جستجو
< همه موضوعات

گیاه آسارون

آسارون گياهى است علفى، پايا به ارتفاع 8 تا 10 سانتى‏متر و داراى برگهاى صاف، شفاف، مدور و به شكل كليه مى‏ باشد.

قسمت مورد استفاده اين گياه، ريزوم (ريشه) و برگهاى آن است.[1] گيلانى گويد: آسارون در لغت سريانى يعنى مشابه خواص آس بودن و داراى چهار نوع است.

بيخ آسارون پر گره، كمى دراز و كج، از زردچوبه باريك‏تر و محكم‏تر است، ريشه ‏هاى آن خوشبو، تندبو و به رنگ زرد يا خاكى رنگ مايل به زرد و داراى دو نوع كم رنگ و پر رنگ مى ‏باشد.

بهترين آسارون در باريكى و پهنى نوع متوسط است كه داراى بويى خوش و تند باشد. و چنانچه جويده شود زبان را بسوزاند.[2]

آسارون داراى ساقه ‏هاى بزرگ، گره دار و كج است، تخم زيادى دارد و خوشبو است.

در ميان برگها و نزديك ساقه اين گياه گلهايى به رنگ بنفش روييده مى‏شود. ساقه ‏هاى آسارون از اجزاى ديگرش مفيدتر مى‏باشد و از اذخر قوى‏ تر است.[3] از آن بوى سنبل الطيب استشمام مى‏شود.[4] آسارون داراى طعم تلخ و تند[5] و ريشه ‏اى با بوى معطر است.[6]

گلهاى آن در ارديبهشت ماه پديد مى ‏آيد و ظاهرى به شكل زنگ دارد. پراكندگى آن بيشتر در زمينهاى آهكى مرطوب كوهستانها، كنار جويبارها يا سايه درختان است به طورى كه در ارتفاعات كمتر از 400 متر بندرت ممكن است بدان برخورد شود.

اسم:

آسارون را به اسامى علمى:Asarum Europaeum وVelariana Hard Wieril و … نوشته‏اند. مورد استفاده طبى آن، ساقه و بيخش است. به لاتينى:

Moench, A. ReniforAsarum Europaeum A. Officinale me Gilib

به فرانسه:

Oreillette, Cabaret, Rondelle, Oreillled, Homme, Asaret

به انگليسى:Asarabacca ,Foal Foot ,Cabaret

به ايتاليائى:Rendella ,Asaro

______________________________
(1)- گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 772.

(2)- محيط اعظم، ج 1، ص 142.

(3)- شيخ الرئيس ابو على سينا، قانون در طب، انتشارات دانشگاه تهران، 1357، ج 2، ص 61.

(4)- فارماكو گرافيا، ج 2، ص 239.

(5)- المفردات، ص 183.

(6)- فرهنگ معين، ج 1، ص 225.

دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج‏1، ص: 55

به آلمانى:Hasel Wurzel ,Haselkraut

به عربى: اسارون، الناردين البرى مى‏گويند.[7]

آسارون را به فرانسوى:Nard Sauvage وAsaret مى‏گويند كه گياهى از تيره زر آوند (فرانسوى‏Aristolochiacees) مى‏باشد.[8]

آسارون لغتى سريانى است‏[9]، به اردو: تگر، به هندى مشك بالا، به فارسى ناردين و سنبل برى و به انگليسى‏Indianvalerian مى‏گويند.[10] آن را به يونانى سرانيون، به سريانى آسارون و به سانسكريت كالانسرائى و تگرى مى‏گويند.[11]

آسارون را در سانسكريت: تگارا، نان رينى و رهينى مى‏ گويند. و نيز نوعى از آن را در هند به نام آساراباكا مى‏شناسند.[12]

[1] – گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 772.

[2] – محيط اعظم، ج 1، ص 142.

[3] – شيخ الرئيس ابو على سينا، قانون در طب، انتشارات دانشگاه تهران، 1357، ج 2، ص 61.

[4] – فارماكو گرافيا، ج 2، ص 239.

[5] – المفردات، ص 183.

[6] – فرهنگ معين، ج 1، ص 225.

[7] – گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 772.

[8] – فرهنگ معين، ج 1، ص 225.

[9] – محيط اعظم، ج 1، ص 142.

[10] – المفردات، ص 183؛ بيرونى، ابو ريحان، صيدنه، شركت افست سهامى عام، 1358، ص 54.

[11] – لاثانى لغات الادويه، ص 74.

[12] – فارماكو گرافيا، ج 2، ص 239.

مزاج:

مزاج آن گرم و خشك در درجه دوم است.[1]

تركيب شيميائى:

ريزوم آسارون داراى تانن، مواد رزينى، صمغ، آميدون، اسيدهاى آلى و اسانسى با بوى معطر به مقدار يك درصد است كه مركب از پنين، آزارون و آزارين مى‏باشد.

بررسى‏هاى‏Schuls H – نشان داد كه آزارون، ماده سمى ريزوم اين گياه است و موجب فلج عروق خونى و سلسله اعصاب مى‏گردد،

ولى ديگران، اين ماده را منحصرا مخدر دانسته و معتقدند كه به سهولت دفع مى‏شود،

در حالتى كه اسانس مذكور حتى اگر به مقادير كم مصرف شود، مسموميت شديد فراهم مى‏آورد.[2]

خواص:

آسارون مقوى مغز، بازكننده بسته ‏ها، ملطف، محلل ورمها،

مقوى جگر، طحال و كليه، مدر بول و حيض، مقوى باه،

نافع سستى بدن، ورم جگر، لقوه، فراموشى، نقرس و سياتيك است.

در طب «ويدك» نقل شده است كه آسارون نافع تب سوداوى و اسهال مى‏باشد.[3]

آسارون علاوه بر خواص فوق نافع امراض جگر و معده، يرقان، سدد،

______________________________
(1)- گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 772.

(2)- فرهنگ معين، ج 1، ص 225.

(3)- محيط اعظم، ج 1، ص 142.

(4)- المفردات، ص 183؛ بيرونى، ابو ريحان، صيدنه، شركت افست سهامى عام، 1358، ص 54.

(5)- لاثانى لغات الادويه، ص 74.

(6)- فارماكو گرافيا، ج 2، ص 239.

(7)- المفردات، ص 183.

(8)- گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 772.

(9)- المفردات، ص 183.

دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج‏1، ص: 56

استسقاء، سختى طحال، درد مفاصل و پهلو است.[4]

خيسانده كليه اجزاى اين گياه در باز كردن و تسكين دردهاى درونى و استسقاء مفيد است.

اندامهاى سرد را گرم مى‏ كند و نيز مسهل و پاك كننده بدن است.

آسارون با تقويت مثانه و كليه به دفع بول كمك مى‏كند.[5]

خوراك نيم درم از آن همراه شربت كرنج مانع پيدايش آبله مى‏شود.[6]

آن را ملين و پادزهر سموم، نافع صرع، سردرد، غش و انسداد بول گفته ‏اند.

در هند براى آبله استفاده مى‏شود. نيز در صنعت عطر سازى از آن استفاده مى‏كنند.[7]

در طب به عنوان مسهل مصرف مى‏گردد.[8]

ريزوم و ريشه آن در طب عوام به عنوان مسهل و قى ‏آور مصرف مى‏ گردد. براى آن اثر قاعده ‏آور نيز قايل شده ‏اند.

در هر حال ذكر اين نكته لازم است كه مصرف آن به علت دارا بودن تركيبات سمى بخصوص در حالت تازه خطرناك مى‏ باشد.

گرد برگ و ريزوم آن عطسه ‏آور است. مصرف آن امروزه به طور كلى متروك شده است.

سابقا در دامپزشكى از آن به مقدار 15 تا 30 گرم به عنوان مسهل دفع كرم و درمان مشمشه استفاده به عمل مى ‏آمده است.

مقدار خوراك:

به اندازه ميوه كوچك مازو (تقريبا 5/ 1 تا 2 گرم) مى‏باشد. داروى فوق نافع ورم شكم، درد معده، درد خاصره، سنگ مثانه و بلغم است.[9]

مقدار خوراك آسارون از نيم تا يك مثقال مى‏باشد.[10] مقدار خوراك از 2 تا 5 گرم است.[11]

ضرر- اصلاح:

مضر ريه است و مصلحش مويز چرب شده با روغن بادام مى‏باشد.[12]

______________________________
(1)- بستان المفردات، ص 51؛ مخزن المفردات، ص 27؛ محيط اعظم، ج 1، ص 142.

(2)- قانون در طب، ج 2، ص 61.

(3)- صيدنه، ص 54.

(4)- فارماكو گرافيا، ج 2، ص 239.

(5)- فرهنگ معين، ج 1، ص 225.

(6)- طب الائمه، ص 77.

(7)- المفردات، ص 183.

(8)- مخزن المفردات، ص 27.

(9)- محيط اعظم، ج 1، ص 142.

[1] – المفردات، ص 183.

[2] – گياهان دارويى، دكتر زرگرى، ج 2، ص 772.

[3] – المفردات، ص 183.

[4] – بستان المفردات، ص 51؛ مخزن المفردات، ص 27؛ محيط اعظم، ج 1، ص 142.

[5] – قانون در طب، ج 2، ص 61.

[6] – صيدنه، ص 54.

[7] – فارماكو گرافيا، ج 2، ص 239.

[8] – فرهنگ معين، ج 1، ص 225.

[9] – طب الائمه، ص 77.

[10] – المفردات، ص 183.

[11] – مخزن المفردات، ص 27.

[12] – محيط اعظم، ج 1، ص 142.

مشابه:

مشابه آسارون زنجبيل‏[1] و دوج تركى است.[2] قوت آسارون با قوت سوسن زرد برابر مى‏باشد.[3]

محل رويش:

اين گياه در ايران نمى‏رويد.[4] در جنگلهاى مرطوب نواحى معتدله اروپا مى‏رويد.[5] آسارون را از چين مى‏آورند.[6] در كنار رودخانه نيل روييده مى‏شود.[7] محل رويش آن افغانستان، هند، كشمير و نپال است.[8]

نسخه:

آسارون در نسخه‏ هاى معروف يونانى وارد شده است كه به طور مثال:

1 جوارش بسباسه كه براى سرماخوردگى و خنكى معده، سوء هاضمه، نفخ شكم و قولنج مفيد مى‏باشد.

2 جوارش عود شيرين كه براى درد معده و به طور مشهى داده مى‏شود.

3 جوارش فلافلى كه نافع امراض معده است.

4 نسخه روغن كلان كه براى اعصاب، لقوه، روماتيسم و عرق النساء استفاده شده است.

5 نسخه صفوف شيرين، كه براى ديسانترى، قوت روده ‏ها، تعادل كننده سلامت بدن و دافع بلغم است.

6 نسخه لبوب الاسرار كه به طور مقوى دماغ و قلب استفاده مى‏كنند.

7 نسخه معجون تلخ، كه براى فلج، لقوه، درد شكم، درد اعصاب استفاده شده است.

8 نسخه معجون جالينوس لؤلؤئى، كه نافع ضعف اعصاب، باه و بدن است.

9 نسخه نوشادر ساده كه براى تقويت معده، علاج ديسانترى و براى درد شكم استفاده مى‏شود.[9]

[1] – همان، ص 183.

[2] – بستان المفردات، ص 51.

[3] – قانون در طب، ج 2، ص 61.

[4] – دكتر زرگرى، ج 2، ص 772.

[5] – فرهنگ معين، ج 1، ص 225.

[6] – قانون در طب، ج 2، ص 61.

[7] – فارماكو گرافيا، ج 2، ص 239.

[8] – المفردات، ص 183.

[9] – همدرد، صفحات 8 87 88 148 157 242 264 299.

Previous گیاه آش انگور
Next گیاه آبنوس
یک پاسخ بنویسید
فهرست موضوعی مقاله