جستجو
< همه موضوعات

گیاه بادآورد

شناخت گیاه بادآورد

‘گیاه بادآورد گياهى خاردار از تيره مركبات و از دسته لوله گلى ‏ها و از جنس خار تاتارى مى‏ باشد.

اين گياه يكساله است.

گیاه بادآورد را شوكة بيضاء: خار سفيد مى‏نامند و شبيه به خارخلشلك ولى سفيدتر است و خار بلندترى دارد.

برگ بادآورد به برگ هل شبيه ولى نازك و سفيدتر است.

ساقه بادآورد گاهى به دو متر مى‏رسد. گلش ارغوانى رنگ و دانه‏ اش به دانه كاجيره شبيه، ولى گردتر از آن است.

برگ آن شبيه به برگ حماما يا خامالادون سفيد ولى باريك و سفيدتر از آن مى‏باشد.

گل آن فرفيرى و تخم آن شبيه به تخم قرطم است.

مى‏ گويند تحقيق آن است كه ساقه بادآورد، سفيد و ريشه آن اندكى پُرز دارد،

گل آن سفيد و اطراف آن سه خار نرم و نازك به قدر سوزن و متصل به ميان شاخه‏ هاى آن و ثمره آن به شكل دكمه اندك طولانى است و اگر گياه آن به سبب سبكى‏اش خشك گردد، باد او را كنده و پراكنده مى‏نمايد.

گياهى چند ساله، داراى ساقه‏ هاى خوابيده، بسيار منشعب و پوشيده از خارهاى‏ كوچك است. برگهاى 3 برگچه‏ اى باريك و نوك تيز دارد.

اسامی گیاه بادآورد:

 به سريانى ساناحور و كاقوكياحورا

و به يونانى اقتنالوقى و اقطالوفى

و به عربى شوكة البيضا، خار سفيد مى‏ نامند و مؤلف جامع تميمى آن را عصفرى مى‏داند

و به هندى جودساودهماهايش مى‏گويند.

طبى:fagonia arabica

عرفى:volutarella divaricate

باد آورد: شوكة البيضاء، به تركى قالغان، به فارسى (بادآورد) كنگر، درمان فقرا و به عربى نيز شكاعا مى‏گويند. به قدر دو ذرع.

به هندى: رمصماسه.

سنسكرت: در اللجعا در النجعاء، سمدرانتا، رووفى، و اسمائى كثير.

يونانى: افنيون، افنون.

لاتينى:fogonia arabieh ، بوته خاردار است مشابه است، در كنار دريا رويده مى‏شود آن را نيز شكاعى مى‏گويند.

آقاى زانون‏zanon در سال‏6481 ماده تلخ به نام رچلين‏aelei lliein از آن استخراج نموده است و از تقطير با آب 10/ 1 روغنى فرّار به رنگ سبز تند از آن حاصل شده.

وachilliec acid را به نام‏aconitic acid مى‏شناسند.

در آن مقدارى قليل رزين، تانن، صمغ و تمكيات مختلف مثلًا در مصر يك نوع‏achillea برنجاسف به نام بربرا استعمال مى‏شود

در اروپا و شرق درختهايى از اين نوع را نشاط آور، مقوى، مدر حيض، علاج بواسير، استعمال مى‏كنند

نوعى برنجاسف به نام‏artemesia mochata ,genepi blanc كه بوته بلندى است و آن عطر و اثر معرق و التيام و التحام دارد.

در شهر انگارين، سويسرا روغنى فرّار به نام‏esprit de iva از آن استخراج مى‏كنند براى استعمال داخلى هر يك اونس ازartemesia millifolliua جوشانده در قسمت آب كه از آن 6 اونس باقى بماند، بعد از محلول باقى مانده يك اونس هر ساعت استعمال مى‏شود.

در اواخر اين عصر در امريكا اين گياه بطور دارو معرفى شد، و مقوى و مشابه زهار استعمال مى‏شود.

و مثل منهيات ديگر و رحمى نافض تب‏لرزه مفيد است. دواى آن مناسب براى زياد كردن اشتهاى خوراكى و تنظيم و هضم و حالت مرض بدهضمى مى‏باشد.

برنجاسف در اصطلاح علمى:achillea millefolium

انگليسى:yarrow nose bleed

فرانسوى:herbe aut charpentiers miepefeuicce

در جنوب هيماليا پيدا مى‏شود. نيز در باغها كشت مى‏شود.

انواع مختلف اين درخت در طب از تاريخ قديم مستعمل بوده، ديسقوريدس آن را قابض و مورث حيض گفته است.

و به قول سليتى اول دارو هست كه براى معالجه زخم معرفى شد، و صاحب كتاب اسم مربى آن را قيصوم و ابن سينا در باره آن گفته كه جالينوس مى‏گويد:

گال برنجاسف خيلى معروف‏تر از افسنيتن است و آن را در فارس برنجاسف مى‏گويند كه آقاى‏stoch آن را به اسم علمى‏artemisia santolina linn بيان كرده است.

اسم ديگر فارسى آن درخت بومادران است. در ولايت سند و ايران آن را به طور مقوى استعمال مى‏كنند.

در كتاب لسان العرب اسم عربى آن را: شوپلا، حبق الراعى، عبيثران نوشته است.

ارطماسيا. قرنساوى:aromoise ، لاتينى:artemisia vvlgaris . اين درخت با عمر دراز در بيابانها زرع مى‏شود و براى بوى خوش آن در باغها نيز زرع مى‏كنند.

لفظ طبى برنجاسف:achillea millefolium

گياهى است از يك تا دو وجب و تا 1 متر هم مى‏رسد. برگهايش باريك و از وسط بريده است. گلش مثل گل شويد چتردار است و رنگش آبى است. بر ساقه اين گياه رطوبتى چسبناك است.

برنجاسف و قيصوم هر دو يك گياهند.

نر را قيصوم و ماده را برنجاسف گويند و شناخت بين اين دو اين است كه قيصوم بزرگ مى‏شود و برنجاسف كوچك مى‏ماند،

قيصوم شاخه ندارد و برنجاسف شاخه‏ هاى متعدد دارد. گلش بدبو است.

جابر بن حيان در رساله خود از بادآورد به نام شوكة البيضاء نام آورده است.

گياهى كوچك و خاردار است كه ساقه‏ هايش مايل به سفيدى مى‏باشد. همه اجزاى آن در طب استفاده مى‏شود.

خواص گیاه بادآورد

اثرگذار بر :

ورمها،

داء الثعلب،

تشنج،

كزاز،

سرفه،

درد كمر و كپل،

درد دندان،

ورم‏ لثه،

اسهال مزمن،

تبهاى بلغمى،

درد چشم،

بواسير،

دهان،

ضعف باه،

گزيدگى عقرب،

سنگ مثانه،

استسقاء،

درد جگر و طحال،

عفونت كليه،

قى دوران حاملگى،

اسيد اوريك،

باد سرخ،

تيفوئيد،

كثيفى خون،

برونشيتهاى مزمن

و عفونت زخمها .

بادآورد مضر ريه است و مصلحش افسنتين مى ‏باشد.

خوردن جوشانده آن يا طلا كردن آن براى احتباس بول و احتباس حيض، تنگى مجارى ادرار و اخراج مشيمه و براى صلابت رحم مفيد است

تب بلغميه كه جگر را بى حس مى‏كند برنجاسف براى آن مفيد است.

در فارسى آن را ملنجاسف هم مى‏گويند.

در رومى: شوصر. يونانى: ارطاماسيا، أرطيه ماسيا. عربى: شويلا، فافور، فارسى: بومادران. شيرازى: برتراسل، هندى: گندمار.

اين بوته مشابه افسنتين است كه به قدر يك دست بلند مى‏شود. ساقها و برگ آن باريك است. گل آن زرد مايل به سفيد و نيلگون است.

مزاج گیاه بادآورد:

در ريشه بادآورد قوت سرد كننده و خشكاننده و نوعى گدازندگى است. تخم آن گرم و لطيف مى‏باشد و بعضى گفته‏ اند همه اعضاى آن بسيار گرم است.

مزاج آن گرم و خشك در درجه اول است.

گرم و خشك در درجه سوم. مقدار خوراك سه الى پنج گرم.

تركيبات شيميايى:

ماليت، نائتريت، فوشعيت، يوتاسيم كلورائيد و كاسيم در آن موجود است.

achilleine c 02 h 83 n 2 o 51

در آب با آسانى حل مى‏شود و با سختى در الكل خالص حل مى‏شود و در ترشى حل نمى‏شود. و اگر با اسيدهاى ضعيف جوشانده شود از آن شكر، آمونياك، مواد عطرى وaehilletine c 11 h 71 no 11 حاصل مى‏شود كه در رنگ قهوه‏اى روشن است. در آب حل نمى‏شود و ترش نيست. و نيز ماده‏moschatine c 12 h 72 no 7 در آب سرد حل نمى‏شود و يك مزه ترش عطرى در آن است مثل‏stille and maisch .

خواص:

گلهايش در تداوى مورد استعمال دارند، خار مقدس، شوك مبارك، مبارك ديكنى،

شوقت اوتى، شوكة المبركه، بادآورد.

در بادآورد به طور عموم و بويژه در تخم آن قوتى تحليل برنده و باز كننده موجود است، خونريزى را بند مى‏آورد و در گيرندگى معتدل است.

خاصيت گيرندگى و گدازندگى كه در آن است، در علاج ورمهاى بلغمى مفيد است.

ريشه و ساير اجزاى آن را بر روى ورم مى‏گذارند ولى ريشه‏اش بيشتر مؤثر است.

در علاج چين خوردگى سخت مفيد است و هرگاه جنبش ماهيچه ‏هاى كودك عادى نباشد، تخم بادآورد بخورد. عصاره فشرده شده گياه بادآورد را اگر مزمزه كنند، درد دندان تسكين مى‏يابد.

طعم گياه تلخ و ناپسند است. اثر تب‏بر دارد.

در رفع ديسانترى، عدم دفع ادرار، باد سرخ و تيفوئيد مفيد واقع مى‏گردد.

تصفيه كننده خون، از بين برنده التهاب و ناراحتيهاى كبدى است.

در برونشيت‏هاى مزمن و التهاب مخاط دهان موثر واقع مى‏شود.

شيره گياه اگر با كمى قند جوشانده شود به نحوى كه محلول غليظى از آن به دست آيد، مى‏تواند به عنوان خنك كننده جهت رفع التهاب دهان مصرف شود.

و در ضمن معتقدند كه شيره گياه اگر بر روى زخمهاى باز گذاشته شود، از چركين شدن آنها جلوگيرى مى‏نمايد.

از اعضاى گياه به عنوان يك ماده مقوى، تلخ و قابض استفاده به عمل مى‏آورند.

در افغانستان و هند از اعضاى اين گياه به عنوان تب‏بر استفاده مى‏شود. در برخى ديگر از نواحى، كوبيده اعضاى گياه را بر روى آماس و اورام جهت درمان بكار مى‏برند.

گاهى نيز له‏ شده اعضاى گياه را در آب وارد كرده، محلول حاصل را به تمام بدن اطفال جهت رفع تب مى‏مالند يا با وارد كردن دم‏كرده گياه، در آب گرم، كودكان تب‏دار را استحمام مى‏كنند. در رفع خارش اثر مفيد دارد.

اصل اين گياه در هندوستان بوده و از هند به ساير نقاط دنيا پراكنده شده است و امروز به طور خودرو در جنوب اروپا و غالب نقاط ايران مى‏رويد.

گياه باد آورد را با مقدار بيست تا شصت گرم در يك ليتر آب دم مى‏كنند. دم‏كرده آن در اين مقدار آب در عفونت‏هاى سينه، پهلو و انواع تب تجويز مى‏شود.

اين گياه داروى قطعى و مؤثرى در جلوگيرى از قى و دل به هم خوردگى زمان حاملگى در خانمهاست كه عوارض آن را ويار مى‏گويند.

خانمهايى كه در دوران حاملگى ويار مى‏شوند و حالت استفراغ و دل به هم خوردگى‏

پيدا مى‏كنند بايد به اندازه يك قاشق دسرخورى گلهاى خشك بادآورد يا برگ آن را در يك ليوان آب جوش ده دقيقه دم كنند و قبل از هر غذا يك فنجان از آن را بخورند.

جوشانده برگ بادآورد يا عرق آن را به شكل محلول شستشو در انواع زخمهاى جلدى بكار مى‏برند.

جوشانده باد آورد براى بيماريهاى عصبى از قبيل ارتعاش اعصاب و ميگرن، ماليخوليا و هيسترى مفيد است،

در بيمارى روماتيسم 6 الى 20 گرم از بادآورد در يك ليتر آب جوشانده و به مصرف مى‏رسانيد.

باد آورد را اگر بر جاى نيش عقرب گذارند سم آن را بر مى‏كشد

و خوردن تخم آن درمان گزش حشرات موذى است

و اگر با افشره آن مضمضه كنند درد دندان تسكين يابد و ناتوانى معده را برطرف مى‏نمايد و انسداد را باز مى‏كند.

و در مداواى تبهاى بلغمى درازمدت و تبهايى كه ناشى از ضعف معده باشند و كليه تبهاى كهنه سودمند است.

در تخم آن قوتى تحليل برنده و باز كننده، براى دمل و جوش و علاج ورمهاى بلغمى سفيد، براى مفاصل، در علاج ترنجيدگى سودمند است،

در تسكين دندان درد و براى سينه مفيد است و ناتوانى معده را بر طرف مى‏كند.

براى تبهاى دراز مدت بلغمى، تب‏هاى ناشى از ضعف معده، براى خوارش و بر جاى نيش عقرب گذارند سم را برمى‏كشد.

باد آورد براى دردهاى سر، سينه و پهلو، ارتعاش اعصاب، اسهال و تپش قلب نافع‏ است.

 شيخ مى‏نويسد: كه در بيخ آن سردى و خشك كنندگى با اندكى تحليل است و تخم آن گرم لطيف و بهترين نوع آن برگ سفيد تازه است كه در آن قوت محلله مى‏باشد

خصوصا در تخم آن. در آن قبض براى نزوف است يعنى جهت نزف الدم و اين به صورت نوعيه است. كيفيت تخم آن منافى قبضى نزوف است.

قبض آن معتدل و آن نافع اورام بلغمى خصوصا چون بيخ آن ضماد نمايند

و موافق ورم اعضاى رخوه و چون داء الثعلب را به ساق تازه آن بخارند بسيار نفع دهد

و خوردن تخم آن دو مثقال نافع تشنج و كزاز و سرفه و تحليل رياح و درد سرين و كمر است

و نوشيدن برگ آن نافع فالج و كذا بيخ و چون صبيان را بنوشانند فساد حركت عضل و كزاز را نفع كند

و چون به طبيخ آن مضمضه سازند تسكين درد دندان و اورام لثه نمايد

و خوردن بيخ آن يك درم منع رقة الدم سينه كند و برگ آن نافع اسهال مزمن معدى و شيخ مى‏فرمايد كه آن نافع جهت حميات بلغميه طويله و آنچه سبب آن ضعف معده باشد.

اين گياه دردهاى نيمه سر (ميگرن)، سينه پهلو، اسهال، بى‏ اشتهائى، ارتعاش، مرض جلدى، و طپش قلب و انواع ضعف و بى‏ حالى، تقويت كننده، عرق‏ آور، مدر، تصفيه كننده خون، مقوى دستگاه هاضمه، ضد سرطان، عفونتهاى كليه، كبد، معده، جلوگيرى كننده قى در زمان حاملگى، عفونت سينه، تب، ذات الجنب، روماتيسم و غيره موثر است و اين گياه اسيد اوريك بدن را نيز خارج مى‏سازد.

بايد پيش از باز شدن كامل گل، آن را بچينند 4050 گرم در يك ليتر آب ده دقيقه بجوشانند.

در بسته شدن حيض و بواسير از آن استفاده شده است كه در عصر قديم نيز براى اين امراض مستعمل بوده، و در تشنج عضلات نيز فائده دارد و در امراض زنانه مثل نزيف رحمى و درد اثناى حيض از برنجاسف استفاده مى‏شود. مختصر اين گياه در مرض‏

سيكوريا و قولنج هم مفيد است نيز براى امراض حنجره به طور جوشانده استعمال كردن بيان شده است.

از روغن فرّار آن به خوراك 20 قطره (داخلى) استفاده مى‏شود. در جرعه 820 گرم زياد كننده اشتها است و در بعضى حالت تندى نبض و درد زخم معده ديده شده است.

مسخن، محلل، بازكننده سدد، ورمهاى داخلى را تحليل مى‏دهد، خوردن جوشانده آن مدر بول و حيض است، براى ورم رحم مفيد است و عرق برنجاسف نافع تب بلغمى و اورام رگها است. براى كليه ضرر دارد، مصلحش انسيون.

محل رويش گیاه بادآورد:

در نواحى جنوب شرقى، بلوچستان، بم پشت و جنوب غربى ايران مى‏رويد.

در اكثر نقاط زمين بخصوص آسيا و اروپاى مركزى مى‏رويد.

در نواحى كويرى جنوب آسيا، ايران، بلوچستان، هند، افغانستان، عربستان و همچنين منطقه مديترانه مى‏ رويد.

اين گياه در نواحى جنوب شرقى ايران، مكران: بلوچستان. زيارت در نزديكى‏GEH ، بم پشت، جنوب غربى ايران مى‏رويد.FL .IRAN .

گياه باد آورد در تمام نقاط آذربايجان از جمله تبريز و رضائيه و رستم‏آباد و گيلان و نواحى البرز، فارس و نواحى غربى ايران مى‏رويد.

منابع

(1)- المفردات، ص 124.

(2)- گياهان دارويى، ج 1، ص 453.

(3)- گلها و گياهان شفابخش، مهدى نراقى، ص 60 59 58.

(4)- لسان العرب، ص 84.

(5)- گياهان دارويى، دكتر على زرگرى، ج 1، ص 435.

(6)- خواص ميوه‏ ها و خوراكيها، داروهاى گياهى، ص 78.

(7)- قانون در طب، شيخ الرئيس ابو على سينا، ج 2، ص 84 85.

(8)- فارماكوگرافيا، ج 1، ص 428.

(9)- لاثانى لغات، ص 117.

(10)- فرهنگ معين، ج 1، ص 439.

Previous گیاه بادروج
Next گیاه رجل الجراد
یک پاسخ بنویسید
فهرست موضوعی مقاله