده شش را درمان مي كند . چرك و ريم سينه را بيرون مي راند .در خون برآوردن و سرفه مفيد است .
دانه صنوبر را با آب انگور شيرين بپزند و بخورند شش را از چرك و ريم پاك مي كند .
اندام هاي غذا :همراه گياه خارا گوش ضماد كنند و بر معده بگذارند معده را توان مي بخشد . دانه صنوبر دير هضم است و غذاي بسيار و نيرومند مي دهد . اما اگر در آب گرم نخيسانند معده گز است .گرمي داران بايد دانه صنوبر را با تبر زد بخورند و سرد مزاجان با عسل كه هم زود هضم ،هم غذاي خوب و هم براي معده مفيد باشد .
اندام هاي دفعي :دانه صنوبر را با كنجد و تبرزد يا با عسل بخورند آب پشت را بسيار فزوني مي دهد .زياد خوردن آن و زياد خوردن مرزه كوهي پيچ و درد شكم مي آورد

حب البان

درختي است كه دانه هايش بزرگ تر از نخود ،مايل به سفيدي است و مغزي نرم و روغني دارد .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت درماني :خود حب البان و به ويژه مغز آن تنقيه كننده است و مواد غليظ را مي برد .اگر با سركه و آب خورده شود از آنجا كه تلخي و گيرندگي دارد انسدادهاي دروني را باز مي كند و داغ گداز است .
پوسته اش بيشتر قابض و روغنش نيز خالي از قابضيت نيست و عموماٌ زداينده و برنده است .
آرايش :دانه بان و روغن آن نقطه ها و لكه هاي سفيد و سرخ و سياه صورت را بر طرف و اثر زخمها را از بين مي برد .
دمل و جوش :دانه بان همراه با مرهم درعلاج دمل هاي سخت و زگيل بسيار مؤثر است .
زخم و قرحه :دانه بان كه با سركه باشد در مداواي جرب پوسته انداز ، جرب چركين ، جوش هاي شري و سعفه (بيماري جلدي كچلي مانند ) سودمند است .
مفاصل :دانه بان به ويژه روغن آن پي را گرمي مي دهد و سفتي هاي پي و ترنجيدگي را نرم مي نمايد .
سر:خونريزي بيني را به سبب قبوضيت بند مي آورد . روغن بان و به ويژه اگر با پيه اردك باشد درد و صداهاي گوش را از بين مي برد .
جوشيده ريشه بان را مزمزه كننده درد دندان تسكين مي يابد .
اندام هاي غذا :با سركه در معالجات تصلبات كبد و طحال مفيد است .
گاهي حب البان را با نان و آرد شلمك و عسل آب يا آرد گاودانه ، يا آرد سوسن مخلوط مي كنند و ضماد آن را بر طحال مي گذارند .
حب البان با معده سازگار نيست و دل را بهم مي زند .اگر يك مثقال از بان يا ميوه آن را با عسل بخورند به شدت قي مي كنند و اسهال آور است .
اندام هاي دفعي :يك مثقال از دانه بان را با عسل بخورند بلغم خام خارج مي شود و اگر فتيله را با روغن بان بيندايند و بردارند بلغم خام را بيرون
مي راند.

حب القلقل

سفيدش بزرگ تر از كاجيره است .تماماً مستدير نيست .
مغزي دارد چرب و خوشمزه .بعضي گويند دانه انار بياباني است .
مفاصل :تن هاي سست را توان مي بخشد .
خاصيت :در روغن جوشيده اش سبك تر است .
آرايش :فربهي مي آورد .
سر :سردرد مي آورد و به ويژه اگر آن را مزه آب انگور غليظ كهنه كنند .
اندام هاي غذا :زياد خوردنش امتلا مي آورد ،قي و اسهال بدنبال دارد .
اگربا تبر زد و شكر و عسل بخورند زود هضم تر است .
درروغن جوشيده اش بهتر است .دانه ريزش سوزش بسيار به معده مي دهد.

حناء

ديسقوريدوس گويد :حماء درختچه اي است كه برگهايش بالاي شاخه ها قرار گرفته و به برگ زيتون شباهت دارند . ليكن از برگ زيتون بهتر و نرم تر و سبزرنگ تر است .
گل حناء سپيد است ،به گل اشنه مي ماند و بوي خوش دارد .
تخم حناء سياه و شبيه به تخم گياهي است كه آن را ياس كبود مي خوانند .
مزاج :سرد و خشك
خاصيت :داراي نوعي گدازندگي و گيرندگي است . خشك مي كند ولي آزار نمي رساند و تحليل مي برد .بادشكن است و دهانه رگ ها را باز
مي كند.روغن حنا بسيار گرمي بخش و نرم كننده است .
آرايش :حنا و آب كندس را بر مو بمالند مو را سرخ رنگ مي كند .
دمل و جوش :آب پز حنا در علاج ورم گرم ، بلغمي و ورم پره بيني مفيد است و مي خشكاند .
زخم و قرحه :آب پز حنا را بر سوختگي بپاشند مفيد است .
مفاصل :درد پي ها را تسكين مي دهد . در مرهم فلج و كشيدگي مفيد است .
روغن حنا خستگي را از بين مي برد . پي ها را نرمش مي بخشد و در شكستگي استخوان مفيد است .
سر :حنا و سركه را بر پيشاني مالند سردرد تسكين مي يابد .
حنا و سركه در علاج زخم دهان و جوش هاي زبان و پيرامون زبان
مفيد است .سينه :داروي ورم داخلي حجاب و در مرهم خناق وارد است .
اندام هاي دفعي :درد زهدان را درمان مي كند .

خار مصري

مزاج :سرد و خشك
خاصيت :خشكاننده است و نزله ها را قطع مي كند .
زخم و قرحه :بيخ آن و به ويژه تخمش در مداواي زخم ها بسيار مؤثراست .
سينه :براي ورم گلو مفيد است .
اندام هاي غذا :براي ورم معده سودمند است .

خانق النمر

ديسقوريدوس گويد :شاخه هاي اين گياه باريك و بلند و به زحمت كوبيده مي شوند و برگش شبيه برگ لبلاب و از آن نرم تر و نوك تيزتر است و بوي گران دارد .
خاصيت :برگ اين گياه را با پيه مخلوط كنند و با نان بپزند گرگ و سگ و روباه از اين نان بخورند فوراً نيروي خود را از دست مي دهند و مي ميرند .
نبايد اين دارو را در بيرون و درون تن بكار برد .
زهرها :سم قاتل است .گويند اگر نزديك كژدم ببرند مي ميرد .

خرماي تر

مزاج :گرم و تر است .
خاصيت:خوني كه از خرماي تر بوجود مي آيد .بيم زود گنديدنش مي رود ،بد است و علاجش با بادام و گلنگبين است و بايد قبل از خوردن رطب كاهو خورند و بعد از خوردنش سركه و سكنجبين بنوشند .
اندام هاي غذا :با معده سرد سازگار است .
نفس :به زيان حنجره و صدا است .
اندام هاي راننده :ملين است و گوهر آب پشت را فزوني مي دهد .

خرچنگ دريايي

خاصيت :سوخته اش از هر سوخته ديگر لطيف تر است .
آرايش :سوخته اش دندان را پاكيزه نگه مي دارد و لكه هاي سياه و كك و مك را از رخساره مي زدايد .
قرحه :سوخته اش زخم چركين را خشك مي كند و در گري سودمند است .
چشم :اشك را مانع است و همراه نمك بسايند ناخنه را از بين مي برد .
فتيله از آن بسازند و بر پلك بمالند گري پلك را از بين مي برد و در جلا دادن چشم بسيار سودمند است .

خسك ـ سه كوهك

دو نوع خسك هست . اولي برگش به برگ خرفه مي ماند و از آن باريك تر و دومي نمناك است كه در جاهاي مرطوب و كنار آب ها مي رويد .
مزاج :هر دو نوع خار خسك سرد و خشكند .
خاصيت :از آنجا كه گيرنده و رساننده و نرمش دهنده است ريزش مواد را باز مي دارد .
دمل و جوش :مانع ورم گرم و ريزش مواد است و براي ورم هاي گلو داروي خوبي است .
زخم و قرحه :خسك آميخته با عسل در علاج زخم گنديده و بازرويانيدن گوشت سودمند است .
سر :در علاج قرحه هاي گنديده لثه مفيد است .
چشم :آبش را در چشم بچكانند خوب است .
اندام هاي تنفسي :ورم هاي پيرامون گير ماهيچه گلو را معالجه مي نمايد .
شهوت انگيز ، خرد كننده سنگ گرده و آبدان است .
افشره اش تأثير خود او را دارد ،در علاج عسرالبول و قولنج مفيد است .
زهرها :پادزهر مارگزيده و سم هاي كشنده است .آب پزش كك را از بين مي برد

خّنثي

برگش همچون برگ گندناي شامي و ساقه اش صاف و بر سر ساقه گل است و ثمرش دراز و مستطيل چون بلوط و تند مزه است .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :خنثي و به ويژه بيخش زداينده و گدازنده است .
آرايش :اين گياه و به ويژه خاكستر بيخش داروي كم مويي و بيماري خوني مي باشد و اگر خاكسترش را بربهك بمالند و در آفتاب بنشينند مفيد است .
ورم و جوش :ضماد بيخش كه با درد آب انگور كهنه باشد در علاج قرحه چركين و بدخيم مفيد است .
مفاصل :داروي سستي ماهيچه و درد استخوان است .
سر :افشره اش را تنها يا با عسل و آب انگور كهنه و مر مخلوط كنند چرك و ريم را از گوش مي زدايد و اگر در گوش عكس طرف دندان دردمند بچكانند درد دندان تسكين مي يابد .
چشم :افشره بيخش براي چشم مفيد است .
نفس كش :در علاج پهلو درد و سرفه مفيد است .
بيخش را كه با آب انگور كهنه بر پستان ورم كرده بگذارند سودمند است .
اندام هاي غذا :درعلاج يرقان بد نيست .
اندام هاي راننده :بول و حيض را ريزش مي دهد .ثمر و گلش را با آب انگور كهنه بخورند مسهل است .بيخش را با درد آن بر ورم بيضه بگذارند مفيد است .
زهرها :پادزهر نيش حشرات است .
ثمر و گلش را با آب انگور كهنه بخورند در نيش كژدم و هزار پا بسيار مفيد است .

خولنجان

تكه هايي پيچيده ، به رنگ سرخ و سياه ، تند مزه ، خوشبو ، سبك وزن و ره آورد چين است .
ماسرجويه گويد : خولنجان و خسرودارو يكي است .
مزاج : گرم خشك .
خاصيت : لطيف و بادشكن است .
آرايش : دهان را خوشبو مي كند .
اندام هاي غذا : با معده سازگار است و خوراك را هضم مي كند .
اندام هاي راننده :درعلاج قولنج و درد گرده مفيد و در غريزه جنسي كمك مي كند .

خيار چنبر

تخمش از تخم خيار بهتر و نارسيده تر باشد لطيف تر و بهتر است .
مزاج :سرد و تر .
خاصيت : صفرا و گرمي را خاموش مي كند .
ورم و جوش :برگ آن را با عسل بيندازند و بر جوش هاي (شري ) بلغمي بگذارند مفيد است .
نفس كش :غش كرده گرم مزاج آن را ببويد به هوش مي آيد و نشاط از سر مي گيرد .
اندام هاي غذا :براي معده خوب است و تشنگي را دفع مي كند اما كمتر به خوبي هضم مي شود .
اندام هاي راننده :بول را ريزش مي دهد . شكم را نرم كند . درد اطراف ذكر و ميان ران ها را تسكين مي دهد . با آبدان سازگار است .
زهرها : برگش در علاج سگ هار گزيده مفيد است .

خيار شنبر

دو نوع خيار شنبر هست يكي كابلي و دومي بصرائي .
بهترينش آن است كه از ني به دست مي آيد و درخشنده و چرب تر است .
مزاج :تر است و حرارت و سردي معتدل دارد .
خاصيت : تحليل بر و نرمش بخش است .
ورم :علاج ورم هاي گرم درون است و اگر با آب تاجريزي بدان غرغره كنند آماس گلو را فرو مي نشاند .بر ورم سخت بمالند مفيد است .
مفاصل :ماليدنش بر پوست درد نقرس و مفاصل را از بين مي برد .
سينه :اگر با آب گشنيز تر و لعاب اسفرزه بر گردن و سينه بمالند و بدان غرغره كنند در علاج خناق مفيد است .
اندام هاي غذا : تنقيه كبد مي كند ، در علاج يرقان و درد كبد سودمند است .
اندام هاي راننده :ملين است . مراره سوخته را بيرون مي آورد و اسهالي بي آزار مي دهد .

آب

آب هاي ناپسند عبارتند از :آبهاي راكد ، آبهاي مرداب ها ، آبهاي بد مزه و بدبو،آب هاي تيره ، پرمايه و سنگين وزن ، آب هايي كه زود سنگ مي شوند ، آب هايي كه پرده اي بر آن نمودار است و چيزهايي بيگانه را بر آن مي بينند .
گزند آب هاي بوره اي بوسيله ي :شير ، آب انگور ، كهنه ، نشاسته ، و آب انگور كهنه رقيق ريحاني و همانند آن ،سنجد خام ،خيار نارسيده ، سبزيهاي لطافت بخش و ادراري دفع مي شود .
چاره آب پرمايه و تيره رنگ با لطافت بخش هايي چون :سير، پياز، گندنا است و اگر بعد از آن آب انگور كهنه بنوشند يا با آن مخلوط كنند آسيب رسان نيست .
گاهي كه آب را آب زبر گويند منظور از آن آب غليظ پر مايه يا آب بسيار زداينده است و گاهي هم آبي را كه در هنگام شستشو بسيار پاك كننده است زبر مي خوانند .آب تلخ را مي توان به وسيله ي شيريني ها اصلاح نمود .
براي دفع آب شور ، خرنوب شامي ، دانه آس ، زالزالك ، گل آزاد و قاوت بكار مي رود .عموماً آب بدخيم را مي توان بوسيله ي سركه اصلاح كرد.
مزاج :آب دريا تند و تيز است . آب بوره اي گرم و خشك است . آب مسي و آهني براي درون خوبند .
خاصيت :آب سرد براي كساني كه بنه آمده ها دارند زيان آور است . ليكن براي كساني كه جسم متخلخل دارند و براي بند آمدن هر نوع سيلان و نزيف موادي كه سبب بيماري مي شوند خوب است .
آرايش :آب دريا داروي ترك هاي ناشي از سرما است بشرطي كه چركين نشده باشند .شپش كش است ،خون بند آمده در زير پوست را تحليل مي دهد. آبهاي گوگردي در علاج بهك و برص مفيدند .
ورم و جوش :آبهاي گوگردي در فرو نشاندن ورم مفاصل و نرم كردن سخت شده ها و بركندن زگيل هاي آويز كاري هستند .
زخم و قرحه :آب صاف و زلال با قرحه سازگار نيست ورطوبت مي افزايد. نبايد آن را به قرحه نزديك كرد .
آب دريا براي خارش ،گري و قوباء مفيد است . شستشوي تن با آب گوگردي در علاج قوباء، گري و جوش هاي سعفه مفيد است .
مفاصل :آب دريا و هرآبي كه هم مزاج اوست اگر تن را در آن شستشو دهند در بيماريهاي عصب مانند لرزش ، فلج ، تخدير شدن و غيره مفيد است .
آب گوگردي نيز همچون آب دريا و درتسكين درد مفاصل ، درد سر و عصب مفيد است .
سر:آب نيمه گرم براي صرع داران خوب است و از آب گرم زيان مي بينند. بخار دريا سردرد سرد را از بين مي برد .آب مسي براي دهان و گوش سودمند است
چشم :آب كويري براي چشم بد است .
اندام هاي تنفسي :آب بسيار سرد به نفع سينه نيست .آب نيمه گرم در علاج ورم هاي گلو ،زبان كوچك و سينه مفيد است .
آب دريا را بر پستان بپاشند از آماس آن مي كاهد .آب بوره اي شايد براي شش خوب باشد .آب زاج بلوري در خون برآوردن مفيد است .
اندامهاي غذا :آب آهني با طحال و معده سازگار است و آب مسي تقريباً چنين است .آب بسيار سرد مخصوصاً براي بيماراني كه بندآمدني ها دارند ضرر دارد .
آب دريا و همانندش با معده ناجور است .بخار آب دريا در علاج استسقا مفيد است .آب بوره اي شايد براي معده مرطوب خوب باشد .
آب زاج بلوري بازدارنده استفراغ است و در اين باره اثر خوب دارد .آبي كه از گل سياه بر مي آيد گيرنده و از اين روي در منع استفراغ مؤثر است .
آب هاي گوگردي در علاج ورم ،درد كبد و طحال اثر دارند .
اندام هاي دفعي :آب دريا را در حقنه بكار ببندند درد و پيچ روده تسكين مي يابد .آب دريا را بخورند اسهال مي دهد ، اما گزيدگي دارد و بهتر است بدنبال نوشيدنش سوپ مرغ بخورند .
آب هاي زاج بلوري ضد سقط بچه و ريزش حيض است .
آب هاي گوگردي براي دفع درد زهدان سودمندند .آب بسيار سرد براي غريزه جنسي خوب نيست .شكم را بند مي آورد .
آب شور اول اسهال مي دهد و بعد بوسيله ي خشكي كه در اوست شكم را بند مي آورد .
آب هاي معدني عموماً مانع ريزش بول و حيض و بچه آوردن هستند .
اكثر آب هاي معدني شكم را اسهال مي دهند و خشكي مي آورند .مثلاً آب زاج بلوري بند آورنده شكم است و گاهي قولنج مي آورد .
آب هاي آهني و مسي براي گرده بسيار خوب و در علاج قولنج مفيدند .
آب هاي تيره سنگ كليه و مثانه پديد مي آورند .آبي كه آهن تفته را در آن بگذارند داروي خون برآوردن است .
تب ها:آب هاي گوگردي و گل آلود و آب راكد مردآب ها سبب تب مي شوند. آب غليظ تب سه در ميان مي آورد .
زهرها :مارگزيده در آب دريا بنشيند سود مي بيند و اين علاج پادزهر ساير گزنده هاي كشنده است .

آويشم(به زبان عاميانه آويشن)

گياهي است كه بيشتر مردم آن را مي شناسند .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :گدازنده و قطع كننده است .
آرايش :زگيل ها را از بين مي برد .
ورم و جوش :ضمادش با سركه داروي ورم هاي بلغمي است .
مفاصل :خوردن آن در علاج ناتواني پي ها خوب است .ضمادش با قاوت و آب انگور كهنه علاج عرق النساء مي باشد .نوشيدنش درد انتهاي دنده ها را از بين مي برد .
چشم :اگر آويشم را با غذا همراه كنند قوت چشم را نگه مي دارد و كم سويي را از بين مي برد .
سينه :سينه وشش را مي پالايد و علاج خون بر آوردن است .
آب پزآن مسكن درد انتهاي دنده هاست بشرطي كه با عسل باشد و بليسند . از قوت خشكنده اي كه دارد خون برآوردن را باز مي دارد .
اندام هاي غذا :در هضم كمك است .شربت آن سوء هاضمه را از بين مي برد .كساني كه بسيار كم اشتها هستند به اشتها مي آيند .
اندام هاي دفعي :بول و حيض را راه مي اندازد .كرم را بيرون مي راند

آس

مزه تلخ آميخته با گسي و شيريني دارد و گسي آن سبب سردي آن شده است .
برساقه آن برجستگي هايي است كه به اندازه ي كف دست و همرنگ ساقه است.اين برجستگي ها از بخش ديگر آس قوي تر است .
گسي آن در هنگام مكيدن آنقدر محسوس است كه زبان را نيشگون مي گيرد . اين برجستگي ها داراي گوهر خاكي و كمي گوهر لطيف است .
بهترين نوع آن به منظور استفاده درماني گونه اي است كه رنگش به سياهي مي زند ،به ويژه «آس خسرواني »كه در كوهساران مي رويد .
بهترين نوع گل آن از نظر طبي گلهاي سپيد رنگ است .
افشره ي برگ و ميوه آس بهترين ماده درماني است . چنانچه افشره اش كهنه شود ناتوان مي گردد و كفك بر آن مي نشيند .
مزاج :داراي گرمي لطيف و سردي بر آن غالب و گيرندگي آن بيشتر از سردي است .
خاصيت درماني :اسهال ، عرق و هر نوع خونريزي و هر نوع سيلاني را بسوي اندام ها بند مي آورد . اگر تن را در گرمابه با آس مالش دهند تن را توان مي بخشد و رطوبت هاي زياد پوست را بر مي كند .
پخته آن استخوان شكسته را به هم جوش مي دهد .
سوخته آن را مي توان به جاي توتيا در خوشبو كردن بدن بكار برد .
مرهم ،ضماد ، شربت و رب ميوه آس براي جلوگيري از نوع خونريزي ( نزيف )مفيد است .
گيرندگي آس قوي تر از سردي بخشي آن است .
ارزش غذايي آن اندك است .
در بين شربت هاي دارويي جهت بند آوردن شكم ،درد شش و سرفه ، شربتي چون آس وجود ندارد .
آرايش :روغن ،افشره ، پخته شده آس و به ويژه دانه آس ريشه موها را تقويت مي كند ،از ريزش باز مي دارد و سبب بلندي و سياهي مو مي گردد .
دانه آس را اگر در كره بپزند بازدارنده عرق است و خراش ناشي از عرق را اصلاح مي كند .برگ خشكيده آس بوي بد زير بغل و پيچ و خم هاي بدن را از بين مي برد .
خاكستر آس كار توتيا را مي كند و لكه و كك و مك را مي زدايد .
ورم و جوش :ورم هاي گرم و باد سرخ و مورچه و جوش و زخمها و هر نوع زخمي كه بر كف دست آيد و انواع سوختگي با آتش چاره شان آس مخلوط با روغن زيتون است .
مفاصل :اگر ميوه آس را در آب انگور كهنه بپزند و ضماد كنند سستي مفاصل را از بين مي برد .
اندام هاي سر :خون دماغ را بند مي آورد . سبوسه را مي زدايد و زخمهاي سر را مي خشكاند . اگر آب آس را در گوشي كه قرحه دارد يا چركين است بچكانند خوب مي شود . شربت آس سستي لثه را از بين مي برد .
اندام هاي چشم :علاج درد و برآمدگي چشم است .
اندام هاي تنفسي و سينه:قلب را توان مي بخشد و خفقان را از بين مي برد.ميوه آن بوسيله ي شربتي كه دارد علاج سرفه است و اسهال را باز مي دارد. ميوه و رب ميوه اش در خونريزي ها مفيد است .
اندام هاي تغذيه :مانع سوزش در مجراي بول و سوزش مثانه است .
افشره ميوه آن بول را ريزش مي دهد و در جلوگيري از ريزش زياد خون حيض مفيد است .
آب آس شكم را بند مي آورد .
آغشته كردن تن با آب آس مانع اسهال مراري و سودايي مي شود .
اگر ميوه اش پخته شود رطوبت هاي زهدان را از جريان باز مي دارد .
ضماد آن براي علاج بواسير و آماس بيضه ها مفيد است .
آس پخته شده از بيرون آمدن مقعد و زهدان جلوگيري مي كند .
زهرها :آس و ميوه آن را اگر با آب انگور كهنه بنوشند براي علاج نيش كژدم و رتيل مفيد است .

آزاد درخت

اين درخت معروف است و ثمري دارد كه به (نبق )شبيه است .در ري آن را درخت هليله و كنار نامند و در طبرستان آن را بطاحك خوانند . درختي است بزرگ و تنومند .
مزاج :گرم و خشك .
خواص درماني :شكوفه آن باز كننده انسدادها است .
آرايش :آب برگ و به ويژه برگ آن كه مخلوط با آب انگور كهنه باشد شپش كش است و مو را بلند مي كند .
اندام هاي سر :شكوفه اش انسداد مغز را باز مي كند .
اندام هاي تنفسي :ثمر آن براي سينه بسيار زيان آور و كشنده است .
اندام هاي غذا :ثمر آن براي معده بد است و معده را زحمت مي دهد .
تب ها :گويند اگر الياف آن را با شاه تره و هليله بپزند و بخورند تب هاي بلغمي را بكلي بهبود مي بخشد .
زهرها :اشفره شاخه هاي نازك آن كه با عسل مخلوط بشود پادزهر هر سمي است .ميوه اش شايد سم كشنده بشود .
براي بلند شدن موي سر مي توان به جاي برگ آزاد درخت ،برگ شاهدانه و آس و سدر بكار برد .

آنك

منظور از اين نام تنها سرب سياه است .سرب سياه گوهر آبي بسيار دارد كه از سرما بند آمده است .
مزاج :سرد و تر است .
دمل و جوش :آنك را با بعضي از روغنها در ميان دو سنگ مخصوص سائيدن دارو مي سايند چرك و سياهي كه از آن بدست مي آيد در مداواي دمل هاي گرم مفيد است آن را سرد مي گرداند .
علاج زخمهاي پليد است كه قرحه هاي سرطاني را هم شامل مي شود .
برگه سرب را بر خنازير ،غده و قرحه مفاصل بگذارند و ببندند بسيار خوب است .زيرا در گدازندگي بسيار فعال است .
زخم و قرحه :سائيده آن بطريقه نامبرده و كوبيده سرب به ويژه شسته آن در علاجزخمهاي چركي پليد ،سرطاني و مفاصل سودمند است .
مفاصل :سائيده و كوبيده سرب قرحه مفاصل را چاره مي كند و اگر بر غده مفاصل ، و مفاصل پيچيده بگذارند و ببندند بهبودي بخش است .
چشم :سوخته سرب و به ويژه شستشو داده آن رمد خشك و قرحه هاي چشم را معالجه مي كند .
اندام هاي تنفسي و سينه :سوخته ،سائيده و كوبيده سرب در مداواي قرحه هاي سينه سودمند است .
اندام هاي دفعي :سائيده نامبرده و كوبيده آن علاج بواسير است . بر كمر بستن برگ هاي آن خواب هاي پريشان را بر طرف مي كند ،شهوت جماع را فرو مي نشاند و در علاج زخمهاي قرحه هاي ذكر و بيضه ها سودمند مي باشد .

آمله

گرماي خون را فرو مي نشاند .ريشه موها را قوي مي گرداند و مو را به رنگ سياه در مي آورد .
مفاصل :براي پي ها و مفاصل مفيد است .
چشم :ديد را تقويت مي كند .
نفس و سينه :قلب را قوت و صفا مي دهد و مايه افزايش هوش و ذكاوت مي شود .
اندام هاي غذا :معده را تقويت و دباغي مي نمايد .قي را باز مي دارد ، تشنگي را فرو مي نشاند و اشتهاانگيز است .
اندام هاي دفعي :معده را نيرو مي بخشد و شهوت انگيز است . برخي برآنند كه بندآورنده ي شكم است .
مرباي آن ملين است، هيچ زحمت نمي دهد و در علاج بواسير مفيد است .

آذريون

مزاج :گرم و خشك كوبيده اش با سركه علاج كم مويي است .
خاكسترش با سركه در عرق النساء مفيد است .
ديسقوريدوس گويد :«اگر زن به آذريون دست بزند يا آن را استعمال كند فوراً سقط جنين مي كند » .
پادزهر همه سم ها است و به ويژه نيش هاي مسموم كننده .

ابرق

دارويي است از ايران و در تقويت عقل و هوش مفيد است .

ابريشم

همان حريراست و از چيزهايي است كه قلب را شاد مي كند .
ابريشم خام تا پيله است بهتر از ابريشم سوخته است و گاهي پخته شده آن را كه رنگ نكرده باشند بكار مي برند .
خاصيت درماني :لطافت مي دهد ، رطوبت را مي مكد و شادي آور است .
اندام هاي غذا :بعلت تلخي و خاصيت دباغي كه در ابريشم هست ماده دباغي دادن موجود است و از آنجا كه لطيف و خشك كننده و بي سوزش است و خشكي معتدل دارد براي بر طرف كردن تصلبات ريوي بسيار سودمند است و هر نوع از ابريشم در اين زمينه بكار مي آيد .
چشم :ابريشم را اگر سرمه كنند براي چشم مفيد است . اشك ريزي را باز مي دارد ، زخمها را خشك مي گرداند و با چشم سازگار است .
ابريشم چاقي آور است و از اعتدال مزاجي كه دارد خشك و معتدل مي نمايد .
ابريشم تقويت روح مي كند و در هضم غذا كمك مي نمايد .

اردك

نوعي مرغ است .
مزاج :اردك از همه ماكيانها گرم مزاج تر است . سرمازده را گرم مي كند و گرماخورده را به تب گرفتار مي نمايد .
خاصيت :پيه اردك از پيه ساير پرندگان بهتر و براي تسكين درد و احساس سوزش در ژرفاهاي بدن مفيد است .گوشت اردك بادزا و چينه اش بسيار مغذ است .
آرايش :گوشتش فربهي مي آورد و پيه اش رنگ و رو را صفا مي دهد .
اندام هاي تنفسي :صدا را صاف مي كند .
اندام هاي غذا :گوشت اردك در معده زياد مي ماند و سبب سنگين شدن معده مي شود .گوشت غاز از آن سنگين تر است . بهترين و سبك ترين گوشت اردك بر معده بال اردك است .گوشت مرغان شناور اگر هضم شود از گوشت ساير پرندگان مغذي تر است .
اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است و آب پشت را فزوني مي دهد .

ارمال

چوبي است خوشبو و رنگش به رنگ قرفه است .
آرايش :دهان را خوشبو مي كند .
دمل و جوش :ضمادش در علاج ورم هاي گرم مفيد است .
زخم و قرحه :از زياد شدن زخم مانع و چرك را از بين مي برد ،مي خشكاند زيرا خشكاننده اي است كه نمي گزد و نمي گذارد اندام ها متعفن شوند.
اندام هاي سر:مغز را توان مي بخشد ،لثه را محكم مي كند و ضد بيماري هاي دهان است .
چشم :خوردن آن در علاج رمد مؤثر است .
نفس كش و سينه :قلب و شايد درون را تقويت مي نمايد .
عموماً شكم را قبوضيت مي دهد .

ارتدبريد

ارتدبريد دارويي است به پياز دو نيمه شده شبيه كه درعلاج بواسيرمفيداست .

اردقباقي

درختي است شبيه كبر (خرنوب شامي ).ميوه اش داخل غلاف است . بويش بسيار تند است و مي كشد .
مزاج :تأثير آن از تاج ريزي و كاكنه قوي تر است .
دمل و جوش :ورم هاي دروني را معالجه مي نمايد و اگر بر ورم هاي گرم خارجي بمالند ورم را در هر حالتي باشد از بين مي برد .
زهرها :برجاي نيش زنبور بمالند فوراً تسكين مي يابد .

استرك

گويند استرك شاداب خود بخود شيره مي تراود و گاهي بوسيله ي پختن صحفش را مي گيرند .آنچه خود به خود زرد رنگ است و هرگاه كهنه شد به رنگ طلايي مي زند و اين نوع ارزش زياد دارد .
خاصيت :گيرنده و خشكاننده
سر:بعضي گفته اند گرم و خشك است و رطوبتهاي مغز را مي كشد و مغز را مي پالايد .
اندام هاي غذا :پيه خشك رطوبت معده را بر مي چيند .استرك خشك شكم را بند آورد .

اسفند

نياز به معرفي ندارد .
خاصيت :تقطيع مي كند و نرمش مي دهد .
مفاصل :محلول آن را برمفاصل بمالند درد مفاصل را از بين مي برد .
چشم :ديسقوريدوس گويد :سائيده آن را با عسل و آب انگور كهنه و زهره كبك يا زهره مرغ خانگي و آب رازيانه مخلوط كنند كم سوئي را ازبين مي برد.
اندام هاي غذا :دل بهم خوردن به دنبال دارد .
اندام هاي دفعي :بخورند يا محلولش را بمالند ادرار بول و حيض مي كند و در علاج قولنج مفيد است .

استوقدوس

گياهي است داراي پرزهاي باريك و سرخ رنگ كه به پرزخوشه جو شبيه است.برگهايش از برگ جو درازتر است و چوبهايش خاكي رنگ و همچون افتيمون بي گل است .مزه اش تند است و به تلخي مي زند .
خاصيت درماني :بوسيله ي تلخي كه در آن وجود دارد گدازنده و لطافت بخش است .
خوردن آن بندآمدگي ها را باز مي كند ، مي زدايد و اندكي قبوضيت دارد كه بدن و درون را توان مي دهد و از عفونت جلوگيري مي نمايد .
مفاصل :آب پز آن دردهاي پي و دنده ها را تسكين مي دهد .
شربت آن در مداواي بيماري هاي سرد عصب بهترين دارو است . پس لازم است كساني كه ضعف اعصاب دارند يا از سرما به بيماري عصب دچارند اين دارو را ادامه دهند .
سر :درعلاج ماليخوليا و صرع سودمند است .
اندام هاي غذا :اين دارو تشنگي آور است .
اندام هاي دفعي :مجاري بول را استحكام مي بخشد .بلغم و سودا را بيرون مي راند .

اسفناج

نيازبه معرفي ندارد .
مزاج :سرد و تر است .
خاصيت درماني :ملين است و ارزش غذايي آن از سلمه بيشتر است .
دراسفناج قوتي است زداينده ، شوينده و صفرا را بر مي كند .شايد برگ آن معده را خوش نيايد ، پس بهتر آن است كه تصفيه شود و آنگاره بخورند .
اندام هاي تنفسي و سينه :خوردن و اندودن اسفناج براي سينه و ريه گرم و سودمند مي باشد .
مفاصل :علاج دردهاي خونين پشت است .
اندام هاي دفعي :ملين شكم است .

اشه

صمغ گياه طرثوث است و برخي آن را چسبنده طلايي مي نامند ، چه كاغذ و دفتر را با رنگ طلايي آن رنگ آميزي و زينت مي دهند .در باز كردن ، تأثيرش بحدي است كه مي تواند خون از دهانه رگها روان سازد .نيروي نرم كنندگي و خشك كنندگي هم دارد .
دمل و جوش :محلول و ضماداشه كه همراه سركه و بوره سرخ باشد در مداواي خنازير، سخت شدگي ها و تركيدگي مفيد است .
زخم و قرحه :گوشت فاسد را مي خورد ،گوشت سالم مي روياند و در علاج زخم هاي پليد سودمند است .
مفاصل :اشه آميخته با عسل يا با افشره جو مسكن درد بيماري اعصاب(سياتيك) ،پهلو درد و درد مفاصل است .
اگر با عسل و زفت باشد و ضماد كنند سختي مفاصل را از بين مي برد .اگر با سركه و بوره وروغن حنا مخلوط كنند خستگي را بر طرف مي كند .
چشم :زبري و گري پلكها را نرمش و سپيدي و جلا مي دهد .در مورد رطوبت هاي چشم سودمند است .
نفس كش و سينه :درمعالجه «ربو »تنگي نفس و تند نفسي مفيد است و بايد با عسل بليسند يا با افشره جو بخورند .
قرحه حجاب را تنقيه مي نمايد ،ازخفگي ، بلغم و زهره سياه رهايي مي بخشد .
اندام هاي دفعي :در ادرار چندان مؤثر است كه با بول خون مي آيد ، مسهل است .ضد كرم كدو است .حيض را روان مي گرداند .
بيضه ها را كه به سختي دچار شوند با اشه و سركه بمالند نرمش طبيعي را بدست مي آورند .
زهرها :اگر اشه را با مشك زمين و روغن زيتون مخلوط كنند قاتل حشرات است .

اصطرك ،قره بخور

همان ميعه است و شيره آن را عسل لبني و قره بخور مي گويند كه اين شيره عبارتست از قطره هايي كه از درختي مانند درخت به تراوش مي كند .
بهترين نوع از ميعه سايل آن است كه بدون وسيله روان وسايل است و تراكمش چون عسل بي موم ،خوشبوي و رنگش به زردي مايل است .
اگر سياه رنگ يا خاكستري رنگ باشد نوع خوب نيست .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت :رساننده ، بسيار نرم كننده ، گرمي بخش و تحليل برنده است . دودش همانند دود كندر است و نوعي تخدير هم دارد .درشام روغن از آن مي گيرند كه مليني قوي است .
ورم و جوش :سختي هاي گوشت را نرم مي كند .
زخم و قرحه :برگري تر و خشك ماليده شود داروي بسيار خوبي است .
مفاصل :اندام هاي را توان مي بخشد ،خوردني يا ماليدني باشد ترنجيدن مفاصل را خوب مي كند .يكي از داروهاي رفع خستگي است .
سر:بخار تر و خشك آن نزله ها را قطع مي كند وبهترين علاج زكام است .
درميعه و به ويژه در روغنش نيروي بيهوش كننده (خواب گران )است .
سينه :در سرفه هميشگي و بلغم و گلو درد مفيد است .صداگرفتگي را از بين مي برد و گلو را بسيار نرم مي كند .
اندام هاي غذا :به هضم غذا كمك مي كند .
اندام هاي دفعي :ملين شكم است .خوردن شود يا بردارند بول و حيض را راه مي اندازد و سختي زهدان را نرم مي نمايد .
ميعه خشك و قبض است .

اطراطيقوس

دارويي است كه حالبي نام گرفته است .
مزاج :كمترين سردي ندارد و هيچ قابض نيست .
خاصيت درماني :تحليل برنده و سرد كننده است .
دمل و جوش :ضماد و مرهم آن ورم رگهاي پستان را فرو مي نشاند

اغلاگوني

چوبي است سخت و خالدار ،خوشبو و پوستي دارد پر نقش و نگار.
آرايش :مكيدن و آب پز آن را در دهان گردانيدن ، دهان را خوشبو مي كند. از اغلاجون گرد مي سازند و بر همه تن مي پاشند ، تن را خوشبو مي كند. گاهي آن را به جاي كندر مي توان دود كرد .
اندام هاي غذا :خوردن يك مثقال از چوب اغلاجون معده لزج را به اعتدال مي آورد .
مرهمش سودمند است .شيرش مستي آور و درد كبد و درد پهلو را درمان مي كند .
زخمهاي روده ها و درد شكم و روده را از بين مي برد .

افيون

شيره خشخاش سياه است .بو كردن افيون مصري خواب آور است . گاهي از كاهوي بياباني نيز افيون مي گيرند و آنهم مخدر است ليكن مخدري است ضعيف .افيون را بر آهني سرخ شده در آتش بريان مي كنند تا رنگش سرخ شود .افيون سنگين و تند بو و ترد (زودشكن )كه در آب زودتر حل شود يا گداخته شود ،از تابش خورشيد نرم شود و چون بر شعله بگذارند چراغ را تاريكي ندهد ،بهترين
نوع است .افيون زرد كه آب را رنگ مي كند و زبر و كم بو و رنگ آن روشن است افيوني است ناخالص و از خشخاش تيغي نشاني دارد .
گاهي از كاهوي بياباني بدل افيون مي سازند كه كمتر بو دارد و شايد افيون را با صمغ عربي مخلوط كنند كه افيون اصلي نيست و چنين افيوني بسيار روشن و درخشان است .
مزاج :سرد و خشك
خواص درماني :مخدر است . ماليدن و خوردن آن آرام بخش همه دردها است .مقدار خوراكي افيون اندازه يك دانه عدس درشت است .
دمل و جوش :بازدارنده دمل هاي گرم است .
زخم و قرحه :قرحه را مي خشكاند .
مفاصل : اگر افيون مخلوط با زرده تخم مرغ برشته و به ويژه افيون مخلوط با شير را بر جاي نقرس بمالند مسكن درد است .
اندام هاي سر:خوردن يا برداشتن آن با فتيله يا بدون فتيله خواب آور است .اگر گداخته افيون مخلوط با روغن گل و مر و زعفران را در گوش دردمند بچكانند درد بر طرف مي شود ،اما پيشينيان آن را مداواي رمد بكار نمي بردند ومي گفتند به چشم زيان مي رساند .
اندام هاي تنفسي و سينه :سرفه سخت و شديد را تسكين مي دهد .
اندام هاي غذا :اگر از گرما و رطوبت ، معده سست گردد افيون آن را دباغي مي كند و جمع مي آورد .
اندام هاي دفعي :بند آورنده اسهال است و از خراشيدگي و قرحه روده جلوگيري مي كند .

افيوس

افيوس حدقي چيزي است كه به كره چشم مي ماند .
مزاج :بنا به گفته ي جالينوس سرد و خشك است .
خاصيت درماني :اگر بر زهار كودك بمالند بر آمدن مو را به تأخير مي اندازد .
اندمان غذا :ميوه آن در مداواي يرقان سودمند است .

افيميدون

خاصيت درماني :بشدت سردي مي دهد و رطوبت آبي زياد با خود دارد .
اندام هاي سينه :برجستگي پستان را حفظ مي كند .
اندام هاي دفعي :گويند هر كس بخورد عقيم مي شود .

اقريطس ،گل جزيره كرت

گوهري هوايي بسيار دارد .با ساير گلها هم كنش و از آنها كم توان تر است. زداينده بي سوزش است .حواس را ناتوان مي كند .
چشم :علاج جوش و سرخي و خارش پلكها است .
اندام هاي دفعي :گويند زايش را آسان مي كند و بارداران اگر بر شكم ببندند نگهدار جنين است .

آككرا

اكثراً بيخش را به منظور دارويي بكار مي برند .
بهترينش رگي است كه به ستبري انگشت و بسيار زبان سوز باشد .
مزاج :كساني كه جاي باور نيستند مي گويند سرد و لطيف است در صورتي كه گرم و خشك است .
خاصيت :بجوند بلغم را جذب مي كند .اگر با روغن زيتون مخلوط باشد و بدن را با آن بمالند از گرمي كه در اوست عرق بدن را ريزش مي دهد .
آرايش :با روغن زيتون عرق ريز است .
مفاصل :تن را با آن يا با آب پز آن يا با روغنش بمالند ،در علاج سست عصبي هميشگي ،كرخي عصب مفيد است و كزاز را باز دارد .
سر :بندآمدني هاي پالايشگاه و بيني را به خوبي باز مي كند ،آب پزش داروي درد دندان و به ويژه علاج درد سرد دندان است .بيخش را در سركه بجوشانند و در دهان بگردانند دندان لق را استوار مي كند .
تب ها :مقبل از آمدن تب لرز بيخ آن را با روغن زيتون مخلوط كنند بر بدن بمالند مانع تب لرزه مي شود و گروهي مي پندارند كه ضد هر لرزشي است .

اوسيه

نوعي نيلوفر هندي است و مزاجي گرم و خشك دارد

اورمالي ،عسل دارو

روغني است بسيار گرم و پر مايه چون عسل و از عسل غليظ تر .در اصل شيره اي است كه از ساقه درختي كه در تدمر مي رويد به دست مي آورند ،از آن شيره روغن مي گيرند ،آن را با روغن گل آن درخت مخلوط مي كنند و آن را اورمالي و روغن عسل هم مي نامند .هر چه صاف تر و پر مايه تر و كهنه تر باشد بهتر است .
مزاج :گرم و تر و گرمي آن بيشتر است .
زخم و قرحه :هم ضماد و هم ماليدن آن گري چركين را درمان مي كند .
مفاصل :درد مفاصل را بر طرف مي كند .
اندام هاي سر:سستي زا و خواب آور است .
چشم :در چشم بكشند تاريكي چشم را از بين مي برد .
اندام هاي دفعي :كسي كه آن را به قصد اسهال مي خورد تا فرجام كار نبايد به خواب رود .

اوبوطيلون

گياهي است كه به كدومي ماند .
زخم و قرحه :گويند در معالجه زخم هاي تر بهترين دارو است . مرحمش زخم ها را بهم مي آورد و جوش مي دهد .

انجدان رومي

مزاج :تخم و بيخش گرم و خشك است .
خاصيت :بازكن و بادشكن و تحليل برنده است .
اندام هاي غذا :رساننده و هاضم است .بادها و به ويژه باد معده را از بين مي برد و معده را تقويت مي كند .
اندامهاي دفعي :كرم و كرم كدو را از بين مي برد .تخمش در ريزش دادن بول و حيض بسيار مؤثر است .
زهرها :پادزهر هر نيشي است .

اندر

دارويي است كرماني ،هوش و ذكاوت را افزايش مي دهد .

اناگير

دو نوع است گل زرد مي دهد و ديگر گلش آسماني رنگ است .
زخم و قرحه :هر دو نوع در مداواي جراحات و باز داشتن از آماسيدن مفيدند .خار و پيكان ها را بيرون مي كشند . از انتشار زخم جلوگيري مي كنند .اگر با آب هر نوعي از آن غرغره كنند يا به بيني بكشند ، بلغم هاي سر سرازير مي شود و درد دندان تسكين مي يابد .
اندام هاي دفعي :با آب انگور كهنه خورده شود درد كليه را بر طرف مي سازد .
به عقيده بعضي آنچه گلش كبود رنگ است برآمدگي هاي اطراف مقعد را معالجه مي نمايد و آنچه گل سرخ مي دهد برآمدگي هاي نامبرده را افزايش مي دهد .
زهرها :با آب انگور كهنه خورده شود پادزهر مار است .

انگور

انگور سفيد ارزنده تر و انگوري كه چيده شده و دو روز يا سه روز از چيدنش گذشته بهتر است .
مزاج :پوسته انگور سرد و خشك و دير هضم است . مغزش گرم و تر و دانه اش سرد و خشك است .
خاصيت : انگور تازه چيده بادآور است .اگر آن را آويزان كنند تا پوستش خوب پژمرده شود غذاي خوب مي دهد و معده را توان مي بخشد . در تغذيه خوب و در كم زياني با انجير برابر است هر چند غذاي انجير از انگور بيشتر است مويز دوست كبد و معده است .
اندام هاي غذا :انگور و مويز همراه دانه داروي دردهاي روده است .

انار

انار شيرين سرد و تر و انار ترش سرد و خشك است .
خاصيت :انار ترش صفرا را بر مي كند .جريان زائده ها را به درون راه نمي دهد .
ورم :انار دانه و عسل را بر كژدمه بمالند مفيد است .
زخم و قرحه :دانه انار و عسل را بر قرحه پليد و زبر بماليد مفيد است .
كاسبرگ انار و به ويژه سوخته آن و گلنار از گرمي كه دارند زخم را بهم مي چسبانند .
چشم :افشره انار ترش با عسل داروي ناخنه است .
سينه :انار ترش سينه و گلو را زبر مي سازد .هراناري در علاج تپش قلب مفيد است و قلب را جلا مي دهد .
اندام هاي غذا :همه انواع انار كيموس خوب دارند و انار ميخوش براي معده از همه بهتر است و التهاب معده را فرو مي نشاند .انار شيرين با معده سازگار است .
اندام هاي راننده :انار ترش و شيرين هر دو بول را ريزش مي دهند .
تب ها :انار ميخوش در تب ها و التهابات مفيد است . انار شيرين اكثراً تب داران گرم را زيان مي رساند

انجير

انجير خوب دردرجه اول سفيد و بعد سرخ و بعد سياه است .
انجير خوب رسيده بسيار خوب و كم زيان است .انجير خشك كنش خوب دارد و ليكن خوني كه از آن به وجود مي آِيد خوب نيست و به اين علت است كه تنها خوردنش شپش زياد مي كند . اما اگر با گردو و يا بادام بخورند كيموس خوب مي دهد .
مزاج :انجيرتر گرم و بسيار تر و آبكي است .انجير نارس زداينده و سردي بخش است .
انجير خشك گرم و لطيف است .
خاصيت :انجير خشك و به ويژه تند مزه آن بسيار زداينده ، رساننده و گدازنده است .انجير پر گوشت بيشتر رساننده است و چسبندگي و تكه كنندگي و لطافت بخشي هم دارد .
انجير وحشي از انجير باغي تند مزه تر و قوي تر است .انجيز بادزا است .
آرايش :انجير نارسيده را بر پوست بمالند يا ضماد شود ، در علاج خال ها ، زگيل مانندها و لك و پيس مفيد است .داروي ورم گرم و سست است . دمل را مي رساند و به ويژه اگر با زنبق و نطرون يا با آهك و پوست انار باشد داروي كژدم است .
ورم و جوش :انجير را با آرد جو بپزند و ضماد كنند ورم سخت را نرم مي كند .
انجير را آب پز كنند و در گلو گردانند (غرغره )ورم گلو را از بين مي برد .
انجير پخته و پوست انار داروي ورم بناگوش است .
انجير و پانيذ علاج كژدمه است . انجير خشك و شيرين براي ورم كبد و طحال زيان آور است .
زخم و قرحه :افشره برگ انجير زخم آور است .آب پز انجير را با كف خردل بر خارش بمالند مفيد است .برگ انجير داروي بيماريها ي ويروسي پوستي و جوش هاي ( شري )را علاج است .
مفاصل :انجير نارسيده و برگ انجير و برگ خشخاش را با هم ضماد كنند و بر پوست استخوان بگذارند مفيد است .
سر :انجير تر و خشك در صرع مفيد است .آب پز انجير را با كف خردل مخلوط كنند و در گوش بچكانند صداهاي گوش را مي خواباند .
افشره شاخه انجير قبل از آنكه برگ از آن سر بزند يا شيره انجير بر دندان كرم خورده سودمند است .
ضماد انجير ورم بناگوش را علاج مي كند .انجير نارسيده خشك شود و بكوبند و گردش را بر قرحه سر پاشند سود بينند .
چشم :شيره انجير مخلوط با عسل در مداواي تيرگي چشم مرطوب ،اول آب به چشم آمدن و كلفت شدن طبقات چشم مفيد است .
ماساژ دادن پلك چشم با برگ انجير زبري و گري پلك را از بين مي برد .
سينه :انجيرتر و خشك زبري گلو را از بين مي برند .انجير شير پستان را ريزش مي دهد ،سرفه مزمن را علاج است و در مداواي ورم شش و نازك ني مفيد است .
اندام هاي غذا :انجير راه بندان هاي كبد و طحال را مي گشايد .
انجير خشك تشنگي آور است.اگر با خاراگوش باشد داروي استسقا است. خوردن شربت انجير به نفع معده است و اشتهاي خوراك را كاهش مي دهد .
انجير خشك كه زدايندگي دارد براي كبد و طحال آماس كرده زيان دارد .
انجير نمي گذارد مواد ناجور به سوي روده راهي شوند .افشره برگ انجير دهانه رگهاي پيزي را باز مي كند . انجير تر ملين و كمي مسهل است . به ويژه اگربا بادام كوبيده خورند مسهلي ملايم است و سفتي زهدان را نرم مي كند.شيره انجير را با زرده تخم مرغ بردارند زهدان را مي پالايد ، حيض و بول را راه مي اندازد .خوردن انجير يا شنبليله زهدان را تقويت مي كند و جمع مي آورد .با فيجن و انجير و به ويژه با شيرش حقنه كنند پيچ و درد روده را درمان مي كند و ريگ را از گرده بيرون مي آورد .
زهرها :شيرش را بر نيش كژدم و رتيل بمالند مفيد است .
انجير نارسيده يا برگ سبز انجير را بر گزيده سگ هار بگذارند مفيد است .
ضمادش كه با گاودانه باشد پادزهر دندان راسو است .
خاكستر آب مكرر چوب انجير خورده شود يا ماليدني باشد پادزهر نيش رتيل است .

الوا

افشره منعقد شده اي است به رنگ ميانه سرخي و زعفراني و چندين نوع دارد: اسقوطري ،عربي و سمنگاني . بعضي گويند گياهش همچون زنجفيل شامي است كه اشتباه است . بهترينش اسقوطري است كه آبش چون آب زعفران و بوي مر دارد .درخشنده ، زودشكن و بدون ريگ باشد .
مزاج :خشك و گرم .
خاصيت :گيرنده و خشكاننده بدن و خواب آور است .
آرايش :الوا و عسل علاج اثر ضربه و شفا بخش كژدمه چركين است .
الوا و آب انگور كهنه را برسر بمالند از ريزش مو جلوگيري مي كند .
ورم و جوش :اگر با آب انگور كهنه يا عسل باشد در علاج ورم پس و پيش (مقعد و ذكر)و ورم ماهيچه هاي پهلوگير زبان بسيار مفيد است .
زخم و قرحه :قرحه هاي سر سخت را دوا مي كند بيني ،دهان يا ناصور باشند .
مفاصل :داروي درد مفاصل است .
سر :سر را زائده هاي صفرايي مي پالايد .الوا و روغن را بر پيشاني و گيجگاه بمالند سردرد را از بين مي برد .الوا و روغن گل در علاج قرحه بيني و دهان و كوفتگي گوش و آماس ماهيچه هاي پيرامون زبان خوب است . به شرطي كه با آب انگور كهنه يا عسل باشد و بر پوست بمالند .
چشم :الوا در علاج قرحه و گري و درد چشم و خارش گوشه چشم و در خشكانيدن رطوبت چشم بسيار مفيد است .
اندام هاي غذا :خوردن دو قاشق الوا با آب سرد يا ولرم معده را از زائده هاي بلغمي و صفرايي پاك كرده و اشتهاي تباه و دروغين را رد مي كند .
سوزش و التهاب زبان كوچك كه ناشي از گرمي زرداب معده باشد چاره اش با الوا است .
بندآمده هاي كبد را باز مي كند ليكن به زيان كبد است و از اسهالي كه مي دهد داروي يرقان است .
اندام هاي راننده :خوردن آن با آب گرم اسهال مي آورد . اگر با آب عسل بخورند بلغم و صفرا را بيرون مي آورد .الوا با هر داروي مسهلي باشد معده را از زيان حفظ مي كند . بهترين و سالم ترين
مسهل براي معده است .الواي شسته كمتر اسهالي است اما براي معده سودآورتراست با عسل كه باشد از قوتش مي كاهد و اسهالش از جذب كردن نيست بلكه با هر چه برخورد كند بيرون مي آورد .خالص كه خورده شود اثرش از كبد خارج نمي شود و به معده نمي رسد .خوردن الواي عربي افسردگي مي آورد ،درد و پيچ روده و اسهال به دنبال دارد .در روزهاي سرد خوردن الوا خطرناك است .شايد اسهال خوني بدهد .مخلوط آن را با آب انگور كهنه شيرين بر بواسير برآورده و ترك هاي لبه پيزي بگذارند مفيد است.خونريزي پيزي را قطع مي كند .ورم مقعد را درمان مي كند .شفاي ورم ذكر است به شرطي كه با آب انگور كهنه و عسل باشد و بر ورم بمالند .

الماس

بعضي گويند سرد و خشك است و ديگران بر اين عقيده اند كه گرم و خشك است .
خاصيت درماني :بسيار زداينده است و به عقيده ديسقوريدوس سوزنده و عفونت آور است .
آرايش :در جلا دادن دندان بسيار فعال است .
اندام هاي سر :بعضي عقيده دارند كه گذاشتن الماس در دهان دندانها را مي شكند ، و در اين زمينه دو رأي دارند .گويند خاصيت الماس دندان شكني است ،يا اينكه در جايي كه الماس هست مارهاي سمي بسيار است .
اندام هاي دفعي :بعضي گفته اند : اگر دانه اي از الماس را بر سر پمپي بوسيله ي سقز رومي بچسبانند و پرتاب كنند و به مثانه برسانند سنگ مثانه را خرد مي كند كه نظريه اي بعيد بنظر مي رسد .
زهرها :الماس سم قاتل است

بابونه

گياهي است كه گلهايش به رنگهاي زرد ،سفيد و ارغواني يافت مي شود و گياهي است مشهور و شناخته شده .
ازبرگ و گل بابونه قرص مي سازند و ساقه آن را مي خشكانند و نگاه مي دارند. اكثراً در زمينهاي خشن و نزديك به كناره هاي زمين مي رويد .در بهار كنده و جمع آوري مي شود .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت درماني :باز كننده است ، غليظ را لطيف مي نمايد ،سستي مي آورد ، گدازنده است با كمي جذب يا اصلاً جاذب نيست .
دمل و جوش :بوسيله ي قوت سست كنندگي و تحليل كه در آن موجود است ورم هاي گرم را فرو نشاند و تصلبات كم را نرم مي كند.خوردن آن در مداواي ورم سخت داخلي مفيد است .
مفاصل :كشيدگي را سستي مي دهد .همه اندام هاي عصبي را تقويت مي نمايد و براي رفع خستگي از هر دارويي سودمندتر است ، زيرا حرارت بابونه به حرارت جاندار مي ماند .
سر :مغز را تقويت مي كند ،در مداواي سر درد سر ، تخليه سر از مواد ناسازگار مؤثر است .زيرا مي گدازد و جذب نمي كند .زخم هاي دهان را بهبود مي بخشد .
چشم :ضماد آن جوش تركيده چشم (غرب )را شفا مي دهد و در مداواي رمد و تيرگي و جوش و خارش و حرب چشم سودمند است .
سينه :خون را ازسينه پاك مي كند و بر مي آورد .
اندام هاي غذا :يرقان را از بين مي برد .
اندام هاي دفعي :هرنوع از بابونه به ويژه بابونه اي كه گل ارغواني دارد در ادرار بول و بيرون آوردن سنگ مؤثر است .در علاج دردهاي سرد و گرم مثانه بابونه را بر مثانه مي بندند .
تب ها :براي تب هاي سبك و ورم هاي گرم دروني كه هنوز به طور كامل نرسيده باشند سودمند است . اما در تب هاي بسيار شديد و در ورم هاي گرم تمامي رسيده اثري ندارد .
بابونه چشم گاو يا اقحوان
به قول ديسقوريدوس :برخي از مردم ، اقحوان را اماريون ، برخي قورينبون و گروهي ازقسمون مي نامند .
اقحوان دو صفت دارد :زرد مايل به سرخي و سفيد .نوع سفيدش قوي تر است .
گياه آن داراي چوبهاي نازك است ، گل آن سفيد و مدور و وسطش زرد است . بويي سنگين دارد و مزه اش به تلخي مي زند،گل اقحوان به گل مرو مي ماند. تند مزه و تند بو است .
خاصيت درماني :گرمي بخش ، رساننده علاج انواع انسداد است و نوع سرخ رنگ آن قابض و مانع سيلان است . تحليل مي برد ليكن در گيرندگي و خشكانيدن از گدازندگي قوي تر است .
اقحوان عرق آور است و اگر روغنش را بر اندام بمالند عرق مي آورد .
تحليل برنده و لطافت بخش است و همه رگها را باز مي كند .
اندام هاي سر:خواب آور است و بو كردن تازه آن سبب خوابيدن مي شود. روغن اقحوان درد گوش رادرمان مي كند .
مفاصل :در مداواي پيچش ، پي ، پارچه پشمي را در اقحوان آب پز شده مي خيسانند و بر جاي دردناك مي گذارند مفيد است .
دمل و جوش :ورم گرم معده و خون بند آمده در معده را از بين مي برد و در علاج ورم هاي سرد نيز مفيد است .
زخم و زخم هاي چركي :در مداواي ناصور و قرحه هاي پليد و بركندن خشك ريشه و علاج زخم هاي پي مفيد است .
اندام هاي تنفس و سينه :اگر خشك شده آن را با سكنجبين و نمك بخورند در علاج «ربو »مفيد است .
اندام هاي غذا :براي فم المعده بد است ليكن چيزهايي را كه با معده سازگار است و بسوي معده مي آيند تحليل مي برد و مي خشكاند و خون بند آمده داخل معده را آب مي كند .
اندام هاي دفعي :شديداً ادرار آور است .اگر با عسل آب باشد خون منعقد در مثانه را حل مي كند . گل اقحوان اگر با عسل آب خورده شود سنگ مثانه را خرد مي نمايد .
شكوفه اقحوان و استعمال روغن آن در نزد زنان بول و حيض را ريزش مي دهد .استعمال روغن اقحوان نيز مدر است و سفتي زهدان را از بين مي برد و آن را باز مي كند .
روغن آن سودا و بلغم را بيرون مي دهد و در علاج ورم هاي گرم لبه مقعد و تركاندن بواسير مفيد است . در علاج ترك هاي آب ريز و قولنج و درد مثانه و سفتي طحال مفيد است .

بار سرو

ضماد آن در علاج فتق و ورم ها سودمند است .

بارزد (قنه )

ديسقوريدوس گويد :قنه انگم گياهي است كه به خيزران مي ماند و در سوريا يعني در شام مي رويد.بعضي آن را (مكانيون )گويند .نوع بهتر متراكم تر است كه به كندرشبيه است و با دست خرد مي شود .
مزاج :گرم و خشكاننده است .
خاصيت :نرمي بخش ، تحليل برنده ، بادشكن ، گرمي بخش و التهابي و جاذب است و از آن داروهاست كه شايد گوشت را تباه سازد .
آرايش :جوش هاي عدسي را قطع مي كند .
ورم :داراي خنازير است .
قرحه :با سركه بر زخمهاي شيري بمالند خوب است .
مفاصل :در علاج خستگي و كزاز و ترنجيدن ماهيچه مفيد است .
سر :داروي سردرد است . صرعي دار آن را بو كند بهوش آيد . علاج گيجي و بيهوشي است . داروي دندان درد و دندان كرم خورده است . درد سرد گوش را درمان مي كند .
اگر با روغن سوسن باشد و نيمه گرم در گوش بچكانند ورم و درد گوش را سودمند مي آيد و هيچ آزاري ندارد .
سينه :علاج برنشيت و سرفه هميشگي است .
اندام هاي راننده :در ريزش دادن حيض بسيار قوي است . اگر بردارند خفگي زهدان را معالجه مي كند .
زهرها :پادزهر تير زهرآلود ، و سم مار و كژدم است . دودش حشرات موذي را تار و مار مي كند .

بادرنگبويه

مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :در علاج همه بيماريهاي بلغمي و سودايي مفيد است .
آرايش :در خوشبو كردن دهان بسيار مؤثر است .
زخم و قرحه :داروي گرمي سودايي است .
سر :بندآمده هاي راه به دماغ را باز مي كند و بوي گند دهان را از بين مي برد .
سينه : شادي آور ، توان بخش قلب ، علاج خفقان است .
اندام هاي غذا : كمك هضم غذا است و داروي سكسكه مي باشد .

بادنجان

نياز به معرفي ندارد . تازه ترش سالم تر است و كهنه اش بد است و مزه و مزاج قليا را دارد .
مزاج :به عقيده ابن ماسرجويه سرد مزاج است . ليكن در حقيقت چون تلخي و تندي دارد گرمي و خشكي در درجه دوم غالب آمده است .
خاصيت :سبب سودا و انسداد مي شود .
آرايش : پوست را بد رنگ و سياه مي كند . رنگ را زرد مي گرداند . بادنجان كوچك همه پوست است و لكه هاي سياه صورت را سبب مي شود .
دمل و جوش :پديد آورنده ورم هاي سرطاني و سخت و جذام است .
اندام هاي سر : انسداد ، سردرد و جوشهاي دهان را بوجود مي آورد .
اندام هاي غذا : گرفتگي هايي براي كبد و طحال در بر دارد . اما اگر آن را با سركه بپزند گرفتگي كبد را باز مي كند .
اندام هاي دفعي : باعث بواسير است ، وليكن اگر دنباله هاي بادنجان را در سايه خشك كنند براي دفع بواسير خوب است . بادنجان به رواني و قبضي شكم كاري ندارد .اما اگر در روغن بپزند روان كننده و اگر با سركه بپزند قابض است .

بادام

نياز به معرفي ندارد .بادام از گردو كم روغن تر است اما گردو از بادام زود هضم تر است .
مزاج :بادام شيرين تقريباً در گرمي و تري معتدل است و كمي سوي تري مي گرايد .
بادام تلخ گرم و خشك است .
خاصيت :انگم درخت بادام تلخ گيرنده و گرمي بخش است . بادام عموماً زداينده و پاك كننده و بادكننده هست . ليكن بادام تلخ لطافت بخش است و زدايندگي بيشتر دارد و از اينرو در باز كردن قوي تر از بادام شيرين است
آرايش :بادام تلخ علاج لكه هاي سياه ،كك و مك ، اثرها و گرمي زدگي ها مي باشد .
ترنجيدگي رخساره را سر حال مي آورد.بيخ بادام تلخ را بپزند و بر لكه هاي سياه بگذارند بسيار مفيد است .خوردن بادام شيرين فربهي مي آورد .
ورم و جوش :بادام تلخ با آب انگور كهنه علاج شري است (آبله ريزهاي سرخ و آزار دهنده ).
قرحه :با عسل بر پوست بمالند مورچگي و ساعيه (ريز تر از مورچگي ) را علاج مي كند .با سركه يا آب انگور كهنه داروي بيماريهاي ويروسي پوستي يا(پوست انداختن ) و تلخ از شيرين كاري تر است .
سر :بادام و به ويژه تلخ كوبيده و سائيده داروي درد گوش و صداها و وزوزگوش است .با بادام و آب انگور كهنه سر را بشويند رطوبت و سپوسه و شوره را از ميان بر مي دارد و خواب مي آورد .
چوب درخت بادام تلخ را بكوبند تا تمام نرم شود، آنگاه با سركه و روغن گل مخلوط كنند و بر پيشاني ببندند سردرد از بين مي رود .روغن بادام تلخ هم داروي سردرد است .
چشم:تقويت ديد مي كند .
سينه :بادام تلخ با نشاسته گندم داروي خون بر آوردن است و در علاج سرفه مزمن و برنشيت و ذات الجنب مفيد است .
روغن بادام شيرين و قاوت بادام در علاج سرفه و خون برآوردن مفيد است .
اندام هاي غذا :بادام و به ويژه بادام تلخ راه بندان هاي كبد و طحال را باز مي كند .
بادام تلخ دهانه رگهاي دهان بسته را باز مي نمايد .
چغاله بادام كه با پوست باشد ديرهضم است ،كم غذاست وخلطش خوب است .
چغاله را با پوست بخورند رطوبت معده را بر مي چيند .و اگر همراه شكر بخورند زود سرازير مي شود .
قاوت بادام شيرين بر معده گران است و زرداب را بوجود مي آورد .
اندام هاي دفعي :بادام تلخ راه بندان گرده را باز مي كند ،روغن بادام تلخ تنقيه كننده كليه و مثانه است و اگر با زنبق بخورند سنگ را خرد مي كند .
بادام تلخ و روغن زنبق و روغن گل را ضماد كنند براي كليه مفيد است . بادام تلخ داروي درد ،ورم گرم ،سخت شدن و خفه شدن زهدان است .
علاج بي اختيري ادرار و درد گرده است .بادام تلخ را بردارند حيض را ريزش مي دهد .
بادام شيرين كه زدايندگي دارد و بادام تلخ كه از آن زداينده تر است و هر دو براي قولنج داروي خوبي هستند .
روغن بادام كه از بادام جدا شود لطيف تر و سبك تر مي شود .
زهرها :براي گزيده سگ هار مفيد است .

بارهنگ آبي

مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :گويند هيجان را فرو مي نشاند .
اندام هاي دفعي :گويند در مداواي زخم روده ، پيچش و درد روده ، درد زهدان ، سودمند و ادرار بول و حيض مي كند و در علاج فتق مؤثر است .
زهرها :پادزهر خرگوش آبي و افيون و غيره است

باقلا

باقلاچندين نوع است :آنچه ما مي شناسيم ، باقلاي مصري ، نبطي و هندي است .
باقلاي نبطي از همه قابض تر و مصري از همه رطوبتي تر است .
اگر باقلادير هضم و نفاخ نبود ، از لحاظ غذايي خوب از افشره جو كمتر نمي بود بلكه خوني كه از باقلا پديد مي آيد از خوني كه از افشره جو غليظ مي آيد پر مايه تر و قوي تر است .
بهترينش باقلاي سفيد و چاق است كه كرم زده نباشد .
بدترينش باقلاي تازه و تر است و بهتر آن است كه زياد در آب خيس شود و خوب بپزند و آن را همراه فلفل و نمك و شيره ي انگدان وسعتر و روغن هاي ديگر بخورند .
اما باقلاي هندي در اندازه اي ويژه تنها در داروهاي استفراغ و روان ساختن شكم بكار مي رود .
مزاج :تقريباً معتدل است و گرايش به سوي سردي و خشكي دارد .داراي رطوبتي بيش از لزوم است و بخصوص باقلاي تر بيش از خشك آن تر مزاج است .
باقلاي تربارطوبتي كه دارد و با سردي كه در آن هست مي تواند كشنده باشد . و آنهايي كه مي پندارند سردي باقلا در درجه دوم است زياده روي كرده اند .
خاصيت :اندكي زداينده و بسيار نفاخ است . اگر خوب بپزند ولي نه همچون افشره جو باشد و در وقت پختن چندين بار آب آن را عوض كنند حالت بادزايي را از دست مي دهد .
اگر باقلا را پوست بكنند و مغزش را در ديگ بسايند و حركت ندهند بادزايي آن كاهش مي يابد .
باقلاي در روغن جوشيده كم باد است وليكن دير هضم تر هم هست .
نپخته باقلا با پوست ، بادش بسيار است و شايد آرد آن كم بادتر باشد . باقلاي نبطي قابض است و پوستش از همه اجزايش قابض تر است و زداينده نيست .
باقلاي مصري از همه انواع باقلها قبض تر و زداينده تر است و گوشت سست ايجاد مي كند و خلط هاي غليظ مي آفريند . ولي بقراط باقلاي مصري را به خوبي تغذيه ستوده و آن را مايه بهبودي مي داند .
اگر باقلا را به دو نيم كنيم و بر جاي نزيف بگذاريم خون بند مي آيد .
اگر مرغي از باقلا تغذيه كند و كسي تخم آن مرغ را بخورد خوابهاي پريشان مي بيند .
باقلاخارش با خود مي آورد به ويژه باقلاي سبز بسيار خارش آور است .
آرايش :پوست باقلا را بر مو بگذارند نرم و نازك مي شود .
باقلا و به ويژه اگر با پوست باشد بهكلك و پيس را از صورت مي زدايد و لكه هاي سياه و نقطه ها را از بين مي برد و رنگ و روي را زيبا مي كند .
دمل و جوش :ضماد باقلا با آب انگور كهنه آماس بيضه را فرو مي نشاند .
زخم و قرحه :درعلاج قرحه ماهيچه مفيد است .
مفاصل :در مداواي ترنجيدن ماهيچه و ضماد آب پزش با پيه خوك در نقرس سودمند است .
سر :سردرد مي آورد و هر كس به سردرد مبتلا است از خوردن باقلا زيان مي بيند .
ماده اي سبز در اندرون باقلاي مصري هست كه تلخ مزه است اگر آن را بكوبند و با روغن گل مخلوط كنند و در گوش دردمند بچكانند درد از بين مي رود .
چشم :باقلا را با عسل و شنبليله ضماد كنند و بر چشم بگذارند براي پژمردگي چشم و نقطه سرخ داخل چشم مفيد است .
باقلا با كندر و گل محمدي خشيكده و سفيده تخم مرغ ضماد شود داروي برآمدگي چشم است و به ويژه اگر كره چشم برآمده باشد .
اندام هاي تنفسي :براي سينه خوب است .داروي خون برآوردن و سرفه است .اگر باقلا را با عسل و آرد شنبليله مخلوط كنند آماس گلو و لوزتين را فرو مي نشاند .
ضمادش براي آماس پستان و پنير شدن شير در پستان داروي خوبي است .
اندام هاي غذا :دير هضم است ، زود سرازير مي شود و زود بيرون مي رود .علاوه بر اين سبب انسداد مي شود .باقلاي پوست نكنده را در سركه بپزند مانع استفراغ مي شود .باقلاي هندي مؤثرترين عامل قي كردن است. اندام هاي دفعي :باقلا را با سركه و آب بپزند اگر با پوست باشد داروي اسهال مزمن است .
در مداواي خراش روده مفيد است و به ويژه باقلاي نبطي بيشتر مؤثر است و قاوت آن هم همين كنش را دارد .قاوت چنانكه هست يا شوربا شود فرقي نمي كند .
ضماد باقلا ورم رگ هاي بيضه را فرومي نشاند و به ويژه اگر با آب انگور كهنه بپزند كمترين مقدار باقلاي هندي خورده شود اسهال مي آورد .

بدل مرجان

مشهور است .سنگي است كه از دريا بيرون مي آورند و به رنگهاي سرخ ، سياه و سفيد يافت مي شود .
مزاج :سرد و خشك است .
خاصيت :گيرنده است و نزيف راباز مي دارد .خشكندگي آن بيشتر از گيرندگي و بسيار خشكاننده است .
زخم و قرحه :گوشت زيادي را از بين مي برد .
چشم :چشم را جلا مي دهد و تقويت مي كند و به ويژه اگر سوخته آن را شستشو دهند مؤثرتر است .رطوبت هاي چشم را بر مي مكد و اثر قرحه هاي چشم را از بين مي برد و در مداواي (دمعه )مفيد است .
اندام هاي تنفسي :در باز داشتن خون بر آوردن و در بيرون راندن خون مؤثر است و در اين باره سيال آن همان تأثير را دارد .و به ويژه سوخته شسته آن كه ازجمله داروهاي تقويت قلب و تسكين خفقان قلب بشمار مي آيد. اندام هاي غذا : محلول آن در علاج آماس طحال مفيد است .
اندام هاي دفعي :داروي زخمهاي روده است .

برباله

اين گياه داراي ساقه بزرگ و گره دار و ناصاف و شبيه فريز است . تخم زيادي دارد .خوشبو است و زبان را مي خارد . اين گياه در ميان برگهايش و نزديك ساقه گل هاي بنفش رنگي توليد مي كند كه شبيه گل بنگ است هرچه خوشبوتر باشد بهتر است .ساقه هاي آن از اجزاي ديگرش مفيدترند .قوت آن با قوت سوسن زرد برابر و از اذخر قوي تر است .
مزاج :اين گياه گرم و خشك است و شهرت دارد كه گرمي آن بيشتر از خشكي است .
خواص درماني :تمامي اجزاي اين گياه در باز كردن و تسكين دردهاي دروني مفيد است به ويژه خيسانده آن .
مفاصل :اسارون و به ويژه خيسانده آن در مورد بيماري اعصاب(سياتيك) درد مزمن سرين بسيار مؤثر است .
چشم :اين گياه در معالجه ستبري قرنيه مفيد است .
اندام هاي تغذيه : بر باله در معالجه بند آمدگي هاي كبد و سخت شدن اين عضو بسيار مفيد و در مداواي يرقان نيز مفيد است .
اندام هاي دفعي : برباله با تقويت مثانه و كليه به دفع بول كمك مي كند . داراي خاصيت مسهل است .

برغست (قنابري )

مزاج :گرم است .
خاصيت :لطيف ،زداينده ، تكه كننده
آرايش :لكه هاي سياه و بهك را مي زدايد و بدون شك خوردنش يا ضماد گذاشتنش بهترين برنده وضح (لكه هاي سپيد صورت )است ، كه در ظرف چند روز اين كار را مي كند .اين دارو را عرب ها مي شناسند .
زخم و قرحه :ضماد برگش زخمهاي چركي پستان را علاج است .
سر :آبش را به بيني بكشند رطوبت هاي غليظ را علاج مي كند .
نفس كش :شش را مي پالايد و راه بندان ها را باز مي كند .
اندام هاي غذا :راه بندان هاي كبد و طحال را باز مي نمايد .
اندام هاي راننده :آبش شكم را روان مي سازد ،ضماد برغست بواسير و درد و پيچش روده را باز مي دارد و سفتي زهدان را نرم مي كند و كيموس هاي غليظ را بيرون مي راند .
زهرها :برغست پادزهر همه حشرات موذي است .

برنج

دانه اي است مشهور .
مزاج :گرم و خشك است ، برخي گويند از گندم گرمتر است .
خاصيت درماني :برنج غذاي خوبي است و كمي به خشكي مايل .اگر برنج را با شير و روغن بادام بپزند نيروي غذايي آن بيشتر و بهتر مي گردد و ديگر خشكاننده و بند آورنده نيست به ويژه اگر برنج را شبي در آب سبوس بخيسانند .
برنج به كندي سردي مي دهد و براي جلا دادن خوب است .
اندام هاي دفعي :برنج آب پز تا حدي قبض كننده است .شير برنج آب پشت را زياد مي كند و قبوضيت ندارد .مگر آنكه آن را در پوسته بسيار بجوشانند و آب آن را بخار كنند .اگر برنج را در آب سبوس بخيسانند اين قبوضيت را به كلي از دست مي دهد

برطانيقي

برخي گويند بستان افروز است و قسمي گويند غيرآن است و برگش به برگ ترشك كوهي مي ماند ولي اين از ترشك بهتر است و تقريباً سيه فام است .
خاصيت :برگ آن بسيار قابض است .
زخم و قرحه :زخم و زخم ها را بهم مي آورد.
سر :داروي جوش هاي دروني و زخم هاي كهنه دهان است و بايد در مداواي جوش هاي دهان رب آن استعمال شود كه بسيار سودمند است .

برگ كابلي

گياه برگ كابلي كه عبارت از دانه اي هندي است دو نوع مي باشد :كوچك و كم شاخه ،بزرگ و پرشاخه .كوچك آن بهتر از بزرگ آن است .
دانه برگ كابلي را از هندوستان يا سند مي آورند .
مفاصل :دربركندن بلغم بسيار خوب است .
اندام هاي دفعي :براي راندن بلغم روده ، كرم كدو و ساير كرم ها بسيار مؤثر است .

بسپايك

بسپايك عبارت از چوبي است باريك ، خاكي رنگ ، گره دار و كمي به سياهي و سرخي مي زند يا مايل به سبز است .
شاخه هايي دارد شبيه به كرم هايي كه پاهاي بسيار دارند . مزه اش تا اندازه اي شيرين و گس است .
برخي گويند :بسپايك روي درختي در مردآب ها مي رويد . و پاره اي مي گويند بر سنگ ها نمو مي كند . بهترينش آن است كه ستبري آن به اندازه ي انگشت كوچك و رنگش مايل به سرخي باشد و در درجه دوم نوع زرد پرمايه و شاداب و ترد كه كمي تلخي و گوارايي همراه گسي دارد و مزه اش به مزه ي ميخك شباهتي دارد ،خوب است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :گدازنده ، رساننده ، بادشكن و راننده رطوبت است .
مفاصل :ضمادش در پيچش عصب سودمند است .
اندام هاي دفعي :بدون درد دادن شكم را روان مي كند ، بلغم و كيموس آبي را بيرون مي راند . در مداواي قولنج بسپايك را در آبگوشت خروس يا ماهي يا آش حبوبات داخل مي كنند .
بيخ بسپايك را بكوبند و گرد آن را با عسلاب سبك مخلوط كنند و از آن بخورند مراره و بلغم را بيرون مي آورد .

بشام

درختي است مصري ،بو و برگش به برگ و بوي فيجن شبيه است . ليكن برگ بلسان سپيدتر است . تنه درخت بلسان به تنه درخت حضض ( فليزهره )مي ماند .از حيث تأثير درماني روغنش از دانه و دانه اش از چوبش قوي تر است .
روغن :شيره آن را بعد از طلوع ستاره دو خواهر مي گيرند .با نيشتر تنه آن را سوراخ مي كنند و هر شيره اي كه از آن تراوش مي كند بوسيله ي پنبه دانه بر مي دارند و هر ساله بيشتر از چند رطلي جمع نمي شود .
مزاج :گرم و خشك
خاصيت درماني :انسداد را باز مي كند و در بيماري هاي دروني سودمند است .
زخم و قرحه :بشام و به ويژه اگر با زنبق باشد زخم را تنقيه مي كند و پوسته استخوان را بيرون مي كشد .
مفاصل :خوردنش براي مداواي يماري اعصاب و تناول پخته شده آن در علاج ترنجيدگي مفيد است .
اندام هاي سر :سر و زخم هاي سر را تنقيه مي كند ، در مداواي صرع و سرگيجه سودمند است .
اندام هاي چشم : بشام و شيره اش تم چشم را بر طرف مي كند چشم را جلا مي دهد و ديد را تقويت مي نمايد .
اندام هاي تنفسي و سينه :چوب و دانه اش درمان پهلو درد ، برونشيت شديد ، نفس تنگي ، دردسر و شش هستند .
شيره و دانه آن درمان ذات الريه سرد ، و سرفه مي باشد . همه اجزاء آن براي قسمت دروني بالايي شكم سودمند است .
اندام هاي غذا :در ضعف هاضمه مفيد است . پخته آن سوء هضم را از بين مي برد و معده را تنقيه مي كند و كبد را قوت مي دهد .
اندام هاي دفعي :مدر بول است .
درد وپيچ روده (مغص )را درمان است . بخور آن رطوبت زهدان را دفع مي نمايد و آن را خشك مي كند و چاره ساز سردي زهدان است . اگر دود آن را بركشند كليه دردهاي زهدان را از بين مي برد . پخته اش دهانه رحم را باز مي كند . اگر با روغن گل و موم مرهم شود سردي رحم را برطرف مي كند و در بي اختياري ادرار سودمند است .
تب ها :شيره اش تب لرز را علاج است .
زهرها :ضد سموم و درمان مارگزيده است و اگر شيره آن را با شير حيوان بنوشند پادزهر شوكران و به ويژه هر سموم حشرات موذي است .

گشنيز

گياهي است شبيه خاراگوش ، ولي اين به رنگ سبز است و رطوبتي چسبنده دارد .نوعي ديگر از آن هست كه شاخه هايش از اين كوتاهتر و برگش پهن تراست. برگ آن ريز و باريك و به رنگ هاي سپيد و زرد در بهارو تابستان پيدا مي شود.
خاصيت :لطافت بخش ، بسيار بازكننده ، ضماد آن فضول را از ريزش به سوي اندام باز مي دارد .
سر :ضمادش سردرد سرد را درمان مي كند .محلول و آب پزش سالمتر است ،از بند آمدن بيني جلوگيري مي كند و علاج زكام مي باشد .
اندام هاي دفعي :سنگ كليه را خرد مي كند .درآب پزش بنشينند حيض را روان مي سازد و قرحه هاي زهدان را پاك مي كند ،خوردن و ضماد آن زهدان بهم آمده را باز مي كند و سختي زهدان را از بين مي برد .

بعل

گياهي است كه در بهاران در آب مي رويد و به يونجه و شبدر مي ماند .
شاخه هايش بسيار و تخمش همانند تخم هويچ است .
مزاج :گرم است .
اندام هاي غذا :براي طحال بسيار خوب است .
اندام هاي دفعي :مدر بول است .

بكمون

همان عرفج بياباني و از رده شيرداران و تخم آن چون ساير شيرداران آتشين و اسهال آور است .

بلوط

معروف است .بلوط قابض است و قبوضيت شاه بلوط كمتر است .
بيشتر قبوضيت بلوط از جفت آن است كه پوسته داخلي بلوط است .
مزاج :سرد و خشك است .شاه بلوط كه از شيريني برخوردار است كمي گرمي در بر دارد .برگ بلوط از بلوط قابض تر و در خشكانيدن كمتر از بلوط است .
خاصيت :در شاه بلوط زدايندگي و در همه انواع بلوط قبوضيت هست . پايين هاي شكم را پر باد مي كند و نزيف ها را باز مي دارد و در اين زمينه برگش از همه بيشتر كنش دارد .
همه انواعش نيروبخش اندام ها مي باشد .شاه بلوط دير هضم است و نيروي غذايي بيشتر دارد.اگر با شكر آميزند نيروي غذايي آن افزايش مي يابد.
جالينوس فرمايد :بلوط تقريباً از حيث غذايي بودن به گندم مي رسد و از ساير حبوبات مغذي تر است .شاه بلوط كه شيرين است از بلوط مغذي تراست. ليكن عموماً غذايش براي آدميزاد بسيار خوب نيست .
برخي از مردمان به خوردن بلوط عادت كرده اند ولي چون از آن نان مي پزند سالمتر مي شود و زياني نمي رساند .
دمل و جوش :بلوط مخلوط با پيه بزغاله و خوك نمد سود براي گرفتگي عروق مفيد است .
ثمر بلوط در مداواي ورم هاي گرم كه نو پديد باشند مفيد است .
زخم و قرحه :مانع زياد شدن جوش هاي ساري ،(زخم دهان )زخم هاي فراگير (ساعيه )مي باشد ، كه در اين حالت بايد برگ بلوط را بسوزانند و سائيده آن را بر زخم بگذارند يا بر زخم بپاشند كه در بهم آوردن زخم ها بسيار مفيد است .
سر :چون بازدارنده بخار است سردرد مي آورد و در بند آوردن شكم نيز فعال است .
اندام هاي تنفسي :داروي خون بر آوردن است .
اندام هاي غذا :در علاج رطوبت معده مفيد است .
اندام هاي دفعي :قبض است ، در مداواي خراش و قرحه روده و نزيف خون مؤثر است و بول را فزوني مي دهد .
زهرها :پادزهر حشرات موذي است .آب پز پوست بلوط با شير گاو و پادزهر (سهام ارمني )است .مغزشاه بلوط براي هر زهري پادزهر خوبي است

بل

گويند خيار هندي است و به خيار كبر مي ماند .مزه اش تلخ و مانند مزه زنجفيل است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :قبض است و درون را توان مي بخشد .
اندام هاي غذا :آتش معده را دامن مي زند ،در علاج قي سودمند است و يكي از داروهاي گوارشي است .
اندام هاي دفعي :شكم را بند مي آورد و باد را پراكنده مي كند

بليله

تقريباً هم مزاج آمله و مغزش شيرين و تقريباً چون فندق است .
مزاج :سرد و خشك است .
خاصيت :هم زداينده و نرم كننده است و هم قابض .
اندام هاي غذا :معده را دباغي و جمع مي كند ، سستي و رطوبت معده را از بين مي برد ، هيچ دارويي در دباغي معده به بليله نمي رسد و فوايد بسيار دارد .
اندام هاي دفعي :شايد شكم را بند آورد .بعضي گويند تنها ملين است و بس .
بليله براي روده مستقيم و مقعد بسيار سودمند است .

بنك

چيزي است كه از هند و يمن مي آورند .گويند تراشه خار مغيلان است .
زرد و سبك و خوشبويش خوب است و سفيد و سنگين آن بد است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :اندام ها را تقويت مي كند .
آرايش :پوست را پاك مي كند .رطوبت هاي زير پوست را مي مكد . بدن را خوشبو مي كند .
اندام هاي غذا :براي معده خوب است .
سر :با عقل و هوش ناسازگار است .
خاصيت :اندام ها را تقويت مي كند .
آرايش :پوست را پاك مي كند .رطوبت هاي زير پوست را مي مكد . بدن را خوشبو مي كند .
اندام هاي غذا :براي معده خوب است .

بورك

بورك درتأثير بخشي مانند نمك است و تفاوت اين است كه بورك قوي تر از نمك است و قابض نيست .
گاهي آن را در سفاليني بر آتش بريان مي كنند .
خاصيت درماني :بسيارزداينده ،شوينده و قشرانداز است ،تنقيه مي نمايد و خلط هاي غليظ را مي برد .
آرايش :بورك را اگر برمو بپاشند مو را نازك مي كند.ضماد بورك خون را به سطح بدن مي كشاند و رنگ رخساره زيبا مي شود .بورك لاغري را علاج مي كند .ليكن اگر زياد بخورند رنگ را سياه مي گرداند .
زخم و قرحه :در زدودن چرك مؤثر و داروي خارش است . بورك و سركه علاج جرب است .
مفاصل :از بورك و داروهاي ديگر مرهم مي سازند كه بيماري فلج را به تأخير مي اندازد و به ويژه فلج سبك را از بين مي برد و داروي پيچش پي ها است .
سر :درعلاج شوره سر مفيد است .كف بورك را با عسل در گوش بچكانند در پاك نمودن و باز كردن گوش مؤثرو براي علاج كري سودمند است. بورك مخلوط با آب انگوركهنه يا شربت زوفا صداهاي گوش را ازبين مي برد. اندام هاي غذا :براي معده بد است و معده را تباه مي گرداند .ضماد بورك با انجير استسقا را فرو مي نشاند .
اندام هاي دفعي :برداشتن (حقنه )بورك شكم را روان مي سازد . بورك را با آب انگور كهنه و زيره يا پخته فيجن و شبت بخورند درد و پيچش روده (مغص )را از بين مي برد .در رفع درد شكم عموماً از نمك مؤثرتر است .
بورك را با برخي از داروهاي ضد كرم مي نوشند ،كرم ها را بيرون آورد . همچنين شكم و ناف را با آن مسح كنند و نزديك آتش بنشينند كرم ها را مي كشد و در اين زمينه نيز از نمك بهتر است .
زهرها :هربوركي و به ويژه بورك آفريقايي سوخته و ناسوخته و كف بورك نيز بهترين پادزهر قارچ سمي است .
در علاج گزيده سگ هاربورك را با پيه الاغ و خوك قاطي مي كنند و بر زخم مي گذارند .

بويانس

اكثراً بيخ آن را بكار مي برند . انگم و شيره اي هم دارد كه انگم از شيره قوي تر است .
بويانس را با روغن زيتون ، آبكامه ، كمي آب انگور كهنه مخلوط مي كنند و بهم مي زنند تا غليظ شود و هرچه پرمايه تر شود مفيد تر است .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :تحليل برنده است .
زخم و قرحه :از شدت خشك كنندگي كه در آن است پوسته استخوان فاسد شده را جدا مي كند و چرك زخم را از بين مي برد .
مفاصل :با اعصاب بسيار ناسازگار است .
اندام هاي تنفسي :زائده هاي غليظ را كه در سينه باشند بيرون مي آورد . براي شش خوب است و خوردن وضماد آن داروي ريه وزخم هاي ريه است. اندام هاي غذا :اگر بويانس را بر طحال بمالند يا آن را در آب گرم حل كنند و بر طحال بمالند سختي طحال را از بين مي برد .

بوزيدان

چوبي است ره آورد هندوستان و تأثيرش به تأثير بهمن نزديك است .
بهترينش سفيد و ستبر و راه راه و زبر است .باريك و هموارش كه سفيدي آن كم باشد خوب نيست .گاهي آن را بوسيله ي (لعبه بربري )غش مي نمايند .
مزاج :گرم و خشك است .
خاصيت :نرم كننده است و لطافت بخش .
مفاصل :در مداواي درد مفاصل و نقرس مفيد است .
اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است .
زهرها :پادزهر است .

بهمن

قطعات چوبي است كه عبارتند از ريشه هاي خشك و ترنجيده و ناهموار و برخي سفيد و برخي سرخ رنگ اند .
مزاج :گرم و خشك .
آرايش :فربه كننده .
اندام هاي سينه :براي قوت قلب بسيار خوب و در علاج خفقان مفيد است .
اندام هاي دفعي :در افزايش آب پشت بسيار مؤثر است .

به

مزاج :سرد و خشك است .
خاصيت :به و گل و رغن به قبضند و به شيرين كمتر قبض است .به دانه قبض نيست و ملين است . به دانه از جريان مواد زائد به درون جلوگيري مي كند .به عموماً توان بخش است .
آرايش :بازدارنده عرق است .روغن به داروي ترك هاي ناشي از سرما است .
ورم و جوش :روغن به بهترين داروي مورچگي است .
قرحه :روغن به در علاج زخم هاي چركي مفيد است .
مفاصل :زياد خوردن به درد اعصاب بدنبال دارد .
چشم :برشته اش را بر آماس گرم چشم بگذارند سودمند است .
سينه :افشره به در علاج نفس بلندي برنشيت و خون برآوردن مفيد است .
به دانه زبري گلو را بر طرف مي كند ،گرفتگي ريه را نرمش مي دهد . لعاب به نيز خشكي قصبته الريه را تر گرداند .
اندام هاي غذا :از استفراغ جلوگيري مي كند ،خمار را مي زدايد ، تشنگي را تسكين مي دهد .
اگر كسي معده اش براي پذيرش زائده آمادگي دارد از خوردن به كه معده را قوي مي گرداند فايده مي بيند .به كال تقويت معده مي كند و مانع استفراغ بلغي است .
بول را ريزش مي دهد .گويند اين خاصيتش روي آورد است . شكم را بند مي آورد و قبوضيتش بي منفعت نيست .
به را با عسل بپزند بيشتر بول را ريزش مي دهد اما ممكن است بجاي قبوضيت اسهال بياورد .گاهي سبب قولنج و درد و پيچش روده مي شود . خونريزي حيض را بند مي آورد .افشره به يا روغن به را در ذكر بچكانند سوزش مجراي بول را شفا مي بخشد .
روغن به به نفع گرده و آبدان است .
اگر با غذا به بخورند اسهال مي دهد و اگر زياد بخورند خوراك را قبل از هضم شدن بيرون مي ريزد .
با آب پز به حقنه كنند برآمدگي هاي مقعد و زهدان را بر طرف مي كند .

بيش موش بوحا

بوحا گياهي است كه در زمين هاي رستنگاه بيش مي رويد و هر بيشي نزديك بوحا برويد ثمر نمي دهد .
بوحا بهترين پادزهر بيش است .اما بيش موش جانوري است شبيه موش و سوراخش در نزديكي بيخ بيش مي باشد .
هر فايده كه «بيش »در علاج برص و جذام دارد «بوحا »هم دارد. بيش موش نيز داروي برص است و در مداواي جذام سودمند ،و پادزهر افعي و ساير سم ها است .

بيش

سمي است كشنده
مزاج :در منتهاي گرمي و خشكي است .
آرايش :اگر بر برص بمالند يا با معجون (بزرجلي )بخورند برص را از بين مي برد و در مداواي جذام نيز سودمند است .
زهر:سمي است كشنده ،فوري كه جسم را مي گنداند .پادزهر بيش موش بيشتر است و آن نوعي موش است كه از گياه بيش تغذيه مي نمايد . بلدرچين هم از بيش مي خورد و مي ميرد .
با معجون هايي كه به منظور جلوگيري از سم بيش درست مي كنند مسك هم داخل است .

بيوه زا ـ شش شاخ

مزاج :گرم است .
خاصيت :لطيف و تحليل برنده .
مفاصل :در علاج كزاز مفيد است .
سر :آب پزش را در دهان بگردانند داروي درد دندان و در علاج هر نوع نزله مفيد است و ريشه هايش نيز همين كارها را انجام مي دهد .
نفس :در بيرون راندن خون از سينه مفيد است .
اندام هاي غذا :بيخش علاج استفراغ پي در پي است .
اندام هاي راننده :بيخش در علاج تراوش رطوبت هاي هميشگي زهدان مفيد است .

بيد بياباني

برگش را پاره كنند شيره قوي مي دهد .
خاصيت :ثمر و برگش گيرنده بي آزارند .به حد كافي مي خشكاند . خاكسترش بسيار خشكاننده است .بيد تر را ضماد كنند خونريزي را بند مي آورد .
برگش را پاره كنند شيري مي دهد كه بسيار زداينده و نرم كننده است .
آرايش :خاكسترش را با سركه بر زگيل بمالند آن را بر مي كند .
زخم و قرحه :بيد بياباني و به ويژه ثمر و برگش ضماد شود زخم ميان استخوان را علاج است ،خاكسترش را با سركه بر پوست بمالند مورچگي را از بين مي برد .
سر :شكوفه و آبش مسكن سردرد هستند .افشره برگش در زدودن ريم و چرك گوش بي نظير است .
چشم :ثمرو آبش را بر كاسه چشم ضربه خورده گذارند بسيار مفيد است.
شيره اش براي چشم كم سو داروي خوبي است .
اندام هاي غذا :آبش براي علاج بند آمده هاي كبد وبيماري يرقان مفيد است. اندام هاي راننده :ثمرش بهم خوردن خون ماهانه را به اعتدال مي آورد .

شيرين بيان

شيرين بيان (Licorice) نوعي گياه با دوام است كه طول آن به 3 نا 7 پا مي‌رسد و سيستم ريشه‌اي پرشاخ و برگي دارد. ريشه‌هاي آن مشتمل بر بخش‌هاي مستقيم چوب چين و چروك دار و اليافي بلند و سيلندري شكل است و به طور افقي در زيرزمين رشد مي‌كند. ريشه‌هاي اين گياه در بيرون از زمين به رنگ قهوه‌اي و در زير خاك به رنگ زرد است.
شيرين بيان اسپانيايي (Glycyrrhiza glabra) به صورت خودرو در برخي از نقاط اروپا و آسيا مي‌رويد. “گلي سيريزين” (Glycyrrhizin) به عنوان ماده‌اي فعال در ريشه شيرين بيان پنجاه برابر از شكر شيرينتر است.
اين ماده حاوي تركيبي به نام “اسيد گلي سيريزيك” مخلوط با نمك‌هاي پتاسيم و كلسيم است. گلي سيريزين و اسيد گلي سيريزيك براي درمان زخم‌هاي گوارشي مفيد است. فرآورده‌هاي حاصله از شيرين بيان از ريشه‌ها و ساقه‌هاي زيرزميني گياه فراهم مي‌آيند. گلي سيريزين و اسيد گلي سيريزيك مهمترين مواد موجود در اين گياه هستند.
ريشه‌هاي اين گياه حاوي كومارين، فلاون، روغنهاي فرار و استرول گياهي نيز هست. از شيرين بيان براي درمان انواع سرفه‌ها و نيز به عنوان يك داروي مسكن در پوست، اسپاسم و تورم، برونشيت، روماتيسم و روم مفاصل و به عنوان ملين استفاده مي‌شود. بسياري از پزشكان فرآورده‌هاي تهيه شده از ريشة اين گياه را براي درمان زخم گوارشي و التهاب معده مزمن تجويز مي‌كنند (گاستريت مزمن).
برخي ديگر ريشه اين گياه را براي نارسايي اوليه فوق كليه تجويز مي‌كنند. البته هميشه بايد شيرين بيان را با احتياط مصرف كرد. چون ماده گلي سيريزين و اسيد گلي سيريزيك موجود در آن مي‌تواند به غدد فوق كليه آسيب رساند.
شيرين بيان گياهي است چندساله و از خانواده ي بقولات Fabaceae كه ارتفاع آن گاها به 1 تا 2 متر مي رسد. برگ هاي آن به فرم شانه اي مركب فرد مي باشند كه برگچه هاي آن داراي حالت چسبناكي هستند. گل هاي شيرين بيان به رنگ هاي آبي يا آبي متمايل به ارغواني و گاها زرد ديده مي شوند. ميوه ي اين گياه از نوع نيام است كه معمولا هر ميوه داراي 3 تا 6 عدد دانه ي لوبيايي شكل مي باشد. ريشه ها و ريزوم هاي اين گياه داراي پوستي قهوه اي رنگ هستند كه پس از جدا كردن اين پوسته ي خارجي به ساير قسمت هاي ريشه مي رسيم كه به رنگ زرد ديده مي شوند و داراي طعم شيريني مي باشند.
زمان ظهور گلها اوايل تابستان است. ريشه شيرين بيان نسبتاً قطور بوده و طويل مي باشد بطوريكه از 30 تا 200 سانتيمتر طول دارد.
شيرين بيان انواع مختلفي دارد كه به شرح زير هستند:
1- واريته اسپانيايي “G. typical” كه ميوه آن صا و بدون كرك و ريزومها قهواه اي و به قطر 6 تا 18 ميليمتر مي باشد.
2- واريته روسي “G. glandulifera” كه پيكره رويشي آن چسبناك و داراي ريشه هاي متعدد به ضخامت 5 سامتي متر، پوست ريشه فلس دار و قهوه اي رنگ و داراي شيريني ملايم مي باشد.
3- واريته تركي “G. pallida” كه ضخامت ريشه آن حدود 8 سانتي متر است.
4- واريته ايراني “G. violacca” كه ريشه هاي آن نيز بسيار ضخيم است.
خواص داروئي:
شيرين بيان از نظر طب قديم ايران معتدل است .
شيرين بيان را بصورت قطعات كوچك به قطر 0/5 سانتيمتر و طول 1/5 سانتيمتر بفروش مي رسانند .
1)مهمترين خاصيت شرين بيان كه جديدا كشف شده است و در آلمان و اروپا و آمريكا ساتفاده مي شود درمان كننده زخم معده و سرطان معده است براي اين منظور شربت شيرين بيان را تهيه كرده و هر روز بمقدر يك قاشق غذا خوري قبل از غذا به مريض بدهيد و اگر اين عمل را تا 4 ماه تكرار كنيد شخص معالجه خواهد شد .
2)براي تقويت عمومي بدن مفيد است
3)خوردن آن از پيري جلوگيري مي كند
4)براي نرم كردن سينه موثر است
5)زخم ها و تاول هاي پوست را با چاي شيرين بيان شستشو دهيد تا زود خوب شود .
6)ملين است و معمولا آنرا با گياهان ديگر مخلوط مي كنند كه انقباضات را كم مي كند
7)مدر و عرق آور است
8)براي برطرف كردن زخم و التهاب دهان ريشه شيرين بيان را بمكيد .
9)سرفه را برطرف مي كند
10)ورم معده را برطرف مي كند
11)تنگي نفس را تسكين مي دهد
12)براي درمان سوء هاضمه مفيد است
13)براي از بين بردن نفخ شكم مفيد است
14)چشم را تقويت كرده و رفع سردرد مي كند براي اين منظو از فرمول زيراستفاده كنيد :
2 گرم ريشه شيرين بيان را پودر كرده و با يك گرم شكر و يك گرم رازيانه مخلوط كنيد سپس آنرا در آب خيس كرده و هر روز بخوريد.
15)براي درمان موخوره چاي شيرين بيان را به سر بماليد .
16)براي رفع بوي بد زير بغل و پا از برگ هاي شيرين بيان پماد درست كرده و در اين قسمت ها بگذاريد .
طرز استفاده:
دم كرده شيرين بيان : مقدر 50گرم ريشه بدون پوست شيرين بيان را آسياب كرده و در يك ليتر آب جوش بريزيد و بگذاريد مدت 10 دقيقه دم بكشد .
جوشانده شيرين بيان : 20 گرم ريشه شيرين بيان بدون پوست را آسياب كرده و در 100 گرم آب ريخته و آنقدر بجوشانيد كه دو سوم آن باقي بماند .
شربت شيرين بيان : ريشه شيرين بيان بدونپ وست را آسياب كرده و با آب مخلوط كرده و آنقدر بجوشانيد تا غليظ شود
تكه هاي شيرين بيان : مانند آب نبات مي توانيد در دهان گذاشته و بمكيد .
مضرات :
استفاده زياد از شيرين بيان براي طحال مضر است و اگر مي خواهيد از شيرين بيان براي برطرف كردن بيماري و براي مدت طولاني استفاده كنيد بهتر است آنرا با كتيرا بخوريد .
پراكنش و نيازهاي اكولوژيكي
شيرين بيان در اكثر مناطق جهان بخصوص ميان دو عرض جغرافيايي 30 و 45 درجه در نيمكره شمالي زمين مي رويد. اين گياه در كشورمان نيز پراكنش بسيار وسيعي دارد و در استان هايي چون خراسان (شمالي و رضوي)، آذربايجان شرقي و غربي، زنجان، گلستان، كردستان، فارس، اصفهان، تهران و … مشاهده مي شود. شيرين بيان بطور كلي گياهي نورپسند است كه در طول رويش به هواي گرم و رطوبت متوسط نياز دارد.
كاشت، داشت و برداشت
تكثير رويشي (تقسيم ريزوم و ريشه) روش تجاري تكثير شيرين بيان مي باشد اما اين گياه را بوسيله ي بذر نيز مي توان تكثير نمود كه در اينجا به تكثير رويشي اين گياه مي پردازيم. در فصل پائيز (آبان ماه) ريزوم گياهان 3 تا 4 ساله را پس از خروج از خاك به قطعات 15 تا 25 سانتي متري تقسيم مي كنند. اين قطعات را در رديف هايي با فاصله ي 60 تا 80 سانتي متر و با فاصله ي30 تا 40 سانتي متر از يكديگر كشت مي نمايند. پس از كاشت بايست به سرعت آبياري صورت بگيرد. شيرين بيان يكي از گياهان دارويي است كه بيشتر بصورت بهره برداري از طبيعت به بازار مصرف مي رسد و كمتر مورد كشت و كار قرار مي گيرد و جالب است كه بدانيم ريشه ي اين گياه بصورت خشك شده يا عصاره، يكي از مهمترين اقلام صادراتي كشورمان در بخش گياهان دارويي است و در بسياري از كشورهاي اروپايي نظير انگليس، بلژيك، فرانسه و … مورد كشت وسيع قرار مي گيرد.
برداشت ريشه هاي اين گياه در فصل پائيز سال سوم يا چهارم صورت مي گيرد. اين عمل در سطوح كوچك با استفاده از بيل و در سطوح وسيع توسط ماشين هاي مخصوص انجام مي شود.
فرآوري
قسمت مورد استفاده ي اين ريشه هاي اين گياه هستند كه داراي تركيبات مختلفي مي باشند. مهمترين تركيب موجود در ريشه هاي اين گياه اسيد گليسريزيك است كه 50 بار از شكر شيرين تر مي باشد و مقدار آن با توجه به شرايط محيطي و واريته ي گياه بين 5 تا 20 درصد مي باشد.
تعدادي از مقالات مرتبط با اين گياه
بررسي اثر سايتوتوكسيسيتي و بازدارندگي عصاره ريزوم شيرين بيان (Glycyrrhiza glabra) و گل بابونه (Matricaria aurea) بر فعاليت ماتريكس متالوپروتئينازها (MMPs) در مقايسه با تركيبات استروئيدي و غير استروئيدي در كشت سلولي فيبروساكروما
آنزيم هاي ماتريكس متالوپروتئيناز (MMPs)، خانواده بزرگ آنزيم هاي پروتئوليتيك وابسته به كلسيم و روي هستند كه در تجزيه تركيبات مختلف ماتريكس خارج سلولي نقش دارند. نقش اين آنزيم ها در پيشرفت و گسترش بيماري هاي التهابي (آرتريت روماتوئيد)، بيماري هاي قلبي عروقي و تومورهاي سرطاني كاملا شناخته شده است. مطالعات انجام شده دال بر اثر مهاري تركيبات ضد التهاب غير استروئيدي (NSAIDs) و استروئيدي (دگزامتازون) بر روي ماتريكس متالوپروتئينازها است.
مواد و روش كار: در اين تحقيق اثر مهاري و سميت سلولي عصاره هيدروالكلي گياهان شيرين بيان و بابونه در مقايسه با داروهاي استروئيدي و غير استروئيدي با به كارگيري سل لاين فيبروساركوما (Wehi 164) براي بررسي سميت سلولي و روش ژلاتين زايموگرافي براي سنجش ميزان اثر مهاركنندگي بر فعاليت ماتريكس متالوپروتئينازها بررسي شد.
يافته ها: نتايج نشان داد كه اثر مهاركنندگي شيرين بيان و بابونه، به ترتيب، معادل 9500mg/ml و 933.33 و سميت سلولي به دست آمده براي اين گياهان، به ترتيب، معادل 326.67mg/ml و 3450 بود.
نتيجه گيري: گياهان بابونه و شيرين بيان سميت سلولي بسيار كمتري ولي اثر مهاري ضعيف تري نسبت به داروهاي استروئيدي و غير استروئيدي بكار رفته در اين تحقيق از خود نشان دادند. همچنين مشخص شده است كه سميت سلولي بابونه 0.1 سميت سلولي شيرين بيان است.
بررسي اثر عصاره هيدروالكلي شيرين بيان (.Glycyrrhiza glabra L) بر ايجاد پلاكهاي آترواسكلروتيك در آئورت خرگوشهاي هيپركلسترولميك
آترواسكلروز كه اساسا در سرخرگهاي بزرگ و متوسط اتفاق يكي از عوامل اصلي در ايجاد بيماريهاي قلبي عروقي مي باشد. مطالعات اپيدميولوژيك نشان مي دهند، در جوامعي كه از گياهان دارويي استفاده مي كنند بيماريهاي قلبي عروقي و از جمله آترواسكلروز كمتر ديده مي شود. شيرين بيان (Glycyrrhiza glabra) گياهي از خانواده نخود است كه وجود تركيبهاي هيپوليپيدميك و فلاونوئيدهاي با فعاليت آنتي اكسيدان قوي در اين گياه به اثبات رسيده است. هدف اين تحقيق بررسي اثرات عصاره شيرين بيان بر ليپيدهاي سرم و ايجاد آترواسكلروز در خرگوش هاي تغذيه شده با رژيم پر كلسترول مي باشد. در اين تحقيق 15 سر خرگوش نر به صورت تصادفي به سه گروه تقسيم شدند. گروه رژيم معمولي، كنترل پر كلسترول (1% كلسترول) و گروه پر كلسترول + شيرين بيان (مصرف يك روز در ميان عصاره شيرين بيان با ميزان (50 mg/kg body weight. غلظت كلسترول تام (TC)، تري گليسريد (TG)، LDL كلسترول سرم در زمان شروع آزمايش، پايان ماه اول و پايان ماه دوم در خرگوش ها تعيين شده است. در پايان مطالعه خرگوش ها با ميزان بالاي كلروفرم كشته و آئورت آنها براي تعيين شدت ضايعات آترواسكلروتيك برداشته شد. شيرين بيان به طور معني دار سطح TC، TG و LDL كلسترول را كاهش و سطح HDL كلسترول را افزايش مي دهد و سبب كاهش ضايعات آترواسكلروتيك در آئورت مي شود (p-value<0.05). نتايج بيانگر آن است كه عصاره شيرين بيان براي جلوگيري از پيشرفت بيماري آترواسكلروز در خرگوش موثر مي باشد. بنابراين مطالعات گسترده جهت بررسي اين اثرات در انسان به منظور مصرف شيرين بيان در پيشگيري و درمان آترواسكلروز مورد نياز است.
بررسي اثر عمق كاشت و اندازه ريزوم بر رشد بالاي زميني گياه شيرين بيان (.Glycyrrhiza glabra L)
به منظور بررسي اثرات عمق كاشت و اندازه ريزوم بر رشد قسمت بالاي زميني گياه شيرين بيان آزمايشي در گلخانه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي مشهد در سال 1380 انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل و با دو عامل عمق كاشت در سه سطح (10، 20 و 40 سانتي متر) و اندازه ريزوم در سه سطح (2،1 و 3 جوانه اي) در قالب طرح كاملا تصادفي و با دو تكرار انجام شد. با افزايش عمق كاشت و اندازه ريزوم سطح برگ و وزن خشك آن افزايش يافت. وزن خشك ساقه در عمق هاي پايين كاهش ولي با افزايش اندازه ريزوم، وزن خشك آن افزايش يافت. بالاترين وزن خشك كل در عمق 20 سانتي متر بدست آمد كه بسيار نزديك به وزن خشك عمق 40 سانتي متر بود و ريزوم سه جوانه اي نسبت به دو ريزوم ديگر، بالاترين وزن خشك كل را توليد نمود اين طور به نظر مي رسد كه قرار گرفتن ريزوم هاي سه جوانه اي در عمق 20 سانتي متري سبب تهييج رشد شيرين بيان مي شود.
بررسي اثر عمق كاشت و اندازه ريزوم بر رشد پايين زميني گياه هرز شيرين بيان (.Glycyrrhiza glabra L)
به منظور بررسي اثر عمق كاشت و اندازه ريزوم بر رشد قسمت پايين زميني گياه شيرين بيان، آزمايشي در گلخانه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي مشهد و در سال 1380 انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل و با دو عامل عمق كاشت در سه سطح (10، 20 و 40 سانتيمتر) و اندازه ريزوم در سه سطح (1، 2 و 3 جوانه اي) در قالب طرح بلوكهاي كاملا تصادفي و با دو تكرار انجام شد. وزن خشك ريشه و ريزوم مادري در طي فصل رشد گياه مورد پايش قرار گرفتند. بيشترين و كمترين وزن خشك به ترتيب در عمق 20 و 40 سانتيمتر مشاهده شد. تا حدود 100 روز پس از كاشت، وزن خشك ريشه از ريشه بسيار كندي برخوردار بود، ولي پس از آن افزايش يافت. ريزوم هاي با اندازه هاي مختلف، وقتي در عمق 20 سانتيمتر قرار گرفتند، بيشترين وزن خشك ريشه را توليد كردند. ريزوم هاي سه جوانه اي، حداكثر و ريزوم هاي تك جوانه اي، كمترين وزن خشك ريشه را توليد كردند. تا حدود 60 روز پس از كاشت، وزن خشك در ريزوم هاي مادري كاهش يافت. بعد از روز هفتاد و پنجم، وزن خشك ريزوم مادري افزايش يافت و كليه بوته ها شروع به پركردن ريزوم هاي مادري نمودند، به نحوي كه ريزوم هاي موجود در عمق 20 سانتيمتري، بالاترين وزن خشك را داشتند. در روز 160ام پس از كاشت، ريزوم ها مجددا شروع به تخليه كردند. ريزوم هاي تك و سه جوانه اي به ترتيب كمترين و بالاترين وزن خشك ريزوم هاي مادري را طي فصل رشد نشان دادند.
بررسي برخي جنبه هاي اكوفيزيولوژيك ريزوم علف هرز شيرين بيان (Glycyrrhiza glabra)
كنترل علف هاي هرز چند ساله بدليل سيستم زيرزميني گسترده بسيار دشوار است. در اين پژوهش كه در سال هاي 83-1381 صورت گرفت، عوامل اكوفيزيولوژيكي موثر بر جوانه زني و كاهش جوانه زني ريزوم علف هرز شيرين بيان بصورت آزمايش هاي جداگانه در خزانه و آزمايشگاه مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه ريزوم ها در دماي پايين تر از 6 درجه سانتي گراد جوانه نزدند و ريزوم ها براي جوانه زني به حداقل 154 درجه- روز نياز داشتند. نياز حرارتي كل نيز از 50 درصد جوانه زني تا برداشت 3549 درجه – روز تعيين شد. نتايج آزمايش كنترل جوانه زني بوسيله يخ آب در چهار سطح دماي انجماد 0، -3، -5 و -10 درجه سانتي گراد و رطوبت خاك در سه سطح ظرفيت زراعي، غرقاب و خشك در 4 تكرار نشان داد كه غرقاب در دماي 5 درجه سانتي گراد منجر به كاهش جوانه زني شد و ريزوم ها در دماي -3 درجه سانتي گراد و پايين تر از آن در تمامي سطوح رطوبت خاك جوانه نزدند. در آزمايش تنش خشك شدگي در شرايط آزمايشگاهي، ريزوم هايي كه 10 روز در دماهاي 25 درجه سانتي گراد و بالاتر قرار گرفتند، جوانه نزدند. در كل نتايج اين پژوهش نشان داد كه امكان كنترل جوانه زني ريزوم شيرين بيان با استفاده از روش هاي فيزيكي بصورت آزمايشگاهي وجود دارد.
جنبه هاي اكوفيزيولوژيكي جوانه زني شيرين بيان (.Glycyrrhiza glabra L) در واكنش به دما
شيرين بيان گياهي صنعتي و دارويي است كه در ايران بعنوان علف هرز عمده مزارع ديم و باغات كشور شناخته مي شود. خصوصيات جوانه زني بذور جمع آوري شده شيرين بيان از كرمانشاه و فارس تحت تيمار دماهاي ثابت (0، 3، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سانتيگراد) مورد بررسي قرار گرفت. بيشترين درصد جوانه زني در بذور كرمانشاه و فارس به ترتيب در دماي 25 و 20 درجه سانتيگراد مشاهده شد و درصد نهايي جوانه زني بذور فارس بيشتر از كرمانشاه بود. در دماي 40 درجه سانتيگراد درصد نهايي جوانه زني در بذور كرمانشاه و فارس به ترتيب 27 و 43 درصد بدست آمد. سرعت جوانه زني نيز روند مشابهي را دارا بود. براي هر دو جمعيت، كوتاه ترين زمان رسيدن به 10، 50 و 90 درصد جوانه زني در محدوده 20 تا 30 سانتيگراد براي هر دو جمعيت كوتاهترين زمان حاصل شد. درجه حرارت كمينه، بهينه و بيشينه جوانه زني به ترتيب 2.2، 29.1، 45.3 سانتيگراد براي بذور جمع آوري شده از كرمانشاه و 2.4، 29.2، 44 درجه سانتيگراد براي بذور جمع آوري شده از فارس بود.
گوارش پذيري تفاله شيرين بيان (.Glycyrrhiza glabra L) فرآوري شده با قارچ Pleurotus sajor-caju
هدف از انجام اين پژوهش، بررسي تاثير فرآوري با قارچ Pleurotus sajor-caju بر گوارش پذيري تفاله شيرين بيان (Glycyrrhiza giabra L.) بود. قارچ P.sajor-caju روي دانه هاي گندم سترون شده، كشت داده شد و پس از دو هفته رشد، به تفاله شيرين بيان سترون درون كيسه هاي پلاستيكي دو كيلويي، افزوده شد. پس از دو هفته، (در دماي 25 درجه سانتي گراد) ميسليوم هاي قارچ، روي تفاله رشد كردند و مورد استفاده قرار گرفتند. ضرايب گوارش پذيري در 12 قوچ قزل اندازه گيري شد.
فرآوري تفاله شيرين بيان با قارچ موجب افزايش ميزان ماده خشك، پروتيين خام (CP) و عصاره بدون نيتروژن (NFE) شد ولي درصد خاكستر، ديواره سلولي (NDF) و ليگنين (ADL) كاهش يافت. درصد فيبر خام و ديواره سلولي بدون همي سلولز (ADF) تغيير معني داري نشان نداد. كاهش اندكي در درصد چربي خام (سطح 0.08 درصد) ديده شد. ميانگين ماده خشك مصرفي و گوارش پذيري ماده خشك در گروه تغذيه شده با تفاله شيرين بيان فرآوري شده، به گونه معني داري بيشتر از گروه شاهد بود. ضرايب گوارش پذيري پروتئين خام، فيبر خام، ماده آلي، چربي خام، عصاره بدون نيتروژن، ديواره سلولي، ديواره سلولي بدون همي سلولز و ليگنين و مجموع مواد غذايي گوارش پذير (TDN)، براي تفاله فرآوري شده، به طور معني داري بيشتر از گروه شاهد بود. به طور كلي، فرآوري با قارچ P.sajor-caju، كيفيت، ارزش غذايي و گوارش پذيري تفاله شيرين بيان را به طور معني داري افزايش داد (p<0.05) ولي، مشكل پرورش قارچ روي تفاله سترون نشده، كاربرد اين روش در سطح گسترده با مشكل مي كند.
مروري بر اثرات ضدويروسي گياه شيرين بيان (.Glycyrrhiza glabra L) و تركيب موثره آن گليسيريزين
گياه شيرين بيان از خانواده لگوميناسه است. تعدادي از مواد موثره اين گياه شامل تري ترپن هاي ساپونيني، فلاونوييدها، چالكون ها و ايزوفلاون ها است. مهم ترين ماده موجود در گياه شيرين بيان، اسيد گليسريزيك است.
هدف: ارايه يك مقاله مروري از بررسي هاي انجام شده در زمينه اثرات ضد ويروسي گياه شيرين بيان و تركيب موثره آن گليسيريزين بود.
روش بررسي: بررسي مقالات ارايه شده در مورد گياه شيرين بيان با استفاده از پايگاه اطلاعاتي اينترنتي نظير MEDLINE و در محدوده سال هاي 2005-1980 صورت گرفت.
نتايج: عصاره هاي ريشه گياه شيرين بيان در برابر طيف وسيعي از ويروس ها مانند هرپس سيمپلكس (HSV-1)، واريسلا زوستر ويروس (VZV)، سايتومگالوويروس (CMV)، ويروس هپاتيت A، B، C، ويروس آنفلوآنزا، سارس و ويروس تضعيف كننده سيستم ايمني انسان (HIV-1)، اثر ضدويروسي فعالي را نشان داده است. به طوري كه امروزه گليسيريزيك اسيد در درمان بيماران مبتلا به هپاتيت فعال مزمن استفاده مي شود. به نظر مي آيد كه اين ماده از تكثير ويروس ها جلوگيري به عمل مي آورد و همچنين مسير پيام رساني داخل سلولي، بيان ژني، نيتريك اكسيد سينتاز القايي و توليد نيتريك اكسيد را در ماكروفاژ تحت تاثير قرار مي دهد.
نتيجه گيري: به نظر مي آيد كه پژوهش هاي وسيع تر باليني به منظور استفاده از اين گياه و ماده موثره آن يعني گليسيريزيك اسيد، در درمان ساير عفونت هاي ويروسي لازم است.
مقايسه فعاليت آنتي اكسيداني عصاره شيرين بيان (Glycyrrhiza glabra L) با آنتي اكسيدان هاي تجاري در كرم هيدروكينون 2 درصد
سابقه و هدف: با توجه به عوارض مختلف گزارش شده از آنتي اكسيدان هاي تجاري، در سال هاي اخير، تحقيقات بر روي دستيابي به آنتي اكسيدان هاي سالمتر و موثرتر از منابع طبيعي، متمركز شده است. هيدروكينون، يك ماده روشن كننده است كه براي روشن نمودن نواحي هيپرپيگمانته در فرآورده هاي آرايشي بكار مي رود. اين ماده شيميايي به سختي پايدار ميشود و بر اثر اكسيداسيون، به سرعت درمعرض هوا قهوه اي رنگ مي گردد. در اين پژوهش اثر آنتي اكسيداني عصاره متانولي شيرين بيان در مقايسه با آنتي اكسيدان هاي تجاري مورد بررسي قرارگرفته است.
مواد و روش ها: پودر ريشه خشك شده شيرين بيان با متانول عصاره گيري شد. فعاليت آنتي اكسيداني عصاره در مقايسه با آنتي اكسيدان هاي تجاري ( سديم متابي سولفيت و بوتيل هيدروكسي تولوثن) در غلظت هاي 0.1، 0.5، 1 و2 درصد (وزني/وزني) در كرم هيدروكينون 2 درصد بررسي گرديد. فرآورده هاي حاويس آنتي اكسيدان ها و عصاره فوق به مدت سه ماه در دماي 25±0.5 درجه سانتيگراد و 45±0.5 درجه سانتيگراد و به دور از نور نگهداري شدند. پايداري فيزيكي و درصد هيدروكينون باقيمانده پس از 2 هفته، 1، 2 و 3 ماه بررسي گرديد. جهت اندازه گيري ميزان هيدروكينون باقيمانده از روش اسپكتروفتومتري UV و طول موج 294 نانومتر استفاده شد.
يافته ها: نتايج مطالعه حاكي از تسريع تخريب هيدروكينون با افزايش دما بود. افزايش غلظت آنتي اكسيدان سبب افزايش درصد هيدروكينون باقيمانده در فرآورده مي گرديد. اما افزايش درصد آنتي اكسيدان هاي تجاري به ويژه در مورد سديم متا بي سولفيت يك درصد و بوتيل هيدروكسي تولوئن دو درصد، سبب كاهش پايداري فيزيكي فراورده گرديد. در ماه سوم، در هر دو دماي 25 و 45 درجه سانتي گراد، عصاره در تمامي غلظت ها فعاليت آنتي اكسيداني بيشتري را در مقايسه با آنتي اكسيدان ها تجاري نشان داد (P<0.001). در دماي سوم، فرآورده هاي حاوي 0.1، 0.5، 1 و 2 درصد عصاره پايداري فيزيكي مناسبي را با مقدار هيدروكينون باقيمانده 72، 76، 78 و 81 درصد (به ترتيب افزايش غلظت) در دماي 25 درجه سانتي گراد و 51، 55، 60 و 63 درصد در دماي 45 درجه سانتي گراد، نشان داد.
استناج: با استفاده از اين نتايج مي توان عصاره شيرين بيان را با غلظت هاي 0.5 و 1 درصد، به عنوان يك آنتي اكسيدان طبيعي موثر براي مواد حساس به اكسيداسيون پيشنهاد نمود.
اندازه گيري گليسيريزين در ريشه گياه شيرين بيان (.Glycyrrhiza glabra L) توسط دستگاه كروماتوگرافي مايع با كارايي بالا (HPLC)
ريشه گياه شيرين بيان (Glycyrrhiza glabra L.) به طور عام ليكوريس ناميده ميشود كه به عنوان عامل شيرين كننده و بيش از دو هزار سال كاربرد دارويي داشته است. ليكوريس داراي پنج حلقه ساپونين تريترپن به نام اسيد گليسيريزينيك است. اين تركيب متعلق به مشتقات بتا – آميرين(b-amyrin) مي باشد. شيرين بيان به خاطر مزه شيرين آن به عنوان عامل ضد التهاب، آلرژي و زخم شناخته شده است. تاكنون جهت ارزيابي مقدار گليسيريزين در ريشه گياه شيرين بيان و عصاره هاي حاصل از آن از روشهاي مختلفي استفاده شده است، كه تماما غير اختصاصي و متكي به روشهاي غير مستقيم مي باشند.
در اين تحقيق جهت تشخيص مقدار گليسيريزين در نمونه هاي ريشه شيرين بيان، از روش (بدون هيدروليز ماده) يعني با استفاده از دستگاه كروماتوگرافي مايع با كارايي بالا (HPLC) صورت گرفته است. در اين روش جداسازي گليسيريزين از ديگر اجزاي موجود در عصاره ريشه گياه با استفاده از مرحله معكوس صورت گرفت، كه نتايج رضايت بخش و قابل تكرار مي باشند. ريشه گياه از مزرعه گياهان دارويي در باغ گياه شناسي ملي ايران، جمع آوري گرديد. سپس اقدام به استخراج عصاره توسط حلال و شناسايي تركيب اسيد گليسيريزينيك توسط دستگاه (HPLC) نموديم. مقدار تركيب در نمونه 1.5 درصد تعيين گرديد. اين روش مشكلات در روشهاي قبلي را دفع كرده است.
گياه شيرين بيان، درمان جديد تومور هاي سرطاني
بررسي هاي اخير دانشمندان نشان داده است نوعي تركيب متشكل از گياه شيرين بيان مي تواند از شيوع سلول هاي سرطاني در بدن جلوگيري كند.
نتايج به دست آمده از محققان دانشگاه نيويورك نشان مي دهد تركيبات گياه شيرين بيان كه حاوي اسيد گليسيرين است، مي تواند از انتشار نوعي سلول عفونت بافت هاي پيوندي بدن را به دنبال دارد جلوگيري كند. اين عفونت ها باعث ايجاد تومور و تورم آن ها در زير پوست مي شود.
كاوش هاي دانشمندان حاكي از آن است افرادي كه سيستم دفاعي بدن آن ها دچار اختلال شده است، بيشتر از ديگران در معرض ابتلا به اين عارضه قرار مي گيرند. نتايج اين بررسي ها در نشريه تحقيقات باليني منتشر شده است.
تجربه نشان داده بسياري از تورم ها كه به صورت تبخال نمايان مي شوند، براي مدت هاي طولاني بدون توجه بيمار در بدن وي وجود دارند.
شيرين بيان موخوره را درمان مي كند
مهمترين ماده موثر شيرين بيان در ريشه گياه موجود است از شكر شيرين تر است ريشه و ريزوم گياه كه به صورت با پوست يا بدون پوست مصرف دارويي دارد، قسمت مورد استفاده گياه است كه در قطعات استوانه اي در عطاري ها به فروش مي رسد.شيرين بيان كه به عنوان پدربزرگ گياهان دارويي معروف است خواص درماني بسياري دارد از جمله درمان كننده زخم معده و سرطان معده است كه براي اين منظور شربت اين گياه را تهيه و روزانه به مقدار يك قاشق غذاخوري قبل از غذا به مريض داده شود.اين گياه براي تقويت عمومي بدن مفيد است و خوردن آن از پيري جلوگيري مي كند. همچنين براي برطرف كردن زخم و التهاب دهان ريشه شيرين بيان را بمكيد.شيرين بيان سرفه را برطرف مي كند و تنگي نفس را تسكين مي دهد و براي درمان سوء هاضمه مفيد است و چشم را نيز تقويت مي كند.عرق شيرين بيان براي درمان سرفه و گرفتگي صدا، كم خوني، زخم و عفونت هاي لثه، بدبويي دهان و اشتها مفيد است.بالا بردن فشارخون و پايين آوردن پتاسيم خون مضرات اين گياه محسوب مي شود.

گزنه ، درمانگر دردناك

كليات گياه شناسي
گزنه گياهي است كه از دوران ماقبل تاريخ نيز وجود داشته و مردم آن زمان از آن براي تغذيه استفاده مي‌كردند و از خواص درماني آن اطلاع داشته‌اند. جالينوس حكيم كه در قرن دوم ميلادي زندگي مي‌كرده آنرا براي رفع سرماخوردگي و بيماريهاي دستگاه تنفسي بكار مي‌برده است. گزنه گياهي است علفي و چند ساله كه ساقه آن چهار گوش بوده و بطور قائم تا ارتفاع يك متر بالا مي‌رود.
اين گياه در خرابه‌ها ، باغها و نقاط مرطوب كه چهارپايان از آن عبور مي‌كنند به حالت خودرو مي‌رويد ريشه اين گياه خزنده بوده و در ناحيه‌اي كه سبز مي‌شود كم‌كم تمام منطقه را فرا مي‌گيرد. ساقه اين گياه را پرزها و تارهاي مخروطي شكل پوشانده كه در صورت لمس كردن ساقه بدست مي‌چسبد و پوست را مي‌گزد كه توليد خارش و سوزش مي‌كند و شايد به همين دليل آنرا گزنه ناميده‌اند. تخم آن نرم ، ريز و تيره رنگ و مانند تخم كتان است. قسمت مورد استفاده اين گياه برگهاي تازه ، ريشه ، شيره و دانه آن است.
مشخصات تيره گزنه Urticaeae
گياهان اين تيره عموما علفي ، بندرت به صورت درختچه و درختي هستند. برگهاي آنها گوشوارك دار با رگبرگهاي پري شكل منفرد يا متقابل هستند. معمولا گلها تك جنس و داراي 5 كاسبرگ و 4 پرچم متقابل با كاسبرگها هستند. در تيره گزنه گل آذين به شكل گرزنهاي مجتمعي است كه از مجموع آنها سنبل گرزنهاي متراكم بوجود مي‌آيد. مادگي شامل يك برچه با يك تخمك مستقيم و ايستاده است. ميوه تقريبا هميشه به صورت يك فندقه است.
از اختصاصات تشريحي گياهان اين تيره يكي وجود سيستوليت در ياخته‌هاي بشره و ديگري داشتن يك حلقه فيبر كم و بيش چوبي شده در منطقه دايره محيطيه است. داشتن كركهاي گزنده در سطح برگ يا ساقه نيز يكي ديگر از صفات مهم برخي از جنسهاي اين تيره است. تقريبا فقدان لوله‌هاي شيرابه‌اي در تمام گونه‌ها يكي ديگر از صفات منفي اين تيره است.تيره گزنه داراي 40 جنس و در حدود 500 گونه است كه اكثر آنها در آمريكا ، هند ، مالزي و نواحي حاره‌اي مي‌رويند. در آفريقا و اروپا گونه‌هاي اين تيره بسيار نادر است.
تيره گزنه در ايران
جنس اورتيكا يا گزنه
در گروه گزنده اين تيره سطح برگ و ساقه آنها از كركهاي گزنده پوشيده شده است و در ايران سه گونه دارد. يكي اورتيكا ديوئيكا يا گزنه دوپايه كه بيشتر در نقاط مرطوب مي‌رويد و داراي برگهاي ساده و دندانه‌دار است. ديگري اورتيكا كانابينا كه داراي برگهايي با پهنك تقسيم شده است. از انواع ديگر گزنه يكي اورتيكا پيلولي فرا است كه گل آذين متراكم ، كروي و كلافه مانند آن در دو طرف ساقه قرار دارد.
جنس پاريه تاريا
اين جنس داراي پنج گونه غير گزنده است. يكي از آن دو ، پاريه تاريا ژودايكا است كه مخصوص ارتفاعات و شكاف ديواره‌هاي سنگي كوههاست و ديگري پاريه تاريا افي سيناليس كه مخصوص كف جنگلهاي مناطق مرطوب شمالي است.
جنس فورس كاه له آ
اين جنس در ايران فقط يك گونه دارد. گلهاي آن تك جنس هستند و در پوششي از گريبان كركدار كه شامل 4 تا 6 اندام برگي است به تعداد زياد قرار دارند. گلهاي نر داراي يك پرچم و معمولا در اطراف گريبان قرار دارند. همچنين يك گلپوش برگي شكل دارند كه در قسمت پايين لوله مانند است و در بالا تقريبا شامل يك لبه است. گلهاي ماده برخلاف گلهاي نر در وسط گريبان دو برگي قرار دارند. برگها متناوب و د رطرفين داراي دو گوشوارك آزاد هستند. گونه منحصر به فرد اين جنس فورس كاه له آ تناسيسيا است و در سواحل خليج فارس مي‌رويد.
طايفه هاي تيره گزنه
• طايفه اورره: داراي كركهاي گزنده و يك جنس به نام اورتيكا است.
• طايفه بوهه مريه: فاقد كركهاي گزنده ، در گل ماده گلپوش تقريبا بهم پيوسته و فيبر منطقه پوستي نمو و قطري فوق‌العاده دارد.
• طايفه پاريه تاريه: فاقد كركهاي گزنده ، در گلهاي ماده گلپوش مجزا ، گلهاي نر و ماده در كنار برگهاي گرزنهاي كروي شكل را تشكيل مي‌دهند.
گزنه
برگهاي خشك شد? گياه Urtica dioica L. از خانواد? گزنه (Urticaceae) است.
نامهاي گياه :
لاتين: Urtica dioica L.
فارسي: گزنه، گزنه دوپايه، گزنه كبير
عربي: قريص، حريق، انجره
انگليسي: Stinging nettle, Great nettle, Large nettle, Common nettle
آلماني: Brennesselkraut, Honfnesselkraut, Haarnesselkraut, Grosse nessel
فرانسه: Herbed’ortie, ortie mechante, Grand ortie, Ortie dioique
ريخت شناسي: گياهي پايا، دوپايه، علفي، سبز، ايستاده داراي كركهاي گزنده كه ارتفاع آن به 120ـ50 سانتيمتر مي‌رسد ساق? متعدد راست، كمي زاويه‌دار، چهار پهلو و تقريباً ضخيم، ساده و يا خيلي كم منشعب، پوشيده از كركهاي گزنده است. برگها دمبرگدار، سبز روشن در دو سطح پوشيده از كرك گزنده، گل تك جنس، بسيار ريز، سبز خام و مجتمع در توده‌هاي كوچك كروي مي‌باشد .
اندام داروئي: برگها بخش داروئي اين گياه را تشكيل مي‌دهند.
زمان جمع‌آوري: بهترين زمان برداشت و جمع‌آوري برگهاي اين گياه از ارديبهشت‌ماه تا شهريورماه مي‌باشد .
دامن? انتشار: انتشار عمومي گياه گزنه در نقاط مرطوب ايران، خصوصاً نواحي شمالي، غربي و مركزي مانند اصفهان، شاهرود، بسطام، كوه كاشان و ارتفاعات 3000 متري است .
مواد متشكله: در برگ گزنه، كلروفيل، كاروتن، گزانتوفيل، لوكوآنتوسيانيدين، فلاون، فلاونول به ميزان كمتري از لوكوآنتوسيانيدين در اين گياه است . تري‌ترپن‌ها، استرول‌ها شامل بتاسيتوسترول در گياه موجود است .
اسيد فرميك نيز در برگ گزنه وجود دارد . برگهاي تازه گزنه حاوي سكرتين مي‌باشد، همين‌طور داراي 5/1 درصد كلروفيل خالص است. برگ خشك گزنه 5/7% كلروفيل دارد. مواد فنلي نيز در اين گياه وجود دارد كه شامل كافئيك اسيد، فروليك اسيد، سيناپيك اسيد، اسكولتين و كافئوئيل ماليك اسيد و كلروژنيك اسيد مي‌باشد. تانن، موسيلاژ و نوعي گليكوزيد با اثر قرمزكنندگي پوست و ماد? رنگي به نام اورتي‌سين (Urticin) و همچنين آلكالوئيد اسكوپولتين (Scopoletin) نيز در گزنه موجود است. تري‌گليسريد، دي‌گليسريد و فسفوليپيدهاي مختلفي از اين گياه جدا شده است (1). سيتوكين‌هاي عمده گزنه شامل زآتين، زآتين نوكلئوتيد، ايزوپنتيل آدنين، ايزوپنتيل آدنوزين، ايزوپنتيل آدنين نوكلئوتيد و دي‌هيدروزآتين مي‌باشد . همچنين تركيبات ايندولي همراه با هيستامين و 5 ـ هيدروكسي ترپيتامين و اسيدهائي از جمله آسكوربيك اسيد، ساليسينيك اسيد و هورمون‌هاي گياهي و اسيدهاي آمينه ضروري نيز جز تركيبات گزنه است. در برگهاي تاز? گزنه عناصري مانند ازت، گوگرد، فسفر، پتاسيم، منيزيوم، كلسيم و عناصر نادر مانند آهن، روي، موليبدن و مس موجود است.
خواص درماني گياه گزنه: گزنه به صورت خوراكي بعنوان مدر، پائين آورند? قند و اسيد اوريك و به صورت موضعي در درمان برخي از بيماريهاي پوست و مو از جمله اگزما، بيماريهاي التهابي و حتي در درمان ريزش مو، مورد استفاده قرار مي‌گيرد .
موارد استعمال در پزشكي گذشته: در طب گذشته از گزنه بعنوان مدر، ضد التهاب و مقوي قوه باه مورد استفاده قرار مي‌گيرد. به طور سنتي گزنه تصفيه‌كنند? خون (blood purifier)، مدر (diuretic)، متوقف كنند? خونريزي (Styptic) و تونيك محرك در نظر گرفته شده است و براي درمان اسهال ديسانتري و بيماريهاي مزمن كولون و بثورات مزمن پوستي به كار رفته است.
آثار فارماكولوژيكي: تركيبات فنلي موجود در گزنه كه شامل كافئيك اسيد، فروليك اسيد، سيناپيك اسيد (Sinapic acid) فيستين (Fisetin) و ميرستين مي‌باشد. بر روي باكتري‌هائي مثل اشريشياكلي، پروتئوس ولگاريس، كلبسيلا و پسودوموناس اثر دارد و عصار? اين گاه بر روي سالمونلا و پروتئوس مقاوم به آنتي‌بيوتيك مؤثر است. همچنين باعث وقفه در رشد چندين مخمر، كپك و قارچ و باكتري شده است . اثرات ضد قارچي بعضي از تركيبات موجود در گزنه نيز تأييد شده است . گزنه داراي اثر مدري است و اثر ديورتيك اين گياه با افزايش دفع كلر و اوره همراه است و ثابت شده است مصرف 14 روز? اين گياه موجب كاهش وزن بدن و كاهش فشار سيستوليك مي‌گردد .
برگ گزنه، منجر به كاهش التهاب مي‌گردد. ريشه گزنه پروليفراسيون سلولي در بافت هايپرپلاستيك خوش‌خيم پروستات و فعاليت اتصالي گلوبولين متصل شونده به هورمون جنسي را مهار مي‌كند. در شرايط in-vitro عصاره قليايي آبي برگ گزنه فعاليت ضد باكتري نشان داده است. اين عصاره رشد استافيلوكوك‌ها را در غلظت 500 و اسپوروزا را در غلظت 5/62 كاهش مي‌دهد.
مقادير LD50براي دم‌كرد? برگ گزنه و جوشاند? برگ گزنه كه به صورت داخل وريدي به موش‌ها تزريق گرديد به ترتيب 1.92 g/kgو 1.72 g/kgبود. LD50در آزمايشات مزمن در رت‌هائي كه به آنها از طريق گاواژ، دم‌كرد? برگ گزنه داده شد برابر با 1.31 g/kgبود .
تركيبات شيميايي
گزنه داراي تانن ، لسيتين ، اسيد فرميك ، نيترات پتاسيم و كلسيم است، تركيبات آهن دارد و داراي ويتامين c و نوعي گلوكوزيد است كه پوست را قرمز مي‌كند. از سرشاخه‌هاي اين گياه ماده قرمز رنگي به نام اورتي‌سين استخراج مي‌شود.
خواص داروئي
• گزنه مو را تقويت كرده و از ريزش موي سر جلوگيري مي‌كند، حتي در بعضي از موارد موي سر دوباره مي‌رويد. براي استفاده از اين خاصيت 6 گرم سر شاخه‌ها و برگها و ريشه گزنه را بتنهايي و يا با 30 گرم چاي كوهي در يك ليتر آبجوش ريخته و آنقدر بجوشانيد تا حجم مايع به نصف برسد. شبها مقداري از اين مايع را به سر بماليد و صبح بشوئيد.
• براي براق شدن و جلا دادن به موها بعد از شستشوي سر موها را با چاي گزنه ماساژ دهيد. بدين منظور يك قاشق چايخوري برگ گزنه خشك را در يك ليوان آب جوش ريخته و مدت نيم ساعت بگذاريد بماند. ماساژ دادن با اين چاي ، شوره سر را برطرف مي‌كند.
• دستگاه هاضمه را تقويت مي‌كند.
• ادرار را زياد مي‌كند.
• براي درمان بيماري قند مفيد است بدين منظور يك فنجان چاي گزنه را سه بار در روز ميل كنيد.
• ترشح شير را در زنان شيرده زياد مي‌كند.
• اخلاط خوني را برطرف مي‌كند.
• بيماريهاي پوستي را برطرف مي‌كند.
• براي باز كردن عادت ماهيانه از دانه گزنه استفاده كنيد.
• در درمان كم‌خوني موثر است و تعداد گلبولهاي قرمز را زياد مي‌كند.
• اگر در ادرار خون وجود داشته باشد گزنه آنرا برطرف مي‌كند.
• گزنه عرق‌آور است.
• پاك كننده اخلاط سينه ، ريه و معده است.
• نيروي جنسي را تقويت مي‌كند.
• گرفتگيهاي كبدي را رفع مي‌كند.
• براي از بين بردن زگيل ، ضماد برگهاي تازه آنرا روي زگيل بماليد.
• براي پاك كردن مثانه ، رفع عفونت مثانه و دفع سنگ از مثانه ، برگ گزنه را همراه با ريشه شيرين بيان دم كنيد و بنوشيد.
• براي التيام زخمها و زخمهاي سرطاني از ضماد تخم گزنه مخلوط با عسل استفاده كنيد.
• براي برطرف كردن كهير از جوشانده گزنه به مقدار سه فنجان در روز بنوشيد.
• درد نقرس را كاهش مي‌دهد.
• براي برطرف كردن ناراحتيهاي زنانه قبل از عادت ماهيانه از چاي گزنه استفاده كنيد.
• ناراحتيهاي كليه را برطرف مي‌كند.
• ضماد آن درد عضلاني را برطرف مي‌كند.
• كرم معده و روده را مي‌كشد.
• درمان كننده بواسير است.
• براي برطرف كردن درد رماتيسم ، برگهاي تازه آنرا روي پوست بماليد.
طرز استفاده:
• 1- دم كرده گزنه : مقدر 40 گرم برگ گزنه را در يك ليتر آبجوش ريخته و بمدت 10 دقيقه دم كنيد . مقدر مصرف آن سه فنجان در روز بعد از غذاست .
• 2- جوشانده گزنه : مقدر 30 گرم گزنه را در يك ليتر آب ريخته و بمدت 10 دقيقه آنرا بجوشانيد . اين جوشانده براي تصفيه خون مفيد است . مقدر مصرف آن يك فنجان بين غذاها در روز است .
• 3-تنطور گزنه يك قسمت برگ گزنه را با پنج قسمت الكل 50 درجه طبي مخلوط كرده و در داخل شيشه در بسته بريزيد و بمدت 15 روز هر روز آنرا تكان دهيد بعد از اينمدت آنرا صاف كرده و در شيشه دربسته نگاهدري كنيد . مقدر مصرف آن 15-10 قطره سه بار در روز مي باشد .
مضرات :
• گزنه اگر بيش از حد استفاده شود ممكن است براي روده ها و كليه ها مضر باشد بنابراين بهتر است با صمغ عربي و كتيرا خورده شود
• مقدر مصرف بيش از 10 گرم در روز ممكن است باعث بند آمدن ادرار شود . زنان باردار و كودكان بايد از مصرف آن خورددي كنند .
گياهان گزنه از ريزش موي سر جلوگيري مي كند
گزنه از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و براي براق شدن و جلا دادن به مو مي توان بعد از شست و شوي سر موها را با چاي گزنه ماساژ داد.
اين گياه دستگاه هاضمه را تقويت كرده و براي درمان بيماري قند مفيد است بدين منظور مي توان يك فنجان چاي گزنه را سه بار در روز استفاده كرد.
اين گياه در برطرف كردن بيماريهاي پوستي مفيد است و در درمان كم خوني موثر بوده و تعداد گلبولهاي قرمز را زياد مي كند.
گزنه عرق آور، پاك كننده اخلاط سينه، ريه و معده است و گرفتگي هاي كبدي را رفع مي كند.
اين گياه ناراحتي هاي كليه را برطرف كرده و ضماد آن در درمان دردهاي عضلاني و از بين بردن زگيل مفيد است. همچنين براي برطرف كردن درد رماتيسم، مي توان برگهاي تازه آن را روي پوست ماليد.
گزنه اگر بيش از حد استفاده شود ممكن است براي روده ها و كليه ها مضر باشد.
عصاره برگ گياه گزنه در درمان ديابت موثر است
محققان دانشگاه تبريز در يك مطالعه علمي ثابت كردند كه عصاره برگ گياه گزنه در درمان بيماري ديابت موثر است.
به نوشته نشريه خبرنامه دانشگاه تبريز، گروهي از محققان دانشكده دارو- سازي اين دانشگاه با بررسي تاثير برگ گياه گزنه روي حيوانات آزمايشگاهي دريافتند كه عصاره برگ اين گياه مي‌تواند ميزان قند خون را به صورت قابل توجهي كاهش دهد.
دراين طرح، با استفاده از داروهايي كه لوزالمعده را تخريب مي‌كند به‌صورت مصنوعي در حيوانات آزمايشگاهي، ديابت ايجاد و با بررسي عصاره برگ گياه گزنه در آنها، تاثير مثبت عصاره اين گياه مشخص تر شد.
محققان تبريزي همچنين دريافتند، برخلاف تصور همگان استفاده از گياه گزنه در افرادي كه ديابت ندارند هيچ گونه اثري بر روي ميزان قند خون ندارد.
دانشگاه تبريز با بيش از نيم قرن سابقه و داشتن ? ????نفر عضو هيات علمي و ? ???هزار و ? ????نفر دانشجو پس از دانشگاه تهران بزرگترين و مهمترين مركز علمي و تحقيقاتي كشور به شمار مي‌رود.
اين دانشگاه به دليل توانمندي‌هاي بالاي علمي وپژوهشي در شش رشته و گرايش علمي و تخصصي به عنوان قطب در سطح كشور فعاليت دارد.
نحوه مصرف
براي درمان التهاب جزئي مجراي ادرار و پيشگيري از درمان سنگهاي كليه مي توان از گزنه دوپا و فرآورده هي دارويي تهيه شده از برگ آن استفاده مي كرد. گزنه را اگر توأم با آب كافي مصرف كنيد نقش يك داروي پيشابزا را بازي مي كند. اگر در اثر پروستات بزرگ شده با مشكل ادراري مواجه هستيد، فرآورده دارويي تهيه شده از ريشه گزنه مي تواند در اين زمينه مفيد واقع شود.
براي درمان التهاب جزئي مجراي ادرار و انواع سنگهاي كليه به ميزان 8 تا 12 گرم چاي برگ اين گياه را توأم با آب زياد (روزانه حداقل دو ليتر) مي كنيد. براي درمان پروستات بزرگ شده از تنتور ريشه به مقدار روزانه 4 تا 6 گرم استفاده كنيد. قبل از مصرف ريشه گزنه دو پايه براي درمان BPH با پزشك معالج خود مشورت كنيد.
نكات احتياطي
گزنه دو پايه اگرطبق دستورالعمل مربوط مصرف شود، گياه دارويي بي خطري است. اما در صورت ضرورت جابجايي اين گياه هميشه دقت كنيد. اگر اين گياه با پوست شما تماس گيرد، ممكن است كهير پيدا كنيد كه سبب سورش پوست بدن شما خواهد شد. اما اگر از ريشة گزنه دو پايه استفاده مي كنيد، ممكن است با پاره اي عوارض جانبي نظير ناراحتي معده اي – روده اي خفيف، مايعات اضافي يا دفع كم ادرار مواجه شويد.
اگر باردار هستيد، از مصرف هر نوع فرآورده حاصل از گزنه اجتناب ورزيد. اگر شير مي دهيد از مصرف اين گياه بپرهيزيد. گزنه دوپايه همچنين مي تواند سيكل دوره قاعدگي را تغيير دهد. همواره سؤالات و نگرانيهاي خود را در اين باره با پزشك معالج خود در ميان بگذاريد.
تداخل هاي احتمالي
اگر داروي ضد افسردگي سيستم عصبي مركزي يا داروهاي ضد ديابت، ميزان قند خون بالا يا قند خون پايين مصرف مي كنيد، از مصرف ميزان بالاي گزنه دوپايه اجتناب ورزيد.

اسطوخودوس ، گياهي جادوئي

اسطوخودوس گياهي است چندين ساله به ارتفاع حدود نيم‌متر با برگ‌هاي متقابل باريك دراز سبز رنگ و پوشيده از كرك‌هاي سفيد پنبه‌اي گل‌هاي آن به رنگ بنفش و به‌صورت سنبله مي‌باشد
اسطوخودوس در بيشتر نقاط دنيا به حالت خودرو مي‌رويد مخصوصاً در جنوب فرانسه مناطق مديترانه و در تورنتو به مقدار زياد وجود دارد و بسته به شرايط محيط و خاك به انواع مختلفه ظاهر مي‌شود .اسطوخودوس گياهي است چندين ساله به ارتفاع حدود نيم متر با برگ‌هاي متقابل باريك دراز سبز رنگ و پوشيده از كرك‌هاي سفيد پنبه‌اي گل‌هاي آن به رنگ بنفش و به‌صورت سنبله مي‌باشد قسمت مورد استفاده اين گياه گل‌ها و سرشاخه‌هاي گل‌دار آن است اسطوخودوس بوي بسيار مطبوعي دارد طعم آن تلخ است و به‌علت بوي مطبوع آن در عطر‌سازي مصرف مي‌شود اسانس اسطوخودوس كه از تقطير گل و سرشاخه‌هاي گل‌دار اين گياه به‌دست مي‌آيد مايعي است زرد رنگ يا زرد مايل به سبز كه داراي بوي مطبوعي است.
گياه اسطوخودوس يكي از معروفترين گياهان طب سنتي است. نام لاتين و نام علمي انواع بسياري از اين گياه به احتمال زياد از واژه لاتين به معناي «شستن» گرفته شده است. يونانيان باستان، روميان و مسلمانان، اسطوخودوس را از بوي معطر آن بخوبي مي‌شناخته‌اند. اين گياه از اوايل قرن دوازدهم به عنوان يك گياه آرايشي و جوشاندني، مورد استفاده عموم قرار مي‌گرفته است. كشت اين گياه در انگلستان بعد از اواسط قرن شانزدهم متداول شده است. گل‌هاي اسطوخودوس حاوي روغن فراري است كه براي رفع سرگيجه، ضعف و دوران سر از بخور آن استفاده مي‌شود و يا در آب رقيق مي‌گردد و بر روي شقيقه يا گيجگاه ماليده مي‌شود .
گياه همچنين آرامش دهنده و مسكن درد است و هنگام سردردهاي عصبي و تنش مصرف مي‌شود. كساني كه بيماران خود را با مواد گياهي مداوا مي‌كنند، براي رفع بي‌خوابي، روغن اسطوخودوس را تجويز مي نمايند. روغن اسطوخودوس همچنين يك ضد ميكروب قوي مي‌باشد و باكتري‌هاي حامل بيماري ديفتري و تيفوس را از بين مي‌برد. لوسيون ضد ميكروب گياه را روي زخم‌ها و بريدگي‌ها مي‌مالند؛ در واقع تا زمان جنگ جهاني اول، براي پيشگيري از عفوني شدن زخمها، از اين لوسيون استفاده مي‌شده است .
اسطوخودوس را به هنگام سوختگي و به خصوص سوختگي با آب‌جوش تجويز مي‌كنند. اگر خود گياه را به طور مستقيم بر روي سوختگي قرار داده شود، پوست تاول نمي‌زند. هم گل‌ها و هم روغن گياه، دافع حشرات موذي هستند. اروپاييان گل‌هاي اسطوخودوس را در كيسه‌هايي مي‌ريخته و در ميان لباس‌ها و ملحفه‌ها در كمد لباس قرار مي‌داده‌اند تا هم از بيدزدگي آنها جلوگيري شود و هم خشبو شوند. اگر روغن آن را روي پوست بماليد، پشه به انسان نزديك نمي‌شود .
زيستگاه طبيعي :
اسطوخودوس گياه بومي حوزه مديترانه مي‌باشد و در سرتاسر جنوب قاره اروپا پراكنده است؛ البته در جنوب آمريكا زير كشت آن را متداول كرده‌اند. اسطوخودوس در خاك‌هاي مخلوط با شن و ماسه كه بخوبي آبياري بشوند و محل نيز آفتابگير باشد، رشد مي‌نمايد در جنوب فرانسه و بريتانيا اين گياه را به صورت انبوه كشت مي‌كنند. همچنين در باغچه منزل هم مي‌توان اسطوخودوس را به شكل يك گياه تزييني كاشت و از محاسن آن بهره برد .
مشخصات ظاهري :
اسطوخودوس از گياهان بادوام بوته‌اي و معطر است. طول ساقه‌هاي كوتاه آن حداكثر به هشتاد سانتي‌متر مي‌رسد. روي برگ‌هاي باريكو سبز خاكستري يا سبز نقره‌اي اين گياه را كرك‌هاي نرمي پوشانيده است. از اواسط تابستان تا اوايل پاييز شش تا ده حلقه گل قفايي يا بنفش رنگ در يك سنبله در انتهاي هر يك از ساقه‌هاي بلند گياه ظاهر مي‌شوند .
تركيبات شيميايي
اسانس اسطوخودوس داراي حدود 40 درصد استات ليناليل است همچنين در آن تركيباتي نظير اسيد بوتيريك ، اسيد پروپيونيك و اسيد والريك ، لينالول آزاد و ژرامبول وجود دارد.
خصوصيات گياهي :
گونه هاي مختلف اسطوخودوس گياهاني خشبي چند ساله هستند . تا كنون حدود 48 گونه از اسطو خودوس شناسايي شده است . اسطوخودوس فرانسوي ( با گونه هاي اسپيكا ، افيسيناليس و ورا هم نام است ) گياهي است مديترانه اي كه منشأ آن جنوب اروپا گزارش شده است و در جنوب ايتاليا ، جنوب فرانسه و اسپانيا در خاكهاي سبك شني و در ارتفاعات 1700 متري از سطح دريا به طور خودرو مي رويد . ارتفاع اين گياه متفاوت و بين 40 تا 60 سانتي متر است . شكل ظاهري آن در گياه چند ساله شبيه نيمكره اي است كه قطر آن به 80 تا 120 سانتي متر مي رسد . برگها به رنگ سبز تيره ، نيزه اي شكل و به طور متقابل روي ساقه قرار مي گيرد . طول اين برگها سه تا پنج و عرص آن 2/0 تا 5/0 سانتي متر است . برگها پوشيده از كرك و حفره هاي حاوي اسانس است . گلها به صورت خوشه هاي مجتمع در انتهاي ساقه هاي گلدهنده قرار مي گيرند . ساقه هاي گل دهنده اسطو خودوس فرانسوي ، غير منشعب و ارتفاع آنها 20 تا 40 سانتي متر است . گلها به رنگ آبي متمايل به بنفش هستند و ريشه اصلي اين گياه طويل و چوبي است و از انشعابهاي متراكم و فراواني برخوردار است . اين ريشه قادر به جذب رطوبت از اعماق چهار متري زمين است . ميوه اسطوخودوس فندقه و تخم مرغي شكل بوده و طول آن 8/1 تا 2/2 ميلي متر و رنگ آن قهوه اي تيره و براق است . وزن هزار دانه نيز 85/0 تا 1/1 گرم است .
قسمت دارويي :
گلهاي اسطوخودوس و پيكر رويشي آن ( برگها و سرشاخه هاي جوان ) حاوي مواد موثره دارويي مي باشند .
مواد موثر :
گلها و پيكر رويشي اسطو خودوس فرانسوي حاوي اسانس است . اين اسانس در حفره هاي مخصوص ساخته و ذخيره مي شود . اسانس گلهاي اين گياه در مقايسه با اسانس برگها و پيكر رويشي از كيفيت مناسب تري برخوردارند . مقدار اسانس بين 5/0تا 5/1 درصد بوده و مهمترين تركيبات تشكيل دهنده آن ليناليل استات ، ليناليل ، كامفور و گرانيول مي باشد .
خواص داروئي:
اسطوخودوس از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است.
?) براي رفع خستگي و آرامش چند قطره روغن اسطوخودوس را در وان آب گرم ريخته و براي مدت يك‌ربع ساعت در آن دراز بكشيد.
?) گرفتگي‌ها را باز مي‌كند.
?) مقوي معده است.
?) ادرار‌آور مي‌باشد.
?) معرق است و تب را پائين مي‌آورد.
?) صفرا بر بوده و كبد را به‌كار مي‌اندازد و بيماري‌هاي كبدي را برطرف مي‌كند.
?) ضد تشنج است.
?) براي تقويت عمومي بدن خوب است
?) كرم‌هاي معده و روده را از بين مي‌برد
??) بيماري‌هاي سينه و سرفه را برطرف مي‌كند.
??) در معالجه زكام مؤثر است
??) از آن مي‌توان به‌عنوان مسهل و تميز كننده استفاده كرد.
??) براي رفع بيماري‌هاي مجاري و ادرار مفيد است.
??) براي برطرف كردن رعشه و سرگيجه حدود ? گرم از پودر آن را با عسل مخلوط كرده و هر شب بخوريد.
??) براي رفع فراموشي و تقويت حافظه از دم‌كرده اسطوخودوس استفاده كنيد.
??) براي رفع بي‌خوابي يك قطره از روغن اسطوخودوس را روي يك تكه پنبه بچكانيد و آن را داخل بالش خود قرار دهيد خواب مطبوعي براي شما مي‌آورد.
??) براي برطرف كردن غم و اندوه هر روز دم‌كرده اسطوخودوس بنوشيد.
??) اگر دست و پاي شما خواب مي‌رود از اين گياه استفاده كنيد.
??) براي پيشگيري از آب آوردن بدن دم‌كرده اسطوخودوس بنوشيد.
??) زردي را برطرف مي‌كند.
??) براي رفع حالت تهوع و سرگيجه مفيد است.
??) سردرد و سردردهاي يكطرفه را درمان مي‌كند.
??) براي معالجه ضعف اعصاب مفيد است.
??) طپش قلب را از بين مي‌برد.
??) آسم را برطرف مي‌كند.
??) براي رفع ترشحات زنانه مي‌توانيد از اين گياه استفاده كنيد.
??) براي برطرف كردن سوء هاضمه يك قطره اسانس اسطوخودوس را در يك ليوان آب نيم‌گرم ريخته و يا يك فنجان از دم‌كرده آن را بنوشيد.
??) اسطوخودوس درمان كننده رماتيسم آرتروز و نقرس است براي اين منظور كمپرس آن را بر روي عضو مورد نظر بگذاريد و يا اينكه ? قطره روغن آن را با يك قاشق روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و عضو دردناك را با آن ماساژ دهيد.
??) زخم‌هاي كهنه را با ماليدن اسانس اسطوخودوس كه در الكل حل كرده‌ايد برطرف كنيد.
??) براي درمان بيماري‌هاي ريوي ? تا ? قطره روغن اسطوخودوس را با يك قاشق غذا خوري روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و سينه و پشت بيمار را ماساژ دهيد.
??) ماليدن پماد اسطوخودوس زخم‌ها را ضد عفوني كرده و التيام مي‌بخشد.
??) براي برطرف كردن بوهاي نامتناسب در منزل چند قطره روغن اسطوخودوس را در آب ريخته و بگذاريد به آرامي بجوشد عطر مطبوعي را در هوا پخش مي‌كند.
??) براي رفع بي‌خوابي يك قاشق چايخوري پودر اسطوخودوس را با يك قاشق چايخوري پودر سنبل‌الطيب مخلوط كرده و در يك ليوان آبجوش ريخته و به مدت ?? دقيقه دم كنيد. اين دم كرده را يك ساعت قبل از رفتن در ختخواب ميل كنيد تا بي‌خوابي شما برطرف شود.
مواد و عناصر غذايي :
اگر چه اسطوخودوس در زمين هاي فقير مي رويد ولي در سطوح وسيع كشت بايد از زمينهاي غني و حاصلخيز استفاده شود . از آنجائيكه اين گياه 15 تا20 سال در يك مكان باقي مي ماند ، از اين رو تمام نيازهاي غذايي آن در اين مدت بايد توسط خاكي كه در آن كشت مي شود تأمين گردد . تحقيقات نشان مي دهد براي توليد هر يكصد كيلوگرم گل ، گياهان 8/0 كيلوگرم ازت ، 2/0 كيلوگرم اكسيد قسقر و 8/0 كيلوگرم اكسيد پتاس از خاك جذب مي كنند . كودهاي كاملاً پوسيده حيواني نقش عمده اي در افزايش عملكرد دارد . از اين رو توصيه مي شود فصل پاييز هنگام آماده ساختن زمين ، 35 تا 50 تن در هكتار كودهاي حيواني كاملاً پوسيده به زمين اضافه شود . همچنين در فصل پاييز بايد 70 تا 80 كيلوگرم در هكتار اكسيد فسفر و 100 تا 120 كيلوگرم در هكتار اكسيد پتاس به عنوان مقادير پايه به خاك اضافه شود .
در سال اول رويش و در اواخر بهار نيز 70 تا 80 كيلوگرم در هكتار ازت بايد به صورت سرك در اختيار گياهان قرار گيرد . با توجه به طولاني بودن دوره رويش اسطوخودوس توصيه مي شود در طول رويش اين گياه ، خاك مورد تجزيه قرار گيرد و با توجه به وضعيت خاك از نظر موتد و عناصر ضروري اقدام به كوددهي زمين نمود .
سازگاري :
اسطوخودوس از گياهان مناطق خشك و نيمه خشك است . در طول رويش به تابش نور فراوان و هواي گرم و رطوبت كم نياز دارد .چنانچه اين گياه در چنين شرايطي رشد كند عملكرد گل ، مقدار اسانس و همچنين كيفيت آن افزايش مي يابد . تحقيقات نشان مي دهد كه مقدار و كيفيت اسانس با نور رابطه مستقيم دارد به طوري كه چنانچه اسطوخودوس در مناطقي كه داراي نور كافي نباشد كشت شود ، نه تنها از نقدار اسانس گلها كاسته شود بلكه تركيبات استري ( ليناليل استات ) آن نيز كاهش مي يابد و گياهاني كه در سايه كشت مي شوند در مقايسه با گياهان كشت شده در آفتاب ، اسانس و تركيبات استري آنها به ترتيب 55 تا 41 درصد كاهش نشان مي دهد . اسطوخودوس فرانسوي در هر نوع خاكي قادر به رويش است . ولي خاكهاي سبك حاوي تركيبات كلسيم و غني از مواد و عناصر غذايي خاكهاي مناسبي براي توليد انبوه اين گياه است . خاكهاي سنگين كه تهويه هوا در آنجا به شختي انجام مي گيرد و همچنين سبب آب ايستايي مي شوند براي كشت اين گياه مناسب نيستند .
آماده سازي خاك :
پس از افزون كودهاي حيواني به زمين مي بايست با شخم مناسبي اين كودها را به عمق 35 تا 40 سانتي متر زمين منتقل كرده كه البته 5/1 تا 2 ماه قبل از كشت نيز بايد اقدام به افزون كودهاي شيميايي مورد نياز گياه ( مانند قسقر و پتاس ) به خاك كرده و با شخم متوسطي آنها را به عمق 18 تا 20 سانتي متري زمين منتقل نمود . اواخر زمستان پس از شكستن سله ها ، جمع آوري سنگها و قلوه سنگها و تسطيح ، زمين براي كاشت كاملاً آماده مي شود .
كاشت :
كاشت اسطوخودوس توسط بذر و از طريق رويشي امكان پذير است . كاشت توسط بذر به روش غير مستقيم انجام مي گيرد و فصل پاييز ( آذر ) يا اوايل بهار ( نيمه دوم اسفند ) زمان مناسبي براي كشت بذر در خزانه هواي آزاد است . در اين صورت فاصله مناسب رديفهاي كاشت از يكديگر در سطح وسيع خزانه 35 تا40 سانتي متر و در سطح كوچك خزانه نيز 15 تا 29 سانتي متر مي باشد . اگر بذرها در فصل پاييز كشت شوند عمق مناسب كاشت بذر 5/0 تا 1 سانتي متر و اگر در فصل بهار كشت شوند 1 تا 5/1 سانتي متر مي باشد . براي هر هكتار زمين به 7 تا 9 كيلوگرم بذر ( با كيفيت مطلو ب) نياز است . اواخر شهريور تا اوايل مهر ماه سال بعد زمان هاي مناسبي براي انتقال نشاء ها به زمين اصلي است و در مدت زمان مذكور ارتفاع گياهان در خزانه به 18 تا 20 سانتي متر مي رسد . هنگام انتقال نشاءها به زمين اصلي ساقه آنها را بايد از فاصله 8 تا 10 سانتي متري سطح زمين هرس كرد . اين عمل سبب توليد شاخه هاي متعدد مي شود . توصيه مي شود در هنگام انتقال نشا به زمين اصلي ، نشاء ها از فاصله پنج سانتي متري بالاي يقه در خاك كشت شوند در ضمن براي هر هكتار زمين به 20 هزار بوته نياز است .
تكثير رويشي :
تكثير رويشي اسطوخودو فرانسوي از طريق ريشه دار كردن ساقه هاي سبز و جوان يا ساقه هاي خشبي و انتقال آنها به زمين اصلي مي باشد . اوايل شهريور از پايه هاي مادري يك ساله ساقه هاي سبز و از پايه هاي مادري چهار تا پنج ساله ساقه هاي خشبي به طول 12 تا 20 سانتي متر جدا كرده سپس اقدام به كاشت آنها در خزانه ( اعم از خزانه هواي آزاد يا زير پلاستيك ) مي نمايند . اين قلمه ها در عمق 4 تا 5 سانتي متري و در رديفهايي به فاصله 6 تا 10 سانتي متر و فاصله دو قلمه از يكديگر 2تا 3 سانتي متر كشت مي شوند . در هر متر مربع از سطح خزانه 600 تا 800 قلمه كشت كرد . ايجاد سايبان روي قلمه ها سبب تسريع در ريشه دار شدن آنها مي شود . بهار ( ارديبهشت ) يا پاييز سال بعد زمان مناسبي است براي انتقال قلمه هاي ريشه دار شده به زمين اصلي بوته ها در رديفهايي به فاصله 100 ساتني متر ( فاصله دو بوته در طول رديف 50 تا 80 سانتي متر ) در زمين اصلي كشت مي شوند .
مراقبت و نگهداري :
رشد اوليه اسطوخودوس در سال اول رويش بسيار كند است و علفهاي هرز مي توانند بدون رقابت و به سرعت توسعه يابند . از اين رو كنترل علفهاي هرز قبل از كاشت و تهيه بستر فاقد علف هرز ضرورت دارد . در سال اول رويش به منظور توليد شاخه هاي متعدد ، بايد قسمت هوايي گياهان را به طول 8 تا10 سانتي متر هرس كرد . اين هرس نه تنها مانع رشد نامناسب طول ساقه مي شود بلكه با توليد شاخه هاي متعدد سبب پرپشت شدن بوته ها مي شود .سال دوم رويش نيز عمل هرس اندام هوايي را از قسنت 15 تا 18 سانتي متر بايد تكرار كرد . در سطوح وسيع كشت ، عمل هرس با دست امكان پذير نيست و بايد با ماشينهاي مخصوص هرس انجام گيرد . هرس گياهاني در سال دوم رويش سبب مي شود تا ساقه هاي گل دهنده از طول يكساني برخوردار شوند . از سال سوم نيازي به هرس نيست زيرا گياهان به شكل ثابت خود كه نيمكره است مي رسند. اواخر سال اول رويش نيز زمان مناسبي براي واكاري و جايگزيني كردن بوته هاي خشك شده است . وجين علفهاي هرز در طول رويش گياهان ضروري است . از آنجائيكه چند سال پس از كشت ، خاك بين رديفها متراكم شده و عمل تهويه هوا به شختي انجام مي گيرد . لذا هر چهار تا شش سال بايد خاك بين رديفها را تا عمق 40 تا 60 سانتي متري برگردان كرد .
برداشت :
گلهاي اسطوخودس از اواخر بهار پديدار شده و گلهاي باز شده از بيشترين مقدار اسانس برخوردارند . از آنجايي كه گياهان معمولاً هفت تا هشت روز در مرحله گلدهي هستند ، در سطوح وسيع كشت امكان برداشت آنها در اين مدت كوتاه وجود ندارد . به همين خاطر از بدو باز شدن گلها مي بايست آنها را برداشت كرد . هنگام برداشت گلها ، ساقه ها از نيمه قطع شوند سبب ناهماهنگي در نمو گلها در سالهاي بعد مي شوند و برداشت گلها ، آنها را در كيسه هاي بزرگ ريخته و بلافاصله جهت استخراج اسانس ، گلها را به كارخانه هاي مربوط منتقل مي كنند . مقدار عملكرد گل متفاوت است و به نوع گياه و شرايط اقيلمي محل رويش گياه بستگي دارد . عملكرد گل تازه در سال اول رويش 4/0 تا 7/0 تن در هكتار ، در سال دوم 5/1 تا 2 تن در هكتار ، در سال سوم 3 تا 5/3 تن در هكتار و از سال چهار به بعد 5/3 تا 4 تن در هكتار مي باشد . معمولاً از هر 8 تا 10 كيلوگرم تازه يك كيلوگرم گل خشك به دست مي آيد . مقدار اسانس نيز متفاوت است به طوري كه در سال دوم رويش سه تا شش كيلوگرم ، سال سوم 8 تا 16 كيلوگرم ، سال چهارم 15 تا 20 كيلوگرم و در سالهاي بعد 20 تا 26 كيلوگرم اسانس از هر هكتار زمين استحصال مي شود .
طرز استفاده:
?) دم كرده اسطوخودوس: حدود ? گرم سرشاخه گل‌دار و يا گل اين گياه را در يك ليتر آبجوش ريخته و به مدت 12 دقيقه دم كنيد. مقدار مصرف اين دم‌كرده 2-3 فنجان در روز است
?) كمپرس اسطوخودوس  گل و يا سرشاخه گل‌دار اين گياه را با يك ليتر آبجوش مخلوط كرده و به مدت ?? دقيقه دم كنيد
?) اسانس و روغن اسطوخودوس را مي‌توانيد از فروشگاه‌هاي گياهان داروئي و يا برخي از داروخانه‌ها تهيه كنيد براي مصرف يك قطره از آن را با يك قاشق روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و براي ماساژ استفاده كنيد و يا يك قطره آن را روي يك حبه قند و يا يك قاشق عسل مخلوط كرده بخوريد
مضرات
اسطوخودوس گياهي است بي‌ضرر كه همه مي‌توانند از آن استفاده كنند فقط براي اشخاص صفراوي مزاج خوب نست و باعث آشفتگي مي‌شود اين‌گونه اشخاص بايد آن را با سكنجبين يا كتيرا بخورند

ماميران كبير

دانه هاي آن سياه رنگ هستند. اندام دارويي ماميران قسمت هوايي گياه است كه در هنگام گل دادن جمع آوري مي شوند. از ماميران به صورت خوراكي به عنوان صفراآور، ضداسپاسم، مسكن (ضعيف) و مدر و به صورت موضعي در درمان زگيل استفاده مي شود. در طب گذشته از تمام قسمت هاي گياه ماميران به ويژه شيرابه و ريشه آن در درمان ناراحتي هاي پوستي به ويژه برص، درد دندان و نيز به عنوان صفراآور استفاده مي كردند. اين گياه سمي است و مقدار زياد آن در مصارف داخلي ممكن است حتي موجب مرگ شود. مصرف اين گياه در دوران بارداري ممنوع است. سرشاخه هوايي ماميران داراي ?-?/? درصد آلكالوئيد با بيش از ?? آلكالوئيد است. اين گياه در زمين هاي باير به صورت خودرو رشد مي كند و به صورت وسيعي در اروپا و آسياي شمالي و مركزي مي رويد.
اندام دارويي ماميران قسمت هوايي گياه است كه در هنگام گل دادن جمع آوري مي شوند. از ماميران به صورت خوراكي به عنوان صفراآور، ضداسپاسم، مسكن (ضعيف) و مدر و به صورت موضعي در درمان زگيل استفاده مي شود. در طب گذشته از تمام قسمت هاي گياه ماميران به ويژه شيرابه و ريشه آن در درمان ناراحتي هاي پوستي به ويژه برص، درد دندان و نيز به عنوان صفراآور استفاده مي كردند. اين گياه سمي است و مقدار زياد آن در مصارف داخلي ممكن است حتي موجب مرگ شود. مصرف اين گياه در دوران بارداري ممنوع است. سرشاخه هوايي ماميران داراي ?-?/? درصد آلكالوئيد با بيش از ?? آلكالوئيد است.
تركيبات شيميايي:
اين گياه سمي است و استفاده زياد از آن باعث تشنج مي شود .
ماميران كبير داراي آلكالوئيد هاي مختلفي مانند چليدونين ، هيموچليدونين ، كلريتين ، پروتوپين ، آليكري توپين ، هربرين و اسپارتئين مي باشد . در ماميران كبير همچنين نمك هاي كلسيم ، منيزيوم و آلمينويم ، مواد رزيني و موسيلاژ موجود است .
خواص داروئي:
تمام قسمت هاي اين گياه و شيره آن مصرف دارويي دارند البته ريشه آن قوي تر از بقيه قسمت هاي آن است
1)جوشانده و يا دم كرده ماميران براي درمان سرطان معده بكار مي رود
2 )در معالجه آسم اثر مفيد درد
3) تشنج را برطرف مي كند
4)فشار خون را پائين مي آورد
5)ادرار آور و ملين است
6)درمان كننده تصلب شرائين است
7)دردهاي سرطاني را ساكت مي كند
8)براي معالجه آنژين دپواترين از آن استفاده مي كنند
9)براي درمان آب آوردن بدن مفيد است
10)سنگ كليه را خرد كرده و دفع مي كند
11)براي معالجه نقرس مفيد است
12)داروي خوبي براي برطرف كردن بيماريهاي كبدي است
13) براي درمان زخم ها ي چركين ، ريشه له شده ماميران را مانند ضماد روي اينگونه زخم ها بگذاريد
14)شيره ماميران داروي موثري براي از بين بردن زگيل و يا ميخچه است . اين شيره را با گليسرين به سنبت مساوي مخلوط 0
ديگر خواص اين گياه :
ماميران يا “ماميزان كبير” گياهي داروئي از تيره “خشخاش Papaveraceae” است كه نام علمي آن”Chelidonium Majus”مي باشد .ماميران ،” گياه پرستو ” ميز ناميده ميشود. ماميران،داراي خاصيت درماني به شرح زير مي باشد:
اختلالات قلبي وعروقي
جوشانده ريشه ماميران ،تصلب شرائين وفشار خون را درمان نموده و از بروز سكته قلبي جلوگيري مي نمايد.
اختلالات عصبي
جوشانده ريشه ماميران،تسكين دهنده دردهاي عصبي ،خواب آور وآرام بخش است.
اختلالات پوستي
عصاره ماميران ،زخمها ،زوائد گوشتي و زگيل و ديگر اختلالات پوستي را برطرف مي سازد.
اختلالات كليوي
جوشانده ماميران،محرك كليه،فزوني دهنده حجم ادرار،دفع كننده سموم بدن و درمان كننده عفونتهاي كليه و مثانه ومجاري ادرار است.
اختلالات چشمي
شست و شوي چشم با عرق ماميران ،درد و ورم و عفونتهاي چشم را التيام ميبخشد
خلاصه آنكه ماميران،گياهي مدر و مخدر و درمان كننده اختلالات قلبي و عروقي،عصبيريالپ.ستي كليوي و چشمي است.ماميران تصفيه كننده خون درمان كننده عفونتهاي سفيليسي ،تنگي نفس ،آسم و بواسير است
بايد دانست كه مصرفماميران،بدون تجويز پزشك ممنوع است.
طرز استفاده:
جوشانده :
مقدر 20 گرم برگ خشك و يا ريشه ماميران را در يك ليتر آب حل كنيد . مقدر مصرف آن يك فنجان سه بار در روز است .
دم كرده ماميران :
30 گرم برگ خشك ماميران را در يك ليتر آب جوش ريخته و بگذاريد براي مدت ده دقيقه دم بكشد . سپس صاف كرده و مصرف كنيد .
تنطور ماميران :
اين تنطور را مي توانيد از فروشگاههاي گياهان دارويي و يا برخي از داروخانه ها خريدري كنيد و يا اينكه مقدر 100 گرم برگ خشك يا ريشه ماميران را در 500 گرم الكل سفيد خيس كرده بگذاريد براي مدت دو هفته بماند . البته هر روز آنرا تكان دهيد پس از اين مدت آنرا صاف كرده و در شيشه دربست نگاهدري كنيد . مقدر مصرف آن 10-15 قطره سه بار در روز است .
شيره ماميران :
براي استفاده از شيره ماميران آنرا با عسل مخلوط كرده و استفاده كنيد .
مضرات :
همانطور كه گفته شد مصرف زياد ماميران كبير توليد مسموميت مي كند و حتي استفاده زياد آن
بصورت له شده روي رخم ها نيز همين خطر را د ارد زيرا از راه پوست جذب بدن مي شود .
بنابراين بايد مصرف آن در حد گفته شده باشد و تحت نظر متخصص مصرف شود.
پرورش گياه
پرورش اين گياه از طريق دانه صورت مي گيرد و زمين زراعتي بايد سايه دار و نسبتاً مرطوب, ماسه اي و نرم با خاك پوسيده باشد. بذر آنرا در گلخانه در اويل اسفند و يا مستقيماً در زمين شخم خورده در رديفهايي به عرض 50 سانتي متر در طول فروردين ماه مي كارند ميزان بذر مورد نياز گلخانه هر هكتار 200 گرم و ميزان آن در زمين اصلي 2 كيلو گرم د رهكتار مي باشد.
ماههاي ارديبهشت و خرداد نهالها را در كرتهاي 20*50 سانتي متر نشاء مي كنند.جهت تقويت زمين مقدار 150 تا 75 كيلو گرم كود ازت خالص ( نيترات آمونيوم و كلسيم سيانيد ) در هر هكتار اضافه مي كنند. براي مبارزه با علفهاي هرز يك تا دوبار چنگك با ديسك ماشيني زده مي شود.
برداشت
قسمت هوايي گياه را در فروردين تا شهريور و ريشه ها را از مهر تا آبان يا اسفند تا فروردين قبل از جوانه زدن محصول برداري مي كنند ( از دومين سال كشت چين اول گياه را در ماه اسفند و فروردين و چين دوم آنرا در شهريور يا مهر با علف چين و ريشه ها را در مهر و آبان و اسفند و يا فروردين برداشت مي نمايند).پس از برداشت محصول و تميز كردن آن قسمت هوايي را در حرارت 50 تا 60 درجه سانتي گراد و ريشه را در حرارت 60تا 80 درجه سانتي گراد خشك مي نمايند. با شرايط فوق الذكر بازدهي هر هكتار 6/3 تن محصول خشك به صورت گياه كامل و 8/2 تن ريشه است.
دامنه انتشار
نواحي شمال ايران مانند گيلان: اطراف رشت, رودبار, عمارلو ( كبوتر چاك و زرد چين ) , گرگان: بندر گز, مازندران.

گل راعي و خواص دارويي آن

گفته مي شود كه گياه گل راعي نام انگليسي خودرااز نام شواليه هاي سنت جان گرفته است كه ازآن درميادين جنگ هاي صليبي براي مداواي زخم استفاده مي كردند.اين باور وجود داشت كه اين گياه دافع ارواح خبيث است وبه همين دليل ديوانگان را واداربه خوردن دمكرده آن مي كردند.به دليل رنگ زرد آن را موافق مزاج صفراوي مي دانستند وبراي درمان يرقان وهيستري به كار مي بردند.
اين گياه علاوه بر اين كه از نظر خواص دارويي بسيار غني است ،سر شاخه هاي گل دار آن نيز داراي اسانس نافذي است.
نام علمي: Hypericum perforatum
نام انگليسي: St Johns Wort
نام فارسي: علف چاي،گل راعي،هوفاريقون،گل شهناز
ريخت شناسي گياه:
گياهي است پايا ،فاقدكرك،پايه چوبي،با ساقه ايستاده، در پايين چوبي، ارتفاع گياه بسته به شرايط محيطي تعيين مي شود.برگهاي تخم مرغي،دراز،پهن، در سطح زيرين كم رنگ،شامل نقاط شفاف سوراخ مانندبا حاشيه اي سياه وبه تعداد فراوان كه درواقع كيسه هايترشحي مملو ازاسانس هستند.
گل ها به رنگ زرددرخشان ،نسبتاً بزرگ و مجتمع در گل آذين وسيع پانيكولي، داراي پنج گلبرگ مي باشد.در گلبرگها نقاط ريز يا خطوط تيره كه عبارتند از غده هاي ترشحي محتوي شيره قرمز مايل به قهوه اي ديده مي شود.
ميوه به صورت كپسول به ابعاد1-./5 ميلي متر وريشه به طول 70سانتي متر مي باشد.(1)
محل رويش:
اين گياه در نقاط خشك،مرغزارهاومراتع آفتاب گير مي رويد.در بريتانيا به وفور به خصوص بر روي خاك هاي آهكي مي رويد.
گل راعي اگر چه در زمين هاي بليرو حاشيه جاده ها مي رويدولي علف هرز اختصاصي مزارع چايي است.
ايران: اين گياه در نواحي مختلف البرز،كرج،راه چالوس،شمال ايران،گيلان،لاهيجان،طالش،خراسان،مغرب ايران،بروجرد،كوه الوند ونهاوند مي رويد.(2)
زمان گلدهي:
اواخر ارديبهشت تا اواخر مهرماه
زمان برداشت سر شاخه ها: خرداد تا تير ماه
قسمت مورد استفاده:
سرشاخه هاي گلدار تازه يا خشك شده گياه
سرشاخه ها را بايددر زمان گلدهي از گياه چيد.در اين هنگام طعم آن تلخ ،كمي قابض وبه طورملايم شور است.
اگر در بين انگشتان فشرده وله شود ،بوي معطر ورزيني ازآن استشمام مي شود.براي منظورهاي درماني گل رابايدزماني ازگياه جداكردكه در حال طراوت يعني قبل ازپلاسيده شدن باشند.(1)
تركيب هاي شيميايي :
داراي اسانس روغني فرار و در حدود 7./-.5./ درصد از يك نوع گلوكوزيد بنام هايپرين و يك ماده قرمز بنام هايپرسين بخصوص در بذرآن مشخص شده بعلاوه مقدار قابل ملاحظه اي از يك نوع تانن شبيه به تانن چاي در برگهاي آن وجود دارد در برگها در حدود 2./ روتين وجود دارد . در گلها 95 /.روتين و1./ كوئرستين وجود دارد مقدار تانن در ساقه هاي جوان گياه 8/3 درصد ،دربرگها4/12درصد ودرگلها 16/ درصد ميباشد اثر
فيزيولوژيكي گياه مربوط به وجود اسانس،هايپرسين،كولين،تانن،و نيكوتينيك اسيد مي باشد.(10)
گونه هاي ديگر اين تيره : 1.Hypericum androsaemum
داراي اثر درماني مسهل است ودر بيماري هاي كليه و مثانه استفاده مي شود. 2.Hypericum lanceolatum
به عنوان يك گياه دارويي التيام دهنده با اثر مقوي استفاده مي شود.از پوست ساقه اين گياه نوعي گم رزين به رنگ زرد مايل به سبز به دست مي آيد.اين ماده با نام Baumeda fleursjaunes و با بويي نا مطبوع مي باشد.
3.Vismia guianensis
درخت خون كه از آن نوعي شيره رزيني به دست مي آيد كه اثر مسهل است.
4.Vismia acuminate
در آمريكاي جنوبي مي رويد .
5.Harongama dagascariensis
نوعي ماده رزيني از آن به دست مي آيد كه از آن در نواحي محل رويش جهت درمان عفونت هاي زايماني استفاده مي شود.
3.Vismia guianensis
درخت خون كه از آن نوعي شيره رزيني به دست مي آيد كه اثر مسهل است.
4.Vismia acuminate
در آمريكاي جنوبي مي رويد .
5.Harongama dagascariensis
نوعي ماده رزيني از آن به دست مي آيد كه از آن در نواحي محل رويش جهت درمان عفونت هاي زايماني استفاده مي شود.(1)
رقم توپاز يكي از معروفترين ارقام گل راعي در اروپا است كه جهت توليد دارو در مقياس صنعتي از آن استفاده مي شود.در ايران نيز شركت دارويي زردبند با تهيه بذر رقم توپاز و مطالعات متعددي كه بر روي سازگاري و همچنين اثر شرايط اقليمي كشورمان بر روي آن انجام داده و به اين نتيجه رسيده كه رقم توپاز را مي توان در مقياس وسيع جهت توليد دارو مورد استفاده قرار داد.(13)
گل راعي به عنوان داروي ضد افسردگي:
مشكلات ومسائل دنياي ماشيني باعث شده كه روز به روز افسردگي در ميان افراد بيشتر شود.متاسفانه
اين پديده به صورت خفيف،متوسط ويا شديد در افراد مسن وميان سال ودر بسياري از جوانان نيز ديده مي شود.افسردگي مي تواند بسياري از عوامل زندگي از جمله فعاليت هاي روزانه ،خوراك،لذت هاي زندگي تفكرات خوب ،تحرك،سلامت جسم وروان،تحصيلات و…را تحت تاثير قرار دهد ودرنتيجه فرد افسرده نمي تواند به خوبي از زندگي خود بهره مند شود،به طوري كه افسردگي مي تواند از طريق اختلالات هورموني باعث يائسگي زود رس،مشكلات قاعدگي ،چاقي،لاغري،مشكلات پوست،ريزش مو و… شود.خوشبختانه افسردگي قابل درمان بوده و شخص مي تواند با درمان هاي دارويي و غير دارويي درمان شده وبه صورت فردي طبيعي،فعال وخوش بخت درآيد.
براي درمان انواع افسردگي ،ساليان درازي است كه از انواع دارو هاي ضد افسردگي شيميايي استفاده مي شود ولي چون درمان افسردگي گاهي چندين ماه ويا چندين سال طول مي كشد،بنابراين مصرف كنندگان اين داروها هميشه از عوارض آن ناراضي ونگران هستند؛به همين دليل در دو سه دهه گذشته تحقيقات وسيعي بر روي گياهان دارويي ضد افسردگي ،آرام بخش وضد دردصورت گرفته وتعدادي داروي موثر وداراي حد اقل اثرات جانبي به بازار هاي جهاني عرضه شده است كه مي تواند در بسياري از موارد،جايگزين دارو هاي شيميايي ضد افسردگي شود.(12)
در حال حاضر يكي از بهترين دارو هاي گياهي ضد افسردگي كه داراي خاصيت دارويي و خواص ارزنده ديگري نيز مي باشد دارويي است كه از عصاره گياه گل راعي به دست مي آيد.
قدمت مصرف اين گياه ،بيش از دو هزار سال پيش است و نزد بيشتر اقوام وملل جهان به عنوان بهترين داروي بيماري هاي عصبي مورد استفاده بوده تا اينكه در حدود يك قرن پيش ،براي اولين بار در آلمان از آن فراورده صنعتي تهيه شده وسپس در حدود سه دهه قبل از بيشتر كشورهاي اروپايي وامريكا محصولات زيادي از آن به بازار آمد.در حال حاضر بيش از50 كار خانه دارو سازي جهان از گياه علف چاي،دارو هاي مختلف د افسردگي تهيه مي كنند.
در ايران نيز براي اولين بار در سال 1378 از عصاره اين گياه دارويي به شكل قطره و با نام هايپيران،منطبق با استاندارد جهاني و با كيفيتي برابر با انواع خارجي تهيه و به عنوان داروي رسمي ايران شناخته شد.
با توجه به اين كه به طور اساسي و به علت شرايط آب و هوايي،گياهان دارويي ايران داراي مرغوبيت خاصي مي باشند،لذا گل راعي ايران داراي بهترين كيفيت بوده و داروي ساخته شده از آن نيز از كيفيت و استاندارد بالايي بر خوردار است.(12)
مكانيسم اثر اين گياه در درمان افسردگي:
وجود آنزيم مونو آمينو اكسيداز سبب تجزيه هورمونهاي آدرنالين و نور آدر نالين در محل سيناپيس هاي عصبي مي شود.تجزيه هورمون هاي مذكورسبب ايجاد افسردگي(Depression) در افراد مي شود.هيپرسين سبب مهار اين آنزيم مي شود وبه اين وسيله افسردگي را درمان مي كند.
در اكثر مراجع علمي معتبر نظير Basic and clinical, Martindale, PDR, وكميسيونE اثر ضد افسردگي اين گياه مورد تائيد قرار گرفته است.(13)
تحقيقات نشان مي دهد كه ماده شيميايي هايپرسين موجود در گل راعي ممكن است در ابعاد فعاليت مادهاي به نام MAO (Monoamine Oxidase) دخالت كرده و آن را به مهار كننده هاي MAOتبديل كند.
مهار كننده هاي MAO گروه مهمي از داروهاي ضد افسردگي مي باشند .در يك پژوهش كوچك در آلمان كه پانزده نفر زن به منظور درمان افسردگي تحت معالجه قرار گر فته اند ،پس از اين كه به آن ها گل راعي داده شد به طور محسوس بهبود يافتند ،اشتهاي آن ها زياد شد،به زندگي بسيار علاقه مند شدند ،اعتماد به نفس خود را باز يافتند و خواب آن ها خوب شد.
اما بايد توجه داشت كه اين گياه درمان فوري براي افسردگي نيست و شايد 2-3 ماه طول بكشد.(6)
گل راعي براي درمان ايدز:
از اوايل دهه 90 آزمايشات باليني در خصوص تاثير هيپرسين در درمان بيماري هاي ايجاد شده توسط ويروس ها
صورت پذيرفت ودر نتيجه از اين گياه به عنوان يك كانديداي مناسب براي كنترل بيماري ايدز ياد شده است.
آزمايشات در اين زمينه نشان مي دهد كه گياه با سميت كم ،آثار قابل ملاحظه اي بر ضد ويروس هاي مشابه HIV دارد.دراين آزمايش ابتدا موش هاي آزمايشگاهي با ويروس هايي كه ايجاد بيماري لوكيما مي كنند تزريق شده و سپس يك تزريق از عصاره گل رهعي انجام شد و اين تزريق صد در صد از بروز بيماري در موش جلو گيري كرد.
همچنين در آزمايش هايي كه عصاره از راه دهان به موش داده شد نيز همين آثار جالب ديده شد.
پژوهش ها نشان مي دهد كه عصاره گياه از سد خوني مغز عبور مي كند كه اين خاصيت براي درمان ايدز بسيار مهم است.زيرا ويروس ايدز اغلب به مغز حمله مي كند.
اين روش بر روي انسان هاي مبتلا به ايدز نيز استفاده شده است ونتايج اوليه پژوهش ها كه در نشريه اخبار درمان ايدز منتشر شده نشان مي دهد كه تا به حال آثار مثبتي بر ضد ويروس ايدز ديده شده و بيماران بهبودي محسوسي يافته اند؛به اين معني كه فعاليت سيستم دفاعي آن ها افزايش يافته ،وزن آن ها زياد شده وانرژي بيشتري يافته اند.(6)
بررسي تاثير گل راعي در درمان سندرم پيش از قاعدگي:
در تحقيقي كه بر روي 70 نفر از دانشجويان دانشگاه تهران كه مبتلا به سندرم پيش از قاعدگي بودند انجام شد،شركت كنندگان براي دو سيكل متوالي فرم ثبت وضعيت روزانه را تكميل كردند وپس از تائيد سلامت جسمي ورواني به طور تصادفي به دو گروه 35 نفري تقسيم شدند وبه مدت دو سيكل متوالي با 30 قطره هايپيران دو بار در روز حداقل هفت روز قبل از قاعدگي تحت درمان قرار گرفتند.
ميزان كاهش شدت علايم سندرم پيش از قاعدگي بعد از مصرف هايپيران 45/46 درصد بود.(17)
بهداشت پوست:
اثر قابض وضد عفوني كننده گياه موجب گرديده كه از آن در درمان عوارض پوست هاي چرب استفاده شود.
معمولاًپوست صورت اگر چرب باشد،پس از پاك كردن از مواد آرايشي بقاياي آن در منافذ پوست كه حالت باز شده دارند،باقي مي ماند وآن ها را مسدود مي كند.براي نظافت كامل اين گونه پوست ها ،جوشانده 50 گرم
سر شاخه ها ي گياه رادر يك ليتر آب تهيه كرده و بر روي پوست صورت اثر مي دهندو آن را پاك مي كنند.
جوشانده مذكور از پيدايش چين در پوست صورت جلوگيري مي نمايدوباعث طراوت آن مي شود.(1)
دارو هاي تهيه شده از گل راعي:
1.قرص پرفوران:Perforan coated tablet
قرص روكش دار كه هر قرص حاوي حدود 160 ميلي گرم عصاره خشك گياه علف چاي يا هوفاريقون و معادل 300 ميكرو گرم هايپريسين مي باشد.
مواد موثره: مهمترين ماده موثره آن هيپريسين پسودو هيپريسين است.ساير مواد موجود در آن عبارتند از :فلاونوئيد،گزانتون ها ،اسيد هاي كربو كسيليك،فنوليك.
آثار فارما كولوژي:
در مطالعات اوليه نشان داده شده است كه عصاره گياه علف چاي انواع ايزو آنزيم A,B آنزيم مونو آمينو اكسيداز(MAO) را مهار مي نمايد.در نتيجه اين اثر ميزان واسطه هاي شيميايي سروتنين،نوراپي نفرينو دوپامين در هسته هاي مغزي افزايش يافته ،موجب بهتر شدن خلق و بر طرف شدن افسردگي مي شود.
حداقل دو مكانيسم براي اثر ضد افسردگي گل راعي پيشنهاد شده است كه عبارتند از :تعديل فعاليت اينتر لوكين و وقفه برگشت سروتونين به عصب.
مطالعات باليني:
در يك مطالعه باليني بر روي شش زن افسرده 55-65 سال عصاره علف چاي كه ميزان 14/.% استاندارد شده بود به كار گرفته شد و معلوم شد كه اين عصاره ميزان متابوليت هاي نور آدرنالين و دوپامين ادرار بيماران تحت درمان را افزايش مي دهد.
همچنين محققان دريافته اند كه افزايش قابل ملاحظه اي در ميزان متابوليت هاي كاتكو لا مين ها ،متوكسي
هيدروكسي فنيل گليكول كه عامل مشخص كننده اثر بخشي در درمان ضد افسردگي است در ادرار اين بيماران يافت شده است.
مطالعات ادامه دار همين محققين بر روي 22 بيمار ديگر نشان داد كه عصاره علف چاي به طور قابل ملاحظه اي
علائم اضطراب،بي تفاوتي ،خواب زباد،بي خوابي،بي اشتهايي،كندي فعاليت حركتيوافسردگي را بر طرف مي كند وضمناًآثار جانبي مشاهده نگرديد.
موارد منع مصرف ونكات قابل توصيه:
در بيماران حساس به گياهان دارويي توصيه نمي شود.
عوارض جانبي:
عوارض آلرژيك وفتو درماتيت در بعضي بيماران گزارش شده است.
مقدار مصرف ونحوه استعمال:
روزي سه مرتبه هر بار يك قرص با يك ليوان آب ميل شود.
مصرف در حاملگي و شير دهي:
در موارد حاملگي وشير دهي توصيه نمي شود.(7)
2. قطره هايپيران:
اين فرآورده از عصاره هيدرو الكلي گياه علف چاي به دست مي آيد و به شكل قطره در دارو خانه ها موجود است.
اثرات درماني:
آرام بخش،مسكن،ضد اضطراب، مفيد دربيماري هاي ميگرن،پرخوابي،مشكلات و دردهاي دوران قاعدگي،ترس ودلهره،شب ادراري كودكان مي باشد.عصاره اين گياه مي تواند ميزان اكسيژن سلولي را افزايش مي دهد.
در دوران قبل از قاعدگي به دليل بروز تغييرات هورموني،نوساناتي چون خلق وخو،دردهاي ناحيه كمر،دل درد،اسپاسم وسردرد بروز مي كند.استرس و اضطراب از جمله عوامل تشديد كننده اين عوارض است.
شربت گياهي هايپيران داروي مناسبي براي كاهش هيجانات روحي و تغييرات خلق و خوست.
نكاتي كه در مورد اثرات ايده آل اين دارو واكثر دارو هاي گياهي بايد در نظر داشت اين است كه حداقل 2-3 هفته پس از مصرف نبايد انتظار اثر داشت چون دارو هاي گياهي دير اثر بوده و اثر آن ها به طور اصولي پس از يك ماه ظاهر مي شودوبه تدريج به حداكثر مي رسد،به علاوه مقادير مصرف نوشته شده در راهنماي داروهاي گياهي ،بايد به دقت رعايت شودوهمچنين داروهاي گياهي را بايد به طور منظم و مرتب مصرف كرد،چرا كه
مسئله مقدار،مدت مصرف و نظم در مصرف دارو از شرايط اصلي اثر بخشي داروهاي گياهي است.
آمارهاي تحقيقات كلينيكي نشان داده كه رعايت مصرف صحيح هايپيران ،بيش از 90 درصد اثرات ايده آل ومثبت به جاي گذاشته است.با توجه به بي ضرري هايپيران وداروهاي مشابه آن اين دارو در ليست داروهاي OTC(بدون احتياج به نسخه) قرار گرفته ودر همه جاي دنيا مي توان آن را از داروخانه ها خريداري كرد.
همچنين مصرف طولاني هايپيران بدون مشكل است.(16)
3. پماد و كرم هيپريكوم پرفوراتوم:
عصاره گياه گل راعي از سرشاخه گل خشك شده و پودر شده وبا استفاده از دستگاه سوكسله وحلال متانول
تهيه مي شود.
براي بررسي اثر اين پماد به عنوان ضد التهاب والتيام بخش ،پمادهايي باذ غلظت عصاره 5-3 درصد انتخاب وپس از مشخص نمودن روش تعيين مقدار عصاره در فرآورده ها جهت بررسي اثر آن تعداد 20 موش ماده
با محدوده وزني 250-200 گرم انتخاب شد .دو روز پيش از ايجاد سوختگي موي ناحيه پشت نمونه ها تراشيده شد.اين نمونه ها به چهار گروه پنج عضوي تقسيم شدند.
گروه اول تحت درمان با پماد 3 درصد گروه دوم پماد 5 درصد گروه سوم به عنوان شاهد تحت درمان با پلاسيبور گروه چهارم به عنوان مقايسه استاندارد تحت درمان با كرم فني توئين 1درصد قرار گرفتند.جهت ايجاد سوختگي پس از بيهوشي ناحيه تراشيده شده پنج ثانيه در آب جوش 965 درجه به صورت معلق قرار گرفت كه باعث ايجاد سوختگي درجه سه شد.درمان در دو دوره وهر يك در يك هفته صورت گرفت.
در هفته نخست هر روز نمونه ها در دو نوبت ودر هفته دوم در يك نوبت دارو دريافت كردند.نمونه هاي شاهد داراي افزايش تدريجي شدت التهاب ،نكروز،لاغر شدن شديد،عطش فراوان،بي حركتي،گسترده شدن مناطق آسيب ديده وعفونتبودند.درنهايت به مرگ ان ها در روز دوازدهم منجر شد.
ساير نمونه ها به تدريج با كاهش التهاب والتيام مناطق آسيب ديده ،سير بهبودي را طي كردند.در اين پژوهش نشان داده شد كه پماد گل راعي با غلظت 3درصد تا حدودي بهتر از غلظت 5 درصد عمل مي كند؛كه اين امر از نظر اقتصادي داراي اهميت بسيار است.
همچنين اختلاف معني داري بين اثرات التيام بخش پماد 3 درصد وكرم 1 درصد فني توئين ديده نشد.(14)
4.هايپر فورات :
اثرهايپرسين تغليظ شده در دي كلرو متان ومتانول در كاهش زخم معده تجربي حاصل از استيل سالسيليك اسيد واتيل الكل 96 درجه در معده موش صحرايي.
هايپريسين با مقادير مختلف به صورت وابسته به دوز جلوي ايجاد زخم توسط ايندو متاسين را مي گيرد ودر ثاني
در حيواناتي كه قبلاًتوسط اين ماده پيش مداوا شدند وسپس در آن ها اقدام به ايجاد زخم گوارشي توسط ايندو متاسين مي شد تا حد قابل توجهي در برابر زخم گوارشي مقاومت نشان مي دادند.
پس اين ماده جلوي زخم زايي ايندو متاسين را مي گيردو اين كار را با افزايش ترشح موكوس معدي انجام مي دهد.همچنين ممكن است اين دارو روي سنتز پروستا گلاتوسين ها و ميكروسيركولاسيون مخاط معده تاثيراتي داشته باشد.(14)
فرآوري:
اسانس گل راعي:
در نقطه هاي روشن برگ غده هايي وجود دارد كه مملو از شيره قرمز رنگ مايل به قهوه اي است.
در اروپا از اين شيره به عنوان موثرترين دارو براي التيام زخم ها ،سوختگي وماليدن به قسمت هايي كه از بدن كه پوست آن ها كنده شده است استفاده مي شود.( 15)
روغن گل راعي:
روغن گل راعي كه يك روغن قرمز رنگ مي باشد از قرار دادن گل در در روغن آفتاب گردان،روغن گردو و يا روغن زيتون وبا قرار دادن در برابر آفتاب به مدت چند هفته به دست مي آيد.
اين روغن را مي توان روي سوختگي،التهابات پوستي،عضلاني وبافت همبند ماليد و براي درمان نورالژي به كار برد. (8)
خشك كردن:
براي خشك كردن گياه بايد آن ها را به صورت دسته هاي مجزا در آورد وسپس بر روي طناب آويخت.يا اينكه سر شاخه ها را به صورت قشر نازكي بر روي سطح زمين در محل خشكي گستراند تا بدون فاسد شدن خشك شوند.اگر عمل خشك كردن با دقت وسرعت انجام شود ،گل ها،رنگ زيبا وطعم خود را حفظ مي كنند. (11)
خشك كردن صنعتي گل راعي در دماي حداكثر 55 درجه ودر تاريكي كامل انجام مي شود.(حتي چند ساعت نور مي تواند مقدار ماده شيميايي فعال را كاهش مي دهد.(3)
مقدار مصرف :
براي التيام زخم پس از اين كه محل زخم با آب و صابون كاملاً تمييز شد برگ ها وگل هاي تازه له شده گياه را روي زخم بگذاريد.
براي تهيه دمكرده براي معالجه افسردگي و احتمالاً تحريك سيستم دفاعي بدن يك تا دو قاشق مربا خوري گياه خشك را در يك ليوان آب جوش 15-10 دقيقه خيس كنيدوتا سه پيمانه در روز بخوريد.طعم آن ابتدا كمي شيرين وسپس تلخ وقابض است.
براي كودكان وافراد بالاي 65 سال بايد از مقدار كم شروع كردو به تدريج اضافه كرد.
فاكتور هاي ايمني :
مهار كننده هاي MAO در تريك با بعضي خوراكي ها ممكن است در ابعاد خطرناكي فشار خون را بالا ببرد وعلائم آن سردرد،سفتي گردن،آشفتگي وقي سردي پوست بدن مي باشد.البته قدرت تاثير گياه در مقدار مجاز به قدرت مهار كننده هاي دارويي تجاري نيست ولي توصيه مي شود اشخاصي كه از اين گياه استفاده مي كنند نبايد از دارو هاي Amphetaminesو مخدرها،واز اسيدهاي آمينهTryptophan,Tyrosine وقرص هاي ضد بار داري بخور هاي ضد آسم،داروهاي سرما خوردگي استفاده نكنند.
در مواردي كه چاي كوهي به به عنوان علوفه دارويي به دام ها داده مي شود ماده شيميايي هايپريسين زير پوست دام جمع مي شودوزير تابش اشعه آفتاب ايجاد سوختگي وتاول مي نمايد.حتي در مواردي كه به جانوران آزمايشگاهي به مقدار زياد ماده شيميايي هايپيريسين تزريق شده وزير تابش اشعه آفتاب قرار داده شده اند ،
مرده اند. ولي تحقيقات دانشمندان نشان مي دهد مصرف اين گياه براي انسان در صورتيكه در حد مجاز توصيه شده ،مصرف شود ايجاد عوارض پوستي نمي كند،مگر در افرادي كه داراي پوست هاي حساس باشند.به همين دليل اشخاصي كه از اين گياه استفاده مي كنند،شبه به اشخاصي كه از آنتي بيوتيك تترا سايكلين استفاده مي كنند بايد حتي الامكان دور از تابش اشعه آفتاب باشند. (6)
احتياط مصرف:
قرار گرفتن پوست در معرض آفتاب پس از مصرف خوراكي اين گياه ،ممكن است منجر به درماتيت شود.
در هواي مرطوب و آفتابي هرس كردن گياه و چيدن برگ وگل باعث در ماتيت تماسي مي شود.
تداخلات دارويي:
استفاده طولاني مدت اين گياه مي تواند فعاليت دارو هاي حياتي مانند مهار كننده هاي پروتئاز براي HIV و دارو هاي ضد وازنش پيوند را كه بعد از پيوند اعضا مورد استفاده قرار مي گيرد ،بلوك نمايد.
در يك مطالعه بر روي 86 بيمار ،بعد از در يافت گل راعي ،در برخي از بيماران وازنش پيوند رخ داد و ساير بيماران مجبور شدند دوز اين داروي گران قيمت را افزايش دهند.(9)
11

علف هفت‌بند

علف هفت‌بند (polygonome) گياهي است يكساله و داراي ساقه خوابيده كه طول آن به 50 سانتيمتر مي‌رسد. برگهاي آن ريز ، نوك تيز و گلهاي آن ريز و كوچك و به رنگ صورتي است. اين گياه در اكثر نواحي آسيا ، اروپا و آفريقا و آمريكا مي‌رويد و در مقابل عوامل خارجي بسيار مقاوم است. بطوري كه حتي اگر لگدمال شود باز هم از بين نمي‌رود. علف هفت بند در چمنزارها ، كنار جاده‌ها ، اراضي متروك و خرابه‌ها ، مناطق سايه در و بين تخته سنگها مي‌رويد. اين گياه در اكثر نقاط ايران نيز وجود دارد.
راسته علف هفت بند Polyganales فقط داراي يك تيره به نام تيره پلي گوناسه يا علف هفت بند است. اختصاص گياهان اين راسته در مادگي آنهاست كه از تخمدان سه برچه‌اي ولي يك خانه درست شده و محتوي يك تخمك ايستاده است. ميوه گياهان اين راسته به صورت فندقه‌اي مثلثي ، سه گوش و محتوي دانه‌اي با آلبومن حجيم نشاسته‌اي است.
مشخصات تيره علف هفت بند
گياهاني داراي برگهاي متناوب با گوشوارك و غلاف يا نيامي غشايي هستند. گل داراي گلپوش كاسبرگي يا گلبرگ مانند در چرخه‌هاي سه يا پنج تايي است. نافه در اصل شامل 6 پرچم در دو چرخه سه‌تايي است كه به علت مضاعف شدن يا تحليل رفتن برخي از پرچمها ممكن است تغيير پيدا كند. مادگي داراي دو يا سه برچه به صورت تخمداني يك خانه با يك تخمك راست و ايستاده است. دانه شامل آلبومن نشاسته‌اي است.
تيره پلي گوناسه داراي 30 جنس و در حدود 600 گونه است كه 100 گونه آن در جنس ترشك ، 180 جنس در جنس پلي گونوم در حدود 12 گونه در جنس اريوگونوم و 125 گونه در جنس كوكولوبا قرار دارند. انتشار كلي اين تيره در مناطق معتدل سرد و سرد نيمكره شمالي است. از اين تيره 9 جنس و بيش از 77 گونه تقريبا در تمامي فلات ايران بطور پراكنده انتشار دارند.
تركيبات شيميايي:
علف هفت بند دريا اسيد پوگيلونيك ، اسيد اگزاليك ، آرابينوسيد ، اسانس ، مواد رزيني ، مواد قندي و موسيلاژ مي باشد .
خواص داروئي:
گياه هفت بند از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است
1) قابض است و براي رفع اسهال و اسهال خوني بكار مي رود
2)در بند آوردن خونريزي مفيد است
3)آسم و برونشيت را درمان مي كند
4)تب را پائين مي آورد
5)براي برطرف كردن اگزما بكار مي رود
6)ورم روده بزرگ را برطرف مي كند
7)براي رفع ترشحات زنانه فميد است
8)آنهائيكه به بيماري قند مبتلا هستند با استفاده از اين گياه مي توانند قند خون خود را كنترل كنند
9)سنگ كليه و مثانه را خارج مي سازد
10)براي رفع دردهاي معده مفيد است
11)براي درمان استسقاء مفيد است
12)در معالجه ميگرن موثر است
13)درد سياتيك و درد كمر را برطرف مي كند
14)نفخ را برطرف كرده و هضم غذا را تسهيل مي كند
15)تاول و سوختگي را با كمپرس اين گياه معالجه كنيد
16)براي تسكين دردهاي نقرس و رماتسم از كمپرس اين گياه استفاده كنيد
17)براي درمان زخم هاي چركي ، گرد اين گياه را روي زخم ها بريزيد
طرز استفاده:
جوشانده : مقدر 30 گرم گياه خشك را در يك ليتر آب جوش ريخته و بمدت 10 دقيقه بگذاريد بجوشد سپس آنرا صاف كرده باشكر و يا عسل مخلوط كنيد . مقدر مصرف اين جوشانده يك فنجان سه بار در روز است .
شراب : مقدر 40 گرم گياه خشك را در يك ليتر شراب ريخته و بگذاريد بآرامي بجوشد و سپس آنرا صاف كنيد . مقدر مصرف آن نصف فنجان سه بار در روز است .
صفات دستگاه رويشي
گياهان تيره پلي گوناسه غالبا علفهايي ايستاده هستند و به علت داشتن اندام زير زميني و غده مانند معمولا پايا ولي عده‌اي از آنها نيز يكساله هستند و غالبا با از دست دادن ريشه اصلي داراي ريشه نابجا مي‌شوند.
صفات دستگاه زايشي يا گل
گل آذينها به صورت گرزنهاي دوجانبي يا يك طرفه كم گل و گاهي مانند ترشك در كنار برگها تشكيل چرخه‌هاي كاذبي را مي‌دهند يا ممكن است به صورت پانيكول يا خوشه يا به صورت سنبله‌هاي انتهايي و گاهي نيز همراه با پوششي از منشا گريباني مانند گل آذين اريگونوم باشد. گلها نر ماده ، منظم ، هميشه داراي مادگي ولي گلپوش و نافه در آنها داراي دو تيپ متفاوت است. ميوه به صورت فندقه ، سه گوش با گوشه‌ها يا داراي زاويه‌هاي غالبا بسيار برجسته و مشخص است. گرده افشاني در غالب گياهان اين تيره غير مستقيم و بوسيله باد يا حشرات انجام مي‌شود.
شرح جنسهاي پلي گوناسه در ايران
جنس كاليگونوم يا اسكنبيل
گياهاني چوبي ، داراي ساقه‌هاي فراوان محكم و شاخه‌هاي درهم و انبوه با تقسيمات ثانوي به صورت شاخكهاي نرم ، نازك و بند بندي هستند. گلها اندك ، داراي دمگل مفصلي ، نرماده ، گلپوش گلبرگ مانند ، چرخي ، مسطح يا مقعر است. در ايران اين جنس داراي 8 گونه است و در نواحي بياباني و خشك مي‌رويد.
جنس پتروپيروم يا كاروانكش
درختچه‌هايي با ساقه‌هاي فراوان ، فاقد خار ، ايستاده و با انشعابات يا شاخه‌هاي فراوان هستند. برگها متناوب يا تقريبا دسته‌اي ، خطي و باريك هستند. گلها كناري ، به صورت دسته‌اي مجتمع داراي دمگل باريك و نازك و در وسط مفصل دار است. گلها نرماده ، گلپوش چرخي و تقريبا گلبرگ مانند است. اين جنس در ايران داراي 3 گونه است.
جنس ريواس
گياهان پايا ، داراي ريشه ضخيم با برگهاي پهن و رگبرگهاي پنجه‌اي هستند. گلها نرماده ، كاسه سبز رنگ و تقسيمات خشك شده آن روي ميوه باقي مي‌ماند. پرچمها 9 عدد ، تخمدان آزاد ، سه گوش با سه خامه كوتاه و كلاله‌هاي ديسك مانند و صفحه‌اي است. ميوه فندقه داراي سه پهلو يا زاويه برجسته و باله مانند است. اين جنس در ايران داراي 2 گونه است.
جنس اوكسي ريا
گياهاني پايا ، كوهستاني هستند. گلها نر ماده ، كاسه آن داراي 4 تقسيم سبز رنگ است. پرچمها 6 عدد و در مقابل تقسيمات كاسبرگ قرار دارند. تخمدان فشرده داراي 2 كلاله بدون ميله است. فندقه عدسي شكل است. اين جنس فقط داراي گونه اوكسي رياديژينا است كه در ارتفاعات البرز و ارتفاعات سهند آذربايجان مي‌رويد.
جنس اومكس
گياهاني علفي ، يكساله ، ظريف داراي انشعابات تقريبا دوشاخه‌اي و داراي بريدگيهاي فراوان هستند. برگها متناوب ، علفي و كامل هستند. گل سبز رنگ و كناري يا محوري يا تقريبا به صورت چرخه‌اي قرار دارند. گلها پلي گام و يك پايه هستند. اين جنس فقط يك گونه امكس اسپينوسوس در ايران دارد كه در نواحي جنوبي ايران مانند بوشهر مي‌رويد.
جنس ترشك يا رومكس
گياهان يكساله ، دوساله ، يا چند ساله و پايا با برگهاي متناوب و گلهاي مجتمع در خوشه يا پانيكول هستند. گلها نرماده ، پلي گام يا دوپايه است. اين جنس در ايران بيش از 24 گونه دارد كه در نواحي غربي ، ارتفاعات البرز و زاگرس و آذربايجان و جاهاي ديگر ديده مي‌شود.
جنس پلي گونوم يا علف هفت بند
گياهان يكساله يا پايا ، بندرت چوبي با ساقه كم و بيش برگ‌دار و غالبا نازك و ضعيف هستند. برگها كامل يا خيلي كم داراي دندانه‌هاي اره‌اي هستند. گلها نرماده و بندرت پلي گام هستند. اين جنس در ايران داراي 33 گونه است كه برخي از آنها آبزي و برخي ديگر در كنار جويبارها مي‌رويند و عده‌اي نيز با خشكي سازش يافته و تقريبا در تمام نقاط ايران انتشار دارند.
مضرات
اين گياه محرك سلسله اعصاب بوده و ممكن است استفاده زياد از آن باعث تشنج شود.

باديان رومي

در كتابهاي طب سنتي و در بازار با نامهاي انيس سبز،«انيسون»،«زنبان»،»«زنيان»،«زيره رومي» و به عربي« الرازيانج رومي» ،«رازيانج شامي»، حب الحلوه نام برده مي شود.گياهي الست از خانوادهUmbelliferae از جنس Pimpinellaكه به فرانسويAnis و Anise vert و به انگليسيSpanish و Aniseو anise True و تخم آن را Anise seed مي نامند.نام علمي Pimpinella anisum L.آن مي باشد.
مشخصات
اين گياه يكساله به بلندي يك متر ،بر گهاي ان باريك و خوشبو و ساقه آن چهار گوش و گلهاي آن سفيد و تخم آن در غلافي ظريف و طويل به ابعاد 4-5/1 ميلي متر و از تخم رازيانه كوچكتر و سبز تر و مايل به سفيدي و كمي مثلثي شكل كه روي پوست ان 5 خط طولي تيره وجود دارد.ممكن است با تخم شود اشتباه شود.
تكثير باديان رومي از طريق كاشت تخم آن است كه در اوايل بهار مستقيما در زمين اصلي مي كارند. در حدود 12-10 كيلو بذر در هر هكتار كافي است پس از حدود 3 ماه شكوفه هاي سفيد ان ظاهر مي شود و حدود يك ماه بعد نيز ميوه آن رسيده و آماده برداشت خواهد بود .تخمها را در سايه خشك نموده برجاري و بسته بندي و در انبار خشكي نگه داري مي نمايند. معمولا از هر هكتار 800-500 كيلو گرم تخم باديان رومي برداشت مي شود. زمين مزرعه انيس سبز بايد آفتابگير باشد و در معرض باد نباشد و خاك ان خوب بايد شخم خورده و آماده شده باشد. تخم انيس سبز چون خيلي سريع قوه ناميه اش از دست مي رود بايد در محل خشك نگهداري شود.انيس سبز بومي ايران و آسياي صغير و مصر و جزاير يونان است.در ايران در مناطق غرب ايران در كردستان و آدر بايجان مي رويد و در حال حاضر در مكزيك ،اسپانيا،شوروي،آلمان،تركيه،ايتاليا،ايران و ساير كشور هاي مناطق معتدل دنيا حتي در هند و آمريكاي جنوبي نظر به وجود بازار فروش به صورت وسيع كاشته و توليد مي شود.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيمياييي و از تخم باديان رومي يا انيس پس از تقطير اسانس روغني فرار بسيار معطري در حدود 3-2 درصد وزن تخم به دست مي آيد.اين اسانس داراي ماده عاملي به نام آتنول است كه به اسانس ،رنگ زرد كمرنگ مي دهد.آنتول ماده اي است با فرمول شيمياييC1 .H12 O خام وبيش از 90-50درصد اسانس باديان رومي را تشكيل مي دهد و بقيه اسانس شامل پي-متوكسي فنيل ،آستون و چاويكول مي باشد.
ماده عامل آنتول در انيس سبز و رازيانه موجود است .اسانس سبز و تخم آن داراي بويي معطر تند شبيه بوي عصاره شيرين بيان است در حالي كه هيچ گونه ارتباط خانوادگي با شيرين بيان ندارد.در انگلستان در قرن سيزدهم در دوران سلطنت ادوارد چهارم مصرف باديان رومي چنان رواج داشت كه دولت انگليس عوارضي براي فروش آن وضع نموده و از محل دريافتي آن عوارض در سال 1305 ميلادي پل معروف لندن تعمير شده است.
خواص و كاربرد
انيس سبز براي تقويت معده مفيد است[ليو]،به عنوان بادشكن [بووالدا]،معرق و محرك معطر [اپهوف] و افزايش دهنده ترشح شير زنان در چين مصارف وسيعي دارد [مادوس].در شبه جزيره مالاياانيس سبز در تركيبي با ساير داروها براي رفع دل درد و قولنج داده مي شود [بركيل و هانيف] و به عنوان تونيك مادران پس از تولد بچه مي دهند[فايد بركيل و ريدلي].
در كتابي كه آقاي [بووالدا] دانشمند معروف درباره گياهان خانواده چتريان نوشته اظهار عقيده مي كند كه انيس سبز از ايران از راه هندوستان به چين وارد مي شود.[مادوس] در كتابش موارد مصرف خيلي وسيعي براي انيس سبز را ارائه مي دهد،ولي ظاهرا انيس سبز مورد نظر او ،از انيس وارده از اروپا بوده است ،به طور كلي اسانس انيس سبز به عنوان داروي ضد نفخ و براي تهيه قطره آرام كننده سرفه و همچنين به عنوان داروي خلط آور و بلغم آور كاربرد دارد.مصرف انيس سبز به صورت گرد در كپسولهاي تا 2 گرم در هر كپسول به طور خالص يا مخلوط عسل و همچنين به صورت دم كرده به نسبت 15-10 گرم در هزار گرم آب براي تسكين دل پيچه و دردهايي كه با منشا عصبي باعث انقباض معده و روده مي شوند و به طور كلي براي تقويت هاضمه مورد توجه است . خوردن انيس سبز توسط مادران شيرده موجب ازدياد ترشح شير مي شود و ضمنا ناراحتي هاي كودك از نظر درد و دل پيچه را نيز از طريق اثري كه در شير مي گذارد رفع مي كند.
و اما از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي باديان رومي گرم و خشك است و از نظر خواص معتقدند كه دم كرده آن به عنوان مسكن دردهاي معدي و سردرد و زياد كردن ترشح ادرار و حيض وشير و عرق بدن و روشن ساختن رنگ رخسار مفيد و موثر است اگر باديان رومي را كوبيده به صورت گرد در آورند و گرد آن را با گل قند بخورند و يا گرد آن را جوشانيده و بخورند براي ماليخوليا بسيار مفيد است . اگر دم كرده آن را با عسل بياشامند براي كابوس نافع است واگرگرد آن را با مسواك به دندانها بمالند براي جلاي دندان و رفع بد بويي دهان مفيد است . جويدن انيس سبز براي سردردهاي سرد و باز كردن گرفتگي مجاري تنفسي و رفع درد سينه و تنگي نفس و تقويت دهانه معده مفيد است . اگرآب دم كرده آن را با ريشه شيرينم بيان تهيه و بياشامند براي بيماري هاي سينه و باز كردن گرفتگي هاي كبد،طحال،كليه ،مثانه،رحم، و رفع استقسا و خرد كردن سنگ مثانه و تقويت نيروي جنسي مفيد است و اگر با گردآن مخلوط با روغن گل سرخ قطره اي درست شود و در گوش چكانيده شود براي تسكين درد گوش و رفع كري و سنگيني شنوايي كه از ضربه حادث شده باشد مفيد است.
براي ازدياد شير ،دم كرده 30-20 گرم تخم مرغ انيس سبز در 100گرم آب توصيه مي شود كه روزانه 20-15 قاشق بزرگ خورده شود.براي جلوگيري از قي كردن و تقويت معده مفيد است ،براي اين كار يك قاشق قهوه خوري تخم باديان رومي را در دم كرده رازيانه مي ريزند.براي تهيه دم كرده رازيانه 10-5 گرم تخم رازيانه در يك ليتر آب جوش دم مي شود.براي رفع قي روزي 3-2 فنجان از اين محلوط مي خورند.
با انيس سبز نوشابه اي درست مي شود كه آن را گويند،براي كمك به هاضمه و اختلالات هضم غذا خيلي موثر است
روش تهيه گرد انيس سبز :تخم انيس سبز را به مقدار مورد نظر گرفته و كاملا تميز و پاك نموده و اجسام خارجي آن را جدا مي نمايند و در گرم خانه در 25 درجه سانتي گراد حرارت مي خشكانند و در هاون نرم كوبيده وازالكنمره1داروسازي بدون نخاله بيرون مي كنند. از اين گرد به مقدار 2-2/0گرم براي تقويت معده و هاضمه استغمال مي شود.
جوشانده انيس سبز:انيسون 10 گرم،آب1000گرم جوشانده و صاف نمايند. اين جوشانده محرك مطبوعي است.
دم كرده انيس سبز:5 گرم تخم انيس سبز و 10 گرم ريشه شيرين بيان را با يك ليتر آب جوش مخلوط كرده و دم كرده و بگذارند سرد شود و صاف كنند به جاي ريشه شيرين بيان ممكن است 50 گرم شربت ساده مصرف شود و در عرض روز آن را بتدريج مصرف نمايند.
تنطور انيسون:انيسونيك واحد كه نيم كوب شود،الكل 80 درجه 5 واحد، مدت ده روز انيسون نيم كوب را در الكل بخيسانندو گاه گاه به بزنند و از پارچه گذرانيده و با كاغذ صاف كنند. خوردن 20-2 گرم بتدريج از اين نتطور براي تحريك و تقويت معده ورفع قولنجهاي باد و نفخ موثر است.
نتطور تخم گشنيز و تخم رازيانه و زيره كرماني و زيره سبز را نيز به همين روش درست مي كنند.
شربت انيسون: عرقانيسون 100واحد،قند سفيد خرد شده 180.احد،قند را در حالت سدي در عرق حل مي كنند و با كاغذ صاف مي نمايند150-60 گرم از اين شربت در تحريك و تقويت معده موثر است.
عرق انيسون:يك واحد انيسون را با مقداري آب مخلوط و در حماما ماريه با وسيله ديگري تقطير كنند تا جمعا4 واحد به دست آيد و مصرف كنند.
پوسيون بادشكن انيسون:12 قطره اسانس انيسون،4 گرم قند سفيد ،8 گرم تنطور زنجبيل ،250 گرم عرق نعنا فلفي را مخلوط كنند60-15 گرم از اين پوسيون براي رفع قولنجهاي نفخ موثر است.
مشخصات
گياهي است پايا با ريشه اي قوي دو كي شكل.برگهاي آن مركب و سبز است.برگهاي پايين ساقه داراي 9 برگچه دندانه دار و برگهاي بالاي ساقه با بريدگي زياد به صورت نوار درآمده است .ريشه گياه بوي نامطبوعي داردو طعم آن تند و تيز است.
اين گياه در چمنزارهاي مرطوب و حاشيه جنگلها به طور خودرومي رويد. در ايران در آذربايجان افشار و بين قطور سو و زاراشو و در گيلان در داماش ديده مي شود.از نظر تركيبات شيميايي داراي اسانس و ماده تلخ است.درريشه آن وجود ماده تلخ پيم پي نلين تاييد شده است.
خواص و كاربرد
ريشه گياه تلخ و گس گزنده و در اروپا به عنوان ليتون تري پتيك براي حل كردن سنگهايي كه در اعضاي مختلف بدن تشكيل مي شود.به كار مي رود ، در ضمن اشتها آور و مقوي و تونيك و قاعده آور نيز مي باشد. ريشه و سرشاخه هاي گياه معطر و بادشكن و تونيك معده است[ليو]جوشانده گياه براي نفخ و گازهايي كه در اثر سوهاضمه ايجاد مي گردد ،خورده مي شود. در استعمال خارجي از جوشانده گياه آن به طور غرغره براي رفع گلو درد و ضد عفوني دهان استفاده مي شود
مقدار خوراك آن از گرد ريشه تا يك گرم و براي تهيه جوشانده سر شاخه گلدار با ريشه آن مصرف مي شود و 40 گرم گياه با ريشه را در 1000 گرم آب مي جوشانند و صاف كرده و با شكر بتدريج مي خورند،جوشانده ان براي انقباض رحم در زنان حامله مفيد است .
گونه ديگري از اين جنس كه در بلوچستان مي روسد نام علمي آن مي باشد. گياه خيلي كوچكي است (15-10 سانتي متر)علفي يكساله.گلهاي آن سفيد و داراي ميوه تخم مرغي پوشيده از تار سفيد است.
از نظر خواص در هندوستان دانه هاي آن را له كرده با آب مخلوط و براي تسكين دل درد مي خورند.

قطره و قرص گياهي آفروديت

آفروديت محتوي چندين گياه شامل دارچين خارخاسك زعفران و زنجبيل مي باشد مطالعات وسيعي روي اثر اين گياهان براي رفع اختلالات جنسي در سطح جهان انجام شده است مواد موثره گياهي بخصوص ساپونين و اسانسها و استروييدهاي موجود در اين گياهان در برطرف نمودن ناتواني جنسي موثر مي باشد و با اتساع عروق آلت تجمع خون را در اين عضو زياد كرده و موجب نعوظ مي گردد همچنين تمايلات جنسي را افزايش مي دهد و از انزالهاي زودرس وناقص جلوگيري نموده و موجب ظهور يك عمل جنسي رضايت بخش مي شوند .
مطالعات باليني نشان مي دهند كه آفروديت موجب افزايش تعداد اسپرم شده و مي تواند در بيماراني كه بعلت كمبود اسپرم دچار درجاتي از عقيمي هستند موثر واقع شود ، درمطالعات باليني اثر ساپونين جداشده از خارخاسك روي اختلالات ناشي از ناتواني هاي جنسي مورد ارزيابي قرار گرفته است و اثر بخشي آن به اثبات رسيده است .
اثربخشي آفروديت در افراد تحت مطالعه برسي شده و معلوم گرديده كه حداقل در هشتاد درصد اين افراد نعوظ بادوامي ايجاد مي گردد همچنين نشان داده شده است كه آفروديت تعداد اسپرم را افزايش ميدهد جالب توجه است كه ساپونين مجزا شده از خارخاسك توليد فوليكول استيموليت هورمون از هيپوفيز را زياد مي كند كه خود باعث افزايش تعداد اسپرم مي شود ساپونين پيوند رسپتورهاي استروژن در هيپوتالاموس شده و از طريق واكنش پس نورد منفي توليد فوليكول استيموليت هورمون را زياد مي كند .
در بعضي افراد اختلالات جنسي همراه با اضطراب ناشي از ناتواني انجام دهي عمل جنسي است آفروديت قادر به برطرف كردن اين اضطراب بوده موجب آرامش و اعتماد به نفس مي شود
موارد احتياط ومنع مصرف :
بيماران قلبي بيماراني كه اخيرا مبتلا به سكته قلبي شده اند در مصرف اين دارو بايد احتياط كنند .
عوارض جانبي :
بيماراني كه نسبت به اسانس هاي گياهي حساسيت دارند بايد اين دارو را با احتياط مصرف كنند در كمتر از يك درصد بيماران عدم تحمل گوارشي سردرد مختصر و برافروختگي صورت گزارش شده است

سماق معمولي

در كتب طب سنتي با نامهاي «سماق»،«سماقيل»،«تمتم»و«سماق الدباغين»آمده است.به فرانسوي Corroyereوبه انگليسي Currier s sumaachگفته مي شود.درختچه اي است از خانواده Anacardiaceaeو نام علمي Rhus coriaria L. آن ميباشد.
مشخصات
درختي است كوچك به ارتفاع 4-3 متر.شاخه هاي جوان و دمبرگهاي آن را موهاي زبرپوشانيده است.برگ سماق شانه اي است و طول آن تا 15 سانتي متر و معمولا داراي 15 برگچه مي باشد.برگچه ها دندانه دار به ظول 6-4 سانتي متر بيضي و مخملي است،روي برگ سبز مات يزر برگ روشن و در اپييز سرخ رنگ و حنايي مي شود.
گلهاي آن خوشه اي متراكم و حنايي رنگ است و در حدود 10 سانتي متر طول دارد.ميوه آن شفت كركدار قهواهاي مايل به ارغواني است و گوشت ميوه ترش و قابض است.
سماق بومي مناطق مديترانهاي بخصوص سواحل سيسيل است.در ايران د رمناطق استپي كوههاي البرز و زاگرس ةدر آذربايجان و خراسان و فارس و دامنه هاي جنوبي البرز ،در دره كرج و هراز در 1700-1000 متر ارتفاع و اطراف تهران شميرانات ،قم ،تبريز، تفرش و تقريبا در اغلب مناطق ايران مي رويد.
تكثير از طريق كشت بذر آن در نهالستان و يا از طريق پاجوشهاي آن انجام مي شود و پس از 2-1 ساله شدن به زمين اصلي منتقل ميشود ،مراقبت خاصي احتياج ندارد.
خواص و كاربرد
از نظر تركيبات شيميايي در ميوه و در برگهاي سماق تانن فراواني موجوداست .در برگهاي خشك ان بين 30-15 درصد تانن وجود دارد به علاوه يك ماده رنگين زرد به نام ميريستين يافت مي شود.در ميوه ان علاوه بر تانن مقدار قابل ملاحضهاي سيتريك اسيد ،وينيك اسيد ،ماليك اسيدو….كه مزه ترش و قابض را به آن مي دهد.
سماق قابض است و بند آورنده خونروي مي باشد و به عنوان مقوي وتونيك و مدر و براي رفع اسهال خوني و جلوگيري از خونروي و اخلاط خوني از ريه همراه با سرفه مفيد است.
از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي سرد و خشك است و سردي برگ آن كمتر از ميوه آن است.
به عقيده اطباي سنتي پوست روي سماق ترش و قابض است و اصولا اين پوست روي ميوه است كه نقش اصلي خواص ان دارا مي باشد.
از نظرخواص معتقدند كه قابض است و مقوي معده و آلات داخل شكم مي باشد.از قي و اشفتگي و اسهال صفراوي ومزمن و اسهال خوني و آمدن خلط خوني از سينه جلوگيري مي نمايدو خونريزي را بند مي آورد و از ترشح زياد ادرار جلوگير يمي كند.خوردن ساييده ان با آب سرد جريان و سيلان خون را قطع مي كندو جلوگيري ميكند خوردن ساييده آن با آب سرد جريان سيلان خون را قطع مي كندو نيم كوفته ان با زيره و آب سرد براي كسي كه هميشه قي مي كند و طعام در معده اش نمي ماند مفيد است.اشتها را تحريك مي كند،بخصوص در اشخاص گرم مزاج و با زرده تخم مرغ وگشنيز خشك اسهال را بند مي آورد و حتي زرده تخم مرغي كه در ان شخته شود،نيز قابض و مانع اسهال مي شود و با سركه رقيق ،قابض و بريا اسهال و خونروي از رحم و كاهش ترشخ زياد و غير معمول ادرا نافع است.اگر سماق ،بريان و سرخ شود،بيشتر قابض است.سماق مضر معده و كبد سرد است و از اين نظر اشخاص سرد مزاج بايد با مصطكي و انيسون بخورند.مقدار خوراك آن تا 20 گرم ،جانشين آن سركه است.
خوردن گردي كه روي ميوه است و آن را خاك سماق مي نامند ،بسيار قابض استو كمي تلخ،و براي قطع اسهالمزمن و جريان رطوبتهاي سفيد رحم مفيد است.ماليدن سماق به دندان براي تقويت و استحكام لثه و زخمهاي بد و درد دندان ركم خورده نافع استو مضمضه خيس كرده سماق را در آب نيز براي زخم دهان و تقويت لثه ها مفيد است.اگر گرد سماق را درآب بخيسانندو با كمي كتيرا در زمان شروع چشم درد در چشم بچكانند نافع است واگر 30 گرم سماق را در 200 گرم آب بجوشانند و سپس خرفه را با ان تر كرده برچشم اندازند،براي جرب و تسكين شدت ناراحتي هاي پلك مفيد است واگر از آن به پيشاني بيندازند خونريزي از بيني قطع مي شود و خارش پلك رفع مي شود.ريختن چند قطره آن در گوش از جريان چرك گوش جلوگيري بعمل مي آوردو كمپرس با آب دم كرده آن از ورم عضو ضربه خورده جلوگيري مي نمايد.دم كرده برگ آن براي سياه كردن موي سر و حقنه ،اماله يا تنقيه دم كرده برگ آن براي زخم روده ها و اسهال خوني و دل درد مفيد است وماليدن محلول برگ پخته آن با آب بارهنگ براي زخم هاي بد و ضماد ان روي ستون فقرات ودر بخ آلت تناسلي مرد براي جلوگيري از سلس البول و سستي اعضا مفيد است.ضماد برگ آن بر معده اطفال اسهال را قطع مي كند و آلات داخل شكم ارا تقويت مي نمايد.
صمغ درخت سماق خيلي يابس ،و خشك كننده و محلل است و براي به هم آوردن جراحات و تسكين درد دندان كرم خورده از طريق گذاردن روي دندان مفيد است.ميوه سماق نبايد تازه مصرف شود زيرا ايجاد مسموميت مي كند و هميشه بايد خشك آن ساييده و مصرف شود.

زيره كوهي

در كتب طب سنتي با نامهاي «زيره كوهي»،«كاشن»،«كاشم» و«انجداد رومي»آمده است و درمصر تخم آن را كرفس جبلي نامند.به فرانسوي Lkevistique officinale به انگليسي Lovageگفته مي شود.گياهي است از خانواده Umberlliferaeنام علمي انLevisticum و مترادف آن Ligusticum levisticum L.ميباشد.
مشخصات
گياهي است چند ساله علفي داراي ساقه ضخيم به قطر 3-2 سانتي متر،استوانهاي به بلندي تا 2 متر است.برگهاي آن ضخيم ،گوشتي داراي چند برگچه به رنگ سبز تيره و براق مي باشد.گلهاي آن كوچك زرد رنگ به صورت چتر مركب است.ميوه آن تخم مرغي به طول كمتر از يك سانتي متر به رنگ زرد مايل به قهوه اي بسيار معطر،بوي ان نشير بوي گل پر مي باشد و به ظوري كه در مخزن آمده است تخم آن همان گل پر است در صورتي كه گل نبات ديگري است.
اين گياه در مناطق مختلف آسيا مي رويد و در بعضي منابع ،ايران نيز به عنوان رويشگاه اين گياه ذكر شده ولي تاكنون گزارشي از گياه شناسان درباره تاييد وجود و شناسايي اين گياه درايران ديده نشده است.
فقط يك گونه از اين گياه به نام علمي Levisticum persicum Fregn.et Bornm.دركرمان در كوه هزاربين كرمان وبند عباس در 3400متر ارتفاع شناسايي شده است.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي درريشه اين گياه رزين،اسانس و انواعي از قندها Malic acid وجود دارد.درميوه و دانه اين گياه اسانسي با تركيب شيميايي مانند اسانس ريشه يافت مي شود.در طب سنتي ريشه و تخم آن مورد استفاده است.
خواص و كاربرد
درباره خواص آن در كتب طب سنتي قديم ايراني چنين آمده است كه ازنظر طبيغت خيلي گرم و خشك است و خوردن ان موجب باز شدن گرفتگي هاي كبد و ضد نفخ است.براي سرفه سرد و تنگي نفس مفيد است،مقوي معده مي باشد و كمك به هضم غذا ميكند و ترشح ادرار را زياد كرده ومدر و قاعده آور استوخوردن آن براي رفع اثر سموم سرد و گزش جانوران سمي مفيد است.
ماليدن آن به موضع در استعمال خارجي براي فلج و در پشت و سياتيك و ساير بيماريهاي سرد نافع است و چون مدر است درمورد استسقا نيز مفيداست.مقدار خوراك آن در دم كرده يا جوشانده 20-15 گرم ريشه گياه در هزار گرم آب است كه به عنوان مدر و قاعده آور خورده مي شود واگر 15 گرم تخم آن را در 400گرم آب دم كرده و بعد از هر غذا بخورند بادشكن است.
در استعمال خارج به عناون ضد درد به صورت كمپرس از جوشانده 50 گرم ريشه در هزار گرم آب استفاده مي شود.
اين گياه براي اشخاص گرم مزاج مضر است و اين قبيل اشخاص مي توانند از خيسانده ريشه در سركه استفاده كنند و يا اينكه پس از خوردن دارو كمي سركه روي آن بياشامند.به علاوه براي مثانه مضر است و در اين قبيل موارد بايد با رازيانه و تخم خيار خورده ود.قدرت دارويي بي ريشه حداكثر تا 3 سال مي ماند.در اروپا اين گياه را به علوفه دامهاي شيري اضافه مي كنند،عطر خوبي به شير مي دهد.

بسباسه (ميس)

در مورد خواص بسباسه ،حكماي طب سنتي معتقدند كه بسباسه از نظر طبيعت گرم و خشك است و نيروي قابضه دارد.از نظر خواص معتقدند فرح آور است ،مقوي معده و كبد است و منعظ است،اسپرم را زياد مي كند .خصوصا در سرد مزاجان در هضم غذا كمك مي كند دهان را خوشبو مي نمايد و باز كننده گرفتگي ها و انسداد عروق است .رطوبتها را خشك مي كند و گازها و نفخ را تحليل مي برد .در مورد تكرر ادرار كه در اثر رطوبت و بوردت حاصل مي شود و درد معده و خونروي از سينه و زخم روده ها و خشك كردن رطوبتهاي سينه و ريه و بند آوردن اسهال كهنه و خوشبويي رحم نافع است. اگر مخلوط آن با عسل در حمام به پشت زن وضع حمل كرده ماليده شود ،براي تسكين درد پشت زن نافع است و شياف آن در مهبل قبل از نزديكي براي حامله شدن كمك مي نمايد. معمولادر حال حاضر جوز بويا اعم از مغزش نات مگ و يا قسمت جدار دومي آن يعني بسباسه در مغرب زمين به عنوان ادويه و به مقدار محدود در غذا مصرف مي شود و در بازار به طور وسيع فروش مي رود و براي خوشبو كردن به غذا هاي گوشتي و شيريني جات زده مي شود.مثلا براي تهيه يك پودينگ ليمو در حد(100گرم) كه با سه فنجان شير و سه عدد گلابي پخته و ساير مواد درست مي شود،در حدود نصف قاشق چاي خوري نات مگ كوبيده مصرف مي شود.

باديان كوهي

گياهي است از خانواده چتريان Umbelliferae،نام علمي Prangos pubularia Lindl.آن مي باشد.به هندي و پشتو «فطر اساليون» گفته مي شود و «فطر اساليون» نامي است در كتب طب سنتي ايران براي نوعي از كرفس معروف به «كرفس صخري»،«مخزن»ويا «كرفس جبلي»،«تحفه»گفته مي شود.
مشخصات
گياهي است علفي بلندي آن5/1-20/1متر. برگهاي آن بزرگ به طول 50-30 سانتي متر كه داراي تقسيمات مكرر است به تقسيمات باريك منتهي مي شود.گلهاي آن زرد رنگ،ميوه آن خميده كوتاه داراي بالهاي كوچك و موجدار كه در آن تخمهاي آن قرار دارند.
اين گياه در هندوستان، كشمير،افغانستان و ايران مي رويد.در ايران در جاهاي سايه دار بادقيس ديده مي شود.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي در ميوه گياه معطر و آلكالوئيد و والريك اسيد استر يافت مي شود. در گياه تازه در حدود 2 درصد وجود دارد كه اين اسانس شامل 48 درصد ميرسن ،4 درصدآلفاپينن،مقدار كمي كامفن و بورنئول،5/17 درصد باقي مانده دي هايدروكومينول به شكل آزاد يا به شكل استات ،مقدار كمي آلدئيد و 28 درصد باقي مانده مواد رزيني مي باشد.
در گزارش ديگري آمده است كه از ريشه آن كومارين گرفته مي شود كه شامل 1 درصد آوي پرين و 4/0 درصد كومالين است.
در جتر گلهاي آن 18/0 درصد اوستول،20/0 درصد ايزوايمپراتورين،50/0 درصد ايمپوراتورين،32/0 درصد برگاپتن و 18/0 درصد هركلنين وجود دارد.
خواص و كاربرد
ميوه گياه محرج،بادشكن ،مقوي معده،مدر و قاعده آور است. خروج جنين را تحريك و تسريع مي كند.دانه هاي گياه مقوي معده و محرك نيروي جنسي است. ريشه آن را براي رفع خارش و به عنوان مدر و قاعده آور مصرف مي شود. از نظر طبيعت گرم كننده مي باشد.
گونه هاي متعدد ديگري از اين گياه در مناطق از اين گياه در مناطق مختلف ايران مي رويند كه چون در ليست گياهان دارويي جاي ندارند از ذكر آنها خود داري مي شود.

چاي جاوه

در ايران چاي نمسه و چاي آلماني گفته مي شود.برگ درختچه اي است كه به فرانسويthe de java و به انگليسي java tea گفته مي شود.اين نامها براي برگ و براي درختچه استعمال مي شود.گياهي است از خانواده labiatae،نام علمي آن orthosiphon grandiflorus Boldingh.و مترادف orthosiphon stamineus Benth. آن مي باشد.
در مدارك آمريكايي نام گياه را orthosiphon aristatus (BI.) Miq در دوگونه بالا را مترادفهاي آن ذكر مي كنند.
مشخصات
درخچه اي است كه بلندي آن حدود يك متراست.برگهاي آنبزرگ و هردو طرف آن پوشيده از كرك دندانه دار معطر و بوي آن شبيه بوي چاي معمولي است.گلهاي آن ابتدا سفيد . پس از چندي آبي رنگ مي شود.
اين گياه در جاهاي مرطوب وكنار استخر هامي رويد.ب.مي مناطق حاره و آمريكا و استراليا است.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي برگهاي آن دارا روغني فرار و گلوكوزيدي به نامorthosiphonin است.بررسي ديگري نشان مي دهد كه برگها يك گلو كوزيد و 65/0 درصد اسانس و Tannin , phytosterol , saponinاست.در اسانس آن يك ماده متبلورمشخص شده است.در قسمت غير فرار عصاره برگ موادLinoleic acid , linoleic acid , sito-sterol و يك آلكالوئيد يافت مي شودوبه علاوه درگياه املاح پتاسيم وجود دارد.
در گزارش تجزيه شيميايي ديگري آمده است كه درگياه يك گلوكوزيد به نام و در برگهاي سرشاخهآن مقدار زيادي پتاسيم ووجود دارد.[G.I.M.P]
خواص و كاربرد
در تايوان از دم كرده برگهاي درختچه به عناون مدر استفاده مي شود. Van der sleeseinمي گويدكه تفريبا در تمام مناطق اندونزي و كمتر در فليپين مانند چاي دم مي كنند و مصرف مي نمايند.
در شبه جزيره ملايا از آن در موارد نزله مثانه استفاده مي شود[بركيل].وبراي بيماريهاي مختلفي نظير التهاب كليه يا نفريتيس و وجود سنگ در كليه يا نفزولي تيازيس و تجمع اورين يا ادرار در كليه به علت انسداد مجاري آن وسنگ مثانه و تصلب شرايين يا ضخيم شدن و سفت شدن شريانها و نقرس و سرانجام روماتيسم بسيار مفيد است[اوكابه].براي سنگ كيسه صفرا و بيماري قند نيز مفيد است [كلوپن برگ-ورستيغ].مصرف برگهاي تازه معمولا تهوع آور است [آتندولي].
علت اينكه آن را چاي آلماني نيز مي گويند شايد به اين دليل باشد كه سابقا اين چاي در آلمان بسته بندي شده و به ايران وارد مي شده است.ولي در حال حاضر در مواقعي كه واردات آن آزاد باشد ،مستقيما از بندي با تاويا به ايران وارد مي شود.

پونه كوهي

به فارسي «پونه كوهي» و در كتب طب سنتي با نام «فودنج جبلي»نام برده مي شود.
شليمر اين گياه را با نام «آويشن شيرازي» نام برده است.به فرانسوي origanوorigan vulgaire وorigan commun وmarjolaine وبه انگليسيwild marjoram , oregano گفته مي شود. گياهي است از خانواده labiataeو نام علمي آنoriganum vulgare L.. و origanum نامهاي علمي مترادف آن origanum loureiroi kostel. مي باشد.
توضيح:
به طور كلي در اصطلاح ادويه و در فرهنگ ادويه و در فرهنگ ادويه و گياهان دارويي ، marjoram , oreganoدو گياه متفاوت هستند كه گاهي از نطر اسم يكي را به جاي ديگري كفته مي شود . مرزنگوش يا sweet marjoramيك ادويه برگي نسبتا ملايمي است ،وليoregano يك ادويه تيز و تند مخصوص پيتزا مي باشد كه با نام pizza herbناميده مي شود. از نظر گياه شناسي طي قرون متمادي ابهامي از نظر نامگذاري اين دو گياه وجود داشته است و طي سالهاي و شايد چندين قرن گياه شناسان هر دو نام را مربوط به يك گياه به نام علميoriganum marjoronal يا مرزنگوش مي دانستند.در حال حاظر عده اي از گياه شناسان باز هم هر دو نام يادشده را يعني marjoram , oregano را مربوط به يك گياه به نام علمي majorana hortensis moench.مي دانند،ولي عده ديگري عقيده دارند كه: majorana مربوط به نوع شيرين و گره دار آن يعني sweet marjoramاست كه گياهي است از خانواده labiatae و بومي مناطق مديترانه اي و در ايران به نام مرزنگوش معروف مي باشد و oregano كه به نام organy ياwild marjoram معروف بوده است در حال حاضر دو نوع آن يعني نوع اروپايي و نوع مكزيكي مورد توجه مي باشد.
نوع مكزيكي تند و تيز آن كه بومي مناطق گرم نيمكره غربي است ،گياهي است از خانواده verbenaceae جنس lippiaو نام علمي آنlippia graveolens HBK مي باشد.نوع مكزيكي تند ،گياهي معطر و بوته اي مي شود. اين گياه ادويه در بازار بين المللي به نام Mexican oregano معروف است.
نوع ملايم اروپايي يا oreganoگياهي است از خانواده labiataeو نام علمي oreganum vulgare L. آن ميباشد و همان گياهي است كه در اين بخش با نام فودنج جبلي يا پونه كوهي مطرح شده ودر ايران مي رويد.
قسمتي از اين گياه كه در جزيره كرت در دامنه هاي كوه ديكت مي رويد به نام علميoriganum dictamus L. كه آن را origanum cretium L.نيز مي گويند مي باشد كه مشخصات ‹ عينا مانند مشخصات O.vuglre است.
مشخصات
فودنج جبلي يا پونه كوهي گياهي است چند ساله با شاخه و ساقه هاي سخت پوشيده از كرك به رنگ سبز مايل به قرمز به ارتفاع در حدود 70 سانتي متر و لي به هر حال ارتفاع آن بيشتر از مرزنگوش است. برگهاي آن پوشيده از كرك و به رنگ سبز تيره وپهتتر و يزگتر از مرز نگوش است .شكل برگها بيضي نوك تيز و بدون دمبرگ است. گلهاي آن ارغواني كگه در اوايل تا اواسط تابستان درانتهاي شاخه هاي گل دهنده به طور مجتمع و گروهي ظاهر مي شود. فودنج جبلي در مقابل سرما مقاومتر و متحملتراز مرزنگوش مي باشد.
تكثير پونه كوهي از طريق كاشت بذر آن در بهار و يا از طريق قلمه آن انجام مي گيرد. اولين برداشت برگها و سرشاخه هاي جوان سبز پونه كوهي در آغاز ظهور گلها يعني اواخر بهار شروع مي شود و گياه از 8-7 سانتي متري زمين قطع مي شود.پايه باقي مانده گياه به رشد خود ادامه مي دهد به طوري كه ممكن است يك برداشت ديگر نيز در يك سال انجام شود. مزرعه پونه كوهي ممكن است 5-4 سال با محصول كافي مورد بهره برداري قرار گيرد ،ولي پس از آن بايد مزرعه تجديد شود. پس از برداشت ،برگهاي بايد با دقت تميز شده و پهن و خشك شود.پونه كوهي داراي پويي معطر است و در سواحل درياها و دامنه كوهها و جنگلهاي مناطق مختلف اروپا وآسيا و ايران مي رويد و پرورش داده مي شود.
در ايران در مناطق شمال ايران لاهيجان ،زالش و آستارا به طور خودرو ديده مي شود.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي وجود اسانس روغني فرار به مقدار 525/0-45/0 درصد در فودنج جبلي تاييد شده است . بررسي هاي ديگري نشان مي دهد كه اسانس روغني موجود در فودنج جبلي در حدود 50 درصد شامل تيمول است به علاوه تركيب اسانس روغني فرار آن داراي دي ال- پينن دي پنتن ،لينالول ،مقداري بي سيكليك سسكي ترپن و تري سيكليك سسكي ترپن مي باشد.
خواص – كاربرد
طبيعت آن طبق نظر حكماي طب سنتي گرم و خشك است. جوشانده گرم آن قاعده آور است و در مواقعي كه جريان حيض در اثر سرما بطئي و ناچيز شده باشد ،براي طبيعي ساختن و ازدياد آن بسيار موثر است اسانس آن معطر محرك و مقوي و براي قطع اسهال و تسكين درد هاي حاد و پشت سر هم شكم نافع است دم كرده آن براي زكام ،يرقان، سرفه،درد گلو و استسقا اثر مفيد دارد زيرا مدر است.
در آمريكا در حال حاضر از اسانس پونه كوهي براي معطر كردن سوسيس و انواع غذاها در سطح وسيعي استفاده مي شود و ضمنا از اين اسانس زرد مايل به سبز معطر و مطبوع براي معطر كردن انواعي از صابونها و بعضي ليكورها استفاده مي گردد و از برگهاي خشك آن به عناون ادويه در انواع غذاهاي گوشتي و سوپ ها مصرف مي گردد مقدار خوراك پونه كوهي به صورت دم كرده 20-10 گرم سرشاخه گل دار گياه براي تهيه 4-3 فنجان دم كرده كافي است نوع ديگر آن اين است كه در حدود 50 گرم از پونه كوهي در 1000 گرم يركه انگور قرمز مدت يك هفته خيس مي كنند و پس از آن بعد از هر غذا يك ليون كوجك از آن را مي خورند از اسانس پونه كوهي به صورت پماد براي ضد عفوني كردن زخم ها استفاده مي شود بعلاوه براي تسكين روماتيسم و دندان درد و گوش درد نيز استعمال موضعي آن مصرف دارد در چين جوشانده گياه را كه با گياه بار هنگ پخته شده باشد براي معالجه آفتاب زدگي مي خورند[هو]. در هند و چين از گياه به عناون تنيك و مهيج [فوكود و دلانسان]،و براي معالجه سل و ناراحتي هاي كبد ضعف مفرط و عقيم بودن مصرف مي شود.[دراگن درف].

ترب وحشي

به فارسي «ريشه خردل»،«ترب وحشي»،«ترب كوهي» و در كتب طب سنتي با نام 3ترب دشتي»و«فجل بري»نام برده شده است،به فرانسوي rave sauvage , raifortدر اصطلاح هاي محلي فرانسوي و moutarde des capucinsبه انگليسي Horse radish ناميده مي شود.گياهي از خانواده cruciferae نام علمي آن cochlearia armoracia و مترادف آن Armoracia lappatifolia Gibb.وسط گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است.
مشخصات
ترب كوهي گياهي است چند ساله داراي ريشه بسيار بلند حجيم كه گوشت مغز آن سفيد و اليافي است آنرا رنده كرده و به عناون ادويه تند مانند خردل در آشپزخانه بكار مي برند . برگهاي آن دراز ، براق بيضي باريك ،دو سر آن نوك تيز و كناره آن دنده دار . ساقه آن قايم مجوف و شيار دار است ارتفاع آن 75/0-60/0 متر ،گلهاي ان سفيد به طور گروهي خوشه اي در انتهاي شاخه گل دهنده هستند ميوه آن خورجين و اغلب عقيم بسيار كوجك است .تكثير اين گياه از طريق كاشت قطعه اي از ريشه آن است براي اين كار قسمت هايي از ريشه به طول 10 سانتي متر يعني قطعاتي به طول 10 سانتي متر از عضو زير زميني قطور گياه را بريده روي خطوطي به فاصله70 سانتي متر كه فاطله بوته ها روي خطوط 25-سانتي متر باشد،مي كارند.برداشت ريشه درقسمت زير زميني گياه به منظور استفاده دارويي از سال سوم كه ريشه به حجم يك مشت دست رسيده باشد انجام مي گيرد و از طريق كاشت ريشكهاي گياه نيز خاك پوك و تازه ،تكثير آن انجام مي شود.
ترب وحشي يا ترب كوهي در كوهستانهاي مرطوب ،گودالها،كنار جريانهاي آب ،دامنه هاي رو به شمال كوهشتانهاي اروپا و اسيا و در هندوستان مي رويد. از وجود اين گياه در ايران تا به حال گزارشي نشده است . ولي پرورش آن امكان دارد.
ريشه ترب وحشي ترد و شكننده به طول تا 1 متر هم ممكن است برسد كه ان را بشكنند بوي گزنده بسيار تندي از آن متصاعد مي شود كه بيني و چشم را تحريك مي كند و معمولا در مصارف طبي از ريشه تازه آن استفاده مي شود. چون ريشه ترب وحشي حداكثر رويش را در فصل پاييز دارد و به علاوه حداكثر تندي ان نيز با بر خورد با سرما ايجاد مي شود، لذا برداشت ريشه از نظر ادويه بايد در اواخر پاييز انجام گيرد.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي در ريشه گياه يك اسانس روغني فرار بابوي تند و تيز و خراش دهنده وجود دارد.تندي و گزندگي آن در اثر وجود گليكوزيد سينيگرين و آنزيم مايروزين در آن است له شده گياه در اثر داشتن ماده ايزو تيو سيانات تاثير ياز دارنده روي رشد ميكرو ارگانيسمها دارد .ريشه گياه منبع غني ويتامينC است.
در گزارش ديگري آمده است كه گياه خاصيت بازدارنده رشد روي جرمهاي گرام منفي گروه حصبه و شبه حصبه روده را دارد.
در هريك صد گرم ريشه ترب وحشي خام مواد زير وجود دارد:
آب 74 گرمةپروتئين 2/3 گرم،انرژي 87 كالري،مواد چرب 3/0 گرم، هيدراتهاي كربن 19 گرم،كلسيم 14 ميلي گرم ،فسفر 64 ميلي گرم،آهن4/1 ميلي گرم ،سديم 8 ميلي گرم ،پتاسيم 564 ميلي گرم ،تيامين 07/0 ميلي گرم ،و ويتامين C81 ميلي گرم.
خواص و كار برد:
ترب وحشي طبق نظر حكماي طب سنتي گرم و خشك است برگها و ساقه هاي جوان گياه به طور كلي محرك ،معرق ومدر مي باشد و به هاضمه مكم مي كند و در استعمال خارجي به عناون داروي موثر در لومباگو استعمال مي شود. ريشه گياه در موارد ناراحتي هاي حاصل از كمبود ويتامينC مصرف مي شود و از دم كرده 30-15 گرم در هزار گرم آب آن و يا خيس كرده 30-15 گرم رنده شده آن در هزار گرم سركه رقيق به عنوان مدر و معالج استسقا ،ورم كليه ،سنگ كليه ،روماتيسم مزمن،نقرس،آب آوردن ريه ها ،آسم مرطوب ،ضعف ،زردي و يرقان استفاده مي شود.
ريشه رنده شده گياه شبيه خردل اثر قرمز كننده دارد و ضماد ريشه له شده آن روي پوست پس از چند دقيقه پوست را گرم و قرمز مي كند و پس از 30-20 دقيقه ،سوزش و سوختگي و تاول در پوست ايجاد مي كند ،بنابراين از ضماد ريشه آن براي درد هاي عصبي ،سياتيك ،گرفتن عضلات ،دردهاي روماتيسمي ،فلج هاي موضعي و لومباگو استفاده مي شود.
اگر رنده شده ريشه آن را روي پارچه نازك تميزي پهن كرده روي آن شكر بريزند مايع شيريني مخلوط با عصاره ريشه پارچه خارج مي شود كه ان را شربت ريشه ترب وحشي گويند و اگر روزي 2-1 قاشق سوپ خوري از اين شربت خورده شود براي كمي ويتامينC مجرب و نافع است.
روغن ترب وحشي بسيار گرم است و در اكثر امراض جانشين روغن زيتون كهنه و روغن بلسان است و محلل بسيار قوي است ،خوردن آن براي فلج ،لقوه،رفع ناراحتي سم گزش وعقرب و ساير گزندگان نافع است و قطره آن در گوش براي تحليل بادهاي گوش و رفع درد آن مفيد است وماليدن آن به عضو نيز براي فلج ،لقوه و سستي اعضا نافع است.
براي تهيه روغن ترب وحشي به اين ترتيب عمل مي شود كه برگ ترب وحشي را در آغاز تخم بستن و تبديل گل به تخم چيده وآب آن برگ را باآب تخم ترب گرفته و با دو برابر وزنش روغن زيتون يا روغن كنجد تازه با آتش ملايم بپزند تا اب آن برود و روغن بماند ،البته بايد دقت كرد كه نسوزد.
در حال حاضر مهمترين مصرف ريشه ترب وحشي در اروپا وآمريكا ،مصرف آن به عنوان ادويه تند است و مرسوم كه از ريشه تازه رنده كرده آن با غذاهاي گوشتي نظير گوشت قرمز ،ماهي و زبان مصرف مي نمايند و يا از ترشي سركه آن استفاده مي شود و مخلوط با خردل بوي مطبوع خاصي به خردل مي دهد. درفرانسه معمول است ريشه ترب وحشي را گرفته رنده كرده با كمي سركه مخلوط مي كنند و شير جوشيده روي آن مي ريزند. همين كه شير منعقد شد آب جدا شده از قسمت منعقد شده شير را جدا مي كنند و روزي 2-1 ليوان از آن مي خورند كه مدر است و براي تسكين درد روماتيسم بسيار نافع مي باشد.
در انگليس مرسوم است كه از شربت ترب وحشي به عنوان داروي سينه و براي معالجه خشونت صدا و قطع سرفه هاي بعد از آنفلوانزا تجويز مي شود.

سنبل ختايي

در كتب طب سنتي با نامهاي »سنبل ختايي» و «حشيشه الملائك» آمده است.به فرانسوي Angelique و به انگليسيAngelica گفته مي شود. گياهي است از خانوادهUmbelliferae نام علمي آن L. archangelica Angelicaو مترادف آنArchangelica officinalis Hoffmمي باشد.
مشخصات:
آنژليك گياهي است علفي دو ساله بلند ،ارتفاع آن متجاوز از يك متر است.معطر با برگهاي بزرگ داراي بريدگي و تقسيم بندي شده ،هر يك از تفسيمات برگ نوك تيز دندانه دار مي باشد. ساقه آن شيار دار استوانه اي به رنگ سبز مايل به قرمز . گلهاي آن سفيد به صورت چتر در انتهاي شاخه گل دهنده ظاهر مي شود.از برگ و ساقه و ريشه آن در طب استفاده مي شود.
اين گياه در مناطق شمالي اروپا ،شبه جزيره اسكانديناوي و كوهستانهاي مركزي اروپا تاروسيه ميانه انتشار دارد. در هندوستان در كشمير مي رويد.در شمال اروپا به عنوان گياه سبزي خوراكي مورد استفاده و توجه است و كاشته مي شود و ريشه هاي آن را به صورت خام يا پخته مي خورند .در ساير مناطق اروپا علاوه بر خوراكي بودن از خاصيت خوشبو بودن آن نيز در قنادي استفاده مي شود و از ميوه آن براي تهيه يك نوع نوشابه به نامRatafia d,Angelique استفاده مي شود.به علاوه خواص طبي آن در سطح وسيعي مورد توجه است و كاربرددارد.
تكثير آنژليك از طريق كشت بذر آن صورت مي گيردبه اين ترتيب كه بذر آن را در بهار در هواي آزاد و يا در پاييز در پناه شاسي مي كارند و پس از آن نهال هاي جوان را به مزرعه منتقل كرده و مي كارند.معمولا چند ماه پس از كاشت نهالها آماده انتقال مي شوند بنابراين كشت بهاره در پاييز به مزرعه منتقل مي شود و كشت پاييزه در بهار منتقل مي گردد.
تركيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي و مواد عامله ،ريشه و قسمت زير زميني خشك آنژليك در حدود 35/0درصد اسانس روغني فرار دارد و در ميوه آن (3/1-2/1)درصد اسانس يافت مي شود. مواد عمده موجود در اسانس آنژليك عبارتند از بتا فلاندرن و به علاوه در اسانس ريشه آنژليك كه در هوا خشك شده باشد مواد د-الفا-فلاندرن،آلفا-پينن و هايدروكسي پنتادكانوئيك اسيد و آلفا-متيل بوتيريك اسيد يافت مي شود.
در ريشه ها و ثمر آنژليك چند فروكامارين نظير آنژليسين،برگاپتن،كزانتوتوكسين و…وجود دارد و به علاوه اومبلي پرنين و چند فنل نيز در آن مشخص شده است (G.I.M.P).
بررسي هاي شيمايي جديدتري نشان مي دهد كه كيفيت اسانس آنژليك با شرايط اقليمي محل رويش طبيعي آن ارتباط داردهر چقدر ارتفاع از سطح درياي محل رويش طبيعي آن بيشتر باشد ،عطر بيشتر و با كيفيت بهتري مي دهد.
از گياه آنژليك 9 نوع ماده كومارين جداشده است از جمله يك كومارين جديد به نام آركي سين در آن مشخص شده است.(S.G.I.M.P).
خواص و كاربرد
آنژليك معمولا در سال اول گل مي دهد ولي چون ريشه آن رشد كافي نكرده برداشت ريشه در سال دوم انجام مي گيرد و در آغاز سال دوم ساقه هاي فرعي سال اول را قطع مي كنند و فقط ساقه اصلي باقي مي ماند كه رشد كافش بنمايد و از ساقه هاي قطع شده و برگهايي كه در خلال سال اول قطع شده نيز پس از خشك كردن استفاده مي شود. ميوه گياه وقتي كاملا رسيد كه معمولا در اوخر تابستان است ،آماده برداشت مي شود.
از نظرخواص ريشه آنژليك و ميوه آن محرك و نرم كننده سينه و معرق است و ريشه آن بخصوص مقوي ،ضد تشنج،بادشكن،خلط آور،قاعده آور و معرق مي باشد.
در فرانسه در مراجع طب سنتي آن ديار مرسوم بوده است كه از دم كرده ريشه آنژليك به نسبت10-2 گرم ريشه خشك در يك ليتر آب جوش و با از تنطور الكلي ريشه آنژليك10-2گرم به عنوان نيرو دهنده و. هاضم استفاده مي كنند و از دم كرده ميوه آن نيز به عنوان مفرح و نيرو دهنده خيلي استقبال مي شود.
گونهAngelica sylvestris L. را نيز در بعضي اسناد به نام سنيل ختايي مي نامند. گياهي است پايا به بلندي تا 150سانتي متر و معطر اين گياه در اروپا و از جنوب غربي چين تا نپال در آسيا مي رويد.
قسمت نرم ريشه اين گياه به عنوان دارو مصرف مي شود ،جوشانده ان براي رفع بي حسي اعصاب ،رفع گرفتگي در اعضاي بدن ،روماتيسم و [چيو] ،سردرد،سرگيجه ناشي از سرماخوردگي و تورم در پاها به كار مي رود.

چاي شبت(كاهش دهنده چربي خون)

اين چاي شامل برگ و دانه گياه شويد(شبت)است كه در اكثر منابع معتبر علمي دنيا خواص آن به تأييد رسيده است.
اين گياه داراي خواص متعددي از جمله كاهش چربي خون(تري گليسريد وكلسترول)،درد معده، بادشكن و افزاينده ترشح شير مادران بوده و در درمان قولنج معده نوزادان نيز به كار مي رود.
عوارض جانبي:عوارض جانبي خاصي براي اين گياه گزارش نشده است،با اين حال مصرف بيش از حد آن توصيه نمي شود.
نحوه و ميزان مصرف:نصف قاشق چايخوري از پودر دانه خشك اين گياه را در يك فنجان آبجوش به مدت 10 تا 15 دقيقه دم كرده و روزانه در دو وعده ميل كنيد.

چاي ترخون(ضد نفخ و اشتهاء آور)

اين چاي شامل برگ و سرشاخه هاي گلدار گياه ترخون است كه در اكثر منابع معتبر علمي دنيا ،خواص آن به تأييد رسيده است.
اين گياه داراي خواص متعددي از جمله مقوي معده، بادشكن و اشتهاءآور بوده و در درمان قاعدگي هاي دردناك نيز از آن استفاده مي شود.
عوارض جانبي:عوارض جانبي خاص براي اين گياه ذكر نشده است با اين حال مصرف بيش از حد آن توصيه نمي شود.
نحوه و ميزان مصرف :يك قاشق چايخوري از پودر خشك شده گياه را در يك فنجان آبجوش به مدت 10 تا 15 دقيقه دم كرده و روزانه دو تا سه وعده ميل كنيد.

گوجه فرنگي منبع سرشار ويتامين سي

گوجه فرنگي به علت دارا بودن ويتامين هاي كا، سي، بي، آ و مواد معدني نظير كلسيم، فسفر و آهن در تامين انرژي و تقويت بدن نقش موثري ايفاء مي كند.
به گزارش (ايسنا) منطقه مركزي، گوجه فرنگي يكي از مهم ترين منابع ويتامين است. لذا در تقويت بينايي، تقويت و سلامتي پوست و مخاط ها (دهان و بيني)، رشد و نمو استخوان ها است. گوجه فرنگي سرشار از ويتامين هاي بي يك و دو است از اين رو در تسكين دردهاي عصبي، رفع بي اشتهايي و درمان يبوست، نقصان ترشح شير مادر و تورم دهان تجويز مي شود. گوجه فرنگي، بدن را در برابر امراض و بيماري هاي عفوني حفظ مي كند و مصرف آن نيرو و نشاط مي بخشد. پوست و دانه هاي آن نيز به هضم غذا كمك كرده و روده ها را پاك مي كند. آب گوجه فرنگي مدر و مفيد است. براي تميز كردن خون بايد از آب گوجه فرنگي و كرفس به نسبت مساوي و به مقدار سه فنجان در روز، قبل از غذا و به مدت سه هفته استفاده كرد.
گوجه فرنگي هضم مواد نشاسته اي را آسان مي كند. به همين جهت از آن سس درست و با حبوبات پخته مصرف مي كنند.
مصرف گوجه فرنگي براي اشخاصي كه مبتلا به سنگ كليه و مثانه و كبد هستند، تجويز مي شود. گوجه فرنگي بعد از ليموترش، بيش از ساير ميوه ها ويتامين سي و مقدار زيادي فسفر، آهن، سيليس و كلسيم دارد.

گوجه فرنگي

*انرژی*
گوجه فرنگي به علت دارا بودن ويتامين هايA.B.C.K و مواد معدني مانند كلسيم، فسفر و آهن در تأمين انرژي و تقويت بدن نقش موثري ايفا مي كند.
گوجه فرنگي يكي از مهمترين منابع ويتامين A مي باشد، لذا در تقويت بينايي، تقويت و سلامتي پوست و مخاط ها (دهان و بيني) رشد و نمو استخوان ها ضروري است.گوجه فرنگي سرشار از ويتامين هاي B1 و B2 مي باشد؛ از اين رو درتسكين دردهاي عصبي، رفع بي اشتهايي و درمان يبوست، نقصان ترشح شيرمادر و تورم دهان تجويز مي شود.اين ميوه بدن را در برابر امراض و بيماري هاي عفوني حفظ كرده و مصرف آن نيرو و نشاط مي بخشد. پوست و دانه هاي آن نيز به هضم غذا كمك كرده و روده ها را پاك مي كند.
آب گوجه فرنگي ادارآور و مفيد است. براي تميز كردن خون بايد از آب گوجه فرنگي و كرفس به نسبت مساوي و به مقدار 3 فنجان در روز، قبل از غذا و به مدت 3 هفته استفاده كرد.گوجه فرنگي هضم مواد نشاسته اي را آسان مي كند. به همين جهت از آن سس درست شده، و با حبوبات پخته مصرف مي كنند.مصرف آن براي اشخاصي كه مبتلا به سنگ كليه و مثانه و كبد هستند، تجويز مي شود.گوجه فرنگي بعداز ليموترش، بيش از ساير ميوه ها ويتامين C و مقدار زيادي فسفر، آهن، سيليس و كلسيم دارد.
بررسي تركيبات و مواد موجود درگوجه فرنگي نشان مي دهد كه درميوه گوجه فرنگي رسيده، گلوكز، فروكتوز، ساكاروز و تقريبا تمام آمينواسيدهاي اصلي به استثناي ترپتوفان وجود دارد.اسيد آلي اصلي و عمده موجود در گوجه فرنگي، اسيد سيتريك است. اسيديته ميوه به تدريج از مرحله سبزي به طرف قرمز شدن افزايش و حداكثر آن، موقعي است كه قرمزشدن و رنگ عوض كردن آن آغاز مي شود و پس از آن رو به كاهش مي گذارد. ماده رنگي اصلي و عمده گوجه فرنگي كاروتنوئيد، بتاكاروتن و ليكوپن مي باشد. حداكثر مقدار كاروتنوئيدها در حالتي است كه گوجه فرنگي در زير تابش مستقيم نور رشد مي كند.ماده اي سمي به نام سولانين در گوجه فرنگي سبز و نارس وجود دارد كه خوردن آن موجب مسموميت شده و دل پيچه، اسهال وبازشدن مردمك چشم را ايجاد مي كند. به علاوه خوردن برگ آن كه به عنوان دارو در مواردي تجويز مي شود، بايد درحد اعتدال و به مقدار مجاز و محدود، درحدي كه پزشك تعيين كرده مصرف شود، زيرا برگ آن هم سمي است.
در هند و چين از ميوه گوجه فرنگي به عنوان ملين استفاده مي شود و براي تقويت مسلولين (ميتلايان به بيماري سل)، تب هاي حصبه اي، رفع ورم ملتحمه چشم، آماس گوش (اوتيت) و دفع سنگ كليه تجويز مي شود.مصرف گوجه فرنگي براي مبتلايان به درد مفاصل تجويز شده و براي مبتلايان به نقرس و روماتيسم مفيد است.گوجه فرنگي، خنك و اشتهاآور است و آب آن براي رشد و نمو بهتر اطفال موثر است.اگر درمحل مورچه ها چند عدد برگ گوجه فرنگي بگذاريد، بوي اين گياه مورچه ها را فراري مي دهد.
براي تميزكردن لكه هاي جوهر بر روي لباس، يك تكه پنبه را در آب گوجه فرنگي فروبرده و روي لكه جوهر بماليد. سپس آن را بشوييد.

کتابخانه طب و پزشکی

Previous گیاه ریحان سلیمان
یک پاسخ بنویسید
فهرست موضوعی مقاله